پنجشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۹:۰۰ ق.ظ

درباره سايت

پایگاه فرهنگی،مذهبی شهدای نیاک

سایت شهدای نیاک مرجع نرم افزارهای مذهبی ومقالات،بیانات رهبری،زندگینامه شهدا،کتاب های مذهبی،صوت وتصویر،جشنواره های شهدای نیاک،مداحی مناسبت های مذهبی،بانک صوت وتصویر،آرشیوفیلم های مذهبی،کلیپ های مذهبی،سخنرانی علما،خبرهای سیاسی،اجتماعی،فرهنگی مذهبی،نظامی،کتابخانه،نرم افزارهای قرآنی،امام خمینی ره،ویژه نامه مذهبی،کودک ونوجوان،محرم،ماه مبارک رمضان،عاشورا و تاسوعا حسینی،امربه معروف ونهی از منکر،حجاب عفاف،سبک زندگی اسلامی

بایگانی

محبوب ترين ها

پيوندها

مداحان وشعرا

شخصیت های سیاسی ونظامی

شبکه های اجتماعی

۹۱۸ مطلب توسط «خادم الشهداء» ثبت شده است

نمایشگاه تصویری سبک زندگی غربی

 بخش خبری سبک زندگی غربی

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

نمایشگاه تصویری سبک زندگی غربی

سبک زندگی غربی، ظاهر و پوسته‌ی جهان مدرن است. بدون شک صرفاً با تغییر ظاهر، آن هم سطحی‌ترین تغییرها، نمی‌توان به جنگ باطن رفت و بر آن غلبه یافت. رفتارها و نمادهای فرهنگی، برخاسته از باورها و عقاید و ذهنیت‌هایی است که منشأ و مصدر آن رفتارها و نمادها هستند. برای اینکه جهان کنونی و شیوه زندگی مدرن دگرگون شود، باید به فکر عالمی دیگر و آدمی دیگر و جهان بینی دیگری بود. یعنی باید جهانی دیگر با انسانی دیگر در افق درک انسان ظاهر شود.

رونداستفاده از لوازم آرایش به صورت افراطی و نمایشگری زنان از چند دهه قبل شروع شده است. حالا دیگر اکثر دختران و زنان ایرانی استفاده از لوازم آرایشی را جزء جدانشدنی زندگی خود می‌دانند. اختلال روانی نیاز به خودنمایی و نداشتن اعتماد به نفس از عوامل اصلی این گرایش است. از سوی دیگر سن مصرف لوازم آرایشی نیز در کشور در پنج سال اخیر از ۱۹ سال به ۱۳ سال رسیده و این در حالی است که در کشورهای پیشرفته تمایل به آرایش بیشتر در بین زنان سالمند دیده می‌شود که شادابی پوست خود را از دست داده‌اند.

مسئله ماهواره، پدیده نوظهوری است که بنیاد اخلاقی جوامع اسلامی را به خطر انداخته و از جدیدترین سلاح‌ها و حرکت‌های مرموز غرب در رویارویی با مسلمانان به شمار می‌رود. دشمن از دو دهه پیش برای تأثیرگذاری بیشتر بر جوانان ما با راه‌اندازی شبکه‌های ماهواره‌ای و روز به روز راحت‌تر کردن دسترسی به این شبکه‌ها برای چنین روزی برنامه‌ریزی کرده است. اکنون چند سالی است که با گسترش شبکه‌های فارسی زبان، این پروژه وارد مرحله‌ی تازه‌ای شده. شبکه‌هایی که نخستین هدفشان عادی‌سازی روابط بین زن و مرد است.

آموزه، دشمنان این مرز و بوم به این باور رسیده‌اند که جهت نیل به اهداف سیاسی و اقتصادی خود باید بن‌مایه‌های فرهنگی و اعتقادی این مردم را هدف قرار دهند تا بتوانند ذهن‌ها را تسخیر و آنان را در مسیر اهداف مورد نظرشان سوق دهند. پایبندی عملی به احکام شرع مهم‌ترین و اصلی‌ترین مانع درونی در پذیرفتن سبک زندگی غیردینی است. بی جهت نیست که همه تلاش‌های دشمن در راستای سست شدن باورهای دینی و کم اهمیت شدن واجبات و محرمات در خانواده‌های ماست.

هم سالان و دوستان از مهم‌ترین عوامل اجتماعی شدن نوجوانان و جوانان به شمار می‌آیند. آن‌ها از طرق مختلف بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند و از یکدیگر تأثیر می‌پذیرند. بسیاری از محققان بر این عامل تأکید دارند و از آن به عنوان ارتباط افقی یاد کرده‌اند، یعنی ارتباطی که در بین افرادی نسبتاً هم‌سطح از لحاظ سنی، طبقه‌ی اجتماعی، تحصیلی، اقتصادی و … برقرار است. بر این اساس ثابت شده است بسیاری از کسانی که از سنین نوجوانی به استفاده از محصولات غیراخلاقی و رفتارهای ناهنجار روی می‌آورند، این رفتارها را از دوستان خود آموخته‌اند.

بسیاری از ناهنجاری‌های اجتماعی با دوستی‌های خیابانی و رابطه با جنس مخالف آغاز می‌شود. این رابطه‌ها معمولاً به ازدواج ختم نشده و موجب تأثیر سوء بر تحصیل و رشد و تعالی فرد می‌شود و یا به ازدواج‌هایی ناموفق، شکننده و پر از بدبینی و سوء ظن می انجامند. روابط عاشقانه پیش از ازدواج انسان را در برابر خوب و بد طرف مقابلش کر و کور می‌کند و امکان بررسی و انتخاب درست را از او می‌گیرد. خطر دیگر این گونه روابط شکست عشقی و به دنبال آن بروز افسردگی و احساس گناه به ویژه در دختران است.

اختلاف والدین بر روی خصایص روانی فرزندان اثر نامطلوب می‌گذارد. اگر محیط خانوادگی دوستانه نباشد، فرزندان مخصوصاً دخترها در مواقع حساس که دچار بحران‌های روحی می‌شوند، دیگر نمی‌توانند مشکلات خود را با خانواده در میان بگذارند و از اینجاست که گرایش به بزه‌کاری آغاز می‌شود. اگر در خانواده به عنوان اولین گروه اجتماعی که فرد در آن رشد می‌کند انسجام و یکپارچگی نباشد در ابعاد بزرگ‌تر یعنی در جامعه نیز انسجام و یکپارچگی از بین می‌رود زیرا فرد در قدم اول آموزش برقراری این گونه روابط را در خانواده می‌آموزد.

پناه بردن از دنیای نامطلوب بیرون به فضای به ظاهر امن و آرام مجازی با آنکه ساده‌ترین راهکار به نظر می‌رسد بهترین راه نیست. اینترنت، به طور وسوسه انگیزی، زمینه‌های اعتیاد و آلوده شدن به خود را به وجود می‌آورد. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که بسیاری از کاربران در آغاز بهره گیری از اینترنت در پی ارتقاء سطح علمی، فرهنگی، هنری و سیاسی و یا پر کردن سالم اوقات فراغت خود هستند، امّا در مسیر جستجوی سایت‌ها و برنامه‌های جدید گرفتار جاذبه‌های غیراخلاقی و در نتیجه مسموم شدن روح و روان خود می‌شوند.

طلاق می‌تواند طیف گسترده ای از حالات هیجانی، فکری و رفتاری را در فرزندان ایجاد کند. نیمی از بچه های طلاق ارتباطشان با یکی از والدین قطع می‌شود و از حمایت و علاقه و توجه او محروم می‌شوند. عده ای از بچه‌ها طیفی از احساسات منفی را نسبت به یکی از والدین یا هر دوی آن‌ها دارند. احساسات شدید حتی ممکن است تا سال‌ها طول بکشد. هم در دختران و هم در پسران نیاز به والدین در دوره نوجوانی افزایش می‌یابد و احساس طرد شدن توسط یکی از والدین در این سن روی رشد نرمال نوجوان تأثیر می‌گذارد.

هرگاه  قدرت‌های حاکم می‌خواهند جامعه ای را تحت سلطه خود قرار دهند و آن را استثمار کنند، تلاش می‌کنند تا روح جامعه را فاسد کنند و برای این منظور امکان شهوت‌رانی را برای مردم زیاد کرده آنان را به شهوت‌رانی ترغیب می‌کنند. در این موقعیت، زن و تن زن تبدیل به شی شده و توسط مردان به فروش می‌رسد. ارائه آمار زنان خیابانی و پرداختن به مسائل ویژه آن‌ها تا کنون جزو خطوط قرمز رسانه‌ها بوده اما پاک کردن صورت مسئله در این ماجرا هیچ وقت جواب نداده و موجب منزه شدن جامعه نشده است.

دخانیات، سوغات شوم استعمار است که متأسفانه همه ساله جان میلیون‌ها نفر را در جهان می‌گیرد و شمار کثیری از انسان‌ها را به انواع معلولیت‌ها و بیماری‌های صعب‌العلاج مبتلا می‌سازد. کمپانی‌های بزرگ امروز نیز، کارخانه‌های عظیم و مؤسسات بسیاری را به تهیه، تدارک، پخش، استعمال و تبلیغات خود مشغول داشته و درآمدهای کلانی را عاید سوداگران می‌کنند. تأثیر سیگار در ایجاد بیماری‌های زنان، حنجره، مری، ریه، لوزالمعده، معده و اثنی‌عشر، برونشیت، و … امروزه مورد تأکید قرار گرفته است. از این رو، برخی سیگار کشیدن را خودکشی تدریجی نامیده‌اند.

یکی از ویژگی‌های دوران جوانی، الگوپذیری است. جوان به دنبال شخصی می‌گردد تا رفتارش را با او تنظیم و از رفتارهای او تقلید کند. نوجوان و جوانی که شیفته مقام علمی، هنری و ورزشی فردی می‌شود، در نتیجه این شیفتگی، درصدد برمی آید که خود را در نوع لباس پوشیدن، نشست و برخاست و راه رفتن و سخن گفتن، به الگو نزدیک‌تر و با او هماهنگ‌تر سازد. اما امروزه نتیجه الگوپذیری جوانان از ستارگان سینما و رسانه‌های جمعی با سرعت بسیار زیادی در پوشش و ظاهر آنان دیده می‌شود.

یکی از معضلات امروز جوامع بشری، بحث مد و مدگرایی و تطبیق دادن خود با شرایط هر روزه مدل لباس، آرایش موی سر، نوع پوشش و… است که متأسفانه در جامعه خودمان نیز با مصادیق زیادی از این پدیده روبرو هستیم. ترویج مد و پوشش‌های غیر اسلامی یکی از برنامه‌های جنگ نرم از سوی کشورهای استعمارگر غربی است. گرایش به پوشش غربی به این دلیل است که جوانان را در شرایط تحریک و تهییج توسط رسانه های خارجی رها شده و از سوی دیگر در داخل کشور هیچ اقدامی در جهت الگوسازی برای آن‌ها، انجام نمی‌شود.

پارتی یا میهمانی‌های مختلط آسیب جدی و پرخطری است که در دسترس اغلب جوانان کشور به ویژه پایتخت‌نشینان محسوب می‌شود. به خصوص که این روزها، گروه های اینترنتی فعال با ارسال ایمیل از افراد می‌خواهند که به عضویت این گروه‌ها درآیند تا گردش‌های دسته جمعی، ملاقات‌های جمعی و میهمانی‌ها را امتحان کنند. پارتی‌ها به علت هم‌خوانی زیاد با تمایلات غریزی جوانان به علت عدم توجه به ارزش آموزی در سیاست‌گذاری‌ها به محمل مناسبی برای تباه کردن روح و روان جوانان مبدل شده‌اند.

یکی از تصورات باطل در مورد تجاوز جنسی آنست که اغلب یک غریبه در یک کوچه تاریک به یک دختر تنها حمله کند. اما در واقع فقط ۲۰% کلیه تجاوزات جنسی از نوع تجاوزات جنسی حمله ای هستند. تجاوز جنسی به این معنی است که یک یا چند نفر بر خلاف میل فرد دیگری با او عمل جنسی انجام دهند. اکثر تجاوزات جنسی در فضاهای پوشیده و اغلب توسط کسی صورت می‌گیرد که قربانی او را می‌شناسد. وادار شدن به عمل جنسی به کمک تهدید یا اصرار کلامی هم ممکن است تجاوز جنسی محسوب شود.

مهمترین و برجسته‌ترین نقش زنان را می‌توان نقش آموزشی آنان دانست که تمامی فرایند زندگی را در بر می‌گیرد. رابطه هر مادری با فرزندانش قبل از تولد شروع می‌شود. در واقع از دوران کودکی خودِ مادر شروع می‌شود. زیرا دوران کودکی مادر تعیین می‌کند که چطور دوران کودکی فرزندانش را بسازد. بی شک سلامت و فساد نسل آینده به مادران آینده و دختران امروز بستگی دارد. روند تغییر سبک زندگی، رفته رفته ما را به سوی باتلاقی در آینده می‌برد که نسل‌های بعدی ما بیشتر و بیشتر در آن فرو می‌روند.



 منبع : بچه های بهشت"

۲۱ شهید ناآرامی‌های کشور چگونه به شهادت رسیدند؟

 بخش خبری

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

۲۱ شهید ناآرامی‌های کشور چگونه به شهادت رسیدند؟

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، انقلاب اسلامی ایران در طول ۴۲ سال از پیروزی خود شاهد روز‌های تلخ و شیرین زیادی بوده است، روز‌های شیرینی که با همت بلند مردم و توان و اتحاد آنان رقم خورد و روز‌های تلخی که در بسیاری از موارد رد پای دشمن به وضوح در آن دیده می‌شود.

اینکه حق اعتراض محفوظ است و رویکرد حاکمیت باید ایجاد فضای بیان اعتراض و اشتراک سلیقه‌ها و آرا مختلف باشد شکی نیست، اما آنچه از آخرین روز‌های شهریور امسال تا به امروز در برخی خیابان‌های تهران و شهر‌های دیگر جریان داشت نه یک اعتراض و گلایه، که عملا جنگ و عناد با نظام اسلامی بود. چه بسا سردمداران تحریک مردم برای ایجاد آشوب و ناآرامی پس از چند روز چهره حقیقی خود را نشان دادند و رسما اعتراضات را به سمت اغتشاش و آشوبگری کشاندند.

۱۹ شهید ناآرامی‌های کشور چگونه به شهادت رسیدند؟

نه فقط در ایران که در همه کشور‌ها خط قرمز‌هایی برای حفظ امنیت و اقتدار نظامی کشور وجود دارد که از جمله آن حفظ مقر‌های نظامی هر کشور است. واقعه زاهدان و حمله به پاسگاه نیروی انتظامی در این شهر اقدام آشوبگرانه‌ای بود که با تحریک عده‌ای و هجوم به کلانتری ۱۶ زاهدان صورت گرفت. اتفاقی که منجر به شهادت شش نفر از نیرو‌های انتظامی و بسیجی شد، اما آنچه ضد انقلاب و دشمنان برجسته کردند چیز درگیری بود.

حافظان نظم و امنیت کشور از ابتدای انقلاب اسلامی هرکجا جان مردم در خطر افتاد به صحنه آمدند، جان دادند و خون خود را نثار مردم و دین و وطن کردند. از درگیری با ضد انقلاب در شرق و غرب کشور، تا نابودی تروریست‌ها در بیرون از خاک وطن و مبارزه با اشرار و قاچاق چیان حاصل ماه‌ها مبارزه و از جان گذشتگی جوانان زیادی در نقاط مختلف این سرزمین است تا با وجود قرار گرفتن ایران در منطقه‌ای استراتژیک و احاطه دشمنان از هر سو امنیت ارمغان خون‌های ریخته شده در این راه باشد.

در ناآرامی روز‌های اخیر ایران که آنچه مشهود است جریان سازی ایرانیان خارج نشین برای براندازی نظام توسط عوامل خود در داخل است ۲۱ تن از نیرو‌های امنیت و بسیجی به دست اغتشاش‌گران به شهادت رسیدند. نحوه شهادت آنان به خوبی نشان می‌دهد برخلاف آنچه در رسانه‌های خارجی گفته شده معترضین آرام خیابان‌های تهران و دیگر شهرها! به انواع سلاح‌های سرد و گرم مجهز بوده و به خوبی فنون اغتشاش را می‌دانستند تا جایی که حمله آنان به مامورین منجر به شهادت آنان شده است. این موضوع نشانگر آن است که نیرو‌های امنیت با گروه‌های برنامه ریزی شده و اقدامات از پیش آموزش داده شده رو به رو بوده‌اند.

۱۹ شهید ناآرامی‌های کشور چگونه به شهادت رسیدند؟

۱۹ شهید اغتشاشات اخیر کشور

از بین این شهدا شش شهید مربوط به شهر زاهدان و درگیری‌های تروریستی در این شهر است. سعید برهان زهی ریگی از بسیجیان طرح امنیت اهل سنت، سرهنگ پاسدار سیدحمیدرضا هاشمی (سید علی موسوی)، محمد امین آب‌درشکر (نیروی خرید خدمت) و محمد امین عارفی، بسیجی علی بیک و نیز بسیجی اهل سنت ناصر براهویی شش شهید واقعه زاهدان هستند.

روز جمعه هشتم مهر ۱۴۰۱ پس از نماز جمعه جو نزدیکی مسجد مکی زاهدان متشنج شده و عده‌ای سعی در بهم زدن نظم و امنیت محل دارند. آن‌ها در حمله‌ای تروریستی اقدام به حمله و تیراندازی به پاسگاه پلیس کرده و وضعیت را بهم ریخته می‌کنند. در این اقدام آشوبگرانه تروریستی یک ماشین آتش نشانی، یک پایگاه اورژانس و برخی اماکن دیگر به آتش کشیده می‌شود. نیرو‌های امنیتی برای آرام کردن فضا از راه می‌رسند. سید حمیدرضا هاشمی معاون اطلاعات سپاه سلمان مجروح شد. او دقایقی قبل از شهادت با یکی از دوستانش تماس گرفته و گفته بود: «اوضاع خراب و خیلی بهم ریخته است؛ من می‌روم در صحنه و از صحنه با شما تماس می‌گیرم»، اما نیم ساعت بعد خبر شهادتش منتشر می‌شود. در جریان درگیری‌های تروریستی سیستان و بلوچستان که از جمله آن حمله به کلانتری ۱۶ زاهدان بود شش نفر از پاسداران و بسیجیان شهید و ۳۲ تن دیگر مجروح شدند که از جمله آنان «سعید برهانزهی ریگی و ناصر براهویی» جوانان بسیجی اهل سنت زاهدان بود.

۱۹ شهید ناآرامی‌های کشور چگونه به شهادت رسیدند؟

بسیجی شهید حسین اوجاقی مقابل مصلای تبریز روز چهارشنبه ۳۰ شهریور با ضربه چاقوی اغتشاشگران به شهادت رسید و مسلم جاویدی مهر افسر تیپ ۲۷۷ متحرک هجومی در همین روز در ماجرای اغتشاشات و ناآرامی‌های شهر قوچان هنگام دفاع از مردم و اموال عمومی و برای جلوگیری از وارد شدن خسارت به بیت‌المال توسط اغتشاشگران به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

محمد رسول دوست محمدی شهید دیگری بود که روز چهارشنبه ۳۰ شهریور در مشهد به شهادت رسید. زمانی که آشوبگران قصد حمله به خیمه امام حسین و آتش کشیدن آن را داشتند شهید دوست محمدی به مقابله با آنان پرداخت و در اثر ضربان چاقو به شهادت رسید. سرهنگ عبداللهی فرمانده یگان امداد مریوان نیز در درگیری با اغتشاشگران با شلیک تیر مستقیم به درجه رفیع شهادت نائل شد.

فرید کرم پور در رباط کریم تهران براثر زیر گرفتن به وسیله خودروی اغتشاشگران شهید شد و حسیت تقی پور از بسیجیان اهل اسلامشهر تهران در محله تهرانپارس مورد حمله اغتشاشگران قرار گرفته و به شهادت رسید.

مهدی زاهدلویی از طلبه‌های بسیجی استان قم بود که در در آشوب‌ها و اغتشاشات اخیر از ناحیه قلب و با سلاح سرد مجروح شده تا آنکه روز یکشنبه دهم مهر به شهادت رسید. سرهنگ عبداللهی فرمانده یگان امداد مریوان نیز در درگیری با اغتشاشگران باشلیک تیر مستقیم در همین روز به درجه رفیع شهادت نائل شد.

سید عباس فاطمیه در ارومیه پس از برخورد ضربات چاقو و مدتی که در کما به سر برد به شهادت رسید. محمدحسین سروری از گرمسار، امیرضا اولادی از شیراز و مجتبی امیری‌دوماری از قشم نیز دیگر شهدای ناآرامی‌های اخیر بودند.

در تازه‌ترین جنایت اغتشاشگران شهید پوریا احمدی مورد اصابت ۹ ضربه چاقو در منطقه پیروزی تهران قرار گرفت. او پس از یک هفته بستری در بیمارستان به شهادت رسید و پیکر پاکش روز گذشته از میدان امام حسین (ع) به میدان شهدا تشییع شد.

۲۱ شهید ناآرامی‌های کشور چگونه به شهادت رسیدند؟

همچنین در جریان آشوب‌های روز شنبه تهران و سنندج نیز ۲ بسیجی به شهادت رسیدند. در منطقه ۱۷ تهران «سلمان امیراحمدی» بر اثر اصابت تیر اسلحه جنگی شهید شد. از وی دو فرزند یک و هفت ساله به یادگار مانده است. برادر این شهید نیز سال ۱۳۸۴ در راه امر به معروف شهید شده بود. در سنندج نیز «علیرضا بامدی» در درگیری با ضد انقلاب و آشوبگران به شهادت رسید. او اصالتا اهل اندیمشک است و پیکر مطهرش برای تدفین به این شهر اعزام شد.

به رسم آیه‌ها | پیام شهیدان به مردم دنیا

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

به رسم آیه‌ها | پیام شهیدان به مردم دنیا

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار دست‌اندرکاران دوّمین کنگره‌ی ملّی شهدای ورزشکار(۱۴۰۱/۶/۲۰)، پیرامون زنده بودن شهیدان و پیام آنها به آیاتی از قرآن اشاره داشتند که رسانه  KHAMENEI.IR، این آیات و بیانات رهبر انقلاب درباره آن‌ها را در این جدول مرور میکند.

 

 

زنده بودن شهدا

درباره‌ی شهیدان، در دو جای قرآن تصریح شده که شهیدان مرده نیستند، زنده‌اند؛ این دیگر با صراحت است. یکی در سوره‌ی بقره است: وَ لا تَقولوا لِمَن یُقتَلُ فی سَبیلِ اللَّهِ اَمواتٌ بَل اَحیاء(۱)؛  به اینهایی که در راه خدا کشته میشوند مرده نگویید، اینها زنده‌اند. دیگر از این واضح‌تر، روشن‌تر؟ یکی هم در سوره‌ی آل‌عمران: وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ اَمواتًا بَل اَحیاء(۲)؛  تصریح شده.

 

۱) سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۱۵۴؛«و به آنان که در راه خدا کشته می شوند مرده نگویید، بلکه [در عالم برزخ] دارای حیات اند...»
۲)سوره‌ی آل‌عمران، بخشی از آیه‌ی
۱۶۹؛« و هرگز گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شدند مرده اند، بلکه زنده اند...»

 

 

ترس و اندوه نداشتن در راه خدا، پیام شهیدان

شهدا تأثیرگذارند. چون زنده هستند، تأثیرگذارند در محیط زندگی زندگان؛ روی ما دارند اثر میگذارند، روی ما دارند کار میکنند... «وَ یَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون‌».(۳) حالا در «اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم»، [اگر] این ضمیر «عَلَیهِم» را برگردانیم به خود آنها یا به ما که در این دنیا هستیم، فرقی نمیکند؛ نتیجه‌اش این است که دارند به ما میگویند راه مجاهدت در سبیل‌اللّه ممکن است دشواری‌هایی داشته باشد ــ خب دشواری‌هایی دارد ــ امّا عاقبت بسیار خوبی دارد؛ در پایان این راه، در انتهای این راه، نه ترس هست، نه اندوه هست؛ خیلی مهم است. حالا یک مشکلی را انسان تحمّل میکند، امّا در پایان این راهی که شما میروید «لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون‌»؛ نه ترس هست، نه اندوه هست؛ این دو عامل، دو عامل ایذاء‌کننده‌ی انسانند دیگر؛ این حرف صریح قرآن با ما است.

 

 

۳) سوره‌ی آل‌عمران، بخشی از آیه‌ی ۱۷۰؛ «... و براى کسانى که از پى ایشان هستند و هنوز به آنان نپیوسته‌اند شادى میکنند که نه بیمى بر ایشان است و نه اندوهگین میشوند.»

 

قیچی اختلاف افکنی

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

قیچی اختلاف افکنی

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «شیعه‌ی انگلیسی و سنّی آمریکایی مثل هم هستند؛ همه، دولبه‌ی یک قیچی هستند... استکبار میخواهد خطوط فاصل در دنیای اسلام را پُررنگ کند با جنگ شیعه و سنّی، جنگ عرب و عجم، گاهی جنگ شیعه - شیعه و جنگ سنّی ـ سنّی... یک خطّ فاصل، خطّ فاصل برجسته است و آن مقابله‌ی بین دنیای اسلام و دنیای کفر و استکبار است؛ بقیّه خطوط فاصل باید کم‌رنگ بشود.» ۱۴۰۱/۰۶/۱۲ و ۱۳۹۵/۰۹/۲۷
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب لوح «قیچی اختلاف افکنی» را منتشر میکند.

 

در حسرت گاو شیرده

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

در حسرت گاو شیرده

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «آمریکا با ایران قوی مخالف است، با ایران مستقل مخالف است... با جمهوری اسلامی عمیقاً دشمنند، در این شکی نیست. اما بدون جمهوری اسلامی هم، با ایرانی که قوی باشند مخالفند، با ایرانی که مستقل باشد مخالفند، آنها ایران دوران پهلوی را دوست دارند، گاو شیرده. مطیع اوامر آنها که شاه مملکت در یک تصمیم ناچار بشود سفیر انگلیس یا سفیر آمریکا را بخواهد از او کسب تکلیف بکند.» ۱۴۰۱/۷/۱۱
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، لوح «در حسرت گاو شیرده» را منتشر میکند.

 

رهبر انقلاب: پایبندی ورزشکاران به مسائل دینی و فعالیت جهادی تأثیر معنوی و اجتماعی زیادی دارد

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

رهبر انقلاب: پایبندی ورزشکاران به مسائل دینی و فعالیت جهادی تأثیر معنوی و اجتماعی زیادی دارد

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

 

و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّةالله فی الارضین.

 

خیلی خوش ‌آمدید عزیزان ما و در این گزارشهایی که داده شد، خبرهای خوشی هم با خودتان آوردید. خیلی متشکّریم از اینکه این کنگره‌ی بزرگ و پُرمعنی را ایجاد کردید و امیدواریم که این زحمات شما و نیّات صادقانه‌ای که انسان میبیند در جمع وجود دارد، مورد توجّه پروردگار و تأیید حضرت بقیّةالله ان‌شاءالله قرار بگیرد. تشکّر هم میکنم از این برادران عزیزی که مدالهایشان را به ما لطف کردند. من قصد داشتم از سازندگان فیلم «مستطیل قرمز»(۲) تشکّر کنم در این صحبت ــ من البتّه فیلم را ندیدم، امّا شنیدم ــ که خب الحمدلله حالا اینجا تشریف دارند. این کار باید انجام بگیرد؛ یعنی این کار تولید هنری و بیان هنری این حقایقی که گفتید، اینها خیلی مهم است، بایستی انجام بگیرد. این دو نفر آقایان این کار را انجام دادند و شنیدم که در تلویزیون هم نسبت به یک تعدادی از قهرمانان شهید کارهایی ساخته شده. به هر حال، این کار، کار مهمّی است و بایستی دنبال بشود.

 

من امروز دو مطلب را عرض میکنم: یک کلمه در باب شهیدان و شهادت و این کاروان پُرشکوه شهیدان عزیز ورزشکار، یک کلمه هم در باب اصل ورزش. مسئله‌ی ورزش یک مسئله‌ای است که نباید در حاشیه قرار بگیرد؛ بایستی به عنوان متن روی آن تکیه بشود که من حالا چند جمله را عرض خواهم کرد.

 

درباره‌ی شهیدان، در دو جای قرآن تصریح شده که شهیدان مرده نیستند، زنده‌اند؛ این دیگر با صراحت است. یکی در سوره‌ی بقره است: وَ لا تَقولوا لِمَن یُقتَلُ فی سَبیلِ اللَهِ اَمواتٌ بَل اَحیاء؛(۳) به اینهایی که در راه خدا کشته میشوند مرده نگویید، اینها زنده‌اند. دیگر از این واضح‌تر، روشن‌تر؟ یکی هم در سوره‌ی آل‌عمران: وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَهِ اَمواتًا بَل اَحیاء؛(۴) تصریح شده. حالا اینکه حیات شهدا چگونه حیاتی است، یک بحث دیگری است؛ یقیناً متفاوت است با حیات زندگی مادّی ما و متفاوت است با حیات برزخی‌ای که خیلی از افراد دیگر هم در برزخ روحشان فعّال است و زنده است به یک معنا؛ این هم نیست؛ یک چیز سوّمی است و به هر حال یک حقیقت مهمّی است که قرآن به آن تصریح میکند.

 

خب، این زنده بودن یک لوازمی دارد؛ یکی از لوازم زنده بودن تأثیرگذاری است؛ پس شهدا تأثیرگذارند. چون زنده هستند، تأثیرگذارند در محیط زندگی زندگان؛ روی ما دارند اثر میگذارند، روی ما دارند کار میکنند. این هم در خودِ آیه‌ی شریفه آمده؛ دنباله‌ی همین آیه‌ی شریفه‌ی سوره‌ی آل‌عمران این است که «وَ یَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون‌».(۵) حالا در «اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم»، [اگر] این ضمیر «عَلَیهِم» را برگردانیم به خود آنها یا به ما که در این دنیا هستیم، فرقی نمیکند؛ نتیجه‌اش این است که دارند به ما میگویند راه مجاهدت در سبیل‌الله ممکن است دشواری‌هایی داشته باشد ــ خب دشواری‌هایی دارد ــ امّا عاقبت بسیار خوبی دارد؛ در پایان این راه، در انتهای این راه، نه ترس هست، نه اندوه هست؛ خیلی مهم است. حالا یک مشکلی را انسان تحمّل میکند، امّا در پایان این راهی که شما میروید «لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون‌»؛ نه ترس هست، نه اندوه هست؛ این دو عامل، دو عامل ایذاء‌کننده‌ی انسانند دیگر؛ این حرف صریح قرآن با ما است. در واقع، این خیلِ عظیمِ شهیدان دارند به ما دلگرمی میدهند؛ آن جامعه‌ی مؤمنی که میخواهد در راه خدا قدم بردارد و طبق رضای خدا کار کند، با این پیغام شهیدان ــ که پیغام‌آورش هم خود خدا است ــ دلگرم میشود، میفهمد که میتوان در این راه با امید حرکت کرد و پیش رفت. خب، این دلگرمی هم به ما حرکت میدهد، به ما تلاش میدهد که حالا نمونه‌هایی‌ را شماها گفتید، یک اشاره‌ای هم ممکن است من ان‌شاءالله در وسطِ صحبت بکنم.

 

در دوران نظام اسلامی، جهت‌گیری کشور در مجموع به طوری بود که جهاد فی‌سبیل‌الله و شهادت فی‌سبیل‌الله جاذبه پیدا کرد؛ قبلاً این ‌جور نبود. ما دوره‌ی قبل از پیروزی انقلاب را کاملاً درک کردیم دیگر؛ نصف عمر بنده در آن زمانها گذشته و همان زمان هم خب خدا کمک کرده بود در این راه حرکت میکردیم، امّا این جاذبه‌ی جهاد فی‌سبیل‌الله و جاذبه‌ی شهادت فی‌سبیل‌الله که در دوره‌ی نظام اسلامی وجود دارد، آن وقت وجود نداشت. این جاذبه موجب میشود که همه‌ی قشرهای اجتماعی، همه‌ی لایه‌های اجتماعی به سمت جهاد شوق پیدا کنند و کسانی که دارای استعداد هستند، دارای آمادگی روحی هستند، بروند به سمت میدانهای جهاد، از جمله شهدای ورزشکار و مجاهدین ورزشکار.

 

قشر ورزشکار یک قشر اثرگذاری است؛ ورزشکار اثرگذار است؛ شخصیّت او، حرکت او، اقدام او در جامعه با یک آدم معمولی تفاوت میکند؛ بخصوص ورزشکاری که جلوه‌ای پیدا کند، برجستگی‌ای پیدا کند، این روی یک عدّه‌ای اثر میگذارد. حالا اگر چنانچه این ورزشکار میل به جهاد پیدا کرد و در راه جهاد حرکت کرد، شما ببینید چه تأثیرات مهمّی را میتواند در جامعه بگذارد، چه حرکتی میتواند ایجاد کند! خوشبختانه این حرکت ایجاد شد، به برکت همین پنج هزار و خرده‌ای شهید شما. در بین این پنج هزار و خرده‌ای، ورزشکارهای نخبه و حرفه‌ای و قهرمانها هم کم نبودند؛ شاید بیش از هزار تن از این شهدا جزو ورزشکارهای حرفه‌ایِ قهرمان و برخوردار از رتبه‌های بالای ورزشی بودند، در همه‌ی رشته‌ها. حالا من در این نمایشگاهی که اینجا بود دیدم نوشته‌اند «در ۳۳ رشته»؛ به‌ هر حال، تا آنجایی که حالا ما اطّلاع داریم و بنده آشنا هستم، از رشته‌های مختلف ورزشی کسانی رفتند. اینها حالا خودشان رفتند روی سکّوی قهرمانی در عالم ملکوت ــ که از سکّوی قهرمانی دنیا خیلی بالاتر است ــ خودشان این ترقّی بزرگ را کردند، امّا دیگران را هم دنبال خودشان کشاندند.

 

امروز محیط ورزشی ما خوشبختانه متأثّر از همین معنویّتی است که شهدای عزیز ورزشکار ما در جامعه ایجاد کرده‌اند؛ این معنویّت، امروز در محیط ورزشی ما هست. البتّه در همه‌ی محیط‌ها همه‌ جور آدم هست؛ در محیط روحانیّت هم همه ‌جور آدمی هست، در محیط ورزش هم هست، امّا فضای ورزشی کشور، در مجموع، امروز با گذشته خیلی فرق دارد؛ جلوه‌های تدیّن، جلوه‌های پایبندی، جلوه‌های معنویّت، اینهایی که بنده مکرّر در صحبتها به مناسبتی گفته‌ام و حالا هم بعضی‌هایش را آقایان گفتند، [فراوان است]: آن بانوی شجاع و باایمانی که روی سکّوی قهرمانی [وقتی] مرد بیگانه دست دراز میکند، دست نمیدهد یا در مقابل چشم میلیون‌ها انسانی که خیلی از اینها تربیت شده‌اند برای اینکه ضدّ حجاب و ضدّ عفّتِ زن حرکت بکنند و حرف بزنند، آنجا با چادر و با حجاب اسلامی می‌ایستد؛ یا آن جوان قهرمانی که مدال قهرمانی‌اش را به خانواده‌ی شهدا اهدا میکند؛ یا آن ورزشکار باایمانی که بعد از اینکه در ورزشِ خودش ــ حالا یا کشتی یا وزنه‌برداری یا هر ورزش دیگری ــ پیروزی به دست آورد، به جای تبختر(۶) به خاک می‌افتد و خدا را سجده میکند یا اسم ائمّه‌ی هدیٰ را می‌آورد. اینها چیزهای مهمّی است؛ ماها گاهی یک مقداری عادت میکنیم به یک چیزی، اهمّیّت و عظمت کار از چشممان میرود. این پدیده‌ها در این دنیای امروز، دنیای مادّیگری، دنیای فساد، پدیده‌های عجیبی است.

 

بنده عرض میکنم آن کسانی که میخواهند ملّت ایران را درست بشناسند، روی این پدیده توجّه کنند؛ معنا دارد اینکه جوان ورزشکار ما که جلوی چشم میلیون‌ها و گاهی صدها میلیون [نفر] روی سکّو میرود، این جور به معنویّت و به خدا و به اولیای خدا اظهار ارادت میکند. اینها را ببینند؛ اینها خیلی معنادار است برای شناخت ملّت ایران و اعماق معنوی و روحی و اخلاقی ملّت ایران. خب، این یک شاخص است و بالاخره یک شاخص مهمّی است. حالا در همین راه‌پیمایی اربعین هم که امسال هیئتهای ورزشی رفتند، خبرهای خوبی از آنها برای بنده نقل کردند، از [جمله] اظهار ارادتشان به امیرالمؤمنین در نجف؛ خب اینها خیلی باارزش است، این محیط معنوی خیلی مهم است. بالاخره یکی از برکات مجاهدت فی‌سبیل‌الله همین است که معنویّت را به لایه‌های گوناگون اجتماعی تزریق میکند؛ یعنی شما ورزشکار یا مدیر ورزشی وقتی مقیّد باشید به پاره‌ای از التزامات معنوی و دینی، فقط خودتان بهره نمیبرید، کسان زیادی از شما بهره میبرند ــ در درجه‌ی اوّل، در خود محیط ورزش و بعد هم در محیط عمومی مردم ــ و این کارها کسان مستعد را وارد میدان معنویّت میکند و جادّه را باز میکند. به ‌هر حال، میدان جهادی که مقابل ملّت ایران است هر روز یک جوری است: یک روز به صورت دفاع مقدّس بود، یک روز به صورت دفاع از حرم بود، امروز هم میدانهای جهاد به صورتهای مختلف جلوی ما باز است؛ به نظر من در همه‌ی اینها حضورِ جهادیِ افرادِ شاخص و چهره‌ها در میان جامعه، تأثیرات زیادی دارد و خیلی باارزش است. این راجع به مسئله‌ی شهدا و شهادت.

 

امّا در مورد ورزش، علّت اینکه من بخصوص راجع به ورزش صحبت میکنم اهمّیّت ورزش است؛ هم ورزش همگانی و عمومی ــ که ما همه را توصیه میکنیم ــ هم ورزش حرفه‌ای و قهرمانی؛ اینها مهم است، اینها جزو حواشی و نوافل زندگی اجتماعی نیست، جزو بخشها و خطوط اصلی زندگی اجتماعی است.

 

من در مورد ورزش همگانی همیشه تأکید کرده‌ام، باز هم تکرار میکنم؛ همه ورزش کنند. در این زندگیِ ماشینی و کم‌تحرّکِ امروز، حالا ما پیرمردها به کنار، واقعاً جوانها هم تحرّکی ندارند! سوار ماشین میشوند از اینجا میروند آنجا پیاده میشوند، سوار آسانسور میشوند میروند بالا؛ هیچ تحرّکی وجود ندارد. در یک چنین محیطی، ورزش دیگر یک امر مستحبّی نیست، یک امر لازم و یک امر واجب است برای همه. البتّه نوع ورزش برای امثال بنده و افرادی که سنینی مثل سنین ما دارند یک جور است و برای جوانها، برای میان‌سال‌ها، یک جور دیگر است، امّا همه باید ورزش کنند؛  ورزش همگانی را نباید ترک کرد. این، هم برای سلامت جسمی خوب است ــ ورزش موجب سلامت جسم است؛ این عوارضی که برای جوانها گاهی پیش می‌آید و انسان حیرت میکند که یک جوانی سکته میکند، خیلی از این عوارض ناشی از همین عدم تحرّک است ــ هم برای نشاط ذهنی و روحی خوب است. ورزش نشاط‌آور است؛ هر کاری که شما مشغول هستید، ‌کار دستی، کار فکری، کار اداری، کار علمی، اگر ورزش کنید، آن کار را بهتر انجام میدهید؛ یعنی نشاط ذهنی‌تان بیشتر میشود و بهتر میتوانید آن را انجام بدهید. البتّه فواید دیگری هم دارد که حالا در مقام [بیان] آن نیستیم.

 

امّا ورزش حرفه‌ای و مسابقات ورزشی و قهرمانی؛ این هم خیلی مهم است. یکی از موجبات اهمّیّت ورزش قهرمانی این است که ورزش قهرمانی وقتی که به وجود آمد، ورزش همگانی را ترویج میکند؛ یکی از عللش این است. قهرمان ورزشی وقتی که شناخته میشود و ظاهر میشود در مقابل چشم مردم، آن جوان را تشویق میکند به ورزش کردن؛ این یکی از فواید ورزش حرفه‌ای و قهرمانی است؛ البتّه فقط این نیست، فواید زیاد دیگری هم دارد. یکی از فواید دیگرش این است که ورزشهای قهرمانی مایه‌ی افتخار ملّی‌اند. در ورزش قهرمانی، وقتی که شما در یک رقابت ورزشی جهانی شرکت میکنید و در آنجا پیروزی به دست می‌آورید و شاخص میشوید، این ملّت احساس خرسندی میکند، احساس سرافرازی میکند؛ این خیلی چیز مهمّی است. به این کسانی که مایه‌ی خرسندی مردم میشوند در ورزشهای گوناگون ــ حالا چه ورزشهای شخصی و فردی، چه ورزشهای دسته‌جمعی که در دنیا معمول است ــ واقعاً باید تبریک گفت، باید تشکّر کرد؛ بنده از همه‌ی آنها تشکّر میکنم؛ مردم را خوشحال میکنند، مردم را خرسند میکنند، مایه‌ی سرافرازی میدهند.

 

این پیروزی در میدانهای ورزشی یک تفاوتی با پیروزی‌های دیگر دارد. خب ملّت ما و هر ملّتی بالاخره در میدانهای گوناگون زندگی هم پیروزی‌هایی دارد؛ در میدان امنیّتی پیروزی‌هایی داریم، در میدان علمی پیروزی‌هایی داریم، در میدان سیاسی پیروزی‌هایی داریم، در میدانهای تحقیقاتی پیروزی‌هایی داریم، در انواع و اقسام میدانها پیروزی‌هایی داریم، امّا این پیروزی‌ها جلوی چشم مردم دنیا نیست. بعضی‌ها را عمداً پنهان میکنیم؛ کسی پیروزی امنیّتی داشته باشد در کشوری، آشکار نمیکنند اینها را، پنهان میکنند پیروزی امنیّتی را. بعضی از پیروزی‌ها را پنهان نمیکنیم، امّا دشمن در آن خدشه میکند، مثل پیروزی‌های علمی. این کارهای علمی مهمّی که انجام دادند، مدّتها عواملِ دست‌آموزِ دشمنانِ ما در حرفهایشان و نوشته‌هایشان انکار میکردند که نخیر، چنین اتّفاقی نیفتاده؛ یعنی قابل خدشه است، میشود خدشه کرد. یا دیر فهمیده میشود یا جاذبه‌ای برای مردم خیلی ندارد. پیروزی در میدان ورزش این جوری نیست؛ پیروزیِ آنی است با ‌اطّلاعِ آنی؛ همان لحظه‌ِی پیروزی شما، میلیون‌ها نفر، گاهی صدها میلیون نفر، پیروزی را به چشمِ خودشان می‌بینند؛ این خیلی پیروزی مهمّی است دیگر؛ این خیلی مهم است و بر خلاف پیروزی‌های دیگر، قابل کتمان نیست. حالا گاهی ناداوری‌هایی انجام میگیرد، غرض‌ورزی‌هایی انجام میگیرد، در همین میدان هم گاهی اوقات دشمنها یک کارهایی میکنند، امّا غالباً نمیتوانند؛ غالباً پیروزی، پیروزی واضح و آشکاری است که خب شما می‌بینید تأثیراتش هم خیلی زیاد است و دوستان شما را هم در دنیا خوشحال میکند.

 

در یکی از این مسابقات ورزشی ما، من اطّلاع پیدا کردم ــ یعنی به من خبرهای دقیق دادند ــ در چند کشور اسلامی از کشورهای عربی که نمیخواهم اسم بیاورم، مردم جمع میشدند پای تلویزیون تماشا میکردند این مسابقه را و بمجرّد اینکه دیدند ایران پیروز شد، شروع کردند جشن و پایکوبی در خیابان در منظر عام که ایران مثلاً بر فلان کشور قدرتمند سیاسی موذی خبیث پیروز شد! این جوری است دیگر؛ این پیروزی جلوی چشم همه است. پس اینجا ورزشکار ایرانی با رفتار خودش میتواند این پیروزی فنّی را با پیروزی ارزشی همراه کند. نکته‌ی اساسی این است؛ یعنی شما وقتی که مثلاً در فلان مسابقه پیروز شدید، پیروزی فنّی به دست آورده‌اید، امّا همین پیروزی فنّی را میتوانید توأم کنید با یک پیروزی ارزشی و اخلاقی، مثل ورزش جوانمردانه، مثل همین کارهایی که این خانمهای ورزشکار ما انجام میدهند؛ یعنی حفظ حجاب اسلامی و رعایت حدود اسلامی و اعتماد به نفْسی که نشان میدهند. این یک پیروزی خیلی بزرگی است؛ این از آن پیروزی فنّی اگر مهم‌تر نباشد، کمتر نیست.

 

لذا من توصیه‌ی مؤکّد میکنم که به ورزشکاران عزیزمان سفارش بشود که در میدانهای ورزشی، این جنبه‌ی از پیروزی را از یاد نبرند، مواظب باشند ارزشها برای خاطر مدال زیر پا نرود. گاهی اوقات انسان از مدال هم محروم میمانَد، ورزشکار ما با طرفِ فرستاده‌‌شده‌ی از طرف رژیم غاصب مسابقه نمیدهد و از مدال محروم میشود، ولیکن پیروز است. اگر کسی این اصل را زیر پا بگذارد، معنایش این است که برای خاطر به دست آوردن پیروزی فنّی و ظاهری، آن پیروزی اخلاقی را زیر پا له کرده. شما اگر چنانچه با او مسابقه بدهید، با او روبه‌رو بشوید، در واقع آن رژیم غاصب را، [آن] رژیم کودک‌کُش و جلّاد را به رسمیّت شناخته‌اید. بنابراین، هر چه منافع هم داشته باشد نمی‌ارزد که انسان [با او مسابقه بدهد]. سردمداران استکبار و دنباله‌روان و در واقع نوکران قدرتهای بزرگ جهانی، اینجا فوراً صدایشان بلند میشود که «آقا، ورزش را سیاسی نکنید»؛ بسم‌الله، دیدید خودشان بعد از جنگ اوکراین(۷) چه کار کردند با ورزش! ورزشِ بعضی از کشورها را تحریم کردند برای مسئله‌ی سیاسی؛(۸) یعنی خودشان آنجایی که منافعشان اقتضا میکند، راحت از خطوطِ قرمزِ خودشان عبور میکنند، آن وقت آنجایی که ورزشکار ما با طرف صهیونیست مسابقه نمیدهد ایراد میگیرند.

 

خب، یک نکته‌ی دیگر هم من عرض بکنم و عرایضم را خاتمه بدهم. قهرمانهای ما و ورزشکارهای عزیز ما که در میدانها شرکت میکنند ــ چه میدانهای داخلی، چه میدانهای بین‌المللی ــ توجّه داشته باشند که فقط داخل میدان نیست که آنها زیر دید دوربینند، [بلکه] در بیرون میدان هم زیر دید دوربینند؛ افکار عمومی، چشمهای مختلف، گاهی دلهای بدخواه، اینها را زیر نظر میگیرند برای اینکه بتوانند یک نقطه‌ضعف اخلاقی، یک نقطه‌ضعف عملی از اینها پیدا کنند تا آن پیروزی‌ای را که در میدان به دست آورده با آن از بین ببرند. در میدان پیروز میشود، در بیرون میدان دچار آفت میشود. [لذا] مراقب رفتارشان در خارج از میدان مسابقه هم باشند و بدانند که بایستی حیثیّت خودشان و شرف خودشان و آبروی خودشان را حفظ کنند؛ هم آبروی خودشان را، هم آبروی ملّت و کشورشان را. دام و دانه‌های زیادی پیش پای قهرمانهای ما گسترده‌ میشود.

 

البتّه محیط ورزش در گذشته‌ی ما، آن قدیم، قبل از اینکه این ورزشهای غربی وارد کشور بشود، همیشه محیط‌های دینی بود؛ ورزشهای باستانی و این زورخانه‌ها و این باشگاه‌های قدیمی باستانی که ما دیده بودیم، همه‌ آراسته‌ی به نام خدا و نام ائمّه و جنبه‌های دینی و اخلاقی بود. غربی‌ها سعی کردند با این ورزشهای جدید و پیشرفته‌ای که وارد کشور کردند، فرهنگشان را هم وارد کنند. خب وظیفه‌ی ما چیست؟ وظیفه‌ی ما این است که آن ورزش ابتکاری‌ای را که آن طرف به وجود آورده ــ مثل فوتبال، والیبال و بقیّه‌ی ورزشهایی که هست؛ ورزشهای جمعی ــ یاد بگیریم، در اینها پیش برویم، حرفه‌ای بشویم امّا فرهنگ او را نپذیریم، نگذاریم این پُلی بشود برای فرهنگ غربی؛ فرهنگ خودمان را بر آن حاکم کنیم. این ، آن جمله‌ی اساسی است که ما در باب ورزش بایستی مورد توجّه قرار بدهیم.

 

به هر حال، من برای همه‌ی شماها دعا میکنم. این جوان عزیزمان گفت دعا کنید ما را؛ بله، من حتماً دعایتان میکنم و موفّقیّتهای شما را، سعادت شما را، عاقبت‌به‌خیری شما را از خدای متعال مسئلت میکنم. از آن کسانی هم که در این زمینه‌ها تلاش کردند ــ از بانوان ورزشکار، از جوانان ورزشکار ــ و در میدانهای ورزشی معنویّت را نشان دادند، هویّت ایرانی و اسلامی را نشان دادند، صمیمانه تشکّر میکنم و توفیقات همه‌ی آنها را از خداوند میخواهم. ان‌شاءالله ارواح مطهّر شهدای ورزشکار و همه‌ی شهدا از ما راضی باشند و خداوند ما را هم به آنها ملحق بکند.

 

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته

 

 

 

(۱ در ابتدای این دیدار، آقایان سیّدحمید سجّادی (وزیر ورزش و جوانان)، مهدی میرجلیلی (رئیس سازمان بسیج ورزشکاران) و علی داودی (قهرمان وزنه‌برداری) گزارشهایی ارائه کردند.

(۲ فیلم «مستطیل قرمز» به کارگردانی برادران حسن صیدخانی و حسین صیدخانی و تهیّه‌کنندگی سیّدعلیرضا سجّادپور و بر اساس داستانی واقعی از رشادتهای اهالی منطقه‌ی چوار ایلام در دوران دفاع مقدّس و فاجعه‌ی بمباران زمین فوتبال چوار ساخته شده است.

(۳ سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۱۵۴

(۴ سوره‌ی آل‌عمران، بخشی از آیه‌ی ۱۶۹

۵) سوره‌ی آل‌عمران، بخشی از آیه‌ی ۱۷۰؛ «... و براى کسانى که از پى ایشان هستند و هنوز به آنان نپیوسته‌اند شادى مىکنند که نه بیمى بر ایشان است و نه اندوهگین مىشوند.»

(۶ ناز و غرور بیش از اندازه داشتن

(۷ درگیری نظامی دو کشور روسیه و اوکراین که از ۱۴۰۰/۱۱/۲۵ تا کنون در جریان است.

(۸ نفوذ و قدرت غربی‌ها در مجامع بین‌المللی باعث شد که تمام ورزشکاران روسیه و بلاروس که همکاری‌هایی با روسیه علیه اوکراین داشته، از کلّیّه‌ی رقابتهای ورزشی بین‌المللی محروم شوند.

مراسم عزاداری ودسته روی شب شهادت امام حسن مجتبی ع مشهدمقدس(هیئت رهروان شهدای نیاک)فیلم

 بخش خبری بانک فیلم

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

مراسم عزاداری ودسته روی شب شهادت امام حسن مجتبی ع مشهدمقدس(هیئت رهروان شهدای نیاک متوسلین به حضرت سیدحسن ولی ع)

دانلود فیلم با حجم 200 MB

بیانات رهبری انقلاب در دیدار پیشکسوتان و فرماندهان دفاع مقدس

 بخش خبری جنگ ودفاع مقدس

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

بیانات رهبری انقلاب در دیدار پیشکسوتان و فرماندهان دفاع مقدس

در آستانه هفته دفاع مقدس(۱)
 
بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

این جلسه یکی از بهترین، لازم‌ترین و ان‌شاءالله مفیدترین جلساتی است که در این حسینیّه‌ی منتسب به امام بزرگوار تشکیل میشود. تمجید از پیش‌کسوتان وظیفه‌ی همه است؛ پیش‌کسوتِ در هر رشته‌ای برای علاقه‌مندان آن رشته محترم و مکرّم است. دفاع مقدّس ــ آن دوران پُرهیجان، پُرحادثه، پُرمعنا و پُرفایده ــ از جملهی حوادثی است که برای دیروز ما و امروز ما و فردای ما دارای اثر است؛ بنابراین پیشکسوتان در این حادثه، در این واقعهی مهم، قطعاً مورد توجّه و اهتمام و احترام باید قرار بگیرند. بنده مراتب احترامات خودم و ارادت خودم را به شما پیشکسوتان عزیز در دفاع مقدّس ــ چه کسانی که در اینجا حضور دارید، چه کسانی که در شهرهای گوناگون عرایض ما را میشنوند و در جلسات حضور دارند و چه دهها هزار نیروهای دیگری که در جلسات هم نیستند لکن جزو پیشکسوتها هستند ــ عرض میکنم.

در واقع پیشکسوتان، مصداق «اَلسّابِقونَ الاَوَّلون‌»(۲) هستند؛ مصداق «وَ السّابِقونَ السّابِقون»(۳) هستند؛ یعنی کسانی که زودتر از دیگران نیاز را شناختند و دانستند، برای برآوردن آن نیاز شتافتند؛ آن هم در میدان سختی مثل میدان جنگ، میدان جهاد، میدان فداکاری؛ [سابقون] اینها هستند؛ بنابراین تمجید از اینها و احترام به اینها وظیفهی همهی ما است.

خب سی و چند سال از پایان دفاع مقدّس گذشته. در واقع جمعبندیِ حوادث را از راه دور میشود انجام داد؛ وقتی که در وسط حادثه هستیم، درست نمیشود ابعاد حادثه را دید؛ یعنی شما وقتی در بحبوحهی دفاع مقدّس مشغول تلاش بودید، قطعاً نمیتوانستید مثل امروز ابعاد این حادثه را ببینید و خصوصیّاتش، عرض و طولش، عمقش، تأثیراتش را مشاهده کنید؛ امروز میشود. امروز میشود دفاع مقدّس را آن‌چنان که اتّفاق افتاده دید و من خیال میکنم هر چه بگذرد، اگر این کارهایی که آقای سردار باقری اینجا گفتند، خوب و کامل انجام بگیرد و توجّه به خروجیهای آن هم باشد، باز این معرفت و آگاهی بیشتر خواهد شد و دفاع مقدّس بیشتر شناخته خواهد شد و طبعاً در تاریخِ ما این برههی از زمان به عنوان یک برههی درخشان و تأثیرگذار، درست شناخته خواهد شد، و این کار لازم است و بایستی انجام بگیرد. من در مورد کارهایی که در زمینهی دفاع مقدّس باید انجام بگیرد ــ یعنی در مورد روایت این واقعهی مهم ــ در گذشته عرایض مفصّلی را گفته‌ام، امروز هم دو سه کلمه در آخرِ صحبتم عرض خواهم کرد، ولی باید توجّه بشود که این مسئله یک مسئلهی اساسی است. شما خیلی از مسائل دفاع مقدّس را میدانید، نسل جدید نه؛ نسل جدید خیلی از مسائل دفاع مقدّس را نمیداند. عرض من این است؛ من میگویم همان جوری که شما که خودتان در حادثه بودید قضایا را میدانید، ما باید کاری کنیم تا نسل امروز آن حادثه را همین جور بشناسد و ببیند و بداند؛ این، آن توقّعی است که بنده از خودم و از دیگران در این زمینه دارم.

خب حالا من چند مورد حقایقی از دفاع مقدّس را عرض میکنم و هدفم هم این است که این حرفها به گوش جوانهای ما برسد، به گوش نوجوان‌های ما برسد. بنده با جوانها تا حدودی مرتبطم؛ گاهی سؤال میشود، گاهی حرفی زده میشود، میبینم که خیلی از چیزها را نمیدانند، واقعاً اطّلاع ندارند. من میخواهم این حقایق، حقایق دفاع مقدّس، به گوش آنها برسد. البتّه ما حالا در این جلسهی محدود چند کلمه بیشتر عرض نمیکنیم، امّا کار عمده بر عهدهی متولّیان این امر است که بعضی هم در این جلسه تشریف دارید. حقایقی که ما دربارهی جنگ و دربارهی دفاع مقدّس به آن توجّه داریم ــ که بارها هم گفته‌ایم ــ امروز دیگر فقط ادّعا نیست. مثلاً یک روزی ما ادّعا میکردیم که همهی قدرتهای جهانی با ما میجنگیدند، جنگ ما یک جنگ بینالمللی بود؛ این را میگفتیم؛ شرق، غرب، ناتو، غیره و غیره. خب این، ادّعای آن روز ما بود، و ممکن بود کسی بگوید خب شما ادّعا میکنید؛ امروز خود آنها دارند میگویند این حرفها را؛ امروز اسناد و مدارک را خود آنها دارند منتشر میکنند و انسان میبیند اعترافها را، سندهای آنها را؛ [لذا] همان حرفها و ادّعاهای ما دارد ثابت میشود. این حقایقی که عرض میکنیم، از این قبیل است.

بله، حمله را صدّام کرد ــ که دیوانه‌ی قدرت [بود] ــ امّا پشت سرِ صدّام، استکبار جهانی قرار داشت؛ بیشتر، غرب و کفّه‌ی دیگر هم رژیم شوروی و کشورهای شرقی تابع شوروی سابق؛ اینها پشت صدّام بودند؛ هم او را تشویق کردند که این کار را بکند ــ البتّه خود او قدرت‌طلب بود، زمینه‌ی او آماده بود برای این کار، [لکن] اینها هم تشویقش کردند، و به قول معروف، چراغ سبز به او نشان دادند ــ هم قول دادند که از تو پشتیبانی میکنیم و پشتیبانی هم کردند؛ یعنی به قولشان برای صدّام عمل کردند. پس طرفِ جنگ صرفاً صدّام و [رژیم] بعث عراق نبود بلکه استکبار جهانی بود، نظام سلطه بود.

یک حقیقتی که بنده میخواهم روی آن تکیه کنم، این است که حملهی نظامی به کشور بعد از انقلاب، غیر منتظره نبود؛ حمله‌ی اینها به نظام انقلابی یک امر طبیعی است؛ چرا؟ برای خاطر اینکه اینها از انقلاب بشدّت عصبانی بودند، و این، واکنش آنها بود به این انقلاب بزرگ. این انقلاب کارهایی را انجام داد که شاید خود ماها خیلی ملتفت ابعادش نبودیم؛ آنها آن روز بیشتر از خود ما میفهمیدند که چه اتّفاقی در دنیا افتاد با این انقلاب. صرفاً این [مسئله] نبود که انقلاب اسلامی ایران یک شکست سیاسیِ مقطعی به آمریکا یا به استکبار یا به مجموعه‌ی نظام سلطه وارد کند؛ فقط این نبود؛ این انقلاب، تهدیدِ امپراتوریِ نظام سلطه بود. حالا غالباً سنّ شماها اقتضا نمیکند که حوادث آن روزها را در اسناد و مدارک و مطبوعاتِ آن روزها دیده باشید، امّا واقع قضیّه این بود. آن روز در دنیا دولتها و ملّتها، یا وابسته‌ی به این جناح بودند یا وابسته‌ی به آن جناح بودند. البتّه وابستگی در انواع مختلف بود امّا وابستگی عمومی بود؛ یعنی کسی که متّکی به نظام غربی بود، به اعتماد آن نظام میتوانست دو کلمه علیه نظام شرقی حرف بزند؛ و عکسش هم همین جور. اینکه یک ملّتی، یک کشوری بِایستد و مستقلّ از این مجموعه‌ی امپراتوریِ نظام سلطه سینه سپر کند، حرف خودش را بزند، پیام نویی بدهد، این اصلاً قابل تحمّل نبود. اینکه یک ملّتی از آمریکا نترسد، از قدرت نظامی و سیاسی و اقتصادیِ حاکم بر دنیای آن روز بیمناک نباشد، واهمه نداشته باشد، برایشان اصلاً قابل تحمّل نبود؛ آن هم نظام سیاسی‌ای که در یک جایی برپا شده که نقطه‌ی امید و اتّکاء و طمع‌ورزی کاملِ یکی از دو قدرت یعنی آمریکا بوده؛ در ایران.

نمیدانم این کتابها را، این نوشته‌ها را شماها می‌بینید، میخوانید، وقت میکنید یا نمیکنید؛ نگاهی که آن روز غربی‌ها و آمریکایی‌ها و بخصوص همین قدرتمندانِ غربی ــ آمریکا و بعضی از کشورهای اروپایی ــ به ایران داشتند، نگاهی بود کاملاً همراه با خاطرجمعی و اطمینان به سلطه و به اینکه میتوانند از منافع سرشار اینجا استفاده کنند بدون هیچ واهمه‌ای، بدون هیچ نگرانیای. در یک چنین جایی، حالا ناگهان یک انقلابی به وقوع بپیوندد، یک شخصیّتی مثل امام بزرگوار سر بلند کند، ملّت را بسیج کند، به صف کند و یک ملّتِ سی و چند میلیونیِ آن روز با تمام قدرت بِایستند؛ این اصلاً برای آنها قابل تحمّل نبود، لذا باید انتقام میکشیدند، انتقام میگرفتند، باید ضربهی متقابل میزدند، ضربههایی هم زدند، مؤثّر واقع نشد؛ هم کودتا راه انداختند، هم حملهی نظامیِ هوایی کردند در طبس، هم اقوام ایرانی را تحریک کردند؛ خیلی از این کارها کردند، [امّا] نشد، به جایی نرسید؛ [لذا] جنگ نظامی باید تحمیل میشد.  جنگ نظامی هم قاعدتاً از طرف یک همسایه باید میشد؛ جنگ نظامی تمامعیار به وسیلهی یک همسایه باید انجام میشد. این همسایه را خیلی راحت پیدا کردند؛ یک دیوانهی قدرت، جاهطلب، در همسایگی ایران؛ سوابقی هم داشتند، وادارش کردند، تحریکش کردند، وارد شد. بنابراین، این حرکت نظامی یک چیزی نبود که خلاف انتظار باشد؛ این باید قاعدتاً اتّفاق میافتاد.

من آن وقتها در وزارت دفاع بودم، رفت و آمدم زیاد بود، [وقتی] مینشستیم با مسئولین بالای نظامیمان صحبت میکردیم، آنها البتّه حدسهایی میزدند لکن مجموعهی انقلابیّون واقعاً باور نمیکردند که یک حملهی جدّیِ این جوری اتّفاق بیفتد؛ بله، درگیریهای مرزی بود، امّا یک حملهی همهجانبهی کاملِ این جوری را ماها خیلی ملتفت نمیشدیم، امّا آدمهای سابقهدار و مجرّبتر از ما ــ که ما آن وقت بیتجربه بودیم ــ آن کسانی که تجربهشان از ما بیشتر بود، میفهمیدند که یک چنین چیزی اتّفاق میافتد. احمد سکوتوره، رئیسجمهور گینه که جزو شخصیّتهای سیاسی برجستهی آفریقا بود و آدم مستقلّی هم بود، چند بار آمد ایران؛ اوایل ریاست جمهوری بنده بود که او با یک هیئتی آمده بودند برای اینکه از ما درخواست کنند که ما با عراق آتشبس بدهیم؛ تازه یکی دو سالی بود که جنگ شروع شده بود، آمده بودند برای اینکه بلکه آتشبس ایجاد کنند، امّا او خصوصی به من گفت که این را شما بدانید که این جنگ ناگزیر بود برای شما ــ مضمون حرفش این بود ــ برای خاطر اینکه هر انقلابی که نتوانند آن را ساقط کنند و ملّت انقلابی را به زانو دربیاورند، نهایتش یک چنین جنگی است؛ یک چنین جنگی حتماً تحمیل میشود و نمونههایی را ذکر میکرد که این [طور] شده و این کار هم کار قدرتهای استکباری است. او مرد مسنّی بود، پیرمردی بود آن وقت که این حرف را به بنده میگفت؛ میگفت امپریالیسم ــ به تعبیر او «امپریالیسم»، به تعبیر ما «استکبار» ــ دست برنمیدارد، دنبال میکند و این جنگ را تحمیل میکند.

خب، این یک حقیقت است. حالا یک عدّهای شروع کنند به تبلیغات که «آقا، چرا جنگ کردید با عراق؟»؛ انگاری ما لشکرکشی کردیم رفتیم عراق را فتح کنیم! چنین چیزی نبود. یا «چرا بعد از فتح خرّمشهر جنگ را ادامه دادید؟ میخواستید جنگ را تعطیل کنید»؛ خب خوشبختانه ــ یعنی حالا از یک نظر خوشبختانه ــ حادثهی تلخی در حملهی آخر جنگ اتّفاق افتاد، [بعد از آنکه] ما قبول کردیم، امام قبول کردند قطعنامه را؛ بنده هم به عنوان رئیسجمهور اعلام کردم و به سازمان ملل گفتم. بعد از آن، عراق به ما حمله کرد؛ بعد از آنکه ما قطعنامهی ۵۹۸ را قبول کردیم عراق که تقریباً پشت مرز رفته بود، یعنی بخصوص از منطقهی خوزستان و از همهی منطقهی اشغالی خارج شده بود دومرتبه آمد تا پادگان حمید(۴) که یکی از مناطق مهم و حسّاس است، و دوباره داخل کشور آمد. بعد که نیروهای ما هجوم کردند، از همهی جای کشور حرکت کردند و رفتند تو دهن آن مهاجمین زدند و بیرونشان کردند، قضیّهی مرصاد در غرب کشور شروع شد.

آنها خیال میکنند که اگر بعد از قضیّهی خرّمشهر ما دستمان را روی هم میگذاشتیم و کنار مینشستیم، قضیّه تمام میشد؛ تمام نمیشد، تازه شروع میکرد. آن روزی که خرّمشهر در عملیّات بیتالمقدّس فتح شد، بخش مهمّی از سرزمینهای ما هنوز زیر پای لشکر دشمن بود؛ یعنی بیحساب حرف زدن، بیمسئولیّت اظهار نظر کردن، یکی از ابتلائاتی است که واقعاً وجود دارد. مسئله این نبود که ما بخواهیم جنگ را شروع کنیم، ما بخواهیم حمله بکنیم، ما بخواهیم [ادامه بدهیم]؛ نه، مسئلهی یک سیاست راهبردی دشمن و نظام سلطه و امپراتوری نظام سلطه بود؛ مسئله این بود. آنها بایستی ملّت ایران را به زانو در میآوردند، دنبال این بودند؛ باید نظام جمهوری اسلامی را که در مقابل آنها سینه سپر کرده بود به خاک سیاه مینشاندند؛ خواستهی آنها این بود، دنبال این بودند. یکی از حقایق مهمّ دفاع مقدّس این است که بدانیم طرف ما در دفاع مقدّس چه کسی بود، انگیزهی او چه بود و چرا حمله کرد؛ این یکی از مسائل مهم است که اشارهای کردم. خب، این حقیقت اوّل.

حقیقت دوّم که آن هم بسیار حقیقت مهمّی است، این است که این سه عنصرِ قدرت انقلاب [یعنی] آن اقتدار عظیم انقلاب و آن قدرت جوشان انقلاب، و رهبری امام که عنصر بسیار مهم و مؤثّری بود، و خصوصیّات برجستهی ملّت ایران ــ که حالا [در مورد] آن خصوصیّات برجسته ممکن است اگر یادم بماند و وقت باشد، مختصری عرض کنم ــ موجب شد که این تهدید تبدیل بشود به فرصت. جنگ حادثهی تلخی است، یک تهدید قطعی است امّا فوَران انقلاب و قدرت انقلاب و رهبری امام و خصوصیّات ملّت ایران توانست این تهدید بزرگ را تبدیل کند به فرصت بزرگ که این یکی از آن فصلهای شورانگیز دفاع مقدّس است؛ در این زمینه خیلی باید کار بشود؛ خیلی باید کار بشود. فرصتهایی که در اثر دفاع مقدّس برای کشور پیش آمد، برای اکثر مردم ناشناخته است؛ اتّفاقاتی افتاد که حالا من یک اشارهی کوتاهی به بعضی از اینها میکنم لکن همهی قضیّه، اینهایی نیست که من عرض میکنم؛ خیلی بیش از اینها است.

خب، ما ببینیم هدفهای جنگ چه بود، چرا به ما حمله شد، چرا صدّام به ما حمله کرد. هدف او در مرحلهی اوّل، تجزیهی کشور و جدا کردن یک بخش مهمّ کشور یعنی خوزستان بود؛ در مرحلهی اوّل، هدف این بود که اینجا را جدا کنند؛ که خب مردم خوزستان و [مردم] عربِ خوزستان علیرغم دشمن، یکی از بهترین دفاعها را خودشان انجام دادند. بله از همهی کشور به خوزستان رفتند امّا در خود خوزستان، یک مجاهد و مبارزی مثلاً مثل شهید علی هاشمی(۵) ــ ‌که از اهواز است؛ عربِ اهوازی است ــ جزو شخصیّت‌های برجستهی درجهی یک دفاع قرار میگیرد؛ یعنی خوزستانیها این جوری حرکت کردند در مقابل دشمن؛ خب این هدفِ مرحلهی اوّل بود.

لکن در مراحل بعدی ــ همین طوری که گفتیم ــ بحث به زانو درآوردن ملّت ایران بود. آنها میخواستند جمهوری اسلامی را براندازی کنند، میخواستند سرنوشت ایران را تغییر بدهند؛ هدف این بود. میخواستند سرنوشتی را که به وسیلهی انقلاب ترسیم میشد، تغییر بدهند و سرنوشت ایران را عوض کنند؛ هدف این بود. میخواستند صدای ملّت ایران را در گلو خفه کنند. ملّت ایران یک پیام جدیدی داشت، یک حرف نویی به دنیا عرضه کرد. «جمهوری اسلامی» یک حرف نو است. «مردمسالاری دینی» یک حرف جدید است، یک ترتیب تازه برای زندگی است، یک سبْک جدید برای زندگی ملّتها است؛ خواستند این پیام که پیامِ مقاومت است، پیامِ ایستادگی است، پیامِ عدم تسلیم در مقابل زورگویی است، پیامِ مقابلهی با ظلم است، پیامِ مقابلهی با تبعیضِ بینالمللی است نرسد؛ خواستند این پیام را خفه کنند؛ هدف این بود.

خب این ملّت توانسته بود به یک رژیم فاسدِ وابسته پایان بدهد؛ علاوه بر این توانسته بود یک قدرت بزرگی مثل آمریکا را تحقیر کند. میخواستند کاری بکنند که ملّتهای دیگر عبرت بگیرند؛ بفهمند که اگر کسی علیه آمریکا قیام کرد و کارهایی از این قبیل کرد، مثل ملّت ایران که سرکوب شد، سرکوب خواهد شد؛ ملّتهای دیگر [این را] بفهمند و باب مقاومت بسته بشود؛ هدف نهایی و اساسی این بود.

خب حالا پاسخ ملّت ایران چه بود؟ ملّت ایران همهی این هدفها را خنثی کرد و خودش را بالا کشید، و درست نقطهی مقابل آن کاری که آنها میخواستند اتّفاق بیفتد، اتّفاق افتاد. اینکه گفتم این یک فصل بسیار شورانگیز است و فصل هیجانآوری است، از این جهت است. ملّت درست عکس آنچه آنها دنبالش بودند و آرزویش را داشتند و برایش این همه خرج کردند، و نقطهی مقابل آن را به تحقّق رساند.

اوّلاً همان طور که اشاره کردم، همان بخشهایی که میخواستند جدا کنند از کشور، مردمِ آن بخشها خودشان پُرانگیزه ایستادند؛ به وسوسهی عرب بودن و همزبان بودن و این قبیل حرفها اعتنائی نکردند، ایستادند. خود من در اطراف اهواز در یک روستایی، خانوادهی عربی را دیدم که وقتی نیروهای دشمن، نیروهای بعثی، از آنجا خارج شدند و ماها وارد شدیم، با دیدن ما مثل اینکه جشن باید بگیرند، این جور خوشحالی میکردند. یک خانوادهی عرب بودند؛ [افراد] عربی که فارسی هم نمیفهمیدند؛ این را ما دیدیم به چشم خودمان. با آنها همدل نشدند، با آنها همراهی نکردند، علیه آنها ایستادند و قیام کردند و مبارزه کردند و شهید دادند. خب، وسوسههای آنها که دائم وسوسه میکردند، نتوانست اینها را سست کند. عناصری هم در داخل مجموعهی ایرانی داشتند که برای آنها کار میکردند؛ این هم بود، امّا هیچ کدام از اینها نتوانستند کاری را که میخواستند انجام بدهند.

ثانیاً دفاع مقدّس میدان بُروز باورهای دینی و سجایای اخلاقی ملّت ایران شد. یک خصوصیّاتی در ملّتها هست که حالا [ناشی از] آثار(۶) تاریخی، فرهنگی، جغرافیایی یا اقلیمی است ــ هر چه هست ــ ملّتها خصوصیّاتی دارند که گاهی این خصوصیّات بُروز نمیکند؛ یعنی عرصهای برای بُروز پیدا نمیکند. دفاع مقدّس عرصهای شد برای بُروز برترین سجایای ملّت ایران؛ این گذشتها، این مجاهدتها، این دینباوریها؛ چه کسی باور میکرد؟ چه کسی تصوّر میکرد؟ از سراسر کشور خانوادههایی فرزندان خودشان را با طوع و رغبت فرستادند به عرصهی دفاع مقدّس؛ احتمال هم میدادند کشته بشوند امّا در عین حال با طوع و رغبت فرستادند؛ پدرها و مادرهای پُرگذشت، همسران فداکار. همهی کشور در واقع شد عمق دفاعی جبههها. صف اوّل جبههها جنوب کشور و غرب کشور بود امّا همهی کشور شد عمق دفاعی این صف اوّل؛ چه آنهایی که رفتند جنگ، چه آنهایی که پشتیبانی کردند، چه آنهایی که همراهی فکری کردند، چه آنهایی که تشویق و تحریص کردند، همراهی زبانی کردند، چه آنهایی که نشستند مبنای دینی جنگ را مشخّص کردند؛ اینها همه پشتیبانی کردند؛ اینها خصوصیّات برجستهی ملّت ایران بود؛ اینها ظاهر شد، بُروز کرد. پشتیبانیها، هدایای مردمی؛ شهر و روستا، مسجد و هیئت، حوزه و دانشگاه، همهوهمه در خدمت جنگ قرار گرفتند؛ در خدمت دفاع، در خدمت انقلاب قرار گرفتند؛ این [دستاورد]، بُروز خصوصیّات ملّت ایران بود.

یک دستاورد دیگر، اتّحاد ملّت بود. آنهایی که آن زمان را یادشان است میدانند، در سطوح بالای سیاسی کشور ایجاد اختلاف صورت میگرفت؛ در هنگامی که جنگ شروع شد، یکی از مشکلات ما آن وقت همین بود: اختلافات بین رئیسجمهور و نخستوزیر به خاطر بداخلاقیها و کجرفتاریهای رئیسجمهور که مردم را به دو قسمت تقسیم کرده بودند و در واقع داخل خانوادهها حتّی دودستگی و دوفرقگی و اختلاف به وجود آورده بودند. گروهکها هم به نفع خودشان همین طور مشغول ایجاد تفرقه بودند؛ مردم را گروهگروه میکردند. دفاع مقدّس آمد و مردم را یکپارچه کرد، دفاع مقدّس مردم را متّحد کرد؛ همهی کشور پشت [سر] دفاع مقدّس یکپارچه شد. البتّه همیشه استثناهایی وجود دارد امّا آحاد مردم، بدنهی مردم  یکپارچه شدند و همه در خدمت دفاع مقدّس قرار گرفتند.

یک دستاورد دیگر، یکی از موارد تبدیل تهدید به فرصت، مسئلهی اقتدار نظامی کشور بود. هنگامی که جنگ شروع شد، وضع ما از لحاظ نظامی خوب نبود: ارتش ضربه خورده بود؛ از قبل از انقلاب ضربه خورده بود، در جریان انقلاب و بعد از انقلاب ضربههایی خورده بود؛ سپاه هنوز ریشهدار نشده بود، جانی پیدا نکرده بود. دفاع مقدّس توانست از طرفی، آزمون وفاداری ارتش جمهوری اسلامی به نظام مقدّس اسلامی بشود که تواناییهای خودش را به میدان آورد و شخصیّتهای برجستهای از آن، کارهای بزرگی انجام دادند؛ از یک طرف، سپاه به عنوان یک حقیقت درخشنده سر برآورد و طلوع کرد. اگر دفاع مقدّس نبود، ممکن بود حتّی جسم سپاه و پیکرهی سپاه هم باقی نمانَد؛ مثلاً سرنوشتی مثل کمیتهها پیدا کند. دفاع مقدّس بود که توانست سپاه را با این نظم، با این انتظام، با این تدبیر بیاورد وسط میدان.

محبوبیّت نیروهای مسلّح افزایش پیدا کرد. وقتی که در یک کشوری مردم به نیروهای مسلّح علاقه پیدا میکنند، محبّت پیدا میکنند، احساس امنیّت در آن کشور به وجود میآید؛ وقتی مردم خاطرشان از ارتش و سپاه جمع است، طبعاً یک احساس امنیّتی در مردم به وجود میآید. خیلی مهم است این احساس امنیّت، و این اتّفاق افتاد؛ دفاع مقدّس این احساس امنیّت را به آنها داد. و البتّه این را همین جا که مسئولین محترم ارتش و سپاه حضور دارند عرض بکنم که این محبوبیّت و این اقتدار تا وقتی است که نیروهای مسلّح، حرکت پیشروندهی خودشان را با همان شتابی که دارند حفظ کنند؛ یعنی بایستی از دشمن عقب نمانند. البتّه ما تا امروز خیلی خوب حرکت کردهایم؛ نیروهای ما در بخشهای مختلف، در سازمانهای مختلف پیشرفتشان خیلی خوب بوده، یعنی داوری بنده در این زمینه این است که این پیشرفت، پیشرفت خوبی بوده لکن بایستی خطرِ توقّف را همیشه در نظر داشت. توقّف یک خطر است و هر آن، ممکن است پیش بیاید. توقّف هم یعنی عقبگرد؛ توقّف به معنای در یک جا ماندن نیست؛ وقتی که یک لحظه ایستادید، عقب رفتهاید؛ چون دشمن در حال حرکت کردن به جلو است. باید مواظب باشید. این را، هم مسئولان نظامی باید توجّه کنند، هم مسئولان کشوری؛ دولت و مجلس باید بدانند که پشتیبانی از نیروهای مسلّح یکی از کارهای واجب است.

خب، امروز خوشبختانه کشور به مرحلهی بازدارندگی رسیده؛ یعنی وضع نظامی کشور و امنیّتی که از این ناحیه به وجود می‌آید، به جایی رسیده که کشور از لحاظ تهدید خارجی در حال بازدارندگی است؛ یعنی نگران نیست، احساس قدرت میکند، دیگران هم میدانند این را، مخالفین و دشمنان هم این را میدانند. این هم یک نکته.

آن وقت در بحث نیروهای مسلّح، من این را هم عرض بکنم ــ البتّه شماها که خودتان بوده‌اید و میدانید؛ آنهایی که نبودند یا نسلِ جوانِ امروز که حوادث جنگ را از نزدیک ندیدند [هم بدانند] ــ گاهی مثلاً گفته میشود موج انسانی و جوانها و مانند اینها [جنگ را پیش برد]؛ قضیّه این جوری نبود؛ در مجموعهی حرکات نظامی هشتساله، تدبیر و عقلانیّت به طور محسوسی وجود داشت. حالا در گزارش سردار باقری بود که بعضی از این راهها و روشها و به تعبیر صحیح، راه‌کنشها ــ ترجمهی تاکتیک ــ که در دفاع مقدّس به کار برده شد، ابتکاری بود و بنا است که اینها در کتابهای درسی برود یا رفته یا خواهد رفت. واقع قضیّه این است؛ یعنی انسان وقتی نگاه میکند، فرض کنید آن حرکتی یا آن راهکنشی که مثلاً در عملیّات فتحالمبین اتّفاق افتاد، قابل تدریس است، قابل نشان دادن به دنیا است؛ طرّاحی‌اش کار کوچکی نبود؛ حالا عملش یک بحث دیگر است؛ نفْس طرّاحی. یا در عملیّات بیتالمقدّس که دشمن طرف غرب ما است و منطقهی جنوب اهواز را، مثلاً فرض کنید که آن صحرای عظیم را و مناطق آنجا را گرفته، ما قاعدتاً باید از شمال بیاییم طرف جنوب و با این برخورد کنیم؛ طبیعت قضیّه و ظاهر قضیّه این است؛ امّا طرّاحان در ستادهای عملیّاتی و در قرارگاههای اصلی به راه جدیدی دست پیدا میکنند: به جای اینکه از شمال بیایند روبهرو بشوند، از طرف شرق می‌آیند به طرف غرب، کارون را قطع میکنند، و دشمن را محاصره میکنند که خود دشمن وقتی که احساس میکند این جور مورد تهاجم قرار گرفته، از ترس محاصره شدن، بخش عظیمی از دشمن از این منطقه خارج میشوند و میروند. اینها تدبیر است، اینها عقلانیّت است، اینها چیزهایی نیست که بشود آسان از نظر دور کرد، اینها بسیار مسائل مهمّی است؛ تدبیر و عقلانیّت. در بسیاری از مناطق عملیّاتی ما نظایر این را میشود دید؛ هم در غرب وجود داشت، هم در جنوب به تکرار و تعدّد وجود داشت. یا آن مسئلهی والفجر هشت و عبور از اروند، مسئلهی کربلای پنج، عملیّات بسیار مهمّ خیبر، و قضایای دیگر؛ که این کارهایی که آنجا انجام گرفت، طرّاحیهایی که آنجا انجام گرفت، اینها طرّاحیهایی بود که کمتر نظایر آن را انسان مشاهده میکند؛ عقلانیّت بود. این هم یک نکته.

یک مسئلهی دیگر که این هم جزو همین مصادیق تبدیل تهدید به فرصت است، این است که دفاع مقدّس یک اصل را برای ملّت ایران ثابت کرد و آن اصل، این است که صیانت کشور و بازدارندگی کشور از دستاندازی دشمن با مقاومت به دست میآید نه با تسلیم؛ این شد یک اصل. همان روز، همان اوایل هم کسانی بودند که معتقد به تسلیم بودند، منتها با شکلهای مختلفی؛ حالا صریحاً ممکن بود اسمش تسلیم نباشد امّا معنا و باطنش تسلیم بود که امام [در مقابل آنها] در بخشهای مختلف و مراحل مختلف محکم ایستاد. در مجموعِ جهاد دفاع مقدّس، ملّت ایران فهمید که پیروزی، پیشرفت، عقب ماندن دشمن، صیانت کشور، با مقاومت به دست میآید نه با تسلیم؛ این را فهمیدیم؛ این را ملّت ایران به دست آوردند؛ این شد یک اصل برای ما. ما از این اصل در بسیاری از مسائل گوناگون سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و غیره استفاده کردیم و استفاده میکنیم. موضع کشور در بسیاری از این مسائل و سرفصلها موضع ایستادگی است، موضع اقدام است، موضع پیشرفت است، نه موضع تسلیم و عقبنشینی. این احساس که باید مقاومت کرد، موجب شد که هم اطمینان و اعتماد به نفْس داخلی به وجود بیاید ــ یعنی در داخل سیاسیّون کشور، عناصر فعّال کشور، فعّالان فرهنگی کشور، یک اعتماد به نفسی پیدا کنند در همهی قضایای گوناگونی که برای یک کشور پیش میآید و یک اطمینانی پیدا کنند ــ و هم به دشمن یاد داد که در محاسبات خودش قدرت داخلی ایران را به حساب بیاورد، مقاومت ایران را به حساب بیاورد. ما خوشبختانه با همین روحیه توانستیم تعدادی از نقشههای مهمّ دشمن را به شکست بکشانیم. نیروهای سیاسی ما، نیروهای نظامی ما توانستند در بسیاری جاها دشمن را ناکام بگذارند؛ دشمن فشار حدّاکثری را تحمیل کرد، ناکام شد؛ دشمن طرح خاورمیانه‌ی جدید(۷) را به میدان آورد، ناکام ماند؛ دشمن تعرّض به مرزهای ما را از هوا و دریا به نحوی شروع کرد، ناکام ماند؛ پرندهی هواییاش را زدند،(۸) متجاوز دریاییاش را تصرّف کردند؛(۹) اعتماد به نفْس ملّی یعنی همین؛ این ناشی از همان اصل آموختهشدهی در دفاع مقدّس است که مقاومت، راه صیانت کشور است.

حالا در این زمینهها عرض کردم، بحث خیلی زیاد است؛ نه وقت هست، نه حالا اقتضا هست که بیش از این در این زمینه صحبت کنیم لکن از جملهی نکات مهمّی که من در این زمینه روی آن اصرار دارم که تکرار بشود، مسئلهی روایت درست جنگ است که من بارها تأکید کردهام.(۱۰) این فعّالیّتهایی که تا حالا شده فعّالیّتهای خوبی بوده؛ یعنی فعّالیّتها، فعّالیّتهای خوبی است. من به دوستان هم بیرون [از حسینیّه] که این نمایشگاه را نگاه کردیم گفتم؛ آنچه تا حالا اتّفاق افتاده زیرساخت است؛ اینها زیرساختهایی است که برای فعّالیّت فرهنگی، فعّالیّت فکری، فعّالیّت سیاسی، فعّالیّت  تاریخی، از این زیرساختها میشود استفاده کرد؛ امّا این فعّالیّتها لازم است؛ باید خروجی کارها را مشاهده کنید. آن وقتی احساس رضایت کنید که ببینید نوجوان دبیرستانی شما، جوان دانشجوی شما با همان چشم به دفاع مقدّس نگاه میکند که شما نگاه میکنید و همان برداشت را از دفاع مقدّس و از حوادثی که در پی دفاع مقدّس پیش آمده دارد. اگر چنانچه این [طور] شد، موفّقیّت در آینده در میدانهای گوناگون حتمی است؛ کما اینکه ما تا حالا هم موارد مختلفِ روایتهای درست و تأثیر آن را دیده‌ایم. همین جوانهایی که رفتند در دفاع از حرم و به شهادت رسیدند، کسانی هستند که سالها بعد از پایان جنگ به دنیا آمده بودند. [درک] ماجراهای مهمّ شهدای بزرگِ دوران دفاع مقدّس، فرض کنید یک جوانی مثلاً مثل شهید حججی(۱۱) را یا آن جوان دُرچهای(۱۲) را یا دیگری را وارد میدان میکند، و با آن شهامت و شجاعت و مثل همان دوران دفاع مقدّس، میروند و مجاهدت میکنند و به شهادت میرسند.

البتّه سعی دشمن این است که در همین مسئلهی روایت، نقطهی مقابلِ حقیقت عمل بکند. دشمن، فرازها و اوجها را انکار میکند؛ اگر یک مورد یک حضیضی(۱۳) وجود داشته، آن را بزرگ میکند؛ بدون شک این کار دشمن است. آنها کار فرهنگی را، کار تبلیغی را، کار رسانهای را با شدّت و حدّت دارند انجام میدهند؛ آنها سعی میکنند با تبلیغات، با فعّالیّتهای رسانه‌‌ای، هیبت و شوکت استکبار را به رخ جوانها بکشند؛ زرق و برق آنها را در چشم اینها جلوه بدهند؛ تلخیها و تاریکی آنها را پنهان کنند و در نقطهی مقابل، اوج و اهمّیّت و فیض ناشی از دفاع مقدّس و مسائل حول و حوش آن را پنهان کنند؛ میخواهند مردم را بترسانند از آنها. وقتی که زرق و برق دشمن در چشم مخاطبینِ ملّتهای دیگر مثل ملّت ما [در سابق]، جلوه میکند، وقتی هیبت و شوکت دروغین دشمن به رخ چشمها کشیده میشود، نتیجهاش در میدان سیاسی، ترس از دشمن است؛ در میدان فرهنگی، خضوع در مقابل دشمن و خودکمبینی در مقابل دشمن است؛ لذاست که این کار روایت، کار بسیار مهمّی است.

سعی بشود روایتهای مخدوش و غلط و دروغ در مورد دفاع مقدّس پاسخ داده بشود، و همچنین این [گونه] روایتها در مورد اصل انقلاب پاسخ داده بشود. الان هم مشغولند؛ من میبینم بعضی از کتابها را که صهیونیستها یا آمریکاییها یا اروپاییها مینویسند. فیلم میسازند، کتاب مینویسند برای اینکه بدروغ یک نقطهی تاریکی را در انقلاب و در حرکت ملّت ایران و در ارکان انقلاب وانمود بکنند؛ در مقابل اینها باید تلاش کرد. کسانی که اهل کارند، اهل فکرند، اهل هنرند، باید بتوانند انشاءالله کارهایی را انجام بدهند.

به هر حال حرف در این زمینه باز هم هست و زیاد است. امیدواریم که خداوند به شماها توفیق بدهد تا بتوانید آنچه را بر عهدهی یکایک ما است، انشاءالله انجام بدهید. و مجدّداً نسبت به پیش‌کسوت‌های دفاع مقدّس و سابقهدارها و همان واقعاً السّابقون الاوّلون، ارادت و احترام خودمان را عرض میکنیم، و امیدواریم که خدای متعال بر درجات امام راحل بزرگوار که او این راه را به روی همهی ما باز کرد بیفزاید، و ارواح مطهّر شهدای عزیز ما را عالی کند و آنها را از ما راضی کند انشاءالله.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته

 
 در ابتدای این دیدار ــ که به صورت تصویری با مراکز استانها در ارتباط بود ــ سرلشکر محمّد باقری (رئیس ستاد کلّ نیروهای مسلّح) گزارشی ارائه کرد.
 سوره‌ی توبه، بخشی از آیه‌ی ۱۰۰؛ «اوّلین پیشگامان ...»
 سورهی واقعه، آیه‌ی ۱۰؛ «و گروه پیشتازِ پیشتازان»
 حدوداً در کیلومتر ۴۰ جادّه‌ی اهواز به خرّمشهر
 از فرماندهان سپاه در خوزستان
 تأثیرات
 این طرح در سال ۲۰۰۶ توسط کاندولیزا رایس (وزیرخارجهی وقت آمریکا) مطرح شد. بر اساس این طرح، ناآرامی، بی‌نظمی، اختلاف و خشونت در منطقه‌ی به اصطلاح خاورمیانه ــ از لبنان، فلسطین و سوریه تا عراق، خلیج فارس، ایران و مرزهای ناتو در افغانستان و تا شمال آفریقا ــ گسترش می‌یافت. و این فرصت را به رژیم صهیونیستی، آمریکا و انگلیس قرار میداد تا بتوانند نقشه‌ی خاورمیانه را براساس نیازها و اهداف خود ترسیم کنند.
 از جمله میتوان به انهدام پهپاد گلوبال هاوک آمریکا در منطقه‌ی خلیج فارس توسّط نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اشاره کرد.
 از جمله، میتوان به توقیف شناور متجاوز بدون سرنشین آمریکا در روز ۸ شهریور ۱۴۰۱ توسّط نیروی دریایی سپاه پاسداران اشاره کرد.
(۱۰ از جمله، بیانات در مراسم شب خاطره‌ی دفاع مقدّس (۱۳۹۷/۷/۴)
(۱۱ شهید محسن حججی، در ۶ مرداد ۱۳۹۶ در منطقه‌ی تنف سوریه به اسارت نیروهای داعش درآمد و دو روز بعد با جدا شدن سر از بدن به شهادت رسید.
(۱۲ شهید ابوالفضل علیجانی، در ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ حین عملیات مستشاری در سوریه به شهادت رسید.
(۱۳ پایین‌ترین حدّ چیزی

هفته دفاع مقدس گرامی باد

 بخش خبری جنگ ودفاع مقدس

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

هفته دفاع مقدس گرامی باد

 

مقام معظم رهبری:

دفاع مقدس مظهر حماسه است، مظهر معنویت و دینداری است، مظهر آرمان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهی است، مظهر ایثار و از خودگذشتگی است، مظهر ایستادگی و پایداری و مقاومت است، مظهر تدبیر و حکمت است.