شنبه, ۱ مهر ۱۴۰۲، ۱۲:۱۴ ب.ظ

درباره سايت

پایگاه فرهنگی،مذهبی شهدای نیاک

سایت شهدای نیاک مرجع نرم افزارهای مذهبی ومقالات،بیانات رهبری،زندگینامه شهدا،کتاب های مذهبی،صوت وتصویر،جشنواره های شهدای نیاک،مداحی مناسبت های مذهبی،بانک صوت وتصویر،آرشیوفیلم های مذهبی،کلیپ های مذهبی،سخنرانی علما،خبرهای سیاسی،اجتماعی،فرهنگی مذهبی،نظامی،کتابخانه،نرم افزارهای قرآنی،امام خمینی ره،ویژه نامه مذهبی،کودک ونوجوان،محرم،ماه مبارک رمضان،عاشورا و تاسوعا حسینی،امربه معروف ونهی از منکر،حجاب عفاف،سبک زندگی اسلامی

بایگانی

محبوب ترين ها

پيوندها

مداحان وشعرا

شخصیت های سیاسی ونظامی

شبکه های اجتماعی

۷۲ مطلب با موضوع «زندگی به سبک شهدا» ثبت شده است

نماهنگ | زیر دین شهدایید

 بخش خبری رهبری انقلاب نمآهنگ زندگی به سبک شهدا

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

نماهنگ | زیر دین شهدایید

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «ما وقتی که به فتح خرّمشهر نگاه میکنیم، [می‌بینیم] که خب یک حادثه‌ی معجز‌آسا بود؛ واقعاً معجز‌آسا بود... اگر شما فرصت پیدا میکنید که در شهر خودتان عملیّاتِ انتخابات انجام بدهید، تبلیغاتِ انتخاباتی بکنید، با خیال راحت بروید بین مردم حرف بزنید، بعد مردم با خیال راحت بروند پای صندوق و اسم شما را بیندازند داخل صندوق، بعد بیایید در مجلس و چهار سال در مجلس [باشید]، اگر این اتّفاقها می‌افتد، به خاطر آن فداکاری‌ها است، به خاطر آن شهادتها است، به خاطر‌ آن از‌خود‌گذشتگی‌های به معنای واقعیِ کلمه است. آن وقتی که مثلاً فرمانده گردان در وسط معرکه احساس میکند نیروهایش بُریده‌اند، امکانات ندارند، دستگاه ندارند، دشمن هم با دویست تانک دارد می‌آید طرف خاک‌ریز اینها و برای اینکه روحیه بدهد به بچّه‌های خودش میرود روی خاک‌ریز می‌ایستد برای بچّه‌ها حرف میزند، اینها به‌زبان آسان است؛ این کارهای بزرگ، این حرکاتِ انصافاً فوقِ طاقتِ متعارفِ بشری ــ یعنی طاقت متعارف بشری این‌قدر نیست ــ عظمتش خیلی زیاد است؛ نگذارید اینها کهنه بشود. شماها بر روی منبر بلندی نشسته‌اید، منبر مجلس شورای اسلامی؛ صدای شما به همه‌ی کشور، بلکه به دنیا میرسد؛ نگذارید این حوادث بزرگ و این افتخارات عظیم کهنه بشود، کم‌رنگ بشود، فراموش بشود.» ۱۴۰۲/۰۳/۰۳
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی نماهنگ «زیر دِین شهدایید» را منتشر میکند.

روایتی از راز دلبستگی کردها به شهید «محمد بروجردی»

 بخش خبری زندگی به سبک شهدا

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

روایتی از راز دلبستگی کردها به شهید «محمد بروجردی»

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «مجید نداف» از رزمندگان غائله ضد انقلاب غرب کشور در بیان روایتی از روزهای اشغال سنندج توسط گروهک‌های ضدانقلاب در اردیبهشت ۱۳۵۹ خاطره‌ای را نقل کرده است که در ادامه می‌خوانید.

عده بسیاری از بومیان منطقه را در محوطه باز پادگان، مشغول قدم‌ زدن دیدم. آنها تعداد بسیاری از نیروهای مردمی طرف‌دار حکومت بودند که با آشفته‌ شدن وضع شهر، به پادگان پناه آورده بودند.

در میان آن آشفته‌بازار که هر کدام از انسان‌ها به‌طرفی می‌رفتند، نگاهم به چهره مهربان اما پر جنب‌ و جوش مردی افتاد که با عجله به‌سوی انبار اسلحه می‌رفت. مردی لاغراندام با ریش بلند خرمایی‌رنگ بود و عینکی کائوچویی که کاملاً به صورتش می‌آمد. محو نگاهش بودم که کسی صدایش کرد: برادر بروجردی پس اسلحه چه شد؟ نگاهی به مردم اطراف انداخت و با صدایی که همه افراد بتوانند بشنوند، گفت: یالا، آنهایی که اسلحه می‌خواهند و می‌توانند بجنگند، بیایند و اسلحه بگیرند و توی شهر بروند، آنهایی هم که نمی‌توانند همین‌جا داخل پادگان بمانند. جمعیت داوطلب حرکت کرد و رفت. فقط یک عده افراد پیر و سالخورده به‌همراه تعدادی مجروح باقی ماندند.

مات‌ و مبهوت از این همه همدلی مردم بودم که دیدم آقای بروجردی جلوی درب انبار خلع سلاح لشکر با شخصی در حال گفت‌وگو است که: آخه پدر من مگر تو اصل‌و‌نسب این‌ها را می‌شناسی که همین‌طوری اسلحه به آنها تحویل می‌دهی؟ آقای بروجردی با همان چهره مهربان و آرامش، نگاهی به مرد انداخت و گفت: وقتی که این افراد به پادگان پناه آوردند یعنی آنکه هوادار جمهوری اسلامی هستند، پس حالا هم به‌خاطر انقلاب و هم به‌خاطر خودشان باید در امنیت شهر کمک کنند.

با خالی شدن اسلحه‌خانه، آقای بروجردی به‌سوی انبار سلاح‌ رفت و تمامی اسلحه‌هایی را که از ژاندارمری و شهربانی در لشکر بود، به هواداران انقلاب اسلامی داد. کار توزیع اسلحه تمام شد. آقای بروجردی برای آخرین بار نگاهی به‌سوی مردم اطرافش کرد و با صدای بلند گفت: هنوز کسی مانده که اسلحه نگرفته باشد؟ جمعیت یک صدا فریاد زدند: نه، همه اسلحه داریم. آقای بروجردی پس از اینکه مطمئن شد همگی اسلحه گرفتند، با قدم‌هایی محکم و استوار به‌سوی در پادگان حرکت کرد: خب یالا، بیایید به داخل شهر برویم.

مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» | ستاره راهنمای خدمت

 بخش خبری رهبری انقلاب زندگی به سبک شهدا شهیدسلیمانی

مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» | ستاره راهنمای خدمت

رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت سومین سالگرد شهادت شهید سلیمانی، روایت‌های حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره شهید حاج قاسم سلیمانی را در مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» منتشر میکند.
رهبر انقلاب: «در اوّل سال ۹۸، در سیل خوزستان، شهید سلیمانی و شهید ابومهدی مهندس، هر دو در کف میدان حضور داشتند و دو طرف مرز را به هم وصل کردند. یعنی شهید ابومهدی موجب شد امکانات و وسایلی را که در خوزستان لازم بود، از آن طرف مرز، از داخل عراق، از بصره و بقیّه‌ی جاها بیاورند داخل کشور؛ که کمک بسیار بزرگی بود. خود این حضور این دو عزیز، دو ستاره‌ی برجسته‌ی میدان مجاهدت، موجب شد که کسان زیادی، هم در این طرف، هم در آن طرف به اینها نگاه کنند و وارد بشوند.» ۱۳۹۹/۵/۱۰

همراه با مادر شهید ژاپنی ـ ایرانی دفاع مقدس؛ از کیوتو تا تهران

 بخش خبری ویژه نامه شهدا زندگی به سبک شهدا

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

همراه با مادر شهید ژاپنی ـ ایرانی دفاع مقدس؛ از کیوتو تا تهران

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «کونیکو یامامورا» مادر شهید محمد بابایی تنها شهید ژاپنی ـ ایرانی دفاع مقدس است که در سن ۶۳ سالگی پس از طی یک دوره بیماری روز گذشته (جمعه) در بیمارستان خاتم‌الانبیا (ص) به فرزند شهیدش پیوست.

«کونیکو یامامورا» دختری بودایی و اهل استان کیوتوی ژاپن بود که پس از آشنایی با یک تاجر ایرانی به دین اسلام گروید. او با نام «سبا بابایی» مادر محمد بابایی است که در ۱۹ سالگی به جبهه‌های جنگ رفت و در منطقه فکه به شهادت رسید.

یامامورا کارمند وزارت ارشاد بود و در ۶۵ سالگی بازنشست شد. ورود او به وزارت ارشاد از سال‌های جنگ آغاز شد؛ زمانی که برای ترجمه خبر‌های دیگر کشور‌ها به مترجم نیاز بود. او ۲۰ سال در مدرسه رفاه به معلمی پرداخت و پنج، شش سال هم در دانشگاه تهران به تدریس زبان‌های خارجی از جمله ژاپنی پرداخت.

او در رابطه با فعالیت‌‌های انقلابی‌اش گفته است: «پیش از انقلاب اسلامی در راهپیمایی ها شرکت می کردیم. همسرم پیرو خط امام (ره) بود و ساواکی‌ها روی ما حساس شده بودند. یکی از همسایه‌های ما از مجاهدین خلق بود و اعلامیه هم داشتند (آن زمان هنوز معلوم نبود مجاهدین خلق چه رویکردی دارند)، ما رساله امام (ره) را در خانه داشتیم و ساواکی ها به خانه همسایه ریختند و بچه ها را دستگیر کردند و من برای رعایت احتیاط به خانه دوستی که در خانه آنها جلسات هفتگی داشتیم و احکام را آموزش می دادند، رفتم.»

او درباره حضور فرزندانش سلمان و محمد در جبهه‌ها گفته بود: «محمد برای بار اول در سن ۱۸ سالگی به جبهه رفت و در عملیات مسلم بن عقیل شرکت کرد، محمد هنگام شهادت ۱۹ ساله بود. پسر بزرگم تازه وارد دانشگاه شده بود که از طریق جهاد دانشگاهی وارد جبهه شد. سلمان از ناحیه فک مجروح شده بود، او که برگشت محمد که تازه در رشته مهندسی دانشگاه علم صنعت قبول شده بود، در جبهه حاضر شد.»

یامامورا در برنامه‌های انسان‌دوستانه و صلح‌طلبانه فعالیت‌های قابل توجهی داشت و همکاری‌اش در موزه صلح تهران باعث شد تا لقب «مادر صلح» را بگیرد.

کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب» اثر مشترک «حمید حسام» و «مسعود امیرخانی» روایت زندگی «کونیکو یامامورا»ست که توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.

سرلشکر شهید منفرد نیاکی از دفتر خاطرات همرزمان/تصویری

 بخش خبری زندگینامه شهدای نیاک جنگ ودفاع مقدس زندگی به سبک شهدا

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

سرلشکر شهید منفرد نیاکی از دفتر خاطرات همرزمان/تصویری

رجعت انسان به فطرت/شهیدسرلشکرسیدمسعودمنفرد نیاکی

پرتوان و همراه کارکنان/شهیدسرلشکرسیدمسعودمنفرد نیاکی

ورزیده و مقاوم/شهیدسرلشکرسیدمسعودمنفرد نیاکی

شناسایی نزدیک از منطقه عملیاتی/شهیدسرلشکرسیدمسعودمنفرد نیاکی

روحیه دادن به کارکنان/شهیدسرلشکرسیدمسعودمنفرد نیاکی

درک روحیه و رفع مشکلات کارکنان/سرلشکرشهیدسیدمسعودمنفردنیاکی

فرزندان سربازم /سرلشکرشهیدسیدمسعودمنفردنیاکی

شهادت درکسوت سربازی /سرلشکرشهیدسیدمسعودمنفردنیاکی