چهارشنبه, ۲۱ آذر ۱۴۰۳، ۰۵:۵۹ ق.ظ

درباره سايت

پایگاه فرهنگی،مذهبی شهدای نیاک

سایت شهدای نیاک مرجع نرم افزارهای مذهبی ومقالات،بیانات رهبری،زندگینامه شهدا،کتاب های مذهبی،صوت وتصویر،جشنواره های شهدای نیاک،مداحی مناسبت های مذهبی،بانک صوت وتصویر،آرشیوفیلم های مذهبی،کلیپ های مذهبی،سخنرانی علما،خبرهای سیاسی،اجتماعی،فرهنگی مذهبی،نظامی،کتابخانه،نرم افزارهای قرآنی،امام خمینی ره،ویژه نامه مذهبی،کودک ونوجوان،محرم،ماه مبارک رمضان،عاشورا و تاسوعا حسینی،امربه معروف ونهی از منکر،حجاب عفاف،سبک زندگی اسلامی

بایگانی

محبوب ترين ها

پيوندها

مداحان وشعرا

شخصیت های سیاسی ونظامی

شبکه های اجتماعی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قرآن وحدیث» ثبت شده است

خط حزب‌الله ۳۳۵ | مسجد قرآنی

 بخش خبری رهبری انقلاب قرآن وحدیث

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

خط حزب‌الله ۳۳۵ | مسجد قرآنی

شماره سیصد و سی‌ و پنجم هفته نامه‌ی خط حزب‌الله با عنوان «مسجد قرآنی» منتشر شد.

* سخن هفته این شماره خط حزب‌الله، به مناسبت تأکید اخیر رهبر انقلاب در محفل انس با قرآن کریم درباره تبدیل شدن مساجد به پایگاه‌های قرآنی، با عنوان «مسجد قرآنی»، نگاهی به نقش مساجد در فرهنگ‌سازی و تربیت جوانان و نوجوانان قرآنی داشته است.

* خط حزب‌الله در یادداشت هفته خود با عنوان «هنر انقلابی؛ میدان‌دار جنگ روایت‌ها» به مناسبت سالگرد سید شهیدان اهل قلم، شهید سیدمرتضی آوینی، ابعاد رسالت تاریخی هنرمندان در هنگامه جنگ ترکیبی دشمن را بررسی کرده است.

* شماره‌ی این هفته‌ی خط حزب‌الله به روح مطهر شهید مدافع حرم اکبر زوار جنتی، تقدیم می‌شود.

اطلاع‌نگاشت | ماه فرصتها

 رهبری انقلاب قرآن وحدیث

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

اطلاع‌نگاشت | ماه فرصتها

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ماه مبارک رمضان را «ماه فرصتها» می‌دانند. بخش فقه و معارف پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در این اطلاع‌نگاشت ۱۰ توصیه کاربردی رهبر انقلاب اسلامی را برای بهره‌برداری از این فرصت عظیم الهی مرور می‌کند.

دختران مجردی که جایگاهی نزدیک به شهدا و ملائکه دارند…

 حجاب وپوشش اسلامی سبک زندگی قرآن وحدیث زندگی به سبک شهدا

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

دختران مجردی که جایگاهی نزدیک به شهدا و ملائکه دارند…

روایتی از رسول خدا صلوات‌الله‌علیه نقل‌شده است با این مضمون:

خیرکم خیرکم لأهله و أنا خیرکم لأهلی ما أکرم النّساء إلّا کریم و لا أهانهنّ إلّا لئیم[۱]

بهترین شما کسى است که براى اهل خود بهتر است، من از همه شما براى خانواده خود بهترم، انسان‌های کریم زنان را گرامى می‌دارند و فرومایگان زنان را خوار دارند.

کرامت به معنی «گرامی داشتن و بزرگی و شرافت دادن است.»[۲]و «اهانت در اصطلاح، عبارت است از خوار و تحقیر کردن کسى یا چیزى با گفتار یا کردار.»[۳]

واژه نساء در زبان عرب عمدتاً برای بیان شرافت و بزرگی به کار می‌رود به خلاف واژه امرأه که در عمده موارد برای تحقیر استعمال می‌شود.در این روایت نیز از واژه نساء استفاده‌شده که حاکی از کرامت و شرافت زن است. تکریم و توهین به زنان و دختران مصادیق گوناگونی دارد که می‌توان آن را از سطوح فردی تا اجتماعی موردبررسی قرار داد.مسئله این یادداشت، تکریم و توهین دختران مجرد است، موضوعی که در عرصه عمل و نظر مغفول واقع‌شده است.

 

تجرد بخشی از زندگی هر دختری است و مدت‌زمان بلوغ تا ازدواج را در برمی‌گیرد. این بخش از زندگی مانند تمام مراحل دیگر دارای ویژگی‌های منحصربه‌فردی است که می‌توان از طریق آن به رشد و تعالی رسید یا به ضلالت و گمراهی. اگر دوران تجرد با عبودیت خداوند و همراه با تقوا طی شد، موجب کرامت است: «ان اکرمکم عندالله اتقاکم» و اگر با گناه و معصیت همراه بود موجب وهن و فساد انسان خواهد شد. این ویژگی مشترک تمامی بخش‌های گوناگون حیات انسان‌هاست.

 

مجرد بودن به‌خودی‌خود مذموم نیست، متأهل بودن هم ماهیتاً موجب فضل و برتری نیست، بلکه روش و شیوه‌ی عمل ما در این مراحل است که موجب سعادت یا شقاوت خواهد شد. چه‌بسا فردی (دختری) مجرد باشد و در حیا و عفت به مرتبه حضرت مریم سلام‌الله نزدیک شود و چه‌بسا فرد متأهلی که از حدود الهی عبور کند و فاسد و مفسد شود.

 

امیرالمؤمنین علیه‌السلام در نهج‌البلاغه می‌فرمایند: مَا الْمُجَاهِدُ الشَّهِیدُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ‏ قَدَرَ فَعَفَ‏ لَکَادَ الْعَفِیفُ أَنْ یَکُونَ مَلَکاً مِنَ الْمَلَائِکَه مجاهد شهید در راه خدا پاداشش بیشتر از کسى نیست که قدرت بر گناه داشته ولى خوددارى نموده. چنین انسان با عفّتى نزدیک است فرشته‏‌اى از فرشتگان باشد.

 

مصداق این روایت همه‌ی زنان و مردان‌اند اما به‌طور خاص شامل دختران و پسران مجرد است که خود را از آلودگی به گناه حفظ می‌کنند. شأن این افراد را ببینید! انسان حیرت می‌کند… یک دختر مجرد عفیف که موضوع بحث ماست، یک چنین ویژگی‌ای دارد، جایگاه او همتای شهید و نزدیک به ملک است.

 

 

همچنین، تجرد مانع کمال نیست، همان‌گونه که تأهل تنها راه کمال نیست. همانند حضرت مریم سلام‌الله که به بالاترین مراتب کمال رسیدند و تمامی دختران امام کاظم علیه‌السلام که تجرد به آن‌ها تحمیل‌شده بود، از مسیر قرب و بندگی خداوند و حرکت به‌سوی کمال بازنماندند. در عصر حاضر، قطب علمی شیعه در قم است که به برکت حضور یک دختر مجرد این‌گونه برکت پیداکرده و رزق معرفتی تشیع در تمام دنیا را نشر و بسط می‌دهد.

 

تکریم یک دختر مجرد با توجه به تقوا و حیاء او صورت می‌گیرد.

 

اما توهین دختران مجرد که در عرف و فرهنگ ما مرسوم است. در جامعه ما، هم تجرد تا سنین بالا به دختران تحمیل‌شده است و هم مجرد بودن تبدیل‌شده است به برچسبی ناخوشایند که توهین و تحقیر به همراه دارد و ازدواج به‌تنهایی موجب فضل و برتری است! و عبارت‌های توهین‌آمیزی چون منتظر شوهر، ترشیده، دختران افسرده، نسل سوخته و…

 

دیدگاهی که با نگاه اسلام به یک دختر مجرد عفیف سنخیت ندارد و با کرامتی که برای زنان در نظر گرفته‌شده منافات دارد. ازدواج در اسلام ممدوح است، اما غایت نیست که اگر از کسی سلب شد آن فرد از مسیر زندگی بازبماند. افسردگی، بیماری همه‌گیر جهانی است و اختصاصی به دختران مجرد ندارد. دوری از خدا و از دست دادن امید به زندگی دو عامل مهم افسردگی‌اند که ممکن است برای هر انسانی پیش بیاید، مجرد و متأهل، زن و مرد.

 

علاوه بر این، دختران مجردی که حق ازدواج از آنان سلب شده نسل سوخته نیستند بلکه مسیر بندگی و تقرب به خداوند برایشان باز است و می توانند با اقتدا به حضرت معصومه سلام الله علیها و تمام دختران امام کاظم علیه السلام به رشد و تعالی برسند و دوران مجردی را چه به ازدواج ختم شود و چه نشود به سلامت بگذرانند.

 

آنچه موجب آزار و غم دختران مجرد است عرف و نگاه غلط جامعه به آن‌هاست که چنین تصویر نادرستی از آنان دارند. بنده به دنبال مدح  ترویج تجرد نیستم. اما در جامعه ما همان‌گونه که قبلاً هم گفته شد، تجرد به گروهی از دختران (بیش از یک‌میلیون نفر) تحمیل‌شده است که باید به آن توجه کرد و نگاه‌ها را اصلاح کرد.

 

چندین تصور اشتباه رایج دیگر در مورد تجرد دختران و علت‌های آن گفته می‌شود، مهم‌ترینشان این است که این دختران سخت‌گیر هستند! این نگاه کاملاً اشتباه است و تصور اشتباه دیگری را به ذهن متبادر می‌کند که پسران سخت‌گیر نیستند! تصور درست این است که اکثر این دختران به دلیل این‌که متولد دهه شصت هستند و در دوره تغییر هرم سنی قرارگرفته‌اند، شرایط ازدواج برایشان فراهم نشده است.

 

 یکی از مسائلی که تجرد را برای دختران سخت‌تر می‌کند، تحمیل اجباری ازدواج به آن‌هاست. با توجیهات بی‌پایه‌ای مانند این‌که می‌گویند «آسیه هم همسر فرعون بود در عین این‌که مؤمن بود»! یعنی یک دختر مؤمن همسر چون فرعونی شود و به دلیل شرایط و بالا رفتن سن به هر انتخابی تن دهد! این در کجای اسلام آمده؟!!

 

یا این‌که می‌گویند طرف  مقابل واجباتش هم مشکل داشت! داشت! عیبی ندارد! اصل ازدواج است! چه کسی گفته اصل ازدواج بدون هیچ معیاری است؟ اصل در فرهنگ غیر اسلامی ماازدواج بدون قید و شرط است نه در اسلام. اصل در اسلام ازدواج مؤمن و مسلمان با یکدیگرو معیارهای الهی است.

 

این‌همه روایت که گفته‌شده به افراد بداخلاق، اهل شراب و… دختر ندهید و مؤمن کفو مؤمنه است پس برای چه کسانی است؟ جز مؤمنین؟

منبع : سایت باحجاب/مهدیه منافی

شرح حدیثی درباره برکات دعا، استغفار و شکر

 رهبری انقلاب قرآن وحدیث

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

شرح حدیثی درباره برکات دعا، استغفار و شکر

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ابتدای جلسه درس خارج فقه روز یکشنبه ۱۳۹۷/۷/۱ به بیان و شرح حدیثی از حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام درباره برکات دعا، استغفار و شکر پرداختند.

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR متن و فیلم این شرح حدیث را منتشر میکند.

اَخبَرَنا مُحَمَّدُ بنُ مُحَمَّدٍ قالَ: حَدَّثَنَا الشَّریفُ الصّالِحُ اَبو مُحَمَّدٍ الحَسَنُ بنُ حَمزَةَ العَلَویُّ (رَحِمَهُ اللَّهُ) قالَ: حَدَّثَنا اَحمَدُ بنُ عَبدِ اللَّهِ، عَن جَدِّهِ اَحمَدَ بنِ اَبی عَبدِ اللّهِ البَرقیِّ، عَنِ الحَسَنِ بنِ فَضّالٍ، عَنِ الحَسَنِ بنِ الجَهمِ، عَن اَبِی الیَقظانِ، عَن عُبَیدِ اللَّهِ بنِ الوَلِیدِ الوَصّافیِّ قالَ: سَمِعتُ اَبا عَبدِ اللّهِ جَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ (عَلَیهِمَا السَّلامُ) یَقولُ: ثَلاثٌ لا یَضُرُّ مَعَهُنَّ شَی‌ءٌ: الدُّعَاءُ عِندَ الکُرُباتِ وَ الِاستِغفارُ عِندَ الذَّنبِ وَ الشُّکرُ عِندَ النِّعمَة. [۱]

ثَلاثٌ لا یَضُرُّ مَعَهُنَّ شَی‌ء

امام صادق (علیه السّلام) فرمود: اگر این سه خصوصیّت در شما باشد، دیگر نگرانی از حوادث گوناگون دنیوی و اخروی نداشته باشید؛ نه اینکه حادثه‌ای رخ نمیدهد، بلکه معنایش این است که یک مصونیّتی در شما به وجود می‌آورد که این حوادث، ضرری بر شما وارد نمیکند؛ اگر این سه خصوصیت را رعایت بکنید، اثر و نتیجه‌اش این است.

اَلدُّعَاءُ عِندَ الکُرُبات

اوّل، وقتی که حادثه‌ی تلخی ــ کُربه‌ای، یعنی گرفتاری‌ای، همّ و غمّ مهمی ــ برایتان پیش می‌آید، متوسّل بشوید به ذیل عنایت پروردگار و دعا کنید! دعا و تضرّع. در قرآن [آمده:] فَلَولا اِذ جاءَهُم بَأسُنا تَضَرَّعوا؛ [۲] وقتی که حادثه پیش می‌آید، انسان بایستی به خدای متعال پناه ببرد و دعا کند. این دعا، منافاتی ندارد با اینکه انسان در مقام عمل، در مقام تدبیر، همه‌ی آن کارهایی که بر عهده‌ی یک انسانِ عاقل و متفکّر و مدبّر است، انجام بدهد؛ امّا در عین حال، دعا لازم است. پیغمبر اکرم وقتی کار مشکل میشد، در وسط میدان جنگ، دستها را به دعا بلند میکرد و اشک میریخت و از خدای متعال نصرت میخواست! ماها اگر چنانچه در یک حادثه‌ای به خدای متعال تضرّع کنیم، از مردم و از کسانی که شاهد و ناظر ما هستند، کأنّه خجالت میکشیم؛ کأنّه این دعا و تضرّعِ عنداﷲ را اقرار به ناتوانیِ خودمان در مقابل این قضیّه قرار میدهیم! مثلاً فرض کنید حالا یک توطئه‌ای از طرف استکبار به وجود آمده، باید مشتها را گره کنیم و همین طور حماسه و شعار بدهیم؛ دعا و «خدایا! خودت کمک کن» و مانند اینها نباید باشد؛ ما این جور تصوّر میکنیم؛ امّا پیغمبر اکرم وسط میدان جنگ که دشمن او را احاطه کرده و حادثه‌های بزرگ در پیش است، تضرّع میکرد، گریه میکرد، توسّل میکرد، دعا میکرد و از خدای متعال میخواست؛ البتّه جنگ هم میکرد، تدبیر هم میکرد، آرایش جنگیِ لشکر را هم به بهترین وجهی انجام میداد. در دفاع مقدّسِ خود ما هم همین جور بود؛ در آنجا هم بچّه‌های ما، جوانهای ما در سختی‌ها، در مشکلات بزرگ متوسّل میشدند به ذیل عنایت حضرت حق و به ائمّه‌ی اطهار(علیهم ‌السّلام) و دعا میکردند؛ خدای متعال هم فرج میداد. پس اوّل، دعای در سختی‌ها و کُرُبات.

وَ الِاستِغفارُ عِندَ الذَّنب

دوّم، استغفار کردن در وقتی است که گناهی از انسان صادر میشود. شب و روز ما مبتلا است به معاصی و ذنوبِ کوچک و بزرگ؛ بعضی را میفهمیم، بعضی را هم خودمان ملتفت نیستیم، عادی شده برایمان! از آن ذنب و گناهی که وقتی انجام دادیم و ملتفت شدیم، بلافاصله استغفار کنیم؛ استغفار هم فقط گفتنِ «استغفر اللّه و اتوب الیه» نیست؛ یعنی واقعاً عذرخواهی کنیم. استغفار یعنی عذرخواهی از پروردگار، معذرت‌خواهی؛ [یعنی] پروردگارا! معذرت میخواهم؛ این استغفار است. این موجب میشود که موانع استجابت دعا برداشته بشود، موانع صدور دعا برداشته بشود، موانع تضرّع برداشته بشود. خصوصیّت استغفار این است: اَللّهُمَ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تَهتِکُ العِصَمَ، تُنزِلُ النِّقَمَ، تُغیِّرُ النِّعَمِ، تَحبِسُ الدُّعاء. [۳] پس استغفار هم، آن کارِ دوّمی است که اگر چنانچه انجام بدهیم، نگرانی‌های ما از ضرری که از حوادث متوجّه میشود، برطرف خواهد شد.

وَ الشُّکرُ عِندَ النِّعمَة

سوّم، هر نعمتی که خدای متعال به شما داده، شکر کنید که «لَئِن شَکَـرتُم لَاَزیدَنَّکُم»؛ [۴] شکر نعمت، موجب افزایش نعمت است. در روایت دارد که هر وقت یادتان آمد از این نعمت ــ نه فقط الانی که خدا نعمت را داد، نعمتی که قبلاً هم داده ــ سر به سجده بگذارید، بگویید: اَلحَمدُ لِله رَبِّ العلَمین؛ [۵] اگر سوار اسب هستید ــ گاهی انسان داخل خیابان است، داخل کوچه است، و نمیتواند مثلاً [روی خاک] بیفتد ــ سرتان را روی آن قاچ زین بگذارید بگویید: اَلحَمدُ لِله رَبِّ العلَمین؛ داخل کوچه [آن نعمت] یادتان می‌آید، حالا سجده نمیتوانید بکنید، بگویید: اَلحَمدُ لِله رَبِّ العلَمین؛ یعنی شکر نعمت در همه‌ی احوال. این، سه خصوصیّتی است که موجب میشود انسان نگران و دلواپسِ زیانِ حوادثِ گوناگون در پیرامون خود نباشد.

[۱]. امالی طوسی، مجلس هفتم، ص ۲۰۴؛ «عبیدﷲ‌بن‌ولید صافی میگوید از امام صادق (علیه‌السّلام) شنیدم  که میفرمود: سه خصوصیّت است که به همراه آنها، چیزی به انسان ضرر نمیرساند: دعا در هنگام سختی‌ها و طلب بخشش هنگام گناه و شکرگزاری در هنگام برخورداری از نعمت.»

[۲]. سوره‌ی انعام، بخشی از آیه‌ی ۴۳؛ «پس چرا هنگامى که عذاب ما به آنان رسید تضرّع نکردند؟ ...»

[۳]. برگرفته از دعای کمیل؛ مصباح‌المتهجّد، ج ۲، ص ۸۴۴

[۴]. سوره‌ی ابراهیم، بخشی از آیه‌ی ۷

[۵]. سوره‌ی حمد، آیه‌ی ۱

فرصت زندگی/برای افزایش حسنات وعذرخواهی از گناهان/مقام معظم رهبری

 رهبری انقلاب سبک زندگی بانک فیلم قرآن وحدیث

فرصت زندگی/برای افزایش حسنات وعذرخواهی از گناهان/مقام معظم رهبری

بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.

اَخبَرَنَا ابنُ مَخلَدٍ قالَ: اَخبَرَنا اَبو عُمَرَ قالَ: حَدَّثَنَا الحارِثُ بنُ مُحَمَّدِ بنِ اَبی اُسامَةَ التَّمیمیُّ قالَ: حَدَّثَنَا الوَاقِدِیُّ مُحَمَّدُ بنُ عُمَرَ قالَ: حَدَّثَنا عَبدُ اللّهِ بنُ جَعفَرٍ الزُّهریُّ، عَن یَزیدَ بنِ الهادِ، عَن هِندٍ بِنتِ الحَارِثِ الفِراسیَّةِ، عَن اُمِّ الفَضلِ قالَت: دَخَلَ رَسولُ اللّهِ (صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) عَلى‌ رَجُلٍ‌ یَعودُهُ‌ وَ هُوَ شاکٍ فَتَمَنَّى المَوتَ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ (صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ): لا تَتَمَنَّ المَوتَ فَاِنَّکَ اِن تَکُ مُحسِناً تَزدَد اِحساناً اِلى اِحسانِکَ وَ اِن تَکُ مُسیئاً فَتُؤَخَّرُ تُستَعتَبُ فَلا تَمَنَّوُا المَوت.(۱)

 

عن اُم الفَضل، قالت: دَخَلَ رَسولُ اللّهِ (صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) عَلى‌ رَجُلٍ‌ یَعودُهُ‌ وَ هُوَ شاکٍ فَتَمَنَّى المَوتَ

پیغمبر به عنوان عیادت رفتند سراغ یکی از مسلمانها که مریض بود و شکایت داشت؛ لابد دردی، مشکلی، چیزی داشته. به پیغمبر گفت: «آقا! دلم میخواهد زودتر مرگم فرا برسد».

فَقالَ رَسولُ اللّهِ (صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ): لا تَتَمَنَّ المَوتَ فَاِنَّکَ اِن تَکُ مُحسِناً تَزدَد اِحساناً اِلى اِحسانِک

 [پیغمبر فرمود:] آرزوی مرگ نکنید، دعا برای مرگِ خودتان نکنید؛ اگر شما آدمِ خوبی هستید، وقتی [شما] ان‌شاءالله چند سال دیگر و جوانهایتان ان‌شاءاﷲ شصت هفتاد سالِ دیگر زنده ماندید، طبعاً بر احسانِ خودتان خواهید افزود، کفه‌ی حسنات خودتان را سنگین خواهید کرد. اگر این زندگیِ طولانی زحماتی دارد، مشکلاتی دارد، خطراتی دارد، این حُسن را هم دارد که اگر انسان اهل احسان باشد، اهل تقوا باشد، کفه‌ی حسنات خودش را روز‌به‌روز افزایش میدهد.

وَ اِن تَکُ مُسیئاً فَتُؤَخَّرُ تُستَعتَبُ فَلا تَمَنَّوُا المَوت

آمدیم و شما گناهکاری و مسلِم نیستی؛ اجلِ تو را عقب می‌اندازند تا تو عذرخواهی کنی. تُستَعتَب، یعنی همین که در دعاها هست: لَکَ العُتبیٰ؛(۲) عذرخواهی کردن، معذرت‌خواهی کردن. عمرت به  تأخیر می‌افتد و این فرصت وجود دارد که انسان عذرخواهی کند. پس بنابراین، فرصتِ حیات فرصتِ خوبی است؛ مرگ را آرزو نکنید!

 

 

۱) امالی طوسی، مجلس سیزدهم، ص ۳۸۵؛ «امّ فضل میگوید: رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) به نزد مردی رفت تا از او عیادت کند؛ او از بیماری شکایت داشت و آرزوی مرگ میکرد. رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) به او فرمود: آرزوی مرگ نکن؛ زیرا اگر نیکوکار باشی، [با زنده بودن] نیکی‌ای به نیکی‌هایت افزوده میشود و اگر گناهکار باشی فرصت می‌یابی از گناهانت عذرخواهی کنی؛ پس آرزوی مرگ نکنید.

۲) من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۴۹۱