جمعه, ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، ۱۲:۱۷ ب.ظ

درباره سايت

پایگاه فرهنگی،مذهبی شهدای نیاک

سایت شهدای نیاک مرجع نرم افزارهای مذهبی ومقالات،بیانات رهبری،زندگینامه شهدا،کتاب های مذهبی،صوت وتصویر،جشنواره های شهدای نیاک،مداحی مناسبت های مذهبی،بانک صوت وتصویر،آرشیوفیلم های مذهبی،کلیپ های مذهبی،سخنرانی علما،خبرهای سیاسی،اجتماعی،فرهنگی مذهبی،نظامی،کتابخانه،نرم افزارهای قرآنی،امام خمینی ره،ویژه نامه مذهبی،کودک ونوجوان،محرم،ماه مبارک رمضان،عاشورا و تاسوعا حسینی،امربه معروف ونهی از منکر،حجاب عفاف،سبک زندگی اسلامی

بایگانی

محبوب ترين ها

پيوندها

مداحان وشعرا

شخصیت های سیاسی ونظامی

شبکه های اجتماعی

۴۶۹ مطلب با موضوع «رهبری انقلاب» ثبت شده است

تناور یعنی جمهوری اسلامی

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

تناور یعنی جمهوری اسلامی

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «یک روزی این دنیا دست دو قدرت بزرگ بود: قدرت آمریکا و قدرت شوروی سابق. هر دو در یک مسئله متّفق بودند و آن، ضدّیّت با جمهوری اسلامی بود. امام در مقابل اینها ایستاد، تسلیم نشد، صریح گفت «نه شرقی، نه غربی»؛ خیال میکردند نمیشود، خیال میکردند این نهال را میتوانند از ریشه بکَنند، این نهال امروز تبدیل شده به یک درخت تناور؛ غلط میکند فکرِ کندنِ آن را هم کسی بکند!» ۱۴۰۱/۰۷/۲۲
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، لوح «تناور یعنی جمهوری اسلامی» را منتشر میکند.

 

خط حزب‌الله ۳۶۲ | الگوی خوبی‌ها

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

خط حزب‌الله ۳۶۲ | الگوی خوبی‌ها

شماره سیصد و شصت و دوم هفته‌نامه خط حزب‌الله با عنوان «الگوی خوبی‌ها» منتشر شد.

* خط حزب‌الله، به مناسبت هفدهم ربیع‌الاول و سالروز ولادت پیامبر اسلام حضرت محمد مصطفی صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، بیانات رهبر انقلاب درباره سیره و رفتار پیامبر اعظم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در مسائل معنوی و اخلاقی را مرور کرده است.

* گزارش هفته این شماره خط حزب‌الله، با بررسی ابعاد اغتشاشات اخیر به این سوال پاسخ داده است که "ایستادگی ملت ایران در مقابل تهدیدها و دسیسه دشمن چه دستاوردی داشته است؟"

* شماره‌ این هفته خط حزب‌الله، به روح مطهر شهید امنیت، سلمان امیراحمدی تقدیم می‌شود.

به رسم آیه‌ها | پیام شهیدان به مردم دنیا

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

به رسم آیه‌ها | پیام شهیدان به مردم دنیا

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار دست‌اندرکاران دوّمین کنگره‌ی ملّی شهدای ورزشکار(۱۴۰۱/۶/۲۰)، پیرامون زنده بودن شهیدان و پیام آنها به آیاتی از قرآن اشاره داشتند که رسانه  KHAMENEI.IR، این آیات و بیانات رهبر انقلاب درباره آن‌ها را در این جدول مرور میکند.

 

 

زنده بودن شهدا

درباره‌ی شهیدان، در دو جای قرآن تصریح شده که شهیدان مرده نیستند، زنده‌اند؛ این دیگر با صراحت است. یکی در سوره‌ی بقره است: وَ لا تَقولوا لِمَن یُقتَلُ فی سَبیلِ اللَّهِ اَمواتٌ بَل اَحیاء(۱)؛  به اینهایی که در راه خدا کشته میشوند مرده نگویید، اینها زنده‌اند. دیگر از این واضح‌تر، روشن‌تر؟ یکی هم در سوره‌ی آل‌عمران: وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ اَمواتًا بَل اَحیاء(۲)؛  تصریح شده.

 

۱) سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۱۵۴؛«و به آنان که در راه خدا کشته می شوند مرده نگویید، بلکه [در عالم برزخ] دارای حیات اند...»
۲)سوره‌ی آل‌عمران، بخشی از آیه‌ی
۱۶۹؛« و هرگز گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شدند مرده اند، بلکه زنده اند...»

 

 

ترس و اندوه نداشتن در راه خدا، پیام شهیدان

شهدا تأثیرگذارند. چون زنده هستند، تأثیرگذارند در محیط زندگی زندگان؛ روی ما دارند اثر میگذارند، روی ما دارند کار میکنند... «وَ یَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون‌».(۳) حالا در «اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم»، [اگر] این ضمیر «عَلَیهِم» را برگردانیم به خود آنها یا به ما که در این دنیا هستیم، فرقی نمیکند؛ نتیجه‌اش این است که دارند به ما میگویند راه مجاهدت در سبیل‌اللّه ممکن است دشواری‌هایی داشته باشد ــ خب دشواری‌هایی دارد ــ امّا عاقبت بسیار خوبی دارد؛ در پایان این راه، در انتهای این راه، نه ترس هست، نه اندوه هست؛ خیلی مهم است. حالا یک مشکلی را انسان تحمّل میکند، امّا در پایان این راهی که شما میروید «لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون‌»؛ نه ترس هست، نه اندوه هست؛ این دو عامل، دو عامل ایذاء‌کننده‌ی انسانند دیگر؛ این حرف صریح قرآن با ما است.

 

 

۳) سوره‌ی آل‌عمران، بخشی از آیه‌ی ۱۷۰؛ «... و براى کسانى که از پى ایشان هستند و هنوز به آنان نپیوسته‌اند شادى میکنند که نه بیمى بر ایشان است و نه اندوهگین میشوند.»

 

قیچی اختلاف افکنی

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

قیچی اختلاف افکنی

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «شیعه‌ی انگلیسی و سنّی آمریکایی مثل هم هستند؛ همه، دولبه‌ی یک قیچی هستند... استکبار میخواهد خطوط فاصل در دنیای اسلام را پُررنگ کند با جنگ شیعه و سنّی، جنگ عرب و عجم، گاهی جنگ شیعه - شیعه و جنگ سنّی ـ سنّی... یک خطّ فاصل، خطّ فاصل برجسته است و آن مقابله‌ی بین دنیای اسلام و دنیای کفر و استکبار است؛ بقیّه خطوط فاصل باید کم‌رنگ بشود.» ۱۴۰۱/۰۶/۱۲ و ۱۳۹۵/۰۹/۲۷
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب لوح «قیچی اختلاف افکنی» را منتشر میکند.

 

در حسرت گاو شیرده

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

در حسرت گاو شیرده

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «آمریکا با ایران قوی مخالف است، با ایران مستقل مخالف است... با جمهوری اسلامی عمیقاً دشمنند، در این شکی نیست. اما بدون جمهوری اسلامی هم، با ایرانی که قوی باشند مخالفند، با ایرانی که مستقل باشد مخالفند، آنها ایران دوران پهلوی را دوست دارند، گاو شیرده. مطیع اوامر آنها که شاه مملکت در یک تصمیم ناچار بشود سفیر انگلیس یا سفیر آمریکا را بخواهد از او کسب تکلیف بکند.» ۱۴۰۱/۷/۱۱
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، لوح «در حسرت گاو شیرده» را منتشر میکند.

 

رهبر انقلاب: پایبندی ورزشکاران به مسائل دینی و فعالیت جهادی تأثیر معنوی و اجتماعی زیادی دارد

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

رهبر انقلاب: پایبندی ورزشکاران به مسائل دینی و فعالیت جهادی تأثیر معنوی و اجتماعی زیادی دارد

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

 

و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّةالله فی الارضین.

 

خیلی خوش ‌آمدید عزیزان ما و در این گزارشهایی که داده شد، خبرهای خوشی هم با خودتان آوردید. خیلی متشکّریم از اینکه این کنگره‌ی بزرگ و پُرمعنی را ایجاد کردید و امیدواریم که این زحمات شما و نیّات صادقانه‌ای که انسان میبیند در جمع وجود دارد، مورد توجّه پروردگار و تأیید حضرت بقیّةالله ان‌شاءالله قرار بگیرد. تشکّر هم میکنم از این برادران عزیزی که مدالهایشان را به ما لطف کردند. من قصد داشتم از سازندگان فیلم «مستطیل قرمز»(۲) تشکّر کنم در این صحبت ــ من البتّه فیلم را ندیدم، امّا شنیدم ــ که خب الحمدلله حالا اینجا تشریف دارند. این کار باید انجام بگیرد؛ یعنی این کار تولید هنری و بیان هنری این حقایقی که گفتید، اینها خیلی مهم است، بایستی انجام بگیرد. این دو نفر آقایان این کار را انجام دادند و شنیدم که در تلویزیون هم نسبت به یک تعدادی از قهرمانان شهید کارهایی ساخته شده. به هر حال، این کار، کار مهمّی است و بایستی دنبال بشود.

 

من امروز دو مطلب را عرض میکنم: یک کلمه در باب شهیدان و شهادت و این کاروان پُرشکوه شهیدان عزیز ورزشکار، یک کلمه هم در باب اصل ورزش. مسئله‌ی ورزش یک مسئله‌ای است که نباید در حاشیه قرار بگیرد؛ بایستی به عنوان متن روی آن تکیه بشود که من حالا چند جمله را عرض خواهم کرد.

 

درباره‌ی شهیدان، در دو جای قرآن تصریح شده که شهیدان مرده نیستند، زنده‌اند؛ این دیگر با صراحت است. یکی در سوره‌ی بقره است: وَ لا تَقولوا لِمَن یُقتَلُ فی سَبیلِ اللَهِ اَمواتٌ بَل اَحیاء؛(۳) به اینهایی که در راه خدا کشته میشوند مرده نگویید، اینها زنده‌اند. دیگر از این واضح‌تر، روشن‌تر؟ یکی هم در سوره‌ی آل‌عمران: وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَهِ اَمواتًا بَل اَحیاء؛(۴) تصریح شده. حالا اینکه حیات شهدا چگونه حیاتی است، یک بحث دیگری است؛ یقیناً متفاوت است با حیات زندگی مادّی ما و متفاوت است با حیات برزخی‌ای که خیلی از افراد دیگر هم در برزخ روحشان فعّال است و زنده است به یک معنا؛ این هم نیست؛ یک چیز سوّمی است و به هر حال یک حقیقت مهمّی است که قرآن به آن تصریح میکند.

 

خب، این زنده بودن یک لوازمی دارد؛ یکی از لوازم زنده بودن تأثیرگذاری است؛ پس شهدا تأثیرگذارند. چون زنده هستند، تأثیرگذارند در محیط زندگی زندگان؛ روی ما دارند اثر میگذارند، روی ما دارند کار میکنند. این هم در خودِ آیه‌ی شریفه آمده؛ دنباله‌ی همین آیه‌ی شریفه‌ی سوره‌ی آل‌عمران این است که «وَ یَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون‌».(۵) حالا در «اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم»، [اگر] این ضمیر «عَلَیهِم» را برگردانیم به خود آنها یا به ما که در این دنیا هستیم، فرقی نمیکند؛ نتیجه‌اش این است که دارند به ما میگویند راه مجاهدت در سبیل‌الله ممکن است دشواری‌هایی داشته باشد ــ خب دشواری‌هایی دارد ــ امّا عاقبت بسیار خوبی دارد؛ در پایان این راه، در انتهای این راه، نه ترس هست، نه اندوه هست؛ خیلی مهم است. حالا یک مشکلی را انسان تحمّل میکند، امّا در پایان این راهی که شما میروید «لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون‌»؛ نه ترس هست، نه اندوه هست؛ این دو عامل، دو عامل ایذاء‌کننده‌ی انسانند دیگر؛ این حرف صریح قرآن با ما است. در واقع، این خیلِ عظیمِ شهیدان دارند به ما دلگرمی میدهند؛ آن جامعه‌ی مؤمنی که میخواهد در راه خدا قدم بردارد و طبق رضای خدا کار کند، با این پیغام شهیدان ــ که پیغام‌آورش هم خود خدا است ــ دلگرم میشود، میفهمد که میتوان در این راه با امید حرکت کرد و پیش رفت. خب، این دلگرمی هم به ما حرکت میدهد، به ما تلاش میدهد که حالا نمونه‌هایی‌ را شماها گفتید، یک اشاره‌ای هم ممکن است من ان‌شاءالله در وسطِ صحبت بکنم.

 

در دوران نظام اسلامی، جهت‌گیری کشور در مجموع به طوری بود که جهاد فی‌سبیل‌الله و شهادت فی‌سبیل‌الله جاذبه پیدا کرد؛ قبلاً این ‌جور نبود. ما دوره‌ی قبل از پیروزی انقلاب را کاملاً درک کردیم دیگر؛ نصف عمر بنده در آن زمانها گذشته و همان زمان هم خب خدا کمک کرده بود در این راه حرکت میکردیم، امّا این جاذبه‌ی جهاد فی‌سبیل‌الله و جاذبه‌ی شهادت فی‌سبیل‌الله که در دوره‌ی نظام اسلامی وجود دارد، آن وقت وجود نداشت. این جاذبه موجب میشود که همه‌ی قشرهای اجتماعی، همه‌ی لایه‌های اجتماعی به سمت جهاد شوق پیدا کنند و کسانی که دارای استعداد هستند، دارای آمادگی روحی هستند، بروند به سمت میدانهای جهاد، از جمله شهدای ورزشکار و مجاهدین ورزشکار.

 

قشر ورزشکار یک قشر اثرگذاری است؛ ورزشکار اثرگذار است؛ شخصیّت او، حرکت او، اقدام او در جامعه با یک آدم معمولی تفاوت میکند؛ بخصوص ورزشکاری که جلوه‌ای پیدا کند، برجستگی‌ای پیدا کند، این روی یک عدّه‌ای اثر میگذارد. حالا اگر چنانچه این ورزشکار میل به جهاد پیدا کرد و در راه جهاد حرکت کرد، شما ببینید چه تأثیرات مهمّی را میتواند در جامعه بگذارد، چه حرکتی میتواند ایجاد کند! خوشبختانه این حرکت ایجاد شد، به برکت همین پنج هزار و خرده‌ای شهید شما. در بین این پنج هزار و خرده‌ای، ورزشکارهای نخبه و حرفه‌ای و قهرمانها هم کم نبودند؛ شاید بیش از هزار تن از این شهدا جزو ورزشکارهای حرفه‌ایِ قهرمان و برخوردار از رتبه‌های بالای ورزشی بودند، در همه‌ی رشته‌ها. حالا من در این نمایشگاهی که اینجا بود دیدم نوشته‌اند «در ۳۳ رشته»؛ به‌ هر حال، تا آنجایی که حالا ما اطّلاع داریم و بنده آشنا هستم، از رشته‌های مختلف ورزشی کسانی رفتند. اینها حالا خودشان رفتند روی سکّوی قهرمانی در عالم ملکوت ــ که از سکّوی قهرمانی دنیا خیلی بالاتر است ــ خودشان این ترقّی بزرگ را کردند، امّا دیگران را هم دنبال خودشان کشاندند.

 

امروز محیط ورزشی ما خوشبختانه متأثّر از همین معنویّتی است که شهدای عزیز ورزشکار ما در جامعه ایجاد کرده‌اند؛ این معنویّت، امروز در محیط ورزشی ما هست. البتّه در همه‌ی محیط‌ها همه‌ جور آدم هست؛ در محیط روحانیّت هم همه ‌جور آدمی هست، در محیط ورزش هم هست، امّا فضای ورزشی کشور، در مجموع، امروز با گذشته خیلی فرق دارد؛ جلوه‌های تدیّن، جلوه‌های پایبندی، جلوه‌های معنویّت، اینهایی که بنده مکرّر در صحبتها به مناسبتی گفته‌ام و حالا هم بعضی‌هایش را آقایان گفتند، [فراوان است]: آن بانوی شجاع و باایمانی که روی سکّوی قهرمانی [وقتی] مرد بیگانه دست دراز میکند، دست نمیدهد یا در مقابل چشم میلیون‌ها انسانی که خیلی از اینها تربیت شده‌اند برای اینکه ضدّ حجاب و ضدّ عفّتِ زن حرکت بکنند و حرف بزنند، آنجا با چادر و با حجاب اسلامی می‌ایستد؛ یا آن جوان قهرمانی که مدال قهرمانی‌اش را به خانواده‌ی شهدا اهدا میکند؛ یا آن ورزشکار باایمانی که بعد از اینکه در ورزشِ خودش ــ حالا یا کشتی یا وزنه‌برداری یا هر ورزش دیگری ــ پیروزی به دست آورد، به جای تبختر(۶) به خاک می‌افتد و خدا را سجده میکند یا اسم ائمّه‌ی هدیٰ را می‌آورد. اینها چیزهای مهمّی است؛ ماها گاهی یک مقداری عادت میکنیم به یک چیزی، اهمّیّت و عظمت کار از چشممان میرود. این پدیده‌ها در این دنیای امروز، دنیای مادّیگری، دنیای فساد، پدیده‌های عجیبی است.

 

بنده عرض میکنم آن کسانی که میخواهند ملّت ایران را درست بشناسند، روی این پدیده توجّه کنند؛ معنا دارد اینکه جوان ورزشکار ما که جلوی چشم میلیون‌ها و گاهی صدها میلیون [نفر] روی سکّو میرود، این جور به معنویّت و به خدا و به اولیای خدا اظهار ارادت میکند. اینها را ببینند؛ اینها خیلی معنادار است برای شناخت ملّت ایران و اعماق معنوی و روحی و اخلاقی ملّت ایران. خب، این یک شاخص است و بالاخره یک شاخص مهمّی است. حالا در همین راه‌پیمایی اربعین هم که امسال هیئتهای ورزشی رفتند، خبرهای خوبی از آنها برای بنده نقل کردند، از [جمله] اظهار ارادتشان به امیرالمؤمنین در نجف؛ خب اینها خیلی باارزش است، این محیط معنوی خیلی مهم است. بالاخره یکی از برکات مجاهدت فی‌سبیل‌الله همین است که معنویّت را به لایه‌های گوناگون اجتماعی تزریق میکند؛ یعنی شما ورزشکار یا مدیر ورزشی وقتی مقیّد باشید به پاره‌ای از التزامات معنوی و دینی، فقط خودتان بهره نمیبرید، کسان زیادی از شما بهره میبرند ــ در درجه‌ی اوّل، در خود محیط ورزش و بعد هم در محیط عمومی مردم ــ و این کارها کسان مستعد را وارد میدان معنویّت میکند و جادّه را باز میکند. به ‌هر حال، میدان جهادی که مقابل ملّت ایران است هر روز یک جوری است: یک روز به صورت دفاع مقدّس بود، یک روز به صورت دفاع از حرم بود، امروز هم میدانهای جهاد به صورتهای مختلف جلوی ما باز است؛ به نظر من در همه‌ی اینها حضورِ جهادیِ افرادِ شاخص و چهره‌ها در میان جامعه، تأثیرات زیادی دارد و خیلی باارزش است. این راجع به مسئله‌ی شهدا و شهادت.

 

امّا در مورد ورزش، علّت اینکه من بخصوص راجع به ورزش صحبت میکنم اهمّیّت ورزش است؛ هم ورزش همگانی و عمومی ــ که ما همه را توصیه میکنیم ــ هم ورزش حرفه‌ای و قهرمانی؛ اینها مهم است، اینها جزو حواشی و نوافل زندگی اجتماعی نیست، جزو بخشها و خطوط اصلی زندگی اجتماعی است.

 

من در مورد ورزش همگانی همیشه تأکید کرده‌ام، باز هم تکرار میکنم؛ همه ورزش کنند. در این زندگیِ ماشینی و کم‌تحرّکِ امروز، حالا ما پیرمردها به کنار، واقعاً جوانها هم تحرّکی ندارند! سوار ماشین میشوند از اینجا میروند آنجا پیاده میشوند، سوار آسانسور میشوند میروند بالا؛ هیچ تحرّکی وجود ندارد. در یک چنین محیطی، ورزش دیگر یک امر مستحبّی نیست، یک امر لازم و یک امر واجب است برای همه. البتّه نوع ورزش برای امثال بنده و افرادی که سنینی مثل سنین ما دارند یک جور است و برای جوانها، برای میان‌سال‌ها، یک جور دیگر است، امّا همه باید ورزش کنند؛  ورزش همگانی را نباید ترک کرد. این، هم برای سلامت جسمی خوب است ــ ورزش موجب سلامت جسم است؛ این عوارضی که برای جوانها گاهی پیش می‌آید و انسان حیرت میکند که یک جوانی سکته میکند، خیلی از این عوارض ناشی از همین عدم تحرّک است ــ هم برای نشاط ذهنی و روحی خوب است. ورزش نشاط‌آور است؛ هر کاری که شما مشغول هستید، ‌کار دستی، کار فکری، کار اداری، کار علمی، اگر ورزش کنید، آن کار را بهتر انجام میدهید؛ یعنی نشاط ذهنی‌تان بیشتر میشود و بهتر میتوانید آن را انجام بدهید. البتّه فواید دیگری هم دارد که حالا در مقام [بیان] آن نیستیم.

 

امّا ورزش حرفه‌ای و مسابقات ورزشی و قهرمانی؛ این هم خیلی مهم است. یکی از موجبات اهمّیّت ورزش قهرمانی این است که ورزش قهرمانی وقتی که به وجود آمد، ورزش همگانی را ترویج میکند؛ یکی از عللش این است. قهرمان ورزشی وقتی که شناخته میشود و ظاهر میشود در مقابل چشم مردم، آن جوان را تشویق میکند به ورزش کردن؛ این یکی از فواید ورزش حرفه‌ای و قهرمانی است؛ البتّه فقط این نیست، فواید زیاد دیگری هم دارد. یکی از فواید دیگرش این است که ورزشهای قهرمانی مایه‌ی افتخار ملّی‌اند. در ورزش قهرمانی، وقتی که شما در یک رقابت ورزشی جهانی شرکت میکنید و در آنجا پیروزی به دست می‌آورید و شاخص میشوید، این ملّت احساس خرسندی میکند، احساس سرافرازی میکند؛ این خیلی چیز مهمّی است. به این کسانی که مایه‌ی خرسندی مردم میشوند در ورزشهای گوناگون ــ حالا چه ورزشهای شخصی و فردی، چه ورزشهای دسته‌جمعی که در دنیا معمول است ــ واقعاً باید تبریک گفت، باید تشکّر کرد؛ بنده از همه‌ی آنها تشکّر میکنم؛ مردم را خوشحال میکنند، مردم را خرسند میکنند، مایه‌ی سرافرازی میدهند.

 

این پیروزی در میدانهای ورزشی یک تفاوتی با پیروزی‌های دیگر دارد. خب ملّت ما و هر ملّتی بالاخره در میدانهای گوناگون زندگی هم پیروزی‌هایی دارد؛ در میدان امنیّتی پیروزی‌هایی داریم، در میدان علمی پیروزی‌هایی داریم، در میدان سیاسی پیروزی‌هایی داریم، در میدانهای تحقیقاتی پیروزی‌هایی داریم، در انواع و اقسام میدانها پیروزی‌هایی داریم، امّا این پیروزی‌ها جلوی چشم مردم دنیا نیست. بعضی‌ها را عمداً پنهان میکنیم؛ کسی پیروزی امنیّتی داشته باشد در کشوری، آشکار نمیکنند اینها را، پنهان میکنند پیروزی امنیّتی را. بعضی از پیروزی‌ها را پنهان نمیکنیم، امّا دشمن در آن خدشه میکند، مثل پیروزی‌های علمی. این کارهای علمی مهمّی که انجام دادند، مدّتها عواملِ دست‌آموزِ دشمنانِ ما در حرفهایشان و نوشته‌هایشان انکار میکردند که نخیر، چنین اتّفاقی نیفتاده؛ یعنی قابل خدشه است، میشود خدشه کرد. یا دیر فهمیده میشود یا جاذبه‌ای برای مردم خیلی ندارد. پیروزی در میدان ورزش این جوری نیست؛ پیروزیِ آنی است با ‌اطّلاعِ آنی؛ همان لحظه‌ِی پیروزی شما، میلیون‌ها نفر، گاهی صدها میلیون نفر، پیروزی را به چشمِ خودشان می‌بینند؛ این خیلی پیروزی مهمّی است دیگر؛ این خیلی مهم است و بر خلاف پیروزی‌های دیگر، قابل کتمان نیست. حالا گاهی ناداوری‌هایی انجام میگیرد، غرض‌ورزی‌هایی انجام میگیرد، در همین میدان هم گاهی اوقات دشمنها یک کارهایی میکنند، امّا غالباً نمیتوانند؛ غالباً پیروزی، پیروزی واضح و آشکاری است که خب شما می‌بینید تأثیراتش هم خیلی زیاد است و دوستان شما را هم در دنیا خوشحال میکند.

 

در یکی از این مسابقات ورزشی ما، من اطّلاع پیدا کردم ــ یعنی به من خبرهای دقیق دادند ــ در چند کشور اسلامی از کشورهای عربی که نمیخواهم اسم بیاورم، مردم جمع میشدند پای تلویزیون تماشا میکردند این مسابقه را و بمجرّد اینکه دیدند ایران پیروز شد، شروع کردند جشن و پایکوبی در خیابان در منظر عام که ایران مثلاً بر فلان کشور قدرتمند سیاسی موذی خبیث پیروز شد! این جوری است دیگر؛ این پیروزی جلوی چشم همه است. پس اینجا ورزشکار ایرانی با رفتار خودش میتواند این پیروزی فنّی را با پیروزی ارزشی همراه کند. نکته‌ی اساسی این است؛ یعنی شما وقتی که مثلاً در فلان مسابقه پیروز شدید، پیروزی فنّی به دست آورده‌اید، امّا همین پیروزی فنّی را میتوانید توأم کنید با یک پیروزی ارزشی و اخلاقی، مثل ورزش جوانمردانه، مثل همین کارهایی که این خانمهای ورزشکار ما انجام میدهند؛ یعنی حفظ حجاب اسلامی و رعایت حدود اسلامی و اعتماد به نفْسی که نشان میدهند. این یک پیروزی خیلی بزرگی است؛ این از آن پیروزی فنّی اگر مهم‌تر نباشد، کمتر نیست.

 

لذا من توصیه‌ی مؤکّد میکنم که به ورزشکاران عزیزمان سفارش بشود که در میدانهای ورزشی، این جنبه‌ی از پیروزی را از یاد نبرند، مواظب باشند ارزشها برای خاطر مدال زیر پا نرود. گاهی اوقات انسان از مدال هم محروم میمانَد، ورزشکار ما با طرفِ فرستاده‌‌شده‌ی از طرف رژیم غاصب مسابقه نمیدهد و از مدال محروم میشود، ولیکن پیروز است. اگر کسی این اصل را زیر پا بگذارد، معنایش این است که برای خاطر به دست آوردن پیروزی فنّی و ظاهری، آن پیروزی اخلاقی را زیر پا له کرده. شما اگر چنانچه با او مسابقه بدهید، با او روبه‌رو بشوید، در واقع آن رژیم غاصب را، [آن] رژیم کودک‌کُش و جلّاد را به رسمیّت شناخته‌اید. بنابراین، هر چه منافع هم داشته باشد نمی‌ارزد که انسان [با او مسابقه بدهد]. سردمداران استکبار و دنباله‌روان و در واقع نوکران قدرتهای بزرگ جهانی، اینجا فوراً صدایشان بلند میشود که «آقا، ورزش را سیاسی نکنید»؛ بسم‌الله، دیدید خودشان بعد از جنگ اوکراین(۷) چه کار کردند با ورزش! ورزشِ بعضی از کشورها را تحریم کردند برای مسئله‌ی سیاسی؛(۸) یعنی خودشان آنجایی که منافعشان اقتضا میکند، راحت از خطوطِ قرمزِ خودشان عبور میکنند، آن وقت آنجایی که ورزشکار ما با طرف صهیونیست مسابقه نمیدهد ایراد میگیرند.

 

خب، یک نکته‌ی دیگر هم من عرض بکنم و عرایضم را خاتمه بدهم. قهرمانهای ما و ورزشکارهای عزیز ما که در میدانها شرکت میکنند ــ چه میدانهای داخلی، چه میدانهای بین‌المللی ــ توجّه داشته باشند که فقط داخل میدان نیست که آنها زیر دید دوربینند، [بلکه] در بیرون میدان هم زیر دید دوربینند؛ افکار عمومی، چشمهای مختلف، گاهی دلهای بدخواه، اینها را زیر نظر میگیرند برای اینکه بتوانند یک نقطه‌ضعف اخلاقی، یک نقطه‌ضعف عملی از اینها پیدا کنند تا آن پیروزی‌ای را که در میدان به دست آورده با آن از بین ببرند. در میدان پیروز میشود، در بیرون میدان دچار آفت میشود. [لذا] مراقب رفتارشان در خارج از میدان مسابقه هم باشند و بدانند که بایستی حیثیّت خودشان و شرف خودشان و آبروی خودشان را حفظ کنند؛ هم آبروی خودشان را، هم آبروی ملّت و کشورشان را. دام و دانه‌های زیادی پیش پای قهرمانهای ما گسترده‌ میشود.

 

البتّه محیط ورزش در گذشته‌ی ما، آن قدیم، قبل از اینکه این ورزشهای غربی وارد کشور بشود، همیشه محیط‌های دینی بود؛ ورزشهای باستانی و این زورخانه‌ها و این باشگاه‌های قدیمی باستانی که ما دیده بودیم، همه‌ آراسته‌ی به نام خدا و نام ائمّه و جنبه‌های دینی و اخلاقی بود. غربی‌ها سعی کردند با این ورزشهای جدید و پیشرفته‌ای که وارد کشور کردند، فرهنگشان را هم وارد کنند. خب وظیفه‌ی ما چیست؟ وظیفه‌ی ما این است که آن ورزش ابتکاری‌ای را که آن طرف به وجود آورده ــ مثل فوتبال، والیبال و بقیّه‌ی ورزشهایی که هست؛ ورزشهای جمعی ــ یاد بگیریم، در اینها پیش برویم، حرفه‌ای بشویم امّا فرهنگ او را نپذیریم، نگذاریم این پُلی بشود برای فرهنگ غربی؛ فرهنگ خودمان را بر آن حاکم کنیم. این ، آن جمله‌ی اساسی است که ما در باب ورزش بایستی مورد توجّه قرار بدهیم.

 

به هر حال، من برای همه‌ی شماها دعا میکنم. این جوان عزیزمان گفت دعا کنید ما را؛ بله، من حتماً دعایتان میکنم و موفّقیّتهای شما را، سعادت شما را، عاقبت‌به‌خیری شما را از خدای متعال مسئلت میکنم. از آن کسانی هم که در این زمینه‌ها تلاش کردند ــ از بانوان ورزشکار، از جوانان ورزشکار ــ و در میدانهای ورزشی معنویّت را نشان دادند، هویّت ایرانی و اسلامی را نشان دادند، صمیمانه تشکّر میکنم و توفیقات همه‌ی آنها را از خداوند میخواهم. ان‌شاءالله ارواح مطهّر شهدای ورزشکار و همه‌ی شهدا از ما راضی باشند و خداوند ما را هم به آنها ملحق بکند.

 

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته

 

 

 

(۱ در ابتدای این دیدار، آقایان سیّدحمید سجّادی (وزیر ورزش و جوانان)، مهدی میرجلیلی (رئیس سازمان بسیج ورزشکاران) و علی داودی (قهرمان وزنه‌برداری) گزارشهایی ارائه کردند.

(۲ فیلم «مستطیل قرمز» به کارگردانی برادران حسن صیدخانی و حسین صیدخانی و تهیّه‌کنندگی سیّدعلیرضا سجّادپور و بر اساس داستانی واقعی از رشادتهای اهالی منطقه‌ی چوار ایلام در دوران دفاع مقدّس و فاجعه‌ی بمباران زمین فوتبال چوار ساخته شده است.

(۳ سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۱۵۴

(۴ سوره‌ی آل‌عمران، بخشی از آیه‌ی ۱۶۹

۵) سوره‌ی آل‌عمران، بخشی از آیه‌ی ۱۷۰؛ «... و براى کسانى که از پى ایشان هستند و هنوز به آنان نپیوسته‌اند شادى مىکنند که نه بیمى بر ایشان است و نه اندوهگین مىشوند.»

(۶ ناز و غرور بیش از اندازه داشتن

(۷ درگیری نظامی دو کشور روسیه و اوکراین که از ۱۴۰۰/۱۱/۲۵ تا کنون در جریان است.

(۸ نفوذ و قدرت غربی‌ها در مجامع بین‌المللی باعث شد که تمام ورزشکاران روسیه و بلاروس که همکاری‌هایی با روسیه علیه اوکراین داشته، از کلّیّه‌ی رقابتهای ورزشی بین‌المللی محروم شوند.

خط حزب‌الله ۳۵۸ | امت واحده حسینی (ع)

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

خط حزب‌الله ۳۵۸ | امت واحده حسینی (ع)

شماره سیصد و پنجاه و هشتم هفته‌نامه خط حزب‌الله با عنوان «امت واحده حسینی علیه‌السلام» منتشر شد.

* خط حزب‌الله، در گزارش هفته خود به مناسبت فرارسیدن اربعین حسینی، مروری بر جلوه‌های فزاینده راهپیمایی اربعین و نقش آن در تقویت یکپارچگی آزادی‌خواهان جهان داشته است.

* یادداشت هفته این شماره خط حزب‌الله، به چگونگی تاب‌آوری انقلاب اسلامی در برابر انواع توطئه‌های دشمنان پاسخ داده است.

* شماره‌ این هفته خط حزب‌الله، به روح مطهر شهید دفاع مقدس، الله‌یار جابری تقدیم می‌شود.

بیانات رهبری انقلاب در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت آیت‌الله سیدمحمود طالقانی

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

بیانات رهبری انقلاب  در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت آیت‌الله سیدمحمود طالقانی

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌ (۱)

 

 اوّلاً از آقازاده‌ی مرحوم آقای طالقانی (رحمةالله‌علیه) و دوستان همکارشان تشکّر میکنیم که نام طالقانی و بیت طالقانی را همچنان که آن شخصیّت زندگی کرد و بود، حفظ کردند. بعضی از بیوت و وابستگان به شخصیّت‌ها، بعد از آنکه آن شخصیّت پایش از این عالم مادّی بریده میشود و بیرون میرود، نام او را حفظ میکنند لکن محتوای او را بکلّی -گاهی اوقات به ۱۸۰ درجه عکس- تغییر میدهند. شاید اگرچنانچه ایشان -که خب در بین برادرها به این مسئله همّت گماشتند- همّت نمیکردند و پا جلو نمیگذاشتند، شاید سرنوشت آقای طالقانی هم به همان سرنوشت دچار میشد؛ امّا خب الحمدلله شما توانستید چهره‌ی آقای طالقانی را حفظ کنید.

 

 آقای طالقانی، یک شخصیّت بسیار مغتنمی بود. این جهاتی که جنابعالی ذکر کردید،(۲) واقعاً در ایشان بود. خدای متعال یک قالب خوبی در ایشان متجلّی کرده بود؛ یک انسان صریح، باصفا، باصداقت. از جمله‌ی خصوصیّات آقای طالقانی، یکی صفای ایشان بود؛ آدم باصفایی بود، آدم باصداقتی بود. وقتی انسان با ایشان می‌نشست، جز یکرنگی و صفا و راستی، واقعاً انسان هیچ چیز نمیدید. ما با ایشان جلسات طولانی [داشتیم‌]؛ بنده هر وقت تهران می‌آمدم -آن‌وقتهایی که ایشان از زندان آمده بودند بیرون- منزل ایشان حتماً یک بار، دو بار میرفتم، می‌نشستیم دو ساعت با ایشان صحبت میکردیم؛ آدم لذّت میبرد از صفا و صداقت این مرد؛ این یکی از خصوصیّات ایشان بود.

 

 در عین این صفا و صداقت و راستی و درستی، مردی بود در کمال اعتماد به نفس؛ یعنی یکی از خصوصیّات ایشان، اعتماد به نفس بود؛ مطلقاً تحت تأثیر قدرتها و ظواهر و مانند اینها قرار نمیگرفت. من اوّلْ‌باری که آقای طالقانی را دیدم، یا آخر سال ۴۲ بود یا اوائل ۴۳ که ایشان در عشرت‌آباد محاکمه میشدند. رفتم من در دادگاهشان [شرکت کردم‌]؛ گفتند دادگاه عمومی است منتها صندلی محدودی گذاشتند؛ ما خیلی زود رفتیم آنجا که شرکت کنیم و الحمدلله جا پیدا کردیم، رفتیم داخل. من تا آن‌وقت آقای طالقانی را از نزدیک ندیده بودم؛ ایشان و مرحوم مهندس بازرگان و دیگران بودند -آن عدّه‌ی نهضت آزادی- که آنجا محاکمه میشدند و به نظرم آن محاکمه‌ی دوّم هم بود؛ از آن دادگاه‌های پنج قاضی که پنج نفر آن بالا با درجه و نشان و واکسیل(۳) و اینها نشسته بودند؛ آقای طالقانی هم آن جلو بی‌اعتنا نشسته بود؛ اسم ایشان را آوردند، ایشان باید بلند میشد حرف میزد، [ولی‌] ایشان اعتنایی نکرد، همان‌طور که نشسته بود و عصا هم دستش بود -آن‌وقت با اینکه سن ایشان هم زیاد نبود امّا عصا داشت؛ این عصا هم دستش بود- اصلاً اعتنایی نکرد، بلند نشد، جواب نداد؛ یعنی این‌جور بود، آن دادگاهی که جوری آن را ترتیب میدادند که آن متّهم خودش در آن به‌اصطلاح هیمنه‌ی ظاهری دادگاه هضم بشود -معمولاً این‌جور بود؛ ما هم چند بار دادگاه رفتیم، دیدیم- ایشان اصلاً و مطلقا اعتنائی نداشت. وقت تنفّس هم ما رفتیم جلو، ایشان با ما گرم، گیرا -حالا بنده آن‌وقت یک طلبه‌ای مثلاً بودم، یک طلبه‌ی جوانی؛ و شنیده بودند من چون اندکی قبلش زندان قزل‌قلعه بودم و ایشان و مهندس بازرگان شنیده بودند- [وقتی‌] بنده را معرّفی کردند، گرم گرفتند، محبّت کردند؛ به آن مقامات، بی‌اعتنا؛ به ما که یک طلبه‌ای بودیم، این‌جور گرم و گیرا و با محبّت و مانند اینها.

 

 خود ایشان میگفتند در مسجد هدایت که مال هدایتها و خاندان هدایت و مربوط به آنها بود که اینها فواتحشان را اینجا میگرفتند -در فواتح خاندان هدایت که یک خاندان قدیمی مرتبط با دربار و دستگاه بودند؛ خب ایشان هم پیش‌نماز مسجد هدایت بودند و گاهی شرکت میکردند- من رفتم؛ یکی از زنهایشان یا مردهایشان مُرده بودند و مجلس ترحیم داشتند و من هم آنجا رفتم؛ دمِ در، این امرای بلندپایه با درجه‌های سرلشکری و سپهبدی و فلان همین‌طور ایستاده بودند با لباس‌های فلان؛ از جمله، آن ارتشبد هدایت معروف آن زمان هم ایستاده بود؛ ایشان گفتند من نگاه کردم دیدم من در ردیف اینها نمیتوانم [بنشینم‌]، رفتم آن‌طرف یک جایی نشستم. ایشان میگفت بعد گذشت این قضیّه، افتادیم زندان -در همین اواخر بوده؛ به نظرم این زندانهای آخر بوده- من در حیاط زندان قصر داشتم میرفتم و قدم میزدم؛ دیدم یک نفر آمد جلوی من و [گفت‌] قربان! سلام عرض میکنم، خم شد و تعظیم کرد به من و [گفت‌] سلام عرض میکنم؛ [گفتم‌] علیکم‌السّلام، شما کی‌ هستید؟ [گفت‌] بنده هدایت؛ معرفی کرد خودش را و معلوم شد بله، ارتشبد هدایت است و حالا افتاده زندان. ایشان میگفت دیدم آن آدم با آن جاه و جلال و با آن کَرّوفَر، یک آدم کوچک حقیرِ واقعی است؛ ولی من نه در آن مجلس نه اینجا، فرقی نکرده بودم، من همین خودم بودم! این‌جور بود، با این اعتمادبه‌نفس و احساس شخصیّت.

 

 این هم ناشی از ایمان بود. ایشان واقعاً مؤمن بود. آن‌وقت همین ایشان، در مقابل امام تواضع میکردند. من تواضع ایشان را در مقابل امام دیدم، هم در غیاب امام، هم در حضور امام. در غیاب امام ایشان به بنده گفتند که آقای خمینی گاهی یک حرفهایی میزند که به نظر آدم نشدنی می‌آید، بعد می‌بینیم واقعاً شد، ایشان به یک‌جایی متّصل است! یعنی برداشت آقای طالقانی این بود -به این مضمون، حالا عین عبارت ایشان یادم نیست- میگفت از یک‌جایی به ایشان خبر میرسد، به یک‌جایی ایشان متّصل است. در حضور امام هم من دیده بودم، ایشان کمال تواضع را در مقابل امام میکردند؛ این آدمی که آن جاه و جلال آن دستگاه‌ها برایش صفر بود و هیچ نبود، در مقابل امام تواضع میکرد.

 

 شخصیّت‌های ماندگار تاریخ از این‌جور فضائل در وجودشان مستتر است؛ اینها را بایستی باز کرد، شناخت، معرفی کرد. به‌هرحال این تشکیلات شما تشکیلات خوبی است و آقای طالقانی واقعاً سزاوار و شایسته‌ی این است که از ایشان تجلیل بشود، احترام بشود؛ نگذارید نام ایشان فراموش بشود و خصوصیّات ایشان فراموش بشود و نسبت‌های واقعی ایشان با انقلاب، تبدیل بشود به نسبت‌های غیر واقعی؛ اینها را باید مانع بشوید و نگذارید. ان‌شاءالله موفّق و مؤیّد باشید.

 

 

۱) در ابتدای این دیدار -که در چارچوب دیدارهای دسته‌جمعی برگزار شد- آقایان سیّدمهدی طالقانی (فرزند آیت‌الله طالقانی) و موسی‌ حقّانی (مسئول ستاد) مطالبی بیان کردند.

۲) اشاره‌ی مسئول ستاد به این مطلب که در دیدار قبلی ستاد بزرگداشت آیت‌الله طالقانی، معظّمٌ‌له در ۱۳۸۹/۱۲/۱۹، بر مجاهد بودن و انقلابی بودن شخصیّت آیت‌الله طالقانی تأکید فرمودند.

۳) رشته‌های به‌هم‌بافته‌ای که بر شانه‌ی لباسهای رسمی نظامی می‌آویزند.

حماسه اربعین

 بخش خبری رهبری انقلاب محرم وامام حسین ع

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

حماسه اربعین

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «ملّت ایران با همه‌ی وجود از شما برادران عزیز عراقی متشکّر است، بخصوص از شما صاحبان مواکب اربعینی؛ ما از صمیم قلب از شماها متشکّریم و این مصرع متنبّی را به یاد می‌آوریم که «اذا انت اکرمت الکریم مَلَکْته».» ۱۳۹۸/۰۶/۲۷
رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن اربعین حسینی علیه‌السلام مجموعه «حماسه اربعین» را منتشر میکند.

 

شرح حدیثی از امام صادق(ع)، درباره زیارت امام حسین(ع)

 بخش خبری رهبری انقلاب محرم وامام حسین ع

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

شرح حدیثی از امام صادق(ع)، درباره زیارت امام حسین(ع)

بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.

عَن مُحَمَّدِ بنِ مُسلِمٍ قالَ سَمِعتُ اَبا جَعفَرٍ وَ جَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ (عَلَیهِمَا السَّلامُ) یَقولانِ اِنَّ‌ اللَّهَ‌ تَعالیٰ‌ عَوَّضَ الحُسَینَ (عَلَیهِ السَّلامُ) مِن قَتلِهِ اَن جَعَلَ الاِمامَةَ فی ذُرّیَّتِهِ وَ الشِّفَاءَ فی تُربَتِهِ وَ اِجابَةَ الدُّعاءِ عِندَ قَبرِهِ وَ لا تُعَدُّ اَیّامُ زائِریهِ جائِیاً وَ راجِعاً مِن عُمُرِه. قالَ مُحَمَّدُ بنُ مُسلِمٍ فَقُلتُ لِاَبی عَبدِ اللَّهِ (عَلَیهِ السَّلامُ) هَذَا الجَلالُ یُنالُ بِالحُسَینِ (عَلَیهِ السَّلامُ) فَما لَهُ فی نَفسِهِ فَقالَ اِنَّ اللَّهَ تَعالیٰ اَلحَقَهُ بِالنَّبِیِّ (صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) فَکانَ مَعَهُ فی دَرَجَتِهِ وَ مَنزِلَتِهِ ثُمَّ تَلا اَبو عَبدِ اللَّهِ (عَلَیهِ السَّلامُ) وَ الَّذینَ آمَنوا وَ اتَّبَعَتهُم ذُرّیَّتُهُم بِایمانٍ اَلحَقنا بِهِم ذُرّیَّتَهُم.(۱)
 
عَن مُحَمَّدِ بنِ مُسلِمٍ قالَ سَمِعتُ اَبا جَعفَرٍ وَ جَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ (عَلَیهِمَا السَّلام)
هم از این بزرگوار این را شنیده، هم از آن بزرگوار.

یَقولانِ اِنَّ‌ اللَّهَ‌ تَعالیٰ‌ عَوَّضَ الحُسَینَ (عَلَیهِ السَّلامُ) مِن قَتلِهِ اَن جَعَلَ الاِمامَةَ فی ذُرّیَّتِه
[امام باقر و امام صادق (علیهما السّلام) میفرمودند همانا خداوندِ متعال به حسین (علیه السّلام) در برابر کشته شدنش پاداش داد که امامت در فرزندانش و شفا در خاکش و اجابت دعا در نزد قبرش باشد و اینکه روزهایی که زائرینش [برای زیارت] می‌آیند و میروند از عمرشان محسوب نمیگردد.]

اینها البتّه بخشی از پاداشها است؛ وَالّا پاداشی که خدای متعال به شهید معمولی میدهد -فرض کنید در میدان جنگ یک تیری میخورَد یا آن روز یک شمشیری میخورد و می‌افتاد، شهید بود- این را خدای متعال میگوید «اَحیاّْءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ * فَرِحینَ بِماِّ ءاتٰهُمُ اللهُ مِن فَضلِه! وَ یَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم»؛(۲) [وقتی] خدای متعال درباره‌ی یک شهید معمولی این جور حرف میزند، خب اَجر شهیدی مثل حسین‌بن‌علی (علیه السّلام) که شهادت او قابل مقایسه‌ی با هیچ شهادتی نیست، یعنی ما در تاریخ سراغ نداریم، بنده سراغ ندارم که این‌ جور مصیبت‌ها و این جور سختی‌ها را [کسی] تحمّل کند برای آن هدف عالی، هدف بلند، اصلاً قابل مقایسه نیست با اجر یک شهید معمولی. از جمله‌ی این اجرها و پاداشها این [چیزهایی] است که در این روایت آمده است. نه اینکه خیال کنیم اجر حسین‌بن‌علی (علیه السّلام) فقط همینها است؛ از جمله‌ اینها است که خیلی هم مهم است. یکی اینکه حضرت فرمود خداوند متعال «عَوَّضَ الحُسَینَ (عَلَیهِ السَّلامُ) مِن قَتلِهِ اَن جَعَلَ الاِمامَةَ فی ذُرّیَّتِه»؛ امامت، این پرچم برافراشته، این خورشید درخشان در طول همه‌ی تاریخ، در نسل این بزرگوار قرار داده شد، از اولاد او قرار داده شد.

وَ الشِّفَاءَ فی تُربَتِه
خاک قبر او را کسی مصرف کند، شفا است، دوا است، درمان است؛ خاک، خاک است امّا این خاک به برکتِ مجاورتِ آن پیکرِ مطهّر، یک چنین خاصیّتی دارد که شفا است.

وَ اِجابَةَ الدُّعاءِ عِندَ قَبرِه
این هم یکی؛ در کنار قبر حسین‌بن‌علی (علیه السّلام) شما دعا کنید، دعایتان مستجاب است. [واقعاً] دعا کنید؛ لقلقه‌ی لسان نباشد؛ بخوانید و بخواهید خدا را، خدای متعال وعده کرده است که اجابت خواهد کرد. اینهایی که میروند این راه را پیاده طی میکنند و میرسانند خودشان را به آنجا در این پیاده‌روی اربعین -این حادثه‌ی عجیبی که این سالها پدید آمده است- واقعاً یک موهبت بزرگ الهی را خدای متعال در اختیار اینها گذاشته.

وَ لا تُعَدُّ اَیّامُ زائِریهِ جائِیاً وَ راجِعاً مِن عُمُرِه
این هم یکی؛ اگر خدای متعال مثلاً فرض کنید که ده هزار روز به شما عمر داده باشد، این چند روزی که در حال رفت و آمد به سمت قبر این بزرگوار هستید، جزو اینها حساب نمیشود؛ این اضافه‌ی بر آن تعداد روزهایی است که خدای متعال مقدّر کرده که عمر شما باشد؛ این جزو آنها نیست، از عمرتان حساب نمیشود؛ این اضافه است، سرریز عمر است.

قالَ مُحَمَّدُ بنُ مُسلِمٍ فَقُلتُ لِاَبی عَبدِ اللَّهِ (عَلَیهِ السَّلامُ) هَذَا الجَلالُ یُنالُ بِالحُسَینِ (عَلَیهِ السَّلام) فَما لَهُ فی نَفسِه
محمّدبن‌مسلم میگوید وقتی حضرت این را فرمودند، گفتم این جلالت، این عظمت، این مقام عالی، به برکت امام حسین داده میشود به این و آن. اینکه «شما اگر تربتش را مصرف کنید، بخورید، شفای شما است»، به شما یک لطفی شده است. به برکت امام حسین، این جلال و این کرامت و این عظمت داده شده است به اینها. وقتی خدای متعال به خاطر او به دیگران این جلال و عظمت را، این کرامت را لطف میکند، پس به خود او چه میدهد؟

فَقالَ اِنَّ اللَّهَ تَعالیٰ اَلحَقَهُ بِالنَّبِیِّ (صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِه)
اجر خود او این است که او ملحق به پیغمبر است. خلاصه‌ی همه‌ی کرامتهای الهی در عالم وجود، وجود پیغمبر اکرم است؛ خدا او را در قیامت، در بهشت، به پیغمبر ملحق میکند.

فَکانَ مَعَهُ فی دَرَجَتِهِ وَ مَنزِلَتِه
در روز قیامت، امام حسین در درجه‌ی پیغمبر و در منزلت پیغمبر قرار میگیرد.
ثُمَّ تَلا اَبو عَبدِ اللَّهِ (عَلَیهِ السَّلامُ) «وَ الَّذینَ آمَنوا وَ اتَّبَعَتهُم ذُرّیَّتُهُم بِایمانٍ اَلحَقنا بِهِم ذُرّیَّتَهُم»
یکی از مصادیق این آیه این مورد است.
۱). امالی طوسی، مجلس یازدهم، ص ۳۱۷؛ «محمّدبن‌مسلم میگوید: شنیدم که امام باقر و امام صادق (علیهما السّلام) میفرمودند همانا خداوندِ متعال به حسین (علیه السّلام) در برابر کشته شدنش پاداش داد که امامت در فرزندانش و شفا در خاکش و اجابت دعا در نزد قبرش باشد و اینکه روزهایی که زائرینش [برای زیارت] می‌آیند و میروند از عمرشان محسوب نمیگردد. محمّدبن‌مسلم میگوید: پس به امام صادق (علیه السّلام) عرضه داشتم این همه بزرگی و احترام به واسطه‌ی [بزرگداشت] حسین (علیه السّلام) به دست می‌آید ولی به خودش چه خواهد رسید؟ فرمود: همانا خداوند او را به پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله) ملحق میگرداند و پیوسته با او در درجه و جایگاه او همراه خواهد بود. آنگاه امام صادق (علیه السّلام) این آیه را تلاوت فرمود: و کسانی که گرویده و فرزندانشان آنها را در ایمان پیروی کرده‌اند، فرزندانشان را به آنان ملحق خواهیم کرد.»
۲) سوره‌ی آل‌عمران، بخشی از آیه‌ی ۱۶۹ و بخشی از آیه‌ی ۱۷۰؛ «... زنده‌‌اند که نزد پروردگارشان روزی داده می شوند؛ به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده است شادمانند، و برای کسانی که از پیِ ایشانند و هنوز به آنان نپیوسته‌اند شادی میکنند که بیمی بر ایشان نیست ...»