جمعه, ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، ۰۲:۰۴ ب.ظ

درباره سايت

پایگاه فرهنگی،مذهبی شهدای نیاک

سایت شهدای نیاک مرجع نرم افزارهای مذهبی ومقالات،بیانات رهبری،زندگینامه شهدا،کتاب های مذهبی،صوت وتصویر،جشنواره های شهدای نیاک،مداحی مناسبت های مذهبی،بانک صوت وتصویر،آرشیوفیلم های مذهبی،کلیپ های مذهبی،سخنرانی علما،خبرهای سیاسی،اجتماعی،فرهنگی مذهبی،نظامی،کتابخانه،نرم افزارهای قرآنی،امام خمینی ره،ویژه نامه مذهبی،کودک ونوجوان،محرم،ماه مبارک رمضان،عاشورا و تاسوعا حسینی،امربه معروف ونهی از منکر،حجاب عفاف،سبک زندگی اسلامی

بایگانی

محبوب ترين ها

پيوندها

مداحان وشعرا

شخصیت های سیاسی ونظامی

شبکه های اجتماعی

۶۸۱ مطلب با موضوع «بخش خبری» ثبت شده است

شخصیت و جهاد بزرگ حضرت زینب کبری (س) در بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: عظمت زنانه، عزت مجاهدانه

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

شخصیت و جهاد بزرگ حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) در بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: عظمت زنانه، عزت مجاهدانه

در عاشورا، در حادثه‌ی کربلا، خون بر شمشیر پیروز شد - که واقعاً پیروز شد - عامل این پیروزی، حضرت زینب بود... این حادثه نشان داد که زن در حاشیه‌ی تاریخ نیست؛ زن در متن حوادث مهم تاریخی قرار دارد.» ۱۳۸۹/۰۲/۰۱ 
رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره‌ی حضرت زینب (سلام اللَّه علیها) این شخصیت برجسته‌ی اسلام و تشیع سخنان زیادی را مطرح کرده و ابعاد مختلف شخصیت و مجاهدت ایشان را تبیین نموده‌اند. بخش زن، خانواده‌ و سبک زندگی (ریحانه) پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در متن زیر گزیده‌ای از بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را در اینباره بازخوانی می‌کند:

 
* ناجی تاریخ
حضرت زینب، آن کسی است که از لحظه شهادت امام حسین، این بار امانت را بر دوش گرفت و شجاعانه و با کمال اقتدار؛ آن‌چنان که شایسته دختر امیرالمؤمنین است، در این راه حرکت کرد. اینها توانستند اسلام را جاودانه کنند و دین مردم را حفظ نمایند. ماجرای امام حسین، نجاتبخشىِ یک ملت نبود، نجاتبخشىِ یک امّت نبود؛ نجاتبخشی یک تاریخ بود. امام حسین، خواهرش زینب و اصحاب و دوستانش، با این حرکت، تاریخ را نجات دادند. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸.

* مقامِ غیرقابل توصیف
زینب (سلام اللَّه علیها)، هم در حرکت به سمت کربلا، همراه امام حسین؛ هم در حادثه‌ی روز عاشورا، آن سختیها و آن محنتها؛ هم در حادثه‌ی بعد از شهادت حسین‌بن‌علی (علیه‌السّلام)، بی سرپناهی این مجموعه‌ی به جا مانده‌ی کودک و زن، به عنوان یک ولىّ الهی آنچنان درخشید که نظیر او را نمیشود پیدا کرد؛ در طول تاریخ نمیشود نظیری برای این پیدا کرد. بعد هم در حوادث پیدرپی، در دوران اسارت زینب، در کوفه، در شام، تا این روزها که روز پایان آن حوادث است و شروع یک سرآغاز دیگری است برای حرکت اسلامی و پیشرفت تفکر اسلامی و پیش بردن جامعه‌ی اسلامی. برای خاطر همین مجاهدت بزرگ، زینب کبری (سلام اللَّه علیها) در نزد خداوند متعال یک مقامی یافته است که برای ما قابل توصیف نیست. ۱۳۸۸/۱۱/۱۹

* معلّم رفتار اسلامیِ زن
زینب کبری سلام‌الله علیها، نقش همسر، نقش مادر و نقش یک زن برجسته و ممتاز در خاندان پیغمبر را، در مدینه به بهترین وجه ایفاد کرده است. شخصیت آن بزرگوار در مدینه - قبل از حادثه‌ی کربلا - یک شخصیت برجسته و معروف و ممتاز بوده است. همچنان‌که بعد از حادثه‌ی کربلا هم - منهای آن مدّت کوتاهِ مربوط به شام و قضایای کربلا - باز نقش آن بزرگوار، یک نقش خیلی برجسته و ممتاز است. اگر فرض می‌کردیم که حادثه‌ی کربلا اصلاً نبود - که ما آنچه درباره‌ی زینب کبری سلام‌الله علیها می‌گوییم و می‌شنویم مربوط به ماجرای کربلاست - باز زینب کبری سلام‌الله علیها، یک شخصیت برجسته، یک انسان بزرگ و یک زن قابل تبعیّت و پیروی محسوب می‌شد. از لحاظ علمی، از لحاظ تقوا، از لحاظ پاکدامنی و طهارت، از لحاظ برجستگی اخلاقی، از جهت محور بودن برای همه‌ی کسانی که به مسائل معنوی و اخلاقی و دینی توجّهی دارند و از جهات گوناگون، یک استاد، معلّم معنویّت، معلّم اخلاق و معلّم رفتار اسلامیِ زن محسوب می‌شد. ۱۳۷۴/۰۷/۱۲.

* الگوی مردان و زنان بزرگ عالم
خطبه‌ی فراموش نشدنی زینب کبری در بازار کوفه یک حرف زدن معمولی نیست... اینجور نبود که یک عده مستمع جلوی حضرت زینب نشسته باشند، گوش فرا داده باشند، او هم مثل یک خطیبی برای اینها خطبه بخواند؛ نه، یک عده دشمن، نیزه‌داران دشمن دور و برشان را گرفته‌اند؛ یک عده هم مردم مختلف‌الحال حضور داشتند؛ همانهائی که مسلم را به دست ابن‌زیاد دادند، همانهائی که به امام حسین نامه نوشتند و تخلف کردند، همانهائی که آن روزی که باید با ابن‌زیاد در میافتادند، توی خانه‌هایشان مخفی شدند - اینها بودند توی بازار کوفه - یک عده هم کسانی بودند که ضعف نفس نشان دادند، حالا هم نگاه میکنند، دختر امیرالمؤمنین را میبینند، گریه میکنند. حضرت زینب کبری با این عده‌ی ناهمگون و غیر قابل اعتماد مواجه است، اما اینجور محکم حرف میزند. او زن تاریخ است؛ این زن، دیگر ضعیفه نیست. نمیشود زن را ضعیفه دانست. این جوهر زنانه‌ی مؤمن، اینجور خودش را در شرائط دشوار نشان میدهد. این زن است که الگوست؛ الگو برای همه‌ی مردان بزرگ عالم و زنان بزرگ عالم. ۱۳۸۹/۰۲/۰۱

* عظمت زنانه
زینب کبری شور عاطفه‌ی زنانه را همراه کرده است با عظمت و استقرار و متانت قلب یک انسان مؤمن، و زبان صریح و روشن یک مجاهد فی‌سبیل‌اللَّه، و زلال معرفتی که از زبان و دل او بیرون می تراود و شنوندگان و حاضران را مبهوت می کند. عظمت زنانه‌اش، بزرگان دروغین ظاهری را در مقابل او حقیر و کوچک می کند. عظمت زنانه، یعنی این؛ یعنی مخلوطی از شور و عاطفه‌ی انسانی، که در هیچ مردی نمی‌توان این عاطفه‌ی شورانگیز را سراغ داد؛ همراه با متانت شخصیت و استواری روح که همه‌ی حوادث بزرگ و خطیر را در خود هضم می کند و روی آتش‌های گداخته، شجاعانه قدم می گذارد و عبور می‌کند؛ در عین حال، درس می‌دهد و مردم را آگاهی می‌بخشد؛ در عین حال، امام زمان خود - یعنی امام سجاد - را مانند یک مادر مهربان آرامش و تسلا می‌بخشد؛ در عین حال، با کودکان برادر و بچه‌های پدر از دست داده‌ی آن حادثه‌ی عظیم، در میان آن طوفان شدید، مثل سد مستحکمی برای آنها امنیت و آرامش و تسلا ایجاد می‌کند. بنابراین زینب کبری (سلام‌اللَّه‌علیها) یک شخصیت همه‌جانبه بود. اسلام زن را به این طرف سوق می دهد. ۱۳۸۴/۰۳/۲۵

* نمونه کاملِ زن مسلمان
زینب کبری(سلام‌اللَّه‌علیها) یک نمونه‌ی کامل از زن مسلمان است؛ یعنی الگویی که اسلام برای تربیت زنان، آن را در مقابل چشم مردم دنیا قرار داده است. زینب کبری دارای شخصیت چند بُعدی است؛ دانا و خبیر و دارای معرفت والا و یک انسان برجسته است که هر کس با آن بزرگوار مواجه می شود، در مقابل عظمتِ دانایی و روحی و معرفت او احساس خضوع می کند. شاید مهم‌ترین بُعدی که شخصیت زن اسلامی می تواند آن را در مقابل چشم همه قرار دهد - تأثیری که از اسلام پذیرفته - این بُعد است. شخصیت زن اسلامی به برکت ایمان و دل سپردن به رحمت و عظمت الهی، آن‌چنان سعه و عظمتی پیدا می‌کند که حوادث بزرگ در مقابل او، حقیر و ناچیز می شود. در زندگی زینب کبری، این بُعد از همه بارزتر و برجسته‌تر است. ۱۳۸۴/۰۳/۲۵

* انتخاب‌هایِ زینب کبری (سلام اللَّه علیها)
ارزش و عظمت زینب کبری، به خاطر موضع و حرکت عظیم انسانی و اسلامی او بر اساس تکلیف الهی است. کار او، تصمیم او، نوع حرکت او، به او این‌طور عظمت بخشید. هر کس چنین کاری بکند، ولو دختر امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) هم نباشد، عظمت پیدا می کند. بخش عمده‌ی این عظمت از این‌جاست که اولاً موقعیت را شناخت؛ هم موقعیت قبل از رفتن امام حسین (علیه‌السّلام) به کربلا، هم موقعیت لحظات بحرانی روز عاشورا، هم موقعیت حوادث کشنده‌ی بعد از شهادت امام حسین را؛ و ثانیاً طبق هر موقعیت، یک انتخاب کرد. این انتخاب‌ها زینب را ساخت. ۲۲/۰۸/۱۳۷۰    

* اوجِ موقعیت‌شناسی
قبل از حرکت به کربلا، بزرگانی مثل ابن‌عباس و ابن‌جعفر و چهره‌های نامدار صدر اسلام، که ادعای فقاهت و شهامت و ریاست و آقازادگی و امثال این ها را داشتند، گیج شدند و نفهمیدند چه‌کار باید بکنند؛ ولی زینب کبری گیج نشد و فهمید که باید این راه را برود و امام خود را تنها نگذارد؛ و رفت. نه این‌که نمی فهمید راه سختی است؛ او بهتر از دیگران حس می کرد. او یک زن بود؛ زنی که برای مأموریت، از شوهر و خانواده‌اش جدا می‌شود؛ و به همین دلیل هم بود که بچه‌های خردسال و نوباوگان خود را هم به همراه برد؛ حس می کرد که حادثه چگونه است. در آن ساعت های بحرانی که قوی ترین انسان ها نمی توانند بفهمند چه باید بکنند، او فهمید و امام خود را پشتیبانی کرد و او را برای شهید شدن تجهیز نمود. بعد از شهادت حسین‌بن‌علی هم که دنیا ظلمانی شد و دلها و جان ها و آفاق عالم تاریک گردید، این زن بزرگ یک نوری شد و درخشید. زینب به جایی رسید که فقط والاترین انسان های تاریخ بشریت یعنی پیامبران می توانند به آن‌جا برسند. ۱۳۷۰/۰۸/۲۲

* همه چیز فدایِ انجام تکلیف
زینب کبری سلام‌الله علیها ناگهان در مقابل یک تکلیفِ بزرگِ آنی و خطرناک قرار گرفت که آن عبارت بود از رفتن به سمت کربلا. همه چیز تحت‌الشّعاع این قضیه قرار گرفت... در حالی که زینب کبری سلام‌الله علیها، رهبر این حرکت هم نبود. اما رهبر آن حرکت از او خواست و او هم بی‌قید و شرط، اطاعت کرد: تصمیم گرفت، به راه افتاد، و همه چیز -حتّی خانواده - را رها کرد. عجیب این است! حضرت زینب، خانه و شوهر و زندگی و همه چیز را برای انجام این تکلیف بزرگ و فداکارانه که حیات اسلام به آن وابسته بود و بایستی انجام می‌گرفت، رها کرد. این ها، آن شاخص های برجسته‌اند. ۱۳۷۴/۰۷/۱۲.

* دو حرکتِ زینب کبری (علیهاالسّلام)
حادثه‌ى عاشوراى حسینى را هم ستمگران و ظالمان میخواستند نگذارند باقى بماند، زینب کبرا (سلام‌الله‌علیها) نگذاشت. دو حرکت عمّه‌ى ما - زینب کبری (علیهاالسّلام) - انجام داد: یک حرکت، حرکت اسارت بود به کوفه و شام و آن روشنگرى‌ها و آن بیانات که مایه‌ى افشاى حقایق شد؛ یک حرکت دیگر، آمدن به زیارت کربلا در اربعین بود؛ حالا اربعین اوّل یا دوّم یا هرچه. این حرکت به معناى این است که نباید اجازه داد که انگیزه‌هاى خباثت‌آلودى که قصد دارند مقاطع عزیز و اثرگذار و مهم را از یادها ببرند، موفّق بشوند. ۱۳۹۳/۱۰/۱۷

* حماسه‌ی زینبی
حماسه‌ی زینب کبری (سلام الله علیها) است که مکمّل حماسه‌ی عاشورا است؛ بلکه به یک معنا حماسه‌ای که بی‌بی زینب کبری (سلام الله علیها) به‌وجود آورد، احیاکننده و نگه‌دارنده‌ی حماسه‌ی عاشورا شد. عظمت کار زینب کبری (علیهاالسّلام) را نمی‌شود در مقایسه‌ی با بقیّه‌ی حوادث بزرگ تاریخ سنجید؛ باید آن را در مقایسه‌ی با خود حادثه‌ی عاشورا سنجید؛ و انصافاً این دو عِدل یکدیگرند. این انسان باعظمت، این بانوی بزرگ اسلام بلکه بشریّت، توانست در مقابل کوه سنگین مصائب، قامت خود را استوار و برافراشته نگه‌دارد؛ حتّی لرزشی هم در صدای این بانوی بزرگ از این‌همه حادثه پدید نیامد؛ هم در مواجهه‌ی با دشمنان، هم در مواجهه‌ی با مصیبت و حوادث تلخ، مثل یک قلّه‌ی سرافراز استواری ایستاد؛ درس شد، الگو شد، پیشوا شد، پیشرو شد. در بازار کوفه، در حال اسارت، آن خطبه‌ی شگفت‌آور را ایراد کرد: «یا اَهلَ‌الکوفَةِ یا اَهلَ الخَتلِ و الغَدرِ اَ تَبکونَ، اَلا فَلا رَقأَتِ العَبرَةُ وَ لاهَدَأَتِ الزَّفرَةُ اِنَّما مَثَلُکُم کَمَثَلِ التِی نَقَضَت غَزلَها مِن بَعدِ قُوَّةٍ اَنکاثاً» تا آخر؛ لفظ مثل پولادْ محکم، معنا مثل آبِ روان تا اعماق جان ها می‌نشیند. در آن‌چنان وضعیّتی زینب کبری مثل خود امیرالمؤمنین حرف زد؛ تکان داد دل ها را، جان ها را و تاریخ را؛ این سخن ماند در تاریخ؛ این در مقابل مردم در محمل اسارت. بعد هم، هم در مقابل ابن‌زیاد در کوفه، هم چند هفته بعد در مقابل یزید در شام، با آن‌چنان قدرتی سخن گفت که، هم دشمن را تحقیر کرد، هم سختی‌هایی را که دشمن تحمیل کرده بود، تحقیر کرد. شما می خواهید خاندان پیغمبر را به خیال باطل خودتان مغلوب کنید، منکوب کنید، ذلیل کنید؟ لِلّهِ العِزَّةُ وَ لِرَسولِهِ وَ لِلمُؤِمنین. مجسّمه‌ی عزّت است زینب کبری، همچنان‌که حسین بن علی (علیه‌السّلام) در کربلا، در روز عاشورا مجسّمه‌ی عزّت بود. ۱۳۹۲/۰۸/۲۹

* خطبه فراموش‌نشدنی
آنچه که از بیانات زینب کبری باقی مانده است و امروز در دسترس ماست، عظمت حرکت زینب کبری را نشان میدهد. خطبه‌ی فراموش نشدنی زینب کبری در بازار کوفه یک حرف زدن معمولی نیست، اظهارنظر معمولی یک شخصیت بزرگ نیست؛ یک تحلیل عظیم از وضع جامعه‌ی اسلامی در آن دوره است که با زیباترین کلمات و با عمیق‌ترین و غنیترین مفاهیم در آن شرائط بیان شده است... «یا اهل الکوفه، یا اهل الغدر و الختل»؛ ای خدعه‌گرها، ای کسانی که تظاهر کردید! شاید خودتان باور هم کردید که دنباله‌رو اسلام و اهل‌بیت هستید؛ اما در امتحان اینجور کم آوردید، در فتنه اینجور کوری نشان دادید. «هل فیکم الّا الصّلف و العجب و الشّنف و الکذب و ملق الاماء و غمز الاعداء»؛ شما رفتارتان، زبانتان با دلتان یکسان نبود. به خودتان مغرور شدید، خیال کردید ایمان دارید، خیال کردید همچنان انقلابی هستید، خیال کردید همچنان پیرو امیرالمؤمنین هستید؛ در حالی که واقع قضیه این نبود. نتوانستید از عهده‌ی مقابله‌ی با فتنه بربیائید، نتوانستید خودتان را نجات دهید. «مثلکم کمثل الّتی نقضت غزلها من بعد قوّة انکاثا»؛ مثل آن کسی شُدید که پشم را میریسد، تبدیل به نخ میکند، بعد نخها را دوباره باز میکند، تبدیل میکند به همان پشم یا پنبه‌ی نریسیده. با بیبصیرتی، با نشناختن فضا، با تشخیص ندادن حق و باطل، کرده‌های خودتان را، گذشته‌ی خودتان را باطل کردید. ظاهر، ظاهر ایمان، دهان پر از ادعای انقلابیگری؛ اما باطن، باطن پوک، باطن بیمقاومت در مقابل بادهای مخالف. این، آسیب‌شناسی است. ۱۳۸۹/۰۲/۰۱

* ما رأیت الّا جمیلا
یک مقایسه‌ی کوتاه بین زینب کبری و بین همسر فرعون، عظمت مقام زینب کبری را نشان میدهد. در قرآن کریم، زن فرعون نمونه‌ی ایمان شناخته شده است، برای مرد و زن در طول زمان تا آخر دنیا... در روز عاشورا زینب کبری این همه عزیزان را در مقابل چشم خود دید که به قربانگاه رفته‌اند و شهید شده‌اند: حسین‌بن‌علی (علیه‌السّلام) - سیدالشهداء - را دید، عباس را دید، علی اکبر را دید، قاسم را دید، فرزندان خودش را دید، دیگرِ برادران را دید. بعد از شهادت، آن همه محنتها را دید: تهاجم دشمن را، هتک احترام را، مسئولیت حفظ کودکان را، زنان را. عظمت این مصیبتها را مگر میشود مقایسه کرد با مصائب جسمانی؟ اما در مقابل همه‌ی این مصائب، زینب به پروردگار عالم عرض نکرد: «ربّ نجّنی»؛ نگفت پروردگارا! من را نجات بده. در روز عاشورا عرض کرد: پروردگارا! از ما قبول کن. بدن پاره پاره‌ی برادرش در مقابل دست، در مقابل چشم؛ دل به سمت پروردگار عالم، عرض میکند: پروردگارا! این قربانی را از ما قبول کن. وقتی از او سؤال میشود که چگونه دیدی؟ میفرماید: «ما رأیت الّا جمیلا». این همه مصیبت در چشم زینب کبری زیباست؛ چون از سوی خداست، چون برای اوست، چون در راه اوست، در راه اعلای کلمه‌ی اوست. ببینید این مقام، مقام چنین صبری، چنین دلدادگی نسبت به حق و حقیقت، چقدر متفاوت است با آن مقامی که قرآن کریم از جناب آسیه نقل میکند. این، عظمت مقام زینب را نشان میدهد. ۱۳۸۸/۱۱/۱۹

* تحقیرِ ستمگران با عظمت معنوی
حادثه‌ای مثل روز عاشورا نمی‌تواند زینب کبری را خُرد کند. شکوه و حشمت ظاهری دستگاه ستمگر جباری مثل یزید و عبیداللَّه‌بن‌زیاد نمی تواند زینب کبری را تحقیر کند. زینب کبری در مدینه - که محل استقرار شخصیت باعظمت اوست - و در کربلا - که کانون محنت های اوست - و در کاخ جبارانی مثل یزید و عبیداللَّه‌بن‌زیاد، همان عظمت و شکوه معنوی را با خود حفظ می کند و شخصیت‌های دیگر در مقابل او تحقیر می شوند. یزید و عبیداللَّه‌بن‌زیاد - این مغروران ستمگر زمان خود - در مقابل این زنِ اسیر و دست‌بسته، تحقیر می شوند. ۱۳۸۴/۰۳/۲۵

* عامل پیروزیِ در حادثه کربلا
در عاشورا، در حادثه‌ی کربلا، خون بر شمشیر پیروز شد - که واقعاً پیروز شد - عامل این پیروزی، حضرت زینب بود؛ والّا خون در کربلا تمام شد. حادثه‌ی نظامی با شکست ظاهری نیروهای حق در عرصه‌ی عاشورا به پایان رسید؛ اما آن چیزی که موجب شد این شکست نظامىِ ظاهری، تبدیل به یک پیروزی قطعىِ دائمی شود، عبارت بود از منش زینب کبری؛ نقشی که حضرت زینب بر عهده گرفت؛ این خیلی چیز مهمی است. این حادثه نشان داد که زن در حاشیه‌ی تاریخ نیست؛ زن در متن حوادث مهم تاریخی قرار دارد. قرآن هم در موارد متعددی به این نکته ناطق است؛ لیکن این مربوط به تاریخ نزدیک است، مربوط به امم گذشته نیست؛ یک حادثه‌ی زنده و ملموس است که انسان زینب کبری را مشاهده میکند که با یک عظمت خیره‌کننده و درخشنده‌ای در عرصه ظاهر میشود؛ کاری میکند که دشمنی که به حسب ظاهر در کارزار نظامی پیروز شده است و مخالفین خود را قلع و قمع کرده است و بر تخت پیروزی تکیه زده است، در مقر قدرت خود، در کاخ ریاست خود، تحقیر و ذلیل شود؛ داغ ننگ ابدی را به پیشانی او میزند و پیروزی او را تبدیل میکند به یک شکست؛ این کارِ زینب کبری است. زینب (سلام اللَّه علیها) نشان داد که میتوان حجب و عفاف زنانه را تبدیل کرد به عزت مجاهدانه، به یک جهاد بزرگ. ۱۳۸۹/۰۲/۰۱

* حراست از روح کلّی اسلام
تلاش حضرت زینب سلام‌اللَّه‌علیها فقط این نیست که از امام بیماری در کربلا حراست و پرستاری کرده است. حضرت زینب از روح کلّی اسلام و جامعه آن روز مسلمین پرستاری کرد؛ پرستاری بزرگ او آن‌جاست. حضرت زینب در مقابل یک دنیا بدی، ظلم، بی‌انصافی، حیوان‌صفتی و قساوت، یک تنه ایستاد. و با این ایستادگی، توانست از روح کلّی اسلام حراست و پرستاری کند. همچنان که می گوییم امام حسین علیه‌السّلام اسلام را حفظ کرد، می توانیم دقیقاً ادّعا کنیم که حضرت زینب سلام‌اللَّه‌علیها هم با ایستادگی خود، اسلام را حفظ کرد. این ایستادگی، یک رمز و راز و یک عامل اصلی است. ۱۳۸۰/۰۵/۰۳

* الگوی اسلامیِ تربیت
اگر جامعه اسلامی بتواند زنان را با الگوی اسلامی تربیت کند - یعنی الگوی زهرایی، الگوی زینبی، زنان بزرگ، زنان باعظمت، زنانی که می توانند دنیا و تاریخی را تحت تأثیر خود قرار دهند - آن وقت زن به مقام شامخِ حقیقی خود نائل آمده است. اگر زن در جامعه بتواند به علم و معرفت و کمالات معنوی و اخلاقی ای که خدای متعال و آیین الهی برای همه انسانها - چه مرد و چه زن - به طور یکسان در نظر گرفته است، برسد، تربیت فرزندان بهتر خواهد شد، محیط خانواده گرمتر و با صفاتر خواهد شد، جامعه پیشرفت بیشتری خواهد کرد و گره‌های زندگی آسانتر باز خواهد شد؛ یعنی زن و مرد خوشبخت خواهند شد. ۱۳۷۶/۰۷/۳۰

* حرکت زینبیِ ما...
زینب کبری از اولیاءالله است؛ عزّت او عزّت اسلام است؛ اسلام را عزیز کرد، قرآن را عزیز کرد. ما البتّه آن بلندپروازی را نداریم، آن همّت را نداریم که بخواهیم بگوییم رفتار این بانوی بزرگ الگوی ما است؛ ما کوچک‌تر از این حرف ها هستیم؛ امّا باید به‌هرحال حرکت ما در جهت حرکت زینبی باشد؛ باید همّت ما، عزّت اسلام و عزّت جامعه‌ی اسلامی و عزّت انسان باشد؛ همان‌که خدای متعال با احکام دینی و شرایعِ بر پیغمبران، مقرّر فرموده است. ۱۳۹۲/۰۸/۲۹

رهبر معظم انقلاب اسلامی:مردم، عامل پیروزی انقلاب اسلامی/ حادثه «۲۹ بهمن» موجب ثمردهی انقلاب شد

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

رهبر معظم انقلاب اسلامی:مردم، عامل پیروزی انقلاب اسلامی/ حادثه «۲۹ بهمن» موجب ثمردهی انقلاب شد

در آستانه سالروز قیام تاریخی مردم تبریز در ۲۹ بهمن سال ۱۳۵۶، رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (پنج‌شنبه) در ارتباط تصویری با جمعی از مردم آذربایجان، حرکت ۲۹ بهمن را زمینه‌ساز استمرار حرکت عظیم میدانی مردم و در نهایت پیروزی انقلاب خواندند و با برشمردن عوامل مؤثر در استمرار انقلاب اسلامی در چهار دهه گذشته و همچنین نیازهای امروز و فردای کشور، با اشاره به اقدام خودجوش و عظیم مردم در ۲۲ بهمن امسال گفتند: امسال مراسم ۲۲ بهمن واقعاً اعجاب برانگیز و تحسین برانگیز بود زیرا به رغم ویروس کرونا و مشکلات معیشتی و انبوه دروغ پراکنی رسانه‌ای بیگانگان، حضور مردم در اکثر شهرها و مناطق کشور نسبت به سال قبل افزایشی چشمگیر داشت.

رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار، ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ را روز درخشش تبریز دانستند و با تأکید بر اینکه حرکت و ابتکار مردم تبریز در این روز موجب شکل‌گیری سنتِ چهلم‌گیری و استمرار مبارزه ملت و ثمردهی انقلاب شد، افزودند: این انقلاب با تفنگ و سیاسی کاری و حزب‌بازی به پیروزی نرسید بلکه عامل اصلی پیروزی انقلاب حضور میدانی مردم بود و مردم تبریز با ابتکار خود پایه‌گذار استمرار این حرکت میدانی شدند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای موضوع استمرار انقلاب و حرکت انقلابی را از اصول اساسیِ مکتب امام برشمردند و خاطرنشان کردند: امام بزرگوار بعد از پیروزی انقلاب، تمام همت خود را بر استمرار حرکت انقلاب معطوف کردند و نمونه بارز آن تدبیر امام در دفاع مقدس بود که ایشان از یک جنگ تحمیل‌شده به ملت، وسیله‌ای برای اقتدار ملی و اعتبار بین المللی به‌وجود آوردند.

ایشان استمرار انقلاب و حرکت انقلابی بر اساس سیره امام را یکی از مهمترین مقوله‌های جذاب برای امروز و فردای کشور دانستند و سپس به تبیین مفهوم و مصادیق استمرار انقلاب پرداختند.

رهبر انقلاب اسلامی، با تأکید بر اینکه استمرار انقلاب به معنای در نظر داشتن اهداف و آرمانها و تأمین نیازهای کوتاه‌مدت و بلندمدت برای رسیدن به این اهداف است، گفتند: هدفهای انقلاب عبارتند از پیشرفت واقعی و همه‌جانبه مادی و معنوی، تحقق عدالت اجتماعی، اقتدار کشور، تشکیل جامعه اسلامی و در نهایت شکل‌گیری تمدن بزرگ و نوین اسلامی.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سپس به برخی مصادیق که زمینه‌ساز استمرار انقلاب و رسیدن به اهداف هستند و همه باید در حد توان خود آنها را انجام دهند، اشاره کردند و افزودند: تلاش دانشمندان و پژوهشگران، تلاش علمای حوزه و دانشگاه، فعالیت کارآفرین و کارگر، کوشش جوانِ دانش پژوه در دانشگاه و حوزه، فعالان عرصه خدمات اجتماعی، فعالان میدانی کمک‌های مؤمنانه، فعالان حوزه دفاع نظامی، فعالان جهاد تبیین، کارکنان خدوم حکومتی، روشنگری‌های روشنگران سیاسی در رسانه های مختلف و فضای مجازی و بویژه در رسانه ملی، کمک به مراکز مقاومت در منطقه و دنیای اسلام، و کسانی که آماده حضور در میدان‌های حوادث گوناگون همچون دفاع از حرم و یا ۹ دی هستند، همه اجزاء یک حرکت عمومی با نگاه به هدفهای بلند انقلاب هستند که زمینه‌ساز استمرار انقلاب می‌شوند.

ایشان برخی از این تلاش‌ها را مربوط به امروز و برخی را هم مربوط به آینده دانستند و با تأکید بر اینکه مردم عموماً حرکت و نیازهای امروز را تشخیص می‌دهند و سریع و هوشیارانه وارد میدان می‌شوند، گفتند: نمونه بارز این حرکتها دفاع مقدس است که با یک اشاره امام بزرگوار سیل جمعیت به سمت میدان‌های نبرد روانه می‌شد و در قضایای بعدی مانند دفاع از حرم، مقابله با ضدانقلاب و حضور حماسی در ۹ دی سال ۸۸ نیز این هوشمندیِ ملت واقعاً خیره‌کننده بود.

ایشان فعالیت‌های علمی را یکی دیگر از میادین حضور مؤثر ملی دانستند و افزودند: در قضیه کرونا جوانان دانشمند بلافاصله نیاز روز را تشخیص دادند و مشغول به کار شدند که نتیجه آن تولید انواع واکسن و بی‌نیاز شدن از دست دراز کردن مقابل دیگران شد و اگر این تولید ملی نبود، واکسن را نیز به ایران نمی‌دادند.

«حضور خودجوش و تحسین‌برانگیز مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال» نمونه اخیر از کارهای نقد و بزرگ ملت بود که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند و گفتند: مردم با وجود اینکه در محاصره انواع مشکلات مانند کرونا، مشکلات معیشتی، لجن‌پراکنی‌های بیگانگان و متأسفانه کمک بعضی عناصر داخلی به آن لجن‌پراکنی‌ها قرار داشتند، این راهپیمایی عظیم را به‌گونه‌ای انجام دادند که بر اساس گزارش‌های معتبر جمعیت در اغلب استانها بیش از سال گذشته بود.

ایشان در کنار نیازهای نقد و فعلی کشور، توجه به نیازهای آینده را نیز بسیار مهم دانستند و تأکید کردند: اگر امروز به فکر نیازهای اساسی آینده مانند «تربیت دانشمند و محقق و تقویت نهضت علمی» و «فرزندآوری، تکثیر نسل و تأمین عنصر لازم برای پیشرفت کشور یعنی جوانان» نباشیم، ۲۰ سال دیگر دچار مشکل خواهیم شد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای «انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای» را از دیگر نیازهای اساسیِ آینده خواندند و گفتند: علت تکیه جبهه دشمن بر روی مسئله هسته‌ای ایران و اِعمال تحریم‌های ظالمانه با وجود اطلاع آنها از استفاده صلح‌آمیز ما و بیان حرفهای مهمل مانند فاصله نزدیک ایران تا سلاح اتمی، جلوگیری از پیشرفت علمی کشور برای رفع نیاز آینده ایران است.

ایشان در بیان نمونه‌ای که کوتاهی و غفلت از آن موجب ایجاد مشکلاتی در سالهای بعد شد، به مسئله برجام اشاره کردند و گفتند: در قضایای برجام در سال‌های ۹۴ و ۹۵ ایراد و اعتراض بنده این بود که نکاتی باید در برجام رعایت می‌شد تا مشکلات بعدی پیش نیاید و در تذکرات هم مکرر آنها را گفتم اما بعضی از آن نکات مورد توجه قرار نگرفت و مشکلات بعدی که همه مشاهده می‌کنند پیش آمد. بنابراین نگاه به آینده مهم است.

ایشان در ادامه، فعالیت‌های پر شمار انجام‌شده در ۴ دهه گذشته را بسیار ثمربخش و موجب استمرار انقلاب دانستند و گفتند: نباید مشکلات نقد بر روی انبوه پیشرفتهای بزرگ غبار بنشاند.

رهبر انقلاب با اشاره به پیشرفت حیرت‌آور علمی در بخشهای مختلف و اذعان مراکز جهانی به سرعت رشد علمی ایران چندین برابر میانگین جهانی، خاطرنشان کردند: انقلاب همچنین موجب پیشرفت‌های شگفتی‌آور در زیرساختهای اساسی مانند راه‌سازی، سدسازی، آب‌رسانی، برق‌رسانی، و خدمات سلامت و پزشکی نیز شد که اگر انقلاب و حرکت جهادی نبود، قطعاً این پیشرفتها به‌دست نمی‌آمد.

ایشان با اشاره به قضاوت مراکز جهانی درباره بهبود شاخص‌های اقتصادی ایران پس از انقلاب گفتند: با وجود آنکه بنده در زمینه مسائل اقتصادی مانند عدالت اجتماعی، توزیع عادلانه ثروت و نابرخورداری طبقات ضعیف همواره انتقاد دارم اما حتی در مسئله اقتصاد نیز به گزارش مراکز اقتصادی معروف دنیا، پیشرفتهای بزرگی ایجاد شده است، ضمن اینکه در خودکفایی بسیاری از اقلام و افزایش اعتماد به نفس تولیدکننده داخلی پیشرفتهای مهمی داشته‌ایم.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: رسانه ملی در انعکاس دستاوردهای بخش تولید تکلیف بزرگی دارد که البته آنچنان که باید و شاید به آن عمل نشده است و این کار باید انجام شود.

رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: همه فعالان در بخشهای مختلف به تدوام انقلاب در این ۴۳ سال کمک کردند البته بعضی از غفلت‌ها، کم‌کاری‌ها و سوءنیتها نیز وجود داشته است که اگر نبود، وضع کشور بهتر بود.

ایشان علت این حجم از دشمنی‌ها علیه انقلاب را «زنده و زاینده بودن انقلاب» خواندند و افزودند: زنده بودن انقلاب یعنی دلبستگی عموم مردم و نسلهای جدید به آرمانهای انقلاب که اگر این دلبستگی و ایستادگی نبود، دشمن نیازی نداشت این همه خباثت به خرج دهد، بنابراین دشمنی‌ها به علت پایداری و وفاداری ملت به اهداف انقلاب است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، اظهارنظر بعضی از افراد مدعیِ دلبستگی به انقلاب مبنی بر دور شدن انقلاب از اهداف را صادقانه ندانستند و افزودند: کسانی که زندگی و مشی اشرافی دارند یا دم از تسلیم در مقابل استکبار و آمریکا می‌زنند، نمی‌توانند مدعی پایبندی و دلبستگی به انقلاب باشند چرا که شعار انقلاب حمایت از پابرهنگان و محرومان، و مقابله با استکبار است و بیان این حرفها از آن افراد قابل قبول نیست.

رهبر انقلاب، ایستادگی و مقاومت افتخارآفرین ملت ایران را نه تنها موجب پیشرفت کشور بلکه دارای تأثیرات مهم منطقه‌ای برشمردند و خاطرنشان کردند: مقاومت رو به رشد در منطقه، ابهت استکبار را در هم شکسته و زبان ملتها را در مقابل آمریکا گشوده است که باید این نعمت را با استمرار انقلاب، قدر بدانیم.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ادامه یک سفارش مهم به جوانان داشتند مبنی بر اینکه ببینید دشمن کدام نقطه را هدف گرفته است و شما در نقطه مقابل آن، حرکت و عمل کنید.

ایشان افزودند: دشمن امروز افکار عمومی به‌ویژه فکر و ذهن جوانها را هدف گرفته است تا با هزینه کردن میلیاردها دلار و با طراحی‌های مختلف در اتاق‌های فکرشان، بتوانند ملت ایران و به خصوص جوانان را از مسیر انقلاب برگردانند.

رهبر انقلاب اسلامی «فشار اقتصادی» و «عملیات رسانه‌ای» را دو ابزار اصلی استکبار برای جدا کردن مردم از نظام و دستکاری در فکر آنها برشمردند و گفتند: دروغ‌پردازی و تهمت‌زنی به ارکان انقلاب و مراکزی که در پیشرفت انقلاب تأثیر دارند، شیوه‌هایی است که در عملیات رسانه‌ای استفاده می‌شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، تهمت زنی به مجلس، شورای نگهبان، سپاه و شهید بزرگوار سردار سلیمانی را نمونه‌هایی از این لجن‌پراکنی‌ها خواندند و خاطرنشان کردند: آنها اگر از خشم مردم نمی‌ترسیدند، به امام هم تهمت می‌زدند اما جرأت این کار را ندارند.

ایشان با تأکید بر اینکه جوانها و ملت ایران باید در مقابل تهمت‌زنی و دروغ‌پردازی‌های رسانه‌ای و همچنین فشار اقتصادی بایستند، گفتند: راه مقابله با فشار اقتصادی، تلاش درونی و خنثی کردن تحریم‌ها است البته در کنار آن تلاش دیپلماسی نیز خوب است همچنانکه برادران خوب و انقلابی ما برای از بین بردن تحریم‌ها و مجاب کردن طرف مقابل مشغول کار هستند.

رهبر انقلاب تأکید کردند: کار عمده در مقابله با فشار اقتصادی، خنثی کردن تحریم‌ها از طریق تقویت تولید و تحرک اقتصادی است که در این زمینه حرکت دانش‌بنیان‌ها بسیار مهم است.

ایشان همچنین همگان به‌ویژه جوانان را به دعا، توسل و بهره‌مندی از برکات روز نیمه رجب فراخواندند و گفتند: ارتباط با خدا به زندگی، کشور و آینده انقلاب برکت می‌بخشد.

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، حجت‌الاسلام والمسلمین آل‌هاشم نماینده ولی‌فقیه در استان آذربایجان شرقی و امام‌جمعه تبریز، گزارشی از فعالیت‌ها و برنامه‌های فرهنگی و انقلابی در استان و همچنین کمک به حل مسائل کلیدی کشور از جمله تولید بیان کرد و گفت: امروز آذربایجان همگراتر از همیشه نماد اتحاد کلمه، همبستگی ملی، غیرت ایرانی و شور انقلابی است.

رونمایی از تصویر جدید سرلشکرشهید سیدمسعودمنفردنیاکی/پیام خانواده شهید

 بخش خبری زندگینامه شهدای نیاک بانک صوت وتصویر ویژه نامه شهدا

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

رونمایی از تصویر جدید سرلشکرشهید سیدمسعودمنفردنیاکی/پیام خانواده شهید

بسم رب الشهدا و الصدیقین

سایت شهدای نیاک

سلام علیکم

بااحترام ضمن آرزوی توفیق وسلامتی روزافزون بدین وسیله ازتلاش وپیگیری ومساعدت های شما عزیزان درطراحی وترسیم هنرمندانه وبی نهایت زیبای تصویر شهید سیّدمسعودمنفردنیاکی که کاملا مشخص است وقت ودقت وعشق وتعهد دربه انجام رساندن این اثر زیبا به کار گرفته شده است ، کمال تشکر وقدردانی رابعمل آورده وتوفیقات روز افزون برای شما عزیزان از خداوند منان آرزومندیم .

با احترام خانواده شهید سیّدمسعودمنفرد نیاکی

بهمن ماه 1400

رونمایی از تصویر نقاشی سرلشکر شهیدسیّدمسعودمنفرد نیاکی درایام الله دهه فجر1400    که به همت سایت شهدای نیاک به تصویر کشیده شده است،ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهید،این قبیل امور در راستای ترویج فرهنگ ایثارو شهادت و انتقال مفاهیم آن به نسل کنونی به تصویر کشیدن تمثال مبارک شهدا یکی از راه‌های ترویج فرهنگ ایثار و شهادت می‌باشد.

سبک زندگی شهید :

مسوولان کشوری و لشگری، وجود او را مایه‌ی قوت قلب و یکی از پشتوانه‌های سدید  مبارزات می‌دانستند. او به عنوان جانشین امیر شهید صیاد شیرازی و فرماندهی قرارگاه فتح با جان و دل از تمامیّت ارضی کشور در مقابل قدّاره‌بندان شرق و غرب دفاع می‌نمود و در این راه سر از پا نشناخته، فقط برای رضایت خداوند و عشق به سربلندی نظام مقدس جمهوری اسلامی به مجاهدت می‌پرداخت؛

به گونه‌ای که در عملّیات بزرگ بیت المقدّس با شنیدن خبر مرگ فرزندش حاضر به ترک منطقه‌ی عملیاتی نشد و بعد از چهل روز از درگذشت دخترش به تهران برمی‌گردد.او در پیامی به همسرش در غم از دست دادن فرزندش می نویسد : این‌جا سربازانی که هم اکنون در مصاف با دشمن بعثی هستند همگی فرزندان من هستند و من وظیفه دارم که در کنار آنها باشم، همراه آنها بجنگم و دشمن را ناکام بگذارم. 

گفتنی است شهید معظم «منفردنیاکی » در تاریخ 1308 در شهرستان آمل دیده به جهان گشود و در تاریخ 6 مرداد ماه 1364در مانورجنگی ارتفاعات البرز به فیض شهادت نائل گشت و مزار مطهرش در بهشت زهرا(س) تهران می‌باشد.

نگاهی به یک قرن زندگی آیت‌الله صافی گلپایگانی

 بخش خبری

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

نگاهی به یک قرن زندگی آیت‌الله صافی گلپایگانی

به گزارش گروه اخبار داخلی دفاع‌پرس، آیت الله شیخ «لطف‌الله صافی گلپایگانی» مرجع عالیقدر تشیع، اسلام‌شناس و اندیشمند بزرگ معاصر شب گذشته در سن ۱۰۲ سالگی پس از تحمل دوره‌ای بیماری به ملکوت اعلی پیوست.

مرحوم آیت الله شیخ لطف‌الله صافی در ۳۰ بهمن ۱۲۹۷ هجری شمسی در گلپایگان متولد شد. وی تحصیلات خود را در گلپایگان آغاز و ادبیات عرب، کلام، تفسیر قرآن، حدیث، فقه و اصول را تا پایان سطح، در زادگاه خود به سرانجام رساند.
ایشان در ۲۳ سالگی از گلپایگان به قم هجرت کرد و در محضر آیت الله سید محمدتقی خوانساری، آیت الله سید محمد حجت کوه‌کمره‌ای، آیت الله سید صدرالدین صدر، آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی و آیت‌الله بروجردی حاضر می‌شد.

آیت الله صافی گلپایگانی پس از چهار سال اقامت در قم، به مدت یک سال در نجف ساکن شد و از محضر آیت الله محمدکاظم شیرازی، آیت الله سید جمال‌الدین گلپایگانی و آیت الله شیخ محمدعلی کاظمی حاضر شد. او با دختر آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی ازدواج کرد.

فقیهی آگاه در حوزه‌های علمی-حوزوی و فعال در عرصه سیاسی و اجتماعی

آیت الله لطف‌الله صافی، از شاگردان برجسته آیت‌الله بروجردی بود و توانایی ویژه علمی او موجب شد پاسخگویی به سوالات فقهی و کلامی و همچنین نگارش کتاب منتخب الاثر، از سوی آیت الله بروجردی به وی واگذار شود. او همچنین از مشاوران نزدیک و همچنین از اعضای شورای استفتای آیت‌الله بروجردی بوده است.

آیت‌الله صافی گلپایگانی، پس از درگذشت آیت‌الله سید محمد رضا گلپایگانی در آذرماه ۱۳۷۲ شمسی، به عنوان مرجع تقلید شناخته شد. آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی در وصیت‌نامه خود، ایشان را مجتهد مسلم و عادل خوانده بود.

قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، حضور در صحنه‌های مختلف مبارزه با رژیم ستمشاهی باعث حساسیت ساواک، نسبت به این فقیه آگاه گشت و بالاخره به توقیف یکی از کتب ایشان که حاوی مطالبی در نقد فساد رژیم شاه بود، منجر شد.

فعالیت‌های علمی و حوزوی این مرجع عالیقدر باعث نشد که از حضور اجتماعی و سیاسی پرهیز کند.

مهم‌ترین آثار و تألیفات آیت الله صافی گلپایگانی

ایشان عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی که از ۲۸ مرداد تا ۲۴ آبان ۱۳۵۸ شمسی تشکیل شده بود و مسئولیت تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را به عهده داشت. همچنین در سال ۱۳۵۹ شمسی، با حکم حضرت امام خمینی، عضو فق‌های شورای نگهبان و اولین دبیر شورای نگهبان بود.

همچنین می‌توان آیت‌الله لطف‌الله صافی گلپایگانی را از نویسندگان پرکار شیعی دانست، آنچنان که بیش از ۸۰ عنوان کتاب از وی به زبان‌های فارسی و عربی منتشر شده است. برخی از آثار او به زبان‌های انگلیسی و اردو ترجمه شده و پاره‌ای از این کتاب‌ها برنده جایزه کتاب سال ولایت و کتاب سال مهدویت شده‌اند. ازآن جمله می‌توان به «منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر» اشاره کرد که درباره امام مهدی (عج) و در ده فصل است. نصوص مرتبط با دوازده امام، نصوص مرتبط با امام زمان، و تاریخ زندگی و چگونگی ظهور آن امام، بخش‌های اصلی کتاب است. این کتاب در سال ۱۳۸۰ شمسی، در سه جلد چاپ شده که مجموعاً ۱۴۰۰ صفحه است. منتخب الاثر، در اولین دوره کتاب سال ولایت، اثر برگزیده شناخته شد و در اولین دوره کتاب سال مهدویت، اثر برتر نام گرفت.

برخی از مهم‌ترین آثار این مرجع عالیقدر بدین شرح است: الاحکام الشرعیة ثابتة لا تتغیر، التعزیر، احکامه و ملحقاته، اوقات الصلوات، بیان الاصول، ثلاث رسائل فقهیة، ضرورة وجود الحکومة او ولایة الفقهاء فی عصر الغیبة، فروغ زیارت، سفرنامه حج، پرتوی از فضائل امیرمومنان علی (ع) در ۱۱۰ حدیث از کتب اهل سنت، پیام غدیر و ...

فقیه و متکلمی متواضع و با اخلاص

این مرجع عالیقدر، ولایت فقیه جامع‌الشرایط را از افتخارات شیعه می‌دانست و در این باره می‌گفت: تقدم بر فق‌ها و علما و دوری از آن‌ها موجب ضلالت و گمراهی است. اگر بخواهیم نظام اسلامی محفوظ باشد باید دین خود را از آنان بگیریم و بدانیم امروز این نظام دشمنان زیادی دارد که همه می‌خواهند به نظام ضربه بزنند. دلسوزان انقلاب باید هوشیار باشند و بدانند که غیرت و سربلندی کشور وابسته به حفظ هویت اسلامی و پیروی واقعی از احکام می‌باشد. همه احزاب و گروه‌ها باید برای رسیدن به هدف والای انقلاب اسلامی، روحیه انتقادپذیری داشته باشند و حتی از حقوق مسلم خود برای حفظ وحدت و امنیت و آرامش کوتاه بیایند.

تواضع مثال زدنی از خصوصیات آیت الله صافی بود؛ چند سال قبل در جریان مراسم عمامه گزاری طلاب غیر ایرانی در قم حضرت آیت الله صافی گلپایگانی بر دست یکی از طلاب آفریقایی بوسه زدند. این مراسم در مدرسه عالی امام خمینی در شهر قم برگزار شده بود و معظم له پس از گذاشتن عمامه بر سر یکی از طلاب از قاره آفریقا دست او را (به این نیت که خدمتگزار دین است) بوسیدند.

زهد، تقوی، اخلاص، قناعت، توکل، سعه صدر، صراحت لهجه و امر به معروف و نهی از منکر، از ویژگی‌های مهم روحی- اخلاقی این فقیه بزرگوار بود. وجودش، دریای بی کرانه عشق به انوار مقدس ائمه معصومین علیهم‌السّلام بود و هر صبح بعد از اقامه نماز، در دعای عهد، می‌شد ترنم تمنای دل عاشق و شیدایش نسبت به امام زمان (عج) را دشنید و او را عصر‌های جمعه، میان خیل عاشقان امام زمان (عج)، میهمان لحظه‌های پر معنویت مسجد جمکران دید.

پیام تسلیت رهقبری انقلاب درپی درگذشت آیت‌الله حاج شیخ لطف‌الله صافی گلپایگانی

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

پیام تسلیت رهقبری انقلاب درپی درگذشت آیت‌الله حاج شیخ لطف‌الله صافی گلپایگانی

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی درگذشت فقیه عالیمقام و مرجع بصیر، حضرت آیت‌الله حاج شیخ لطف‌الله صافی گلپایگانی را تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
با تاسف خبر درگذشت فقیه عالیمقام و مرجع بصیر، حضرت آیةالله آقای حاج شیخ لطف‌الله صافی گلپایگانی رضوان‌الله علیه را دریافت کردم. ایشان از استوانه‌های حوزه‌ی علمیه قم و از برجستگان علمی و عملی و پر سابقه‌ترین عالم دینی در آن حوزه‌ی مبارک بودند. در دوران مرحوم آیة الله بروجردی در شمار برترین تلامذه‌ی آن استاد بزرگ، در زمان مرحوم آیة الله سید محمدرضا گلپایگانی همراه و مشاور علمی و عملی ایشان، و در دوران انقلاب، امین و مورد اعتماد حضرت امام خمینی رحمةالله علیهم به شمار میرفتند. سالها در شورای نگهبان رکن اصلی آن شورا محسوب می‌شدند و پس از آن هم همواره درباره‌ی مسائل انقلاب و کشور، دلسوزانه و مسئولانه ورود میکردند و بارها اینجانب را از نظرات و مشورتهای خود مطلع و بهره‌مند میساختند. قریحه‌ی شعری، حافظه‌ی تاریخی، پرداختن به مسائل اجتماعی از دیگر ابعاد شخصیت این عالم کهنسال و بزرگوار بود. رحلت ایشان برای جامعه‌ی علمیِ دینیِ کشور مایه‌ی تأسف است. اینجانب به خاندان مکرّم و فرزندان گرامی ایشان و نیز به مراجع معظم و علمای اعلام حوزه‌ی علمیه و مقلدان و ارادتمندان ایشان بویژه در قم و گلپایگان تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت الهی را برای ایشان مسألت مینمایم.
سیّدعلی خامنه‌ای
۱۴۰۰/۱۱/۱۲

حضور رهبری انقلاب در مرقد مطهر امام راحل و گلزار شهدای بهشت زهرا

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

حضور رهبری انقلاب در مرقد مطهر امام راحل و گلزار شهدای بهشت زهرا

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی سحرگاه امروز و‌ در آستانه ایام‌الله دهه‌ی فجر، در مرقد مطهر بنیانگذار انقلاب اسلامی و گلزار شهدای بهشت زهرا سلام‌الله‌علیها حضور یافتند

بیانات رهبری انقلاب در دیدار تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

بیانات رهبری انقلاب در دیدار تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی

بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)

و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.

خیلی خوش‌آمدید برادران عزیز و خواهران عزیز؛ و من بخصوص به مسئولین محترمی که در جلسه حضور دارند، جناب آقای مخبر(۲) معاون اوّل محترم و وزرا و معاونین رئیس‌جمهور محترم تأکید میکنم که نکاتی را که در بیانات این دوستان بود -برادران محترمی که صحبت کردند و خواهر محترمی که صحبت کردند- مورد توجّه قرار بدهند.
یکی از مهم‌ترین فواید این جلسه همین است که شما مسئولین محترم بدون واسطه از زبان فعّالان اقتصادی مشکلاتشان را، موانع راهشان را بشنوید و من آن طور که حالا به طور اجمالی از مجموع حرفها به دست می‌آورم، در واقع دو کار اصلی بر عهده‌ی مسئولین است که خواهش میکنم جناب آقای مخبر و دوستان به این توجّه کنند: یکی مسئله‌ی ایجاد یک نقشه‌ی راهبردی برای مجموع صنعت کشور و بخصوص بعضی از صنایع است، یکی هم مدیریّت متمرکز و هدایت. البتّه نظر من را همه میدانند؛ من با دخالت دولت و دستگاه‌های دولتی در فعّالیّتهای اقتصادی موافق نیستم امّا با هدایتشان، نظارتشان، کمکشان چرا؛ این باید حتماً انجام بگیرد. بنابراین نقشه‌ی راهبردی و مدیریّت جامع یکی از کارهای لازم است. دوستانی هم که از دفتر ما اینجا هستند، نکاتی را که دوستان خطاب به من گفتند و از ما و از دفتر ما خواستند، آنها را یادداشت کنند و به من بدهند که ان‌شاءالله دنبال کنیم.
خب، ما در آبان سال ۹۸، یک جلسه‌ی مشابه این جلسه در همین ‌جا داشتیم. اخیراً در همین هفته‌های اخیر بعضی از آن دوستانی که در آن جلسه صحبت کرده بودند و حضور داشتند و شرح فعّالیّتهایشان را داده بودند، به من نامه نوشتند و هم توفیقاتی را که در این دو سال به ‌دست آوردند به ما منعکس کردند، هم ناکامی‌هایشان را. در این دو سالی که از آن جلسه تا حالا گذشته، بحمدالله آن مجموعه‌های آن جلسه توفیقات خوبی داشته‌اند، پیشرفتهای خوبی داشته‌اند، ناکامی‌هایی هم داشته‌اند؛ این ناکامی‌ها بعضی مربوط میشود به همراهی نکردن دستگاه‌های اجرائی، [یعنی] کمکی دستگاه‌های دولتی که باید میکردند، نکردند؛ لذا آن فعّال اقتصادی نتوانسته کاری را که در نظر داشته و میتوانسته انجام بدهد انجام بدهد؛ بعضی هم به عوامل دیگری مربوط است از قبیل قاچاق و مانند اینها؛ البتّه مسئله‌ی تحریم هم در جای خودش تأثیرات قابل توجّهی در عایق ‌شدن در برابر موفّقیّتها داشته.

خب، من عرایضم را این ‌جور شروع میکنم که اقتصاد کشور ما در سال ۹۰ دچار یک جنگ بسیار مهم و بزرگی بود؛ یعنی ما جنگ اقتصادی داشتیم. کسی که نقطه‌ی مقابل ما قرار داشت، عمدتاً دولت آمریکا بود و بعضی از همراهانش در اروپا و در نقاط دیگر؛ رسماً اینها با جمهوری اسلامی جنگ شروع کردند، اعلان جنگ هم کردند که البتّه از سال ۹۷ این معارضه و مبارزه از طرف دشمن شدیدتر شد. هدف آنها از این جنگ، فروپاشی اقتصاد ایران بود؛ قصدشان این بود. البتّه حالا فروپاشی اقتصاد یک مقدّمه بود برای اینکه با نابود کردن اقتصاد ایران، مردم را در مقابل نظام جمهوری اسلامی قرار بدهند و مقاصد سیاسی خباثت‌آمیز خودشان را از این طریق عملی کنند؛ هدف دشمن این بود. محاسبه‌شان غلط بود؛ البتّه به من این ‌جور گفتند -من خودم تحقیق نکردم- که آمریکایی‌ها برای این فروپاشی، زمان هم معیّن کرده بودند؛ شش ماه؛ فکر میکردند در ظرف شش ماه خواهند توانست اقتصاد ایران را از بین ببرند -من البتّه این را دنبال نکردم و نمیدانم، [امّا] این‌ جور گفتند- دشمن نتوانست. بجای شش ماه، ده سال گذشته، و در این ده سال هم روزبه‌روز شدّت این جنگ بیشتر شده امّا سنگر تولید و اقتصاد کشور بحمدالله پابرجا است، زنده است. آن لشکری که در مقابل دشمن ایستاد، شماها بودید؛ افسران این دفاع مقدّس، کارآفرینان و مدیران شایسته‌ی اقتصادی بودند؛ رزمندگانش هم کارگران بودند؛ کارگران، رزمندگان بااخلاص و باصفای این میدان بودند. همه‌ی شماها و همه‌ی فعّالان اقتصادی در این افتخار -افتخار حفظ اقتصاد کشور- شریکند؛ البتّه آسیب‌هایی وارد شده که حالا من بعداً یک اشاره‌ی مختصری به آنها خواهم کرد.

به نظر من اگر در این سالها مسئولان دولتی همراهی بیشتری میکردند، رعایت بیشتری میکردند، ما افتخارات بیشتری به دست می‌آوردیم، وضعمان از این چیزی که امروز هست، قطعاً بهتر بود و تعدادی از این آسیب‌هایی که در این سالهای متمادی پیش آمد، با کمک مسئولین حکومتی و دولتی پیش نمی‌آمد.

من اینجا تأکید کنم که خوب است که این موفّقیّتهایی را که شما اینجا ذکر کردید، مردم بشنوند؛ یکی از کارهای دشمن تلاش روانی و جنگ روانی است. در کنار این جنگ اقتصادی، جنگ واقعی و حقیقی، دشمن یک جنگ روانی هم میکند، در همه‌ی زمینه‌های گوناگون از جمله زمینه‌های اقتصادی؛ خوب است مردم بدانند این موفّقیّتهای شما را؛ رسانه‌ی ملّی از زبان خود تولیدکنندگان [پخش کند]؛ حالا از زبان مسئولین دولتی چیزهایی پخش میشود لکن بهتر این است که از زبان خود تولیدکنندگان، خود فعّالان اقتصادی چیزهایی گفته بشود، حقایقی بیان بشود و مردم از آنها مطّلع بشوند.

امّا گفتم آسیب‌ها. آمارهای اقتصادی دهه‌ی ۹۰ -آمارهای اقتصاد کلان کشور- حقّاً و انصافاً خرسندکننده نیست: آمار مربوط به رشد تولید ناخالص داخلی، آمار مربوط به تشکیل سرمایه در کشور، آمار مربوط به تورّم، آمار مربوط به رشد نقدینگی؛ اینها خرسند‌کننده نیست. آمار مربوط به تأمین ماشین‌آلات به هیچ ‌وجه مطلوب نیست، یا مسکن و امثال اینها. اینها حقایقی است که اگر مسئولین میتوانستند وضعیّت را در جهت این آمارها به شکل بهتری هدایت کنند، یقیناً وضع اقتصاد کشور امروز خیلی بهتر بود. خب، آثار این حقایق در زندگی مردم هم نمود پیدا کرده. اینکه درباره‌ی معیشت مردم اظهار نگرانی میکنیم، مربوط به همین چیزها است. عامل این مشکلات هم صرفاً تحریم نیست؛ البتّه تحریم بلاشک مؤثّر بوده امّا صرفاً تحریم نیست؛ بخش مهمّی ناشی از برخی تصمیم‌گیری‌های غلط یا کم‌کاری‌ها و امثال اینها است؛ میتوانست این‌ جور نباشد.

به گفته‌ی همه‌ی صاحب‌نظران -چه صاحب‌نظران داخل کشور و چه صاحب‌نظران اقتصادی خارجی- کشور ما از ظرفیّت بزرگ اقتصادی برخوردار است؛ یعنی ما از لحاظ اقتصادی میتوانیم وضعی را که امروز داریم چندین برابر بهتر داشته باشیم. این امکانات وجود دارد، ما سرمایه‌‌ها و ذخیره‌های فراوانی داریم، ظرفیّتهای فراوانی هست که بایستی مدیران کارآمد و پُرکار و دلسوز از این ظرفیّتها استفاده کنند. نمونه‌های موفّق هم در اقتصاد هستند؛ همین شماها، این کسانی که آمدند صحبت کردند، دوستانی که صحبت کردند، اینها نمونه‌های موفّقند دیگر؛ اینها از همین ظرفیّتهای موجود کشور استفاده کردند؛پس نمونه‌های موفّق بحمدالله داریم.

و بنگاه‌هایی که منتظر رفع تحریم نماندند. یکی از نکاتی که در این صحبتها شما میتوانستید استفاده کنید -اگر چه [خودشان] تصریح نکردند امّا واقعیّت این است- [این است که] اینها هیچ کدام برای پیشرفت منتظر نماندند که تحریمها برداشته بشود یا مذاکرات فلان ‌جا به یک نتیجه‌ای برسد؛ نه، کار خودشان را کردند، تلاش خودشان را کردند و به این نتایج خوب هم رسیدند. این همان حرفی است که من همیشه تکرار میکنم که اقتصاد کشور و فعّالیّتهای اقتصادی کشور را شرطی نکنید؛ متوقّف به فلان قضیّه‌ای که در اختیار ما نیست نکنید؛ همّت خودمان را، نیاز خودمان را به کار ببندیم. و بحمدالله از این جهت ما ظرفیّتهای بسیار خوبی داریم.

خب، توصیه‌هایی که در این زمینه بنده عرض کردم به مسئولین و مانند اینها، توصیه‌های زیادی است که حالا نمیخواهیم آن توصیه‌ها را تکرار کنیم. بنده از نظر مشاوره‌ایِ متخصّصان و کارشناسان همیشه حدّاکثر استفاده را میکنم؛ یعنی برای کارشناس و متخصّص در زمینه‌های گوناگون -از جمله حالا زمینه‌ی مسائل اقتصادی- ارزش قائلم؛ گوش میکنم به حرفشان و آنچه از نظر کارشناسان استفاده میشود، آن را به مردم، به آحاد جامعه، به مسئولین کشور منعکس میکنم.

حالا مثلاً فرض کنید در باب بهبود فضای کسب و کار، حذف مقرّرات غیر ضرور و مزاحم، آسان‌سازی دریافت مجوّز -مجوّزهای اشتغال- ایجاد پنجره‌ی واحد برای اخذ مجوّز -که حالا یک مقداری، تا یک حدودی اینها انجام گرفته لکن آن ‌جور که باید و شاید انجام نشده- یا ثبات قوانین، قابل پیش‌بینی کردن اقتصاد -جوری بشود که فعّال اقتصادی بتواند محاسبه کند، بتواند پیش‌بینی کند- امنیّت سرمایه‌گذاری، تأکید بر سیاستهای تشویقی برای فعّالیّتهای مولّد، تأکید مکرّر بر دانش‌بنیان کردن زنجیره‌ی تولید در کشور، مبارزه با فساد، حمایت از صنایع داخلی، جلوگیری قاطع از قاچاق که این یکی از آن کارهای لازم است که من به مسئولین تأکید میکنم، جدّی بگیرید این قضیّه را؛ جدّی بگیرید؛ مبارزه‌ی با قاچاق باید کاملاً قاطع و بی‌رحمانه باشد. ملاحظه کنید که حالا این جنس فلان است، بیاوریم استفاده کنیم؛ نه، من گفتم جنس لوکس وارد‌شده را که [به صورت] قاچاق وارد کرده، بیندازید زیر دستگاه خُردکننده، خُردش کنید! وَالّا اگر چنانچه آن را به صورت دیگری وارد بازار کردید، همان میشود؛ صنعت داخلی لطمه میخورد؛ و از این قبیل. ایجاد بازارهای بین‌المللی جدید برای تولیدات خودمان، و بحث کسر بودجه، انضباط مالی دولت؛ این حرفهایی که همیشه تکرار کرده‌ایم. خب برخی از این توصیه‌ها مورد عمل قرار گرفته و نتایجی هم داشته، بعضی هم نه، مورد توجّه قرار نگرفته. بحث [کاهش] مقرّرات و مانند اینها واقعاً مورد توجّه قرار نگرفته؛ [مثلاً] یک آماری به من دادند که از سال ۹۷ تا ۱۴۰۰، فقط در بخش گمرک ۱۵۰۰ بخشنامه صادر شده! خب به کدامش عمل کنند؟ کدام را بخوانند؟ بایستی جدّاً با این چیزها مقابله کرد، مواجهه کرد.

خب حالا حرف ما درباره‌ی تولید؛ ما در این چند سال اخیر روی تولید خیلی تکیه کرده‌ایم و معتقدم تولید خیلی تأثیر دارد که حالا شماها خوب میدانید، من هم اجمالاً خواهم گفت. آنچه من حالا در مرتبه‌ی اوّل میگویم این است که تولید یک جهاد است: اَشهَدُ اَنَّک جَاهَدتَ‌ فِی‌ اللهِ‌ حَقَّ‌ جِهادِه؛(۳) این را به ائمّه‌ی هدیٰ (علیهم ‌السّلام) خطاب میکنیم و همیشه میگوییم؛ جهاد! امروز تولید جهاد است؛ چرا؟ برای خاطر اینکه در معنای جهاد مکرّر گفته‌ایم که جهاد عبارت است از آن تلاشی که ناظر به حمله‌ی دشمن و تحرّک دشمن باشد؛ در مقابل دشمن باشد. هر تلاشی جهاد نیست؛ تلاشی که متوجّه به حمله‌ی دشمن است، این جهاد است.

خب، امروز دشمنیِ دشمنان در مورد اقتصاد کشور از این واضح‌تر؟ دشمن از دو طرف وارد شد که تولید کشور را به زانو در بیاورد: یکی از جهت نفت و گاز بود که خب مهم‌ترین منبع ارزی کشور محسوب میشد؛ یکی هم از ناحیه‌ی مبادلات بود؛ یعنی چیزی عاید کشور از ناحیه‌ی نفت و گاز که منشأ مهم و منبع مهمّ ارزی است، نشود؛ مبادلات با دنیا هم محدود بشود، مشکل درست بشود، دچار تحریم بشود. یعنی در واقع تولید به زمین بخورد، به زانو دربیاید، بکلّی از بین برود؛ معنایش این است دیگر. وقتی شما ارز نداشتید، مشتری خارجی هم نداشتید، دیگر تولید معنا ندارد؛ هدفشان این بود. خب در مقابل این هدف، در مقابل این دشمنی صریح، هر کسی که اقدام بکند، جهاد کرده؛ شما تولیدگرها در این زمینه دارید عمل میکنید؛ این جهاد است. بنابراین به این نکته توجّه کنید که یک کار این جوری است. اگر نیّت شماها خدمت به کشور، خدمت به مردم برای خاطر خدا باشد، این بزرگ‌ترین عبادتها است که دارید انجام میدهید.

البتّه دشمن خوشبختانه نتوانست سنگر تولید را به شکست بکشاند و فتح بکند؛ نتوانست؛ بله، به معیشت مردم مشکل وارد شد، ضربه‌هایی وارد شد، امّا نتوانست در این چند سال [سنگر تولید را به شکست بکشاند] که نمونه‌اش را شماها دارید عملاً نشان میدهید. خب خوشبختانه امروز خود آن دشمن اعتراف میکند که سیاست فشار حدّاکثری به شکست خفّت‌بار آمریکا منتهی شد؛ اینها تعبیرات وزارت خارجه‌ی آمریکا است که سخنگویشان همین چند روز قبل از این اعلام کرد؛ گفت سیاست فشار حدّاکثری علیه ایران به شکست خفّت‌بار آمریکا منتهی شد؛ این تعبیر او است. الحمدلله؛ این به خاطر تلاشی بود که در کشور بحمدالله انجام شد. این شکست را در واقع شما کارآفرینان و کارگران بر دشمن تحمیل کردید.

یک نکته این است که من سال گذشته اعلام کردم «جهش تولید».(۴) جهش تولید اهمّیّت دارد چون اگر واقعاً تولید را بتوانید جهش بدهید، همه‌ی شاخصهای اقتصادی مهمّ کشور تغییر پیدا میکند، تحوّل پیدا میکند؛ تولید این جوری است؛ یعنی اشتغال پایدار به وجود می‌آید، بیکاری کاهش پیدا میکند، صادرات رونق پیدا میکند، درآمد ارزی برای کشور فراهم میشود، نرخ تورّم کاهش پیدا میکند؛ علاوه‌ی بر اینها استقلال اقتصادی در کشور به وجود می‌آید و این موجب عزّت ملّی است -کشورها با استقلال اقتصادی، با توانایی‌های اقتصاد داخلی‌شان افتخار میکنند و سربلند میشوند- عزّت و امنیّت ملّی را تأمین میکند، اعتماد به نفْس ملّی را بالا میبرد و اقتصاد کشور را در مقابل تکانه‌هایی که از بیرون تحمیل میشود یا در داخل به وجود می‌آید حراست میکند و حفظ میکند، که البتّه در سیاست اقتصاد مقاومتی که اعلان شد،(۵) همه‌ی اینها در نظر گرفته شده و گفته شده.

یک نکته در این باب، مسئله‌ی کیفیّت است. ما که به تولید تکیه میکنیم، مسئله‌ی ما فقط انبوه‌سازی نیست؛ کیفیّت مسئله‌ی اساسی است. کیفیّت تولید باید حتماً به ‌عنوان یک اصل مورد توجّه باشد؛ این غیر قابل اغماض است. اگر شما ملاحظه میکنید که از تولیدات داخلی حمایت میشود -حالا چه حمایت عملی [مثل] این حمایتهای تعرفه‌ای و تسهیلات بانکی و امثال اینها، و چه حمایتهای تبلیغاتی، [مانند] تأکیدی که بنده کردم و بعضی مسئولین کردند روی مسئله‌ی حمایت از تولید داخلی که اثر هم دارد و داشته- این باید به ارتقای کیفیّت و همچنین ارتقای فنّاوری منتهی بشود. مسئله‌ی فنّاوری هم بسیار مهم است، لکن حالا فعلاً من تکیه‌ام روی مسئله‌ی کیفیّت است که باید به ارتقای کیفیّت محصولات منجر بشود.

ما در برخی از محصولات داخلی متأسّفانه شاهد این هستیم که به کیفیّت توجّه نمیشود؛ این خیلی بد است. این همه‌ حمایت در این طول این سالها از صنعت خودرو در کشور شده، [امّا] کیفیّت خودرو خوب نیست، مردم ناراضی‌اند، درست هم میگویند، حق با مردم است؛ یعنی اعتراض مردم به‌جا است. ‌این صنعت نتوانسته رضایت مشتری را جلب کند؛ باید شما بتوانید رضایت مشتری را جلب کنید. لذا مسئله‌ی کیفیّت در درجه‌ی اوّل است. حالا اگر از این فضای حمایتی، هم برای ارتقای کیفیّت استفاده نشود و هم سوءاستفاده بشود برای بالا بردن قیمت، این هم یک مشکل دیگر است؛ قیمت را بالا ببرند، کیفیّت بالا نرود و ارتقا پیدا نکند امّا این حمایت دولتی و تبلیغاتی و بانکی و غیره و جلوگیری از مثلاً رقابتهای خارجی موجب بشود که قیمت بالا برود؛ این خیلی چیز بدی است. حالا من گلایه میکنم از دوستانی که مسئولان کالاهای خانگی و لوازم خانگی هستند؛ ما از اینها حمایت کردیم و اسم آوردیم؛ شنیدم بعضی از اقلام دو برابر ارتقای قیمت پیدا کرده؛ چرا؟ این‌ جور نبایستی با حمایتها برخورد بشود. خب اگر این‌ جور ما کیفیّت را بالا نبریم، چطور انتظار داریم که بازارهای خارجی را فتح کنیم؟ کیفیّت خیلی مؤثّر است؛ این یک نکته.

یک نکته‌ی دیگر در باب تولید این است که کشور به تولید اشتغال‌آفرین توجّه ویژه‌ای بکند؛ بعضی از تولیدات کشور، تولیدات اساسی و مهمّی است و نیاز حیاتی کشور است؛ مثلاً فرض کنید صنعت نفت، صنعت فولاد و امثال اینها، لکن اینها از لحاظ اشتغال‌آفرینی آن چنان که برخی از صنایع دیگر اشتغال‌آفرینی دارند، اینها ندارند. البتّه توجّه به این صنایع اصلی لازم است، ضروری است، واجب است لکن غفلت از صنایع اشتغال‌آفرین یک مشکل بزرگی است، نبایستی این معنا پیش بیاید.‌ دستگاه‌های دولتی، دستگاه‌های بانکی [باید] کاری بکنند که تولید به معنای واقعی کلمه در جهت ایجاد اشتغال باشد؛ چون مسئله‌ی اشتغال یک مسئله‌ی حیاتی است برای کشور. و همین صنایع مهم هم در حول‌ و ‌حوش خودشان میتوانند یک زنجیره‌ای از صنایع اشتغال‌آفرین، صنایع پایین‌دستی که غالباً هم اشتغال‌آفرین است به‌ وجود بیاورند. مثلاً حالا در ذیل صنعت نفت، این صنایع پایین‌دستی انبوهی که وجود دارد که یک نمونه‌اش همین پتروپالایشگاه‌ها است که قانونش هم در مجلس در سال ۹۸ تصویب شد و به دولت وقت هم ابلاغ شد؛ منتها متأسّفانه دنبال‌گیری نشده، باید دنبال‌گیری بشود. اینها، هم سرمایه‌های متوسّط مردم را وارد میدان اشتغال میکند، هم اشتغال‌آفرین است؛ از این نمونه‌ها در صنایعی از قبیل صنایع فولاد و غیره هم وجود دارد. حمایتهای بانکی، تسهیلات باید به این سَمت حرکت بکند که به صنایع اشتغال‌آفرین بیشتر توجّه بشود.

یک نکته‌ی دیگر این است که ما در این چند سال به صنایع دانش‌بنیان تکیه کردیم؛ بارها و بارها تکرار شده، گفته شده، حمایت شده؛ خب خوب هم بوده، یعنی چند هزار صنعت دانش‌بنیان و بنگاه دانش‌بنیان به وجود آمده، و تلاشهای خوبی در این زمینه انجام گرفته، واحدهای کوچک و متوسّط ایجاد شده؛ آنچه مورد غفلت قرار گرفته این است که ما صنایع بزرگ خودمان را دانش‌بنیان کنیم. صنعت نفت [باید] دانش‌بنیان بشود. ما در زمینه‌ی صنعت نفت دچار عقب‌ماندگی فنّاوری هستیم. برخی از کشورهای منطقه از لحاظ نوع استخراج نفت و فنّاوری‌ای که در این جور جاها به کار میرود از ما خیلی جلوترند؛ ما در این زمینه عقب‌ماندگی داریم.

خب این عقب‌ماندگی را چه کسی باید جبران کند؟ از چه کسی کمک بگیریم؟ حتماً باید یک شرکت خارجی بیاید برای ما فنّاوری بیاورد؟ نه، من [به این] عقیده ندارم. خب می‌بینید شرکتهای خارجی چه جوری عمل میکنند؛ نمی‌آیند یا می‌آیند [ولی] امانت‌دارانه عمل نمیکنند، یا می‌آیند [امّا] به یک بهانه‌ای وسط کار رها میکنند، یا می‌آیند [ولی] سوءاستفاده میکنند. من البتّه با آمدن شرکت خارجی به طور کلّی مخالف نیستم لکن بایستی انتخاب کنیم. عقیده‌ی من این است که مجموعه‌های کارآمد داخلی میتوانند این کار را برای ما انجام بدهند؛ عقیده‌ی من این است. به نظر من اگر حالا مثلاً [مسئولین] صنعت نفت از جوانها درخواست کنند و نظرات آنها را بگیرند و کمکهایی را که لازم دارند، منعکس کنند به جوانهای دانش‌آموخته و دانشمند و خوش‌استعداد و علاقه‌مند ما، قطعاً [اینها] میتوانند مشکلات زیادی را برطرف کنند. نمونه‌های معدودی از آن را ما از نزدیک مشاهده کرده‌ایم؛ مثلاً یک جمع جوان آمدند پیش من گفتند ما فلان کارها را در زمینه‌ی نفت میتوانیم انجام بدهیم؛ ما اینها را متّصل کردیم به وزارت نفت -مال یکی دو سال قبل است؛ قبل از کرونا- و کارهای مهمّی را انجام دادند و مسئولین آن روز وزارت نفت تشکّر کردند، گفتند اینها کارهای بزرگی را برای ما توانستند انجام بدهند. نباید گمان کنیم که ارتقاء فنّاوری در صنایع گوناگون ما، از قبیل مثلاً فرض کنید همین صنعت نفت و غیره، فقط به وسیله‌ی کمپانی‌های خارجی باید انجام بگیرد؛ نه، از جوانهای دانشمند کار بخواهید، آنها را به حمایت خودتان دلگرم کنید، خواهید دید که از آنها کار برمی‌آید، برای شما بهترین فراورده‌ها را فراهم میکنند؛ به نظر من این جور است.

هر جایی که به جوانهای ما اعتماد شد و از آنها کار خواسته شد، واقعاً درخشیدند؛ به معنای واقعی کلمه درخشیدند؛ در همه‌ی بخشها، از واکسن کرونا بگیرید تا موشک نقطه‌زن. در مورد واکسن کرونا بهترینش را فراهم کردند، در مورد موشک نقطه‌زن هم دقیق‌ترینش را تولید کردند، در مورد صنعت نانو جزو ردیفهای اوّل قرار گرفتند، در زمینه‌ی سلّول‌های بنیادی، آن روزی که در دنیا کشورهایی که این کار را داشتند نادر بودند، خودشان را توانستند در ردیفهای جلو قرار بدهند در این دانش مهم و فنّاوری بسیار مهمّ زیستی؛ در زیست‌فنّاوری به طور کلّی کارهای برجسته‌ای را انجام دادند. جوانهای ما میتوانند کار انجام بدهند. به نظر من میتوانند. این استعدادها را قدر بدانیم و از آنها کار بخواهیم؛ چرا نتوانند در زمینه‌ی استخراج نفت کارهای مهم را انجام بدهند؟ چرا؟ میتوانند، قطعاً میتوانند؛ [اگر] از آنها کار خواسته بشود، به آنها کمک بشود، حمایت بشوند، میتوانند کار انجام بدهند.

یک نکته‌ی دیگر که البتّه این را هم قبلاً ما مکرّر گفته‌ایم امّا حالا که مسئولین محترم دولتی اینجا هستند باز هم تأکید میکنم که اعتبارات بانکی را به سمت تولید هدایت کنید؛ این را از بانک‌ها بخواهید؛ بانک‌ها را موظّف کنید؛ بانک مرکزی میتواند در این زمینه به طور جدّی فعّال بشود. فاصله‌ی بین رشد نقدینگی در کشور و رشد تولید ناخالص ملّی ما یک فاصله‌ی نجومی است؛ چرا؟ چرا باید اعتبارات جوری مصرف بشود که به این انبوه نقدینگی بینجامد و در رشد تولید کشور تأثیری نداشته باشد؟ این وضع باید تغییر پیدا کند؛ این دیگر کار مسئولین محترم دولتی است؛ این از جناب آقای مخبر که خب الحمدلله ایشان فرد توانایی هستند و دیگر مسئولین اقتصادی کشور انتظار هست که این کار را دنبال کنند؛ یعنی تعامل با بانک‌ها را متوقّف کنید به همین موضوع که اعتباراتی که داده میشود به سمت تولید برود؛ نظارت بانک مرکزی بر این کار قطعاً تأثیر خواهد داشت؛ این مسئله‌ی کلیدی مهمّی است. این هم یک مطلب.

یک مطلب دیگر هم درباره‌ی مسائل مربوط به کشاورزی است. خب اینجا کشت گلخانه‌ای را گفتند، تصویرهایی هم که نشان دادند، تصویرهای جالب توجّهی بود؛ مطالبی که گفته شد مطالب خوبی بود. البتّه این کشتهای گلخانه‌ای و مانند اینها مهم هم هست، لکن با کشت گلخانه‌ای کشور را نمیشود اداره کرد. ما خاک داریم، زمین داریم، آب داریم؛ بایستی نوع مصرف بهینه را پیدا کرد. از نابود شدن خاک باید جلوگیری کرد؛ از هدر رفتن آب باید جلوگیری کرد؛ آب هدر میرود. من می‌شناسم افرادی را که در همین زمینه‌ی استفاده‌ی از آب و خاک طرحهایی دارند که حدّاقلّش این است که قابل آزمودن است؛ باید به اینها گوش کرد؛ باید از اینها همکاری خواست تا ما بتوانیم کشاورزی کشور را رونق بدهیم؛ دانش‌بنیان کنیم کشاورزی را.

ما فارغ‌التّحصیل کشاورزی کم نداریم در کشور. من یک وقتی به یکی از شهرستان‌ها که مسافرت کرده بودم، آنجا به من گفتند که در این شهر هیچ دانش‌آموخته‌ی کشاورزی بیکار نیست؛ و زیاد هم بودند؛ گفتند ما تعداد زیادی دانش‌آموخته‌ی کشاورزی داریم که هیچ کدام بیکار نیستند؛ همه‌ی اینها در مزارع و در کشتزارهای گوناگون و کارهای کشاورزی به کار گرفته شده‌اند و کشاورز از نظراتشان استفاده میکند؛ یعنی فایده‌اش را میبیند، مشاهده میکند و فایده‌ برایش نقد است. کشاورزی را فنّاورانه کنیم و صرفه‌جویی در آب را به معنای جدّی کلمه دنبال کنیم. این هم این مسئله.

آن مطلبی هم که اوّل گفتم راجع به نقشه‌ی راهبردی، نقشه‌ی کلان راهبردی صنعت، خیلی چیز مهمّی است؛ این را دنبال کنید. ما نیاز داریم به این که سندی تهیّه بشود؛ در این زمینه باید سند نقشه‌ی راهبردی صنعتی کشور را تهیّه کنید و این را تصویب کنید. یکی از دوستان اشاره کردند که با رفت و آمد دولتها و تغییر دولتها، [برنامه] نباید تغییر پیدا کند. اینها اگر چنانچه به صورت یک سندِ مصوّبِ قانونیِ مستمرّی در دسترس باشد، از آن در طول سالهای متمادی استفاده میشود. خب حرفهای دیگری هم هست، [امّا] دیگر جلسه یک قدری طول کشیده، زمان هم تمام شده.

امیدوارم ان‌شاءالله خدای متعال به همه‌ی شماها توفیق بدهد، کمک کند. من از همه‌ی دوستانی که در زمینه‌ی تولید و فعّالیّتهای تولیدی اقتصادی تلاش میکنند، صمیمانه تشکّر میکنم و از برادرانی که در دولت مسئول هستند، مسئول بخشهای مختلف هستند یا در مجلس، برادرانی که در مجلس در کمیسیون‌های ذی‌ربط فعّال هستند درخواست میکنم به این مسئله‌ی مهم، [یعنی] مسئله‌ی تولید در کشور توجّه ویژه بکنند، عنایت خاص بکنند، مزاحمتها و موانع را برطرف کنند.

امسال ما گفتیم «پشتیبانی‌ها و مانع‌زدایی‌ها»؛(۶) حالا پشتیبانی یک مقوله است، به نظر من مانع‌زدایی از پشتیبانی هم بالاتر است؛ یعنی این موانعی را که وجود دارد در راه تولید، برطرف کنید؛ میتوانید برطرف کنید و خب بحمدالله مسئولین دولتی کار میکنند؛ من میبینم تلاشِ حقیقتاً مستوفایی انجام میدهند؛ این تلاش را ادامه بدهید، با واقعیّات جامعه آن تلاش را منطبق کنید، این موانع را برطرف کنید. ان‌شاءالله بعد از گذشت مدّت نه چندان طولانی آثارش در زندگی مردم محسوس خواهد بود.
از خداوند متعال برای همه‌ی شما توفیق مسئلت میکنم و لطف و رحمت الهی را برای روح مطهّر امام بزرگوارمان و شهدای بزرگوارمان از خداوند متعال طلب میکنم و فیض الهی را برای کشور ایران، ملّت ایران و مسئولین کشور مسئلت میکنم.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته


۱) در ابتدای این دیدار چهارده نفر از فعّالان بخشهای مختلف تولید به بیان نظرات و دیدگاه‌های خود پرداختند.
۲) آقای محمّد مخبر
۳) مصباح‌المتهجّد و سلاح‌المتعبّد، ج ۲، ص ۷۳۸
۴) بیانات به مناسبت حلول سال نو (۱۳۹۹/۱/۱)
۵) ابلاغ سیاستهای کلّی اقتصاد مقاومتی (۱۳۹۲/۱۱/۲۹)
۶) بیانات به مناسبت حلول سال نو (۱۳۹۹/۱۲/۳۰)

خط حزب‌الله ۳۲۵ | خنجر یمنی در قلب نقشه استکبار

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

خط حزب‌الله ۳۲۵ | خنجر یمنی در قلب نقشه استکبار

شماره سیصد و بیست و پنجم هفته نامه‌ی خط حزب الله با عنوان «خنجر یمنی در قلب نقشه استکبار» منتشر شد.


* چرا امروز مقاومت یمن، مدافع تمامی ملتهای مستقل غرب آسیا و مستضعفان جهان است؟ «گزارش هفته» این شماره خط حزب‌الله با عنوان «خنجر یمنی در قلب نقشه استکبار» ضمن پاسخ به این سؤال، مروری بر هفت سال ایستادگی ملت یمن و مقاومت رزمندگان یمنی در برابر ائتلاف آمریکایی-سعودی داشته است.

* خط حزب‌الله در «یادداشت هفته» به مناسبت بیانات اخیر رهبر انقلاب در سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها در دیدار مداحان اهل بیت علیهم‌السلام و تأکید ایشان بر موضوع «جهاد تبیین»، نقش تبیین و روشنگری در پیروزی و استمرار انقلاب اسلامی را بررسی کرده است.

* شماره‌ی این هفته‌ی خط حزب‌الله به روح مطهر شهید مدافع حرم اصغر پاشاپور تقدیم می‌شود.

امام خامنه‌ای در خصوص نقش بانوان در جامعه حرکت‌های اجتماعی بدون حضور زنان به جایی نخواهند رسید

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

تبیین نگاه امام خامنه‌ای در خصوص نقش بانوان در جامعه/ حرکت‌های اجتماعی بدون حضور زنان به جایی نخواهند رسید

به گزارش خبرنگار اخبار داخلی دفاع‌پرس، از نظر رهبری شخصیت والای زن هنوز آنطور که باید و شاید در جامعه ترسیم نشده است. ایشان وضعیت کنونی زنان مسلمان ایرانی را به‌رغم توسعه حضور اجتماعی، دارای حد متوسطی از پیشرفت می‌دانند و معتقدند زنان ایرانی هنوز در اول راه پیشرفت قرار دارند.

نگاه اسلام و به تبع آن، مقام معظم رهبری به زن، نگاهی جامع است که هم ارزش‌های الهی و هم منطق انسانی، در آن لحاظ شده است. در نظام مقدس انقلاب اسلامی، جایگاه زن به حدی است که یک روز را به پاس قدردانی از جنس مؤنث به وی اختصاص داده اند. نگاه رهبری به زن در روز زن به این صورت است. «روز زن، یعنی نگاه درست و مبتنی بر منطق به زنان، که نیمی از جمعیت بشر را تشکیل می‏‌دهند.

نقش زن به عنوان انسانی در راه تکامل معنوی و نفسانی است که در این دیدگاه، زن و مرد با یکدیگر هیچ تفاوتی ندارند. در تاریخ، زنان بزرگ و برجسته‏ای حضور داشته‏‌اند؛ همچنان که مردان بزرگ و برجسته‏‌ای بوده‌اند. در قرآن، وقتی خدای متعال می‏‌خواهد برای مؤمنین مثال بزند، از زن مثال می‏‌زند؛ وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ». زن به عنوان عنصر مؤمن برجسته‌‏ای که نظیر او در میان انسان‌‏های آن روز نبود یا کمیاب بود، حضور دارد.

امام خامنه‌ای معتقد است: آن هم نیمی که اگر نگاه کاوشگر انسان بخواهد نقش آن را با نقش‏‌های دیگر مقایسه کند، خواهد دید که نقش این نیم، حساس‏‌ترین، ظریف‏‌ترین، ماندگارترین و مؤثرترین نقش‏‌ها در حرکت تاریخ انسان و در سیر بشریت به سوی کمال است. خدا زن را این‏گونه آفریده. اگر بنای آفرینش انسان و جهان را به دو بخشِ کار‌های ظریف و ریزه‏کاری و بخشِ کار‌های مستحکم - و به تعبیر سازندگان بناها، سفتکاری - بگذاریم، بخش اول که ظریف‏کاری‏‌ها و ریزه‏کاری‏‌ها و رشته رشته پروردن احساسات و عواطف بشر است، در اختیار زن است. گناه بزرگ تمدن مادی، تضعیف و گاهی به فراموشی سپردن این نقش است.

استظهار جمال و زیبایی نسبی برخی موجودات نسبت‏به بعضی دیگر نیز از بررسی چند مورد به دست می‌‏آید، یکی آیه إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَی الأرْضِ زِینَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلا» یعنی ما آنچه را که روی زمین قرار دارد از مناظر طبیعی به عنوان زینت زمین قرار داده و کره زمین را به آن مزین نمودیم؛ و دیگری آیه، إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِبِ‏ یعنی ما فضای بالا را با ستاره‏‌های روشن زینت دادیم. از این آیات زینت و جمال نسبی موجودات مادی نسبت‏به یکدیگر معلوم می‏‌شود؛ و زن مظهر جمال خداست. او موجودی لطیف و زیباست که می‏‌تواند همچون مردان به تمام کمالات و مقامات معنوی نائل آید و این به آن معنا نیست که همچون مردان به میدان جنگ و کارزار رود بلکه خداوند زن و مرد را مکمل و کامل کننده یکدیگر آفریده است.

زن عنصر همراهی در جوامع

از نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی اگر کسی با استناد به بینش اسلامی بخواهد زن را از کار علمی محروم کند، از تلاش اقتصادی باز دارد یا از تلاش سیاسی و اجتماعی بی‏‌نصیب سازد، به خلاف حکم خدا عمل کرده است. زنان به قدری که توان جسمی و نیاز‌ها و ضرورت‏‌هایشان اجازه می‏‌دهد می‌‏تواند در فعالیت‌ها شرکت کنند. ایشان می‌فرمایند: زن هر چه می‏‌توانند، تلاش اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کند، شرع مقدس، مانع نیست؛ البته، چون از لحاظ جسمانی، ظریف‌‏تر از مرد است، لذا ضرورت‏‌هایی دارد. تحمیل کار سنگین بر زن، ظلم به زن است؛ اسلام این را توصیه نمی‌‏کند؛ چنان که منع هم نمی‏‌کند. البته از امام علی بن ابی‏طالب (علیه‏السلام) نقل است که فرمود: زن گل است؛ قهرمان نیست. قهرمان یعنی پیشکار و خدمت‏گذار آبرومند؛ خطاب به مردان می‌‏گوید زنان در خانه‏‌های شما مثل گلی لطیفند که باید نسبت به آن‌ها با کمال ظرافت و دقت رفتار کنید. زن، پیشکار و خدمت‏گذار شما نیست که خیال می‌‏کنید کار‌های سنگین را باید به او محول کرد. این، مسئله مهمی است.

از دیدگاه امام خامنه‌ای نظر اسلام، نظری میانه است؛ یعنی زن اگر فرصت و فراغت داشته باشد، بچه‏‌داری مانع او نگردد، شوق و علاقه و نیرو و توان جسمانی داشته باشد و بخواهد وارد فعالیت‏‌های اجتماعی، سیاسی یا اقتصادی شود، مانعی ندارد؛ اما این که او را مجبور کنند و بگویند باید حتماً شغلی بپذیری، روزی فلان قدر کار کنی تا با درآمد آن بتوانی در تأمین هزینه خانوار، سهمی به عهده بگیری، نه. این را اسلام از زن نخواسته است؛ این را هم یک نوع تحمیل بر زن به حساب می‌‏آورد.

حاج قاسم سلیمانی در وصیت‌نامه‌اش به چه موضوعاتی پرداخت؟

 بخش خبری شهیدسلیمانی

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

حاج قاسم سلیمانی در وصیت‌نامه‌اش به چه موضوعاتی پرداخت؟

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، قاسم سلیمانی در روز ۲۰ اسفند سال ۱۳۳۵ در شهرستان رابُر از توابع استان کرمان در ایل عشایر سلیمانی چشم به جهان گشود. در ۱۸ سالگی به استخدام اداره آب کرمان درآمد و در راهپیمایی‌ها و اعتصابات کرمان علیه رژیم پهلوی در زمان انقلاب مشارکت فعال داشت.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در سال ۱۳۵۹ عضو سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی شد و هم‌زمان با شروع جنگ تحمیلی، چند گردان را در کرمان آموزش داده و به جبهه‌ها فرستاد. وی در دوره‌ای فرماندهی سپاه آذربایجان غربی را هم بر عهده داشت و در سال ۱۳۶۰ش با حکم فرمانده وقت سپاه پاسدارن، به عنوان فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله (ع) منصوب شد.

سلیمانی پس از پایان جنگ تحمیلی در سال ۱۳۶۷ش، به کرمان بازگشت و درگیر جنگ با اشراری شد که از مرز‌های شرقی ایران هدایت می‌شدند و با باند‌های قاچاق مواد مخدر در مرز‌های ایران و افغانستان مبارزه می‌کرد. قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۹ش از سوی حضرت امام خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) به فرماندهی سپاه قدس منصوب و فرماندهی محور مقاومت در مبارزه علیه داعش در عراق و سوریه را هم عهده‌دار شد. وی در بهمن سال ۱۳۸۹ش به درجه سرلشکری نائل آمد.

بامداد جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۸ در حمله موشکی بالگردهای آمریکایی به دو خودرو در اطراف فرودگاه بغداد، سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس و ابومهدی المهندس معاون حشدالشعبی و تنی چند از اعضای حشدالشعبی در این حمله هدف قرار گرفتند و به شهادت رسیدند.

وصیت‌نامه موضوعی حاج قاسم سلیمانی

•بسم الله الرحمن الرحیم

•شهادت دادن
شهید سلیمانی دراغاز وصیت خویش براساس باور‌های اسلامی واعتقادات قلبش اش موارد زیررا شهادت داده است:

•شهادت می‌دهم به:

۱) اصول دین
۲) اشهد أن لا اله الا الله
۳) و اشهد أنّ محمداً رسول الله
۴) و اشهد أنّ امیرالمؤمنین علی‌بن ابی‌طالب
۵) و اولاده المعصومین
۶) اثنی‌عشر ائمّتنا
۷) و معصومیننا حجج الله.

•شهادت می‌دهم که:

۸) قیامت حق است،
۹) قرآن حق است،
۱۰) بهشت و جهنّم حق است،
۱۱) سؤال و جواب حق است،
۱۲) معاد،
۱۳) عدل،
۱۴) امامت،
۱۵) نبوت حق است.

سپاس به درگاه الهی

مواردی که شهید سلیمانی لازم دانسته تا در وصیت خود شکر و سپاس گزاری کند:

•خدایا! تو را سپاس می‌گویم

۱) به‌خاطر نعمتهایت.

•خداوندا! تو را سپاس که

۲) مرا صلب به صلب، قرن به قرن، از صلبی به صلبی منتقل کردی
۳) و در زمانی اجازه ظهور و وجود دادی که امکان درک یکی از برجسته‌ترین اولیائت را که قرین و قریب معصومین است، عبد صالحت خمینی کبیر را درک کنم
۴) و سرباز رکاب او شوم.
۵) اگر توفیق صحابه رسول اعظمت محمد مصطفی را نداشتم و اگر بی‌بهره بودم از دوره مظلومیت علی‌بن ابی‌طالب و فرزندان معصوم و مظلومش، مرا در همان راهی قرار دادی که آن‌ها در همان مسیر، جان خود را که جان جهان و خلقت بود، تقدیم کردند.

•خداوندا! تو را شکرگزارم که

۶) پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیّع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنه‌ای عزیز ــ که جانم فدای جان او باد ــ قرار دادی.

• پروردگارا! تو را سپاس که

۷) مرا با بهترین بندگانت در هم آمیختی و درک بوسه بر گونه‌های بهشتی آنان و استشمام بوی عطر الهی آنان را ــ یعنی مجاهدین و شهدای این راه ــ به من ارزانی داشتی.

• خداوندا!‌ای قادر عزیز و‌ای رحمان رزّاق، پیشانی شکر شرم بر آستانت می‌سایم که

۸) مرا در مسیر فاطمه اطهر و فرزندانش در مذهب تشیّع، عطر حقیقی اسلام، قرار دادی
۹) و مرا از اشک بر فرزندان علی‌بن ابی‌طالب و فاطمه اطهر بهره‌مند نمودی؛ چه نعمت عظمایی که بالاترین و ارزشمندترین نعمتهایت است؛ نعمتی که در آن نور است، معنویت، بیقراری که در درون خود بالاترین قرار‌ها را دارد، غمی که آرامش و معنویت داد.

• خداوندا، تو را سپاس که

۱۰) مرا از پدر و مادر فقیر، اما متدیّن و عاشق اهل‌بیت و پیوسته در مسیر پا کی بهره‌مند نمودی. از تو عاجزانه می‌خواهم آن‌ها را در بهشتت و با اولیائت قرین کنی و مرا در عالم آخرت از درک محضرشان بهره‌مند فرما.

درخواست از خدا

نجوا‌ها و درخواست‌های شهید سلیمانی از خداوند؛ درج شده در وصیت نامه اش:
۱) خدایا! به عفو تو امید دارم
۲)‌ای خدای عزیز و‌ای خالق حکیم بی‌همتا! دستم خالی است و کوله‌پشتی سفرم خالی، من بدون برگ و توشه‌ای به‌امید ضیافت عفو و کرم تو می‌آیم. من توشه‌ای برنگرفته‌ام؛ چون فقیر [را]در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟!
۳) سارُق، چارُقم پر است از امید به تو و فضل و کرم تو؛ همراه خود دو چشم بسته آورده‌ام که ثروت آن در کنار همه ناپاکی‌ها، یک ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه است؛ گوهر اشک بر اهل‌بیت است؛ گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم.
۴) خداوندا! در دستان من چیزی نیست؛ نه برای عرضه [چیزی دارند]و نه قدرت دفاع دارند، اما در دستانم چیزی را ذخیره کرده‌ام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته به‌سمت تو است. وقتی آن‌ها را به‌سمتت بلند کردم، وقتی آن‌ها را برایت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ این‌ها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی.
۵) خداوندا! پاهایم سست است، رمق ندارد. جرأت عبور از پلی که از جهنّم عبور می‌کند، ندارد. من در پل عادی هم پاهایم می‌لرزد، وای بر من و صراط تو که از مو نازک¬تر است و از شمشیر بُرنده‌تر؛ اما یک امیدی به من نوید می‌دهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم. من با این پا‌ها در حَرَمت پا گذارده‌ام دورِ خانه‌ات چرخیده‌ام و در حرم اولیائت در بین‌الحرمین حسین و عباست آن‌ها را برهنه دواندم و این پا‌ها را در سنگر‌های طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدن‌ها و خزیدن‌ها و به حُرمت آن حریم‌ها، آن‌ها را ببخشی.
۶) خداوندا! سر من، عقل من، لب من، گوش من، قلب من، همه اعضا و جوارحم در همین امید به‌سر می‌برند؛
۷) یا ارحم الراحمین! مرا بپذیر؛ پاکیزه بپذیر؛ آن‌چنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم. جز دیدار تو را نمی‌خواهم، بهشت من جوار توست، یا الله!
۸) خدایا! از کاروان دوستانم جامانده‌ام
۹) خداوند،‌ای عزیز! من سال‌ها است از کاروانی به‌جا مانده‌ام و پیوسته کسانی را به‌سوی آن روانه می‌کنم، اما خود جا مانده‌ام، اما تو خود می‌دانی هرگز نتوانستم آن‌ها را از یاد ببرم.
۱۰) پیوسته یاد آنها، نام آنها، نه در ذهنم بلکه در قلبم و در چشمم، با اشک و آه یاد شدند.
۱۱) عزیز من! جسم من در حال علیل شدن است.
۱۲) چگونه ممکن [است]کسی که چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟
۱۳) خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت کنی؛ مرا در فراق خود بسوزان و بمیران.
۱۴) عزیزم! من از بی‌جاقراری و رسوای ماندگی، سر به بیابان‌ها گذارده‌ام؛ من به‌امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان می‌روم.
۱۵) کریم، حبیب، به کَرَمت دل بسته‌ام،
۱۶) تو خود می‌دانی دوستت دارم.
۱۷) خوب می‌دانی جز تو را نمی‌خواهم.
۱۸) مرا به خودت متصل کن.
۱۹) خدایا وحشت همه وجودم را فرا گرفته است.
۲۰) من قادر به مهار نفس خود نیستم،
۲۱) رسوایم نکن.
۲۲) مرا به‌حرمت کسانی که حرمتشان را بر خودت واجب کرده‌ای، قبل از شکستن حریمی که حرم آن‌ها را خدشه‌دار می‌کند، مرا به قافله‌ای که به‌سویت آمدند، متصل کن.
۲۳) معبود من، عشق من و معشوق من، دوستت دارم.
۲۴) بار‌ها تو را دیدم و حس کردم،
۲۵)‌ نمی‌توانم از تو جدا بمانم. بس است، بس.
۲۶) مرا بپذیر، اما آن‌چنان که شایسته تو باشم.

هشدار به برادران و خواهران مجاهد

شهید سلیمانی به برادران و خواهران مجاهد نسبت به نظام اسلامی چنین هشدار داده است:

• خواهران و برادران مجاهدم در این عالم،

•‌ ای کسانی که سر‌های خود را برای خداوند عاریه داده‌اید و جان‌ها را بر کف دست گرفته و در بازار عشق‌بازی به سوق فروش آمده‌اید، عنایت کنید:

۱) جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است.
۲) امروز قرارگاه حسین‌بن علی، ایران است.
۳) بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند.
۴) ا گر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی (ص).

• برادران و خواهرانم!

۵) جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل به و منصوب شرعی و فقهی معصوم.
۶) خوب می‌دانید منزّه‌ترین عالِم دین که جهان را تکان داد اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجات‌بخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما که به‌عنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما به‌عنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید]به‌دور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید.
۷) خیمه، خیمه رسول‌الله است.
۸) اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است، دور آن بچرخید.
۹) والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمی‌ماند؛ قرآن آسیب می‌بیند.

وصیت به برادران و خواهران ایرانی

شهید سلیمانی به برادران و خواهران ایرانی چنین وصیت کرده است:

• برادران و خواهران عزیز ایرانی من، مردم پرافتخار و سربلند که جان من و امثال من، هزاران بار فدای شما باد، کما اینکه شما صد‌ها هزار جان را فدای اسلام و ایران کردید؛

۱) از اصول مراقبت کنید، اصول یعنی ولیّ فقیه،
۲) خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنه‌ای عزیز را جان خود بدانید،
۳) حرمت او را مقدسات بدانید.

• وصیت به برادران و خواهران؛ پدران و مادران

شهید سلیمانی به برادران و خواهران؛ پدران و مادران چنین وصیت کرده است:

• برادران و خواهران، پدران و مادران، عزیزان من!

• جمهوری اسلامی، امروز سربلندترین دوره خود را طی می‌کند.

• بدانید مهم نیست که دشمن چه نگاهی به شما دارد، دشمن به پیامبر شما چه نگاهی داشت و [دشمنان]چگونه با پیامبر خدا و اولادش عمل کردند، چه اتهاماتی به او زدند، چگونه با فرزندان مطهر او عمل کردند؟ مذمت دشمنان و شماتت آن‌ها و فشار آنها، شما را دچار تفرقه نکند.

• بدانید که می‌دانید مهمترین هنر خمینی عزیز این بود که اول اسلام را به پشتوانه ایران آورد

• و سپس ایران را در خدمت اسلام قرار داد.

• اگر اسلام نبود و اگر روح اسلامی بر این ملت حاکم نبود، صدام، چون گرگ درنده‌ای این کشور را می‌درید؛

• آمریکا، چون سگ هاری همین عمل را می‌کرد،

• اما هنر امام این بود که اسلام را پشتوانه آورد؛ عاشورا و محرّم، صفر و فاطمیه را به پشتوانه این ملت آورد،
• انقلاب‌هایی در انقلاب ایجاد کرد، به این دلیل در هر دوره هزاران فداکار جان خود را سپر شما و ملت ایران و خاک ایران و اسلام نموده‌اند و بزرگترین قدرت‌های مادی را ذلیل خود نموده‌اند.
• عزیزانم، در اصول اختلاف نکنید.

وصیت درخصوص شهدا و خانواده شهدا

شهید سلیمانی درخصوص شهدا و خانواده شهدا چنین وصیت کرده است:

• شهدا، محور عزّت و کرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز، بلکه همیشه این‌ها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافته‌اند.

۱) آن‌ها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همان‌گونه که هستند.
۲) فرزندانتان را با نام آن‌ها و تصاویر آن‌ها آشنا کنید.
۳) به فرزندان شهدا که یتیمان همه شما هستند، به‌چشم ادب و احترام بنگرید.
۴) به همسران و پدران و مادران آنان احترام کنید، همان‌گونه که از فرزندان خود با اغماض می‌گذرید، آن‌ها را در نبود پدران، مادران، همسران و فرزندان خود توجه خاص کنید.

وصیت خطاب به خانواده شهدا

شهید سلیمانی درخصوص به خانواده شهدا چنین وصیت کرده است:

• فرزندانم، دختران و پسرانم، فرزندان شهدا، پدران و مادران باقی‌مانده از شهدا،

•‌ ای چراغ‌های فروزان کشور ما، خواهران و برادران و همسران وفادار و متدینه شهدا!

• در این عالم، صوتی که روزانه من می‌شنیدم و مأنوس با آن بودم و همچون صوت قرآن به من آرامش می‌داد و بزرگترین پشتوانه معنوی خود می‌دانستم،

• صدای فرزندان شهدا بود که بعضاً روزانه با آن مأنوس بودم؛

• صدای پدر و مادر شهدا بود که وجود مادر و پدرم را در وجودشان احساس می‌کردم.

۱) عزیزانم! تا پیشکسوتان این ملتید، قدر خودتان را بدانید.
۲) شهیدتان را در خودتان جلوه‌گر کنید، به‌طوری که هر کس شما را می‌بیند، پدر شهید یا فرزند شهید را، بعینه خوِد شهید را احساس کند، با همان معنویت، صلابت و خصوصیت.
۳) خواهش می‌کنم مرا حلال کنید و عفو نمایید.

• من نتوانستم حق لازم را پیرامون خیلی از شما‌ها و حتی فرزندان شهیدتان ادا کنم،

۴) هم استغفار می‌کنم و هم طلب عفو دارم.
۵) دوست دارم جنازه‌ام را فرزندان شهدا بر دوش گیرند، شاید به‌برکت اصابت دستان پاک آن‌ها بر جسدم، خداوند مرا مورد عنایت قرار دهد.

وصیت درخصوص نیرو‌های مسلح

شهید سلیمانی درخصوص نیرو‌های مسلح چنین وصیت کرده است:

۱) نیرو‌های مسلّح خود را که امروز، ولی فقیه فرمانده آنان است، برای دفاع از خودتان، مذهبتان، اسلام و کشور احترام کنید.
۲) و نیرو‌های مسلح می‌بایست همانند دفاع از خانه خود، از ملت و نوامیس و ارضِ آن حفاظت و حمایت و ادب و احترام کنند.
۳) و نسبت به ملت همان‌گونه که امیرالمؤمنین مولای متقیان فرمود، نیرو‌های مسلح می‌بایست منشأ عزت ملت باشد
۴) و قلعه و پناهگاه مستضعفین و مردم باشد
۵) و زینت کشورش باشد.

وصیت درخصوص مردم عزیز کرمان

شهید سلیمانی درخصوص مردم عزیز کرمان چنین وصیت کرده است:

• نکته‌ای هم خطاب به مردم عزیز کرمان دارم؛

• مردمی که دوست‌داشتنی‌اند و در طول ۸ سال دفاع مقدس بالاترین فداکاری‌ها را انجام دادند

• و سرداران و مجاهدین بسیار والامقامی را تقدیم اسلام نمودند.

• من همیشه شرمنده آن‌ها هستم.

• هشت سال به‌خاطر اسلام به من اعتماد کردند؛ فرزندان خود را در قتلگاه‌ها و جنگ‌های شدیدی، چون کربلای ۵، والفجر ۸، طریق‌القدس، فتح‌المبین، بیت‌المقدس و... روانه کردند

• و لشکری بزرگ و ارزشمند را به نام و به عشق امام مظلوم حسین‌بن علی به نام ثارالله، بنیانگذاری کردند.

• این لشکر همچون شمشیری برنده، بار‌ها قلب ملت‌مان و مسلمان‌ها را شاد نمود و غم را از چهره آن‌ها زدود.

• عزیزان! من بنا به تقدیر الهی امروز از میان شما رفته‌ام.

• من شما را از پدر و مادرم و فرزندان و خواهران و برادران خود بیشتر دوست دارم، چون با شما بیشتر از آن‌ها بودم؛ ضمن اینکه من پاره‌تن آن‌ها بودم و آن‌ها پاره وجود من، اما آن‌ها هم قبول کردند من وجودم را نذر وجود شما و ملت ایران کنم.

۱) دوست دارم کرمان همیشه و تا آخر با ولایت بماند.

• این ولایت، ولایت علی‌بن ابی‌طالب است و خیمه او خیمه حسین فاطمه است، دور آن بگردید.

• با همه شما هستم.

•‌ می‌دانید در زندگی به انسانیت و عاطفه‌ها و فطرت‌ها بیشتر از رنگ‌های سیاسی توجه کردم.

• خطاب من به همه شما است که مرا از خود می‌دانید، برادر خود و فرزند خود می‌دانید.

۲) وصیت می‌کنم اسلام را در این برهه که تداعی‌یافته در انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است، تنها نگذارید.

• دفاع از اسلام نیازمند هوشمندی و توجه خاص است.

۳) در مسائل سیاسی آنجا که بحث اسلام، جمهوری اسلامی، مقدسات و ولایت فقیه مطرح می‌شود، این‌ها رنگ خدا هستند؛ رنگ خدا را بر هر رنگی ترجیح دهید.

وصیت به سیاسیون کشور

شهید سلیمانی به سیاسیون کشورچنین وصیت کرده است:

• نکته‌ای کوتاه خطاب به سیاسیون کشور دارم:

• چه آن‌هایی [که]اصلاح‌طلب خود را می‌نامند و چه آن‌هایی که اصولگرا.

• آنچه پیوسته در رنج بودم این‌که عموماً ما در دو مقطع، خدا و قرآن و ارزش‌ها را فراموش می‌کنیم، بلکه فدا می‌کنیم.

۱) عزیزان، هر رقابتی با هم می‌کنید و هر جدلی با هم دارید، اما اگر عمل شما و کلام شما یا مناظره‌هایتان به‌نحوی تضعیف‌کننده دین و انقلاب بود، بدانید شما مغضوب نبی مکرم اسلام و شهدای این راه هستید؛ مرز‌ها را تفکیک کنید.
۲) اگر می‌خواهید با هم باشید، شرط با هم بودن، توافق و بیان صریح حول اصول است. اصول، مطوّل و مفصّل نیست.

اصول عبارت از چند اصل مهم است:

۳) اول آنها، اعتقاد عملی به ولایت فقیه است؛ یعنی این که نصیحت او را بشنوید، با جان و دل به توصیه و تذکرات او به‌عنوان طبیب حقیقی شرعی و علمی، عمل کنید. کسی که در جمهوری اسلامی می‌خواهد مسئولیتی را احراز کند، شرط اساسی آن [این است که]اعتقاد حقیقی و عمل به ولایت فقیه داشته باشد. من نه می‌گویم ولایت تنوری و نه می‌گویم ولایت قانونی؛ هیچ یک از این دو، مشکل وحدت را حل نمی‌کند؛ ولایت قانونی، خاصّ عامه مردم اعم از مسلم و غیرمسلمان است، اما ولایت عملی مخصوص مسئولین است که می‌خواهند بار مهم کشور را بر دوش بگیرند، آن هم کشور اسلامی با این همه شهید!
۴) اعتقاد حقیقی به جمهوری اسلامی و آنچه مبنای آن بوده است؛ از اخلاق و ارزش‌ها تا مسئولیت‌ها؛ چه مسئولیت در قبال ملت و چه در قبال اسلام.
۵) به‌کارگیری افراد پاکدست و معتقد و خدمتگزاری به ملّت، نه افرادی که حتی اگر به میز یک دهستان هم برسند خاطره خان‌های سابق را تداعی می‌کنند.
مقابله با فساد و دوری از فساد و تجمّلات را شیوه خود قرار دهند.
۶) در دوره حکومت و حاکمیت خود در هر مسئولیتی، احترام به مردم و خدمت به آنان را عبادت بدانند و خود خدمتگزار واقعی، توسعه‌گر ارزش‌ها باشند، نه با توجیهات واهی، ارزش‌ها را بایکوت کنند.
۷) مسئولین همانند پدران جامعه می‌بایست به مسئولیت خود پیرامون تربیت و حراست از جامعه توجه کنند، نه با بی‌مبالاتی و به‌خاطر احساسات و جلب برخی از آرای احساسی زودگذر، از اخلاقیاتی حمایت کنند که طلاق و فساد را در جامعه توسعه دهد و خانواده‌ها را از هم بپاشاند.

• حکومت‌ها عامل اصلی در استحکام خانواده و از طرف دیگر عامل مهم از هم پاشیدن خانواده هستند.

• اگر به اصول عمل شد، آن وقت همه در مسیر رهبر و انقلاب و جمهوری اسلامی هستند و یک رقابت صحیح بر پایه همین اصول برای انتخاب اصلح صورت می‌گیرد.

وصیت به برادران سپاهی و ارتشی

شهید سلیمانی به برادران سپاهی و ارتشی چنین وصیت کرده است:

• کلامی کوتاه خطاب به برادران سپاهی عزیز و فداکار و ارتشی‌های سپاهی دارم:

۱) ملاک مسئولیت‌ها را برای انتخاب فرماندهان، شجاعت و قدرت اداره بحران قرار دهید.

• طبیعی است به ولایت اشاره نمی‌کنم، چون ولایت در نیرو‌های مسلح جزء نیست، بلکه اساس بقای نیرو‌های مسلح است، این شرط خلل‌ناپذیر می‌باشد.

۲) نکته دیگر، شناخت بموقع از دشمن و اهداف و سیاست‌های او و اخذ تصمیم بموقع و عمل بموقع؛ هر یک از این‌ها اگر در غیر وقت خود صورت گیرد، بر پیروزی شما اثر جدّی دارد.

خطاب به علما و مراجع معظم

شهید سلیمانی به علما و مراجع معظم چنین خطاب کرده است:

• سخنی کوتاه از یک سرباز ۴۰ ساله در میدان، به علمای عظیم‌الشأن و مراجع گران‌قدر که موجب روشنایی جامعه و سبب زدودن تاریکی مراجع عظام تقلید؛ سربازتان از یک برج دیده‌بانی دید که اگر این نظام آسیب ببیند، دین و آنچه از ارزش‌های آن [که]شما در حوزه‌ها استخوان خُرد کرده‌اید و زحمت کشیده‌اید، از بین می‌رود.

• این دوره‌ها با همه دوره‌ها متفاوت است، این بار اگر مسلّط شدند، از اسلام چیزی باقی‌نمی‌ماند.

• راه صحیح، حمایت بدون هرگونه ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و، ولی فقیه است.

• نباید در حوادث، دیگران شما را که امید اسلام هستید به ملاحظه بیندازند.

• همه شما امام را دوست داشتید و معتقد به راه او بودید. راه امام مبارزه با آمریکا و حمایت از جمهوری اسلامی و مسلمانان تحت ستم استکبار، تحت پرچم، ولی فقیه است.

• من با عقل ناقص خود می‌دیدم برخی خنّاسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علمای مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حق‌به‌جانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند. حق واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزش‌ها و ولایت فقیه میراث امام خمینی (رحمة الله علیه) هستند و می‌بایست مورد حمایت جدی قرار گیرند.

• من حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای را خیلی مظلوم و تنها می‌بینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات با بیانتان و دیدارهای‌تان و حمایت‌های‌تان با ایشان می‌بایست جامعه را جهت دهید.

• اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود، بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیر قابل برگشت خواهد بود.

• دست مبارکتان را می‌بوسم و عذرخواهی می‌کنم از این بیان، اما دوست داشتم در شرف‌یابی‌های حضوری به محضرتان عرض کنم که توفیق حاصل نشد.

• سربازتان و دست‌بوستان

طلب عفو و عذرخواهی

شهید سلیمانی از افراد و گروه‌های زیر طلب عفو وبخشش کرده است:

۱) از همسایگانم
۲) و دوستانم
۳) و همکارانم

• طلب بخشش و عفو دارم.

۴) از رزمندگان لشکر ثارالله
۵) و نیروی باعظمت قدس که خار چشم دشمن و سدّ راه او است،

• طلب بخشش و عفو دارم؛

۶) خصوصاً از کسانی که برادرانه به من کمک کردند.
شهید سلیمانی از افراد زیر عذرخواهی کرده است:

•‌ نمی‌توانم از حسین پورجعفری نام نبرم که خیرخواهانه و برادرانه مرا مثل فرزندی کمک می‌کرد و مثل برادرانم دوستش داشتم. از خانواده ایشان و همه برادران رزمنده و مجاهدم که به زحمت انداختمشان عذرخواهی می‌کنم.

• البته همه برادران نیروی قدس به من محبّت برادرانه داشته و کمک کردند و دوست عزیزم سردارقاآنی که با صبر و متانت مرا تحمل کردند.

گزارش از سید جواد هاشمی فشارکی