جمعه, ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، ۱۰:۱۹ ق.ظ

درباره سايت

پایگاه فرهنگی،مذهبی شهدای نیاک

سایت شهدای نیاک مرجع نرم افزارهای مذهبی ومقالات،بیانات رهبری،زندگینامه شهدا،کتاب های مذهبی،صوت وتصویر،جشنواره های شهدای نیاک،مداحی مناسبت های مذهبی،بانک صوت وتصویر،آرشیوفیلم های مذهبی،کلیپ های مذهبی،سخنرانی علما،خبرهای سیاسی،اجتماعی،فرهنگی مذهبی،نظامی،کتابخانه،نرم افزارهای قرآنی،امام خمینی ره،ویژه نامه مذهبی،کودک ونوجوان،محرم،ماه مبارک رمضان،عاشورا و تاسوعا حسینی،امربه معروف ونهی از منکر،حجاب عفاف،سبک زندگی اسلامی

بایگانی

محبوب ترين ها

پيوندها

مداحان وشعرا

شخصیت های سیاسی ونظامی

شبکه های اجتماعی

۴۷۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رهبری انقلاب» ثبت شده است

دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه با رهبر انقلاب

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه با رهبر انقلاب

 

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (سه‌شنبه) در دیدار رئیس قوه قضاییه و جمعی از مسئولان و کارکنان دستگاه قضایی به تبیین «سنت هایِ غیرقابل تغییر الهی در جوامع» پرداختند و گفتند: علت سربلندی و پیروزی حیرت‌آور ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی در برابر حوادث بزرگ و تلخ سال ۱۳۶۰، ایستادگی و تلاش و نهراسیدن از دشمنان بود و این سنت الهی در همه دورانها قابل تکرار است و باید بدانیم خداوند سال ۱۴۰۱ همان خداوند سال ۱۳۶۰ است.


ایشان همچنین قوه قضائیه را رُکنی مهم و تأثیرگذار در مسائل کشور خواندند و توصیه‌هایی هشت‌گانه همچون اجرای جدی سند تحول در همه سطوح، مبارزه جدی با فساد، جلوگیری از تضییع حقوق عامّه، مراقبت از امنیت روانی مردم، تنظیم رابطه دستگاه قضایی با ضابطان و به سرانجام رساندن پرونده‌های باز شده در افکار عمومی، خطاب به مسئولان این قوه بیان کردند.

رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار، با گرامی‌داشت یاد و خاطره شهید آیت‌الله بهشتی و دیگر شهدای هفتم تیر، شهید بهشتی را شخصیتی واقعاً برجسته خواندند و با اشاره به شرایط پیچیده و خاص ماههای منتهی به هفتم تیر سال ۱۳۶۰ و بعد از آن، گفتند: بررسی شرایط آن دوران برای امروز ما معرفت‌آموز و راهگشا است.

حضرت آیت الله خامنه‌ای با مرور شرایط سال ۱۳۶۰، و ماههای قبل از هفتم تیر، به وضعیت سخت جنگ تحمیلی و پیشروی نیروهای صدام تا نزدیکی چند شهر بزرگ در غرب و جنوب اشاره کردند و افزودند: در کنار شرایط بسیار نامساعد جنگ، در تهران نیز منافقین عملاً جنگ داخلی به راه انداخته بودند و از نظر سیاسی هم چند روز قبل از هفتم تیر، مجلس به عدم کفایت سیاسی رئیس‌جمهور رأی داده بود و کشور رئیس‌جمهور نداشت. در چنین شرایطی، استوانه‌ای همچون شهید بهشتی از انقلاب و نظام گرفته شد.

ایشان همچنین به شهادت رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر کشور، دو ماه بعد از حادثه هفتم تیر و پس از آن، شهادت تعدادی از فرماندهان ارشد جنگ در سانحه هوایی اشاره کردند و گفتند: جوانان و نسل جدید از این حوادث مطلع نیستند و باید این مسائل را مطالعه و با دقت در مورد آنها فکر کنند. کدام دولت و کشور را سراغ دارید که در مقابل چنین حوادث تلخ و وحشتناکی از پا نیفتد؟

رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: در مقابل همه این حوادث، در رأس همه امام همچون کوه دماوند سربلند ایستاد و مسئولان دلسوز و مردم و جوانان انقلابی نیز ایستادند و توانستند شرایط کشور را صد و هشتاد درجه تغییر دهند، به طوری که ناکامی‌های پی در پی به پیروزیهای پی در پی تبدیل شد، منافقین از سطح خیابانها جمع شدند، ارتش و سپاه قوی تر شدند و کشور به روال عادی بازگشت.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به ذوق‌زدگی دشمن در برخی مقاطع به دلیل برخی ضعفها و و کمبودهای داخلی افزودند: هم در سال ۱۳۶۰ و هم بعد از آن در چهار دهه گذشته، دشمن در مواردی ذوق‌زده و امیدوار شده و تصور کرده است بساط انقلاب و نظام در حال جمع شدن است اما این امیدواری تبدیل به نا امیدی شده و مشکل آنها این است که راز این ناامیدی را متوجه نمی‌شوند.

ایشان تأکید کردند: دشمن نمی‌تواند بفهمد که در این عالم به غیر از محاسبات سیاسی، محاسبات دیگری هم وجود دارد که همان سنت‌های الهی هستند.

رهبر انقلاب به نمونه‌هایی از سنت‌ها و قوانین الهی در قرآن درباره نتیجه یاری دین خدا و یا نتیجه کفران نعمت‌های خداوند اشاره کردند و افزودند: قرآن کریم مملو از مضامینِ مربوط به سنت‌های الهی است و جمع بندی آنها این است که اگر جوامع در مقابل دشمنان ایستادند و با توکل بر خداوند به وظایف خود عمل کردند، نتیجه آن پیروزی و پیشرفت است اما اگر دچار اختلاف، عافیت‌طلبی و سستی شوند، نتیجه آن شکست خواهد بود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر لزوم بررسی علمی سنت‌های الهی با نگاه جامعه‌شناسی، سخنان خود در این بخش را اینگونه جمع‌بندی کردند: ملت ایران در سال ۱۳۶۰ با قرار گرفتن در مدار یکی از سنت های الهی یعنی جهاد و ایستادگی توانست دشمن را ناامید کند. امروز نیز همان قاعده و قانون جاری است و خداوند سال ۱۴۰۱ همان خداوند سال ۱۳۶۰ است و باید تلاش کنیم خود را مصداق سنت‌های الهی قرار دهیم تا نتیجه آن پیشرفت و پیروزی باشد.

رهبر انقلاب در ادامه قوه قضائیه را رُکنی مهم و تأثیرگذار در کل کشور خواندند و گفتند: بر اساس آیات قرآن کریم، وظیفه حکومت اسلامی، اقامه نماز یعنی گسترش روح تعبّد در جمهوری اسلامی، ایتاء زکات یعنی عدالت توزیعی در جامعه اسلامی و امر به‌معروف و نهی از منکر یعنی امر به ارزشهایی همچون عدالت، ‌انصاف، برادری و نهی از ظلم، فساد و تبعیض است که به این اصل در قانون اساسی نیز تأکید شده و جزو وظایف قوه قضائیه هم قرار دارد.

ایشان افزودند: اگر به این وظایف با استفاده از امکانات گوناگون همچون امکانات قضا و دادگستری عمل نشود، مصداق تضییع نعمت‌های الهی است و از این ناحیه ضربه خواهیم خورد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رئیس قوه قضائیه را فردی مؤمن، انقلابی، پُر کار، مردمی، به‌دور از تشریفات، آشنا با زوایای گوناگون قوه و برخوردار از گوش شنوا در قبال منتقدان خواندند و توصیه‌هایی هشت‌گانه به مسئولان و کارکنان این قوه بیان کردند.

ایشان در توصیه اول، سند تحول تهیه‌شده در دوره مدیریت قبل را از مترقی‌ترین اسناد تحول دانستند و افزودند: به این سند باید عمل و بر اساس آن شخصیت‌سازی و کادرسازی شود.

رهبر انقلاب، عمل به سند تحول را باعث جلوگیری از انفعال در مقابل مخالفتها خواندند و افزودند: رئیس قوه، مقیّد به عمل به سند است اما در سطوح دیگر یعنی همه قضات،‌ کارکنان و مدیران نیز باید این کار با قوت دنبال شود البته بر اساس برخی گزارشها، در این زمینه آنگونه که باید، عمل نشده است.

«مبارزه جدی با فساد» توصیه بعدی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به مسئولان قضایی بود.

ایشان با تأیید سخنان رئیس قوه قضائیه مبنی بر «در اولویت بودن مبارزه با فسادِ درون قوه»، خاطرنشان کردند: اکثریت قضات، افرادی شریف، پاکدست، نجیب، مؤمن و زحمتکش هستند اما با معدود افراد فاسد که به کار و آبروی دیگران آسیب می‌زنند، باید برخورد شود البته در مقوله مبارزه با فساد، کار اصلی، مقابله با ساختارهای فسادزا و در هم‌شکستن آنها است.

رهبر انقلاب با تأکید بر تقویت دانش قضایی و جلوگیری از صدور احکام ضعیف یا مخدوش، در توصیه بعدی به تشویق قضات و کارکنان شریف و زحمتکش سفارش کردند.

«معطل نماندن هیچ‌یک از اختیارات و مأموریت‌های قانونی قوه» توصیه دیگر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به مسئولان قضایی بود که در این زمینه گفتند: مثلاً‌ دادستان کل در حوزه حقوق عمومی وظایفی دارد که باید با رصد کامل و البته بدور از احساسات و شعارزدگی، از تضییع حقوق عامه جلوگیری کند.

ایشان پیشگیری از جرم را از دیگر مصادیق مأموریتهای مهم قوه قضائیه برشمردند و گفتند: به‌عنوان نمونه باید با عمل به تکلیف قانونی در زمینه تعیین مالکیت زمین‌ها در شهرها و روستاها، از جرائمی مانند زمین‌خواری و کوه‌خواری پیشگیری شود.

رهبر انقلاب در توصیه ششم، «تنظیم ارتباطات قوه قضائیه و ضابطان قضایی» را مورد تأکید قرار دادند و گفتند: بر رفتار ضابطین باید مراقبت و نظارت شود که در حق متهم زیاده‌روی یا تندروی نشود. دستگاه قضایی نیز نباید تحت تأثیر ضابط باشد بلکه باید به صورت مستقل به مسائل رسیدگی کند. البته نظرات کارشناسی ضابطان نیز نادیده گرفته نشود.

ایشان در این زمینه افزودند: یکی از گلایه‌های ضابطان از دستگاه قضایی رها کردن برخی پرونده‌ها به‌علت کمبودهای قانونی است در حالیکه باید با تکمیل قوانین این خلأ را برطرف کرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در توصیه بعدی به مسئولیت قوه قضائیه در قبال امنیت روانی مردم اشاره کردند و گفتند: امنیت روانی از جمله حقوق عمومی است و دستگاه قضایی باید از نگران کردن و تخریب ذهن مردم به‌وسیله شایعات و اظهارات دروغ و هراس‌افکنِ افراد مشخص یا نامشخص در رسانه‌ها و فضای مجازی جلوگیری کند.

رهبر انقلاب در توصیه هشتم و پایانی با اشاره به باز شدن پرونده‌های مهم و گوناگون در افکار عمومی همچون مسائل کارخانجات یا تصرفات غیرقانونی، تأکید کردند: سر زخم پرونده‌هایی که در افکار عمومی باز می‌شود نباید باز بماند. هر پرونده را تا آخر ادامه دهید و نهایی کنید.

ایشان در پایان سخنانشان، کار قضایی را از جمله کارهای بسیار دشوار برشمردند و گفتند: البته اگر این کار را برای خدا و با هدایت الهی انجام دهید، اجر آن نیز سنگین خواهد بود.

در ابتدای این دیدار، حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی اژه‌ای رئیس قوه قضائیه، گزارشی از اقدامات این دستگاه در دوره اخیر، با تأکید بر ارتباط بیش از پیش با اقشار مختلف مردم، تقویت تعامل با قوای دیگر، تلاش برای تحقق سند تحول قضایی، جهش در استفاده از فناوری‌های نوین و هوشمندسازی خدمات قضایی، حمایت از تولید و رفع موانع آن، رایگان کردن برخی خدمات قضایی در مناطق محروم، مبارزه جدی با فساد به ویژه در داخل قوه، اولویت دادن به پرونده‌های کثیرالشاکی و دارای اهمیت در افکار عمومی، تشدید نظارت‌ها بر حُسن اجرای قوانین و مصوبات لازم‌الاجرا و همچنین پیگیری‌های مستمر و جاری برای بهبود وضع معیشتی کارکنان و تقویت پایه بودجه قوه قضائیه بیان کرد.



https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:

* یاد شهید عزیز مرحوم آیت‌اللّه بهشتی را رضوان‌اللّه تعالی علیه گرامی میدارم. همچنین همه‌ی شهدایی که با ایشان شهید شدند و همچنین همه‌ی شهدای قوه‌ی قضائیه.

شهید بهشتی رضوان‌اللّه علیه حقاً و انصافاً شخصیت برجسته‌ای بود. این سالهایی که از پیش از پیروزی انقلاب، از وقتی ایشان از خارج آمد تا وقت شهادتش ما با ایشان همکاریهای نزدیک و مستمر داشتیم، حقاً و انصافاً انسان میدید که ایشان یک شخصیت برجسته است.

در مجموعه‌هایی هم که با هم کار میکردیم همین جور بود. در شورای انقلاب جمع، مرحوم آیت‌اللّه طالقانی را به ریاست شورای انقلاب انتخاب کردند، ولیکن همان جمع متفقاً معتقد بودند که ایشان یک نائب رئیسی لازم دارد و آن نائب رئیس، آقای بهشتی است و ایشان را انتخاب کردند. اداره‌ی شورای انقلاب به عهده‌ی مرحوم آقای بهشتی بود حتی در زمان حیات مرحوم آقای طالقانی.

* ایام هفت تیر وضع اینجوری بود در داخل کشور در خود این خیابانهای تهران جنگ داخلی بود. منافقین ریخته بودند با هرچه دستشان می‌آمد از تیغ موکت‌بُری بگیرید تا هر چیز دیگری که در اختیارشان بود افتاده بودند به جان مردم و پاسدارِ کمیته و پاسدارِ سپاه؛ تهران جنگ بود.

تقریبا یک هفته قبل از هفتم تیر عدم کفایت رئیس‌جمهور وقت در مجلس احراز شده و برکنار شده بود. یعنی کشور بدون رئیس‌جمهور، وضع سیاسی اینجوری بود.

در یک چنین شرائطی یک استوانه‌ای مثل بهشتی را از دست داد.

حدود دو ماه بعد از آن رئیس‌جمهور جدید و نخست‌وزیر را با هم در یک جلسه شهید کردند؛ اندکی بعد یا یک فاصله‌ی کوتاهی بعد از آن، چند نفر از فرماندهان ارشد جنگ از ارتش و سپاه در حادثه‌ی هواپیما به شهادت رسیدند؛ شهید فلاحی، شهید فکوری،‌ شهید کلاهدوز و امثال اینها.

یعنی شما اصلاً‌ در ظرف کمتر از سه ماه این همه حادثه‌ی تلخ، این همه‌ حادثه‌ی وحشتناک، این همه ضربه‌ی مخرّب را کجا دیده‌اید؟ خب شما کدام کشور را سراغ دارید، کدام دولت را سراغ دارید که بتواند در مقابل این همه حوادث بایستد و از پا نیفتد؟

شما قوه‌ی قضاییه‌ی یک چنین نظامی هستید.

مردم ایستادند، امام مثل کوه دماوند سربلند ایستاد، مسئولین دلسوز و جوانهای انقلابی ایستادند، اوضاع را ۱۸۰ درجه تغییر دادند.

* وقتی این حوادث اتفاق می‌افتاد -چه در شهادت شهید بهشتی، چه در حوادث بعدی- دشمن ذوق میکرد. سر شوق می‌آمدند و امیدوار می‌شدند که دیگر بساط این نظام انقلابی جمع شد؛ ولی ناامید شدند.

آن روز ناامید شدند، در این چهار دهه هم مکرر این ناامیدی تکرار شده. دشمن در یک مقطعی به یک چیزی، به یک ضعفی، به یک کمبودی امید بسته در نظام جمهوری اسلامی و بعد ناامید شده؛ این بارها اتفاق افتاده، منتها مشکل دشمن این است که سرّ این ناامیدی را نمی‌تواند بفهمد، نمی‌تواند تشخیص بدهد. نمی‌تواند بفهمد که چرا؛ علت چیست که جمهوری اسلامی هر دفعه از زیر بار این همه فشار میتواند بلند بشود بایستد، سینه سپر کند راه خودش را ادامه بدهد، این را نمی‌فهمد.

نتوانستند اینها بفهمند که در عالم بشر غیر از محاسبات و مناسبات سیاسی یک محاسبات و مناسبات دیگری هم وجود دارد که آنها قادر به فهم آن نیستند، آنها سنت‌های الهی است.

* قوانین الهی، سنت‌های الهی تغییرپذیر نیست. این قوانین الهی قوانین متقنی است. خدا با کسی هم قوم و خویشی ندارد. اینکه ما بگوییم ما مسلمانیم و شیعه هستم و جمهوری اسلامی هستیم. پس ما هر کاری که دلمان میخواهد بکنیم، نه. ما با دیگران هیچ فرقی نداریم. ما در سال ۶۰ در مقابل این همه حادثه و شدت عمل توانستیم بایستیم روی پای خودمان دشمن را ناامید بکنیم، امروز هم میتوانیم. خدای سال ۶۰ همان خدای امسال است، خدای دورانهای سختی و دورانهای گوناگون یکی است. سنت‌های الهی همه سر جایش است. خب؛ سعی کنیم خودمان را مصداق سنت‌های الهی در راه پیشرفت قرار بدهیم سعی‌مان این باشد.

این آیه‌ی شریفه‌ی سوره حج تکلیف همه‌ی ما را روشن کرده؛ «الَّذِینَ إِن مَّکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنکَرِ» اقاموا الصلاة یعنی اقامه‌ی نماز. این اشاره است به اینکه حکومت الهی و اسلامی باید تعبد را و توجه به خدا را توجه به معنویت را گسترش بدهد. اقامه‌ی صلاة به این منظور است. باید روح تعبد در جمهوری اسلامی گسترش پیدا کند و اتوالزکاة، اتوالزکاة یعنی زکات بدهد، زکات هم معلوم است چیست لکن اشاره‌ای، نکته‌ای که در این اتوالزکاة‌ها یا اتوالزکاة‌های متفرقه در قرآن است این است که در جامعه‌ی اسلامی بایستی عدالت در توزیع مورد نظر باشد. این جور است. وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ. امر به معروف. حالا در صلات و زکات و اینها بالاخره یک کارهایی شده، أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ عقبیم. وَنَهَوْا عَنِ الْمُنکَرِ. معروف چیست؟ معروف عدالت، انصاف، برادری، ارزشهای اسلامی، اینها معروف است. باید امر به معروف بکنیم.

«نَهَوْا عَنِ الْمُنکَر» از منکر نهی، منکر چیست؟ ظلم است، فساد است، تبعیض است، بی‌انصافی است، اینها، عدم اطاعت الهی است، اینها ظلم است، اینها منکر است. از اینها باید نهی بشود.

* قوه‌ی قضائیه یک عامل مهم اقتدار است در اداره‌ی کشور. بنده هم سفارشهایی کردم همیشه، چه در این دوره، در جلسات دو نفره، سه نفره‌ای که با جناب آقای محسنی داشتیم، چه در جلسات عمومی که بارها با عناصر محترم قوه‌ی قضائیه ملاقات داشتیم، همیشه سفارشهایی کردم.

خوشبختانه جناب آقای محسنی رئیس قوه یک عنصر مؤمن، انقلابی‌اند، واقعاً ایشان مؤمن‌اند، انقلابی‌اند، پرکارند، مردمی و دور از تشریفاتند. این خیلی مهم است. ایشان یک عنصر مردمی است که گفتند هم اینجا با مردم مأنوس میشوند، میروند بین مردم. ایشان با زوایای قوه آشناست. سالهای متمادی ایشان در قوه بودند. آن اجزاء گوناگون قوه را آشنا هستند و گوش شنوا هم دارد ایشان. از منتقدین و اینها میشنوند. هر چه که بگویند، گوش شنوا دارد ایشان میشنود. اینها خصوصیات ممتاز ایشان هست.

* مسئله‌ی مبارزه‌ی با فساد جدّی گرفته بشود. فساد وجود دارد... در داخل قوه اینجور نیست که فساد نباشد.

البته اکثریت قضات پاکدست، نجیب، مؤمن و زحمتکش، حقیقتاً شریف اینجورند در این تردیدی نیست اما در جمع هزار نفره اگر ده نفر هم آدم ناباب پیدا بشوند میتوانند آن بقیه را مورد آسیب قرار بدهند؛ از لحاظ آبرو و از لحاظ کار و اینها. باید دنبال همان ده نفر گشت.

و عمده همین است که با ساختارهای فسادزا مقابله بشود، گاهی اوقات در بخشی‌ از جاها حالا چه در قوه‌ی قضاییه چه در قوه‌ی مجریه یا جاهای دیگر بعضی از ساختارها هست که به طور طبیعی فساد ایجاد میکند، آن ساختارها باید در هم شکسته بشود. ببینید بگردید این ساختارها را پیدا کنید آنها از بین برود.

* در حوزه‌ی حقوق عمومی دادستان کل وظائفی دارد، رصد کامل نسبت به حقوق عامه داشته باشند. که حالا یک موردش را بعداً عرض خواهم کرد. رصد داشته باشند که حقوق عامه تضییع نشود، هر جا احساس شد حقوق عامه تضییع دارد میشود وارد میدان بشوند، وارد میدان بشوند به طور جدی، با استناد به قانون، بنده با اعمال احساسات و شعارگونه وارد شدنِ در این قضایا موافق نیستم اما با استناد به قانون محکم وارد بشوند. این مثلاً، خب این یک کار مهمی است.

یا مسئله‌ی پیشگیری از جرم که یکی از وظائف قوه‌ی قضائیه است در قانون اساسی هم آمده، این بایستی جدی گرفته بشود، هیچ اهمالی روا داشته نشود. در مورد این باصطلاح قوانین عادی و معمولی و باصطلاح کارهای متعارف قوه، این قانونی که مربوط به زمینها بود که هر یک متر زمینی را مشخص کنند در شهرها و روستاها که حکمش چیست، مال کیست، این باید به نتیجه برسد.

این باید به نهایت برسد، این باید دنبال بشود، اگر این کار شد، این زمین‌خواری‌ها و این کوه‌خواری‌ها و اینها دیگر از بین خواهد رفت که خود آن زمین‌خواری‌ها هم باز زمینه‌ی مشکلات دیگری است.

* نوع ارتباط قوه‌ی قضائیه با ضابطین قضایی خیلی مهم است. از چند طرف باید ملاحظه وجود داشته باشد. یک طرف این است که بایستی رفتار ضابطین مراقبت و نظارت بشود که خب من در تلویزیون شنیدم ایشان همین چندی پیش یک دستوراتی دادند در مورد بعضی از این کارهایی که ضابطین میکنند که نباید این کارها نسبت به متهم انجام بگیرد. خب این یک بخش قضیه است که مراقبت بشود از رفتار ضابط که تندروی و زیاده‌روی و اینها انجام نگیرد. یک جهت دیگر این است که قوه تحت تأثیر نظر ضابط قرار نگیرد. خب ضابطین، دستگاههای مؤثر و مهمی هستند دیگر، قدرتهایی دارند، نظراتی نسبت به اشخاصی، نسبت به قضایا دارند.

قوه‌ی قضائیه خودش بایست مستقل رسیدگی کند. تحت تأثیر نظر او قرار نگیرد. یک طرف دیگر قضیه این است که همین ضابطین گاهی نظرات کارشناسی‌ای دارند که اینها تحقیق‌شده است، این نظرات کارشناسی را هم ندیده نگیرند. قوه‌ی قضائیه از این نظرات کارشناسی استفاده کند، حالا چه نیروی انتظامی، چه وزارت اطلاعات، چه جاهای دیگر ضابطینی که هستند، گاهی نظراتی دارند، نظرات تخصصی و کارشناسی‌شده، به این نظرات توجه بشود. یک مسئله‌ی دیگر غالباً ضابطین به ما شکایت میکنند مکرر که مثلاً ما وقتی اعتراض میکنیم که چرا فلان مورد را برخورد نکردید، میگویند ما برخورد کردیم، دادیم به قوه‌ی قضائیه، قوه‌ی قضائیه رها کرد. از قوه‌ی قضائیه میپرسیم چرا؟ میگویند قانون نداشتیم. خب اگر قانون ندارید، قانون را چه کسی باید فراهم کند؟ شما باید فراهم کنید دیگر. لایحه درست کنید، تنظیم کنید، بدهید به مجلس تصویب کند برایتان.

خط حزب‌الله ۳۴۶ | جهاد بزرگ جوانان انقلابی

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

خط حزب‌الله ۳۴۶ | جهاد بزرگ جوانان انقلابی

شماره‌ی سیصد و چهل و ششم هفته‌نامه‌ی خط حزب‌الله با عنوان «جهاد بزرگ جوانان انقلابی» منتشر شد.

* خط حزب‌الله در شماره اینهفته به‌مناسبت ایام سالگرد شهادت شهید مصطفی چمران، بخش‌هایی از بیانات آیت‌الله خامنه‌ای در اجتماع مردم پس از شهادت دکتر چمران در دوم تیرماه سال ۱۳۶۰ را منتشر کرده است.

* سخنهفته این شماره خط حزب‌الله با عنوان «جهاد بزرگ جوانان انقلابی» تأکیدات اخیر رهبر انقلاب درباره «امید و امیدآفرینی» را بررسی کرده است.

* خط حزب‌الله به مناسبت هفته قوه قضائیه، ۲۰ مطالبه رهبر انقلاب از این قوه را مرور کرده است.

* شماره‌ی این هفته‌ی خط حزب‌الله به روح مطهر شهید سردار حسین فرصت از شهدای جامعه عشایری کشور، تقدیم می‌شود.

روایت عیادت رهبر معظم انقلاب اسلامی از دکتر چمران

 بخش خبری رهبری انقلاب جنگ ودفاع مقدس

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

روایت عیادت رهبر معظم انقلاب اسلامی از دکتر چمران

به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید مصطفی چمران در سال ۱۳۱۰ در تهران متولد شد. وی تحصیلات خود را در دانشگاه تهران به پایان برد و برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و در آمریکا موفق به اخذ مدرک دکترای فیزیک پلاسما شد. سپس برای گذراندن آموزش‌های نظامی به مصر و بعدازآن به لبنان رفت و به همراه امام موسی صدر، در تشکیل جنبش امل نقش مؤثری ایفا کرد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، چمران به ایران بازگشت و در دولت مهدی بازرگان مدتی مسئولیت وزارت دفاع را بر عهده گرفت.

وی به هنگام بروز بحران در مناطق کردنشین ایران، به شهر پاوه رفت که در آنجا به همراه عده‌ای از پاسداران و نیرو‌های ژاندارمری در محاصره گروه‌های ضدانقلاب قرار گرفت.

پس از پیام امام به مردم برای حرکت به‌سوی پاوه و نجات محاصره‌شدگان، وی اقدام به آزادسازی شهر‌های کردنشین کرد. با تلاش‌های او و سایر نیروها، همه شهر‌ها در مدت ۲۰ روز آزاد شد.

شهید چمران در اولین دوره مجلس شورای اسلامی، به‌عنوان نماینده مردم تهران انتخاب شد و پس از تجاوز عراق به ایران در سال ۱۳۵۹، ستاد جنگ‌های نامنظم را برای مقابله با متجاوزان تشکیل داد.

تحمل درد جراحی با ذکر یا حسین (ع)

سردار نصرالله فتحیان، فرمانده بهداری رزمی سپاه در دوران دفاع مقدس در کتاب تاریخ شفاهی خود که قرار است در آینده‌ای نزدیک توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شود؛ نقل می‌کند:

دکتر منوچهر دوایی که شناسنامه‌ای از جراحی در دفاع مقدس است، جزو بنیان‌گذاران جراحی در اهواز است و خیلی از بزرگان جراحی کشور، شاگرد ایشان بودند. الآن هم پیر مردی است. دکتر کلانتر هرمزی که داماد دکتر دوایی است، یک خاطره جالبی از ماه‌های اولیه جنگ در خوزستان برای من تعریف می‌کرد؛ ایشان می‌گفت:

اواخر آبان ۱۳۵۹ زمانی که در بیمارستان گلستان اهواز مشغول خدمت بودیم، یک روز یک مجروح آوردند و گفتند ایشان از مسئولین و فرماندهان جنگ است.

آن زمان بیمارستان هم خیلی شلوغ بود. وقتی آن مجروح را دیدم؛ متوجه شدم که او دکتر مصطفی چمران است! براثر ترکش خمپاره، ران پایش جراحت سنگینی برداشته بود. پیش استاد دکتر دوایی رفتم و گفتم دکتر چمران را آوردند و خونریزی شدیدی هم دارد.

گفت «اتاق عمل‌هایمان پر است، او را به اورژانس بیاورید.» دکتر چمران را به اورژانس منتقل کردیم. دکتر دوایی بالاسر دکتر چمران حاضر شد. بانداژ را باز کردند. ران کاملاً از هم بازشده و شکاف عمیقی برداشته بود، گفت «ایشان را باید به اتاق عمل می‌بردیم»، ولی چون اتاق عمل‌ها پر بود، همان‌جا روی تخت اورژانس زخم‌های له‌شده را باز و پاک کرد تا بتوانیم رانش را ببندیم.

نکته عجیب آنجا بود که در آن شلوغی فراموش کردیم، دکتر چمران را بی‌هوش کنیم! زیر لبش ذکر می‌گفت، دکتر دوایی پرسید «چرا ایشان را آمپول بی‌حسی نزدید!» بعد دکتر دوایی از آقای چمران سؤال کرد «درد داری؟»

معلوم بود که درد داشت، ولی دکتر چمران فرمودند «عزیز! شما کار خودتان را بکنید، من هم کار خودم را می‌کنم»؛ در طول یک ساعت که عملش طول کشید؛ مدام ذکر یا حسین (ع) را زمزمه می‌کرد.

بالاخره زخم را جمع کردیم، وقتی زخم را بستیم، دکتر دوایی ایشان را به‌عنوان مجروح ویژه، تحویل من داد. من آن موقع رزیدنت سال اول جراحی بودم، دکتر دوایی به من گفت «ایشان را به مکانی مطمئن ببرید و از او مراقبت کنید.»

اصابت گلوله به اتاق دکتر چمران در بیمارستان

یک اتاقی در بیمارستان گلستان پیدا کردیم و ایشان را به آنجا بردیم و خودم مراقب دکتر چمران شدم. ساعتی نگذشته بود که گفتند ایشان ملاقاتی دارند.

یک آقای قدبلندی با لباس نظامی بیرون اتاق ایستاده بود، خودش را معرفی کرد و گفت «من خامنه‌ای هستم، می‌خواهم از دکتر چمران عیادت کنم.» من تا آن موقع آقای خامنه‌ای را از نزدیک ندیده بودم، نمی‌دانستم به ایشان اجازه ملاقات بدهم یا نه! بالاخره تا ما آمدیم هماهنگ کنیم، ایشان به داخل اتاق تشریف آوردند و بالای سر دکتر چمران حاضر شدند.

دکتر خیلی تلاش کرد، یک‌طوری از روی تخت خودش را تکان بدهد که آقای خامنه‌ای سریع ایشان را سه چهار تا بوسه درست حسابی کرد. بعد خطاب به من گفت «آقای محترم اگر امکان دارد بگذارید ما چنددقیقه‌ای باهم خوش‌وبش کنیم.»

من از اتاق بیرون آمدم و پشت درب اتاق قدم می‌زدم که نمی‌دانم آقا چه مطلبی به دکتر چمران گفت که صدای قهقهه‌اش بلند شد!

بعدازاین که ملاقاتشان تمام شد، آقای خامنه‌ای فرمودند «یک نفر را می‌فرستم تا ایشان را به استانداری یا جایی که ما تعیین می‌کنیم؛ منتقل کنید.»

ابتدا با شنیدن این جمله خیلی ناراحت شدم! پیش خودم گفتم ما برای خودمان دکتر هستیم، من یک رزیدنت جراحی به‌عنوان پرستار ویژه مراقب ایشان هستم، چرا می‌خواهد ایشان را از اینجا ببرد؟

سریع پیش آقای دکتر دوایی رفتم و موضوع را گفتم. ایشان گفتند «اشکالی ندارد، هرچه می‌گوید عمل کن، ایشان نماینده حضرت امام هستند، بگذارید ایشان تصمیم بگیرد.»

عجیب‌تر از همه این موضوعات، زمانی بود که هنوز ساعتی از انتقال دکتر چمران به ساختمان استانداری نگذشته بود که بیمارستان گلستان مورد آتش توپخانه عراقی‌ها قرار گرفت و یک گلوله به همان اتاق محل بستری دکتر چمران اصابت کرد.

منبع: ملا، علی‌اصغر، بهداری رزمی: تاریخ شفاهی دفاع مقدس: روایت سردار نصرالله فتحیان، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۴۰۰، صفحات ۱۹۹، ۲۰۰، ۲۰۱.

هفت خاطره‌ی رهبر معظم انقلاب اسلامی از دوران دفاع مقدس

 بخش خبری رهبری انقلاب جنگ ودفاع مقدس

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

هفت خاطره‌ی رهبر معظم انقلاب اسلامی از دوران دفاع مقدس

به گزارش خبرنگار اخبار داخلی دفاع‌پرس، در اولین روزهای دفاع مقدس، با وجود اوضاع نابه سامان جنگ، امام خامنه‌ای عازم جبهه‌های نبرد شدند تا با حضور خود بر اعتماد به نفس رزمندگان اسلام بیفزایند و شور و اشتیاق آنان را به جهاد و شهادت دو چندان کنند.

در ذیل به برخی از خاطرات ایشان پرداختیم که در ادامه می‌خوانید:

زنی که تمام هستی‌اش را به جبهه فرستاده بود 

من در سفر همدان که در دو سه روز، سه چهار روز قبل بودم، بعد از آن که سخنرانی کردم و آمدم، یک نامه‌ای به من دادند از یک خانمی که یک تکه‌هایی از این نامه را گفتم برای شما بخوانم.

اینها نمونه‌های بسیار ظریفِ استثنایی است در تاریخ. البته خوشبختانه در روزگار ما اینها استثنائی نیست، اما در تاریخ حقیقتا استثنائی است.

این خانم [در نامه] بعد از آن که اظهار ارادت فراوانی به امام و به مسؤولین کردند و می‌گویند همسرم و پسرهایم در جبهه بودند و خواهند بود؛ اظهار شرمندگی کردند که خودشان نمی‌توانند -این خانم- در جبهه شرکت بکنند. بعد می‌گویند که من دو عدد انگشتر ناقابل که تمامی زینت من است و مقداری پول که ماهها آن را جمع کردم و می‌خواستم برای بچه‌هایم لباس گرم زمستانی بگیرم -که نیاز داشتند- ولی شرم دارم که امام عزیزم ۵۰ رزمنده را در سه ماه خرج دهد، من هم باید همین‌ها را که هستی و مالم هست بدهم برای رزمندگان.

بعد یک مقداری اظهار شرمندگی از این‌که اینها کم است و -این خانم- دلش می‌خواهد که خودش هم بتواند در میدان جنگ حضور پیدا کند. نامه را تمام کرده بعد دخترِ همین خانم در پایان نامه‌ی او نوشته بود که وقتی دیدم مادرم آن دو قطعه انگشتر دست خود را که برای لباس زمستانی برادرهایم نیاز دارد ولی ترجیح می‌دهد که آن را تقدیم رزمندگان کند، من نتوانستم ساکت بمانم و انگشتری که مدتها با پول خودم تهیه کرده بودم آن را با پول ناچیزی که جمع کردم تقدیم می‌کنم. یک مقداری پول، چند تا انگشتر این مادر و دختر که از وضعشان هم پیداست که زندگی متوسطی دارند، در راه خدا دارند می‌دهند یک چنین نمونه‌هایی را انسان دارد می‌بیند.

نامه‌ی دیگری باز بود که کسی دو تا فرزندش در جبهه به شهادت رسیدند، او ده هزار تومان داشته که مال این بچه‌هایش بوده این را رفته به حساب ریخته و قبضش را برای ما فرستاده و نمونه‌های فراوانی از این قبیل، که این نشان‌دهنده‌ی همان ایمان و اخلاصی است که در بین مردم هست و ما کاملا به این حرکت جدیدی که شروع کردند مردم عزیز ما امیدواریم و می‌دانیم که با همین همتهای بلند هست که مشکلات بزرگ از جمله این مشکل حل خواهد شد.
خطبه‌های نماز جمعه ۱۳۶۶/۸/۲۹

الله اکبر میرزا جواد‌آقا تهرانی پای خمپاره‌انداز

گاهی یک روحانی مسن و پیرمرد، اثرش از روحانی جوان بیشتر است. یکی از علمای محترم مشهد، از مسنّین علمای مشهد که حتما اغلب آقایان می‌شناسند، آقای حاج‌میرزا جواد‌آقای تهرانی، مردِ ملّا، پیرمردِ پشت‌خمیده‌ی با‌ عصا، ایشان چند بار جبهه رفته.

یک‌بار ایشان از جبهه برگشتند آمدند تهران، می‌رفتند مشهد، با بنده ملاقات کردند؛ خدمت امام رسیدند. به من گفتند که من وقتی رفتم جبهه، دیدم بچه‌ها من را به چشم یک پیرمرد نگاه می‌کنند، گفتم نخیر از من هم کار بر می‌آید. بعد به من گفتند که پس شما پای خمپاره بیایید، آقای آقا‌میرزا جواد‌آقا را بردند پای خمپاره. ایشان گلوله‌ی خمپاره را می‌انداختند توی خمپاره و پرتاب می‌شد و می‌خورد به دشمن. خب خمپاره‌انداز، خوب است دیگر. خمپاره‌زنی، یک کار رزمی، شما ببینید چقدر در روحیه‌ی این جوانها اثر می‌کند، چه جانی به اینها می‌دهد.

آن جوانی که می‌بیند این پیرمرد ۸۰ ساله با محاسن سفید، پشتِ خمیده، عصا به‌دست آمده پای خمپاره ایستاده و خمپاره می‌زند، این جوان دیگر ممکن نیست که از مقابل دشمن برگردد عقب و احساس ترس بکند. آقایانی که بودند می‌دانند دیگر، چون خمپاره صدا دارد و معمولاً آن کسی که خودش خمپاره را می‌اندازد سرش را می‌برد عقب و گوشها را می‌گیرد، ایشان می‌گفت خمپاره را که می‌زدم، برای این‌که صدای خمپاره توی گوشم نپیچد، وقتی گلوله خمپاره می‌خواست بیرون بیاید فریاد می‌زدم الله‌اکبر. منظره را مجسم کنید یک پیرمردِ عالمِ محاسن‌سفیدی، پای خمپاره ایستاده هی خمپاره می‌زند، هی می‌گوید الله‌اکبر.
بیانات در تاریخ ۱۳۶۶/۸/۲۶

عملیات شناسایی با شهید چمران

می‌رفتیم برای شناسایی؛ در منطقه‌ای که معروف به «دبّ حردان» است؛ دب حردان در غرب اهواز واقع است. ما این دفعه از طرف شمال می‌خواستیم برویم، از جاده‌ای که می‌رود طرف سوسنگرد، از وسط جاده یک راهی بود آمدیم آن‌جا و بچه‌ها در آن‌جا، مواضع خمپاره مستقر کرده بودند و ما هم داشتیم می‌آمدیم برویم طرف دب حردان، شناسایی کنیم ببینیم دشمن کجاهاست، چه جوری است. چون مهم بود، خود دکتر چمران متقبل شده بود که این شناسایی را انجام بدهد، من هم بودم، یک عده هم از بچه‌ها بودند.

آمدیم به یک نقطه‌ای رسیدیم، بچه‌ها تقسیم شدند به چند قسمت که بروند از طرف‌های چپ و راست و روبه‌رو شناسایی کنند. آن عده‌ای که روبه‌رو رفته بودند با دستپاچگی آمدند و گفتند چند تا نفربر عراقی آمده این‌جا و حالا یا برای شناسایی آمدند یا این‌که ماها را دیده‌اند و آمده‌اند که ما را بگیرند که احتمال اسارت و این چیزها بود.

دکتر دید که اینها آرپی‌جی ندارند. چند تا آرپی‌جی‌دار را فرستاد، بعدهم خودش نتوانست آرام بگیرد. گفت من هم می‌روم. من هم می‌خواستم بروم نگذاشت، گفت نه شما نیا، هر چه اصرار کردم نگذاشت بروم، گفت شما همین جا باشید تا ما برگردیم. البته می‌شنیدیم صدای نفربر را، اینجور خیال می‌کنم که خیلی دور نبود، چند صد متری مثلاً فاصله داشت. دکتر و اینها رفتند، ما هم نشستیم با چند تا از بچه‌ها، البته ما هم آرپی‌جی‌زن داشتیم و سلاح انفرادی هم داشتیم؛ ژ۳ و کلاشینکف.

نشسته بودیم منتظر که ببینیم اگر آنها احتیاج به کمک داشتند برویم جلو، اگر هم برگشتند که برگردیم عقب. در همین حین دیدیم که دور و بر ما را دارند با توپخانه می‌کوبند. اتفاقاً زیر یک درختی نشسته بودیم، چون هوا هم گرم بود زیر یک درختی نشسته بودیم که سایه باشد، داشتند همان درخت را که یک گرایی محسوب می‌شد خودش، یک نشانی محسوب می‌شد آن‌جا را داشتند می‌کوبیدند. ما یک قدری دراز کشیدیم و خودمان را محافظت می‌کردیم، بعد دیدیم نه این‌جا را سخت دارند می‌کوبند، گفتیم برویم آن‌طرف‌تر یک خرده، ببینیم چه می‌شود باز هم می‌کوبند یا نه. بنا کردیم با حالت خنده به سرعت خودمان را کشیدیم عقب، در همین حین البته چند تا توپ زدند که ما خوابیدیم؛ خب من  دقیقاً یادم است واقعاً لطف خدا بود که اینها به ما اصابت نمی‌کرد.

همین‌طور که دراز کشیده بودیم اطراف ما این ترکشهای خمپاره می‌خورد زمین؛ تَرَک تَرَک تَرَک من می‌شنیدم صدایش را. حتی یک جوی آبی نزدیکمان بود، می‌ریخت توی آب؛ تِک تِک تِک همچین پشت سر هم می‌ریخت توی آب، داغ بود، جسم آهن داغی که خب توی آب بخورد یک صدایی می‌کند.

یک مقداری که عقب رفتیم دیدیم همان نقطه‌ای که ما نشسته بودیم - که درخت بود و اینها - همان نقطه را، دقیقاً همان نقطه را زدند که اگر ما آن‌جا بودیم این گلوله‌ی توپ می‌خورد وسط جمع مثلاً شش، هفت نفری ما و لابد یک چند تا شهید داشتیم. غرض سعادت شهادت نداشتیم یا سعادت زنده ماندن داشتیم.

بیانات در تاریخ ۱۳۶۰/۱۰/۱۶

امداد غیبی یعنی یک تیپ مقابل دو لشگر

می‌دانید که یکی از امدادهای الهی در جنگ‌های رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله این بوده که نیروهای دشمن را در چشم سپاهیان اسلام، کم جلوه می‌داده «اذا التقیتم فی اعینکم قلیلا و یقللکم فی اعینهم» در قرآن است، شما را در چشم آنها زیاد نشان می‌دهیم، آنها را در چشم شما کم نشان می‌دهیم. می‌دانید روحیه یکی از اساسی‌ترین عناصر رزم است دیگر، اگر روحیه نباشد، هرچی هم عدد زیاد باشد، فایده‌ای ندارد و این روحیه ایجاد می‌کند. من این را در جنگ احساس کردم.

من حالا عیب ندارد این را بگویم: یک وقتی در مقابل دو لشگر و نیم عراقی در غرب اهواز ما فقط یک تیپ داشتیم، آن هم یک تیپی که استعدادش به قدر یک گردان هم نبود! عراقیها از ترس این تیپ جلو نمی‌آمدند، عراقیها تا بیست کیلومتری اهواز تقریباً آمدند، چرا جلوتر نیامدند؟ از چی می‌ترسیدند؟ از یک تیپی که آن‌جا توی زمین فرو رفته بود و سنگر کنده بود و مستقر شده بود.

این تیپ را وقتی ما می‌رفتیم می‌دیدیم، واقعاً دلمان می‌سوخت که نیروهای ما چه‌قدر کم‌اند. یک تیپ ضعیفی بود که اولش استعداد آن در حد یک گردان بود. و حالا اگر بگویم که این تیپ چند تا تانک داشت؛ واقعاً هر شنونده‌ای تعجب خواهد کرد.

یک تیپ بی‌استعداد ضعیف از لحاظ تجهیزات و از لحاظ نفرات، عمدتاً از لحاظ تجهیزات زرهی، این تیپ، دو تا لشگر را جلوی خودش معطل کرده بود. به فاصله‌ی دو، سه کیلومتری همین تیپ، دُبّ حردان معروف که مدتها اسمش سرِزبانها بود و لابد شنیدید، که بعد هم ما آن را گرفتیم، یعنی نیروهای اسلام گرفتند دبّ حردان را. آن دبّ حردان معروف مرکز نیروهای عراقی بود، دو لشگر و نیم نیروی عراقی آن‌جا گسترش یافته بود و نیروهای ما این‌قدر بود.

اینها از ترس همان یک تیپ، جلو نمی‌آمدند. ببینید در چشم آنها ما زیاد می‌شویم. در عوض بچه‌های ما، یک تیمهای کوچکِ مثلاً پنجاه نفری، شصت نفری تشکیل می‌دادند از نیروهای داوطلب یا سپاه یا مخلوطی از داوطلب، سپاه، گاهی هم ارتشیها، و اینها می‌رفتند، نفوذ می‌کردند در داخل دشمن، در دل دریای دشمن، واقعاً دریایی از دشمن بود، نفوذ می‌کردند، ضربه می‌زدند، چند تا تانک می‌زدند و برمی‌گشتند.

این ناشی از این بود که دشمن را کم، کوچک و ضعیف می‌شمردند و جرأت می‌کردند بروند طرفشان. این یک امداد غیبی است دیگر، که من این را خودم مشاهده کردم. یعنی این کم دیدن آنها [یعنی عراقیها] و زیاد نمودن ما به آنها یک لطف الهی بود. البته این لطف را من ناشی از توجهات نیروهای ما می‌دانم. همان وقت من در نماز جمعه بارها یاد کرده بودم از کسانی که در سنگرها، در کنار تانکها، در داخل جبهه با چه توجهی به خدا و با چه خلوصی کار می‌کنند، اینها البته زمینه‌ی این لطف الهی است.

بیانات در تاریخ ۱۳۶۱/۱/۱۰

به امام بگویید پسرم فدای شما

شنیده نشد که خانواده‌ی شهیدی بی‌تابی و ناشکری کند. البته گریه کردن ایرادی ندارد؛ امّا ناشکری نکردند. برای خدا دادند و این، آن چیزی است که مردان بزرگ عالم را تحت تأثیر قرار می‌دهد. زمانی من به مازندران آمدم. در یکی از شهرهای مازندران، بعد از سخنرانی، وقتی می‌خواستم سوار اتومبیل شوم، دیدم خانمی به اطرافیان اصرار می‌ورزد که با من صحبت کند.

گفتم که بگذارند بیاید. خانم جلو آمد و گفت: پسر من در دست بعثیها اسیر بود. همین چند روز قبل به من خبر دادند که او زیر شکنجه کشته شده است. شما که به تهران رفتید، از قول من به امام سلام برسانید و بگویید: پسر من فدای شما؛ من ناراحت نیستم.

این جمله را در همین مازندران - در بابل یا ساری، یادم نیست - خانمی به من گفت. وقتی در تهران مطلب را به امام گفتم، آن مرد با عظمت و با ابهّت و آن کوه صبر و حلم، چنان درهم و منقلب شد که تعجّب کردم!
بیانات در حسینیه‌ی «عاشقان کربلا» در ساری ۱۳۷۴/۰۷/۲۲

روزهای غمگین خرمشهر و آبادان

در اهواز آن روزهای اول جنگ و هفته‌های اول جنگ بعد از آنی که خرمشهر بوسیله‌ی دشمنان اشغال شده بود و آبادان در محاصره بود، و سرتاسر جزیره‌ی آبادان زیر آتش دشمن بود، بنده وقتی نگاه می‌کردم به نقشه‌ی جزیره‌ی آبادان و شهر خرمشهر مثل این‌که یک دست قوی، یک پنجه‌ی قوی این قلب من را به شدت می‌فشرد.

توی اتاق کار ما - اتاق جنگ در آن محل جنگهای نامنظم - نقشه‌های گوناگونی بود. چون عملیات نامنظم و چریکی نسبت به آن منطقه‌ی آبادان انجام می‌شد، نقشه‌ی جزیره‌ی آبادان به طور کامل وجود داشت آن جا. هر وقت من چشمم به این نقشه می‌افتاد تمام روحم زیر فشار قرار می‌گرفت، از تصور این‌که خرمشهر عزیز و این خانه‌ها و این کوچه‌ها و این خیابانها و این نخلستانها زیر پای دشمن غاصب و متجاوز است.

تمام فشاری که ما آن روز می‌آوردیم برای تجهیزات به مناسبت امیدی بود که داشتیم؛ متأسفانه هر چه می‌شنیدیم از آنهایی که اختیارات دست آنها بود آیه‌ی یأس بود. عده‌ای باورشان شده بود که ما خرمشهر را از دست دادیم، و معتقد بودند که باید بنشینیم با دشمنی که وارد خانه‌ی ما شده مذاکره کنیم تا در سایه‌ی این مذاکره بتوانیم وجب وجب و قدم قدم سرزمینهای خانه‌ی خودمان را پس بگیریم. حالا چقدر طول می‌کشید خدا می‌داند...
بیانات در دیدار جمعی از مردم خرمشهر ۱۳۶۴/۸/۵

 به توصیه‌ی امام عمل کردم و وصیت‌نامه‌ها را خواندم...

این وصیت‌نامه‌هایی که امام می‌فرمودند بخوانید، من به این توصیه‌ی ایشان خیلی عمل کرده‌ام. هرچه از وصیت‌نامه‌های همین بچه‌ها به دستم رسیده - یک فتوکپی، یک جزوه - غالباً من اینها را خوانده‌ام؛ چیزهای عجیبی است. ماها واقعاً از این وصیت‌نامه‌ها درس می‌گیریم. این‌جا معلوم می‌شود که درس و علم و علم الهی، بیش از آنچه که به ظواهر و قالبهای رسمی وابسته باشد، به حکمت معنوی - که ناشی از نورانیت الهی است - وابسته است.

آن جوان خطش هم بزور خوانده می‌شود، اما هر کلمه‌اش برای من و امثال من، یک درس راهگشاست و من خودم خیلی استفاده کرده‌ام.در بسیاری از موارد، به پدر و مادرشان می‌نوشتند که ما از این‌جا دل نمی‌کَنیم؛ این‌جا بهشت است و زندگی این‌جاست. مثلاً در جواب این‌که مادرش نوشته بود پسرم! زودتر بیا، یا به ما خبر بده، می‌گوید اصلاً آن‌جا زندگی نیست؛ زندگی این‌جاست. این همان معنویت بود. وقتی معنویت هست، دلها مجذوب آن می‌شود. وقتی دلها مجذوب شد، نیروها به دنبال دلها و اراده‌ها حرکت می‌کند. وقتی این‌طور شد، بزرگترین قدرتها نمی‌توانند یک ملت را شکست بدهند. برادران! این واقعیت در ایران اتفاق افتاد؛ بزرگترین قدرتهای دنیا نتوانستند ایران را شکست بدهند.

 بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه ۱۳۷۰/۰۶/۲۷

خط حزب‌الله ۳۴۵ | در کنار آزادگان جهان

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

خط حزب‌الله ۳۴۵ | در کنار آزادگان جهان

شماره‌ی سیصد و چهل و پنجم هفته‌نامه‌ی خط حزب‌الله با عنوان «در کنار آزادگان جهان» منتشر شد.

* گزارش هفته این شماره خط حزب‌الله با عنوان «در کنار آزادگان جهان»، نگاهی به زمینه‌ها و ثمرات جهت‌گیری راهبردی جمهوری اسلامی ایران در حمایت از حرکت‌های ضد استکباری، داشته است.

* خط حزب‌الله در یادداشت هفته این شماره‌، براساس توصیه اخیر رهبر انقلاب در مراسم سی‌وسومین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) به فعّالان عرصه‌ی انقلابی، خطر توطئه ارتجاع در رده‌های کشور و بازگشت به دوران وابستگی و تبعیت از فرهنگ و سبک زندگی غربی را بررسی کرده است.

* شماره‌ی این هفته‌ی خط حزب‌الله به روح مطهر شهید مدافع حرم، مرتضی مسیب‌زاده تقدیم می‌شود.

کار بزرگ امام، راز ماندگاری نظام

 بخش خبری رهبری انقلاب امام خمینی ره

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

کار بزرگ امام، راز ماندگاری نظام

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «راز پُرشکوه و افتخاربخشِ این نظام و ماندگاریِ این نظام همین دو کلمه است: یعنی «جمهوری» و «اسلامی». کار بزرگ امام بزرگوار ما این بود که این فکر را، این نظریّه را خلق کرد، آن را وارد میدان نظریّه‌های سیاسی گوناگون کرد، بعد به آن تحقّق بخشید، عینیّت بخشید. کار بزرگ امام این است.» ۱۴۰۰/۰۳/۱۴
رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت ایام سالگرد رحلت حضرت امام خمینی رحمةالله علیه لوح « کار بزرگ امام، راز ماندگاری نظام» را منتشر میکند.

 

خط حزب‌الله ۳۴۳ | امام مردم

 بخش خبری رهبری انقلاب امام خمینی ره

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

خط حزب‌الله ۳۴۳ | امام مردم

شماره‌ی سیصد و چهل و سوم هفته‌نامه‌ی خط حزب‌الله با عنوان «امام مردم» منتشر شد.

خط حزب‌الله به مناسبت فرارسیدن چهاردهم خردادماه و سی‌وسومین سالگرد رحلت امام خمینی(رحمةالله علیه) در گزارش هفته این شماره خود با عنوان «امام مردم»، مروری بر دستاوردهای عظیم باور متقابل امام(رحمةالله علیه) و مردم به یکدیگر داشته است.

یادداشت هفته خط حزب‌الله با عنوان «انقلاب ماندگار»، به این سوال پاسخ داده است که اقبال روزافزون نسل جوان به  ارزش‌های اسلام و انقلاب، نشانه چیست؟

شماره‌ی این هفته‌ی خط حزب‌الله به روح مطهر مهندس شهید احسان قدبیگی تقدیم می‌شود.

 

دریافت «خط حزب‌الله» نسخه‌ی مطالعه | نسخه چاپی

 

امام خامنه ای /محاسبه دشمن در قرار دادن مردم مقابل نظام غلط است

 بخش خبری رهبری انقلاب امام خمینی ره

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

حضور و سخنرانی رهبر انقلاب در مراسم سی‌وسومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله)

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز (شنبه) با حضور در مراسم سی‌وسومین سالگرد رحلت حضرت امام خمینی (رحمه‌الله) به سخنرانی در جمع مشتاقان و دلدادگان بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران پرداختند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای صبح امروز (شنبه) در اجتماع پرشور مردم در مرقد مطهر رهبر کبیر انقلاب به مناسبت سی‌وسومین سالگرد عروج آن عزیز سفر کرده، امام خمینی را روح جمهوری اسلامی، شخصیتی حقیقتاً استثنایی وامامِ «دیروز و امروز و فردای ملت ایران» خواندند و تأکید کردند: نسل جوان و هوشمند کنونی برای اداره آینده کشور و رساندن ملت به قله‌های پر شکوه به نرم‌افزاری مطمئن، جامع، شتابدهنده وتحول‌آفرین یعنی درسها و گفتار و رفتار امام نیاز دارد.
ایشان همچنین با بیان توصیه‌هایی مهم، مردم و فعالان انقلابی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را به جلوگیری از هویت‌زدایی از انقلاب و تحریف امام، افشای دروغ و جنگ روانی دشمن، جلوگیری از نفوذ رگه‌های ارتجاع و سبک زندگی غربی، و قدرشناسی از مسئولان انقلابی سفارش کردند.
رهبر انقلاب در این مراسم که بعد از دو سال به صورت حضوری برگزار شد، با اشاره به ابعاد همچنان ناشناخته شخصیت امام خمینی گفتند: با وجود حرفها و نوشته‌های فراوان درباره آن حکیم هدایتگر، ناگفته‌ها درباره عظمت و قدرت شخصیتی و رهبری او بسیار است و نسل جوان که امام را به‌درستی نمی‌شناسد، برای ایفای مسئولیت ملی و انقلابی و برداشتن گام دوم انقلاب و اداره بهینه کشور، باید درس‌های پیش‌برنده و تعیین‌کننده مکتب امام را بیاموزد تا با اطمینان به‌سوی آینده درخشان کشور گام بردارد.
ایشان، انقلاب اسلامی را بزرگ‌ترین انقلابِ تاریخ انقلابها خواندند و با مقایسه روند دو انقلاب مشهور معاصر یعنی انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب شوروی با انقلاب اسلامی گفتند: در این انقلابها معنویت مغفول بود و هر دو انقلاب بعد از مدتی کوتاه منحرف شدند و مردم را که باعث پیروزی آنها بودند به کنار زدند و عملاً به دوران گذشته برگشتند اما انقلاب اسلامی بعد از پیروزی هم با انتخابات پی در پی، تکیه مستمر بر مردم و توجه همزمان به جنبه‌های مادی و معنوی انسان جلو رفته است که این واقعیات از جمله دلایل برجسته‌ی برتری انقلاب اسلامی بر همه انقلابهای تاریخ، ونشان‌دهنده عظمت رهبری امام است.
ایشان حضور ملت را عامل قطعی پیروزی انقلاب برشمردند اما گفتند: آن دست قدرتمند، شخصیت فولادین، دل مطمئن و زبان ذوالفقارگونه که توانست اقیانوس عظیم ملت را به میدان بکشاند و به تلاطم بیاورد و بدون یأس ونا امیدی در میدان نگهدارد و جهت حرکت را به آنها تعلیم دهد، امام بزرگوار و خمینی عظیم بود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تشریح جلوه‌هایی از رهبری پُر مغز و پُر معنای امام خمینی و قدرت نافذ ایشان در تعیین و تعلیم میدان مبارزه، به حوادث خطیر دوران نهضت و جمهوری اسلامی اشاره کردند و افزودند: امام در بیانیه‌های سال آخر حیات‌شان و وصیت‌نامه خود، میدان مبارزه را حتی برای دوران بعد از خود نیز تعیین و مشخص کرده است.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه امام (ره) از نظر خصوصیات شخصی به معنی واقعی کلمه ممتاز بود، به بیان برخی ویژگی‌های ایشان پرداختند و گفتند: «پاکی و پرهیزگاری»، «معنویت و حالات عرفانی»، «شجاعت»، «حکمت و عقلانیت»، «محاسبه گری»، «امید به آینده»، «صداقت»، «وقت شناسی و نظم»، «توکل و اطمینان به وعده الهی» و «اهل مبارزه بودن» از جمله خصوصیات بارز امام راحل بود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بعد از بیان برخی ویژگی‌های ممتاز امام، به تبیین مبانی و اصول مکتب امام پرداختند و افزودند: زیربنای مکتب امام چه در دوران مبارزه و چه در دوران انقلاب «قیام لله» بود و این زیربنا مبنای قرآنی داشت.
ایشان هدف قیام برای خدا در همه مراحل را «اقامه حق»، «اقامه عدل و قسط» و «ترویج معنویت» برشمردند و خاطرنشان کردند: امام یک مبارز واقعی بود و در میدان قیام لله حضور دائمی داشت.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: حرکت امام در دوران مبارزه چند نقطه برجسته داشت که عبارتند از نترسیدن، صراحت با مردم، اعتماد به مردم، قدردان مجاهدت مردم بودن و دمیدن امید به دلها.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سپس به بیان نکات برجسته حرکت امام در دوران ایجاد جمهوری اسلامی پرداختند و خاطرنشان کردند: مهمترین دغدغه و نقشه راه امام در این دوران، فاصله‌گذاری میان طرح «جمهوری اسلامی» با «فرهنگ و قاموس غربی» بود. بر همین اساس امام اصرار داشت که جمهوری اسلامی وام گرفته از «جمهوری» و «مردم سالاری» غربی نیست بلکه برگرفته از اصل اسلام است.
رهبر انقلاب اسلامی یکی از ویژگی های بارز الگوی جدید امام را، هماهنگ‌سازی دوگانه‌های به‌ظاهر متناقض دانستند و گفتند: در الگو و نظام سیاسی جدیدی که امام ارائه کرد، «هم معنویت است هم رأی مردم»، «هم اجرای احکام الهی است هم رعایت اقتضائات و مصلحت‌های عمومی»، «هم اصرار بر عدالت اقتصادی و رعایت حال ضعفا است هم اصرار بر تولید ثروت»، «هم نفی ظلم است هم نفی ظلم‌پذیری»، «هم تقویت علم و اقتصاد است هم تقویت بنیه دفاعی کشور»، «هم انسجام و وحدت ملی است هم پذیرفتن تنوع آرا و گرایشهای مختلف سیاسی»، «هم تأکید بر تقوا و طهارت مسئولان است هم تأکید بر کارشناسی و کاربلدی مسئولان».
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سپس سؤال مهمی را مطرح کردند و گفتند: این مکتب و الگویی که امام طراحی و پایه‌گذاری کردند تا چه میزان در زمان امام و بعد از ایشان تحقق پیدا کرده است؟
ایشان افزودند: پاسخ من با اطلاع از حقایق کشور این است که «جمهوری اسلامی در همه سرفصل‌ها همچون مردم‌سالاری، پیشرفت‌های علمی، امور دیپلماسی، اقتصادی و خدمات عمومی موفقیت‌های بزرگی به‌دست آورده که انکار آنها بی‌انصافی است البته ناکامی‌ها نیز کم نبوده است یعنی هم پیشرفت داشتیم و هم ضعف و ناکامی.
رهبر انقلاب اسلامی در بیان علت ضعف‌ها و ناکامی‌ها افزودند: برای یافتن علت، امام ما را راهنمایی کرده و می‌گویند «کارنامه شما در گرو تلاش و مجاهدت است»، یعنی هر جا ملت و مسئولین با اراده قوی وارد میدان شوند، آنجا عرصه پیشرفت‌ها است و هر جا سستی در اراده‌ها به‌وجود آید، موجب عقب‌ماندگی می‌شود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند، البته نقش جبهه گسترده دشمنان از ابتدای پیروزی انقلاب تا به امروز نیز نباید نادیده گرفته شود.
ایشان افزودند: این دشمنی را جمهوری اسلامی به‌وجود نیاورد بلکه چون ذات جمهوری اسلامی، مخالف ظلم و استکبار و منکرات و موافق معنویت است، طبیعتاً ظالمان و مستکبران و عاملان به منکر و مخالفان معنویت با آن دشمنی می کنند.
رهبر انقلاب یکی دیگر از عوامل دشمنی با جمهوری اسلامی را فاصله‌گذاری جدی امام با غربی‌ها دانستند و گفتند: حمایت از فلسطین و دادن سفارت رژیم غاصب به ملت فلسطین، انتقاد از ریاکاری‌ها و جنایتهای کشورهای اروپایی و امریکا نمونه‌های مهمی از فاصله‌گذاری امام میان تمدن و تفکر و نظام اسلامی با تمدن و تفکر غربی است.
رهبر انقلاب همچنین امتیاز بزرگ امام را آشنا کردن مردم با مفهوم مقاومت و تزریق روح ایستادگی در ملت خواندند و گفتند: به برکت امام امروز ملت ایران ملتی کاملاً مقاوم و مستحکم است و مقاومت به یکی از واژه‌های برجسته در ادبیات سیاسی دنیا تبدیل شده است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ادامه از دو توطئه و خواب آشفته دشمنان برای ملت ایران پرده برداشتند و گفتند: جزء اول این نقشه، امید بستن دشمنان به اعتراضات مردمی برای ضربه زدن به کشور است که از طریق کار روانی و فعالیت در فضای مجازی و با پول، مزدورپروری و انواع حیله‌ها به دنبال قرار دادن مردم در مقابل نظام اسلامی هستند.
ایشان جزء دوم از این توطئه را القاء محاسبات غلط درباره رو به سقوط بودن جمهوری اسلامی دانستند و افزودند: بدخواهان، ابتدای انقلاب می‌گفتند شش ماه دیگر انقلاب سقوط خواهد کرد و بعد که محاسبه آنها غلط از آب درمی‌آمد وعده شش ماه دیگر را می‌دادند در حالی‌که امروز بیش از هشتاد، شش ماه از انقلاب گذشته و آن نهال باریک به درختی تناور و مقتدر تبدیل شده است، و محاسبات امروز آنها نیز همچون گذشته کاملاً غلط است.
رهبر انقلاب تأکید کردند: در جمهوری اسلامی، عاملِ مردم عامل بسیار مهمی است و دشمنان نخواهند توانست ملت را در مقابل نظام اسلامی قرار دهند.
ایشان در تحلیل علت محاسبات پی در پی غلط دشمنان ایران، به نقش تعدادی از مشاوران ایرانیِ خائن در شکل دادن به این محاسبات اشاره کردند و گفتند: این مشاوران خیانتکار نه تنها به کشور خود بلکه حتی به آمریکایی‌ها هم خیانت می‌کنند چرا که با این مشورت‌های غلط موجب شکست خوردن آنها می‌شوند.
«رویگردان شدن مردم ایران از دین و روحانیت و نظام اسلامی» نمونه‌ای از مشورت‌ها و محاسبات غلطی بود که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به آن اشاره و خاطرنشان کردند: علاوه بر بیان این حرفها از جانب آمریکایی‌ها که تحت تأثیر مشاوران ناآگاه و خائن است، معدود افراد ساده‌لوحی نیز در داخل کشور این سخنان غلط را در رسانه‌ها بیان می‌کنند.
ایشان با تأکید بر اینکه امروز گرایش مردم به دین و انقلاب یقیناً بیش از ابتدای انقلاب است، به نمونه‌هایی برجسته از حضور شکوهمند مردم در تجلیل از مقاومت و روحانیت اشاره کردند و گفتند: تشییع میلیونیِ بدنِ قطعه‌قطعه شهید سلیمانی و بزرگداشت آن مرد انقلابی، مبارز و مجاهد، و تشییع جنازه و ابراز احساسات مردم به درگذشت مراجع و فقهای عالی‌قدری همچون آیت‌الله صافی‌گلپایگانی و آیت‌الله بهجت با گرامیداشت هیچ شخصیت سیاسی و هنری دیگر در کشور قابل مقایسه نیست و نشان‌دهنده اعتقاد مردم به روحانیت، دین، جهاد و مقاومت است.
رهبر انقلاب اسلامی، حضور مشتاقانه جوانان در مراکز اعتکاف و اجتماعات عظیم معنوی و همچنین راهپیمایی‌های با شکوه ۲۲ بهمن و روز قدس را نشانه‌های دیگری از وفاداری ملت به به راه امام بزرگوار دانستند و افزودند: نمونه دیگری از ارادت دینی مردم، اظهار شوق و ارادت آحاد مردم از پیر و جوان و کودک در سراسر کشور به ساحت حضرت ولی‌عصر(عج) در قالب سرودی است که این روزها پخش شده است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش پایانی سخنانشان هفت توصیه مهم خطاب به فعالان عرصه‌های انقلابی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بیان کردند.
رهبر انقلاب در توصیه اول به جوانان هوشمند و فرزانه تأکید کردند: نگذارید دشمن و ضدانقلاب از انقلاب شما هویت‌زدایی و حقیقیت آن را وارونه‌نمایی کند.
ایشان با توصیه به اینکه «نگذارید یاد امام که روح انقلاب است در جامعه کمرنگ شود و امام را تحریف کنند»، توصیه سوم خود را به «جلوگیری از نفوذ ارتجاع »اختصاص دادند و گفتند: ارتجاع به معنی بازگشت به سیاست و سبک زندگی غربی است و نباید گذاشت با نفوذ سبک زندگی غربی که در دوران فاسد پهلوی موجود بود، کشور به سمت ارتجاع برود.
ایشان در توصیه چهارم بر «افشای دروغ و فریب و جنگ روانی دشمن» تأکید و با اشاره به نمونه‌ای تازه از این جنگ روانی خاطرنشان کردند: چندی قبل دولت یونان با دستور آمریکایی‌ها نفت کشورمان را دزدید اما وقتی دلاورانِ از جان‌گذشته‌ی جمهوری اسلامی، کشتی نفتی دشمن را ضبط کردند، در تبلیغات فراگیر خود ایران را به دزدی متهم کردند، در حالی‌که آنها بودند که نفت ما را دزدید و پس گرفتن مال دزدی، دزدی نیست.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با توصیه به «استفاده از سرمایه ایمان مردم برای تولید عمل صالح»، توصیه ششم خود را به «جلوگیری از القاء بن‌بست در کشور» اختصاص دادند و گفتند: در فضای مجازی عده‌ای یا از روی غفلت و یا بخاطر پول، کارشان القاء به بن‌بست رسیدن کشور است البته در زمان امام هم عده‌ای در روزنامه‌ها نوشتند کشور به بن‌بست رسیده است که امام فرمودند این شما هستید که به بن‌بست رسیده‌اید نه جمهوری اسلامی.
ایشان در توصیه آخر، «وظیفه قدرشناسی از مسئولان انقلابی» را یادآور شدند و خاطرنشان کردند: امام بزرگوار همچنان‌که به مجریان نهیب می‌زدند در مواردی نیز صریحاً از آنها قدردانی می‌کردند، بنابراین امروز که دشمن در صدد تخریب مسئولان انقلابی است، وظیفه سنگین قدرشناسی باید ادا شود.
رهبر انقلاب با اشاره به جلوه‌هایی از فعالیت‌های ارزشمند مسئولان در روزهای اخیر، گفتند: چند شبانه‌روز حضور مستقیم یک وزیر در آبادان و ملاقات رئیس‌جمهور و معاون او با آسیب‌دیدگان حادثه و آرامش دادن به آنها، نمونه‌هایی با ارزش و درخور قدرشناسی است؛ البته باید عاملان خرابکاری‌ها در قضیه آبادان و در قضایای دیگر نیز مجازات شوند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پایان با اشاره به برخی حواشی در زمان سخنرانی حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی تأکید کردند: شنیدم در زمان سخنرانی جناب آقای حاج سیدحسن خمینی، کسانی سر و صدا کردند. همه بدانند که من با این کارها و سر و صداها مخالف هستم.
در ابتدای این مراسم، حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی در سخنانی، امام بزرگوار را منادی استقلال و عزت ملت ایران خواند و گفت: امام یک حقیقت ناب و روح مطهر و نماد و مظهر آرمانهای درخشان اسلامی و مردمی بود.

آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
* امام بزرگوار روح جمهوری اسلامی است. اگر این روح از جمهوری اسلامی گرفته بشود و مورد بی توجهی قرار بگیرد، نقشی بر دیوار باقی خواهد ماند. بحث امروز من درباره ابعادی از شخصیت امام عزیز و بزرگوار ماست... ناگفته‌ها هنوز بسیار است.
هر چه گویم عشق را شرح و بیان
چون به عشق آیم خجل باشم از آن

بسیاری از ابعاد شخصیت امام بزرگوار ما همچنان ناشناخته است. درواقع نسل کنونی انقلاب،‌ نسل جوان ما به‌خصوص،‌ امام عزیز را به‌درستی نمی‌شناسند. عظمت امام را نمیدانند. امام را با امثال این حقیر مقایسه میکنند در حالی که فاصله بسیار زیاد است. فاصله نجومی است.

* شناسایی امام برای نسل جوان از این جهت اهمیت دارد که به آنها برای اداره بهینه آینده کشور کمک میکند. امام فقط امام دیروز نیست، امام امروز هم هست، امام فردا هم هست.

نسل جوان و هوشمند ما که قرار است مسئولیت ملی و انقلابی گام دوم این انقلاب را بر عهده بگیرد، و آینده این کشور را اداره بکند، احتیاج دارد به یک نرم‌افزار واقعی برای اینکه بتواند راه انقلاب را درست طی کند. یک نرم‌افزار مطمئن و جامع که بتواند به او کمک کند این نرم‌افزار که می تواند شتاب دهنده و کمک کننده باشد و حتی در مواقعی تحول‌آفرین باشد، عبارت است از درسهای امام. درسهایی که هم در گفتار امام و هم در رفتار امام، میتوان آنها را یافت.

* امام رضوان‌الله علیه، رهبر این انقلاب بود و رهبر نهضتی بود که به این انقلاب انجامید.

انقلاب را البته مردم به پیروزی رساندند، در این تردیدی نیست ... اما آن دست قدرتمند، آن شخصیت پولادین، آن دل مطمئن، آن زبان ذوالفقارگونه که توانست میلیونها انسان را از قشرهای مختلف وارد میدان کند، اینها را در میدان نگه دارد،‌ یأس و ناامیدی را از آنها دور کند،‌ جهت حرکت را به اینها تعلیم بدهد، امام بزرگوار، خمینی عظیم بود.

امام در مقاطع مختلف، میدان مبارزه را هم مشخص میکرد. به مردم تعلیم میداد که میدان مبارزه کجاست. در مقاطع مختلف به تناسب. در دوران نهضت یک جور، در گرماگرم روزهای خونین پیروزی انقلاب یک جور.

* امام یک شخصیتی بود به معنای واقعی کلمه باتقوا و پرهیزگار و پاک... اهل معنویت و حالات عرفانی بود. اهل گریه سحر بود. مرحوم حاج احمد آقا به بنده گفت که امام سحرها که بلند می‌شوند و گریه می‌کنند در نماز و در دعا، این دستمال معمولی که ایشان دارند کفاف نمی‌دهد، برای ایشان حوله می‌گذاریم! حوله برای اشک!

امام اهل این معنویت‌ها بود. اهل لطافت روحی بود. این کتابهای معنوی امام مثل آداب الصلاة، مثل شرح حدیث عقل و جهل، همه اینها را امام تقریباً در جوانی یا در اوایل میانسالی حدود چهل سالگی نوشته بود از جوانی این‌جور بود. امام هم حماسه‌‌ساز بود هم دارای معرفت و معنویت بود.

* امام، رهبر بزرگترین انقلاب تاریخ انقلابها بود. چرا می‌گوییم بزرگترین انقلاب، در تاریخ انقلاب‌ها؟ در تاریخ انقلاب‌ها،‌ از همه‌ی انقلاب‌ها معروفتر، انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب شوروی است. این دو انقلاب به وسیله مردم پیروز شد اما بعد از آنی که انقلاب پیروز شد، مردم شدند هیچ‌کاره. مردم کنار زده شدند. نتیجه این شد که این دو انقلاب به سرعت از مسیر مردمی اولی خودشان منحرف شدند.

در فرانسه بعد از ۱۲، ۱۳ سال از انقلاب مجدداً کشور فرانسه سلطنتی شد و ناپلئون سرکار آمد، تاج سلطنت گذاشت. بعد هم برکنار شد و همان خانواده‌ای که انقلاب فرانسه بر علیه آنها -خانواده بوربون‌ها- بود، برگشتند و اداره امور فرانسه را بر عهده گرفتند.

در انقلاب شوروی به دوازده سال هم نرسید. بعد از جند سال کوتاه، استالین و جانشینانش آنچنان استبدادی و دیکتاتوری را بر کشورهای شوروی،‌ اعمال کردند که سلطنت های قبل از آنها این استبداد را ندیده بودند؛‌ باز هم مردم هیچ‌کاره بودند و هیچ‌کاره شدند.

* امام خمینی به معنای واقعی کلمه شجاع بود. از قول امام نقل کرده‌اند که والله من تا حالا نترسیدم. آنی که من خودم دیدم و خودم از امام شنیدم این بود: یک وقتی بنده راجع به یک مسئله‌ای با امام صحبت میکردم. یک مشکلی وجود داشت، برای ایشان شرح میدادم و یک پیشنهادی داشتم، در ضمنِ صحبت به ایشان گفتم که شما این کار را نمی‌کنید چون میترسید...؛ می‌خواستم بگویم میترسید که مثلا فلان مشکل پیش بیاید؛ تا گفتم میترسید ایشان گفتند: من از چیزی نمی‌ترسم.

خصوصیت ایشان این بود. نمی‌خواستم بنده بگویم شما ترسو هستید. این یک تعبیر عرفی معمولی است. یعنی ملاحظه میکنید که این اتفاق نیفتد. اما کلمه‌ی ترس را که به کار بردم ایشان گفتند: من از چیزی نمی‌ترسم.

* اگر بخواهیم زیربنای مکتب مبارزه‌ی امام را و انقلاب امام را در یک جمله عرض بکنیم، باید بگوییم زیربنای همه‌ی فعالیت‌های ایشان، قیام لله بود، هدف قیام لله.

همانی که در یادداشت معروف ایشان در دوران جوانی در دفتر مرحوم وزیری یزدی رحمت‌الله‌علیه نوشته‌اند: قل انما اعظم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی؛ این قیام لله اندیشه قرآنی بسیار مستحکمی دارد... این قیام لله در هر دوره‌ای ممکن است به‌نحوی باشد. قیام لله همیشه یک جور نیست. لکن در همه اینها هدف قیام لله یک چیز بیشتر نیست و آن اقامه حق و اقامه عدل و قسط و ترویج معنویت، در همه دوران‌ها این است.

* در دوران ایجاد جمهوری اسلامی، سعی امام و نقشه راه امام این بود که طرح جدید را از گذشته منحط کشور، به کلی جدا کند. سعی امام این بود که این آینده را جوری طراحی کند که اداره کشور در ذیل فرهنگ و تمدن و قاموس غربی قرار نگیرد.

اصرار داشت امام که طرح جمهوری اسلامی در ذیل آنچه که در غرب بهش میگویند جمهوری یا مردم‌سالاری قرار نگیرد. لذا من سال گذشته در همین روز تبیین کردم که جمهوری اسلام، جمهوری وام گرفته از غرب نیست،‌ مربوط به خود اسلام است.

این که امام روی رأی مردم این همه تاکید می کند، این ناشی است از معرفتی که به مسئله اسلام داشت. لذا امام از آن دو مکتبی که آن روز در دنیا رایج بود، یعنی لیبرال دمکراسی سرمایه محور تا رژیم کمونیستی دیکتاتوری محور، از هردوی اینها جمهوری اسلامی را جدا کرد. لذا یکی از شعارهای اصولی امام شعار نه شرقی نه غربی بود.

یک الگوی تازه‌ای را امام مطرح کردند برای نظام جمهوری اسلامی به کلی متفاوت با آنها. در این الگوی امام. در الگوی امام دوگانه‌هایی با همدیگر هماهنگ و همساز شدند که سعی میشده همیشه در مقابل هم قرار بگیرند. هم معنویت دینی هم رأیِ مردم؛ این دوتا همیشه سعی می‌شده در مقابل هم باشند اما امام اینها را در کنار هم قرار داد.

* مردم امروز گرایششان به انقلاب و به دین از روز اول انقلاب یقیناً بیشتر است... شما ببینید در همین سرودی که این روزها پخش شده، که اظهار ارادت به ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف و روحنا فداه، و سلام به حضرت بقیةالله است، ببینید مردم چه کار دارند میکنند. چه اظهار شوقی، چه همراهی‌ای، چه اظهار ارادتی، پیر، جوان، نوجوان، کودک، زن ، مرد، همه، در سرتاسر کشور، در تهران یک جور، در مشهد یک جور، در اصفهان یک جور، در یزد یک جور، در شهرهای مختلف یک جور. این رویگردانی مردم از دین است؟ یا به عکس. ما اول انقلاب اینجور چیزها را نداشتیم. ما اول انقلاب هجوم دانشجویان جوان به سمت مراکز اعتکاف را نداشتیم. این اجتماعات عظیم مذهبی را نداشتیم. امروز اینها هست.

درباره ملت ایران اشتباه کردند. چهل و سه چهار سال است که در ۲۲بهمن و در روز قدس مردم راهپیمایی میکنند با این عظمت. این دلیل رویگردانی مردم از انقلاب است؟ این دلیل وفاداری مردم است. این دلیل مقاومت مردم است. این دلیل ایستادگی مردم است. این دلیل تاثیر درس امام در این ملت بزرگ و بزرگوار است.

* امام در یک مواردی در خلوت یا جلوت به مجریان نهیب میزد؛ گاهی در علن، گاهی هم در جلسات خصوصی اما در مواردی هم صریحاً قدرشناسی می کردند. موارد متعددی داریم که امام با صراحت از مسئولین کشور یا از یک نفر یا از مجموعه ای از مسئولین قدرشناسی کرده است.

توصیه من این است که دشمن در صدد تخریب مسئولان انقلابی است وظیفه‌ی قدرشناسی وظیفه سنگینی است. باید از مسئولین قدرشناسی کرد. واقعاً گاهی اینی که انسان می بیند در قضیه آبادان یک وزیر سه چهار روز شبانه‌روز بر سر آن کار می‌ایستد، این خیلی کار مهمی است. این که رئیس‌جمهور محترم یا معاون او میروند با آسیب‌دیدگان قضیه ملاقات مکنند به آنها تسلا میدهند آرامش میدهند به دلهای آنها اینها خیلی با ارزش است.

البته عاملان خرابکاری‌ها هم باید مجازات بشوند. هم در این قضیه آبادان هم در هر قضیه دیگری آنهایی که عامل خرابکاری هستند باید البته مجازات بشوند.

* یک روزی بود زمان امام نه اینترنت بود نه ماهواره ها به این شکل بود، آنجا امام می گفت دشمن با قلم با شما مبارزه می کند... امروز بحث فضای مجازی است. بحث ماهواره‌ها است. جنگ روانی است؛ جنگ روانی همه‌گیر و همه‌جایی. نگذارید جنگ روانی دشمن در کشور تاثیر بگذارد.

ببینید حالا یک نمونه کوچکش را من بگویم:
 نفت ایران را در سواحل یونان دزدی می کنند، می دزدند، نفت ما را دزدیدند بعد دلاوران از جان گذشته جمهوری اسلامی جبران می کنند و کشتی نفتی دشمن را ضبط می کنند اما آن ها ایران را متهم به دزدی می کنند.

امپراتوری رسانه‌ای دشمن، ایران را متهم میکند به دزدی. کی دزد هست؟ شما نفت ما را دزدیدید ما از شما پس گرفتیم پس گرفتن مال دزدی که دزدی نیست. شما دزدید!

خط حزب‌الله ۳۴۲ | انقلابی بمانید

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

خط حزب‌الله ۳۴۲ | انقلابی بمانید

شماره‌ی سیصد و چهل و دوم هفته‌نامه‌ی خط حزب‌الله با عنوان «انقلابی بمانید» منتشر شد.

* خط حزب‌الله، در سالروز شهادت امام صادق علیه‌السلام در سخن‌هفته خود با عنوان «جریان‌سازی برای برپایی حکومت اسلامی» مروری بر سیره مبارزاتی آن امام همام داشته است.

* به مناسبت دیدار اخیر نمایندگان مجلس شورای اسلامی با رهبر انقلاب، خط حزب‌الله مروری بر ۲۰ توصیه مهم رهبر انقلاب به نمایندگان مجلس یازدهم برای انقلابی ماندن، داشته است.

* شماره‌ی این هفته‌ی خط حزب‌الله به روح مطهر شهید، صیاد خدایی که هفته گذشته در تهران ترور شد، تقدیم می‌شود.