شنبه, ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۳:۱۴ ب.ظ

درباره سايت

پایگاه فرهنگی،مذهبی شهدای نیاک

سایت شهدای نیاک مرجع نرم افزارهای مذهبی ومقالات،بیانات رهبری،زندگینامه شهدا،کتاب های مذهبی،صوت وتصویر،جشنواره های شهدای نیاک،مداحی مناسبت های مذهبی،بانک صوت وتصویر،آرشیوفیلم های مذهبی،کلیپ های مذهبی،سخنرانی علما،خبرهای سیاسی،اجتماعی،فرهنگی مذهبی،نظامی،کتابخانه،نرم افزارهای قرآنی،امام خمینی ره،ویژه نامه مذهبی،کودک ونوجوان،محرم،ماه مبارک رمضان،عاشورا و تاسوعا حسینی،امربه معروف ونهی از منکر،حجاب عفاف،سبک زندگی اسلامی

بایگانی

محبوب ترين ها

پيوندها

مداحان وشعرا

شخصیت های سیاسی ونظامی

شبکه های اجتماعی

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتابخانه اسلامی» ثبت شده است

نگاهی به کتاب «تکاوران نیروی دریایی در خرمشهر»

 بخش خبری کتابخانه اسلامی

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

نگاهی به کتاب «تکاوران نیروی دریایی در خرمشهر»

نقش قهرمانان ارتش در روزهای باشکوه دفاع مقدس، نقشی تاریخ‌ساز است که به قدر لیاقت در آثار هنری بازنمایی نشده است. حماسه‌های ارتش در دوران جنگ اما بدون روایت، ماندگار نمی‌شوند و برای همین است که لزوم پرداختن به کتاب‌هایی مثل «تکاوران نیروی دریایی در خرمشهر» و تلاش برای افزایش تعداد آثار هنری با محوریت نقش ارتش در روزهای جنگ، اهمیتی مضاعف پیدا می‌کند.

«خرمشهر»، این شهر کوچکِ مرزی، در سال‌های دفاع مقدس خیلی چیزها به خودش دیده؛ از رنج‌های بی‌پایان و مظلومیتی انکارناشدنی تا شکوه یک فتح تاریخی. در میان همه‌ی آن‌چه این شهر با چشمان خود دیده اما «حماسه» از هرچیزی پررنگ‌تر است. از شهری حرف می‌زنیم که به کشور همسایه چسبیده و فقط یک رودخانه آن را از عراق جدا می‌کند؛ شهری که اولین مقصد نظامیان اشغالگر بعثی در آغاز جنگ تحمیلی بود و روی کاغذ، فتح کردنش برای ارتش صدام نباید بیشتر از یکی-دو روز طول می‌کشید.

اما تاریخ این سرزمین گواه است که خرمشهر ما، ۳۴ روز با دست خالی مقاومت کرد. شوخی نیست؛ ۳۴ روز یعنی بیشتر از یک ماه نگه‌داشتن یک شهر کوچک در برابر هجوم زمینی و هوایی دشمنی تا دندان مسلح که همسایه‌ی دیوار به دیوار شهر بوده.

دفاع جانانه‌ی آن ۳۴ روز حماسه‌ای بزرگ است که به اندازه‌ی بزرگی‌اش در تاریخ‌نگاری جنگ ما روایت نشده. مقاومت خرمشهر در روزهای نخست جنگ اما نتیجه‌ی مقاومت مردم و البته دو گروه شاخص‌تر بود؛ یکی جوانان خرمشهری که محمد جهان‌آرا فرماندهی‌شان می‌کرد و دیگری تکاوران نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی که یک نظامیِ ورزیده‌ی باابهت فرمانده‌شان بود: ناخدا هوشنگ صمدی.

جنگ ظهر روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ آغاز شد و گروه تکاوران نیروی دریایی بامداد اول مهر از زیر قرآن رد شدند تا خودشان را به خرمشهر برسانند. آن‌ها یکی از زبده‌ترین گروه‌های نظامی ارتش بودند؛ چند جوان جسور که آموزش‌هایی سخت و طاقت‌فرسا را پشت سر گذاشته و برای سخت‌ترین شرایط آماده شده بودند. در آن روزهای آغاز جنگ و وقتی خبر حمله سهمگین ارتش صدام به جنوب خوزستان منتشر شد، این تکاورانِ آماده‌ی نبرد منتظر نماندند و به سرعت از بوشهر راهی خرمشهر شدند. آن‌ها خوب می‌دانستد تمام آموزش‌هایی که دیده‌اند برای چنین‌روزی بوده؛ برای دفاع از مردم. پس معطل نکردند و رفتند کنار مردم و خیلی زود توان دفاعی خرمشهر را با حضورشان ارتقا دادند.کتاب «تکاوران نیروی دریایی در خرمشهر» خاطرات فرمانده این تکاوران قهرمان است. کتاب از کودکی ناخدا صمدی آغاز می‌شود و تقریباً نیمی از آن به خاطرات ناخدا از کودکی تا ورود به ارتش و پیروزی انقلاب اسلامی اختصاص می‌یابد. از جایی به بعد اما التهاب کتاب چندبرابر می‌شود؛ چون روایت خرمشهر آغاز می‌شود، روایت جنگی نابرابر و سهمگین. ریتم کتاب، تند است و بحرانِ جاری در شهر را به خوبی به مخاطب منتقل می‌کند. روایت پرجزئیات ناخدا صمدی هم به نویسنده کمک کرده تا در خلق یک روایت سرراست و خواندنی به توفیق برسد. «تکاوران نیروی دریایی در خرمشهر» که به قلم سیدقاسم یاحسینی نوشته شده، پر از تصاویر تأمل‌برانگیز و حیرت‌آوری است که احوال خرمشهرِ زخمی در روزهای نخست جنگ را یادآوری می‌کند.

روایت کتاب البته منحصر در روزهای نخست جنگ نیست و اگرچه ناگزیز به لحظات تلخ ترک شهر توسط نیروهای ایرانی پس از ۳۴ روز مقاومت می‌رسد اما باز هم پیش می‌رود و نقطه‌ی پایان روایت را در سوم خرداد ۱۳۶۱ می‌گذارد؛ در روزی که صمدی و هم‌رزمانش با چشمانی پر از اشک شوق دوباره به خرمشهر می‌رسند و این شهرِ دوست‌داشتنی را در آغوش می‌کشند.

نقش قهرمانان ارتش در روزهای باشکوه دفاع مقدس، نقشی تاریخ‌ساز است که به قدر لیاقت در آثار هنری بازنمایی نشده است. حماسه‌های ارتش در دوران جنگ اما بدون روایت، ماندگار نمی‌شوند و برای همین است که لزوم پرداختن به کتاب‌هایی مثل «تکاوران نیروی دریایی در خرمشهر» و تلاش برای افزایش تعداد آثار هنری با محوریت نقش ارتش در روزهای جنگ، اهمیتی مضاعف پیدا می‌کند.

زندگی و زمانه امیرالمؤمنین علیه‌السلام از زبان خودش علی از زبان علی

 بخش خبری رهبری انقلاب کتابخانه اسلامی

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

زندگی و زمانه امیرالمؤمنین علیه‌السلام از زبان خودش علی از زبان علی

چون همه نقل قول‌ها از نهج البلاغه و دیگر منابع موثق و قطعی شیعی و سنی آورده شده است، مخاطب مطمئن است که روایت‌هایی درست و دقیق از زبان امیرالمؤمنین را می‌خواند و این حس اعتماد به درست بودن کلام و روایت از زبان خود حضرت علیه‌السلام و اطمینان از عدم دخالت تخیل نویسنده در داستان و عینی و واقعی بودن مطالب، آن را جذاب، پرکشش و اطمینان‌بخش کرده است.

«پسرم! درست است که من به اندازه همه کسانی که پیش از من می‌زیسته‌اند عمر نکرده‌ام، اما در کردار آنها نظر افکنده و در اخبارشان تفکر نمودم و در آثار آنها به سیر و سیاحت پرداختم تا بدانجا که همانند یکی از آنها شدم، بلکه گویا در اثر آنچه از تاریخ آنان به من رسیده ‌با همه آنها از اول تا آخر بوده‌ام.من قسمت زلال و مصفای زندگی آنان را از بخش کدر و تاریک باز شناختم و سود و زیانش را دانستم و از میان تمام آنها قسمت‌های مهم و برگزیده را برایت‌ خلاصه کردم و از بین همه آنها زیبایش را برایت ‌انتخاب نمودم و مجهولات آن را از تو دور داشتم. لذا همانگونه که یک پدرمهربان بهترین نیکی‌ ها را برای فرزندش می‌خواهد من نیز صلاح دیدم که تو را بدین‌ صورت تربیت کنم.»

آنچه خواندید نه یک کلام عادی از یک فرد معمولی که سخنان حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام خطاب به پسر بزرگوارشان امام حسن مجتبی علیه‌السلام است، درباره اهمیت مطالعه و دانستن تاریخ. موضوعی که برای اهتمام به آن و عبرت گرفتن از آن همین کلام گهربار امیرالمؤمنین علیه‌السلام کافی و باقی صحبت‌ها زیاده گویی است.

مطالعه تاریخ صدر اسلام همواره برای مسلمانان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده است. رهبر انقلاب معتقدند که ما باید تاریخ زندگی پیامبر گرامی اسلام را میلی‌متری مطالعه و از آن درس بگیریم. (۱۳۸۷/۰۵/۰۹) این در حالی است که بخش قابل توجهی از این برهه تاریخی با حیات و فعالیت‌ها و همراهی‌های امام علی علیه‌السلام عجین و مهم‌ترین رویدادهای صدر اسلام اغلب ممزوج با اقدامات امیرالمؤمنین علیه‌السلام است. کارهایی که باعث شده دین مبین اسلام از غربت و تنهایی خارج و کم‌کم پر و بال بگیرد و قدرت پیدا کند.

چه زمانی که به عنوان اولین نفر دعوت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را پذیرفتند و در دوران سخت تنهایی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم یار و مونس ایشان بودند، چه در دوران قدرت گرفتن اسلام که مصادف بود با جنگ‌های پیامبر که ایشان تقریباً در همه جنگ‌ها حضور داشتند و چه در آخرین روزهای عمر با برکت رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم که مصادف بود با واقعه غدیرخم و معرفی امیرالمؤمنین علیه‌السلام به عنوان ولی و سرپرست جامعه بعد از خود.

اینجاست که اهمیت خواندن کتاب «علی از زبان علی» بیش از پیش آشکار می‌شود. این کتاب در واقع یکی از دقیق‌ترین و خواندنی‌ترین کتاب‌هایی است که در مورد زندگی و زمانه امیرالمؤمنین نگاشته شده و با در برداشتن چند ویژگی خاص، متمایز و خواندنی شده است.

اولین و مهم‌ترین ویژگی کتاب که آن را بسیار جذاب کرده، زاویه دید اول شخص آن در تعریف وقایع است. در این کتاب امیرالمؤمنین خود راوی زندگی خویش است و در حین خواندن کتاب گویی مخاطب از زبان خود حضرت علیه‌السلام در حال شنیدن زندگانی و حوادث شیرین و تلخ زندگی ایشان است. کتاب این‌گونه آغاز می شود: «من علی فرزند ابوطالب و فاطمه بنت اسد در روز سیزدهم رجب سال سی عام الفیل در شهر مکه و در درون خانه کعبه متولد شدم.»

از طرفی چون همه نقل قول‌ها از نهج البلاغه و دیگر منابع موثق و قطعی شیعی و سنی آورده شده است، مخاطب مطمئن است که روایت‌هایی درست و دقیق از زبان امیرالمؤمنین را می‌خواند و این حس اعتماد به درست بودن کلام و روایت از زبان خود حضرت علیه‌السلام و اطمینان از عدم دخالت تخیل نویسنده در داستان و عینی و واقعی بودن مطالب، آن را جذاب، پرکشش و اطمینان‌بخش کرده است.

در واقع هنر اصلی نویسنده آن بوده است که توانسته با دسته‌بندی و نظم و ترتیبی دقیق و مثال‌زدنی وقایع و گفتارهای امام را طوری کنار هم قرار دهد که گویا در حال خواندن داستانی پیوسته و جذاب از زندگی ایشان هستیم.

متن روان و دلنشین و همچنین ایجاز مثال زدنی در بیان حوادث و رویدادها و دوری از هرگونه پیچیدگی و دشوارگویی در بیان حوادث سخت آن دوران، از دیگر ویژگی‌های برجسته کتاب است که به روایت آن طراوت بخشیده است. در واقع ما در این کتاب با سبکی از روایت مواجه هستیم که توانسته ماجراهای بعضاً بسیار تلخ آن دوران را بسیار گیرا و خواندنی برای مخاطب بیان کند و گرفتار سخت‌خوانی و پیچیدگی‌های تاریخی نشده است.

از دیگر ویژگی‌های برجسته کتاب آن است که خواننده در حین مطالعه کتاب و در حالی که به نظر می‌رسد در حال خواندن قصه‌ای پر روایت و پر ماجرا از تاریخ صدر اسلام است، در واقع در حال خواندن بخش زیادی از خطبه‌ها، نامه‌ها و حکمت‌های امیرالمؤمنین است. نویسنده نه تنها از نهج البلاغه که از بسیاری از مستندات مسلم تاریخی در این جهت بهره برده است. خطبه‌ها و نامه‌هایی که به علت فصاحت و بلاغت تام امیرالمؤمنین و اتصال به سرچشمه علم الهی هر یک دریایی از اصول دین و معارف و عقاید هستند.

علاوه بر نهج‌البلاغه نویسنده برای نگارش کتاب از منابعی شرح نهج‌البلاغه ابن‌ابی‌الحدید، وقعه صفین، تاریخ طبری، الارشاد، مروج الذهب، الکامل، الاخبار الطوال، انساب الاشراف، الامامه و السیاسه، الامالی، تاریخ یعقوبی، الغارات، الطبقات الکبری، تذکره الخواص، الفصول المهمه هستند.

 

کتاب از دوران کودکی امام علی علیه‌السلام آغاز و در ده فصل دوران مکه، دوران مدینه، دوران خلفا، دوران خلافت، دوران جنگ جمل، دوران جنگ صفین، دوران حکمیت، دوران جنگ نهروان، دوران غارت‌ها و دوران شهادت حضرت را روایت می‌کند.

ارائه تحلیل‌هایی جامع از ماجراهایی همچون جنگ‌های دوران پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، ماجرای خلافت، جنگ با قاسطین، ناکثین و مارقین، مکاتبات طولانی با معاویه، ماجرای بر نیزه کردن قرآن‌ها در جنگ صفین و... از دیگر موضوعات مطرح شده در کتاب است که از زبان خود حضرت مورد تحلیل و بررسی قرار می‌گیرد.

حجت‌الاسلام محمد محمدیان نویسنده کتاب «علی از زبان علی» پیش‌تر مجموعه هفت جلدی این کتاب را به زبان عربی و با عنوان «حیاة امیرالمؤمنین علیه‌السلام عن لسانه» پدید آورده بود و کتاب پیش‌رو تخلیصی از نسخه عربی آن است.

«علی از زبان علی» روایتی از حیات یک دین است که با طی کردن مسیری پر پیچ و خم و با گذر از موانع و دشواری‌ها راه خود را در جامعه‌ای سخت و متصلب باز کرده و توانسته سبک جدیدی از زندگی الهی را معرفی و پایه‌گذار تمدنی اسلامی گردد.

 

در ادامه بخشی از کتاب را که تحلیل جامع حضرت از جنگ صفین است میخوانیم:

در گفتگویی با یکی از بزرگان یهود، در جمع یارانم، درباره جنگ صفین توضیحاتی دادم: شگفت آور این بود که معاویه آرزوهایی در سر می پروراند. او به فکر خلافت بعد از عثمان بود و چشم طمع به حکومت دوخته بود و در اندیشه بود که خلیفه چهارم شود؛ ولی اوضاع بر خلاف میل او دگرگون شد و  خداوند حق را در جای خود قرار داد و حق از دست رفته مرا به من بازگرداند. امید معاویه به یاس تبدیل شده و طمعش بریده شد. معاویه به جای پذیرش حق، به دنبال توطئه چینی رفت. او سراغ عمروعاص را گرفت و با وعده حکومت مصر به او، او را فریب داد و با خود همراه کرد و با دستیاری عمروبن‌عاص، کشور اسلامی را به باد ستم داد و زیر لگد طغیان گرفت. هرکس با او بیعت می کردتحت حمایت او قرار می گرفت و هرکس به مخالفت با او برمی خاست، رانده میشد.

«عمار انقلاب» حیات‌نامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی

 بخش خبری کتابخانه اسلامی

«عمار انقلاب» حیات‌نامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی ۰ نظر

«عمار انقلاب» حیات‌نامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی

جایگاه تفسیری آیت‌الله مصباح در نزد علامه طباطبایی و همکاری در تنظیم و انتشار تفسیر شریف المیزان، پیش از این فقط در قالب تاریخ شفاهی مطرح می‌شد، اما برای نخستین‌بار دستخط علامه طباطبایی در کتاب «عمار انقلاب» منتشر شده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، کتاب «عمار انقلاب؛ حیات‌نامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی، از هنگام تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی (1357-1313)» در آستانه سالگرد ارتحال علامه محمدتقی مصباح یزدی، توسط بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی منتشر می‌شود. این کتاب به قلم سهراب مقدمی شهیدانی نوشته شده و در آن برای نخستین‌بار برخی ناگفته‌های تاریخی و اسناد تازه‌یاب منتشر می‌شود که بسیاری از ابهامات تاریخی را حل و فصل می‌کند. رویکرد تبیینی و مستندنگارانه کتاب، موجب آن شده که حیات‌نامه آیت‌الله مصباح یزدی را در دل تحولات تاریخی پیرامونی روایت کند و از این رو، خوانندگان با مطالعه این اثر به اطلاعاتی گسترده دست می‌یابند که آنان را به دل تاریخ پرحادثه دهه چهل و پنجاه خواهد برد. اسناد و ناگفته‌های تاریخی مندرج در کتاب «عمار انقلاب» سرآغازی است بر تحلیل‌های تازه و رهیافت‌های تاریخی جدید پیرامون زندگانی پربار علامه مصباح و تاریخ حوزه و روحانیت در دورانِ معاصر.

مرور زندگی و زمانه علامه مصباح

کتاب «عمار انقلاب» بر پایه برخی اسناد و خاطراتِ دستِ اول انتشار یافته و جز در موارد ضروری، از تحلیل و قلم‌فرسایی خودداری شده است تا مخاطب از دریچه منابع دستِ اول، به مرور زندگی و زمانه علامه مصباح بپردازد. از این جهت، این کتاب می‌تواند منبعی برای تولید آثار تفصیلی و تحلیلیِ بعدی قرار گیرد. علاوه بر اسناد، به جهت تکمیل مباحث و روشن کردن برخی ناگفته‌ها از زندگی و کارنامه علامه مصباح یزدی، استفاده از محتوای گفت‌وگوهای تاریخی منتشر نشده با برخی شخصیت‌های حوزوی از جمله رضا استادی، محمود رجبی، غلامرضا فیاضی، سیدحمید روحانی، حسن منفرد، علی اکبر مسعودی خمینی، علی مصباح و... نیز بر غنای این مجموعه افزوده است.

«عمار انقلاب» به سه تن از اساتید علامه مصباح تقدیم شده است: «تقدیم به امام خمینی، علامه طباطبایی و آیت‌الله العظمی بهجت، که عمار انقلاب پرورش‌یافته مکتب فکری و سیاسی آنان بود.»

این کتاب هشت فصل دارد. پیش از آغاز فصل نخست، «پیشینه پژوهش» و «گاه‌شمار زندگانی آیت‌الله مصباح از تولد تا ارتحال» درج شده است که شامل مروری اجمالی بر زندگانی پرحادثه و خدمات گسترده این عالم بزرگوار است. در این اثر، برخی اسناد تاریخی برای نخستین‌بار انتشار می‌یابد که در این یادداشت، یکی از این اسناد تازه‌یاب مندرج در کتاب «عمار انقلاب» در ادامه خواهد آمد.

اجازه‌نامه تفسیری علامه طباطبایی به علامه مصباح و مشارکت در تدوین و انتشارِ تفسیر المیزان

رابطه علمیِ آیت‌الله مصباح با علامه طباطبایی به هیچ وجه محدود به رابطه استاد-شاگردی عادی نیست بلکه ایشان آنچنان مورد وثوق علمی علامه بوده‌اند که در تآلیف و نشر کتاب شریف المیزان، مشارکت داشته است. مرحوم آیت‌الله مصباح در توصیف مراودات علمی خود با مرحوم علامه طباطبائی، چنین می‌گوید:

«اولین فرم کتاب تفسیر که چاپ شد یک جزوه شانزده صفحه‌ای بود. اوایل تابستان بود و من به مشهد مشرّف می‌شدم. ایشان همان فرم اول را با یک جلد کتاب «روش رئالیسم» که تازه چاپ شده بود به من دادند که خدمت مرحوم آقای میلانی بدهم. آقای میلانی تازه از کربلا به مشهد آمده و سکونت پیدا کرده بودند و هنوز در میان مردم خیلی شناخته شده نبودند. به هر حال من به مشهد مشرّف شدم و خدمت ایشان رفتم.

در جمع دوستان گفتند فلانی هم در تفسیر ما شریک است

برای اولین بار بود که ایشان را از نزدیک زیارت می‌کردم. ... بعد که با اصرار کتاب‌ها را به ایشان دادم خیلی اظهار بشاشت کردند و خوشحال شدند و فرمودند: «چه هدیه بزرگی برای من آوردید» و سفارش کردند «هر فرمی که از تفسیر چاپ می‌شود برای من بفرستید، صبر نکنید تا تمام شود و یک‌جا بفرستید. مشتاق هستم زودتر جزوه جزوه ببینم.» ... همین‌طور خدمت ایشان [علامه طباطبائی] بودم و ارتباط‌مان تا حدی بود که گاهی سؤالاتی می‌کردم و ایشان هم گاهی قبل از این‌که تفسیرشان را به چاپ‌خانه بدهند، به من می‌دادند و می‌گفتند: «تو هم نگاهی بکن». ...این جزوات را زود می‌گرفتم و مرور می‌کردم و اگر چیزی به نظرم می‌رسید، خدمت ایشان عرض می‌کردم. گاهی می‌فرمودند درست است و گاهی هم اشتباه مرا رفع می‌کردند و می‌گفتند اشتباه کرده‌اید. از کمال لطف‌شان یک مرتبه من پیشنهاد کرده بودم و ایشان جایی را تغییر داده بودند و کم و زیاد کرده بودند. برای این‌که از من تفقّدی کرده باشند، در جمع دوستان گفتند فلانی هم در تفسیر ما شریک است.»

جایگاه تفسیری آیت‌الله مصباح در نزد علامه طباطبایی و همکاری در تنظیم و انتشار تفسیر شریف المیزان، پیش از این فقط در قالب تاریخ شفاهی مطرح می‌شد، اما برای نخستین‌بار دستخط علامه طباطبایی در کتاب «عمار انقلاب» منتشر شده است.

متن کامل دست‌خط مبارک علامه طباطبایی خطاب به آیت‌الله مصباح در زمینه تصحیح و چاپ تفسیر شریف المیزان:

«جناب مستطاب عماد الاعلام آقای شیخ محمدتقی مصباح دامت برکاته؛

جلد پنجم تفسیر را اگر چنانچه وسائل چاپ فراهم شد، مشغول تصحیح و غلط‌گیری بشوید.

دیگر هیچ‌گونه مراجعه به اینجانب لزوم نداشته و در تصحیح و اتّخاذ کمک و اجازه چاپ و غیره، کاملاً مختارید.

والسلام علیکم

محمدحسین طباطبائی»

دستخط مذکور نشان‌گر جایگاه علمی والای علامه مصباح در نزد علامه طباطبایی است و بر اعتماد کامل علامه به ایشان و نیز مشارکت در تدوین و چاپ تفسیر شریف المیزان دلالت دارد که مسئله‌ای مهم در بازشناسی کارنامه علمی و جایگاه حوزوی علامه مصباح یزدی است. زندگانی پربرکت ایشان، از این قبیل نکته‌ها و ناگفته‌ها کم ندارد. ناگفته ماندنِ ابعادی از جایگاه علمی و خدمات فرهنگی علامه مصباح، بیش از آنکه ریشه در غفلت و کم‌اطلاعیِ برخی تراجم‌نگاران و مورخان داشته باشد، به وصفِ اخلاص و کتمان آن عالمِ مهذب بازمی‌گردد که همواره تلاش می‌کرد در آشکارسازی مجاهدت‌های خود، گامی برندارد و بی‌ادعا و گمنام به خدمت و مجاهدت در سنگرِ فکر و فرهنگ بپردازد.

«عمار انقلاب» در 824 صفحه وزیری در 500 نسخه توسط بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی انتشار می‌یابد. علاقمندان برای تهیه کتاب می‌توانند با شماره 32904231-025 تماس بگیرند.

به مناسبت سالگرد سردار شهید، حاج قاسم سلیمانی فروش ویژه بسته محصولات فرهنگی سرباز

 بخش خبری رهبری انقلاب مناسبت های مدهبی کتابخانه اسلامی شهیدسلیمانی

به مناسبت سالگرد سردار شهید، حاج قاسم سلیمانی فروش ویژه بسته محصولات فرهنگی سرباز ۰ نظر

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

به مناسبت سالگرد سردار شهید، حاج قاسم سلیمانی فروش ویژه بسته محصولات فرهنگی سرباز

با نزدیک شدن سالروز شهادت حاج قاسم سلیمانی، انتشارات انقلاب اسلامی بسته‌ی محصولات فرهنگی «سرباز» را با تخفیف ۲۰ درصدی ارائه می‌کند.

این بسته شامل دوعنوان کتاب، ۲۲ قطعه تصویر و یک قطعه پوستر است. 

اولین محصول این بسته، کتاب «یاران سلیمانی» است که بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع خانواده‌های شهدای مدافع حرم را در بر می‌گیرد که برخی از این بیانات برای نخستین بار منتشر شده است.

کتاب مصور «قاف»، دیگر محصول بسته‌ سرباز، شامل خاطرات حاج قاسم سلیمانی از جنگ ۳۳ روزه‌ لبنان است که درقالب داستان تصویری منتشر شده است.

۲۱ قطعه از عکس‌های شهید حاج قاسم سلیمانی همراه با بیانات حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای در مورد شهید سلیمانی به چاپ رسیده است که ۴ قطعه از این تصاویر برای نخستین بار منتشر شده است. همچنین عکس ویژه‌ای که به دیدار خانواده‌ حاج قاسم سلیمانی با رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۹۳ اختصاص دارد، همراه با متن سخنرانی معظم‌‌له در این جلسه، برای نخستین بار منتشر شده است و پوستر «یا حسین فرماندهی از آن توست» آخرین محصول این بسته است.

بسته «سرباز» با طراحی منحصر به فرد از سوی انتشارات انقلاب اسلامی وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) منتشر شده است و علاقمندان می‌توانند این بسته را تا 10 دی ماه با ۲۰ درصد تخفیف از سایت انتشارات انقلاب اسلامی از این نشانی تهیه نمایند.

خرید بسته فرهنگی سرباز

کتاب «تنها گریه کن» چگونه به نگارش درآمد

 بخش خبری کتابخانه اسلامی

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

کتاب «تنها گریه کن» چگونه به نگارش درآمد

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، اکرم اسلامی نویسنده کتاب تنها گریه کن که کتاب او بعد از استقبال خوب مخاطبین مورد توجه رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار گرفت، در مقدمه این اثر نوشته است:

یا من یعطی من لم یسئله

«حتی اگر کتاب را ننویسی، اصرار دارم بروی و برای یک‌بار هم که شده، حاج‌خانم را ببینی.»

این نقطه، تنها چیزی بود که در موردش تردید نداشتم؛ دیدار! و خوب واقعیت این است که نمی‌شود یک‌بار حاج‌خانم را ببینی و دوباره دلت هوایش را نکند و قرار دومی نگذاری.

یک صبح زمستانی بود. میان کوچه‌های بلوار امین، خانه‌شان را پیدا کردم و برای اولین بار در عمرم، با آغوش گرمِ یک مادر شهید مواجه شدم که فقط برای من باز شده بود.

من غریبی می‌کردم و او مادرانه، مهربانی. تعارفم کرد هر کجا راحتم بنشینم. بی اختیار چند قدم برداشتم طرف مبل راحتیِ سمت راستم و تا پایان تمام جلسات مصاحبه، جایم را تغییر ندادم. بعد‌ها برایم گفت:

«اینجا که می‌نشستیم و حرف می‌زدیم، اتاق محمد بود. چند سال پیش موقع تعمیر خانه، از حاجی خواستم دیوارش را بردارد.» و من که همیشه به شانه‌ها ایمان داشتم، دلگرم شدم.

دیدار اول‌مان تا اذان ظهر طول کشید. نرفته بودم برای مصاحبه، نرفته بودم برای محک زدن خودم؛ حتی به پرونده‌ی باز روبه‌رویم به چشم خریدار هم نگاه نمی‌کردم. حاج حسین سفارشم کرده بود و من گوش به‌فرمان، رفته بودم تا نفس پاک و بهشتی یک مادر شهید بهم بخورد و روزم را نورانی کند.

باورم شده بود مهمان عزیز این خانه‌ام؛ بس‌که صاحبخانه با دقت و اشتیاق برایم حرف می‌زد. عکس‌هایشان را نشانم داد. دستم را گرفت و برد سمت اتاقش، آشپزخانه، حیاط و داخل زیرزمین. چشمم با احتیاط به گوشه‌های خانه بود و گوشم با حیرت و اشتیاق به ماجرا‌هایی که تعریف می‌کرد.

کتیبه و پرچم و سیاهی و کیسه‌های برنج و دیگ و اجاق گاز برای مراسم محرم و فاطمیه، یک طرف تمیز مرتب چیده شده بودند. سمت دیگر، بسته‌های ارزاق و لباس برای خانواده‌هایی که یک ماه را تا ماه بعد، چشم به راه کمک می‌کردند. یک طرف هم ویلچر و تخت و تشکِ بیمارستانی و ده‌ها وسیله‌ی ضروری و رفاهی برای خانواده‌هایی که بیمار داشتند و امکانات مالی نه.

این‌ها فقط بخشی کوچک از خیری بود که از خانه‌ی شهید معماریان به هرکسی که درِ خانه‌شان را به‌امید گشایشی می‌زد، می‌رسید. همان روز اول، با محبت و لبخند و حوصله، مثل یک کبوتر جلدم کرد.

نزدیک ظهر، در حالی که یک چیزی توی دلم تغییر کرده بود و متحیر دنیا را نگاه می‌کردم، اجازه خواستم زحمت را کم کنم. با دستِ پر روانه‌ام کرد. سه‌تار جانماز سفید تور دوزی شده گذاشت کف دستم و گفت: این‌ها را خودمان می‌دوزیم. تور و ساتن و روبان لباس‌هایی را که به درد پوشیدن نمی‌خورند، می‌شکافیم. با دقت و احتیاط که شسته و اتو شده‌اند، ازشان جانماز و حتی گاهی روبالشتی می‌دوزیم، تزیین می‌کنیم و همین جا می‌فرستیم؛ پولش هم می‌ماند برای خانواده‌های نیازمند.

مادر شهید گفت: این‌ها را خودم دوختم. یکی باشد برای خودت، دو تا هم برای هر کسی که دوستشان داریم. سه سال گذشته، هنوز هم وقتی به سجاده‌ام نگاه می‌کنم، پولک‌های جانمازی تویش برق می‌زند و باورم نمی‌شود قبلا لباس عروس بوده است.

نماز ظهرم را که در مسجد نزدیک خانه‌شان خواندم، مطمئن بودم می‌خواهم تا زنده‌ام، چند خط راجع به این زن بنویسم. اما می‌توانستم؟ مردد بودم و می‌ترسیدم. ته دلم احساس می‌کردم این کار سنگینی است. دلم می‌خواست یک نفر با اطمینان بگوید بله، بنویس یا بگوید نه، نمی‌توانی.

یک آیه و این همه معجزه

 کتابخانه اسلامی

یک آیه و این همه معجزه ۰ نظر

یک آیه و این همه معجزه

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: هر کس آیه الکرسی را در هنگام خواب قرائت کند، خدا او را و خانه َاش و خانه همسایگانش را، ایمن خواهد کرد. (مستدرک الوسائل ج ۱ ص ۳۴۳)

امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «براى هر چیز نخبه اى است و نخبه و قلّه قرآن، آیه الکرسى است هر کس یک بار آن را بخواند خداوند هزار ناگوارى از ناگواری هاى دنیا و هزار ناگوارى از ناگواری هاى آخرت را از او بر می گرداند، آسان ترین ناگوارى دنیا فقر و سهل ترین ناگوارى آخرت عذاب قبر است و من به امید ارتقای درجه و مقامم آن را می خوانم» (عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، ج ۱، ص ۱۳۶)

طبق فرمایش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برگزیده قرآن سوره بقره و برگزیده بقره، آیه الکرسى است (طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، با مقدمه: بلاغى، محمد جواد، ج ۲، ص ۶۲۶) و آن یکی از مشهورترین آیات قرآن است که از جنبه های گوناگون مورد توجه قرار گرفته است. در همین راستا، برخی پاداش ها برای خواندن این فراز قرآنی در موقعیت های مختلف در نظر گرفته شده است:

خواندن آیه الکرسی پس از نماز
در کتاب امالی از شیخ صدوق علیه الرحمه آمده: امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمود: اگر بدانید آیه الکرسی چه اندازه با اهمیت و با ارزش است در هیچ حالی آنرا ترک نمی کنید. برای رفع و از بین بردن مشکلات خود به آیه الکرسی پناه ببرید، اگر مشکلی دارید و یا اگر گرفتارید، اگر بیمارید، اگر تمام درهای این عالم به روی شما بسته شده است چرا از آیه الکرسی غافلید. با ایمان کامل و اعتقاد به اثر بخوانید و نتیجه بگیرید کما اینکه خواندند و نتیجه گرفتند.

۱- پیامبر اسلام فرمودند: کسى که در پى نماز واجب، «آیه الکرسى » مى خواند، تا نماز دیگر در پناه خداست. (لخمی طبرانی، سلیمان بن أحمد، المعجم الکبیر، ج ۳، ص ۸۴)
۲٫ پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله): «هر شخصی که پس از نماز واجب، آیه الکرسی را بخواند، خود خداوند او را قبض روح می کند و این شخص مانند کسی است که به همراه انبیاء جهاد کرده و به شهادت رسیده باشد». (طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی ، محمد جواد، ج ۲، ص ۶۲۶)
۳٫ امام علی (علیه السلام) از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل می کند: «هرکس پس از هر نماز واجب آیه الکرسى بخواند، این تنها مرگ است که فاصله او و بهشت خواهد بود (به مجرد مردن، وارد بهشت خواهد شد) و تنها مردم راست گو و عابد بر این کار مواظبت خواهند کرد» (طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص ۲۸۸)

خواندن آیه الکرسی قبل از خواب
١ـ امام صادق (علیه السلام): «هرکس هنگام خوابیدنش سه بار آیه الکرسى و آیه اى که در سوره آل عمران است: “شَهِدَ الله أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ الْمَلائِکَهُ …” (آل عمران، ۱۸: «خداوند، [با ایجادِ نظامِ واحدِ جهانِ هستى] گواهى می دهد که معبودى جز او نیست و فرشتگان و صاحبان دانش، [هر کدام به گونه اى بر این مطلب] گواهى می دهند در حالى که [خداوند در تمام عالم] قیام به عدالت دارد معبودى جز او نیست، که هم توانا و هم حکیم است») و آیه سخره (به آیه ۵۴ سوره اعراف آیه سُخره گفته می شود. طریحى، فخر الدین، مجمع البحرین، ج ۳، ص ۳۲۷) و آیه سجده را بخواند، دو شیطان بر او گمارده شود که او را از تیررس شیاطین دیگر حفظ کنند، چه بخواهند و چه نخواهند. به همراه آن دو، سى تن فرشته باشند که خداوند را حمد کنند و او را تسبیح، تهلیل و تکبیر گویند و براى او آمرزش خواهند تا آن بنده از خواب بیدار شود و همه ثوابش از آن او باشد». (الکافی، ج ۲، ص ۵۳۹)

۲٫ امام رضا (علیه السلام): «هرکسی آیه الکرسى را هنگام خواب تلاوت کند، إن شاء الله از فلج شدن ترسى نخواهد داشت» (شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص ۱۰۵)

خواندن آیه الکرسی در هنگام وضو
امام باقر (علیه السلام): «هر کسی که بعد از وضو آیه الکرسی را بخواند، خداوند ثواب چهل سال [عبادت] را به او می دهد، چهل درجه او را بالا می برد و چهل حور العین به او داده می شود». (شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص ۴۵)

خواندن آیه الکرسی برای مردگان
امام علی (علیه السلام): «هرگاه مؤمن آیه الکرسى را بخواند و ثوابش را براى مردگان قرار دهد خداوند به هر حرفى از آیه الکرسى فرشته اى را قرار دهد که براى او تا روز قیامت تسبیح خدا کنند» (دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب إلی الصواب، ج ۱، ص ۱۷۶)

خواندن آیه الکرسی در سجده
امام باقر (علیه السلام): «کسی که آیه الکرسی را در حال سجده بخواند، هرگز داخل در آتش جهنم نخواهد شد». (جامع الأخبار، ص ۴۶)

خواندن آیه الکرسی برای رهایی از ترس
امام علی (علیه السلام): «هرگاه مؤمن آیه الکرسى را بخواند و ثوابش را براى مردگان قرار دهد خداوند به هر حرفى از آیه الکرسى فرشته اى را قرار دهد که براى او تا روز قیامت تسبیح خدا کنند».

امام صادق (علیه السلام): «وقتی در مکان ترسناکی قرار گرفتی؛ این آیه را بخوان: “وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصیراً” (اسراء، ۸۰: «و بگو: پروردگارا! مرا [در هر کار] با صداقت وارد کن، و با صداقت خارج ساز! و از سوى خود، حجتى یارى کننده برایم قرار ده!») و زمانی که چیز ترسناکی به چشمت خورد آیه الکرسى را بخوان». (برقی، احمد بن محمد، المحاسن، محقق، محدّث، جلال الدین، ج ۲، ص ۳۶)

آغاز سفر با آیه الکرسى
امام صادق (علیه َالسلام) فرمود: سفر را با دادن صدقه و یا با خواندن آیه الکرسى آغاز کن. (فروع کافی ج ۴ ص ۲۸۳)

آیه الکرسی برای رفع گرفتاری
در کتاب امالی از شیخ صدوق علیه الرحمه آمده: امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمود: اگر بدانید آیه الکرسی چه اندازه با اهمیت و با ارزش است در هیچ حالی آنرا ترک نمی کنید. برای رفع و از بین بردن مشکلات خود به آیه الکرسی پناه ببرید، اگر مشکلی دارید و یا اگر گرفتارید، اگر بیمارید، اگر تمام درهای این عالم به روی شما بسته شده است چرا از آیه الکرسی غافلید. با ایمان کامل و اعتقاد به اثر بخوانید و نتیجه بگیرید کما اینکه خواندند و نتیجه گرفتند.

منابع:
اسلام کوئیست
شیعه نیوز
فروع کافی ج ۴
ارشاد القلوب إلی الصواب، دیلمی، ج ۱
مجمع البیان ج ۲

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

کتاب شراره های خورشید کارنامه عملیاتی لشکر 27 محمد رسول الله صلی الله علیه و اله

 کتابخانه اسلامی

کتاب شراره های خورشید کارنامه عملیاتی لشکر 27 محمد رسول الله صلی الله علیه و اله ۰ نظر

کتاب شراره های خورشید کارنامه عملیاتی لشکر 27 محمد رسول الله صلی الله علیه و اله

((معرفی کتابهای دفاع مقدس))

کتاب شراره های خورشید رویدادهای متنوعی از کارنامه عملیاتی لشکر 27 محمد رسول الله صلی  الله علیه و آله طی چهارماهه پایانی سال 1362 را دربرمی گیرد. در این اثر حوادث و ماجراهای شگفت انگیزی از تاریخچه اشکر 27 و واپسین ماه های حیات دنیوی فرمانده پرآوازه آن, شهید محمدابراهیم همت را خواهید خواند, که عمده آنهااز جمله مهمترین ناگفته های دوران دفاع مقدس بوده و اکنون اول بار است که در قالب اثری مکتوب انتشار می یابند.بازه زمانی وقایع مندرج در این کتاب, از فردای خاتمه عملیات والفجرـ4 در جبهه ی مریوان پنجوی شروع می شود.و در سی امین روز اسفند سال 1362 و آخرین روزهای عملیات آبی ـ خاکی خیبر, پایان می گیرد.عملیاتی که در جریان آن رزمندگان کادری و بسیجی لشکر 27 محمدرسول الله در مصاف با پگان های سپاه سوم ارتش بعث, مکرر در مکرر کربلا را تجربه کردند ,چه بسیار رنج ها بردند و چه بسیارتر حماسه ها آفریدند و در نهایت, متحمل ضربات مهلکی بر شاکله ی رده های ستادی و صف یگان همیشه خط شکن خود شدند.به گونه ای که علاوه بر انهدام قریب به اتفاق گردان های یازدگانه دو تیپ عمار و ابوذر لشکر 27 , در نهایت به فاصله  چهل و هشت ساعت , ابتدا قائم مقام فرماندهی و سپس فرمانده این یگان در جزیره جنوبی مجنون مظلومانه به شهادت رسیدند.


این کتاب در 10 فصل تنظیم شده است
فصل اول علیات امریکن استانچ; تضعیف ایران, تقویت صدام
فصل دوم بن بست در شرق بصره; رویکرد به هور
پیوست فصل دوم هور; دنیایی ناشناخته
فصل سوم روند طراحی کلان عملیات
فصل چهام سازمان رزم نیروهای ایران و عراق در آستانه نبرد خیبر
پیوست فصل چهارسازمان رزم نیروهای ارتش جمهوری اسلامی ایران در عملیلت خیبر
فصل پنجم طرح میثاق مبنای تجدید سازمان لشکر 27
فصل ششم بازسازی,شناسایی , عزیمت به خط
فصل هفتم عملیات خیبر; با قرارگاه فتح در محور طلائیه ـ نشوه
فصل هشتم از کد 523تا اجبار به تک در روز
فصل نهم لشکر 27 منهدم می شود
پیوست های فصل نه
فصل دهم کربلا خون می خواهد
پیوست های فصل ده
در بخشی از این کتاب می خوانیم:

تابستان داغ و طولانی 62 در شرایطی رو به پایان گذاشته بود که ایرانیان پس از تجربه نبردهای ناکامی همچون : والفجر مقدماتی و والفجر ـ 1 از تیر 1362 با عملیات کوهستانی والفجر  ـ 2 و در پی آن والجر ـ 3 , باردیگر زمام ابتکار عمل در میدان جنگ را در دست گرفته و در پاییز این سال درصدد آغاز عملیاتی سنگین در شرق استان سلیمانیه عراق بودند. ضربات ویران گر واردآمده به ماشین جنگی رژیم صدام طی چهار مرحله نبرد کوهستانی سنگین والفجر ـ 4 در جبهه شرق استان سلیمانیه به حدی مهلک بودند که محافل دیپلماتیک و رسانه های غربی حاضر در پایتخت عرلق , بر سر آنچه که « تغییر خطرناک موازنه موجود در جنگ , به زیان پرزیدنت صدام حسین می خواندند, به قدرت های امریکایی و اروپایی عضو پیمان ناتو هشدار دادند. از اواخر پاییز 1362, دوست و دشمن اذعان داشتند; این ایران است , که اکنون د عرصه ی جنگ دست بالا را پیدا کرده است.

با توجه به همین واقعیت انکاناپذیر بود که حامیان منطقه ای و فرا منطقه ای رزیم تجاوز پیشه ی صدام حسین , درصدد برآمدند تا دیر نشده دیگربار به یاری وی شتافته و مانع از شکست قریب الوقوع دیکتاتور جنگ افروز بغداد به دست رزم آوران ایرانی شوند.جهت آشنایی هرچه بیشتر خوانندگان کتاب حاضر ـ خصوصا نسل جوان ایران زمین ـ با حقایق کمتر تبیین شده ی آن برهه ی حساس تاریخی , لازم دانستیم تا روایت های دست اولی از این همدستی شرارت آمیز حکومت ایالات متحده آمریکا با رژیم صدام حسین را در اینجا بیاوریم.

روایت نخست برگرفته از کتاب « تار عنکبوت ; تاریخ سری چگونگی تسلیح غیر قانونی عراق توسط کاخ سفید» به قلم نویسنده سرشناس آمریکایی آلن فریدمن است.او می نویسد:«حذف نام عراق از لیست کشور های حامی تروریزم ,زمین را برای اجرای سیاست های پنهان واشنگتن در قبال بغداد مساعد ساخت ...

کتاب حاج قاسم(جستاری درخاطرات حاج قاسم سلیمانی)

 کتابخانه اسلامی

کتاب حاج قاسم(جستاری درخاطرات حاج قاسم سلیمانی) ۰ نظر

کتاب حاج قاسم(جستاری درخاطرات حاج قاسم سلیمانی)

((معرفی کتاب های دفاع مقدس))

حاج قاسم سلیمانی یکی از این دلاوران است که پا به پای دوستان و همرزمان خود در اکثر اتفاقات مهم جنگ حضور داشته است و پس از آن اتمام جنگ چندین سال در قامت یک سرباز به مقابله با اشرار مرزهای شرقی کشور پرداخته است. همین تجربه باعث شد که او از سال ۷۶ به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انتخاب شود و عملکردی را از خود به جای بگذارد که امروز بعد از ۱۸ سال، تبدیل به یک قهرمان ملی شود.

قهرمانی که کتاب‌های کمی در ارتباط با او نوشته شده است و شخصیتش هنوز در میان دوستدارانش به عنوان یک چهره جذاب ولی مرموز باقی مانده است. چهره‌ای که علی اکبری مزدآبادی در کتاب «حاج قاسم» به سراغ معرفی آن رفته است.

کتابی ۱۶۷ صفحه‌ای در ارتباط با برخی از خاطرات و سخنرانی‌های سردار سلیمانی در دوران دفاع مقدس که به وسیله این نویسنده جمع‌آوری شده است و در این کتاب براساس توالی زمانی چیده شده است.

در قسمت ابتدایی این کتاب یک زندگینامه خودنوشت از سردار سلیمانی وجود دارد که به بخشی از فعالیت‌های او در دوران ابتدایی جنگ اشاره می‌کند. اما در بخش‌های دیگر این کتاب بیشتر از سخنرانی‌ها و خاطرات سردار که مرتبط با سه عملیات بزرگ والفجر ۸، کربلای ۴ و کربلای ۵ استفاده شده است تا از دل این سخنرانی‌ها، خاطراتی را از سردار سلیمانی و سایر همرزمانش نقل کند و به این وسیله شخصیت او را به مخاطب این کتاب معرفی کند.

وجود بیش از ۸۰ عکس رنگی از مقاطع مختلف زندگی سردار سلیمانی یکی دیگر از ویژگی‌های جالب این کتاب است که تماشای آن، می‌تواند برای هر مخاطبی جذاب باشد. عکس‌هایی از روزهای جوانی سردار و حضور او در جبهه‌های جنگ تا عکس‌هایی از حضور او در کنار مقام معظم رهبری و دیگر فرماندهان شاخص نظامی کشور که همگی با ذوق نویسنده اثر از میان انبوهی از عکس‌ها دستچین شده است و در کنار هرکدام از خاطرات ایشان درج شده است.

همچنین یکی دیگر از ویژگی‌های شاخص این اثر، ترجمه و ارائه یکی از مقالات خارجی منتشر شده در ارتباط با سردار سلیمانی است که توسط یکی از پژوهشکده‌های سیاسی آمریکا منتشر شده و نشان‌دهنده نگاه پُر از هراس و البته احترام غربی‌ها، به شخصیت این سردار مبارز ایرانی است.

کتاب «حاج قاسم» هفدهمین اثر از مجموعه کتاب‌های «یاران ناب» است که توسط انتشارات «یا زهرا(س)» و با قیمت ۷۵۰۰ تومان روانه بازار نشر شده است.        

با هم بخش‌هایی از این اثر را می‌خوانیم:

در روز های اول ورود به جبهه،دشمن را قادر به انجام هر کاری میدانستم،اما در اولین حمله ای که انجام دادیم،موفق شدیم نیرو های دشمن را از کنار جاده سوسنگرد تا حمیدیه به عقب برانیم و تلفاتی نیز بر آن ها وارد کنیم که این امر باعث شد تصور غلطی که از دشمن در ذهن داشتم از بین برود...

سلام بر ابراهیم (زندگی نامه و خاطرات پهلوان بی مزار شهید ابراهیم هادی)

 کتابخانه اسلامی

سلام بر ابراهیم (زندگی نامه و خاطرات پهلوان بی مزار شهید ابراهیم هادی) ۰ نظر

سلام بر ابراهیم (زندگی نامه و خاطرات پهلوان بی مزار شهید ابراهیم هادی)

((معرفی کتابهای دفاع مقدس))

اوضاع جوانان محله ما روز به روز بدتر می شد. هر روز غروب، دسته دسته جوان ها را می دیدم که به سوی کاباره و مشروب فروشی ها می رفتند. هر روز هم تعداد این مراکز فساد در جنوب تهران بیشتر می شد.
اهل دین و ایمان، روز به روز از تعدادشان کاسته می شد و در عوض، جوان های معتاد و مست، جای آنها رو می گرفت!
این اوضاع را در اوایل دهه پنجاه در محله ی خودمان شاهد بودم. من با اینکه در یک خانواده ی روحانی بزرگ شده بودم، اما در آستانه بلوغ، هر روز چنین جوانان را در کوچه و محله می دیدم. شک نداشتم که این موج فساد، مرا هم با خود خواهد برود.
مدت کوتاهی بود که به زورخانه حاج حسن نجار می رفتم. کمی زور بازو پیدا کردم. یک روز متوجه شدم که جوان های انتهای کوچه ما، برای عبور دختر ها مزاحمت ایجاد کرده اند. برای همین با چند نفر از دوستام مثل مهدی، حسن قمی و (شهید) سید جواد مجد پور به سمت آنها رفتیم تا یک دعوای حسابی راه بیندازیم. مهدی با اینکه قد و میرزاکوچک بود اما یک قمه با خودش آورد و داد و بیداد می کرد! کار بالا گرفت. هنوز به صورت جدی دعوا شروع نشده بود که چند نفری جلو آمدند و.ما را آشتی دادند.

یکی از کسانی که آن روز برای اولین بار دیدم، جوانی به نام ابراهیم هادی بود. ابراهیم از قبل با مهدی دوست بود و من را هم می شناخت، اما من او را ندیده بودم. آن دعوا باعث آشنایی و رفاقت ما با بچه های ته کوچه شد. ابراهیم بعد از اینکه موضوع دعوا را به اتمام رسی، رو به من با لبخند گفت: «شما چه کاره ای، وقت بیکاری چه می کنی؟»

گفتم ما روزها سرکار توی بازار و شبها می رویم زورخانه، اگه دوست داشتی شما هم بیا، نزدیکه، اون طرف خیابان، بغل مسجد سلمان. زورخانه حاج حسن نجار.
بخشی متن کتاب/ ص 26