عنوان برای پخش مداحی روی آن کلیک کنید | مداح | |
---|---|---|
01 |
جشنواره شهدای نیاک شهیدغواص | مجتبی رمضانی |
02 |
با بسم رب الشهدا | مجتبی رمضانی |
03 |
دلم گرفته،بازم تو شهر مهمونیه | مجتبی رمضانی |
04 |
شهیدگمنام سلام | مجتبی رمضانی |
05 |
خداشهیدم کن | مجتبی رمضانی |
06 |
شهداشرمنده ایم | مجتبی رمضانی |
درباره سايت
سایت شهدای نیاک مرجع نرم افزارهای مذهبی ومقالات،بیانات رهبری،زندگینامه شهدا،کتاب های مذهبی،صوت وتصویر،جشنواره های شهدای نیاک،مداحی مناسبت های مذهبی،بانک صوت وتصویر،آرشیوفیلم های مذهبی،کلیپ های مذهبی،سخنرانی علما،خبرهای سیاسی،اجتماعی،فرهنگی مذهبی،نظامی،کتابخانه،نرم افزارهای قرآنی،امام خمینی ره،ویژه نامه مذهبی،کودک ونوجوان،محرم،ماه مبارک رمضان،عاشورا و تاسوعا حسینی،امربه معروف ونهی از منکر،حجاب عفاف،سبک زندگی اسلامی
بایگانی
- آبان ۱۴۰۳ (۵)
- مهر ۱۴۰۳ (۵)
- شهریور ۱۴۰۳ (۴)
- مرداد ۱۴۰۳ (۲)
- تیر ۱۴۰۳ (۸)
- خرداد ۱۴۰۳ (۱۱)
- ارديبهشت ۱۴۰۳ (۱۰)
- فروردين ۱۴۰۳ (۱۲)
- اسفند ۱۴۰۲ (۱۰)
- بهمن ۱۴۰۲ (۱۰)
- دی ۱۴۰۲ (۲۵)
- آذر ۱۴۰۲ (۶)
- آبان ۱۴۰۲ (۸)
- مهر ۱۴۰۲ (۶)
- مرداد ۱۴۰۲ (۶)
- تیر ۱۴۰۲ (۳)
- خرداد ۱۴۰۲ (۱۶)
- ارديبهشت ۱۴۰۲ (۸)
- فروردين ۱۴۰۲ (۸)
- اسفند ۱۴۰۱ (۱۴)
- بهمن ۱۴۰۱ (۱۹)
- دی ۱۴۰۱ (۱۴)
- آذر ۱۴۰۱ (۱۲)
- آبان ۱۴۰۱ (۱۳)
- مهر ۱۴۰۱ (۱۷)
- شهریور ۱۴۰۱ (۱۶)
- مرداد ۱۴۰۱ (۸)
- تیر ۱۴۰۱ (۱۰)
- خرداد ۱۴۰۱ (۲۹)
- ارديبهشت ۱۴۰۱ (۴۴)
- فروردين ۱۴۰۱ (۱۹)
- اسفند ۱۴۰۰ (۱۴)
- بهمن ۱۴۰۰ (۱۲)
- دی ۱۴۰۰ (۱۹)
- آذر ۱۴۰۰ (۱۱)
- آبان ۱۴۰۰ (۱۱)
- مهر ۱۴۰۰ (۲۲)
- شهریور ۱۴۰۰ (۲۵)
- مرداد ۱۴۰۰ (۹)
- تیر ۱۴۰۰ (۱۸)
- خرداد ۱۴۰۰ (۱۵)
- ارديبهشت ۱۴۰۰ (۱۳)
- فروردين ۱۴۰۰ (۲۰)
- اسفند ۱۳۹۹ (۲۵)
- بهمن ۱۳۹۹ (۲۵)
- دی ۱۳۹۹ (۱۹)
- آذر ۱۳۹۹ (۱۳)
- آبان ۱۳۹۹ (۱۲)
- مهر ۱۳۹۹ (۲۱)
- شهریور ۱۳۹۹ (۱۴)
- مرداد ۱۳۹۹ (۶)
- تیر ۱۳۹۹ (۶)
- خرداد ۱۳۹۹ (۶)
- ارديبهشت ۱۳۹۹ (۹)
- فروردين ۱۳۹۹ (۹)
- اسفند ۱۳۹۸ (۱۲)
- بهمن ۱۳۹۸ (۸)
- دی ۱۳۹۸ (۱۵)
- آذر ۱۳۹۸ (۸)
- آبان ۱۳۹۸ (۹)
- مهر ۱۳۹۸ (۷)
- شهریور ۱۳۹۸ (۷)
- مرداد ۱۳۹۸ (۱۳)
- تیر ۱۳۹۸ (۲)
- خرداد ۱۳۹۸ (۸)
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۱۰)
- فروردين ۱۳۹۸ (۹)
- اسفند ۱۳۹۷ (۱۶)
- بهمن ۱۳۹۷ (۱۳)
- دی ۱۳۹۷ (۳۱)
- آذر ۱۳۹۷ (۶۱)
خلاصه آمار
محبوب ترين ها
-
۱۴۹۸ -
۱۶۹۹ -
۹۳۳ -
۱۳۰۳ -
۱۰۱۷ -
۸۲۱ -
۵۲۱ -
۹۷۴ -
۴۲۵ -
۹۱۵
پيوندها
۳۰ مطلب با کلمهی کلیدی «سبک زندگی» ثبت شده است
سرِّ قَدر؛ نگرشی به سیره حضرت زهرا (س) / ۲ یکی از خصوصیات ممتاز حضرت زهرا (س) «جهاد تبیین» است
بخش خبری رهبری انقلاب سبک زندگی
سرِّ قَدر؛ نگرشی به سیره حضرت زهرا (س) / ۲
یکی از خصوصیات ممتاز حضرت زهرا (س) «جهاد تبیین» است
گروه فرهنگ دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ حضرت زهرا (س) به سند آیات قرآن کریم و احادیث پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) برترین شخصیت همه تاریخ بشیریت است. این شخصیت عظیم که مانند و نظیری ندارد، هنوز ناشناخته مانده است. همه زندگی آن حضرت از ولادت تا شهادت هنوز در پس پرده ابهام قرار دارد.
البته شناخت حضرت زهرا (س) نه تنها سهل نیست بلکه دشوار و حتی غیر ممکن است چرا که درک وجودی ایشان مانند شناخت شب قدر است. با این همه در درک و شناخت شخصیت حضرت زهرا (س) نباید دچار غفلت شویم و به سمت شناخت ایشان حرکت نکنیم. مسلما در این مسیر نیاز به استادر مبرز، حکیم و جامعالطراف داریم تا در طی مسیر دچار انحراف نشویم.
رهبر معظم انقلاب اسلامی که خود در تاریخ اسلام کارشناسی برجسته و صاحبرای است بیانات بلند و قابل تاملی در شناساندن حضرت زهرا (س) دارند. در ایام شهادت آن حضرت مروری داریم بر سخنان امام خامنهای درباره ویژگیهای حضرت فاطمه زهرا (س) که در سالهای متمادی و به مناسبت مختلف ایراد شده است.
قسمت دوم این گزارش را در ادامه میخوانید:
جلوههای پیروی از خانواده علوی
توجه بشود که خانواده نمونه و بینظیر، آن خانوادهای است که قرآن به پیغمبر (ص) میفرماید که «قُل لاِّ اَسئئَلُکُم عَلَیهِ اَجرًا اِلَّا المَوَدَّةَ فِی القُربی»، مودت این خانواده. مودت یعنی همبستگی، همدلی، همراهی و همکاری؛ این معنای مودت است. همکاری و همراهی و همدلی با این خانواده، با این شعارها، با این حرکتها، ببینید امت اسلام را به چه اوجی میرساند.
این خدمت مخلصانهای که شعار آنها است، همان چیزی است که ما باید دنبال آن باشیم. من این را عرض بکنم، بعضی از دلها که گاهی در بعضی از امور مضطرب میشوند، نگران میشوند، پریشان میشوند، من میگویم مضطرب نباشید؛ رشحات این مودت خوشبختانه در جمهوری اسلامی و در نظام جمهوری اسلامی کاملاً مشهود است. حرکت بسیجی، روحیه بسیجی، خدمات بی نام و نشان شهدای هستهای، تلاش بیوقفه اردوهای جهادی، تلاش علمی و عملیِ بدون تظاهر هزاران گروه جوان در سراسر کشور در جبهه فرهنگی، در جبهه اجتماعی، در جبهه فنی، اینها جلوههای زیبای همان پیروی از نقشه خانواده امیرالمؤمنین (ع) و فاطمه زهرا (س) است.
بیانات در دیدار تصویری با مداحان ۱۵ بهمن ۱۳۹۹
جهاد تبیین
در میان خصوصیات برجسته و ممتاز فاطمه زهرا (س)، یکی از خصوصیات بسیار برجسته «جهاد تبیین» فاطمه زهرا است. ایشان دو خطابه ممتاز و نامدار ایراد کردند که یکی از آن دو خطابه، خطابه معروف ایشان: «اَلحَمدُ لِلَّهِ عَلى ما اَنعَمَ وَ لَهُ الشُّکرُ عَلى ما اَلهَم»، در جمع صحابه است که درباره این خطابه گفته شده که در ردیف بهترین خطبههای نهجالبلاغه است یکی هم آن خطبه حضرت خطاب به زنان مهاجر و انصار است: «اَصبَحتُ وَ اللَهِ عائِفَةً لِدُنیاکُم قالِیَةً لِرِجالِکُم» یا «عائِفَةً لِدُنیاکُنَّ قَالِیَةً لِرِجالِکُنَّ»؛ این دو خطابه «جهاد تبیین» فاطمه زهرا (س) در مدت کوتاهی بعد از رحلت پیغمبر (ص) است.
بیانات در دیدار مداحان اهل بیت (ع) ۱۳ دی ۱۴۰۲
زیست مومنانه
امروز در دوران جمهوری اسلامی این فرصت برای آحاد جامعه هست که حرکت کنند، درست حرکت کنند، درست زندگی کنند، مؤمنانه زندگی کنند، با عفت زندگی کنند؛ نه اینکه راه گناه بسته است، [نه]راه گناه همیشه باز است، اما راه خوب زیستن، مؤمن زیستن، عفیف زیستن هم در زیر سایه اسلام باز است. البته اینجور زندگی کردن لذتهای خود را دارد، سختیهای خود را هم دارد. همیشه در قبال خط پیغمبران، دشمنان بودند؛ دشمنان، چه کسانی هستند؟ شیاطین انس، شیاطین جن، در مقابل این صف بظاهر عریض و طویل شیاطین، صف پولادین و استوار مؤمنان قرار میگیرد. ملت ایران این را تجربه کرد و معلوم شد که میتوان بر دشمن پیروز شد، همچنانکه بحمدالله ملت ایران تا امروز پیش رفته.
باید تلاش کنیم، درس زندگی صدیقه طاهره، فاطمه زهرا (س) این است برای ما: تلاش، اجتهاد، کوشش، پاک زندگی کردن؛ همچنانکه آن بزرگوار یکپارچه معنویت و نور و صفا بود. پاکی و آراستگی و تقوا و نورانیت آن بزرگوار، همان چیزی است که در طول تاریخ تشیع بر معارف ما سایهافکن بوده است.
بیانات در دیدار مداحان ۳۱ فروردین ۱۳۹۳
زبان قاصر از تعریف مقام حضرت زهرا (س)
من حقیقتاً، نه به عنوان تعارف، نه به عنوان یک حرف هزاران بار تکرار شده، واقعاً قاصرم؛ زبان قاصر است، دل قاصر است، ذهن قاصر است که بخواهد از این مقام بلند تعریف و تجلیل کند؛ این موجود انسانی، این دختر جوان، اینهمه فضیلت، اینهمه درخشندگی، اینهمه کبریا و عظمت؛ که کسی مثل پیغمبر (ص) وقتی فاطمه زهرا (س) بر او وارد میشد، نه فقط بلند میشد، بلکه بلند میشد و به سمت او میرفت.
یک وقت یکی وارد اتاق میشود، شما به احترامش بلند میشوید؛ یک وقت کسی وارد اتاق میشود، شما با اشتیاق به طرفش میروید. این بحث پدر فرزندی نیست. پیغمبر (ص) خدا این جور از فاطمه زهرا (س) تجلیل میکند؛ رضای او را رضای خود، رضای خود را رضای خدا؛ سخط او را سخط خود، سخط خود را سخط خدا اعلام میکند؛ اینها مقامات فاطمه زهرا (س) است.
بیانات در دیدار مداحان ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۱
تسلی بخش پیغمبر (ص)
شما ببینید حضرت فاطمه (س) چگونه زندگی کرده است! تا قبل از ازدواج که دخترکی بود، با آن پدر به این عظمت کاری کرد که کنیهاش را امابیها گذاشتند. در آن زمان، پیامبر (ص) رحمت و نور، پدیدآورنده دنیای نو و رهبر و فرمانده عظیم آن انقلاب جهانی در حال برافراشتن پرچم اسلام بود. بیخود که نمیگویند امابیها! نامیدن آن حضرت به این کنیه، به دلیل خدمت و کار و مجاهدت و تلاش اوست.
آن حضرت چه در دوران مکه، چه در دوران شعبابیطالب، با آنهمه سختیها که داشت و چه آن هنگام که مادرش حضرت خدیجه (س) از دنیا رفت و پیغمبر (ص) را تنها گذاشت، غمخوار پدر بود. دل پیغمبر (ص) در مدت کوتاهی با دو حادثه وفات حضرت خدیجه (س) و وفات حضرت ابیطالب (ع) شکست. به فاصله کمی این دو شخصیت از دست پیغمبر (ص) رفتند و ایشان احساس تنهایی کردند. فاطمه زهرا (س) در آن روزها قد برافراشت و با دستهای کوچک خود غبار محنت را از چهره پیغمبر (ص) زدود. امابیها؛ تسلّی بخش پیغمبر (ص). این کنیت از آن ایام نشأت گرفت.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۳ آذر ۱۳۷۳
حضرت فاطمه (س) بهترین الگوی زن مسلمان در سبک زندگی اسلامی
حضرت فاطمه (س) بهترین الگوی زن مسلمان در سبک زندگی اسلامی
گروه استانهای دفاعپرس- آیتالله «حسن عالمی» نماینده مردم خراسانرضوی در مجلس خبرگان رهبری؛ تاریخ ولادت و شهادت ائمه علیهمالسلام و بزرگان دینی، در مذهب شیعه حفظ و نگاشته شده است و برای آنها مراسم و بزرگداشت گرفته میشود؛ چراکه زندگی و سخنان این شخصیتها در سرنوشت بشر نقش اساسی و بنیادی دارد و باید علیالدوام از آنها یاد شود تا در خاطرات باقی بماند.
حضرت زهرا (س) در بین معصومین (ع) یک ویژگی خاص دارند که در سایر آن حضرات این ویژگی نیست؛ ایشان دختر پیامبر (ص) هستند. در تاریخ ما به غیر از حضرت فاطمهزهرا (س)، دختر یا اساسا بانوی معصوم نداریم. همچنین معصومی که مادر چند معصوم دیگر باشد، نداریم. این فقط مختص و منحصر به یگانه بانوی عالم است.
زندگی حضرت زهرای مرضیه (س) چه در ۹ سال قبل از ازدواج و هنگام حضور در خانه پدر و چه در ۹ سال بعد از ازدواج و در خانه امیرالمؤمنین (ع)، پر از فراز است که به زنان عالم درس میدهند. زندگی ایشان قبل از ازدواج، سرشار از عفت، عصمت و سلامت نفس بود و پس از آن نیز در خانه حضرت امیر (ع) شیوه همسرداری، فرزندپروری و خانهداری ایشان باید الگوی زنان باشد. الگوگیری زنان ما از منش و رفتار حضرت فاطمه (س) در این سه محور، زندگیهای خانوادگی را دستخوش تحولات مثبت میکند.
حضرت زهرا (س) در ۹ سال زندگی مشترک با امام اول شیعیان، صاحب پنج فرزند شدند. با توجه به استنادات تاریخی، فرزند آخر ایشان بر اثر جراحت وارد شده، سقط شدند و به شهادت رسیدند. چهار فرزند دیگر حضرت را به بهترین شکل ممکن، این بانوی بزرگوار تربیت کردند. حضرت زهرای مرضیه (س) دو امام معصوم، امام حسن (ع) و امام حسین (ع)، و دو بانو که اسوه صبر، استقامت و مقاومت هستند، حضرت زینب (س) و حضرت امالکثوم (س)، را تربیت کردند.
از صبر و استقامت حضرت زینب (س) سخن زیاد به میان آمده، اما از مظلومیت و صبر حضرت امکلثوم، کمتر حرف زده شده است. در روایت تاریخی از ازدواج حضرت امکلثوم، اتفاقات بعد از آن و صبر ایشان در آن مقطع، نقل شده است. همچنین در جریان کربلا و عزیمت اسرا به کوفه و شام، حضرت امکلثوم نیز همان پایداریها و مقاومتهای حضرت زینب (س) را داشتند؛ ازجمله میتوان به سخنرانی ایشان در ورود به کوفه اشاره کرد که پر از درس مقاومت، استقامت و شجاعت است و این بانوان اثرگذار و تاریخساز پرورشیافته مکتب فاطمی هستند. زندگی حضرت فاطمه زهرا (س) با وجود اینکه بسیار کوتاه بود، بسیار درسآموز و پربرکت است.
راز مقامات فاطمی؛ باید توجه کرد که این همه مقامات زهرای مرضیه (س) دو دلیل داشت؛ هم بهدلیل نسبت فرزندی با پیامبر خاتم (ص) و هم بهدلیل تلاشها و ممارستهای شخصی خودشان. ایشان از یک طرف، چون دختر پیامبری بودند که رحمتللعالمین بود، وظایفی را برعهده داشتند. روزهای نخست زندگی فاطمه زهرا (س) بعد از رحلت پیامبر اسلام (ص) گویای این بخش است.
عمر حضرت صدیقه (س) پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) چندان به طول نینجامید و طبق روایات تاریخی، ۷۵ یا ۹۵ روز پس از آن، ایشان نیز به شهادت رسیدند. تمام دوران زندگی حضرت زهرا (س) برای بشر علیالخصوص بانوان درسآموز است. عفت، عصمت، پاکی، طهارت، قناعت و زندگی خوب ایشان با همسر گرامیشان حضرت علی (ع) باید برای بانوان درسآموز باشد.
بانوی تراز؛ حضرت زهرا (س) به تمام معنا یک بانوی تراز نه تنها در عالم اسلام بلکه در جهان بشریت از اول تا آخر، از آدم (ع) تا خاتم (ص) و از خاتم (ص) تا روز قیامت هستند.
در مدت ۷۵ یا ۹۵ روز بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام (ص) بر حضرت فاطمه (س) مصائب فراوانی وارد شد که از صبر، مقاومت و طاقت بشر معمولی خارج بود. همین جدا شدن از پیامبر بزرگوار اسلام، تحملش برای حضرت زهرا (س) سخت بود تا چه رسد به نامهربانیها، ناحقگوییها و ناحق عمل کردن بعضی افرادی که خود را به رسول خدا (ص) نزدیک کرده بودند. همه اینها برای زهرای مرضیه (س) دلآزار بود، اما ایشان با روحیه مقاومت و صبوری، این شرایط را پشتسر گذاشتند.
سرِّ قَدر؛ نگرشی به سیره حضرت زهرا (س) / ۱ جامعه فاطمی یعنی حرکتی بسیجیوار
سرِّ قَدر؛ نگرشی به سیره حضرت زهرا (س) / ۱
جامعه فاطمی یعنی حرکتی بسیجیوار
گروه فرهنگ دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ حضرت زهرا (س) به سند آیات قرآن کریم و احادیث پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) برترین شخصیت همه تاریخ بشیریت است. این شخصیت عظیم که مانند و نظیری ندارد، هنوز ناشناخته مانده است. همه زندگی آن حضرت از ولادت تا شهادت هنوز در پس پرده ابهام قرار دارد.
البته شناخت حضرت زهرا (س) نه تنها سهل نیست بلکه دشوار و حتی غیر ممکن است چرا که درک وجودی ایشان مانند شناخت شب قدر است. با این همه در درک و شناخت شخصیت حضرت زهرا (س) نباید دچار غفلت شویم و به سمت شناخت ایشان حرکت نکنیم. مسلما در این مسیر نیاز به استادر مبرز، حکیم و جامعالطراف داریم تا در طی مسیر دچار انحراف نشویم.
رهبر معظم انقلاب اسلامی که خود در تاریخ اسلام کارشناسی برجسته و صاحبرای است بیانات بلند و قابل تاملی در شناساندن حضرت زهرا (س) دارند. در ایام شهادت آن حضرت مروری داریم بر سخنان امام خامنهای درباره ویژگیهای حضرت فاطمه زهرا (س) که در سالهای متمادی و به مناسبت مختلف ایراد شده است.
جامعه فاطمی یعنی حرکتی بسیجیوار
قسمت اول این گزارش را در ادامه میخوانید:
جبرئیل انیس حضرت زهرا (س)
درباره عظمت شأن زهرای اطهر، صدّیقه طاهره (س) زبان ماها خیلی قاصر و ناقص است؛ قرآن و حدیث صحیح درباره این بزرگوار سخن دارد، مدیحه دارد که برای ذهن ما و فکر کوته ما فهم این مدیحهها هم احتیاج به تأمل و دقّت دارد. این روایت را که امام بزرگوار هم یک وقتی نقل کردند که جبرئیل بعد از وفات و رحلت پیغمبر بر حضرت زهرا میآمد و نازل میشد، روایت صحیحی است؛ به سند این روایت ما نگاه کردیم؛ سند معتبر و در نهایت اعتبار است و جای هیچ تردیدی نیست که جبرئیل میآمد به حضرت زهرا برای رحلت پیغمبر (ص) تسلیت میگفت؛ آرامش میداد به آن بزرگوار؛ و مقامات عالی پیغمبر را نشان میداد و برای فاطمه زهرا (س) تصویر میکرد؛ ماجراهای فرزندان حضرت را هم که در آینده پیش میآید را برای حضرت نقل میکرد؛ امیرالمؤمنین هم مینشست، اینها را مینوشت؛ این خیلی مسئله مهمی است.
بنا به نقل قرآن، جبرئیل یک بار در طول تاریخ بر غیر پیغمبری نازل شده: اگر مراد از روح در ماجرای حضرت مریم، جناب جبرئیل (ع) باشد، خدای متعال [فقط]یک بار بر [کسی]غیر پیغمبر جبرئیل را فرستاده؛ بقیه ملائکه نازل شدهاند و مکرر اتفاق افتاده که ملائکه آمدهاند؛ [اما]جبرئیل فقط یک بار؛ اما برای حضرت زهرا: جبرئیل مرتب میآمد و شرفیاب میشد خدمت حضرت زهرا (س).
[مدح حضرت]در قرآن، در سوره «هل أتی»، در آیه تطهیر، در آیه مباهله هست. اینهایی که حالا تقریباً صریح است درباره حضرت زهرا (س) این آیات است و در آیات دیگری هم هست که اشاره دارد به آن بزرگوار. اینکه در سوره «هل أتی» خدای متعال میپردازد به کار فاطمه زهرا (س) و خانوادهاش، خیلی چیز مهمی است؛ این یک پرچمی است که قرآن برمیافرازد، برافراشته میکند بر سر درِ خانه فاطمه زهرا (س).
کار برای خدا، اخلاص، خدمت بیمنت؛ به چه کسی؟ به یتیم و فقیر و اسیر؛ این اسیر، یعنی اسیر مسلمان بوده؟ بعید است آن وقت اسیر مسلمان [بوده باشد]. خدمت بیمنت؛ این درس است، پرچم فاطمه زهرا این است؛ یعنی قرآن این را بزرگ میکند. یا در آیه مباهله، در حالی که اطراف پیغمبر زنان زیادی بودند، همسران پیغمبر (ص) بودند، نزدیکان دیگر پیغمبر (ص) بودند، شاید آن وقت بعضی از دختران دیگر پیغمبر [هم]بودند. اما فقط فاطمه زهرا (س) است؛ برای چه؟ برای مواجهه جبهه حق با جبهه باطل؛ این [طور]است. فاطمه زهرا (س) مظهر این حقایق والا و فوقالعاده است.
فضائل حضرت زهرا (س) اینها است. پیغمبر اکرم (ص) در مورد حضرت زهرا (س) تعبیر «سَیِّدَةُ نِسَاءِ العالَمین» دارد، «سَیِّدَةُ نِساءِ اَهلِ الجَنَّة»؛ که این مهمتر است: سَیِّدَةُ نِساءِ اَهلِ الجَنَّة. همه زنهای بهشتی: جناب ساره، جناب آسیه، جناب حوّا، جناب مریم، همه این زنهای بزرگ تاریخ «نِساءِ اَهلِ الجَنَّة» هستند دیگر؛ زنهای بهشتند؛ این بزرگوار «سَیِّدَةُ نِساءِ اَهلِ الجَنَّة» است. این [جور]است. اصلاً زبان انسان چطور بچرخد تا بتواند اینها را بیان کند و حقش را ادا کند! اصلاً ذهن ماها هم خیلی احتیاج به تأمل و تدقیق دارد تا این حقایق را درک کند.
خب اینجا ضمناً برجستهترین خصوصیات معلوم شد؛ در آن آیه شریفه بحث طهارت و آیه تطهیر است که یک مسئله فراتر از این حرفها است؛ در آیه «هل أتی» مسئله خدمت بیمنت است؛ در آیه مباهله مسئله مقابله جبهه حق و جبهه کفر و باطل است؛ اینها است؛ اینها نشانههای مهم فاطمه زهرا (س) است.
من میخواهم این را عرض بکنم که به توفیق الهی، به فضل الهی بعد از انقلاب، نام مبارک فاطمه زهرا (ع) نسبت به قبل از انقلاب نمیشود گفت ده برابر، شاید دهها برابر، صد برابر تکرار میشود و برده میشود؛ یعنی جامعه، جامعه فاطمی است؛ اثر آن را هم در جامعه داریم مشاهده میکنیم؛ همین خدمت بیمنت را، همین حرکت بسیجی را، همین کار بدون مزد و منت را شما در دوران دفاع مقدس یک جور مشاهده میکنید، در دوران حرکت علمی یک جور مشاهده میکنید.
کسی نام شهید فخریزادهها، شهدای هستهای، دانشمند بزرگ مرحوم کاظمیآشتیانی را نشنیده بود؛ خیلیها هنوز هم نمیشناسند کاظمی کیست؛ این بزرگانی که در وادی علم وارد شدند کسانی هستند که بدون مزد و منت، میدانهای بزرگ علمی را در این کشور برای این مردم و برای اسلام و جمهوری اسلامی فتح کردند.
بعد شما ملاحظه کنید در پیشامدهای طبیعی مثل سیل، مثل زلزله مردم چطور مشتاقانه میشتابند؛ کجا چنین چیزهایی وجود دارد؟ این همان روش فاطمی است. این حرکتهای جهادی، این اردوهای جهادی که در دوره سال در جریان است و جوانها بدون اینکه نامی از خودشان باقی بگذارند میروند، بیمزد و منت حرکت میکنند، باید این روش ادامه پیدا کند؛ باید فاطمه زهرا (س) اسوه باشد، الگو باشد در همه جهات، از جمله در حرکت بزرگ اجتماعی و انقلابی و مبارزاتی ما.
بیانات در دیدار مداحان اهل بیت (ع) سوم بهمن ۱۴۰۰
حضرت زهرا (س) در اوج تصور ما
این زندگی کوتاه هیجدهساله یا اندکی بیشترِ این بزرگوار یک چنین ماجرایی دارد که ماجرای مهمی است. آن حضرت تجسم عالیترین مفاهیم انسانی و اسلامی در مورد زن است که به اینها باید توجه کرد؛ درس فاطمه زهرا (س) بیشتر این موارد است. برخی از مفاهیم اسلامی مفاهیم اختصاصی است، مثل مادری، همسری، تربیت فرزند؛ در همه اینها اوج قله تصور، حضرت فاطمه زهرا (س) است.
در عرصه تربیت فرزند، در عرصه همکاری با شوهر، در عرصههای مشترک و در آن چیزهایی که بین زن و مرد مشترک است، مثل بندگی خدا. وضعیت فاطمه زهرا (س) یک وضعیت فوقالعاده اعجابانگیز و مهم است. امام حسن مجتبی (ع) میگوید شب جمعه تا صبح مادرم بیدار بود، عبادت میکرد، هر وقت صدای او را شنیدم، دیدم برای دیگران دارد دعا میکند؛ صبح گفتم مادر! برای دیگران دعا کردی، برای خودت دعا نکردی؛ فرمود پسرم! اَلجارَ ثُمَّ الدَّار؛ این درس است.
در قضیه [نزول سوره]هلاَتی [آمده است که]«اِنَّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ الله»؛ من این را به عنوان یک درس برای امت اسلامی، برای جامعه اسلامی، برای جمهوری اسلامی تلقی میکنم که کار با اخلاص انجام بگیرد. حسن بصری که از زهاد ثمانیه معروف است و زاویه هم دارد با اهلبیت، میگوید که «ما کان فی هذه الامّة اعبد من فاطمة کانت تقوم حتّی تورّم قدماها». معنای این تعبیر «ما کان اعبد من فاطمة» این نیست که شبیه او و به اندازه او تعدادی وجود داشتند؛ نه، در تعبیرات عربی معنایش این است که هیچ کس در امت، مانند او نبود از لحاظ عبادت.
این را حسن بصری میگوید؛ حسن بصری دوران فاطمه زهرا را درک نکرده، اما اینکه این طور قاطع این حرف را میزند نشان میدهد این جزو مسلمات و متواتراتی بوده است که در آن زمان وجود داشته. اینکه وظیفه عبادت، بعد وظیفه امر به معروف و مجاهدت، یعنی حضور در آن میدان عجیبی که بنا بود سرنوشت امت اسلام در آن میدان تعیین بشود و آن حضور طوفانی عجیب فاطمه زهرا (س) با آن خطبههای عجیب. نقشه جامع هویت زن در منطق اسلام این است؛ مادر خوب، همسر خوب، مجاهد فیسبیلالله، در عین حال مدیر خانه، و در عین حال عابد و بنده خدای متعال. در نهایت، فاطمه زهرا (س) نشان داد که زن میتواند به رتبه عالی عصمت برسد که اینها خصوصیات این بزرگوار است.
بیانات در دیدار تصویری با مداحان ۱۵ بهمن ۱۳۹۹
مادری مهربان تر از خورشید
بخش خبری مناسبت های مدهبی میلاداهل بیت ع
مادری مهربان تر از خورشید
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ، مادری مهربان تر از خورشید
در هر مرحله از مراحل زندگی وی، لایه ها و درسهای بزرگی نهفته است و با کالبدشکافی و موشکافیهای عمیق، می توان درسهای بزرگی آموخت و باید هم آموخت .
یکی از ابعاد زندگی فاطمه زهرا (س)، که خیلی درخشان و دلنواز است، «بعد تربیتی » زندگی حضرت است .
سیره علمی و عملی فاطمه زهرا (س) در امور تربیتی، چیزی نیست که بتوان ظرافتها و لطافتهای آن را به قلم آورد و یا اینکه در یک مقال و مقاله بتوان ترسیم کرد .
سیره علمی، تا به مرحله عمل نرسد و عملی نگردد، فایده چندانی ببار نمی آورد . از سیره عملی فاطمه (س)، در امر تربیت، سخن بگوئیم، وی را «بانو و کوثر بیکران » و «مادر محبت » معرفی کنیم; ولی خودمان در میدان عمل، بی عاری و بی پروایی بکنیم، آیا چنین کاری شایسته است؟
زمزمه های تربیتی زهرا (س)
زلالتر از آب زمزم:
وارهیده از جهان عاریه
ساکن گلزار و «عین جاریه » (1)
آوازه و آرزوهای مادر، به «تربیت » پیوند خورده است .
در حقیقت، مادر «پیش مرگ و سر پیشاهنگ » ، امر تربیت است و از جمله دل مشغولیها و دلجوئیهای دیرینه وی تربیت فرزند در ابعاد گونه گون زندگی است .
از دیدگاه اسلام، «تربیت اسلامی » ، خدایی ترین مسئله ای است که یک مادر دانا با آن مواجه است .
اسلام دین «تربیت محور» است و در این راستا مردان و زنان بزرگی را با «چراغ هدایت » ، جهت ایصال الی المطلوب و ارائه طریق به سوی بشریت فرستاده است .
مولانا در همین راستا راست گفت:
کلکم راع نبی چون راعی است
خلق مانند رمه او ساعی است
از رمه چوپان نترسد در نبرد
لیکشان حافظ بود از گرم و سرد (2)
به هر تقدیر، آیا مادران در میدان تعلیم و تربیت به الگوی توانا و زیبا، نیاز دارند یا خیر؟
جای تردید وجود ندارد که همه انسانها نیازمند الگو هستند و دنبال الگوگیری و الگویابی می باشند و این امر، برای انسانهای عاقل، بسیار طبیعی است .
آنچه مهم است و جای دقت دارد، این است که از چه کسی باید پیروی کرد و فرد به عنوان الگو، باید دارای چه شرایط و ویژگیها باشد؟
از دیدگاه اسلام، اولین شرط برای یک الگو، آن است که خود عامل به گفته هایش باشد و سیره عملی و علمی زندگی او به عنوان حجت شرعی و عقلی شناخته شده باشد .
این شرط که الگو باید، سیره عملی و علمی وی حجت باشد جز در مورد انبیاء و امامان (ع) مصداق ندارد .
در این نوشتار کوتاه، کوشش شد تا بخشی از فضایل و سیره عملی و علمی فاطمه زهرا (س) در میدان تربیت، به عنوان مادری مهربانتر از خورشید و «مادر محبت » به عنوان الگو، برای مادران بیان گردد . تا میدانی و دریایی به سوی عاشقان گشوده گردد .
زندگی فاطمه زهرا (س) لبریز از لایه ها و لطافت ها است و دسترسی و شناخت عمیق از تمامی لایه ها و لطافت های زندگی معنوی وی، برای همه کس مقدور نیست .
شخصیت معنوی این بانوی «بی کران » متشکل از «بسترهای معنوی » بسیاری است که هر کدام از آنها برای یک زندگی معنوی و معنادار بکار آید .
از این جهت، کوثر بی کران، کاملترین الگویی است که می توان در ابعاد گونه گون زندگی، وی را مقتدای خویش قرار داد، که یکی از «لایه ها و لطافت های » زندگی معنوی وی که بستر معنوی خوبی را برای رشد ربانی و معنوی فراهم می سازد، «بستر تربیتی » زندگی او است .
در «سیره عملی و علمی » زندگی وی، ظرافت ها و دقتها موج می زند .
او مادر است، اما چگونه مادر؟ !
مادر امامت است و حسنین در دامن مبارک او تربیت یافته اند .
مادری است که از راه تکان دادن گهواره، برای همیشه جهان را تکان می دهد و از طریق «لالایی و تاتایی های » حساب شده، جهان و جهانیان را پر از فریادهای عدالت خواهی می کند و به سمت عدالت پیش می راند .
حضرت امیر (ع) در مورد تربیت خانوادگی می فرمایند:
«یا کمیل، مر اهلک ان یروحوا فی کسب المکارم . . .»
«ای کمیل! خانواده ات را فرمان ده که روزها در به دست آوردن بزرگواری، و شب ها در رفع نیاز خفتگان بکوشند . سوگند به خدایی که تمام صداها را می شنود، هر کس دلی را شاد کند، خداوند از آن شادی لطفی برای او قرار دهد که به هنگام مصیبت چون آب زلالی بر او باریدن گرفته و تلخی مصیبت را بزداید چنان که شتر غریبه را از چراگاه دور سازد .» (3)
تربیت کلامی کودکان، از زمزمه های زیبای مادر در قالب «لالایی » و «تاتایی » ، آغاز می شود .
از اینجاست که ظرافتهای تربیت، رخ می نماید و یک مادر مسؤول را با مشکلات و موانع تربیتی مواجه می سازد .
مادر با زمزمه های «لالایی و تاتایی » ، در واقع می خواهد در پاکترین سرزمین وجود کودک که همان هستی و انسانیت کودک است تصرف کند و تصرف می کند . آیا در چنین حالتی شایسته و بایسته است که مادر، امر تربیت را سبک و سرسری انگارد؟
آیا زمزمه های کلامی مانند لالایی، تاتایی و غیره مهم نیست و هر لفظ مهمل و بی معنایی که باشد، اشکال ندارد؟
در اینجا جالب است که توجه عزیزان را به یک داستان تربیتی که بسیار جلب توجه می کند جلب نمائیم .
در شعری منسوب به «مادر تربیت » فاطمه زهرا (س) آمده:
اشبه اباک یا حسن
واخلع عن الحق الرسن
واعبد الها ذا المنن
و لا توال ذا الاحن
یعنی
حسن جان مانند پدرت باش
حق را از بند اسارت رهاساز
خدایی پر فضل و احسان را بپرست
از دشمنان کینه توز دوستی و پیروی مکن (4)
این سخن زیبا، از جمله نوازش های نورانی حضرت زهرا (س) است به نوزادش حسن (ع) . آن زمانی که حضرت، نوزادش را روی دست بازی می داد و به هوا می پراند و به دنبال آن با وی با زبان کودکی سخن می گفت، چنین زمزمه می نمود .
فاطمه زهرا (س)، قبل از آنکه یک مادر باشد، معلم و مدیر شایسته بود . مربی و روان شناسی بود که در عمل، «تربیت دینی » را کاربردی ساخت و ظرافتهای تربیتی را در خاندان اهل بیت (ع) به نمایش گذاشت .
آنگاه که حضرت زهرا (س) امام حسین (ع) را بر روی دست نوازش می کرد، می فرمود:
انت شبیه بابی
لست شبیها بعلی
«حسین جان تو به پدرم شباهت داری و به پدرت علی (ع) شبیه نیستی .»
امام علی (ع) سخنان فاطمه (س) را می شنید و لبخند می زد . (5)
مادرانی که فاطمه زهرا (س) را الگوی خویش می دانند، آیا در امر تربیت هم این «مادر تربیت » را الگوی خود می دانند یا خیر؟
اگر فاطمه زهرا (س) را به عنوان الگوی تربیتی قبول دارند - و باید هم قبول داشته باشند - تا به حال چه فکری کرده اند؟
چه کاری کرده اند؟
چاره ای اندیشیده اند یا خیر؟ . . .
مادری که منتظر مد و تجمل روز است و بازار او را فریفت و گیج کرد، چه کار می تواند بکند؟
او خود به دهها سرپرست و مادر احتیاج دارد تا هستی خود را به ثمن اندک نفروشد .
مادری «فن و هنری » است که هر کس استعداد تحصیل آن را ندارد .
مادری «کلاس عشق » است که به قول مولانا:
در آسمان درها نهی، در آدمی پرها نهی
صد شور در سرها نهی، ای خلق سرگردان تو
مادرانی که به خطا، خویشتن را از «عشق مادری » محروم می سازند، وحشتناکترین گمراهی ها را مرتکب می شوند و خسران ابدی است که نه در زمان و نه در ابدیت جبرانی ندارد .
یک مادر کم حوصله و عصبی، چگونه می تواند به ظرافتهای تربیتی جامه عمل بپوشاند؟
چرا «سوراخ دعا را گم کرده ایم » ؟
بیائیم قبول کنیم که «تربیت بزرگترین منبع و معدن » است و ما، در کشف و بهره برداری آن مشکل داریم .
چند درصد از مادران، همانند فاطمه زهرا (س)، زمزمه ها و سایر رفتارهای تربیتی آنها حساب شده و با «استانداردهای تربیت اسلامی » سازگار است؟
آیا شعر: اتل متل توتوله، گاو حسن چه جوره . . . با استاندارهای تربیت اسلامی می سازد؟
آیا یاد دادن چنین جملاتی، اولین وظیفه برخی ها است؟
مادری که دختر هفت تا ده ساله خویش را تقریبا «نیمه عریان » در معرض دید عموم قرار می دهد، چه تضمینی برای حجاب اسلامی و تربیت او دارد؟ چرا عده ای به نام مادر، به بچه ها و فرزندان خیانت می کنند؟
مگر خیانت چه هست؟
خیانت به این نیست که سر کودک را از قفا جدا بکنند، هر کاری که روح و اندیشه کودک را خدشه دار کند، خود بزرگترین خیانت است و هیچ خیانتی، عمق فاجعه اش، عمیق تر از خیانت در امور تربیتی نیست و گناه آن بابخشودنی است .
به هر حال، تا شور و شعور لازم در امر تربیت تحقق پیدا نکند و تا زندگی را سراسر عشق نبینیم، تربیت انقلابی و یا پاکسازی و خودسازی، نوسازی انقلابی تحقق پیدا نمی کند و به بار نمی نشیند .
مادران یخچالی!
تربیت منهای محبت، آب در هاون کوبیدن است .
کتاب کریم می فرمایند:
«و قضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا، اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلاتقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولا کریما، واخفض لهما جناح الذل من الرحمة و قل رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا;
پروردگارت مقرر داشته است که جز او را نپرستید، به پدر و مادر نیکی کنید، چنانچه یکی یا هر دوی آنها نزد تو به پیری رسیدند کلمه ای رنجش آور به آنها نگو، و بر سرشان فریاد نزن، و با اکرام با آنها سخن بگو، و با آنها خاکساری و مهربانی کن، و بگو: پروردگارا همانگونه که آنها مرا در کودکی پرورش دادند، تو نیز آنها را مشمول رحمت خود قرار بده .» (6)
ظاهر آیه یک معنای روشنی دارد و آن مهربانی و احترام به والدین است . ولی آنچه مهم است و از روح و معنای پنهان این دو آیه استفاده می شود، این است که وقتی پای تربیت انسانی و اسلامی به میان آمد، در مرحله اول والدین باید این آیات را در عمل تفسیر کنند و یکی از دستورالعمل های کار تربیتی خود قرار دهند تا در مرحله بعدی نوبت به فرزندان برسد .
مادری که می خواهد کار تربیتی معنادار انجام دهد، خود باید:
1 - به فرزندان نیکی کند .
2 - هنگام ناتوانی در دوران نوزادی و کودکی، و یا دوران دیگر، حتی به آنها اف نگوید .
3 - بر سرشان فریاد نزند .
4 - با اکرام با آنها سخن بگوید .
5 - با آنها خاکساری و مهربانی کند و بال و پر پر مهر و آغوش گرم خویش را به سوی آنها بازگشاید .
6 - از خداوند برای فرزندان، طلب سعادت و رحمت بکند .
فاطمه زهرا (س) که خود قرآن ناطق و مفسر کبیر است، یقینا در کار تربیتی، این نکات ظریف و عمیق قرآنی را کاربردی ساخت و بدان جامعه عمل پوشاند .
در روایت آمده، امام حسن (ع) مریض شد و درد و بی تابی آن بزرگوار بالا گرفت، حضرت زهرا (س) فرزند عزیزش را خدمت رسول خدا برده :
«قالت: یا رسول الله ادع الله لابنک ان یشفیه، ای رسول خدا! پروردگارت را بخوان تا فرزندت را شفا دهد .» (7)
در جای دیگر آمده، حضرت زهرا (س) با یاد روزگار شیرین و محبتهای رسول خدا، خطاب به کودکان خود فرمود:
«این ابوکما الذی کان یکرمکما و یحملکما مرة بعد مرة؟
این ابوکما الذی کان اشد الناس شفقة علیکما؟
فلا یدعکما تمشیان علی الارض و لا اراه یفتح هذا الباب ابدا و لایحملکما علی عاتقه کما لم یزل یفعل بکما؟
کجاست پدر مهربان شما دو فرزندم؟ که شما را عزیز و گرامی می داشت، و همواره شما را بر روی دوش خود می گرفت، و نمی گذاشت بر روی زمین راه روید .
کجاست پدر شما که مهربان ترین مردم نسبت به شما بود .
دیگر هرگز او را نمی بینم که این درب منزل را باز کند، و شما را بر دوش خود گیرد، همان رفتاری که همواره نسبت به شما انجام می داد .» (8)
با این شیوه با فرزندان سخن گفتن، در واقع یک دوره کامل، کلاس «آموزش محبت » است . همان کلاسی که پدر بزرگوارش برای وی برگزار کرد، خود دارد برای فرزندان دلبند خویش برگزار می نماید . این همان کلاس کاربردی عملی است، که از زیباترین کلاسهاست .
فاطمه زهرا (س) «مادر محبت » است و با محبت معنادار وی باید جهان هدایت می شد .
اگر با وجود الگوی تربیتی چون فاطمه زهرا (س)، عده کثیری از مادران مسلمان با مشکل تربیتی مواجه هستند، این به خاطر آن است که :
اولا شناخت و معرفت عمیق، نسبت به شخصیت الگو ندارند .
ثانیا شناخت و تلقی و برداشت درست از تربیت اسلامی ندارند .
ثالثا برخورد و رفتارشان در امر تربیت محبت آمیز نیست .
رابعا بسیاری از مادران و پدران تربیت را به عنوان بزرگترین منبع، به حساب نمی آورند .
نویسنده کتاب «کوچک زیباست » که یک بحث اقتصادی در آن مطرح شده است، یکی از عناوین بحث کتاب را «تربیت، بزرگترین منبع » قرار داده است .
می گوید:
«عامل اصلی همه توسعه های اقتصادی از ذهن آدمی برمی خیزد . ناگهان، شهامت، قدرت ابتکار، اختراع، تکاپوی سازنده، نه تنها در یک زمینه بلکه در بسیاری زمینه ها در آن واحد از وجود آدمی فوران می کند . . . بنابراین می توان گفت که تربیت حیاتی ترین منبع برای بشریت است .» (9)
به هر تقدیر، اگر ظرافتهای تربیتی که «مادر مهربان » فاطمه زهرا (س)، آنها را در امر تربیت بکار می گرفت، در زندگی انسانی - اسلامی مسلمانان جامه عمل پوشیده می شد، می بایست در انتظار می ماندیم که:
از محبت تلخها شیرین شود
از محبت مسها زرین شود
از محبت دردها صافی شود
از محبت دردها شافی شود
از محبت مرده زنده می کنند
از محبت شاه بنده می کنند (10)
متاسفانه و صد متاسفانه یکی از مشکلات بسیار بزرگ بر سر راه تربیت، «فقر شادی و فقر محبت » است . از چهره و رفتار برخی از نوجوانان و جوانان کمبود محبت و فقر شادی می بارد .
برخی از والدین، آنقدر نسبت به فرزندان بی مهری و نامهربانی می کنند که بهتر است از آنها به «والدین یخچالی » نام ببریم .
مادری که مسؤولیت خطیر مادر شدن را پذیرفت، چگونه آغوش محبت و مهربانی به سمت و سوی فرزندان باز نمی کند؟
آیا تمامی مشکلات بر سر راه تربیت را می توان با «عروسک انبوه » حل و فصل کرد؟
برخی ها، کودک را بمبارانی از عروسکهای عاجز و عجیب و غریب می کنند و اجازه فکر کردن را از بچه ها می گیرند .
آیا عروسکها جای لبخند و محبت مادر را پر می کنند؟
برخی از مادران کم حوله و بعضا عصبی می خواهند، فقط بچه ها را سرگرم بکنند، دیگر مهم نیست با چه چیز آنها را سرگرم بکنند؟
کسی با عروسک و اسباب بازی مخالف نیست، سخن بر سر این است که:
1 - عروسک جای لبخند، بوسه، نوازش و محبت مادر را پر نمی کند و مشکلات بر سر راه امر تربیت را، تنها با اسباب بازی، نمی توان حل و فصل کرد .
2 - فرزندان را بمبارانی از عروسک و اسباب بازی کردن و قدرت تفکر و خلاقیت را از بچه ها گرفتن درست نیست .
3 - در بازار خرید و فروش عروسکها و اسباب بازی، باید حد و مرزی باشد و والدین عزیز، هر اشیایی را به نام اسباب بازی و عروسک نخرند و بدانند که پشت بعضی از اشیاء به نام عروسک، غرض و مرضهای زیادی خوابیده است .
عروسکی که با باطری روشن می شود وشروع به رقصیدن می کند، چه آثاری در ذهن صاف کودک ببار می آورد و چه پیام و پیامدی دارد؟
مادر باید در امر تربیت، هدفمند، اهل شناخت و مطالعه، با حوصله و صبور، مدیر، مهربان و با ادب، با عاطفه و . . . باشد .
بهشت را به بهاء زیر پای مادران می گسترانند، نه به بهانه .
تا با دست مبارک مادران، جهان به لرزه درنیاید و تا در دامن و آغوش گرم مادران، گرمای محبت به جهان صادر نشود . . . و تا تربیت به مرز استاندارد اسلامی نرسد، هدف اسلام عزیز تامین نمی شود . هدف اسلام عزیز و مورد دعوت دین اسلام، همه بشریت هستند و رسیدن به سعادت از کانال محبت و تربیت .
داستان داوری و مادری:
اگر مادری با داوری بین فرزندان مواجه گردد چه باید بکند؟
داوری و قضاوت، از ظرافت و لطافت خاصی برخوردار است و این امر بر کسی پوشیده و پنهان نیست . ولی داوری بین فرزندان و کودکان، ظرافت و لطافت کار را صد چندان می نماید .
- ذهن صاف و دست نخورده کودکان
- روح لطیف و ظریف آنها
- داوری توام با تربیت
- فضای ذهن کودک و محدودیت های آن، همه و همه دست به دست هم می دهند و کار داوری بین فرزندان و کودکان را با مشکل مواجه می کند .
آیا مادران می توانند داوران خوبی برای فرزندان و کودکان خود باشند؟
در اینجا توجه عزیزان را به یک داستان جالب توجه، که از طرف «مادر محبت » حضرت زهرا (س)، صورت گرفت، جلب می نمائیم .
داستان داوری بدین قرار است که:
«رسول گرامی اسلام درباره مسابقه خطاطی به حسن و حسین (ع) سفارش فرمود:
هر کس خط او زیباتر است، قدرت او نیز بیشتر است .
حسن وحسین هر کدام خط زیبایی نوشتند، اما رسول خدا قضاوت نکرد و آن دو بزرگوار را به مادرشان، فاطمه (س) هدایت فرمود، تا نگرانی قضاوت، با عاطفه مادری جبران شود .
حضرت زهرا (س) دید که هر دو خط زیبا و هر دو در این مسابقه هنری شرکت نموده اند، چه باید کرد؟ با خود گفت:
قالت: انا ماذا اصنع و کیف احکم بینهما؟
من چه می توانم بکنم و چگونه میان دو کودکم داوری کنم؟
قضاوت نهایی را به تلاش خودشان ارتباط داد و فرمود:
یا قرتی عینی انی اقطع قلادتی علی راسکما و انشر بینکما جواهر هذه القلادة فمن اخذ منها اکثر فخطه احسن و تکون قوته اکثر .
ای نور دیدگانم! من دانه های این گردنبند را با پاره کردن رشته آن بر سر شما می ریزم و میان شما دانه های گردنبند را پخش می نمایم . هر کدام از شما دانه های بیشتری بگیرد، خط او بهتر و قدرت او بیشتر است .» (11)
به حق، ظرافت و زیبایی از لابلای این داوری، موج می زند .
این داستان حق، دارای لایه هایی است و آمادگی دارد دریای بیکرانی از داوریهای زیبا را به دینداران و مادران بگشاید و مسیر زندگی انسانها را عوض کند . البته این داستان از باب «مشت نمونه خروار» است و از این قبیل مطالب در سیره علمی و عملی امامان (ع) موج می زند و فراوان است .
حال مادران در مورد این داوری، خود به داوری بنشینند و خودشان را در امور تربیتی محک بزنند!
از دیدگاه قرآن و امامان، امر تربیت و ظرافتهای آن بسیار جدی است و ذره ای کوتاهی در آن روا نباشد .
ذهن، اندیشه، روح و انسانیت چیزی نیست که به راحتی بتوان از کنار آن گذر کرد و یا آن را نادیده گرفت .
علی (ع) می فرمایند:
«لا غنی کالعقل و لا فقر کالجهل و لا میراث کالادب، و لا ظهیر کالمشاورة; هیچ ثروتی چون عقل، و هیچ فقری چون نادانی نیست . هیچ ارثی چون ادب، و هیچ پشتیبانی چون مشورت نیست .» (12)
حقوق کودکان و عقوق مادران
رسول اکرم (ص) می فرمایند: «یا علی یلزم الوالدین من ولدهما ما یلزم لهما من عقوقهما» (13)
یا علی (ع)، همانطوری که فرزندان ممکن است عاق والدین گردند، والدین هم ممکن است عاق فرزندان گردند .
همانطوری که حقوق طرفینی و فراگیر است، عقوق (ضیق و سختی ها) هم، طرفینی است .
از دیدگاه اسلام، به یک اعتبار، حقوق به دو قسم تقسیم می گردد:
1 - حقوق مادی، 2 - حقوق معنوی .
صاحبان حقوق، عموم مردم می باشند و مرد و زن، پیر و جوان، حتی رحم (بچه در شکم مادر)، صاحبان حق محسوب می شوند .
تربیت انسانی اسلامی، از جمله حقوق معنوی محسوب می شود و نتیجه آن، پیام یا پیامد بزرگی را به همراه خواهد داشت .
آنچه در بین عرف و عموم مرسوم است و شیوع دارد مساله «حقوق و عقوق » والدین است و در اذهان حک شده است که در صورت سرپیچی فرزندان از والدین، فرزندان مورد عاق والدین قرار می گیرند و در دنیا و آخرت پیامدهای بدی در انتظار فرزندان خواهد بود .
این نکته درست، اما حقوق فرزندان چه؟
آیا در صورت سهل انگاری و بی توجهی به امر تربیت، والدین مورد عاق فرزندان قرار نمی گیرند؟ یقینا چنین است و در صورت کوتاهی در امر تعلیم و تربیت، پیامدهای بسیار بدی در انتظار پدر و مادر خواهد بود .
مادری که به خاطر چشم به هم چشمیهای کور و مدستائیها و مدپرستی های پلید، شوهر را زیر سؤال می برد و با شخصیت و مردانگی او بازی می کند، آرامش خانواده را به هم می پاشد و برای امر تربیت ذره ای ارزش قایل نمی شود، مورد عاق فرزندان قرار نمی گیرد و حقوق آنها را پایمال نکرده است؟ !
مادری که می تواند فرزندش را همانند حسین فهمیده، تربیت بکند و باید هم چنین بکند، ولی به خاطر توقعات بیجا و کور، و سرگرمیهای فریبنده، فرزندش با همان استعداد و آمادگی سرشار، سر از زندان درمی آورد، چه جوابی دارد؟
عده ای می گویند در ایران نمی شود کار فرهنگی و تربیتی عمیق و هدفمند انجام داد . ولی باید گفت:
چطور شد، پدر وزیری، وقتی پسرش در پاکستان متولد شد، و استعداد و نبوغ خاصی را در پسرش شناسایی کرد، مسئله را با یکی از بزرگان محلی در میان گذاشت، آن عالم، گفت: شما در پاکستان نمی توانید به هدف برسید، بهترین و مناسب ترین جا برای رشد و کار فرهنگی، ایران است و شما بروید ایران .
آقای وزیری، راهنمایی عالم محل را پذیرفت و آمد قم مقدس و الآن که پسرش حدود شانزده سال سن دارد، حافظ کل قرآن، حافظ کل نهج البلاغه، حافظ بیش از هفتاد دوره کتاب، در گرایشهای مختلف اعم از روایات، فقه، رجال، تفسیر وغیره .
خلاصه یک خانواده پنج نفره، کلشان حافظ کل قرآن هستند و زندگی بسیار ساده هم دارند .»
با این مقدمه، برویم سراغ اصل بحث، و ببینیم رابطه پدر فرزندی بین رسول اسلام (ص) و فاصله زهرا (س) چگونه بوده است؟
شیخ صدوق می فرمایند:
«رسول گرامی اسلام (ص) هر گاه به مسافرت می رفت، با فاطمه (س) خداحافظی می کرد و وقتی از سفر برمی گشت، ابتدا به دیدن فاطمه می شتافت .
در یکی از مسافرت های پیامبر (ص)، حضرت زهرا (س) دو دستبند نقره و یک جفت گوشواره برای خویش و یک پرده برای درب منزل خرید، پیامبر (ص) از مسافرت بازگشت و به دیداردختر شتافت .
پس از مشاهده پرده خانه و زیور آلات ساده فاطمه (س) توقف کوتاهی کرد و به مسجد رفت .
حضرت زهرا (س) با خود اندیشید که پدر ناراحت است و فوری دستبند و گوشواره و پرده را درآورد و خدمت رسول خدا فرستاد و پیام داد:
«قالت: تقرا علیک ابنتک السلام و تقول اجعل هذا فی سبیل الله » دخترت برای تو سلام می فرستد و می گوید که این [زیور آلات اندک] را نیز در راه خدا انفاق کن .
پیامبر (ص) پس از مشاهده بخشش و ایثار فاطمه (س) سه بار فرمود:
«فداها ابوها; پدرش فدای او باد .» (14)
در مقابل، حضرت زهرا (س) درباره عواطف گرم پدرانه رسول خدا (ص) مطلبی را نقل فرمود که قابل توجه و ارزیابی است:
وقتی آیه 63 سوره نور نازل شد که:
«رسول خدا را آنگونه که همدیگر را صدا می زنید، نخوانید»
فاطمه زهرا (س) می فرماید:
ترسیدم که رسول خدا را به لفظ «ای پدر» بخوانم .
من [هم مانند دیگران پدر را] به نام «یا رسول الله » صدا زدم .
[بدین خاطر] پیامبر، یک بار، یا دوبار، یا سه بار از من روی گردانید [و پاسخ نگفت] . سپس رو به من کرد و فرمود:
ای فاطمه (س) این آیه درباره تو و خانواده تو و نسل تو نازل نشده است . تو از من هستی و من از تو هستم .
همانا این آیه برای ادب کردن جفاکاران درشت خوی قریش، انسانهای خودخواه و متکبر، نازل شده است .
مرا با جمله «ای پدر» خطاب کن که مایه حیات قلب من است و خداوند را خشنود می کند . (15)
این گونه مطالب در سیره عملی پیامبر (ص) و فاطمه زهرا (س) و امامان (ع) موج می زند و اینجا دیگر سخن از عقوق والدین و فرزندان نیست، سخن از حقوق محض است و اخلاق جهانشمول .
نقش تربیتی اینگونه روابط، بسیار بالا است و انسانیت و عاطفه در آن، بسیار فراوان و ریشه دار .
تا بحال، در هیچ جای دنیا، چنین روابطی بین «پدر و دختر» صورت نگرفته است . این رابطه، بر خلاف همه روابط معروف در دنیا دارای شان نزول است و همیشه تاریخ، درس آموز .
این جمله پیامبر (ص) که در حق فاطمه زهرا (س) فرمود:
«فداها ابوها» ، به بلندای تاریخ پیام تربیتی دارد .
این جمله گرانسنگ، می تواند میزان و محک بسیار مناسبی باشد، تا همه کسانی که با امور تربیتی در ارتباط و تماس هستند عموما و والدین خصوصا، خودشان را در معرض محک قرار دهند و فاصله ها را آسیب شناسی کنند .
اگر فاصله ها زیاد هست، که زیاد هم هست چرا؟
چه باید کرد؟
خلاصه سخن آن که:
مردم عصر فضا و تکنولوژی عموما و مسلمانان خصوصا، دنبال آن چیزهایی که به جد باید باشند، نیستند، و دنبال آن چیزهایی که اصلا نباید باشند، هستند . و به عبارت دیگر «سوراخ دعا را گم کرده اند» .
دکور و تجمل، مسلح شدن به مد روز، هماهنگی و همراهی با بازار، رقابت کور با همسایه در ظاهرسازی، پیروی و الگوگیری سریع از وامانده ها و سرخورده های غربی، دنبال هر خس و خاشاک، روانه شدن، روی آوردن به مواد مخدر، به بهانه عروسی ادا و اطوار درآوردن، ریخت و پاش فراوان، سر و صداها و روی آوردن به سوی صداهای آلوده و . . . همه و همه برای آنها مهم است و سراسیمه دنبالش می دوند ولی امر تربیت، قناعت زیبا، محبت و مدارا، الگوگیری دینی و ارزشی، حلال و حرام الهی، روح قرآن، سیره عملی امامان و معصومین (ع) برادری و برابری، تعهد دینی و . . . چندان برایشان مهم نیست و به راحتی از کنارش گذر می کنند .
متاسفانه عده ای از مسلمانان که زیاد هم هستند، از سیره عملی امامان و معصومین الگو نمی گیرند ولی از غربی، آنهم غربی بنجول و سرخورده از زندگی، الگو می گیرند و در جامعه دینی، انگشت نمایی می کنند .
به هر تقدیر، مادران بدانند، که با اندک توجه، می توانند زمینه های زندگی بسیار زیبا را فراهم کنند .
مگر حضرت زهرا (س) از چه ابزارهای تربیتی استفاده می کرد که مادران عصر فضا با آن امکانات بی بهره هستند؟ !
فاطمه زهرا (س)، فقط روح و اندیشه بلند داشت و بس .
ابزارهای تربیتی حضرت، عاطفه بود و محبت .
بینش بود و هدفمندی .
و جاذبه بود و جانفشانی در امر تربیت .
نتیجه و خلاصه:
امور تربیتی و ظرافتها و لطافت های آن، مقام و منزلت مادر و مسؤولت پذیری وی، الگو بودن فاطمه زهرا (س) در «سیره علمی و عملی » در این نوشتار، مثلث بحث را تشکیل می دهد .
امر تربیت، به عنوان بزرگترین منبع و از خدایی ترین مسئله ای است که هر انسان مسؤول با آن روبرو است و کوتاهی در این امر تمام هستی یک انسان را زیر سؤال می برد .
کسی که بیش از همه در میدان تعلیم و تربیت نقش ایفا می کند مادر است، و مادر اولین فردی است که کار تربیتی را آغاز می کند و در این جهت تمام حرکات و رفتار مادر، اعم از زمزمه ها و لالایی، لبخند، نفس کشیدن، ظاهر و باطن، تاثیر عمیقی بر کودک و روح او می گذارد و مثلث شخصیت وی را تشکیل می دهد .
اگر مادران در امر تربیت کوتاهی بکنند و به عنوان مادران بی مسؤولیت معرفی و معروف گردند، عقوق و عوارض بدی در انتظار آنها است و هیچ عذری پذیرفته نیست .
در پایان باید گفت، آنچه می تواند مادران و فرزندانشان را در امر تربیت، بیمه کند، عمل کردن به «سیره و رفتار عملی و علمی » فاطمه زهرا (س) است ولا غیر .
پی نوشت ها:
1) مثنوی معنوی، دفتر چهارم، بیت 1767، اشاره به آیه 12 غاشیه .
2) همان، دفتر سوم .
3) نهج البلاغه، حکمت 257 .
4) مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 389 .
5) همان .
6) سوره اسراء، آیات 17 - 23 - 24 .
7) بحارالانوار، ج 59، ص 104 .
8) محمد، دشتی، «نهج الحیاة - فرهنگ سخنان فاطمه » قم، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین، 1375، ص 74 .
9) ای . اف . شوماخر، «کوچک زیباست » علی رامین، تهران: صدا و سیما، چهارم، 1378، ص 61 .
10) مثنوی معنوی، دفتر دوم، ابیات 1529 - 1531 .
11) محمد، دشتی، همان، یا بحارالانوار، ج 45، ص 190، ح 36 .
12) نهج البلاغه، حکمت 54 .
13) بحارالانوار، ج 77، ص 60، ح 3، باب 43 .
14) محمد دشتی، همان .
15) همان .
منبع: سایت حوزه نت
فاطمه(س) تجلی تمام زنان مقدس قرآنی
بخش خبری مناسبت های مدهبی سبک زندگی میلاداهل بیت ع
فاطمه(س) تجلی تمام زنان مقدس قرآنی
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ، فاطمه(س) تجلی تمام زنان مقدس قرآنی
بی تردید یکی از آیاتی که در شأن اهل بیت علیهم السلام نازل شده، آیه مباهله است. آیه شریفه در جریان یکی از وقایع مهم تاریخ اسلام که به مباهله معروف است نازل شده است. گروهی از نصاری از نجران برای مناظره درباره اسلام و ادعای پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نزد ایشان آمدند. سرانجام کار برای اثبات حقانیت یکی از دو طرف به آنجا انجامید که هر دو گروه در برابر خداوند دعا کنند تا لعنت و عذاب خدا بر دروغگویان و منحرفان از حق نازل شود. وقت خاصی معین شد. در روز موعود مردم جمع شدند، در حالی که هنوز بر مسیحیان نجران معلوم نبود که پیامبر صلی الله علیه و آله چه کسانی را برای مراسم دعا و مباهله حاضر می کند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله پیش آمد در حالی که علی، حسن، حسین و فاطمه زهرا علیهم السلام را با خود می آورد. بدین سان پیامبر صحنه پر شکوهی آفریده بود. مسیحیان نجران چون حالت پیامبر و اهل بیتش علیهم السلام را دیدند لرزه بر اندامشان افتاد و به رایزنی با پیشوای خود، اسقف ابا حارثه پرداختند. بزرگ آنان گفت:
«من چهره هایی را مشاهده می کنم که اگر لب به دعا و نفرین بگشایند و بخواهند کوهی را از زمین برکنند آن کوه را متلاشی کرده، برمی دارند. سوگند به مسیح که اگر آنان لب به نفرین ما بگشایند برای ما خانواده و مال و منالی باقی نخواهد ماند».
پس آنان را از مباهله باز داشت. لذا نزد پیامبر صلی الله علیه و آله شتافتند و گفتند:
«ای ابوالقاسم! از ما بگذر، خداوند از تو بگذرد». سپس شرایط پیامبر را پذیرفتند و به نجران باز گشتند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله اعلام داشت: اگر آنان برای مباهله پیش می آمدند مسیحیان نابود می شدند(1).
«فَمَنْ حَآجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَآءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ اَبْنَآءَنَا وَاَبْنَآءَکُمْ وَنِسَآءَنَا وَنِسَآءَکُمْ وَاَنْفُسَنَا وَاَنْفُسَکُمْ...(2)»
پس هر کس که با تو درباره عیسی بعد از آنکه با تعالیم وحی بر احوال او آگاهی یافتی، به مجادله برخیزد [و سخنان و ادعای تو را نپذیرد[ بگو پیش آیید تا ما با فرزندانمان و شما با فرزندانتان، زنانمان و زنانتان و نفسهایمان با نفسهایتان در پیشگاه خداوند دعا و نفرین نموده تا لعنت و عذاب خدا را بر دروغگویان و حق گریزان قرار دهیم.
دانشمندان اهل سنت در مصادر متعدد روایی و تفسیری اذعان کرده اند که مراد از «ابنائنا» (فرزندان ما [پیامبر]) حسن و حسین علیهماالسلام ، «انفسنا» (نفس های ما [پیامبر]) علی علیه السلام و «نسائنا» (زنان ما) فاطمه زهرا علیهاالسلام است(3). این آیه بعد از آنکه برهانهای منطقی و قیاسهای عقلی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله برای گروه مسیحیان نجران سودی نبخشید و همچنان به مکابره و انکار خود ادامه دادند نازل شد، و به پیامبر فرمان داد به برهان مشاهده که بالاترین براهین است رو آورد. برهان مشاهده در حقیقت استمداد از قدرت مطلق و لایزال الهی برای ذلیل ومنکوب کردن طرف باطل با نزول عذاب بر آنان و اعزاز و سرافرازی طرف حق به طور عینی و قابل مشاهده است. ارزش این برهان هرگز قابل مقایسه با برهانهای نظری نیست؛ چرا که برهان مباهله حس، عقل و دل هر سه را با هم به کار می گیرد و توسط هر سه منبع، ادراک جان آدمی تصدیق می شود. برهان مباهله قبل از اثبات ادعای حق و ابطال پندار باطل، جلالت، عظمت، رفعت، روحانیت و کمال تقرب طرف حق را که پیروز میدان مباهله اند ثابت می کند. برهان مشاهده مباهله در حقیقت خدا را در طرف حق و شیطان را در طرف باطل متجلی می سازد و اثبات می کند این تجلی خاص زمان مباهله نیست، بلکه امری دائم و ابدی است.
بنابراین پیام آیه مباهله چیزی بالاتر و وسیع تر از اقناع اهل نجران و اثبات حقانیت دعوی پیامبری رسول اکرم صلی الله علیه و آله بود. آیه علاوه بر این پیام، مسیر استمرار پیامبری رسول خدا صلی الله علیه و آله را اعلام و ترسیم می نماید. در واقع اگر هیچ آیه دیگری برای نشان دادن عظمت و رفعت مکان اهل بیت [علی، فاطمه و حسنین علیهم السلام ] و مسیر و طریق استمرار دین خدا و رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله جز همین آیه نبود برای اهل بصیرت کفایت می کرد.
تعبیر «نسائنا» از حضرت فاطمه و «انفسنا» از علی علیه السلام در حالی که یک زن و یک مرد بیشتر نبودند و تعبیر «ابنائنا» از حسن و حسین علیهماالسلام در حالی که دو فرزند بیشتر نبودند فقط ناشی از رعایت اصول و مبانی زیبایی لفظی نیست. چنان که از جنبه های عاطفی و خانوادگی سرچشمه نمی گیرد، چرا که پیامبر صلی الله علیه و آله در امر رسالت هرگز گرفتار عواطف خانوادگی نبود، لذا بعد از بعثت نزد پیامبر صلی الله علیه و آله غریبه هایی چون سلمان خویشاوند و نزدیکانی چون ابولهب غریبه شدند. هم انتخاب آنان به عنوان طرفِ پیامبر در مباهله به امر پروردگار بود و هم تعابیر یاد شده درباره آنان از سوی خداوند متعال بود؛ زیرا این تعابیر در وحی الهی قرآن قرار دارد و پیامبر صلی الله علیه و آله نیز اعلام داشت:
«اگر خداوند در روی زمین بندگانی گرامی تر از علی، فاطمه، حسن و حسین سراغ داشت که من با آنان مباهله کنم، هر آینه با آنان به صحنه مباهله می آمدم، اما خداوند مرا امر کرده که همراه اینان مباهله نمایم»(4).
تعبیر نسائنا از فاطمه علیهاالسلام
در آیه مورد بحث، خداوند از فاطمه زهرا علیهاالسلام به عنوان «نسائنا» (زنان ما) یاد کرده است. درباره علت اینکه از فاطمه علیهاالسلام که یک زن بیشتر نبود با صیغه جمع نساء (زنان) یاد شده، روایات متعددی وجود دارد و مفسران سخنان فراوانی گفته اند. این تعبیر شگفت خداوند از فاطمه که با زبان پیامبر صلی الله علیه و آله «زنان ما» صورت گرفته حاوی یک پیام بزرگ درباره شأن آن بانو برای بشر و تمام خداباوران است. آن پیام این است که فاطمه زهرا علیهاالسلام سمبل و مظهر ویژگیهای تمام زنان مقدس از گذشته و هم عصر او و آینده است. فاطمه علیهاالسلام اگر چه یک زن است، اما در واقع، دارنده ویژگیهای تمام زنان نیک عالم است. دلیل این مطلب این است که:
سرّ کاربرد واژه جمع درباره فرد در قرآن
1 خداوند گاهی از یک شخص با واژه جمع یاد می کند و عمل یا شخصیت آن فرد را به تعداد زیادی نسبت می دهد، چنان که گاه عملی را که گروهی در گذشته انجام داده اند و قرنها از آن گذشته است به گروهی در زمان حاضر نسبت می دهد؛ مثلاً در آیه 181 سوره آل عمران یک نفر یهودی به نام فِنْحاص از روی توهین گفت: خدا فقیر است، اما آیه این گفتار یا اعتقاد را به جمع نسبت می دهد و می فرماید: «الَّذینَ قَالُوآ اِنَّ اللّهَ فَقیرٌ وَنَحْنُ اَغْنِیَآءُ».
این سبک بیان این پیام را می دهد که آن فرد در واقع زبان تمام کسانی است که در گذشته، حال و آینده این سخن را بر زبان جاری کرده و بر این باورند، یا با این سخن راضی و موافق بوده، آن را تأیید می کنند. آن فرد اگر چه یک نفر است، اما مظهر و ترجمان تمام کوتاه اندیشان خدانشناس می باشد.
در ادامه همین آیه آمده است:
«وَقَتْلَهُمُ الاَْنْبِیَآءَ بِغَیْرِ حَقٍّ وَنَقُولُ ذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ»(5).
فرد گوینده در زمان پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله زندگی می کرده، اما قتل پیامبران گذشته را با صیغه جمع به آنان نسبت می دهد، در حالی که در زمان انبیای پیشین هرگز حضور نداشتند، و این نیست مگر اینکه قرآن می خواهد بگوید چنین کسانی دارای شخصیت همان قاتلان مستقیم انبیاء و مظهر ویژگیهای همان انسانهای گذشته در این زمان هستند و به فعل آنان راضی اند.
قرآن در جای دیگر می فرماید:
«الَّذینَ قَالُوآ اِنَّ اللّهَ عَهِدَ اِلَیْنَآ اَلاَّ نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتّی یَاْتِیَنَا بِقُرْبَانٍ تَاْکُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَآءَکُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلی بِالْبَیِّنَاتِ وَبِالَّذی قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ اِنْ کُنْتُمْ صَادِقینَ»(6).
آیه می فرماید: این معجزه ای که شما برای ایمان آوردن درخواست می کنید، پیامبران گذشته آورده اند. پس اگر شما راست می گویید چرا آن پیامبران را کشتید؟ این سخن در حالی است که هرگز دست این انسانها آلوده به خون آن پیامبران نبوده است، اما قرآن می فرماید: «فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ»؛ یعنی عمل کشتن گذشته را به آنان که در چندین قرن بعد زندگی می کنند نسبت می دهد. این نسبت در صورتی صحیح است که بپذیریم شخصیت و روح انسانهای قبلی در اینها متجلی شده و گویا دقیقا همان انسانهای پیشین هستند که مرتکب قتل شده اند و به فعل آنان راضی هستند.
در آیه 91 سوره بقره نیز همین سبک به کار رفته است:
«قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ اَنْبِیَآءَ اللّهِ مِنْ قَبْلُ اِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ».
اساسا رضایت باطنی به فعل دیگری حاکی از مشابهت و مسانخت روحی با دیگری است، و گویا یک روح در دو قالب با زمان و مکان متفاوت است.
این سبک بیانی در قرآن درباره انسانهای صالح و نیکوکار هم آمده است؛ مثلاً از ابراهیم علیه السلام تعبیر به ملت شده است:
«اِنَّ اِبْراهیمَ کَانَ اُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنیفًا»(7).
بنا به تحلیل سابق، پیام آیه ظاهرا این خواهد بود که ابراهیم علیه السلام مظهر و تجلّیگاه ویژگیهای تمام انسانهایی است که قبل و بعد از آن حضرت، بر اطاعت و عبادت خداوند پایدار و ثابت قدم بوده یا هستند، گویا روح تمام انسانهای توحیدی یکی است و بالاترین مرتبه آن در ابراهیم علیه السلام متجلی شده است.
سرّ کاربرد واژه جمع درباره فاطمه علیهاالسلام
آنچه گذشت، روشن می سازد اگر قرآن تعبیر «زنان ما» را درباره فاطمه زهرا علیهاالسلام به کار می برد، می خواهد این پیام را بدهد که آن حضرت مظهر و اسوه تمام زنان حنیف، پاک و منسوب به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله می باشد و گویا تمام زنان مقدس قبل و بعد از حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام یک روح بوده و کمال و تمام تجلی و ظهور آن در فاطمه زهرا است.
اما آن زنان چه کسانی هستند؟ بی تردید زنانی که قرآن به خاطر تقدس و ویژگی الهی از آنان یاد می کند، همه از تبار پاکیها، حنیف، و از منسوبان حقیقی گوهر انسانیت رسول خدا صلی الله علیه و آله هستند.
زنان مقدس قرآنی
قرآن بجز فاطمه زهرا علیهاالسلام به صراحت یا به کنایه، از دوازده زن پاک نام می برد:
1 حوا(8)، 2 آسیه همسر فرعون(9)، 3 سارا همسر ابراهیم(10)، 4 هاجر همسر ابراهیم(11)، 5 یوکابد مادر موسی(12)، 6 صفورا همسر موسی و دختر شعیب(13)، 7 الیزابت یا یصابات همسر زکریا(14)، 8 حنّه همسر عمران(15)، 9 همسر ایوب(16)، 10 بلقیس(17)، 11 مریم علیهاالسلام (18)12 خدیجه علیهاالسلام (19).
قرآن برای هر یک از این زنان صفت یا صفات بارزی را به عنوان شاخصه ذکر می نماید که به ترتیب یاد شده به آن صفات اشاره می شود:
1 حوا همسر حضرت آدم از تائبات بود:
«قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَآ اَنْفُسَنَا وَاِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا...»
... پروردگارا! ما به خود ستم کردیم و اگر تو ما را نبخشایی و بر ما ترحم ننمایی هر آینه از زیانکاران خواهیم بود(20).
2 آسیه همسر فرعون از مؤمنات و مشتاقان خدا بود:
«وَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ امَنُواامْرَاَتَ فِرْعَوْنَ اِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لی عِنْدَکَ بَیْتًا...»(21)
خداوند برای کسانی که ایمان آورده اند (آسیه) زن فرعون را مثال می زند... آن گاه که [در مقابل تهدیدات فرعون] گفت: پروردگارا خانه ای در نزد خودت (بهشت)، برای من بنا نما... .
3 سارا همسر ابراهیم از قائمات و خدمتگزاران پیامبر بود:
«وَ امْرَاَتُهُ قَائِمَة...»؛ و همسر او به خدمتگزاری به پا بود...(22).
4 هاجر همسر ابراهیم از سائحات بود.
سائحات که در قرآن به عنوان یکی از صفات کمالی برای زنان ذکر شده(23) به معنای زنان مهاجر است. علامه طباطبایی می گوید سائحات کسانی هستند که با گامهای خود از مسجدی به مسجد دیگر و از معبدی به معبد دیگر هجرت نموده، با بدنهای خود در پی اطاعت و انجام دستورات پروردگار می روند(24). هاجر نمونه سائحات بود؛ زیرا به امر خداوند همراه ابراهیم از اورشلیم به مکه هجرت کرد و رنج دوری از وطن، خانه و شوهر خود را تحمل نمود و در جست وجوی آب بارها میان دو کوه صفا و مروه را پیمود.
5 یوکابد مادر موسی از مسلمات و توکل کنندگان بر خدا بود:
«اِذْ اَوْحَیْنَآ اِلَیآ اُمِّکَ مَا یُوحَیآ * اَنِ اقْذِفیهِ فِی التَّابُوتِ فَاقْذِفیهِ فِی الْیَمِّ فَلْیُلْقِهِ الْیَمُّ...»(25).
مادر حضرت موسی نمونه زنان مسلمان بود. او به امر پروردگار و با توکل بر او عزیزترین نعمت پروردگار، فرزندش را به دریا انداخت.
6 صفورا دختر شعیب، همسر موسی نمونه حیا و حسن انتخاب بود:
«فَجَآءَتْهُ اِحْدیهُمَا تَمْشی عَلَی اسْتِحْیَآءٍ... یَآ اَبَتِ اسْتَءْجِرْهُ اِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَءْجَرْتَ الْقَوِیُّ الاَْمینُ»(26).
دختر شعیب در هنگام دعوت از موسی به سوی پدرش نهایت حیا، و آزرم را رعایت نمود و به رغم تهیدستی موسی ملاک گزینش را امین و توانا بودن می داند.
7 الیزابت همسر زکریا از صالحات و خاشعات بود:
«فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ وَهَبْنَا لَهُ یَحْیی وَ اَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ اِنَّهُمْ کَانُوا یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَ یَدْعُونَنَا رَغَبًا وَ رَهَبًا وَ کَانُوا لَنَا خَاشِعینَ»(27)
... و ما همسر زکریا را برایش صالح گردانیدیم، آنها در کارهای خیر سبقت می گرفتند و ما را با حالت بیم و امید دعا می کردند و همواره در برابر ما خاضع و خاشع بودند.
8 حنه همسر عمران از متصدقات و صادقات و مخلصات بود:
«اِذْ قَالَتِ امْرَاَتُ عِمْرَانَ رَبِّ اِنّی نَذَرْتُ لَکَ مَا فی بَطْنی مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّیآ...»(28)
حنه همسر عمران، مادر مریم علیهاالسلام با اخلاص نذر نمود فرزندی را که در شکم دارد خدمتگزار بیت المقدس قرار دهد و به آنجا هدیه کند؛ پس چون فرزندش متولد شد صدق خود را با وفای به نذرش به اوج رساند.
9 همسر ایوب نمونه صبر و ایثارگری و خدمتگزاری پیامبر بود:
«وَ اتَیْنَاهُ اَهْلَهُ...»(29) «... وَ وَهَبْنَا أَهْلَهُ...»(30).
همسر ایوب نمونه بزرگی از ایثار و فداکاری بود، از همین رو لیاقت یافت که خداوند در قرآن از او به کنایه به نیکی یاد کند؛ زیرا در هنگام گرفتاری حضرت ایوب و بیماری و تعفن بدن او همه حتی فرزندان از او دوری گزیدند و ترکش کردند و در حالی که ایوب به فقر و فاقه دچار بود و به دلیل بیماری جسمانی حتی کسی برای صدقه دادن نزد او نمی آمد، فقط همسرش ایثار نموده، در کنار او ماند و حتی با گدایی برای حضرت ایوب به مدت طولاتی نان و غذا تهیه می نمود و دست از آن حضرت برنمی داشت. افزون بر اینها حاضر شد برای نشکستن سوگند حضرت ایوب بعد از بهبود و تمکن او، ضربه ضغث را تحمل کند:
«وَخُذْ بِیَدِکَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَ لاَ تَحْنَثْ اِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا»(31) و هرگز زبان به اعتراض نگشود که ای ایوب! بعد از آن همه صبوری و خدمتی که به پای تو ریختم آیا باید نسبت به من گمان بد ببری و عجولانه سوگند یاد کنی و هم اکنون نیز برای شکستن قسم تو، من باید ضغث را تحمل کنم؟!(32)
10 بلقیس نمونه عقل، درایت و آینده نگری و حق گرایی بود:
«اِنّی وَجَدْتُ امْرَاَةً تَمْلِکُهُمْ وَ اُوتِیَتْ مِنْ کُلِّ شَیْ ءٍ ... قَالَتْ رَبِّ اِنّی ظَلَمْتُ نَفْسی وَاَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمَانَ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمینَ»(33).
سیاق و دلالت این آیات به طور ضمنی روشن می کند که بلقیس زنی هوشمند، با درایت، عاقبت اندیش، اهل مشورت، و دارای روح حق گرایی بوده است؛ زیرا پس از مشاهده دلایل درستی نبوت حضرت سلیمان بلافاصله به خداوند ایمان آورده، مسلمان می شود و از کفر خود نادم شده، آن را ظلم به خویش (ظلمتُ نفسی) معرفی می کند. هوش و درایت او از آنجا آشکار می شود که وقتی نامه سلیمان به دستش می رسد با تعمق در آن، از نامه به وصف کریم یاد کرده، بلافاصله اظهار نظر نمی کند، بلکه نخبگان کشوری و لشکری را گرد آورده، با آنان به مشورت می نشیند. نخبگان لشکری راه مقابله با قدرت را پیشنهاد می کنند، اما با این حال تصمیم گیری نهایی را برعهده خود بلقیس می گذارند که خود نشان از مقبولیت حزم و عقل او در میان نخبگان دارد. بلقیس بر اساس شناخت و درایت خود تصمیم به تحقیق، تأمل و مذاکره می گیرد و چون حق برایش آشکار می گردد بلافاصله تسلیم حق می شود(34). افزون بر این، علامه طباطبایی معتقد است عبارت «اُوتِیَتْ مِنْ کُلِّ شَیْ ءٍ» بر اساس قرائن در آیه شریفه بیان می دارد که از جمله چیزهایی که به بلقیس داده شده بود دوراندیشی، عقل، درایت، حزم، عزم و سطوت بود(35).
11 خدیجه نمونه ایثار و احسان بود:
«... وَ وَجَدَکَ عَائِلاً...»(36).
مفسران آیه را اشاره به حضرت خدیجه(س) دانسته اند؛ زیرا کلمه عائل را به معنای فقیر گرفته و گفته اند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بعد از آنکه مالی نداشت خداوند او را به وسیله حضرت خدیجه علیهاالسلام که اموالش را پس از ازدواج به پیامبر بخشید، ثروتمند نمود(37). افزون بر این، روایاتی نقل شده که این نظر را تأیید می کند(38).
تجلی کمال یازده زن الهی قرآنی در فاطمه علیهاالسلام
قرآن از فاطمه زهرا علیهاالسلام نیز در موارد متعددی به کنایه یاد کرده، وی را نمونه وفا کنندگان به عهد، صائمات، متصدّقات، صابرات و ذاکرات(39) معرفی می کند. با عنایت به آیات قرآنی که در شأن آن بانو نازل شده و روایات بسیاری که درباره آن حضرت رسیده است، فاطمه علیهاالسلام نمونه برجسته صفاتی چون تائبه، مؤمنه، صالحه، خاشعه، قائمه، سائحه، مسلمه، متصدقه، صادقه، مخلصه، صابره، عقل، درایت، حزم، حیاء، ایثار، احسان، رحمت، حسن انتخاب، مشتاق خدا و خادم پیامبر می باشد(40). این صفات، همان ویژگیهایی است که قرآن برای زنان پاک و مقدس اثبات نمود و این همانندی در صفات به معنای تجلی خوبی آن زنان در فاطمه زهرا علیهاالسلام به نحو اتم و اکمل است.
تجلی کامل تر تقدس مریم علیهاالسلام در فاطمه علیهاالسلام
مریم، مادر حضرت عیسی زن پاکی است که قرآن بیشتر ازسایر زنان به نیکی از او یاد نموده است. خداوند 34 بار به صراحت نام وی را در قرآن آورده و ویژگیهای متعالی آن بانو را مستقیم یا غیر مستقیم یادآور شده است؛ مانند، رویش نیکو (و انبتها نباتا حسنا)، صاحب محراب (کلما دخل علیها الزکریا المحراب)، قلب پر از ایمان و دارای کمال علم (صدقت بکلمات ربها و کتبه)، عصمت، تطهیر و برگزیده خدا (و اذ قالت الملائکة یا مریم إن اللّه اصطفاک و طهرک)، پاکدامنی و عفت، مادر فرزندی پاک (مریم ابنة عمران التی احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا)، واسطه الحاق نسل به انبیاء، برگزیدگی و برتری بر زنان (إن اللّه اصطفاک و طهرک و اصطفاک علی نساء العالمین)، محدَّثه بودن و نزول ملائکه بر او (اذ قالت الملائکة یا مریم إن اللّه یبشرک بغلام...) و کرامت و دریافت غذای بهشتی، مشتاق بهشت و اشتیاق بهشت به او. قرآن به صراحت او را صدیقه (و امه صدیقة) و از قائنات معرفی می کند:
«وَ صَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَ کُتُبِهِ وَ کَانَتْ مِنَ الْقَانِتینَ»(41).
... و مریم کلمات پروردگار خویش و کتب آسمانی او را با کمال ایمان تصدیق کرد و او از قانتین بود.
قانت از ماده قنوت به معنای مداومت بر طاعت همراه با خضوع است(42) و از نظر مرحوم طبرسی به معنای نماز، طاعت، طول رکوع، قیام، دعا و سکوت است.
در کلمات پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام نیز صفات دیگری درباره حضرت مریم ذکر شده است؛ مانند نیل به آخرین درجه کمال، پاکی از خون زنانه و...(43) در مقاله «جایگاه فاطمه علیهاالسلام و مریم در آیات و روایات» به تفصیل چهل ویژگی برای آن بانو ذکر شده است(44)؛ لذا در اینجا از تفصیل بیشتر خودداری می شود.
نگارنده در آنجا ضمن مقایسه میان آن حضرت علیهاالسلام و مریم علیهاالسلام نشان داد که چهل ویژگی حضرت مریم در وجود مقدس حضرت زهرا علیهاالسلام به طریق اولی ظهور داشت و آن بانو نمایاننده و تجلی گر حضرت مریم علیهاالسلام در زمان خود بود(45).
با این حال، در اینجا اشاره به برخی آیات که به کنایه از آن حضرت علیهاالسلام یاد می کند و صفات بارزی از ایشان را بیان می نماید خالی از لطف نمی باشد:
1 فاطمه علیهاالسلام ؛ نمونه کامل صائمات و صادقات:
«... یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یَخَافُونَ یَوْمًا کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطیرًا»(46).
ائمه اطهار علیهم السلام (47) و تمام مفسران شیعه(48) و بیشتر مفسران اهل سنت(49) این آیات سوره دهر را در مورد نذری می دانند که علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام برای شفای حسن و حسین علیهماالسلام کردند، و پس از بهبود آنان به نذر خود وفا کرده، سه روز را روزه گرفتند و افطاری خود را به مسکین، یتیم و اسیر دادند و خود با آب افطار کردند.
2 فاطمه؛ نمونه کامل متصدقات، مخلصات و مشتاقان به خدا:
«وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکینًا وَ یَتیمًا وَ اَسیرًا * اِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللّهِ لاَ نُریدُ مِنْکُمْ جَزَآءً وَ لاَ شُکُورًا»(50).
3 فاطمه؛ نمونه کامل صابرات:
«وَ جَزیهُمْ بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَریرًا»(51).
4 فاطمه، نمونه کامل ذاکرات، قانتات و خاشعات:
«اِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا یَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَریرًا»(52).
گزیده سخن
آنچه گذشت، به خوبی علت و راز اینکه قرآن در آیه مباهله از فاطمه زهرا علیهاالسلام به «نسائنا» تعبیر نموده و در حالی که یک زن بیشتر بود ایشان را زنان منسوب به پیامبر می نامد نشان می دهد. علت و راز این تعبیر، آن است که حضرت فاطمه مظهر تجلی خوبیها و شخصیت الهی زنانِ قرآنی چون حوا، آسیه، یوکابد، سارا، هاجر، رحمت، حنه، الیزابت، مریم، بلقیس، صفورا، و خدیجه بود و تقدس همه آنها در ایشان جمع بود. این زنان گویا دارای روحی واحدند که در فاطمه پیامبر صلی الله علیه و آله متجلی شده است، لذا تمام آنها منسوب به پیامبرند؛ زیرا فاطمه علیهاالسلام منسوب به اوست. از همین رو قرآن از زبان پیامبر از فاطمه علیهاالسلام به «زنان ما» تعبیر نمود.
منابع و مآخذ:
1 آلوسی بغدادی، محمود. روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
2 ابن حنبل، احمد بن محمّد. المسند، مصر، دارالمعارف، 1368ق.
3 ابن کثیر، ابوالفداء اسماعیل. قصص الانبیاء، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1402ق.
4 امینی، ابراهیم. فاطمه زهرا بانوی نمونه اسلام، قم، شفق.
5 بحرانی، هاشم. البرهان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1403ق.
6 برازش، علی رضا. المعجم المفهرس لالفاظ الاصول من الکافی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، 1408ق.
7 بیهقی، ابی بکر احمد بن حسین. السنن، بیروت، دارالفکر.
8 ترمذی، ابو عیسی محمّد. سنن ترمذی، استانبول، 1981م.
9 توفیق، ابو علم. فاطمه زهرا علیهاالسلام ، ترجمه علی اکبر صادقی، تهران، امیرکبیر، 1364ش.
10 جزایری، نعمت اللّه . قصص الانبیاء، ترجمه یوسف عزیزی، تهران، انتشارات هاد، 1377ش.
11 حافظ ابوالمؤید الموفق بن احمد. المناقب للخوارزمی، نجف، حیدریه، 1385ق.
12 حسکانی، عبیداللّه بن عبداللّه . تفسیر شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تهران، مؤسسه چاپ و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1411ق.
13 حسینی مرعشی شوشتری، نوراللّه . احقاق الحق و ازهاق الباطل، قم، کتابخانه عمومی آیة اللّه مرعشی، 1406ق.
14 حسنی (سبیتی) عبداللّه . المباهله، تهران، مکتبه النجاح، 1402ق.
15 دیلمی، محمّد حسن بن محمّد. ارشاد القلوب، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، 1395ق.
16 ذهبی، شمس الدین محمّد بن احمد. سیر أعلام النبلاء، بیروت، مؤسسة الرساله، 1410ق.
17 رازی، فخر الدین. التفسیر الکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
18 راغب اصفهانی، ابی القاسم الحسین. المفردات فی ترتیب القرآن، تهران، کتابفروشی مرتضوی، 1362ش.
19 رسولی محلاتی، هاشم. فاطمه زهرا، قم، علمیه اسلامیه، 1357ش.
20 زمخشری، جاراللّه . تفسیر الکشاف، بیروت، دارالفکر، 1397ق.
21 سلمانپور، محمّد جواد. «جایگاه فاطمه علیهاالسلام و مریم علیهاالسلام در آیات و روایات»، مشکوة، شماره 81 ، زمستان 82 .
22 سیوطی، جلال الدین. الدرّ المنثور فی تفسیر بالمأثور، بیروت، دارالفکر.
23 شرقاوی، عبدالرحمن. علی امام المتقین، مصر، مکتبة قریب.
24 شبلنجی، نور الابصار فی مناقب آل بیت النبی المختار، مصر، 1384ق.
25 شهیدی، جعفر. زندگانی فاطمه زهرا علیهاالسلام ، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1365ش.
26 طباطبایی، محمّد حسین. المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، 1392ق.
27 طبرسی، ابی علی. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، مکتبة العلمیة الاسلامیه، پنج جلدی.
28 فعال عراقی، حسین. داستانهای قرآن و تاریخ انبیاء در المیزان، تهران، سبحان، 1378ش.
29 فیض کاشانی، محسن. تفسیر الصافی، مشهد، دارالمرتضی للنشر، پنج جلدی.
30 قرطبی، محمّد بن احمد. تفسیر الجامع لاحکام القرآن، قاهره، دارالکتاب العربی، 1387ق.
31 قزوینی، محمّد کاظم. فاطمه از ولادت تا شهادت (فاطمة الزهرا من المهد الی اللحد)، ترجمه حسین فریدونی، آفاق، 1404ق.
32 قندوزی حنفی، سلیمان بن ابراهیم. ینابیع الموده، تحقیق علی جمال اشرف الحسینی، تهران، دارالاسوة للطباعة و النشر، 1416ق.
33 مجلسی، محمّد باقر. بحارالأنوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1403ق.
34 محمّد فؤاد، عبدالباقی. المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، قاهره، مطبعة دارالکتب المصریه، 1364ق.
35 محلاتی، ذبیح اللّه . ریاحین الشریعه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، بی تا.
36 مسلم، ابی الحسین بن مسلم قشیری. صحیح، بیروت، دارالفکر.
37 مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374ش.
38 میلانی، (الحسینی)، فاضل. فاطمة الزهراء ام ابیها، بیروت، دارالتعارف، 1398ق.
39 نراقی، ملا مهدی. شهاب ثاقب، بی جا، بی نا، 1380.
40 نقی پور، ولی اللّه . بررسی شخصیت اهل بیت در قرآن به روش قرآن به قرآن، تهران، مرکز آموزش مدیریت دولتی، 1380ش.
1 بنگرید به: نورالابصار، ص 223؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 16؛ تفسیر صافی، ج1، ص 318؛ علی امام المتقین، ج 1، ص 23.
2 آل عمران / 61.
3 بنگرید به: فخر رازی، تفسیر الکبیر معروف به مفاتیح الغیب، ج 8، ص 85. جالب اینکه فخر رازی بعد از ذکر حدیثی از عایشه می گوید: این روایت [که آیه درباره اهل البیت، علی و فاطمه و حسنین علیهم السلام است [مورد اتفاق اهل تفسیر و حدیث است. همچنین بیضاوی در تفسیر انوار التنزیل و اسرار التأویل، ج 2، ص 47؛ زمخشری در تفسیر کشاف، ج 1، ص 368؛ حقی در روح البیان، ج 2، ص 44؛ سیوطی در تفسیر جلالین؛ نهاوندی در تفسیر نفحات الرحمن؛ واحدی در اسباب النزول؛ ابن حجر در الصواعق المحرقه؛ دلائل النبوه، ج 2، ص 124؛ ترمذی در صحیح، ج 5، ص 225؛ بیهقی در سنن، ج 7، ص 63؛ مسلم در صحیح، ج 4، ص 1871؛ احمد حنبل در مسند، ج 1، ص 185؛ بغوی در مصابیح السنه، ج 4، ص 183 و ذهبی در سیر اعلام النبلاء، ج 3، ص 286، همگی روایت را نقل کرده و اعتراف نموده اند که آیه در شأن علی، فاطمه و حسنین علیهم السلام است.
4 المباهله، ص 66.
5 آل عمران / 181.
6 آل عمران / 183.
7 نحل / 120.
8 بقره / 35 و 36، اعراف / 19-25 و طه / 117 و 121-123.
9 تحریم / 11 و قصص / 9.
10 هود / 71 و ذاریات / 29.
11 ابراهیم / 35-40.
12 طه / 38 و 40 و قصص / 7 و 10-13.
13 قصص / 23-27.
14 انبیاء / 90، آل عمران / 40 و مریم / 5 و 8.
15 آل عمران / 35 و مریم / 28.
16 انبیاء / 84.
17 نمل / 24-44.
18 آل عمران / 33-37 و 42-47، نساء / 156، مریم / 16-34، انبیاء / 91 و تحریم / 12.
19 ضحی / 8 .
20 اعراف / 23، حوا اولین زنی بود که فریب شیطان را خورد، اما به زودی متوجه شد و به سرعت با همسرش نادم شدند و صادقانه و خاشعانه توبه کردند. محلی که حوا به توبه پرداخت مروه نام گرفت. بنگرید به: البرهان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 86 .
21 تحریم / 11.
22 هود / 71. برای کلمه قائمه در این آیه چند احتمال داده شده است؛ از جمله خدمتگزاری. بر این اساس معنی آیه چنین می شود؛ «هنگامی که فرستادگان ما برای بشارت نزد ابراهیم آمدند... چون دید دست آنان به گوسفند بریان دراز نمی شود... در حالی که همسر او در حال خدمتگزاری بود خندید...».
سیاق سه آیه که قسمتی از آنها ترجمه شد همین احتمال را تقویت می کند، چون سخن از مهمان نوازی از ضیوف با گوشت بریان شده و سخن از حاضر بودن همسر ابراهیم است (تفسیر المیزان، ج 10، ص 323).
افزون بر اینکه در برخی روایات و تفاسیر تصریح شده که «وامرأته ساره قائمة تخدمهم» (الدرّ المنثور). گذشته از این قرائن، نقلهای تاریخی گواهی می دهد ساره همواره در خدمتگزاری حضرت ابراهیم با اشتیاق حاضر بود. بنگرید به: قصص انبیاء در المیزان.
23 تحریم / 5.
24 تفسیر المیزان، ج 9، ص 396.
25 طه / 38-39.
26 قصص / 25-26.
27 انبیاء / 90.
28 آل عمران / 35.
29 انبیاء / 84 .
30 صآ / 43. بنگرید به: قصص انبیاء در المیزان، ص 167.
31 صآ / 44.
32 ابی الفداء در تاریخ قصص الانبیاء و قمی در تفسیر خود آورده اند که وقتی خداوند حضرت ایوب را شفا داد و اموال، باغ و مزرعه را به صورت ناگهانی به او بازگرداند، همسرش از راه رسید و چون صحنه را چنان دید گریست و به سجده افتاد و خدا را شکر نمود. چشمان ایوب در حین سجده وی به گیسوان بریده همسرش افتاد. ایوب قبل از اینکه علت بریده شدن گیسوان رحمت را از وی جویا شود گمان بد برد و سوگند یاد کرد که صد تازیانه به او بزند، اما چون علت را پرسید، فهمید که ماجرا چنین بوده که همسرش نزد مردم برای گدایی می رفت تا صدقه ای بگیرد و برای ایوب طعامی تهیه کند. روزی چیزی به وی صدقه ندادند و چون گیسوان زیبایی داشت به او گفتند، ما به تو طعام می دهیم به شرطی که تو گیسوانت را به ما بفروشی. رحمت از روی اضطرار و ناچاری و به منظور اینکه همسرش ایوب گرسنه نماند گیسوان خود را فروخت. ایوب چون به اشتباه خود پی برد غمگین شد، از یک طرف سوگند یاد کرده بود و از طرف دیگر به گمان نادرست دچار شده بود. پس خداوند به وی وحی کرد، برای اینکه حنث قسم نکرده باشی و از سوگند خود رهایی یابی 100 شلاق را روی هم بگذار (ضغث) و یکبار بر همسرت (رحمت) بزن. بنگرید به: تفسیر قمی، ج 2، ص 241-239؛ قصص الانبیاء، ج 1، ص 374.
33 نمل / 43-23.
34 بنگرید به: ابی الفداء، قصص الانبیاء، ج 2، ص 273؛ سید نعمت اللّه جزائری، قصص الانبیاء، ص 534.
35 المیزان، ج 15، ص 355.
36 ضحی / 8 .
37 المیزان، ج 30، ص 311.
38 بحارالانوار، ج 43، ص 49؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 473.
39 سوره دهر و نساء / 41 و بنگرید به: البرهان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 327.
40 بنگرید به: سید شرف الدین، کلمه الغراء؛ توفیق ابو علم، فاطمه زهرا؛ شوشتری، احقاق الحق؛ شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا؛ علامه قزوینی، فاطمه از ولادت تا شهادت؛ ابراهیم امینی، فاطمه زهرا؛ رسولی محلاتی، فاطمه زهرا؛ فاضل میلانی، فاطمة الزهراء اُم ابیها؛ بحارالأنوار، ج 43؛ خوارزمی، مناقب؛ دیلمی، ارشاد القلوب؛ شبلنجی، نورالابصار؛ محب طبری، ذخایر العقبی؛ ریاحین الشریعه؛ ینابیع الموده؛ مجله مشکوة، «جایگاه حضرت فاطمه علیهاالسلام و مریم علیهاالسلام در آیات و روایات»، شماره 81، زمستان 82.
41 تحریم / 12.
42 مفردات راغب، ص 428.
43 توفیق ابو علم، فاطمه زهرا؛ خوارزمی، مناقب؛ شوشتری، احقاق الحق؛ دیلمی، ارشاد القلوب؛ شبلنجی، نورالابصار؛ شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا علیهاالسلام ؛ محب طبری، ذخایر العقبی؛ علامه قزوینی، فاطمة من المهد الی اللحد؛ مجلسی، بحارالأنوار، جلد 43؛ ریاحین، الشریعه و ینابیع الموده.
44 بنگرید به: سلمانپور، «جایگاه حضرت فاطمه علیهاالسلام و مریم علیهاالسلام در آیات و روایات»، مشکوة، شماره 81، زمستان 82 .
45 همان.
46 انسان / 7.
47 بنگرید به: البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 412.
48 بنگرید به: المیزان، ج 20، ص 132؛ تفسیر نمونه، ج25، ص 348؛ دکتر نقی پور، اهل بیت در قرآن.
49 بنگرید به: تفسیر قرطبی، ج 10، ص 690؛ سیوطی، الدرّ المنثور، ج 8 ، ص 365؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ص 393؛ آلوسی، روح المعانی، ج 29، ص 158؛ تفسیر فخر رازی، ج 30، ص 240؛ واحدی، اسباب النزول، ص 296؛ سلیمان حنفی، ینابیع الموده، ج 1، ص 279؛ طبری، الریاض النضره، ج 2، ص 180 و 208؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ص 502.
50 انسان / 8-9.
51 انسان / 12.
52 انسان / 10.
منبع: سایت حوزه نت
حضرت زهرا(س) همراز جبرئیل
بخش خبری مناسبت های مدهبی سبک زندگی میلاداهل بیت ع
حضرت زهرا(س) همراز جبرئیل
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ، حضرت زهرا(س) همراز جبرئیل
من راجع به حضرت صدیقه(س) خودم را قاصر می دانم ذکری بکنم فقط اکتفا می کنم به یک روایت که در کافی شریف است و با سند معتبرنقل شده است; و آن روایت این است که حضرت صادق(ع) می فرماید:
«فاطمه(س) بعد از پدرش هفتاد و پنج روز زنده بودند، در این دنیا بودند و حزن و شدت بر ایشان غلبه داشت; و جبرئیل امین می آمد خدمت ایشان و به ایشان تعزیت عرض می کرد و مسایلی ازآینده نقل می کرد.» ظاهر روایت این است که در این هفتاد و پنج روز مراوده ای بوده است; یعنی رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است... البته آن وحی به معنای آوردن احکام، تمام شد به رفتن رسول اکرم....
در هر صورت، من این شرافت و فضیلت را از همه فضایلی که برای حضرت زهرا ذکر کرده اند: با این که آنها هم فضایل بزرگی است این فضیلت را من بالاتر از همه می دانم که برای غیرانبیاعلیهم السلام آن هم نه همه انبیا، برای طبقه بالای انبیا وبعضی اولیایی که در ربته آنهاست، برای کسی دیگر حاصل نشده.(امام خمینی، 11/12/64)
امام خمینی(ره) عاشق خدا بود وشیدای حق. دلداده رسالت بود و جرعه نوش کوثر ولایت. یاد و نام مادرش زهرای اطهر برایش دل انگیز بود و شورآفرین. تقدیر نیزاین دوستداری و جذبه ولایی را زیبا و نیک به هم پیوند داد ومیلاد فرزند را قرین تجلی نور فاطمی در بیستم جمادی الثانی قرار داد. کتاب «مصباح الهدایه الی الخلافه والولایه »، پرتوی از شیدایی و مهر ولایی اوست و سخنان فوق جلوه شکوهمندی از مهرو معرفت مقام فاطمی.
امام(ره) با نقل روایتی معتبر از اصول کافی به عظمت معنوی فاطمه(س) که همان محدثه بودن است اشاره می کند و آن رامهمترین فضیلت بانوی نمونه اسلام می شمارد. فضیلتی که جز برای طبقه اول انبیاء برای دیگری حاصل نشده است. گفتگو با جبرئیل به مدت هفتاد و پنج روز و سخن گفتن با فرشتگان که به خاطرمکرمت و عظمت فاطمی به حضورش می شتافتند. امام صادق(ع) در پاسخ فردی که می پرسد: محدث چیست؟ می فرماید: «یاتیه ملک فینکت فی قلبه کیت و کیت ».
محدثه کسی است که فرشته به سویش می آید و به قلب او لطایف ونکات آسمانی را یاد آور می شود.
امام باقر(ع) می فرماید: محدث کسی است که فرشته را نمی بیند;اما سخن او را در بیداری می شنود.
وجود فردی که محدث و گوش فرادهنده به حدیث فرشتگان باشد، مورداتفاق تمامی دانشمندان شیعه و سنی است. و از اختصاصات شیعه شمرده نمی شود. مرحوم علامه امینی در بحث «المحدث فی الاسلام »نصوص فراوانی از اهل سنت ذکر می کند که وجود محدث راپذیرفته اند و بر افرادی تطبیق کرده اند.
البته شیعه موارد تطبیقی آن را قبول نکرده، مصادیق و جلوه های آن را در عترت پیامبر(ص) و ائمه معصومین علیهم السلام می داند;ولی متون مزبور بیانگر این است که شیعه در مساله وجود محدث در اسلام تنها نیست و دیگر فرق اسلامی نیز آن را پذیرفته اند. ازطرفی، پذیرفتن وجود انسانهایی مورد خطاب فرشتگان به معنای نبوت و پیامبری نیست. حمران ابن اعین می گوید: امام باقر(ع) به من فرمود که علی(ع) محدث بود. من آن را برای یاران خویش نقل کردم. آنان پرسیدند:
چه کسی با او گفتگو می کرد؟ پاسخی نداشتم. به سوی امام باقر(ع)
برگشتم و پرسش را به وی عرضه داشتم.
حضرت فرمود: فرشته با او سخن می گفت. گفتم منظورتان این است که پیامبر بود؟
حضرت دست خود را حرکت داد و فرمود: خیر، آنان همانند کسانی اندکه همراه حضرت سلیمان و حضرت موسی بودند و یا مثل ذوالقرنین شمرده می شوند.
امام صادق(ع) نیز در پاسخ به این پرسش می فرماید: خیر، پیامبرنیستند. آنها از علمایند، همانند ذوالقرنین در علم خویش.
در اصول کافی، در باب فرق بین رسول و نبی و محدث، نیز به این مطلب تصریح شده است. امام باقر و امام صادق علیهما السلام پس ازبیان اینکه امام «محدث » و مورد گفتگو و خطاب فرشتگان است،می فرماید:
«لقد ختم الله بکتابکم و ختم بنبیکم الانبیاء.» با قرآن کتابهای آسمانی پایان یافت و با حضرت محمد(ص) پیامبری به آخررسید.
بدین ترتیب، «محدث » هرگز به معنای نبوت و پیامبری نیست.
دراین راستا امام خمینی(ره) می فرماید: البته آن وحی به معنای آوردن احکام، تمام شد به رفتن رسول اکرم(ص).
در باره حضرت صدیقه در روایات، دو جهت گفتگو مطرح شده است:
یکی گفتگو با فرشتگان و دیگری حضور جبرئیل نزد آن حضرت.
حضرت امام صادق(ع) می فرماید: «فاطمه بنت رسول الله(ص) کانت محدثه و لم تکن نبیه » فاطمه دختر رسول خدا، محدثه بود نه پیامبر.
سپس در ادامه توضیح می دهد که فاطمه را از این جهت محدثه نامیده اند که فرشتگان از آسمان بر او نازل می شدند و همان گونه که با مریم دختر عمران گفتگو داشتند، با او چنین سخن می گفتند:
«یافاطمه، خدای متعال تو را پاک گردانید و از میان تمام زنان عالم برگزید.» شبی حضرت صدیقه(س) به فرشتگان فرمود: آیا آن زن که از جمیع زنان عالم برتر است، مریم دختر عمران نیست؟
جواب دادند: نه، مریم فقط سیده زنان عالم در زمان خویش بود;ولی خدای تعالی تو را بزرگ بانوان جهان در تمام زمانها ازاولین و آخرین قرار داده است. روایتی که امام خمینی از آن یادکرده، چنین است:
«ان فاطمه مکثت بعد رسول الله خمسه و سبعین یوما و قدکان دخلها حزن شدید علی ابیها و کان جبرئل یاتیها فیحسن و یخبرهابما یکون بعدها فی ذریتها و کان علی یکتب ذالک فهذا مصحف فاطمه.» فاطمه بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) بیش از هفتاد وپنج روز زنده نماند. داغ پدر اندوهی سخت بر قلبش وارد ساخته بود; به این جهت جبرئیل پی در پی به حضورش می آمد و او را درعزای پدر تسلیت می گفت.خاطر غمین زهرا را تسلی می بخشید و ازمقام و منزلت پدرش، حوادثی که بعد از رحلت او بر فرزندانش وارد می گردید، خبر می داد. امیرمومنان(ع) آنچه جبرئیل می گفت به رشته تحریر در می آورد. مجموع این سخنان «مصحف فاطمه » را شکل می دهد.
این جهت نیز به شان و منزلت نبوت ارتباط ندارد; زیرا در قرآن کریم از حضرت مریم و سخن گفتن جبرئیل با او یاد می کند. بااینکه آن حضرت پیامبر نبود. امام خمینی در این زمینه می نویسد:
در قرآن کریم آیاتی هست که دلالت می کند بر آنکه اشخاصی که پیغمبر نبودند، ملائکه; بلکه جبرئیل را دیدند و با او سخن گفتند. ما نمونه ای از آن را اینجا یاد می کنیم: (اذ قالت الملائکه یا مریم ان الله اصطفیک و طهرک واصطفیک علی نساءالعالمین) (سوره آل عمران، آیه 42) یعنی چون ملائکه گفتند به مریم که خدا تو را برگزیده و پاکیزه کرده و فضیلت داد برزنهای جهان، پس از آن خدای تعالی حکایت مریم را نقل می کند از«آیه 44» بسیاری از حالات عیسی مسیح و معجرات او را ملائکه برای مریم نقل می کند و از غیب به او اخبار می دهند; و در سوره مریم (آیه 17) می گوید: (فارسلنا الیها روحنا فتمثل لها بشراسویا); و قضیه مراوده ملائکه و جبرئیل با مریم در بسیاری ازآیات قرآن مذکور است و خبرهایی که از غیب به او دادند، خداوندنقل می کند.
آمدن جبرئیل نزد حضرت صدیقه از عظمت و تعالی روحی و اوج معنوی آن بزرگوار حکایت می کند; زیرا در باره کیفیت ایجاد رابطه جبرئیل و فرشتگان با انسان دو نظریه است. نظریه ای که فلاسفه برآن تاکید دارند، این است که می گویند: انسان تا در طبیعت وماده است، در حجاب است و نمی تواند به ملا اعلی دست یابد. همین که خود را از معاصی و لذات و تعلقات نفسانی آزاد ساخت، نورمعرفت و ایمان به خدا و ملکوت اعلی در قلبش تجلی می کند.
این نور در بالاترین مرتبه خویش همان جوهر قدسی است که دراصطلاح فلاسفه عقل فعال و در زبان شریعت نبوی روح قدسی نامیده می شود. با ظهور این نور، آنچه در آسمانها و زمینهاست برایش روشن می گردد. و حقایق اشیا را می بیند، همان گونه که نور مادی را در صورتی که حجاب نباشد مشاهده می کند. در این زمینه به آیاتی نیز استشهاد شده است; برای نمونه خداوند می فرماید:
(و طبع علی قلوبهم فهم لایفقهون) بر دلهای آنها مهر زده شده،پس آنان چیزی نمی فهمند.
(بل ران علی قلوبهم ماکانوا یکسبون) گناهانی که انجام دادندبر دلهای آنان غلبه کرده است.
پس از آنکه فرد از این حجابها دور شد، باطن او معراج معنوی خویش را آغاز می کند; سر ملکوت بر او آشکار شده، آیات بزرگ خداوند را مشاهده می کند. چنانکه خداوند می فرماید:
(لقد رای من آیات ربه الکبری) سپس همین روح قدسی در روح بشری و دنیایی اش تاثیر می نهد. و حقایقی که شهود کرده، در حواس ظاهری مانند بینایی و شنوایی متمثل آشکار می سازد. بدین ترتیب،شخص حقایق ملکوتی را، که در آن عالم حقیقی خارجی و مشخص است،به صورت محسوس مشاهده می کند.
بر اساس این نظریه، تکامل و عروج معنوی و روحی انسان سبب ارتباط با حقایق ملکوت می شود.
نظریه دوم این است که روح ولی یا پیامبر سبب نزول فرشتگان نیست، بلکه خداوند فرشته را مامور می کند در پیشگاه ولی خداقرار بگیرد و مسایل را بازگوید. ظواهر ادله نیز بر درستی این نظر گواهی می دهد. بر اساس این نظریه، تا ظرفیت معنوی و تناسب روحی کامل بین ولی الهی و فرشته نباشد، این نزول ممکن نخواهدشد. قرآن کریم در این زمینه می فرماید:
(الله اعلم حیث یجعل رسالته) (انعام، 124) خداوند آگاه تر است که پیامبری و رسالت خویش را در کدامین جایگاه قرار دهد.
در شان نزول این آیه می خوانیم که: ولید ابن مغیره می گفت: چون ثروتمند هستم و سن بیشتری دارم، باید بر من وحی نازل شود.
خداوند متعال می فرماید: شایستگی ها را خداوند می داند. برای این در آیه دیگر صبر و یقین را عامل وصول به مقام امامت معرفی می نماید و می فرماید:
(و جعلنا منهم ائمه یهدون بامرنا لما صبروا و کانو بآیاتنایوقنون) (سجده، 34) از آنان پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما هدایت می کنند; و این بدان سبب است که آنان صبر پیشه کردندو به آیات ما یقین داشتند.
امام خمینی(ره) در این زمینه می فرماید: مساله آمدن جبرئیل برای کسی یک مساله ساده نیست. خیال نشود که جبرئیل برای هرکسی می آید و امکان دارد بیاید. این یک تناسب لازم است بین روح آن کسی که جبرئیل می خواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است. چه ما قابل بشویم به این که قضیه تنزیل، تنزل جبرئیل، به واسطه روح اعظم خود این ولی است یا پیغمبر است، اوتنزیل می دهد او را و وارد می کند تا مرتبه پایین یا بگوییم که خیر، حق تعالی او را مامور می کند که برو و این مسایل را بگو.
چه آن قسم بگوییم که بعضی اهل نظر می گویند. و چه این قسم بگوییم که بعض از اهل ظاهر می گویند تا تناسب ما بین روح این کسی که جبرئیل می آید پیش او و بین جبرئیل که روح اعظم است نباشد امکان ندارد این معنا... . این فضیلت را من بالاتر ازهمه می دانم که برای غیر انبیاعلیهم السلام آن هم نه همه انبیابرای طبقه بالای ابیناعلیهم السلام و بعضی از اولیایی که دررتبه آنها هست، برای کسی دیگر حاصل نشده.
امید آنکه پرتوی از فیض کوثر قرآن صدیقه طاهره دل و جانمان راروشن سازد و با شناخت هرچه بیشتر آن بانو، گلواژه های تقوا وایمان را در اجتماع خویش متجلی سازیم.
منبع: سایت حوزه نت
نماهنگ | سرمشق فاطمی
بخش خبری رهبری انقلاب مناسبت های مدهبی شهادت اهل بیت ع سبک زندگی
نماهنگ | سرمشق فاطمی
حضرت آیتالله خامنهای: «به توفیق الهی، به فضل الهی بعد از انقلاب، نام مبارک فاطمهی زهرا نسبت به قبل از انقلاب -که ما یادمان هست- نمیشود گفت ده برابر، شاید دهها برابر، صد برابر تکرار میشود و برده میشود؛ یعنی جامعه، جامعهی فاطمی است؛ اثر آن را هم در جامعه داریم مشاهده میکنیم؛ همین خدمت بیمنّت را، همین حرکت بسیجی را، همین کار بدون مزد و منّت را شما در دوران دفاع مقدّس یک جور مشاهده میکنید، در دوران حرکت علمی یک جور مشاهده میکنید: کسی نام شهید فخریزادهها، شهدای هستهای، دانشمند بزرگ مرحوم کاظمیآشتیانی را نشنفته بود؛ خیلیها هنوز هم نمیشناسند کاظمی کیست؛ این بزرگانی که در وادی علم وارد شدند کسانی هستند که بدون مزد و منّت، میدانهای بزرگ علمی را در این کشور برای این مردم و برای اسلام و جمهوری اسلامی فتح کردند.
بعد شما ملاحظه کنید در پیشامدهای طبیعی مثل سیل، مثل زلزله مردم چطور مشتاقانه میشتابند؛ کجا چنین چیزهایی وجود دارد؟ این همان روش فاطمی است؛ این همان حرکت در جهت انگشت اشارهی سیّدة نساء العالمین است. لا نُریدُ مِنکُم جَزآءً وَ لا شُکورا؛ این اشارهی فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) است. و در این دو سال اخیر در مسئلهی کرونا چه کارها شد، چه خدماتی انجام گرفت و بدون اینکه نام کسی مطرح باشد، کارهای بزرگی انجام گرفت. این حرکتهای جهادی، این اردوهای جهادی که در دورهی سال در جریان است و جوانها بدون اینکه نامی از خودشان باقی بگذارند میروند، بی مزد و منّت حرکت میکنند، باید این روش ادامه پیدا کند؛ باید فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) اسوه باشد، الگو باشد در همهی جهات، از جمله در حرکت بزرگ اجتماعی و انقلابی و مبارزاتی ما.» ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
رسانه KHAMENEI.IR بهمناسبت ایام شهادت حضرت زهرا سلامالله علیها براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، نماهنگ «سرمشق فاطمی» را منتشر میکند.
اطلاعنگاشت | عالمان دینی سیاستشناس
اطلاعنگاشت | عالمان دینی سیاستشناس
حضرت آیتالله خامنهای در ارتباط تصویری با مردم قم (۱۴۰۰/۱۰/۱۹) فرمودند: «[در] اغلب قضایای مهمّی که در این ۱۵۰ سال اخیر در کشور ما واقع شده... پای یک مرجع دینی و عالِم شجاع، مبارز و سیاستشناس در میان است.» ایشان سپس به برخی از این علما و وقایع تاریخی اشاره کردند که بخش فقه و معارف پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR این موارد را مرور میکند.
دخترارمنی تازه مسلمانشده؛آغاز دل سپردگی به شهدا با «سلام بر ابراهیم»
دختر ارمنی تازه مسلمانشده؛رازی دراسلام که در ترویج دین ازآن غافلیم/ آغازدلسپردگی به شهدابا «سلام بر ابراهیم»
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، «نازلی مارگاریان» دختر ارمنستانی است که در دوران دانشجویی در ایران زندگی کرده و از دوستان عضو انجمن شهید ادواردو آنیلی نیز هست. نازلی ارادت زیادی به شهدا دارد و شهیدان را در مسلمان شدنش موثر میداند. به همین بهانه با او به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
دفاعپرس: خودتان را معرفی کنید و اینکه چه عاملی باعث شد مسلمان شوید؟
«نازلی مارگاریان» هستم متولد ۱۳۷۲ شمسی، در یک خانواده مسیحی در کشور ارمنستان. نزدیک ۱۲ _ ۱۳ سالگی مسیر زندگی من تغییر کرد و تصمیم گرفتم که مسلمان شوم. از همان سن ۱۲ سالگی ما یک همسایه ایرانی داشتیم که او باعث شد تا من با کشور ایران آشنا شوم و هر چه که بیشتر آشنا میشدم بیشتر از فرهنگ ایرانی و فرهنگ شیعه خوشم آمد و باعث شد که خودم تصمیم بگیرم که به دین اسلام ایمان بیاورم. با اینکه این تصمیم را هیچگاه به زبان نیاوردم و در ارمنستان تقیه میکردم.
دفاعپرس: واکنش خانواده درباره مسلمان شدنتان چه بود. آیا شما را همراهی کردند؟
خانوادهام هنوز اطلاعی از مسلمان شدنم ندارند و در صورت فهمیدن با من مخالفت میکنند؛ اما تصمیم دارم این موضوع را در اسرع وقت ابتدا با مادرم درمیان بگذارم، از سویی ارمنستان هم کشوری کوچک است و مردم آن نژاد خود را به سختی حفظ کردهاند. هر چقدر هم برخی بگویند هر کس هر کجا بخواهد میتواند به اهل بیت (ع) و شهدا نزدیک شود، من مخالفم. چون شرایطی که در آن قرار میگیریم، تأثیرگذار است.
معجزه اسلام بعد از ۱۴۰۰ سال/ زندگی بدون امام حسین (ع) برای من یک چیزی کم دارد
دفاعپرس: نگاه شما به دین اسلام در مقایسه با سایر ادیان چگونه است؟ کدامیک از ویژگیهای این دین شما را مجذوب خود کرد؟
«اخلاق» عامل جذب انسانها به سمت یک نفر است، دین اسلام روی اخلاق انسانها، برخورد و طرز صحبت کردنشان خیلی تأثیرگذار است و اینها آدم را جذب میکند. زمانی که شما یک انسان بداخلاق ببینی هیچگاه سمت او نمیروی، اما اگر یک انسان خوشاخلاق ببینی، ناخودآگاه سمت او میروی تا بفهمی چه چیزی باعث میشود که آن فرد اینگونه باشد. دوست داری بدانی که چه چیزی است و اینجا دین اسلام است که باعث میشود تا اخلاق و رفتار ما درست شود.
از فرقههای دیگر ادیان اطلاعات زیادی ندارم و میان اهل سنت و شیعه بودن مردد بودم که پس از صحبت با کسانی که هم از شیعه بودند و هم سنی، به نتیجه رسیدم که زندگی بدون امام حسین (ع) یک چیزی کم دارد؛ بنابراین تصمیم گرفتم که شیعه باشم. شیعهای که رهبر معظم انقلاب اسلامی قبول دارند، چون ایشان برای من نائب امام زمان (عج) هستند.
دفاعپرس: با شنیدن نام امام حسین (ع) چه حسی در قلب شما شکوفا میشود؟
احساسی که با شنیدن نام امام حسین (ع) به من دست میدهد، احساسی است که به زبان آوردنش برای من بسیار سخت است. احساس محبت، دوست داشتن بیش از حد... و همیشه خدا را شکر میکنم که خداوند امام حسین (ع) را به ما داده است. ما در ارمنستان مسجدی داریم که دست سفارت ایران است و هر سال در این مکان مراسم عزاداری و نوحه خوانی برگزار میشود و برای من بسیار زیباست.
دفاعپرس: چطور با زبان فارسی آشنا شدید؟
زبان فارسی به گوش من آشنا بود، البته در دانشگاه چون رشته علوم سیاسی میخواندم، زبان فارسی را به عنوان زبان دوم انتخاب کردم. تلاش زیادی برای یادگیری زبان فارسی کردم به حدی که دفتر درسی من در خیابان هم دستم بود و کلمات را مدام حفظ و تکرار میکردم. اگرچه زبانم هنوز کامل نیست، اما در حد صحبت کردن زبان فارسی را راحت یاد گرفتم.
دفاعپرس: در مورد نحوه آشناییتان با شهدا بفرمائید؟
اولینبار زمانی که از دانشگاه فارغالتحصیل شدم، از طرف بنیاد سعدی به دانشگاه بینالمللی قزوین دعوت شدیم و از آنجا ما را به موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بردند. فضای آنجا دلنشین بود و سپس در کلاس فیلم «خداحافظ رفیق» را پخش کردند و من با دیدن این فیلم به قدری تحت تأثیر قرار گرفتم و گریه کردم که در آخر استادم یک هدیه به من داد. زمانی که به کشورم برگشتم فیلم را پیدا و کامل آن را تماشا کردم. پس از آمدن به ایران از آنجا که هم دنبال کتابی بودم که زبان خود را تقویت کنم و هم در مورد فرهنگ شهدا بیشتر مطالعه داشته باشم، دوستانم به من کتاب «سلام بر ابراهیم» را پیشنهاد کردند.
معجزه اسلام بعد از ۱۴۰۰ سال/ زندگی بدون امام حسین (ع) برای من یک چیزی کم دارد
جایی که کتاب را از آنجا خریدم، کتابفروشی بزرگی بود و بخش بزرگی را به کتابهای دفاع مقدس اختصاص داده بود و حدود یک ساعت دنبال کتاب مناسب میگشتم و کتاب «سلام بر ابراهیم» را دیدم، اما فکر کردم شاید خواندن آن برایم سخت باشد، اما تصمیم خود را گرفتم و خواندن کتاب را شروع کردم. با آنکه سرعت مطالعه من پایین بود اما دوست نداشتم که کتاب تمام شود و مصمم بودم که جلد دوم کتاب را هم هر چه زودتر بخوانم.
دفاعپرس: با خواندن کتاب سلام بر ابراهیم، کدام ویژگی شهید شما را جذب کرد؟
هرچه بیشتر با شخصیت شهید «ابراهیم هادی» آشنا میشدم، بیشتر به شخصیت او علاقهمند میشدم. روحیه پهلوانی و دستگیر بودنش بسیار مرا جذب کرد. او واقعا مومن بود و برخلاف دیگران نمیخواست نشان دهد در صورتی که برخی در ظاهر خود را دیندار نشان میدهند، ولی در باطن اینگونه نیستند. چهار سال از مطالعه این کتاب میگذرد و خودم از آن موقع خیلی تغییر کردم و نسبت به چهار سال گذشته فرد دیگری شده بودم. تا آن موقع من فقط شهید «محسن حججی» را میشناختم و وقتی که داستان زندگی او را شنیدم، برایم بسیار ناراحتکننده بود، اما به وسیله شهید ابراهیم هادی من با بسیاری از شهدا آشنا شدم و دوست داشتم سر مزار او بروم و نخستین بار در روز تولدم به زیارت شهید رفتم و از آن موقع هرگاه ایران باشم، هر پنجشنبه به گلزار شهدا میروم.
معجزه اسلام بعد از ۱۴۰۰ سال/ زندگی بدون امام حسین (ع) برای من یک چیزی کم دارد
دفاعپرس: شنیدهایم که قرار است زندگینامه خود را به رشته تحریر درآورید در این مورد توضیح دهید؟
من در حال نوشتن زندگینامه خود هستم و یکی از دوستانم قول داده که اگر آن را تمام کنم، به مرحله چاپ برساند. موقعی که کتاب «خاطرات سفیر» را خواندم، از آنجا که زندگی من خیلی به آن کتاب شباهت داشت و حتی سختیهایی که من متحمل شدم، بیشتر از سختیهایی بود که در آن کتاب آمده بود، به همین خاطر تصمیم گرفتم که کتاب زندگینامه خود را بنویسم، اما دلم میخواهد پایان آن قشنگ باشد و طوری شود که من میخواهم و در نهایت مقیم ایران بشوم و به هدفی که دوست دارم رسیده باشم.
به گزارش دفاعپرس، کتاب «خاطرات سفیر» به روایت نیلوفر شادمهری با نگارشی صمیمی و ساده به چالشهای یک بانوی مسلمان به عنوان دانشجوی ممتاز ایرانی در فرانسه میپردازد و خواننده را به دوره زندگی او در پاریس میبرد و با رویدادها، تجربهها و خاطراتش شریک میکند.
ازدواج وفرزندآوری وسیله حرکت به سمت خدا
ازدواج وفرزندآوری وسیله حرکت به سمت خدا
برای اینکه از همین دقایقی که به مناسبت این جشن ازدواج، دوستان گردِ هم هستند یک استفادهای شده باشد، طبق معمولی که داریم، قبل از [اینکه] صیغهی عقد جاری بشود، معمولاً یک چند کلمه در پیرامون مسائل لازم مربوط به این تشریفات عرایضی میکنیم. حالا که دست و پای ما بشدّت به تشریفات هیچ و توخالی از هر نوعش پیچیده و بسته است، اگر بتوان به این تشریفات جان داد، با ذکر مطالب لازم و با مطرح کردن مباحثی که به هر صورت نیاز به آنها هست، گویا بُردی شده باشد.
دربارهی مسئلهی ازدواج، بسیاری از نقاطِ مبهم و بلکه نقاطِ بغلط فهمیدهشده در میان ما وجود دارد. این مطالب مبهم یا تحریفشده، در اصل بینش اسلامی و تعالیم اسلامی، غالباً با اشارات یا با بیانهای صریح روشن شده؛ منتها یک مقداری گذشت زمان، یک مقدار آلوده شدن و غلتیدن در آن بستری که برای ما به طور معمولی به وجود آوردند و به طور قهری ما را دارند میغلتانند در آن بستر -بستر تشریفات و ظواهر بسیار پوچ و بیمعنی و تُهی- مجموع این عوامل موجب شده است که از درک اسلامی و از نظر اسلام در زمینههای مورد نظر اسلام، دور بمانیم؛ در همهی موارد، از جمله در زمینهی مسائل مربوط به ازدواج و وصلت و تشکیل خانواده و پرورش کودک و نگاه به کودک به عنوان یک عطیّهی الهی و امید و آرزو بستن به آیندهی کودک و به همین ترتیب تا بقیّهی مسائل.
در قرآن، در یک جا ضمن اینکه ویژگیهای «عبادالرّحمان» را خدای متعال بیان میکند -وَ عِبادُ الرَّحمٰنِ الَّذینَ یَمشونَ عَلَی الاَرضِ هَونًا وَ اِذا خاطَبَهُمُ الجٰهِلونَ قالوا سَلٰمًا-(۱) میرسد به اینجا که «وَ الَّذینَ یَقولونَ رَبَّنا هَب لَنا مِن اَزواجِنا وَ ذُرِّیُّـتِنا قُرَّةَ اَعیُنٍ وَ اجعَلنا لِلمُتَّقینَ اِمامًا»؛(۲) یعنی بندگان پروردگار، بندگان واقعی خدا، آن کسانی هستند که به زبان حال و قال و با درک و فکری که از خدا گرفتهاند، این جور میگویند و نیز این طور میاندیشند که: پروردگارا! از همسران ما و از فرزندان ما فروغ دیدههایی به ما عنایت کن؛ یعنی همسر و فرزند باید مایهی روشنی چشم و دل انسان باشند. برای اینکه بفهمیم که چطور فرزند و همسر مایهی فروغ دیده و دل انسان میشوند، ناگزیر باید بدانیم که فروغ دیده و دل به چه چیزی باید حاصل بشود.
از نظر اسلام، تمام نیروهایی که در وجود انسان هست و همهی امکاناتی که به او عنایت شده است، در حقیقت ابزارهایی هستند برای این سِیری و حرکتی که خدا برای او معیّن و مقرّر کرده. همه چیز در راه خدا ارزشمند است؛ وقتی برای خدا بود، از نظر اسلام عزیز و معتبر است. اِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحیایَ وَ مَماتی لله رَبِّ العٰلَمین؛(۳) نماز و عبادت و زندگی و مرگ، همه برای خدا و در راه خدا باید باشد. نمازی که برای ساخته شدن انسان و به تَبَع، ساختن محیط پیرامون انسان نباشد و در انسان آن اثر سازنده را نگذارد، آن نماز، نماز واقعی نیست؛ نمازی که برای خدا نباشد، یعنی در راه خدا نباشد، یعنی از آن جهت و سَمت واقعی خودش دور افتاده باشد، آن نماز انسان را به خدا نزدیک نمیکند؛ تمام جلوههای زندگی همین جور است. در اسلام این جور نیست که ما عبادت و غیر عبادتمان فرق داشته باشد، یعنی بگوییم عبادت را برای خدا انجام میدهیم و کارهای غیر عبادی را برای خاطر مقاصد دیگر؛ تمام کارهایی که از یک مسلمان سر میزند و یک انسان معتقد به اسلام و به توحید انجام میدهد، باید در جهتگیری و در آن روح و معنا مثل نماز باشد یعنی برای خدا باشد. اگر چنانچه یک انسان مسلمان یک بخشی از زندگیاش را برای خدا قرار داد و در راه خدا قرار داد و دیگر بخشها را نه، این انسان صد درصد یک انسان خدایی و توحیدی نیست و شرط خدایی بودنِ به طورِ کامل این است که دربست و به طور کامل، همهی نمودهای زندگی این انسان در راه خدا و برای خدا باشد؛ از جمله همسر گرفتن، از جمله فرزنددار شدن و از جمله آیندهی این فرزندان.
ما امروز با یک کجرَوی بسیار عمیقی در میان خودمان و در اجتماع خودمان روبهرو هستیم؛ فرزند و زن، حتّی در حوزهی مردمی که یک پایبندیای به دین دارند، یک ابزار و وسیلهِی پرش و تکامل نیست، بلکه به عکس، یک وسیلهی سکون و جمود و عدم تحرّک است؛ به جای اینکه زنِ انسان یا شوهرِ انسان یا فرزندِ انسان بالی باشد که با آن بال انسان پرواز کند، لنگری است که با آن لنگر، انسان هر چه به زیرتر و طبقهی اسفل کشانده میشود، و مانع از حرکت معمولی ما میشود؛ نه فقط ما را در حرکتمان به سوی خدا و به سوی اهداف الهی هُل نمیدهد و تشویق نمیکند، از همین اَدنیٰحرکتی هم که نشانهی انسان زنده و موجود زنده است ما را بازمیدارد. و این به خاطر این است که ما معنا و مفهوم فرزند را یا همسر را نفهمیدهایم.
این مطلبِ خیلی کوتاه و از اسلام روشن [باید] برای ما واضح باشد که ما یک ذرّهای هستیم در این دستگاه متحرّک هستی؛ یک ابزار کوچکی هستیم در این دستگاه عظیم، و این دستگاه به سوی جهتی و در راهی در حرکت است: «یُسَبِّحُ لِله ما فِی السَّمٰوٰت وَ ما فِی الاَرضِ»،(۴) «وَ ما خَلَقنَا السَّمٰوٰتِ وَ الاَرضَ وَ ما بَینَهُما لٰعِبینَ، ما خَلَقنٰهُما اِلّا بِالحَقّ»؛(۵) در یک جهت واحدی و به سوی یک سرمنزل واحدی همهی این کاروان هستی در حرکتند و انسان هم تا آنجایی که ارادهی او و خواست او اثر سازندهای ندارد، در آن شعاع و منطقهای از وجودش که بدون اراده دارد حرکت میکند، در همین جهت در حرکت است. آنجایی که ارادهی انسان تأثیر میکند -در جهتگیریهای زندگی، در موضعگیریهای اجتماعی، در حالات فردی و روانی- اگر بخواهد و تصمیم بگیرد، میتواند با این کاروان و در جهت این کاروانی که به سوی خدا است، در حرکت و در پویش بیفتد؛ بلکه میتواند در حرکت این مجموعه، نقش مؤثّر و سازندهای داشته باشد.
وقتی که انسان به حکم اعتقاد به خدا باید در این کاروان -کاروان هستی- در موضع فاخر انسانی خود حرکت بکند، از همهی آنچه در اختیار او است باید برای این حرکت استفاده کند. وَ جَعَلَ مِنها زَوجَها لِیَسکُنَ الیها؛(۶) زوجیّت، دوگونگی نوع انسان و خصوصیّات و ویژگیهایی که در هر جنسی، متناسب با ویژگیهای آن جنسِ دیگر قرار داده شده، برای این است که هر یک از این دو جنس -زن و مرد- بتوانند با آسایشی که در سایهی ازدواج، همسری، با هم بودن و توأم بودن به دست میآورند، راه را آسانتر بپیمایند و بهتر حرکت کنند. یعنی ازدواج و همسر یک وسیله است برای پویندگی بهتر این راه، حرکت بهتر در این راه.
وقتی که فاطمهی زهرا (سلام اللّه علیها) به همسری علیابنابیطالب درمیآید، این به این معنا نیست که علیّبنابیطالب حالا [باید] یک بخشی از نیروی خود را که جز در راه خدا مصرف نمیشد و جز برای خدا به کار نمیرفت، اختصاص بدهد به یک موجودی در برابر خدا، به نام همسر؛ نه، بلکه به این معنا است که این نیرویی را که تا کنون در راه خدا مصرف میکرده، باز هم همچنان در راه خدا مصرف کند، منتها با کمک یک انسان پویندهی جویندهی دیگری که او نیز برای خدا و در راه خدا است و او نیز همهی انرژیهای خود را در راه خدا مصرف میکرده؛ تا ضریب این دو جریان فردی، یک جریان جمعیِ با کاربرد بیشتر را به وجود بیاورد. لذا علیّبنابیطالب بعد از ازدواج با فاطمهی زهرا (سلام اللّه علیها) یک سرباز سلحشورتر است، یک انسان پویندهتر است؛ و دلیلش هم همین است که به نیروی او نیروی دیگری منضَم(۷) شده و موجودی مثل خود او، نیاز او را و خلأهای وجود او را که ممکن بود او را از کار و از راه و از حرکت و از پویش باز بدارد تأمین میکند و این خلأها را پر میکند و موجب میشود که هیچ بخشی از این انرژیِ متراکم هدر نرود و همه در راه خدا بهتر و بیشتر و با شتاب بیشتری مصرف بشود. مسئلهی فرزند و کودک هم همین است؛ فرزند و کودک با دید اسلامی، یک وسیلهای برای حرکت باید باشد، یک مایهای برای پرش بیشتر باید باشد، نه یک لنگری بر پای انسان، نه یک سنگی که انسان را از پرواز که هیچ، از حرکت معمولی خود هم باز بدارد. و این هم با این دریافت و تلقّی امکانپذیر است که انسان بداند که آنچه به او داده شده است به عنوان فرزند، امانتی است از سوی خدا، امانتی است که او باید این امانت را در جهت هدف و غایت آفرینشش، به اندازهی امکان و مقدور بسازد؛ مرغ بی پر و بالی است که پدر و مادر باید او را تحت تربیتِ توأم با عطوفتِ خود، کمک کنند تا بال و پر بیاراید(۸) و بتواند آن پرواز بلنداوج را انجام بدهد؛ با این دید باید نگاه کرد. کبوتربچّهی عاجلی(۹) است که اگر به او دلبسته هستیم، نباید بکوشیم که برای همیشه، با بریدن بال او، با کندن بال او، با بستن پای او، او را در خانهی خودمان و در قفس خودمان نگه داریم. کمک به او و خدمت به او این است که او را در جهت طبیعی خودش، در آن راهی که برای آن است مدد بدهیم و کمک کنیم؛ آب و دانه دادن برای این منظور است. میبینید که اگر ما با این دید به همسر و به فرزند نگاه کنیم، بسیاری از اشتباهنگریها و سطحینگریها و اشکالات کار ما به خودی خود برطرف میشود.
و این مطلب، بار دیگر ما را به این حقیقت متوجّه میسازد و به اعتقاد به این حقیقت وادار میکند که با اینکه روزگار، روزگار تجلّی فرهنگهای برخاستهی از بینشهای دقیق انسانی است و روزگاری است که در بازار افکار جهانی، هیچ متاعی پُررونقتر از یک فکر درست، یک فکر راهنما، یک فکری که از متن حقیقت و وجود و ذات انسان برخاسته باشد نیست، در عین حال ما برای فهمیدن افکار اسلامی و بینش اسلامی -که این بینش با توجّه به طبیعت و فطرت انسان ارائه شده و عرضه شده- هنوز آن چنان که باید، کاری و تلاشی نکردهایم و بسیاری از مسائل اسلامی هنوز برای ما روشن نیست.
به هر صورت، از این فرصت باید استفاده کرد -منظورم فرصتِ این محفل است- برای این منظور که به خودمان بقبولانیم که ازدواج را و تشکیل خانواده را و تولید فرزند را و زندگی با همسر را و تربیت فرزند را قدمها و گامهای ضروری و لازمی بدانیم در راه پیشرفت به سوی آن سرمنزلی که هدف و مقصود از حیات ما است؛ به این چشم نگاه کنیم به این گونه رسوم و سنّتها؛ که البتّه در بخش بزرگی از جامعهی ما متأسّفانه مسائل به این شکل مطرح نیست؛ هنوز ازدواج شکل تجارت دارد و مراسم ازدواج شکل خودنماییهای خیلی پست و بیارزش را دارد، و هنوز مسئلهی تشکیل خانواده فراتر از اشباع یک غریزهی حیوانی و یا چیزی در همین حدود نیست، و به عنوان یک ابزار، به عنوان یک وسیله، برای حرکت و سیر تکاملیِ انسان به حساب نمیآید؛ این، واقعیّت تلخ پیرامون ما است. [پس] در آن حدّی که برای ما امکانپذیر است بایستی کمک بگیریم از بینش اسلامی و از طرز تعلیم و آموزشی که اسلام در این زمینهها برای ما دارد. در همین حوزههای کوچک، در همین گوشههای بظاهر بیاهمّیّت از زندگی، این نوع پایبندیها میتواند بسیار ثمربخش باشد.
به هر صورت در همین چند جمله مطلب را خلاصه کردم و اکتفا میکنم به همین مقداری که صحبت شد. امیدوارم که دلهای ما با معارف اسلامی و با شناختهای اسلامی بیش از پیش روشن بشود؛ و امیدوارم که دعای عبادالرّحمن در مورد ما هم مستجاب بشود؛ و فرزندان ما و همسران ما در دنیا و آخرت مایهی فروغ چشم و دل ما باشند. امیدوارم که این گفتهها در شنونده اثرهای سازندهای داشته باشد، و براستی کوشش بشود که در واقع آن چنانی که میگوییم باشیم.
۱) سورهی فرقان، آیهی ۶۳؛ «و بندگان خدای رحمان کسانیاند که روی زمین بنرمی گام برمیدارند و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند بملایمت پاسخ میدهند.»
طبقه بندی موضوعی
- نرم افزارهای سایت شهدای نیاک (۱۲)
- بخش خبری (۶۹۳)
- زندگینامه شهدای نیاک (۱۲۹)
- رهبری انقلاب (۴۷۶)
- مناسبت های مدهبی (۷۱)
- شهادت اهل بیت ع (۳۴)
- کتابخانه اسلامی (۱۳)
- میلاداهل بیت ع (۱۲)
- حجاب وپوشش اسلامی (۶)
- بانک صوت وتصویر (۶۰)
- جشنواره های شهدای نیاک (۲۱)
- سبک زندگی (۳۰)
- ویژه نامه شهدا (۲۶)
- بانک فیلم (۵۷)
- قرآن وحدیث (۵)
- نمآهنگ (۳۲)
- امام خمینی ره (۱۷)
- ویژه نامه مذهبی (۸)
- دعا وادعیه (۳)
- جنگ ودفاع مقدس (۴۶)
- محرم وامام حسین ع (۱۶)
- معرفی کتاب (۱)
- وصیت نامه شهدای نیاک (۷)
- زندگی به سبک شهدا (۷۶)
- بسیج (۴)
- شهیدسلیمانی (۱۹)
- کلیپ یادمان شهدای نیاک (۱۸)
- سبک زندگی غربی (۱)
- ماه مبارک رمضان (۴)
آخرين مطالب
-
-
حضرت فاطمه (س) بهترین الگوی زن مسلمان در سبک زندگی اسلامی
جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳ -
-
ذکر مصائب حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها
جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳ -
خط حزبالله ۴۷۰ | سیزده ماه پس از طوفان
جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳ -
امام خامنهای: مشکلات منطقه ناشی از حضور آمریکاییها و برخی کشورهای اروپایی است
چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۳ -
سرلشکر باقری: ۳ پایگاه نظامی اصلی اسرائیل هدف قرار گرفت
چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۳ -
-
امام خامنهای: سرنوشت منطقه را حزبالله رقم خواهد زد
شنبه ۷ مهر ۱۴۰۳ -
حزب الله از شهادت سید حسن نصرالله خبر داد
شنبه ۷ مهر ۱۴۰۳
پربازديدها
-
۷۹۶۵ -
۴۳۷۱ -
۲۵۷۰ -
۲۳۹۷ -
۲۴۰۶ -
۲۱۱۷ -
۲۳۵۰ -
۲۳۲۲ -
۲۱۱۸ -
۲۱۵۱