جمعه, ۲ آذر ۱۴۰۳، ۰۷:۵۰ ب.ظ

درباره سايت

پایگاه فرهنگی،مذهبی شهدای نیاک

سایت شهدای نیاک مرجع نرم افزارهای مذهبی ومقالات،بیانات رهبری،زندگینامه شهدا،کتاب های مذهبی،صوت وتصویر،جشنواره های شهدای نیاک،مداحی مناسبت های مذهبی،بانک صوت وتصویر،آرشیوفیلم های مذهبی،کلیپ های مذهبی،سخنرانی علما،خبرهای سیاسی،اجتماعی،فرهنگی مذهبی،نظامی،کتابخانه،نرم افزارهای قرآنی،امام خمینی ره،ویژه نامه مذهبی،کودک ونوجوان،محرم،ماه مبارک رمضان،عاشورا و تاسوعا حسینی،امربه معروف ونهی از منکر،حجاب عفاف،سبک زندگی اسلامی

بایگانی

محبوب ترين ها

پيوندها

مداحان وشعرا

شخصیت های سیاسی ونظامی

شبکه های اجتماعی

۲ مطلب در تیر ۱۳۹۸ ثبت شده است

روایتی از سرنوشت خواهران اسیر در اردوگاه‌های بعثی

 سبک زندگی ویژه نامه شهدا

روایتی از سرنوشت خواهران اسیر در اردوگاه‌های بعثی ۰ نظر

روایتی از سرنوشت خواهران اسیر در اردوگاه‌های بعثی

گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: اوایل پاییز سال ۱۳۵۹ چهار دختر ایرانی در خرمشهر به اسارت نیرو‌های عراق در آمدند، اما از بین این چهار نفر، دکتر فاطمه ناهیدی تنها زنی بود که نیرو‌های عراقی او را در خط مقدم به اسارت درآوردند و سه دختر دیگر نیز در خرمشهر اسیر شدند. فاطمه ناهیدی در ۲۰ مهر ۵۹ در یکی از خطوط مقدم خرمشهر نزدیک شلمچه در حین انتقال مجروحان و شهدا به همراه یک تیم پزشکی به دست نیرو‌های بعثی اسیر می‌شود. یک هفته بعد از وی، معصومه آباد و شمسی بهرامی اسیر شده‌اند. این ۲ نفر نیز برای انتقال کودکان شیرخوارگاه آبادان به شیراز رفته بودند که در بازگشت به خرمشهر در جاده ماهشهر – آبادان به اسارت درآمدند. به فاصله یک هفته بعد از آن‌ها نیز، حلیمه آزموده که برای دیدن خانواده‌اش به شیراز رفته بود و محل کارش در زایشگاه خرمشهر بود، در همان جاده ماهشهر – آبادان به اسارت درآمد.


بعد از اسارت این چهار خواهر آزاده، خدیجه میرشکار نیز همراه همسرش در جاده خرمشهر – سوسنگرد اسیر شد. همسر وی در درگیری مجروح و سپس به شهادت می‌رسد، اما خدیجه میرشکار به عراق منتقل و حدود ۱۳ ماه در اردوگاه موصل اسیر می‌شود.

سرنوشت نخستین زنی که در خط مقدم اسیر شد

ابتدای اسارت، آن‌ها را به اردوگاهی نظامی نزدیک شهر بصره و تنومه بردند. پس از آن بازجویی‌ها آغاز شد. وضعیت ناهیدی به دلیل اینکه در خط مقدم به اسارت درآمده با دیگر اسرا متفاوت بود. با او به عنوان یک نیروی تهاجمی برخورد شد. ناهیدی روایت کرده است «از صبح تا شب در خط دوم در حال بازجویی بودم. در واقع خطوط مقدم سرنوشت هر کسی مشخص می‌شد. اگر اعدامی بود، همان جا اعدامش می‌کردند و اگر نه به پشت جبهه منتقل می‌شد. ابتدا برای من حکم اعدام زدند، ولی یکی از پزشکان آن‌ها که اتفاقی مرا دید، با من صحبت کرد و به آن‌ها گفت: «او دکتر است». به همین دلیل اعدام نشدم.»

دیگر خواهران آزاده را به عقب و به زندان الرشید که زندان امنیتی بعثی‌ها بوده، منتقل کردند، زیرا آن‌ها را زندانیان سیاسی تلقی شده بودند. این زندان، پنج طبقه زیرزمین داشت. هر طبقه پایین‌تر، شکنجه‌هایش دردناک‌تر بود. اسرا روزانه هفت تا هشت بار توسط افراد مختلف بازجویی می‌شدند. ۲ سال این منوال ادامه داشت.

اسارت این خواهران، با اعمال یکسری رفتار وحشیانه نیرو‌های عراقی با زنان و کودکان در شهر سوسنگرد مصادف شد که منجر به شهادت چند نفر از آنان شد. شهید رجایی به دلیل بروز این فاجعه سر و صدای زیادی در سازمان ملل به راه انداخت و رژیم بعث را عنوان یک رژیم وحشی معرفی کرد. به همین خاطر، رژیم بعث برای اینکه اثبات کند این حرف‌ها دروغ است، این خواهران را کاملا محفوظ نگه داشت. یعنی زمانی که آن‌ها در زندان الرشید بودند، هیچ سربازی اجازه نداشت در سلول را بدون اجازه باز کند.

صلیب سرخ تا ۲ سال از حضور این خواهران آزاده در زندان‌های عراق اطلاعی نداشت. خواهران اسیر با هدف اینکه نام‌شان در صلیب سرخ ثبت شود، ۱۹ روز اعتصاب غذا کردند. در این مدت سخت‌ترین شکنجه‌ها اعم از قطع هوا برای کاهش اکسیژن یا قطع آب را تحمل کردند. زمانی که حالشان وخیم شد، بعثی‌ها با خواسته‌شان که ثبت نام‌شان در صلیب سرخ و ارسال نامه به خانواده‌هایشان موافقت کردند. از این پس اسرای خانم به وزارت دفاع عراق تحویل داده شدند. اسرا به اردوگاه منتقل شدند و به جهت ضعف تا یک ماه در بیمارستان بستری شدند. صلیب سرخ یک قرآن در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد. اسرا با خواندن قرآن، دردهایشان کم می‌شود.

خواهران آزاده بر این باور بودند که اگر توانسته‌اند مقابل بعثی‌هایی قسی القلب مقاومت کنند، عنایت الهی بوده است. دوران اسارت خواهران آزاده در ۲۲ بهمن ۱۳۶۲ به پایان رسید. رژیم بعث آن‌ها را به همراه ۱۹۰ رزمنده دیگر تحویل مسئولان ایرانی در آنکارا داد و از آنجا نیز به ایران منتقل شدند.

فاطمه ناهیدی، چند ماه بعد از آزادی ازدواج کرد و به همراه همسرش در اواخر دی سال ۶۳ به اهواز رفت. همسر وی در ستاد پشتیبانی جهاد سازندگی و خودش نیز در بیمارستان بقایی فعالیت داشتند.

اهمیت «حجاب»، شیوه‌های ترویج آن و راهکارهای مقابله با بدحجابی از منظر رهبر انقلاب اسلامی

 رهبری انقلاب حجاب وپوشش اسلامی سبک زندگی

اهمیت «حجاب»، شیوه‌های ترویج آن و راهکارهای مقابله با بدحجابی از منظر رهبر انقلاب اسلامی

در نگاه رهبر انقلاب اسلامی «حیا و عفاف» علاوه بر آنکه حکم و دستوری الهی است یکی از عوامل اقتدار ملّی نیز هست که دشمن آن را هدف گرفته: «[دشمن] دنبال این است که این عوامل اقتدار ملّی را از بین ببرد؛ هدف دشمن این است. ایمان را از بین ببرد، حیا و عفاف را از بین ببرد.» ۱۳۹۵/۱۰/۱۹
توطئه‌ای که در سال‌های اخیر و با طرح کلیدواژه‌هایی چون «حجاب اجباری» و عملیات روانی، میدانی و تبلیغاتی پیرامون آن در پی حیازُدایی و مبارزه با حجاب و عفاف در ایران اسلامی است.
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن هفته‌ی حجاب و عفاف گزیده‌ای از بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره‌ی اهمیت موضوع حجاب، راهکارهای ترویج آن و شیوه‌ی مقابله‌ی صحیح با بدحجابی را منتشر می‌کند:

* حجاب مایه تشخص و آزادی زن است
حجاب مایه‌ی تشخص و آزادی زن است؛ برخلاف تبلیغات ابلهانه و ظاهربینانه‌ی مادیگرایان، مایه‌ی اسارت زن نیست.... حجاب وقار است، متانت است، ارزشگذاری زن است، سنگین شدن کفه‌ی آبرو و احترام اوست؛ این را باید خیلی قدر دانست و از اسلام باید به خاطر مسئله‌ی حجاب تشکر کرد؛ این جزو نعمتهای الهی است. ۱۳۹۱/۰۲/۲۳

* حجاب عامل امنیت است

اسلام برای زن حجاب را معیّن کرده است. خودِ این حجاب، یکی از وسایل امنیت است. با حجاب زنِ مسلمان، هم خود زنِ مسلمان امنیت پیدا میکند و هم مردان مسلمان امنیت پیدا میکنند. آن جایی که حجاب را از زنان دور میکنند، آن جایی که زن را به عریانی و برهنگی نزدیک میکنند، در درجه‌ی اوّل، امنیت از خود زن و در درجه‌ی بعد، از مردان و جوانان گرفته خواهد شد. برای این‌که محیط سالم و دارای امنیت باشد؛ زن بتواند کار خود را در جامعه انجام دهد، مرد هم بتواند مسؤولیتهای خود را انجام دهد، اسلام حجاب را معیّن کرده است که این حجاب، یکی از آن احکام برجسته‌ی اسلام است و یکی از فوایدش همین است که گفتم. فواید فراوان دیگری هم دارد. ۱۳۷۵/۱۲/۲۰

* حجاب کرامت زن مسلمان است
ما زن را به عفّت، به عصمت، به حجاب، به عدم اختلاط و آمیزش بیحد و مرز میان زن و مرد، به حفظ کرامت انسانی، به آرایش نکردن در مقابل مرد بیگانه -برای آن‌که چشم او لذّت نبرد- دعوت میکنیم. این بد است؟ این کرامت زن مسلمان است. این کرامت زن است. آنهایی که زن را تشویق میکنند که خود را به گونه‌ای آرایش دهد که مردان کوچه و بازار به او نگاه کنند و غرایز شهوانی خودشان را ارضا کنند، باید از خودشان دفاع کنند که چرا زن را تا این حد پایین می‌آورند و تذلیل میکنند!؟ آنها باید جواب بدهند. ۱۳۷۱/۰۹/۲۵

 حجاب به معنای انزوای زنان نیست
اسلام میخواهد که رشد فکری و علمی و اجتماعی و سیاسی و -بالاتر از همه- فضیلتی و معنوی زنان، به حد اعلی برسد و وجودشان برای جامعه و خانواده‌ی بشری -به‌عنوان یک عضو- حد اعلای فایده و ثمره را داشته باشد. همه‌ی تعالیم اسلام از جمله مسأله‌ی حجاب، بر این اساس است. مسأله‌ی حجاب، به معنای منزوی کردن زن نیست. اگر کسی چنین برداشتی از حجاب داشته باشد، برداشتش کاملاً غلط و انحرافی است. مسأله‌ی حجاب، به معنای جلوگیری از اختلاط و آمیزش بی قیدوشرط زن و مرد در جامعه است. این اختلاط، به ضرر جامعه و به‌ضرر زن و مرد -بخصوص به ضرر زن- است. حجاب، به هیچ وجه مزاحم و مانع فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و علمی نیست. ۱۳۶۸/۱۰/۲۶


بحثها درباره پوشش از هجوم تبلیغاتی غرب متأثر نباشد
باید توجه کنید که هیچ بحثی در این زمینه‌های مربوط به پوشش زن، از هجوم تبلیغاتی غرب متأثر نباشد؛ اگر متأثر از آن شد، خراب خواهد شد. مثلاً بیاییم با خودمان فکر کنیم که حجاب داشته باشیم، اما چادر نباشد؛ این فکر غلطی است. نه این‌که من بخواهم بگویم چادر، نوع منحصر است؛ نه، من میگویم چادر بهترین نوع حجاب است؛ یک نشانه‌ی ملی ماست؛ هیچ اشکالی هم ندارد؛ هیچ منافاتی با هیچ نوع تحرکی هم در زن ندارد. اگر واقعاً بنای تحرک و کار اجتماعی و کار سیاسی و کار فکری باشد، لباس رسمی زن میتواند چادر باشد و چادر بهترین نوع حجاب است. البته میتوان محجبه بود و چادر هم نداشت؛ منتها همین‌جا هم بایستی آن مرز را پیدا کرد. بعضیها از چادر فرار میکنند، به خاطر این‌که هجوم تبلیغاتی غرب دامنگیرشان نشود؛ منتها از چادر که فرار میکنند، به آن حجاب واقعی بدون چادر هم رو نمی‌آورند؛ چون آن را هم غرب مورد تهاجم قرار میدهد! ۱۳۷۰/۱۰/۰۴

* زنان آگاه، الگوی زن مسلمان را نشان دهند
زنان، زنان باسواد، زنان آگاه، زنان بامعرفت، در همه این میدانها بایستی پیشروی کنند؛ الگوی زن را نشان بدهند؛ بگویند زن مسلمان زنی است که هم دین خود را، حجاب خود را، زنانگی خود را، ظرافتها و رقّتها و لطافتهای خود را حفظ میکند؛ هم از حق خود دفاع میکند؛ هم در میدان معنویت و علم و تحقیق و تقرّب به خدا پیشروی میکند و شخصیتهای برجسته‌ای را نشان میدهد و هم در میدان سیاسی حضور دارد. این میشود الگویی برای زنان. ۱۳۷۹/۰۶/۳۰
برای ترویج حجاب کار تحقیقی و تبلیغی کنید
[در مسئله‌ی حجاب] شما با تبلیغات کار کنید. یعنی همان حربه‌ای را که افراد مورد نظر شما برای سست کردن اعتقاد به حجاب به کار میبرند، شما هم به کار ببرید. یعنی شما درباره‌ی حجاب بنشینید واقعاً تحقیق کنید، فکر کنید، از لحاظ دینی هم مثلاً درباره‌اش بحث کنید، یا از بحثهایی که شده استفاده کنید. از لحاظ اجتماعی هم روی همین مسأله‌ی کیفیّت حجاب تکیه کنید؛ به ترویج دیدگاه خودتان بپردازید؛ آن چیزی که به نظرتان درست است، آن را بگویید؛ این دغدغه را هم که اینها می‌آیند تمایل به حجاب را در دلِ مردم از بین میبرند، نداشته باشید؛ حجاب از بین نمیرود. ۱۳۷۷/۱۲/۰۴

* خانمها را با حجاب و فواید آن آشنا کنید
حجاب، ارزشی است منطبق با طبیعت انسان... ممکن است کسانی بی‌خبر و بی‌اطّلاع باشند؛ بایستی اینها را با حجاب آشنا کرد. من در همین سالهای اوّلِ انقلاب به‌وضوح دریافتم که بعضی از زنانی که محجّب هستند و خیلی قدر حجاب را نمیدانند، اینها اصلاً از حکم حجاب و فلسفه‌ی حجاب و فواید حجاب اطّلاعی ندارند؛ یعنی با اینها کمتر صحبت شده است. ۱۳۷۷/۱۲/۰۴

* اهمیت شرعی و منطقی حجاب را تبیین کنید
آن چیزی که در اساس لازم است و مهمتر از همه است، این است که شما ذهن این دختر جوان، یا این زن جوان را -که عمده هم خانمهای جوان هستند- با اهمیت حجاب آشنا کنید؛ یعنی به او تفهیم کنید که حجاب از لحاظ شرعی و از لحاظ منطقی این است. در ذهن او، استدلال صحیح را در مورد رعایت حجاب راسخ کنید. ۱۳۷۷/۱۲/۰۴

* احساس آسایش ناشی از حجاب را بیان کنید
دید اسلامی در زمینه‌ی مسائل حجاب، بسیار دید خوب و روشنی است. می‌گویید: «ما با این حجاب، احساس آسایش می‌کنیم و این لباسِ مشارکت ماست»! بله؛ کاملاً تعبیر درست و خوبی است. این، دیدگاهِ کاملاً صحیحی است. این را هرچه بیشتر بیان کنید و بگویید، بهتر است. ۱۳۷۷/۰۷/۱۸

* مشکل بدحجابی در ادارات را حل کنید
در ادارات، خیلی از این خانمها هستند که شما اوّل باید مراقبت کنید، ترتیبی برای وضع حجابشان بدهید. یعنی مقیّد باشند به این‌که حجابشان را حفظ کنند... در محیط کار، رفتارهای جلف زن و مرد نباید وجود داشته باشد. شما اگر در محیط کارتان این رفتارها را مواظبت کنید، کار، بهتر و روانتر انجام می‌گیرد. مشکل بدحجابی، شاید صدی پنجاه، صدی شصتش، همین‌طور حل می‌شود. این را بعید ندانید. غرض، محیط را محیط دینی کنید. ۱۳۷۲/۰۵/۰۷

* اجازه ندهید توهین کنندگان به حجاب جولان دهند
در محیط دانشگاهها، خانمهای دانشجو و استاد باید بکوشند روحیه و فرهنگ اسلامی را ترویج کنند. اجازه ندهید به کسانی -اگر خدای نکرده در دانشگاههای کشور هستند- که نسبت به حجاب اسلامی یا زنان و دانشجویان دخترِ مسلمان بی‌احترامی کنند. اجازه ندهید که اینها بتوانند افکار فاسد را منتشر کنند. ۱۳۷۱/۰۹/۲۵

* با محبّت و مدارا نهی از منکر کنید
[در برخورد با مشکل بدحجابی] گفتن و تذکّر دادن، خوب است. چه اشکال دارد با اخلاقِ خوب تذکّر دهند؟ دیروز حدیثی را برای جمعی میخواندم که آمر به معروف و ناهی از منکر باید خودش به آنچه دارد امر و نهی میکند، هم عالم باشد و هم عامل. «رفیق لمن یأمر و رفیق لمن ینهی»؛ با رفق و مدارا امر و نهی کند. امر و نهی، یعنی دستور دادن -بکن، نکن- غیر از تمنا کردن است؛ اما همین را با رفق، - نه با خشونت - انجام دهد. به نظرم این‌طوری باید عمل شود. ۱۳۸۲/۰۲/۲۲