شنبه, ۳ آذر ۱۴۰۳، ۰۴:۴۱ ق.ظ

درباره سايت

پایگاه فرهنگی،مذهبی شهدای نیاک

سایت شهدای نیاک مرجع نرم افزارهای مذهبی ومقالات،بیانات رهبری،زندگینامه شهدا،کتاب های مذهبی،صوت وتصویر،جشنواره های شهدای نیاک،مداحی مناسبت های مذهبی،بانک صوت وتصویر،آرشیوفیلم های مذهبی،کلیپ های مذهبی،سخنرانی علما،خبرهای سیاسی،اجتماعی،فرهنگی مذهبی،نظامی،کتابخانه،نرم افزارهای قرآنی،امام خمینی ره،ویژه نامه مذهبی،کودک ونوجوان،محرم،ماه مبارک رمضان،عاشورا و تاسوعا حسینی،امربه معروف ونهی از منکر،حجاب عفاف،سبک زندگی اسلامی

بایگانی

محبوب ترين ها

پيوندها

مداحان وشعرا

شخصیت های سیاسی ونظامی

شبکه های اجتماعی

۹۶۱ مطلب توسط «خادم الشهداء» ثبت شده است

گزارشی از مراودات علمی آیت‌الله خامنه‌ای وشهید مرتضی مطهری؛ماکمتر نمونه ارزنده‌ای چون خامنه‌ای داریم

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

گزارشی از مراودات علمی آیت‌الله خامنه‌ای و شهید مرتضی مطهری؛ ما کمتر نمونه ارزنده‌ای چون خامنه‌ای داریم

هردو مبارز بودند و در مسیر معیّن امام (رضوان‌الله‌علیه). «علامه مرتضی مطهری»، مبلغ بزرگ و مدرس مشهور دانشگاه بود و «استاد سیدعلی خامنه‌ای» عالم مبارز و محقق حوزه علمیه مشهد و جمع‌های مشتاق دانشجویی. در این مسیر از خرداد ۱۳۴۲، جهاد فکری بخشی از مبارزه و پرده‌ای از قیام یاران امام برای یک تجدیدنظرطلبی بزرگ بود. علامه مطهری و آیت‌الله خامنه‌ای، اگرچه جزئی از این جمع بودند و هر کدام در سنگر انقلابی خود مجدانه فعالیت می‌کردند، مراودات «صمیمانه و مهربانانه‌ای» هم با یکدیگر داشتند. بخش اعظم این مراودات، روابط علمی آن‌ها بود که تا واپسین روزهای حیات استاد شهید ادامه یافت.
* از مدرسه مروی تا رُزهتل
آنچه معلوم است، نقطه آغاز این روابط، شهرت علمی وافر علامه مرتضی مطهری بود که پیش از همه در میان حوزویان و دانشجویان علوم دینی زبانزد شده بود. آیت‌الله خامنه‌ای، چندسالی از  آیت‌الله مطهری کوچکتر بود و جویای دیدار او. حوزه‌ها محملی شد برای آشنایی و به‌ویژه دیدارهای «مدرسه مروی» تهران بر صمیمیت این آشنایی افزود:
 
«ایشان در تهران تدریس مى‌کردند در مدرسه‌ مروى، مدرسه‌ مروى هم پاتوق ما بود. هر وقت از قم مى‌آمدیم، حتما مدرسه مروى سرى مى‌زدیم. طبعا علاقه‌مند بودیم که با ایشان آشنا بشویم؛ آشنا هم شدیم خیلى زود، بعد که با آقاى مطهرى آشنا شدیم، دوستی‌مان خیلى صمیمى و گرم شد، به طورى که بعدها خیلى از اوقات ایشان مشهد که مى‌آمدند منزل من مى‌آمدند و من تهران که مى‌آمدم، حتما ایشان را مى‌دیدم و بعضى کارهاى مشترکى هم با هم داشتیم؛ کارهاى علمى مشترک.» [۱]
 
بنابراین سفرهای سالانه شهید مطهری به مشهد، یک سوی دیگر این دیدارها بود. این دیدارها یا در رز هتل مشهد انجام می‌شد که محل اقامت آیت‌الله مطهری بود و یا منزل آیت‌الله خامنه‌ای. موضوع بخش عمده‌ای از آنچه در این دیدارها و روابط مطرح می‌شد، به مباحثات و تعاملات علمی اختصاص داشت.
 
* تالیف مشترک!
نمونه این همکاری‌ها زمانی بود که شهید مطهری می‌خواست یادداشت‌های «اسلام و مقتضیات زمان» خود را به اثری تالیفی تبدیل کند. آیت‌الله خامنه‌ای، گزینه اصلی او برای این تحقیق و تالیف بود:
«ایشان یک مقدار سخنرانى کرده بودند گمانم یک ماه رمضان، درباره‌ى اسلام و مقتضیات زمان. یک وقتى به من گفتند که من یک چنین سخنرانى‌ای کردم و مایلم شما این را تحصیل کنید، یعنى پخته و تکمیل کنید، اگر آماده باشید. گفتم باشد. البته مرد بزرگوارى بود آقاى مطهرى، واقعاً براى کارهایش هدف‌هاى معنوى در نظر داشت، نه هدف‌هاى ظاهرى. وقتى که این را به من محول مى‌کردند، گفتند که شما این را وقتى که تحریر کردید به هر نامى خواستید منتشر کنید، به عنوان تألیف، تألیف مطهرى، تألیف خامنه‌اى، تألیف مشترک، هر چى خواستید بگذارید که خب طبیعى بود که این تراوش شهید مطهرى بود و اگر من هم همچنین کارى مى‌کردم، نقش اولى و اصلى مربوط به ایشان بود، به من ارتباطى نداشت، درعین‌حال ایشان با این سعه‌ صدر و بزرگوارى این حرف را مى‌زد. من این را گرفتم از ایشان، یک مقدارى مطالعه کردم، دیدم ابتدایى است یعنى خیلى رویش کار لازم است انجام بگیرد و به ایشان گفتم، ایشان یک مقدارى یادداشت در آوردند براى من فرستادند، یادداشت‌هاى زیادى بود به قدر یک کتاب بود خودش، یادداشت‌هاى گوناگونى بود که ایشان فرستادند براى من و گفتند این‌ها هم هست. من دیدم ایشان مبالغ زیادى یادداشت در این زمینه از این جا، آن‌جا جمع کرده‌اند و مطالبى به ذهنشان رسیده، واردات فکریشان را به مرور نوشتند، مبالغى. البته من همان اوقات ظاهراً زندان افتادم یادم نیست که یک همچنین حادثه این جورى بود، سال ۴۹ بود به نظرم افتادم یا ۵۰ بود که کار لنگ ماند و بعد هم این‌ها فرستاده شد براى خود ایشان، یعنى من یک مقدار شروع کرده بودم خلاصه‌گیرى بکنم و اینها که به این مانع دچار شدیم و اینها را فرستادیم براى خود ایشان.» [۲]
 
مجموعه این روابط نشان از قرابتی فکری میان آیت‌الله خامنه‌ای و شهید مطهری داشت: «یک وقتی مرحوم آقای مطهری از من پرسیدند نظر شما راجع به مثنوی چیست، همین را گفتم. گفتم به نظر من مثنوی همین است که خودش گفته: و هو اصول ... ایشان گفت کاملاً درست است، من هم عقیده‌ام همین است.» [۳]
 
* عمده کار من با استفاده از افکار مطهری است!
با این حال، آیت‌الله خامنه‌ای، هنوز خود را طلبه و جستجوگری می‌دانست که امثال مطهری‌ها جهانی از آموختنی‌ها را در اختیار او قرار می‌دادند. ایشان دو سال پس از شهادت استاد، به گفتگویی جالب توجه که در همین باره با یکدیگر داشتند اشاره می‌کنند:
 
«من خودم را شاگرد آقاى مطهرى مى‌دانم؛ یک وقتى به ایشان گفتم. با ایشان مى‌دانید، ما خیلى دوستى صمیمى و نزدیکى داشتیم؛ یعنى دوستى ما از پیش از انقلاب خیلى گرم و صمیمانه و مهربانانه بود. بارها اتفاق مى‌افتاد که در منزل یکدیگر، من در منزل ایشان در تهران، و ایشان در منزل ما در مشهد، مى‌آمدند و ساعت‌ها، روزها، شب‌ها با هم بودیم. من به ایشان گفتم که من شاگرد شما هستم. ایشان تعجب کرد، گفت تو هیچ‌وقت پیش من درس نخواندى؛ حقیقت هم این بود که من پیش ایشان درس نخوانده بودم؛ اما یکى از عناصرى که بنیه‌ اصلى فکر اسلامى من را پایه‌گذارى کرده، سخنرانى‌هاى آقاى مطهرى است در مثلا بیست سال پیش. این سخنرانی‌ها چاپ مى‌شد و منتشر مى‌شد.» [۴]
 
برای همین، اشتیاق و علاقه آیت‌الله خامنه‌ای به شخصیت و آثار شهید مطهری به‌اندازه‌ای بود که گاه مایه شگفتی آن عالم فرزانه می‌شد: «بنده، حقیر خودم در طول مدت زندگیم که من کار فکرى داشتم، خیلى‌هایتان مى‌دانید، شاید بعضى‌هایتان بودید توى بحث‌هاى بنده در مشهد که داشتم، عمده‌ کار بنده با استفاده‌ى از افکار آقاى مطهرى است؛ این یادتان باشد. بنده از افکارم - به خود ایشان هم مى‌گفتم من همیشه، با ایشان ما خیلى رفیق بودیم. - من مى‌گفتم که من غالب کارهایم با استفاده‌ از حرف‌هاى شماست، کتابهایى را اسم مى‌آوردم ایشان تعجب مى‌کرد، مى‌گفت عجب این کتاب‌ها اینقدر خوب است من نمى‌دانستم؟» [۵]
 
یکی از همراهان آیت‌الله خامنه‌ای در مشهد، خاطره جالبی از ایشان درباره آثار و کلام شهید مطهری نقل کرده است: «علمای‌ برجسته‌ و شخصیت‌های‌ متفکر، دائماً به‌ دلیل‌ وجود حضرت‌ رضا (علیه‌السلام‌) به‌ مشهد می‌آمدند. این‌ها را نگه‌ می‌داشتیم‌. مرحوم‌ آقای‌ مطهری‌ را در مسجد النبی‌ نگه‌ می‌داشتیم‌ که‌ تقدیر و سرنوشت‌ را آنجا گفتند. یادم‌ است‌ که‌ آقای‌ خامنه‌ای‌ خودشان آنجا شرکت‌ می‌کردند، آخر نیمکت‌ می‌نشستند و آقای‌ مطهری‌ پای‌ تخته‌ صحبت‌ می‌کردند. بعد ما به‌ آقای‌ خامنه‌ای‌ می‌گفتیم‌ که‌ «نظر شما راجع‌ به‌ آقای‌ مطهری‌ چیست‌؟» می‌فرمودند «ایشان‌ استاندارد است‌ کلام‌ او». این‌ اولین‌ بار بود در عمر من‌ استاندارد را قبل‌ از انقلاب‌ از آقای‌ خامنه‌ای‌ برای‌ یک‌ مبحث‌ دینی‌ می‌شنیدیم‌.» [۶]
 
* ما کمتر نمونه ارزنده‌ای چون خامنه‌ای داریم
با این وجود، این شوق و علاقه، میلی دوسویه بود. علامه مطهری، همداستان خراسانی خود را به دانشوری می‌شناخت و به مراتب فضیلت و اثرگذاری «استاد خامنه‌ای» واقف بود. مطهری، جلسات درس و بحث آیت‌الله خامنه‌ای در مشهد را موثر و سودمند می‌دانست و برای همین، وقتی که آگاه شد نیروهای امنیتی طاغوت جلسات مسجد کرامت را به تعطیلی کشانده‌اند به‌شدت متاسف شد:
 
«خبر تعطیلی فعالیت‌های آقای خامنه‌ای، خیلی‌زود در میان محافل مذهبی و آشنایان او پیچید. آقای مرتضی مطهری که از موضوع باخبر شد «به شدت ناراحت شده و اظهار داشته، همه مراکز حساس را که اثری دارد می‌بندند. انسان متحیر می‌ماند چه کند و چه بگوید. وی گفت: سیدعلی خامنه‌ای از نمونه‌های ارزنده‌ای است که برای آینده موجب امیدواری است و در این مدت کوتاه در مشهد کارهای پرثمری انجام داده که یکی از آنها جمع کردن جوانان روشنفکر و بیدار بوده و به همین جهت وی مورد توجه [امام]خمینی هم واقع‌شده و [امام]خمینی دستور داده که هواخواهان وی [آیت‌الله] خامنه‌ای را حمایت کنند.» [۷]
 
این احساس تاسف زمانی عمیق‌تر شد که خبر دستگیری آیت‌الله خامنه‌ای به گوش علامه رسید: «آقای مطهری چهار روز بعد [از دستگیری] در دانشکده الهیات تهران در جمعی که احتمالاً کم‌شمار یا خصوصی بود با ابراز تاسف از این خبر، جملاتی در توصیف آقای خامنه‌ای گفت. وی پیش از این، چنین تعابیری را پس از تعطیلی حلقه تفسیر قرآن او به زبان آورده بود: «ما کمتر نمونه ارزنده‌ای چون خامنه‌ای داریم. و این نیروها هم باید به این گونه هدر و در گوشه‌های زندان تلف گردند. مطهری پس از ستودن خامنه‌ای او را از عوامل موثر در روشن کردن افکار اجتماع دانست.» [۸]
* دعوت به سخنرانی در حسینه ارشاد
حضور آیت‌الله خامنه‌ای در حسینیه ارشاد هم با دعوت شهید مطهری آغاز شد. [۹]  کوشش ایشان در رفع اختلافات میان علامه مطهری و روحانیت انقلابی با دکتر علی شریعتی یکی از نقش‌آفرینی‌های مهم آیت‌الله خامنه‌ای در این زمینه است.
 
سخنرانی‌ها و آثار آیت‌الله خامنه‌ای هم مورد توجه و تقدیر علامه بود. هنگام انتشار کتاب «مسلمانان در نهضت آزادی هندوستان»، شهید مطهری این اثر آیت‌الله خامنه‌ای را فراوان ستود: «[کتاب مسلمانان در نهضت آزادی هندوستان]کتاب خوبی درآمد از کار. کتاب مفیدی بود. در ایران جای این کتاب خالی بود، زیرا در ایران راجع به هندوستان هر چه بحث می‌شد یک‌جانبه حرف‌های مؤلفان ضدمسلمان نقل می‌شد. حتی مولفی که خودش مسلمان هم بود، مثل ابوالکلام آزاد، قضاوتش به نفع مسلمان‌های هند نبود، بلکه به زیان مسلمان‌های هند بود... هر چه در ایران نوشته یا ترجمه می‌شد در این روال بود. این کتاب اول بار نقش مسلمان‌ها را برجسته کرد و خیلی در محافل اسلامی و روشنفکری اسلامی... جا افتاد. مرحوم مطهری بارها این کتاب را در سخنرانی‌هایش معرفی کرد به مردم... مسلمان‌های هند هم علاقمند شدند و بردند، پخش کردند.» [۱۰]
 
* خامنه‌ای؛ انتخاب مطهری
مجموعه جلساتی که دهه چهل شمسی در تهران تشکیل می‌شد و قرار بود به تهیه «منشور» و  طرحی کلی از جهان‌بینی اسلامی بیانجامد، جای دیگری بود که نزدیکی دیدگاه‌های آیت‌الله مطهری و آیت‌الله خامنه‌ای را روشن‌ کرد. در این جلسات افرادی چون آقایان طالقانی، بهشتی، باهنر، هاشمی رفسنجانی، فارسی، بازرگان، علی شریعتی و جمعی دیگر حضور داشتند. در پایان جلسه اول قرار شد که اعضا، با «طرحی پیشنهادی» به جلسه دوم بیاید و شهید مطهری درباره طرح‌ها قضاوت کند و نظر بدهد:
 
«چهل و پنج روز برای این موضوع زمان گذاشتند. در نشست دوم آقایان خامنه‌ای، احمدزاده، طالقانی،‌ بازرگان، سحابی و فارسی نظرات مکتوب خود را همراه داشتند. در گفتگوهای این جلسه مقرر شد نوشته‌ها به جمعی که آقای مرتضی مطهری یکی از آنها بود سپرده شود تا نظر بدهند. در گردهم‌آیی بعدی، آقای مطهری از ماهیت نوشته‌های آقایان صحبت کرد. روشن شد که تضاد اسلام با پدیده‌های استثمار، استکبار، استعمار، ستم‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی وجه مشترک یادداشت‌های ارائه شده است، اما آقای مطهری از موضوع مبارزه با الحاد به عنوان وجه ممیز نوشته آقای خامنه‌ای یاد کرد و آن را به عنوان امتیاز بر دیگر نگاشته‌ها مطرح نمود. مهندس بازرگان نیز بعدها گفت: «در میان آن‌ها متن پیشنهادی آقای خامنه‌ای جزو برجسته‌ترین‌ها بود.» [۱۱]
 
با پیروزی انقلاب، شورای انقلاب به کانون مراودات آیت‌الله خامنه‌ای و شهید مطهری تبدیل شد. جایی که باز هم محملی بود برای نزدیکی بیشتر میان آن دو  و البته بحث‌های طلبگیشان: «یک روز از این جلسات شورای انقلاب میآمدیم بیرون ـ آن جلسات هفت هشت ساعته آن اوایل کار ـ همان طور از یک خانهای ـ به نظرم هم نمیدانم کجا بودیم ـ میآمدیم، یک صفی بودند، پنج شش نفری میآمدیم بیرون، ایشان قبل از من، برگشت گفت یک گعدهای درست کن فلانی، خفه شدیم! این جوری بود. یعنی واقعاًها. من هم توی آن مجموعه، اگر بنا بود با کسی گعدهیی به معنای آخوندیش درست کنم و داشته باشیم جز با آقای مطهری با کس دیگری نبود. یعنی واقعاًها هر وقت با ایشان دو به دو ـ اتفاق افتاده بود فراوان ـ دو نفری توی اتاق ایشان در تهران یا منزل ما در مشهد یک ساعت، دو ساعت نشسته بودیم، صحبت، همه جور صحبتی بین ما رواج داشت. از خاطره گرفته ـ ایشان هم میدانید، خاطره و داستان و قصه و فلان خیلی زیاد، یک صندوقچهای بود از این گونه چیزها ـ بنده هم بیورود نبودم توی این چیزها. من هم خیلی از این چیزها توی ذهنم هست. این قدر بحث میکردیم. بحث علمی میشد، بحث اعتقادی میشد، بحث سیاسی میشد. یعنی واقعاً یک به هم بستگیای وجود داشت.» [۱۲]
 
* سنگر خالی دانشگاه
۱۱ اردی‌بهشت ۱۳۵۸، اما، پایانی بود بر حیات دنیایی آیت‌الله شهید مطهری و خاتمه‌ای برای دوستی چندین ساله او با آیت‌الله خامنه‌ای. اگرچه شهادت، نام مطهری را پرآوازه‌تر کرد و آثارش را نام‌آشناتر اما به‌زودی جای خالی او در تنویر دل‌ها و اندیشه‌های مشتاق احساس شد. این فقدان، بیش از هر جا خود را در «دانشگاه»، سنگر اصلی شیخ شهید، نشان داد. با این حال، امام آگاه امت، با آنکه مُهر پذیرشی بر آثار معلم شهید زد و همگان را به بهره‌برداری از این ثمرات ارزشمند فراخواند، پیشنهادی هم برای پر کردن جای خالی او در دانشگاه داشت. دیدار دانشجویان با امام، از این پیشنهاد قدسی، آن هم در کوران جنجال‌های دانشگاه پرده برداشت:
 
«البته باید اشخاصی هم که گوینده هستند بیایند در دانشگاه و من پیشنهاد می‌کنم که آقای آقا سید علی آقا بیایند، خامنه‌ای. شما ممکن است که بروید پیش ایشان از قول من بگویید ایشان بیایند به جای آقای مطهری. بسیار خوب است ایشان، فهیم است؛ می‌تواند صحبت کند؛ می‌تواند حرف بزند.» [۱۳] آیت‌الله خامنه‌ای موظف شده بود که راه علمی استاد شهید و یار محبوبش را ادامه دهد. دانشگاه، اکنون، میزبان میهمان خراسانی‌اش شده بود تا بانگ گفتارهای مطهری‌وار او را به جان بشنود.


مصادر:
۱. مصاحبه با روزنامه کیهان،  ۱۳۶۱/۰۲/۰۷
۲. دیدار با اعضاى ستاد بزرگداشت استاد شهید مطهرى، ۱۳۶۲/۰۲/۰۳
۳. بیانات در دیدار شاعران در ماه مبارک رمضان، ۱۳۷۸/۰۶/۲۵
۴. مصاحبه با روزنامه اطلاعات پیرامون شهید مطهرى،  ۱۳۶۱/۰۲/۰۸
۵. دیدار با مسؤولان سیاسى ایدئولوژیک ارتش،  ۱۳۶۲/۰۳/۱۲
۶. گفتگوی آقای نوراللهیان با دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله خامنه‌ای
۷. شرح اسم،هدایت‌الله بهبودی، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۹۱، صص ۴۹۶و ۴۹۷
۸. شرح اسم، صص ۵۳۰ و ۵۳۱
۹. شرح اسم، ص۳۲۲
۱۰. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، خاطرات سیدعلی خامنه‌ای، شمـ بازیابی ۱۲۲۷، و شرح اسم، ص۲۴۲
۱۱. شرح اسم، ص۳۲۷
۱۲. بیانات در دیدار خانواده آیت‌الله مطهری، ۱۳۷۴/۰۲/۱۱
۱۳. امام خمینی (ره)، صحیفه نور، جلد ۸، ص ۱۳۴

اطلاع‌نگاشت | کتاب جذاب و تمدن‌ساز

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

اطلاع‌نگاشت | کتاب جذاب و تمدن‌ساز

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «باید به طور مداوم و به تناسب نیازها، محتوای کتابهای درسی پیشرفت داشته باشد.» ۱۳۹۲/۲/۱۸ به همین مناسبت مجموعه نکات رهبرانقلاب درباره مسائل مختلف کتابهای درسی در این اطلاع‌نگاشت مرور شده است.

معرفی کتاب «مسئله حجاب» کتابی که همچنان زنده است...

 بخش خبری رهبری انقلاب زندگی به سبک شهدا

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

معرفی کتاب «مسئله حجاب» کتابی که همچنان زنده است...

فصل‌های این کتاب ۲۵۰ صفحه‌ای، از روزگاری سخن می‌گویند که تو را ناخودآگاه به تفکری عمیق وا خواهد داشت. با این‌که این کتاب از چند دهه پیش به دست ما رسیده اما آن‌قدر جامعیت دارد که می‌تواند همچنان به تمام شبهه‌های ما در مسئله حجاب جواب بدهد.

به چاپ صد و سی و چندم رسیده است. کتاب را می‌گویم. تنها یکی از کتاب‌هایشان را. همان که وقتی صفحاتش را ورق بزنی، صدایی مهربان اما رسا و مطمئن، دستت را می‌گیرد و تو را به مکان‌هایی می‌بَرَد که حضورِ هم‌زمانِ این جسمِ مادیِ فانی‌ات در آن‌جا، خارج از حد تصور است و حتی شاید ممکن نیست. کتابی که حرف حق را نه با نیش و کنایه، که شیرین و عاقلانه، با تو می‌زند و تو با لبخندی آغشته به شگفت‌زد‌گی، به کلماتی خیره می‌شوی که انگار از دهان پدری مهربان، به مقصدِ نشستن در سینه‌ غم‌زده‌ تو، بیرون زده‌اند.

زمان را بیش از این برای معرفی نمی‌گیرم. اسم این نویسنده، استاد، معلم، روحانی، طلبه، دانشمند، فیلسوف و... مرتضاست. اما همه‌ ما او را به «شهید مطهری» می‌شناسیم. به عظمت تلفیق خون و جانش در تیررس گلوله. او را همه‌ ما می‌شناسیم اما نه به اسم یک روحانیِ متحجرِ تکفیرکننده‌ خودرأیِ دیگران بدانگار. او، به معنای واقعی کلمه، اندیشه‌ای داشت به عظمت جهان و به وسعت آسمان. و چه چیزی‌است که بتواند این اندیشه‌ آبی و زلال را در خودش محصور کند و فکرهای بسته‌ افراطی از آن بیرون بکشد؟

حالا، و در این روزگارِ آشفته‌حالِ بی‌سر و سامان، دوباره دست به دامان کتابی از مجموعه کتاب‌های این شهیدِ راه احیای اندیشه‌ صحیح اسلامی و انسانی شده‌ایم تا شاید ما را به فطرت خویش‌تن‌مان بازگردانَد. کتابی به نام «مسئله حجاب» که به‌راستی مسئله‌ای‌است به قدمت طولانی تاریخ بشر. با ابعادی شگرف از وجود و توسعه و شکل‌هایی مختلف که در آیین‌هایی گوناگون، به انتخاب زنان و حتی مردان درآمده‌اند. فصل‌های این کتاب ۲۵۰ صفحه‌ای، از روزگاری سخن می‌گویند که تو را ناخودآگاه به تفکری عمیق وا خواهد داشت. با این‌که این کتاب از چند دهه پیش به دست ما رسیده اما آن‌قدر جامعیت دارد که می‌تواند همچنان به تمام شبهه‌های ما در مسئله حجاب جواب بدهد. کافی‌است سوالاتت را روی کاغذ بنویسی و ببینی چه می‌شود: «چرا حجاب کنیم؟» «حجاب را مسلمان‌ها وارد ایران کردند؟» «بقیه دین‌ها هم حجاب دارند؟» «چرا مردان حجاب ندارند؟» «محدوده‌ حجاب چیست؟» «غرب و شرق و گذشته درباره حجاب چه می‌گوید؟» «تفاوت عشق و هوس چیست؟» «آیا حجاب با اصل آزادی منافات ندارد؟» «چه چیزی موجب انحراف جنسی می‌شود؟» «کیفیت حجاب و پوشش باید چگونه باشد؟» «آیا پوشش چادر اجباری است؟» و هزاران سوال دیگر.

کافی‌است روی کاغذ گره‌های ذهنی‌‌ات در مسئله حجاب را بنویسی و بعد کتاب را باز کنی: «آن‌چه مسلم است، این است که قبل از اسلام، حجاب در جهان وجود داشته و اسلام مبتکر آن نیست، اما ...» اما چه؟ شهید مطهری، با صبر و حوصله و دقت، فصل‌به‌فصل و صفحه به صفحه و پاراگراف به پاراگراف به تو جواب می‌دهد تا بتوانی درست‌ترین تصمیم را در سخت‌ترین زمانه بگیری. تصمیمی بر مبنای عقل و اندیشه و تحقیق، نه براساس تماشا و تلقین و احساس. کافی‌است این کتاب را انتخاب کنی.‌ کتابی که نویسنده‌اش زنده نیست اما صفحاتش همچنان زنده است و چشم به راه چشم‌های توست تا خوانده شود.

رکن جهش تولید کارگر است/ با جهش تولید، کشور و آحاد مردم ثروتمند می‌شوند

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

رکن جهش تولید کارگر است/ با جهش تولید، کشور و آحاد مردم ثروتمند می‌شوند

 رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار هزاران نفر از کارگران، با بیان نقش کلیدی جامعه کارگری در جهش تولید و بهبود وضع اقتصادی کشور، به تبیین وظایف مسئولان برای حل مشکلات قشرِ قانع و نجیب کارگر پرداختند و گفتند: حال خوب جامعه کارگری، حال ملت را هم خوب خواهد کرد.

ایشان همچنین هدف واقعی آمریکا و غرب از تحریم و فشار بر ایران را، تسلیم و تبعیت محض ملت و نظام اسلامی خواندند و تأکید کردند: ملت بزرگ و ریشه‌دار ایران و جمهوری اسلامی، در مقابل زورگویی و زیاده‌خواهی‌ها تسلیم نمی‌شود و با تبدیل تحریم‌ها به فرصت‌های پیشرفت و شکوفایی، به افق روشن آینده دست خواهد یافت.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تشکر صمیمانه از تلاش، نجابت و همت جامعه کارگری، بوسه پیامبر(ص) بر دستان پینه‌بسته یک کارگر را بالاترین تجلیل از کار و کارگر خواندند و افزودند: اسلام برای کار و عمل، ارزش و احترام ذاتی قائل است و براساس آموزه‌های قرآنی و روایی، تلاش هر فرد برای کسب روزی و نان حلال، همچون عبادات، عمل صالح محسوب می‌شود.

ایشان توجه افکار عمومی به «نگاه اسلام به کار و کارگر» را ضرورتی مهم و زمینه‌ساز پیشرفت کشور دانستند و افزودند: دنیای مادی برای کارگر، صرفاً به عنوان وسیله تولیدِ ثروت، اهمیت قائل است اما اسلام به علت قائل بودن ارزش مبنایی برای کار، کارگر را نیز دارای ارزش ذاتی می‌داند؛ به‌گونه‌ای که به فرموده پیامبر خاتم(ص)، خداوند هرکسی که کارش را درست، متقن و محکم انجام دهد، دوست دارد.

رهبر انقلاب تکیه بر نقاط حساس اقتصادی در نام‌گذاری سالهای اخیر را ناشی از اهمیت موضوع اقتصاد خواندند و با تأکید بر اینکه کارگر ماهر، با روحیه و پرانگیزه رکن «جهش تولید» است، گفتند: تحقق شعار امسال براساس نظر کارشناسان و صاحب‌نظران، نیازمند مشارکت مردم است که در این صورت، مشکلات کاهش می‌یابد و با تقویت اقتصاد کشور، دست کارگر هم پر می‌شود.

ایشان، کار و کارآفرین را دو همکار خط مقدم جنگ اقتصادیِ  تحمیلی دشمنان بر ملت ایران برشمردند و افزودند: این دو عنصرِ اصلی مبارزه با آمریکا، هرقدر بهتر تلاش کنند و هرقدر زمینه تلاش مؤثر برای آنان فراهم‌تر شود، توفیقات بیشتری نصیب کشور و ملت خواهد شد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به استناد آمار، جامعه کارگری و خانواده‌های محترم آنها را حدود نصف جمعیت کشور خواندند و خطاب به مسئولان تأکید کردند: اگر حال جامعه کارگری خوب شود، حداقل نیمی از مردم حالشان خوب می‌شود و این بسیار مهم است.

ایشان در تبیین وظایف قوا و دستگاه‌ها در قبال جامعه کارگران، تضمین امنیت شغلی را از مهمترین مسائل دانستند و افزودند: کارگری که با قناعت و نجابت مشغول کار است باید به آینده شغلی خود اطمینان داشته باشد.

رهبر انقلاب با اشاره به تعطیلی واحدهای تولید و حتی کارخانجات بزرگ در مقاطعی، گفتند: در یکی دو سال اخیر به همت مسئولان، هزاران کارگاهِ تعطیل‌شده یا نیمه تعطیل، احیا شده که این کار مهم باید ادامه یابد.

ایشان مسئله بیمه‌ها را هم، برای جامعه کارگری مهم خواندند و با انتقاد از اجرانشدن سیاست‌های کلی تأمین اجتماعی، گفتند: این سیاست‌ها، مدت‌ها پیش ابلاغ شد و رئیس جمهور هم دستور تهیه آئین‌نامه‌ را داد اما در عمل، کارها جلو نرفته و سیاست‌ها اجرا نشده است.

ایمنی نیروی کار و ارتقای مهارت‌های شغلی دو نیاز دیگر جامعه کارگری بود که رهبر انقلاب به آنها اشاره کردند و افزودند: مهارت‌افزایی و دانش‌افزایی نیروی کار، به پیشرفت کشور و افزایش سطح کیفی کار کمک می‌کند و به نفع کارگران و کارفرمایان است.

ایشان، آموزش و پرورش را هم در کمک به مهارت‌افزایی در کشور، بسیار مؤثر دانستند و گفتند: مدارس، دبیرستان‌ها و دانشگاه‌ها می‌‌توانند در کنار آموزش‌های نظری، آموزش‌های فنی و حرفه‌ای هم ارائه و با دادن گواهینامه مهارتی، به اشتغال صحیح و راحت جوانان کمک کنند.

کشف استعدادهای درخشان در میان کارگران و فراهم‌آوردن میدان و مجال نوآوری و خلاقیت برای آنها، توصیه دیگر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به مسئولان و کارفرمایان و کارآفرینان بود.

رهبر انقلاب پس از تبیین وظایف مسئولان، به وظایف جامعه کارگری پرداختند و با اشاره به مسائلی همچون امانت دانستن کار، انجام محکم و متقن کار، و انضباط و احساس مسئولیت در محیط کار، گفتند: کارگران عزیز، کار را ارزش بدانید؛ چرا که با کار شما کشور آباد و برای ایران آبرو و سرافرازی و قدرت ایجاد می‌شود.

ایشان تبدیل شدن کار به ارزش در اذهان عمومی را موجب افزایش میل و اشتیاق به کار دانستند و گفتند: در این صورت هر کارگری در نگاه مردم، یک انسان ارزشمند می‌شود و جوانان هم در فرآیند تولید بهتر نقش‌آفرینی می‌کنند؛ در حالی که امروز متأسفانه برخی جوانان نه میل به کار دارند نه در جستجوی آن هستند و برخی هم فقط پشت‌ میزنشینی را کار می‌دانند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به شعار سال، یکی از وظایف مهم مسئولان را شناسایی و تبیین زمینه‌های مشارکت مردم در تولید همچون ایجاد شرکت‌های تعاونی، کمک به تولیدات خانگی و صنایع دستی، مساعدت در ایجاد شرکت‌های دانش‌بنیان و تقویت فعالیت‌های کشاورزی و دامداری خواندند و گفتند: صاحبنظران اقتصادی در دولت و خارج دولت راههای فراوان مشارکت در تولید را به مردم نشان دهند و مسئولان، زمینه مشارکت را فراهم و آسان کنند.

ایشان هدایت اعتبارات بانکی به سمت تولید را ضروری برشمردند و گفتند: این کار به درستی انجام نمی‌شود که مسئولان بانکی باید توجه و اقدام کنند.

رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان، صحبت از مسائل اقتصادی بدون توجه به تحریم‌های به گفته آمریکا و اروپایی‌ها بی‌سابقه را غیرممکن دانستند و گفتند: غربی‌ها درباره هدف از وضع تحریم‌ها علیه ایران به دروغ مسائلی مانند سلاح هسته‌ای، حقوق بشر و حمایت از تروریسم را مطرح می‌کنند.

ایشان در تبیین تناقض و بهانه‌های دروغین غربی‌ها به نمونه غزه اشاره کردند و افزودند: از نظر آنها مردمِ تحت بمباران غزه تروریست هستند اما دولت خبیث و جعلی و بی‌رحم صهیونیستی که ظرف شش ماه نزدیک به ۴۰ هزار نفر از جمله چند هزار کودک را قتل عام کرده، تروریست نیست.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، هدف واقعی بدخواهان ایران از تحریم را در تنگنا گذاشتن جمهوری اسلامی برای تبعیت از خطوط استعماری و استکباری و تسلیم در مقابل زورگویی‌های آنها دانستند و افزودند: برخی -ان‌شاءالله خیرخواهانه- دائم توصیه می‌کنند که یک خواسته آمریکا را قبول کنید تا مشکل حل شود؛ در حالی که توقعات آمریکایی‌ها تمامی ندارند.

ایشان با اشاره به سخنرانی چند سال قبل خود در موضوع هسته‌ای و بیان این مسئله که «آمریکایی‌ها مشخص کنند که به چه حدی از عقب‌نشینی ایران در مسئله هسته‌ای قانع خواهند شد»، گفتند: آنها هرگز حاضر نیستند این حد را مشخص کنند چرا که می‌خواهند با پیشروی قدم به قدم، در نهایت تجهیزات هسته‌ای کشور را مانند آن کشور شمال آفریقا جمع‌آوری و صنعت هسته‌ای ایران را تعطیل کنند؛ در حالیکه بخش‌های مختلف کشور همچون سلامت، پزشکی و دیگر عرصه‌ها به نتایج فعالیت‌های هسته‌ای نیاز دارند.

رهبر انقلاب با تأکید مجدد بر هدف اصلی آمریکایی‌ها از تحریم یعنی تبعیت و تسلیم محض ملت ایران و جمهوری اسلامی در زمینه‌های سیاسی و اقتصادی، گفتند: آنها می‌خواهند ثروت، آبرو و سیاست‌های ایران مانند برخی کشورها، در دست آمریکا باشد اما نظام اسلامی و غیرت اسلامی و ملت بزرگ و ریشه‌دار ایران محال است که تسلیم زورگویی آنها شوند.

ایشان، تحریم‌ها را باعث صدمه زدن به اقتصاد کشور و ایجاد مشکلات اقتصادی خواندند اما افزودند: همین تحریم‌ها موجب شکوفایی استعدادها و بروز ظرفیت‌های داخل کشور هم شده است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، فرصت‌سازی از دشمنیِ دشمن را خاصیت یک ملت زنده برشمردند و افزودند: توصیه همیشگی بنده به جوانان و مسئولان و مردم غیور و متدین کشور همین است.

ایشان، پیشرفت‌های تسلیحاتی را نمونه‌ای از تبدیل تحریم‌ها به فرصت خواندند و افزودند: این پیشرفت که یک جایی خود را نشان داد، همه دشمنان را متعجب کرد که ایران اسلامی چگونه توانسته است در شرایط تحریم این تعداد سلاح پیشرفته را تولید کند.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: ان‌شاءالله بیشتر و بهتر و پیشرفته‌تر از این سلاح‌ها نیز تولید خواهد شد، البته پیشرفت‌ها منحصر به تسلیحات هم نیست و در بخش‌های مختلف پزشکی، سلامت و بعضی بخش‌های صنعتی و مهندسی، ایران جزو پیشتازان و برجستگان جهانی است؛ ضمن اینکه در بعضی بخش‌ها هم عقب هستیم که در صورت همت و تلاش، در آنها هم پیشرفت خواهیم کرد.

ایشان تحریم‌ها را رو به کم‌اثر شدن دانستند و افزودند: اخیراً در یکی از گزارش‌های منابع بین‌المللی، به افزایش تولید ناخالص ملی ایران اشاره شده بود که این، یعنی در کشور بیشتر و بهتر کار می‌شود، دل به کمک بیرون از مرزها بسته نشده و تحریم‌ها نتوانسته ایران را از پا درآورد و این روحیه باید در کشور تقویت شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، با اشاره به راهپیمایی و تظاهرات ملت‌‌ها در حمایت از فلسطینی‌ها و برافراشتن پرچم‌های فلسطین و حزب الله در خیابان‌های اروپا و آمریکا، متهم کردن جمهوری اسلامی ایران به حمایت از تروریسم به بهانه حمایت از مظلومان غزه را موجب رسوایی اتهام‌زنندگان خواندند و افزودند: اکنون نه تنها ملت ایران بلکه همه ملت‌ها از فلسطین حمایت می‌کنند.
ایشان پرسیدند: آیا آن فلسطینی که در مقابل ظلم شهرک‌نشین غاصب برای غصب خانه خود ایستادگی می‌کند تروریست است؟ آیا جبهه ظلم‌ستیز و با غیرت مقاومت تروریست است یا آنها که با بمباران مردم فاجعه‌آفرینی می‌کنند؟ و البته به جایی نرسیدند و نخواهند رسید.

ایشان در جمع‌بندی این بخش از سخنانشان، گفتند: برای ملت ایران معلوم باشد و معلوم هم هست که علت دشمنی زورگویان با آنها، دروغ‌هایی که سر هم می‌کنند نیست بلکه این است که ایران مستقل زیر بار زورگویی آنها نمی‌رود و حاضر نیست دنباله‌رو سیاست‌های شکست‌خورده، عقب‌مانده، ناکام و خلاف ارزشهای الهی و فطرت بشری آنها باشد؛ سیاست‌هایی که به اعتراف برخی تحلیلگران غربی، در حال نابود کردن اعتبار ۲۰۰ ساله آمریکا است.

رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه توقع پیروی ملت با سابقه و ریشه‌دار ایران از این سیاست‌های شکست‌خورده، بیهوده است، گفتند: ملت ایران، ایستاده و محکم است که البته باید ایستادن را در عمل، کار، تحقیقات و اتحاد ملی خود نشان دهیم که در این صورت و با شرط پرهیز از تنبلی و کاهلی، از دل سختی‌ها و گرفتاری‌‌های تحمیلی بدخواهان، فرصت‌ها و گشایش‌های بیشتری برای پیشرفت ظهور خواهد کرد و ملت ایران، به فضل الهی، به افق روشن آینده خواهد رسید.

در ابتدای این دیدار وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی در گزارشی، کاهش نرخ بیکاری به ۸.۱ درصد و تحقق واقعی ایجاد یک میلیون شغل در سال ۱۴۰۲ را از مهمترین دستاوردهای دولت در حوزه اشتغال خواند.

توسعه بیمه‌های همگانی، طرح کالابرگ الکترونیکی با استقبال بیش از ۵۰ میلیون نفر، پرداخت مستمری بازنشستگان بدون استقراض از بانک‌ها، پرداخت ۱۶۰ هزار میلیارد تومان تسهیلات به حوزه تولید و تشکیل حدود ۳۰۰ تعاونی مسکن کارگری در سراسر کشور از دیگر عناوینی بود که آقای سید صولت مرتضوی در گزارش خود به بیان آنها پرداخت.


https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
 خیلی از این جهت خرسندم بنده که این هفته‌ی کارگری وجود دارد که ما بتوانیم در این هفته با جمع کارگران مواجه بشویم، یک تشکر زبانی اقلاً بکنیم.

تشکر زبانی البته کافی نیست. لکن لازم است. بنده صمیمانه تشکر میکنم از زحمات کارگرانمان، از نجابت کارگران، از همت کارگران و از ان‌شاءالله پیشرفت جامعه‌ی کارگری.

کشورهای مختلف، ملتها، فرهنگهای مختلف، همه روز کارگر دارند. لکن نکته اینجاست که نگاه دنیای مادی به کارگر با نگاه اسلام به کارگر متفاوت است.

نگاه دنیای مادی به کارگر، نگاه ابزاری است، مثل پیچ و مهره، مثل خود ماشین. اسلام این جور نیست. اسلام نگاهش به کارگر و ارزشی که برای کارگر قائل است، ناشی است از ارزشی که برای کار قائل است. عمل، عمل. اسلام برای عمل ارزش ذاتی قائل است.

 اسلام برای عمل ارزش ذاتی قائل است. این تعبیرات "عمل صالح" که در قرآن هست و در روایات متعدد انواع تعبیرات و تمجیدهایی که از عمل هست، مراد فقط نماز و روزه که نیست. عمل یعنی همه‌جور عملی. هم عملی که انسان میکند برای به عنوان عبادت، هم عملی که انسان میکند برای آوردن نان حلال در سفره.

«من یعمل یزداد قوةً» جامعه‌ای که در آن کار وجود داشته باشد و عمل انجام بگیرد در او، قدرت و قوّت آن جامعه افزایش پیدا خواهد کرد. «و من یقصر فی العمل یزداد فترةً» آن جامعه‌ای و آن فردی که در عمل کوتاهی بکند، سستی او روز به روز بیشتر خواهد شد. عمل قوّت ایجاد میکند، هم در فرد، هم در جامعه. عمل این است.

خب پس عمل ارزش ذاتی دارد در اسلام. کی این عمل را انجام میدهد؟ شما؛ کارگر. پس کارگر ارزش ذاتی دارد.

 ما در شعار سال این چندساله، روی نقطه‌های حساس اقتصادی تکیه کردیم. امسال هم گفتیم جهش تولید، نه افزایش تولید، جهش! جهش چه جوری حاصل میشود؟ با مشارکت مردم. بنده عقیده‌ی راسخ دارم، نظر کارشناسان ما هم همه‌ همین است، اگر که مردم وارد میدان اقتصاد بشوند، وارد میدان تولید بخصوص اگر بشوند، تولید جهش پیدا میکند.

تولید که جهش پیدا کرد، کشور ثروتمند میشود، آحاد مردم ثروتمند میشوند، کارگر جیبش پر میشود، دست کارگر پر میشود، اشتغال افزایش پیدا میکند، بیکاری کم میشود و مشکلات فراوان کارگری و اقتصادی در کشور از بین میرود.
یک کارگر ماهر و با روحیه و پرانگیزه نقشش در جهش تولید غیرقابل انکار است. کارگر و کارآفرین دو همکارند در خط مقدّم نبرد اقتصادی؛ امروز ما دچار یک نبرد اقتصادی هستیم دیگر، جنگ اقتصادی است. این جنگ هم مثل جنگ هشت ساله‌ی اول انقلاب جنگ تحمیلی است.

آمریکا یک جور، کشورهای همراه آمریکا یک جور، دارند با ایران اسلامی و جمهوری اسلامی درواقع میجنگند. در این جنگ اقتصادی که ما داریم خط مقدّم و جبهه‌ی جلویی خط متعلّق به کارگر و کارآفرین است.

 بهبود حال جامعه‌ِی کارگری تأثیر بزرگی در بهبود حال کل جامعه دارد. ما آنطور که حالا به من گزارش کردند در حدود ۱۴ میلیون کارگر داریم که اگر با خانواده‌هایشان حساب کنیم بیش از ۴۰میلیون، چهل و چند میلیون انسان میشوند. خب چهل و چند میلیون یعنی نصف جمعیت کشور. اگر تلاشی انجام بگیرد، کاری انجام بگیرد که حال جامعه‌ی کارگری خوب بشود این معنایش این است که حال نصف جامعه‌ی کشور خوب شده.

یکی از مهم‌ترین نیازهای جامعه‌ی کارگری مسئله‌ی امنیت شغلی است.این کارگری که حالا با قناعت با نجابت مشغول کارش است لااقل بداند که آینده‌ی شغلی‌اش تضمین شده است. مشکلی برایش پیش نمی‌آید.

یک نکته‌ی دیگر مسئله‌ی بیمه‌هاست.سیاست‌های کلّی تأمین اجتماعی که شامل کارگر و غیرکارگر میشوند اینها مدت‌ها پیش ابلاغ شده منتها تا حالا کارهایی که باید انجام بگیرد درست کامل انجام نشده.

 من توصیه‌ی جدی‌ام به جامعه‌ی کارگری این است. شما بدانید دارید ارزش‌آفرینی میکنید. مسئله فقط این نیست که کار میکنیم، نان حلال سر سفره میبریم، این هست البته اما فقط این نیست. شما کار که میکنید، دارید کشور را آباد میکنید. کار شما موجب آبادی کشور است. کشور که آباد شد، آبرو و سرافرازی به وجود می‌آید. کشور قدرتمند میشود.

دوم اینکه کار را امانت بدانید. این وظیفه‌ای که به شما سپرده شده، این امانتی است دست شما. سوم اینکه کار را محکم انجام بدهید، متقن انجام بدهید.

 یک نکته در مورد مسئله‌ی مشارکت مردم در تولید. خب، ما گفتیم جهش تولید با مشارکت مردم. حالا یک نفری فرض کنید که مایل است در جهش تولید شرکت کند، چطوری شرکت کند؟ چه کسی باید به او یاد بدهد؟

یکی از وظایف مهم مسئولین این است که بنشینند زمینه‌های حضور مردم و مشارکت مردم در تولید را، در کار تولیدی را تبیین کنند و زمینه‌ها را آماده کنند. حالا یکی‌اش تعاون است. یکی‌اش کمک به کارهای خانگی است. یکی کمک به کارهای دستی است. یکی کمک به ایجاد شرکتهای دانش‌بنیان است.

البته صاحبنظران اقتصادی میتوانند راه‌های فراوان دیگری را ارائه بدهند که مشارکت مردم باشد. هم مشارکت در زمینه‌ی مسائل صنعتی، مسائل خانگی، صنایع دستی، مسئله‌ی کشاورزی، مسئله‌ی دامداری، در همه‌ی اینها مردم میتوانند مشارکت کنند. راهش باید به مردم نشان داده بشود. زمینه‌ی مشارکت مردم فراهم بشود، آسان سازی بشود.

البته یک نکته‌ی دیگر هم هست که مربوط به دولت است. اعتبارات بانکی هم هدایت بشود به سمت تولید. امروز البته این جور نیست. باید بیشتر اعتبارات بانکی، تسهیلات بانکی به سمت تولید باید هدایت بشود که این را مسئولین بانکی باید بهش توجّه کنند.

 وقتی راجع به مسائل اقتصادی صحبت میکنیم نمیتوانیم راجع‌ به تحریمها بی‌تفاوت باشیم. راجع به تحریم ما سالهاست مواجهیم با تحریمهای شدید. تحریمهایی که خودِ تحریم‌کننده‌ها یعنی عمدتاً آمریکایی‌ها و بعضی از اروپایی‌ها به تبع آنها گفتند این تحریمهایی که نسبت به ایران انجام گرفته در تاریخ بی‌سابقه است.

هدف از این تحریمها چیست؟ آنها یک اهدافی را ذکر میکنند دروغ میگویند، هدف اینها نیست. بحث انرژی هسته‌ای را مطرح میکنند، بحث نمیدانم سلاح هسته‌ای را مطرح میکنند. بحث حقوق بشر را مطرح میکنند. اینها نیست مسئله. ما ایران را تحریم میکنیم به خاطر اینکه از تروریسم حمایت میکند، تروریسم کیست، مردم غزه. مردم غزه از نظر آن حضرات تروریستند. یک دولت خبیث جعلیِ غاصب بی‌رحمی در ظرف شش ماه نزدیک ۴۰ هزار آدم را که چند هزار نفرشان کودکند به قتل میرساند و قتل‌عام میکند او تروریست نیست، آن مردمی که زیر بمباران او هستند اینها تروریستند. پس این بهانه‌ها بهانه‌های دروغین است. هدف از تحریم این مسائل نیست.

هدف از تحریم، در تنگنا گذاشتن ایران اسلامی است؛‌ میخواهند نظام اسلامی جمهوری اسلامی ایران را با تحریم در تنگنا بگذارند که چه بشود؟ که از خطوط استعماری و استکباری آنها تبعیت کند، تسلیم خواسته‌های زورمدارانه و توقعات قدرت‌طلبانه‌ی آنها بشود، سیاستهایش را تابع سیاستهای آنها بکند.

حالا بعضی خیرخواهانه -نظرشان خیرخواهی است ان‌شاءاللّه- مدام توصیه میکنند که خب آقا با آمریکا مثلاً [کنار بیاییم].  یک چیزی میگویم گوش کنید توقعات آمریکا که تمامی ندارد. در زمینه‌های سیاسی، در زمینه‌های اقتصادی، در تدابیر کلی کشور آنها تبعیت محض میخواهند. میگویند اصلاً در مقابل ما تسلیم بشوید، همان وضعی که بعضی از دولتها دارند که می‌بینید، میدانید ثروتشان در اختیار آنها، آبرویشان در دست آنها، سیاستشان به دنباله‌روی از آنها است، آنها این را میخواهند. خب معلوم است که نظام اسلامی، غیرت اسلامی، ملت بزرگ و با سابقه‌ی اسلامی محال است که تسلیم یک چنین زورگویی بشود.

 یک ملّت زنده از دشمنی دشمن هم فرصت برای خودش درست میکند. این توصیه‌ی همیشگی است. یک نمونه‌اش همین مسئله‌ی تسلیحات است. پیشرفت‌های تسلیحاتی دشمنان را متعجب کرد، ایران در بحبوحه‌ی تحریم بتواند سلاح پیشرفته آن هم با این تعداد به وجود بیاورد؟ بله میتواند. بیشتر از این هم میتواند، بهتر از این هم میتواند. ان‌شاء‌اللّه پیشرفته‌تر از این هم میتواند.

فقط هم سلاح نیست، حالا سلاح خودش را نشان داد یک جا، در خیلی زمینه‌ها همین جور است. ما امروز در زمینه‌ی پزشکی، در زمینه‌ی سلامت با همه‌ی گرفتاری‌هایی که وجود دارد، با همه‌ی تحریم‌ها، جزو پیشتازان هستیم در منطقه‌ی خودمان که شاید نظیری نداشته باشد، مسئله‌ی پزشکی ما در دنیا هم جزو موارد برجسته است.

 برای ملت ما معلوم است که دشمنی با ملت ایران به خاطر این مسائلی که اینها میگویند، دروغهایی که سر هم میکنند نیست. دشمنی به خاطر این است که ایران کشور مستقلی است، زیر بار آنها نمیرود، زورگویی‌شان را قبول نمیکند، حاضر نیست دنباله‌رو سیاستهای این و آن باشد، آن هم سیاستهای شکست‌خورده.

امروز خود این قدرتهای به اصطلاح برجسته‌ی عالم، خودشان اعتراف میکنند که در حال شکستند. یک خبری دیدم من از یکی از مجلات آمریکایی مال همین دو سه روزه است که میگوید اعتباری که آمریکا در ظرف دویست سال به دست آورده بود، در ظرف بیست سال از دست دارد میدهد و از دست داده. این را خود آنها میگویند. اینکه ما نمیگوییم. در مجله‌ی معتبر آمریکایی مینویسند این را.

 به جبهه‌ی مقاومت میگویند تروریسم. میگویند شما چرا از فلسطین حمایت میکنید؟ حالا امروز که همه‌ی دنیا دارند از فلسطین حمایت میکنند. در خیابان‌های کشورهای اروپایی، در خیابان‌های واشینگتن و نیویورک مردم راه می‌افتند از فلسطین حمایت میکنند، شعار به نفع فلسطین میدهند. مخصوص ما که نیست حالا.

میگویند از حزب‌الله چرا حمایت میکنید؟ یک موردی را نشان دادند که پرچم حزب‌الله را در یکی از خیابان‌های یکی از شهرهای آمریکا بلند کردند، مردم دارند در دنیا حمایت میکنند از اینها. اینها مقاومت‌اند، اینها غیرت‌اند، اینها ضدظلم‌اند.

فلسطینی دارد از خانه‌ی خودش دفاع میکند، خانه‌ای غصب شده، خانه‌ای که به زور از او گرفته شده، شهرک‌نشین صهیونیست به پشتیبانی پلیس خبیث رژیم صهیونیستی می‌آید باغ طرف را، مزرعه‌ی طرف را، خانه‌ی مسکونی طرف را با بولدوزر صاف میکند برای اینکه آنجا شهرک بسازد، فلسطینی دارد از خانه‌ی خودش دفاع میکند. او تروریست است؟ جبهه‌ی مقاومت تروریست است؟ تروریست آن کسی است که اینها را بمباران میکند. این فاجعه‌ای که اینها آفریدند، البته به جایی هم نرسیدند و به جایی هم نخواهند رسید.

این خبر درحال بروزرسانی است...

فرمانده معظم کل قوا: نیروهای مسلح چهره‌‌ای ستودنی از قدرت ملت ایران به نمایش گذاشتند

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

فرمانده معظم کل قوا: نیروهای مسلح چهره‌‌ای ستودنی از قدرت ملت ایران به نمایش گذاشتند

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهر امروز یکشنبه در دیدار جمعی از فرماندهان عالی نیروهای مسلح ضمن قدردانی صمیمانه از تلاشها و موفقیتها در قضایای اخیر، تأکید کردند: به‌لطف خداوند نیروهای مسلح چهره خوبی از توانایی‌ها و اقتدار خود و همچنین یک چهره ستودنی از ملت ایران به نمایش گذاشتند و ظهور قدرت اراده ملت ایران در عرصه بین‌المللی را به اثبات رساندند.

فرمانده کل قوا ضمن تبریک روز ارتش و همچنین سالروز تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با تأکید بر اینکه دستاوردهای اخیر نیروهای مسلح موجب ایجاد احساس شکوه و عظمت درباره ایران اسلامی در چشم جهانیان و ناظران جهانی شده است، افزودند: موضوع تعداد موشک‌های شلیک شده و یا موشک‌های به هدف اصابت کرده که طرف مقابل بر روی آنها متمرکز شده، موضوع دست دوم و فرعی است، موضوع اصلی ظهور قدرت اراده ملت ایران و نیروهای مسلح در عرصه بین‌المللی و اثبات آن است، که ناراحتی طرف مقابل نیز از همین موضوع است.

رهبر انقلاب اسلامی با قدردانی از لحاظ شدن تدبیر در اقدامات نیروهای مسلح گفتند: حوادث گوناگون با هزینه و دستاورد همراه هستند و مهم آن است که با تدبیر، از هزینه‌ها کاسته و بر دستاوردها افزوده شود و این کاری است که نیروهای مسلح در حوادث اخیر به خوبی انجام دادند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با قدردانی از تلاشها و فعالیت‌های سپاه، ارتش و نیروی انتظامی، نیروهای مسلح را به استمرار تلاش و حرکت برای مواجهه با دشمنی‌ها و دشمن‌ها با تکیه بر نوآوری و ابتکار توصیه و خاطر نشان کردند: یک لحظه هم نباید متوقف شد زیرا توقف به معنای عقب‌گرد است، بنابراین باید نوآوری در تسلیحات و شیوه‌ها و همچنین شناخت روش‌های دشمن همواره در دستور کار باشد.

ایشان با تأکید براینکه حیثیت ملت ایران باید در چشم دنیا برجسته باشد، افزودند: ضمن شناسایی استعدادها و نیروهای توانمند و خلاق، به خداوند متعال حُسن ظن داشته باشید و به او توکل کنید و بدانید که وعده خداوند در دفاع از مومنین حتمی و تخلف ناپذیر است.

رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار همچنین تشکر ویژه‌ای از خانواده‌های فرماندهان و رده‌های مختلف ارتش، سپاه و نیروی انتظامی داشتند و خاطر نشان کردند: بار اصلی زحمات بردوش همسران و فرزندان نیروهای مسلح است که سختی‌ها را تحمل می‌کنند.

در این دیدار سردار سرلشکر باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با اشاره به تحولات بزرگ سال ۱۴۰۲ و همچنین هفته‌های آغازین سال ۱۴۰۳ از جمله عملیات «طوفان‌الاقصی» و عملیات «وعده صادق» در تنبیه رژیم صهیونیستی گزارش کوتاهی از آخرین آمادگی‌ها و توانایی‌های نیروهای مسلح ارائه کرد.

بیست ونهم فروردین روز یادمان حماسه سازی وایمان ودلاوری سربازان ارتش جمهوری اسلامی ایران مبارک

 بخش خبری زندگینامه شهدای نیاک زندگی به سبک شهدا

بیست ونهم فروردین روز یادمان حماسه سازی وایمان ودلاوری سربازان ارتش جمهوری اسلامی ایران مبارک ۰ نظر

بیست ونهم فروردین روز یادمان حماسه سازی وایمان ودلاوری سربازان ارتش جمهوری اسلامی ایران مبارک

فرارسیدن ۲۹ فروردین ماه، روز ارتش جمهوری اسلامی ایران و یادمان حماسه سازی و ایمان و دلاوری سربازان این آب و خاک بر شـما خجسته باد.
🌷سرلشکر شهید سیدمسعود منفرد نیاکی
🌷سرلشکر شهید خلبان میرحسن سجادی نیاکی
🌷گروهبان شهید سیدحسین رمضانی نیاکی
🌷جانباز شهید سیدجعفر حسنی نیاکی
🌷جانباز شهید سید ناصریزدانی نیاکی
🌷سرباز شهید سیدعلی حجازی نیاکی
🌷سرباز شهید سیدسهیم ملک مدنی نیاکی
🌷سرباز شهید سید محمدرضا آبدار نیاکی
🌷سرباز شهید سید محمدرضا خاتم نژاد نیاکی
🌷سرباز شهید سیدحمیدرضا اسدی نیاکی
🌷سرباز شهید سید فرهاد معنوی نیاکی
🌷سربازشهیدسیدعلی جبرئیل نیاکی
🌷سربازشهیدسیدنادر احدی نیاکی
🌷سرباز شهید علی اصغرغلامی نیاکی

یاد ونامتان گرامی و راهتان پر رهرو باد.

خط حزب الله «شب قدر غرب آسیا» منتشر شد.

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

خط حزب الله «شب قدر غرب آسیا» منتشر شد.

شماره چهارصد و چهلم هفته‌نامه خط حزب‌الله با تیتر یک «شب قدر غرب آسیا» منتشر شد.

در این شماره، ابعاد و پیام‌های عملیات تنبیهی علیه رژیم صهیونیستی با نام «وعده صادق» و با رمز «یا رسول‌الله (ص)» مورد بررسی قرار گرفته است.

همچنین به مناسبت اول اردیبهشت ماه، سالروز بزرگداشت سعدی و روز نثر فارسی، توصیه‌های رهبر انقلاب درباره پاسداشت زبان و ادبیات فارسی مرور شده است.

خط حزب‌الله چهارصد و چهلم به روح مطهر شهیدان امنیت محسن کمالی‌دوست، اسماعیل بزی‌الله‌ری، کاظم ملائی، حسین سردشتی بیرجندی و بهزاد بارانی تقدیم می‌شود.

نگاهی به کتاب «تکاوران نیروی دریایی در خرمشهر»

 بخش خبری کتابخانه اسلامی

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

نگاهی به کتاب «تکاوران نیروی دریایی در خرمشهر»

نقش قهرمانان ارتش در روزهای باشکوه دفاع مقدس، نقشی تاریخ‌ساز است که به قدر لیاقت در آثار هنری بازنمایی نشده است. حماسه‌های ارتش در دوران جنگ اما بدون روایت، ماندگار نمی‌شوند و برای همین است که لزوم پرداختن به کتاب‌هایی مثل «تکاوران نیروی دریایی در خرمشهر» و تلاش برای افزایش تعداد آثار هنری با محوریت نقش ارتش در روزهای جنگ، اهمیتی مضاعف پیدا می‌کند.

«خرمشهر»، این شهر کوچکِ مرزی، در سال‌های دفاع مقدس خیلی چیزها به خودش دیده؛ از رنج‌های بی‌پایان و مظلومیتی انکارناشدنی تا شکوه یک فتح تاریخی. در میان همه‌ی آن‌چه این شهر با چشمان خود دیده اما «حماسه» از هرچیزی پررنگ‌تر است. از شهری حرف می‌زنیم که به کشور همسایه چسبیده و فقط یک رودخانه آن را از عراق جدا می‌کند؛ شهری که اولین مقصد نظامیان اشغالگر بعثی در آغاز جنگ تحمیلی بود و روی کاغذ، فتح کردنش برای ارتش صدام نباید بیشتر از یکی-دو روز طول می‌کشید.

اما تاریخ این سرزمین گواه است که خرمشهر ما، ۳۴ روز با دست خالی مقاومت کرد. شوخی نیست؛ ۳۴ روز یعنی بیشتر از یک ماه نگه‌داشتن یک شهر کوچک در برابر هجوم زمینی و هوایی دشمنی تا دندان مسلح که همسایه‌ی دیوار به دیوار شهر بوده.

دفاع جانانه‌ی آن ۳۴ روز حماسه‌ای بزرگ است که به اندازه‌ی بزرگی‌اش در تاریخ‌نگاری جنگ ما روایت نشده. مقاومت خرمشهر در روزهای نخست جنگ اما نتیجه‌ی مقاومت مردم و البته دو گروه شاخص‌تر بود؛ یکی جوانان خرمشهری که محمد جهان‌آرا فرماندهی‌شان می‌کرد و دیگری تکاوران نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی که یک نظامیِ ورزیده‌ی باابهت فرمانده‌شان بود: ناخدا هوشنگ صمدی.

جنگ ظهر روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ آغاز شد و گروه تکاوران نیروی دریایی بامداد اول مهر از زیر قرآن رد شدند تا خودشان را به خرمشهر برسانند. آن‌ها یکی از زبده‌ترین گروه‌های نظامی ارتش بودند؛ چند جوان جسور که آموزش‌هایی سخت و طاقت‌فرسا را پشت سر گذاشته و برای سخت‌ترین شرایط آماده شده بودند. در آن روزهای آغاز جنگ و وقتی خبر حمله سهمگین ارتش صدام به جنوب خوزستان منتشر شد، این تکاورانِ آماده‌ی نبرد منتظر نماندند و به سرعت از بوشهر راهی خرمشهر شدند. آن‌ها خوب می‌دانستد تمام آموزش‌هایی که دیده‌اند برای چنین‌روزی بوده؛ برای دفاع از مردم. پس معطل نکردند و رفتند کنار مردم و خیلی زود توان دفاعی خرمشهر را با حضورشان ارتقا دادند.کتاب «تکاوران نیروی دریایی در خرمشهر» خاطرات فرمانده این تکاوران قهرمان است. کتاب از کودکی ناخدا صمدی آغاز می‌شود و تقریباً نیمی از آن به خاطرات ناخدا از کودکی تا ورود به ارتش و پیروزی انقلاب اسلامی اختصاص می‌یابد. از جایی به بعد اما التهاب کتاب چندبرابر می‌شود؛ چون روایت خرمشهر آغاز می‌شود، روایت جنگی نابرابر و سهمگین. ریتم کتاب، تند است و بحرانِ جاری در شهر را به خوبی به مخاطب منتقل می‌کند. روایت پرجزئیات ناخدا صمدی هم به نویسنده کمک کرده تا در خلق یک روایت سرراست و خواندنی به توفیق برسد. «تکاوران نیروی دریایی در خرمشهر» که به قلم سیدقاسم یاحسینی نوشته شده، پر از تصاویر تأمل‌برانگیز و حیرت‌آوری است که احوال خرمشهرِ زخمی در روزهای نخست جنگ را یادآوری می‌کند.

روایت کتاب البته منحصر در روزهای نخست جنگ نیست و اگرچه ناگزیز به لحظات تلخ ترک شهر توسط نیروهای ایرانی پس از ۳۴ روز مقاومت می‌رسد اما باز هم پیش می‌رود و نقطه‌ی پایان روایت را در سوم خرداد ۱۳۶۱ می‌گذارد؛ در روزی که صمدی و هم‌رزمانش با چشمانی پر از اشک شوق دوباره به خرمشهر می‌رسند و این شهرِ دوست‌داشتنی را در آغوش می‌کشند.

نقش قهرمانان ارتش در روزهای باشکوه دفاع مقدس، نقشی تاریخ‌ساز است که به قدر لیاقت در آثار هنری بازنمایی نشده است. حماسه‌های ارتش در دوران جنگ اما بدون روایت، ماندگار نمی‌شوند و برای همین است که لزوم پرداختن به کتاب‌هایی مثل «تکاوران نیروی دریایی در خرمشهر» و تلاش برای افزایش تعداد آثار هنری با محوریت نقش ارتش در روزهای جنگ، اهمیتی مضاعف پیدا می‌کند.

جز حضرت امام(ره) و رهبر انقلاب، کسی در ابتدای انقلاب حامی ارتش نبود

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

گفت‌وگو با فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران

جز حضرت امام(ره) و رهبر انقلاب، کسی در ابتدای انقلاب حامی ارتش نبود

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif شاید کسی تصور نمی‌کرد ارتشی که در دوران پهلوی اول بنیان گذاشته شد و در دوران پهلوی دوم به نماد اصلی طاغوت و ژاندارم منافع غرب در خاورمیانه تبدیل شده بود، بعداز سرنگونی طاغوت بلافاصله با انقلابِ برآمده از دل مردم، اعلام وفاداری کرده و در ادامه به بازوی قدرتمندی برای حفظ و حراست از منافع ملت ایران و انقلاب اسلامی تبدیل شود. ارتشی که حالا بنابر فرمایش حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در جبهه‌های مقاومت هم ایفای نقش می‌کند.
رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت ۲۹ فروردین و روز ارتش در گفت‌وگویی با 
امیر سرلشکر سیدعبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران به بررسی عملکرد ارتش در سال‌های بعد از انقلاب و تفاوت‌های بنیادین آن با ارتش پیش از انقلاب پرداخته است.

 
* چه عاملی باعث شد ارتشی که در دوران انقلاب و تا چند روز پیش از آن، فرمانده‌اش فرد دیگری بوده و حالا هم بعد از انقلاب متواری شده و از کشور خارج شده؛ در حوادث اول انقلاب در کردستان و بعد هم در جریان جنگ، آن‌چنان عملکردی را از خود نشان دهد و به شجره طیبه تبدیل شود؟
* به نظرم سه عامل است که تقریباً این سه عامل به یک اندازه قابل توجه است. عامل اول، بحث سربازی است. آن‌که سربازی را انتخاب می‌کند؛ یک ذات فداکاری، ایثارگری، از خودگذشتگی، غیرت به ناموس و آب و خاک در وجودش است که سربازی را انتخاب می‌کند. پیش از انقلاب سربازان ارتش بالاخره کم‌و‌بیش این ذات فداکاری را داشتند که سربازی در قالب ارتش را انتخاب کرده بودند. بعد به مرور زمان متوجه شده بودند آن نقطه‌ و هدف اصلی ارتش وقت؛ با آن مطالبات فکری، ذهنی و قلبی‌شان که مورد انتظار بود، متفاوت است و این همان موضوعی بود که باعث عدم وفاداری ارتش به طاغوت و ارتباط با جریان‌های انقلابی بود.

مثلاً بعضی از همین بچه‌های نیروی هوایی و پدافند با شخص رهبر معظّم انقلاب ارتباط داشتند و در جلسات درس ایشان در مشهد شرکت می‌کردند، یا مثلاً برخی از ارتشی‌ها با حضرت امام رحمه‌الله در ارتباط بودند و خدمت حضرت امام رفت و آمد داشتند. طوری که مثلاً یکی از خلبانان هوانیروز که با بالگردش به عراق رفته بود، از آن‌جا خدمت حضرت امام می‌رود. عشق به حضرت امام و این اشتیاق که این رهبرِ دور از وطن یک روزی بازخواهند گشت، در دل همه‌ این جوانان ارتشی مثل همه‌ ملت شعله‌ور بود. پس از بازگشت حضرت امام به ایران و درهم پیچیده شدن طومار رژیم منحوس پهلوی، آمریکایی‌ها هم گورشان را گم کردند، و ارتش گویی که گم‌گشته‌ای را یافته باشد؛ کسی که بخاطر آن آمده بودند و این لباس را پوشیده بودند، تماماً در وجود امام متجلی می‌شود و گم‌گشته خود را پیدا می‌کنند. این است که به سرعت به جریان انقلاب و جنگ وصل شدند. این یک اصل بود.

اصل دوم انضباطی است که در سازمان ارتش وجود دارد. این انضباط که رهبر معظّم انقلاب هم خیلی روی آن تأکید دارند، مسائلی است که ما آن‌ها را در دانشگاه‌هایمان تدریس می‌کنیم. یک مضمونی از فرمایش رهبر معظّم انقلاب است:‌ «این انضباط یک روح وفاداری‌ای در این‌ها ایجاد می‌کند که آن کارهای بزرگ را انجام می‌دهند.» انضباطی که به مرور زمان و با برنامه‌های پرورشی ـ تربیتی به وجود آمده بود.

یک موضوع دیگر که کمتر به آن پرداخته شده است «ایران» بود. در گذشته روی ایران و تعصب و وفاداری به آن خیلی کار می‌کردند و شعارش را می‌دادند. ارتشی‌ها هم می‌دیدند مرتب روی ایران کار می‌کنند اما خودشان ظاهراً این ایران را و حیثیت وشخصیت این ایران را به بیگانه می‌فروشند؛ این مسئله خیلی آزارشان می‌داد. بعد یک مرتبه دیدند حضرت امام و انقلاب آمد و به درستی از ایران دفاع می‌کنند.

تعداد قابل توجهی بخصوص از خلبان‌هایمان از کشور رفته بودند. جنگ که شد برگشتند. به یکی از خلبان‌ها گفته بودند برای چه بلند شدی آمدی وسط این معرکه‌؟ گفته بود وقتی پسرم بزرگ شد، از او پرسیدند پدر تو در حفظ ایران چه نقشی داشت، او باید یک حرفی داشته باشد که بزند. بعد از چند ماه هم شهید شد و یکی از شهدای بزرگ ارتش است. این‌ها بخاطر ایران است.

حالا من دقیقاً و عیناً جمله‌ را به خاطرم ندارم اما نقل به مضمون حضرت امام رحمه‌الله فرموده بودند: بجنگید، برای هر چیزی که برای شما ارزش دارد بجنگید، برای ایران بجنگید، برای کشور، برای ناموس، برای دین، برای هر چه که میخواهید برای همان بجنگید. بعضی‌هایشان آن‌چنان هم با آموزه‌های دینی آشنا نبودند، ولی می‌دیدند که این انقلاب و رهبر انقلاب پای دفاع از ایران ایستادند. بعضی از چیزهایی مثل شخصیت و افتخار ملی که سال‌ها بود از دست داده بودند را در سایه‌ی این الگوی جدید به دست آوردند و حفظ کردند برای همین هم پای این انقلاب ایستادند و بسیاریشان هم به شهادت رسیدند، اسیر شدند، زخمی شدند.

در راستای بیانیه گام دوم وظیفه‌ ارتش این است که هم منتظر باشد، هم مستحق ظهور. یعنی ارتشی که آرمانش نابودی رژیم صهیونیستی و فروکشیدن استکبار از اریکه‌ قدرت و پایین آوردنش و بهم ریختن نظام سلطه است. این ارتش با آن ارتش دوران طاغوت، خیلی تفاوت کرده است.


* راجع به حفظ انسجام ارتش هم صحبت کنید. این‌که بعد از آن همه بحران از ابتدای انقلاب چطور توانست این انسجام را حفظ کند.
* بنظرم دو دلیل اصلی داشت؛ وقتی حضرت امام رحمه‌الله  به یک کسی حکم می‌دادند، می‌شد حکم قانونیِ شرعی. یعنی نه تنها از نظر قانونی بایستی اطاعت می‌کردند، بلکه شرعاً هم بایستی تبعیت می‌کردند. الان هم همین طور است، الان هم خیلی وقت‌ها مثلاً به ما هم می‌گویند شما حکم رهبر معظّم انقلاب را دارید. در گذشته می‌گفتند حکم قانونی. دومی‌اش هم همان انضباط بود. یعنی آن پرورش و تربیت نظامی.

* بعد از انقلاب و قبل از جنگ و حتی اوایل آن کدام بخش از نظام جدید سیاسی جمهوری اسلامی بیشترین ارتباط را با ارتش و فرماندهان داشتند؟
* عمده ارتباط با بدنه ارتش و فرماندهان؛ همان ارتباط حضرت امام رحمه‌الله و رهبر معظّم انقلاب با ارتش است. بیشترین ارتباط مربوط به امام و رهبر انقلاب است. یک جاهایی هم آقای طالقانی است، تا آن‌جایی که من اطلاع دارم. حالا مثلاً در استان‌ها و مناطق مختلف هم با آن کسانی که جزو منظومه‌ حضرت امام بودند، مثل شهید دستغیب، شهید صدوقی، شهید اشرفی‌اصفهانی، ‌شهیدمدنی، با آن‌ها هم ارتباط داشتند به تناسب این‌که، آ‌ن‌ها را واسطه‌های حضرت امام می‌دانستند. اما در بین شخصیت‌های نظام، ارتباط بیشتر با خود حضرت امام و رهبر معظّم انقلاب است.

رهبر انقلاب در همین کتاب «خون دلی که لعل شد» تعریف می‌کنند که قبل از انقلاب من در زندان بودم، افسرها و درجه‌دارها می‌آمدند با من درد دل می‌کردند، حرف‌هایشان را می‌گفتند. خیلی نکته جالبی است. این ارتباط از همان موقع قرار بود پایه‌ریزی بشود. شبیه آن ماجرایی که از حضرت امام پرسیده بودند شما با چه کسانی می‌خواهی شاه را بیرون کنی؟!فرموده بودند با همین بچه‌هایی که در گهواره هستند. رهبر معظّم انقلاب هم قرار بوده یک روزی یکی از بازوان قدرتمند مسلح‌اش همین ارتشی باشد که از داخل زندان با آن ارتباط برقرار می‌کنند.

به یاد دارم در دوران جنگ مثلاً ما در کردستان که بودیم، دور هم جمع می‌شدیم و صحبت می‌کردیم. آن موقع رهبر انقلاب در سِمت رئیس‌جمهور بودند. دور هم با همدیگر حرف که میزدیم، ارتشی‌ها همه آقا را پشتیبان و حامی خودشان می‌دانستند. خب آدم می‌فهمد دیگر! مثلاً می‌فهمد این امام جمعه هوای ارتشی‌ها را خیلی دارد، همیشه از ما تعریف می‌کند. این‌ها نکاتی است که به این راحتی کسی درک‌شان نمی‌کند که یک ارتش را با چه چیزهایی می‌شود نگه داشت.

* این ارتباط به‌قدری تنگاتنگ بوده که در قضیه‌ کودتای نقاب در پایگاه هوایی شهید نوژه همدان، افسران ارتش خودشان شبانه خدمت رهبر انقلاب می‌آیند و اطلاع می‌دهند.
* الان هم قوی‌ترین سند مظلومیت و حقانیت ارتش در این رابطه، شخص رهبر معظّم انقلاب هستند. هر کسی راجع به این ماجرا به یک نحوی قضاوت می‌کند.

شخص رهبر انقلاب یک بار برای بنده تعریف کردند که عده‌ای این نظر را نزد حضرت امام مطرح کرده بودند که ارتش ادغام شود. امام رحمه‌الله از من پرسیدند نظر شما چه است. عرض کردم اگر تصمیمتان را گرفتید من حرفی ندارم اما اگر تصمیم نگرفتید من نظرم را بگویم؛ امام فرمودند نه، هنوز تصمیم نگرفته‌ام. رهبر معظّم انقلاب بیان می‌کنند: من با این چیزی که این‌ها می‌گویند مخالفم و دلایل خود را توضیح می‌دهند. بعد امام فرمودند: این درست است.


حالا ببینید، قضاوت رهبر معظّم انقلاب چیست: «ماجرای کودتای نقاب را ترتیب دادند و برنامه‌ریزی کردند از طرف همان دستگاه‌های جاسوسی دشمن برای فتح ارتش. آن‌ها میخواستند یا موفق شوند که این هدف اولشان بود و با این توفیق با دست ارتشی که عناصر نفوذی‌شان در آن بود، به انقلاب خاتمه دهند. یا اگر موفق نشدند، بین مردم و ارتش و بین انقلاب و ارتش، فاصله بیندازند. توطئه‌ خطرناکی بود اما این توطئه هم بوسیله‌ ارتشی‌ها خنثی شد. بعد هم عناصر دنبال کننده‌ این قضیه یعنی نظامیان و ارتشی‌های متدین آن پایگاه، بیشترین نقش را در خنثی کردن آن کودتا داشتند. آن کسی که در این صحنه از ارتش دفاع کرد، خود ارتش بود. خود ارتش نگذاشت که این چنگال دشمن به او وصل شود و توطئه‌ خود را در ارتش پیاده کند». ۱۳۷۴/۰۱/۳۰

این اسنادی است که عمده نگاه رهبر معظّم انقلاب به بدنه ارتش است. حالا یک جایی هم راجع به پیشرفت‌های ارتش و تحول ارتش و انقلاب در ارتش حضرت آقا می‌فرمایند کسی نیاید بگوید ما کردیم، خود ارتشی‌ها این کارها را کردند.

* از نقش ارتش جمهوری اسلامی ایران در دوران دفاع مقدس بفرمایید، اینکه این نهاد بزرگ که حالا انقلاب را هم تجربه کرده است، در دوران دفاع مقدس چگونه ظاهر می‌شود.
* هیچ کسی به خوبیِ رهبر معظّم انقلاب راجع به نقش ارتش در دفاع مقدس صحبت نکرده است. در ۱۸ خردادماه سال ۶۸، یعنی دو ـ سه روز بعد از رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، ایشان فرمودند: «انصافاً ارتش ما، ارتش بسیار والایی است، امتیازهای زیادی در شما وجود دارد که در دیگران نیست. شما ارتشی هستید که ۱۰ سال برای کشور و ملت خود جنگیده‌اید. ــ سال ۶۸ ــ کمتر ارتشی در دنیا این‌گونه است. خیلی از ارتش‌های دنیا در متن بحران قرار نگرفته‌اند و یا لااقل شرایط دشواری نداشته‌اند و امتحانی این چنین به مردمشان ندادند. شما با وجود شرایط دشوار، ۱۰ سال جنگیدید. جنگ تحمیلی ۸ سال طول کشید اما شما با دشمن ۱۰ سال جنگیدید. زیرا قبل از شروع جنگ تحمیلی، ارتش در جبهه‌ها بود. از هفته‌ی اول پیروزی انقلاب و از ماجرای پادگان مهاباد، ارتش فعالیت داشت. من از نزدیک شاهد حضور نیرومند ارتش بوده‌ام و پادگان‌ها و خطوط و قرارگاه‌هایتان را دیده‌ام. انسان‌های وارسته‌ای وجود داشتند که ۸ سال خانه‌ آن‌ها سنگر و ویلای‌شان چادر بیابان بود. خلبان‌های شجاع، کادرهای پروازی و غیر پروازی نیروی هوایی، عناصر نیروی دریایی در شرایط سخت دریا، جبهه‌های زمینی، بخش‌های پشتیبانی مثل دستگاه‌های صنایع و آموزشگاه‌ها و امثال آن‌ها، حقاً و انصافاً امتحان خوبی دادند. من این نکته را با قوت و قدرت می‌گویم و بخاطر ملاحظه‌ حال و دل کسی، آن را مطرح نمی‌کنم». ۱۳۶۸/۰۳/۱۸ 

این مطالب هر کدام می‌توانند مبنای یک مبحثی در دوران دفاع مقدس باشند. فرمایش عنوان شده از رهبر انقلاب، کاملِ کامل است. حالا بسیاری این را نمی‌دانند که در خیلی از مواقع رهبر معظّم انقلاب مشاوره‌هایی که در مورد ارتش نزد حضرت امام خمینی رحمه‌الله مطرح و مواضعی که اتخاذ می‌کردند، تا چه حد در استحکام تدبیر و سیاست حضرت امام تأثیر داشته است.

شخص رهبر انقلاب یک بار برای بنده تعریف کردند که عده‌ای این نظر را نزد حضرت امام مطرح کرده بودند که ارتش ادغام شود. امام رحمه‌الله از من پرسیدند نظر شما چیست. عرض کردم اگر تصمیمتان را گرفتید من حرفی ندارم اما اگر تصمیم نگرفتید من نظرم را بگویم؛ امام فرمودند نه، هنوز تصمیم نگرفته‌ام. رهبر معظّم انقلاب بیان می‌کنند: من با این چیزی که این‌ها می‌گویند مخالفم و دلایل خود را توضیح می‌دهند. بعد امام فرمودند: این درست است.

اولین جایی که به فرمان رهبر معظّم انقلاب جهاد خودکفایی تشکیل شد، نیروی هوایی ارتش بود. اقداماتی را شروع کردند، باور کردند که می‌توانند این کار را انجام دهند و برخی قطعات را تولید وتامین کردند. البته بعضی‌هایش واقعاً گلوگاهی و سخت بود‌، تا سال‌ها بعد هم نتوانستند ولی مرتب رفتند و آوردند تا بالاخره شد.


ما ارتشی‌ها حقیقتاً براساس مدارک، استنادات و شنیده‌ها، جایی ندیدیم که در آن مقطع به غیراز حضرت امام رحمه‌الله و رهبر معظّم انقلاب؛ نفر سومی هم پیدا شده باشد که از ارتش دفاع کند. بله! ما یک دفاعی از شهید چمران در مجلس داریم اما این موضوع برای حدود هفت ـ هشت ماه بعد، یا شاید هم یک سال بعد باشد که آن هم واکنش است در مقابل یک فرد دیگری! یک کسی می‌آید یک حرفی می‌زند، ایشان بلند می‌شود از ارتش دفاع می‌کند اما این‌که ابتدابه‌ساکن کسی این حمایت را از ارتش بکند به جز حضرت امام و رهبر انقلاب کسی را نداریم.

* یکی از بحث‌های مرتبط با ارتش در دوران پیروزی انقلاب تا دفاع مقدس، خالی شدن ارتش از مستشاران نظامی آمریکایی است. با خروج آن‌ها، امورات نظامی ارتش به‌خصوص در حوزه ابزار و تجهیزات و فناوری به چه شکل تدبیر می‌شد؟
* آن‌ها اجازه نمی‌دانند که کسی از بدنه اصلی ارتش در این حوزه‌ها ورود کند؛ این را بارها شنیدید که مثلاً یک قطعه‌ را بسته‌بندی می‌کردند پس می‌دادند، قطعه‌ بسته‌بندی شده را می‌آوردند نصب می‌کردند. درباره این موضوع هم در خود ارتش دو دسته‌ کلی بودند: یک دسته این را باور کرده بودند که این کار از عهده‌ ما خارج است و آمریکایی‌ها دارند کار انجام می‌دهند. حالا این‌که آیا آن‌ها دارند انجام می‌دهند یا خیر؛ باز هم  دو گروه با نظرات متفاوت بودند: یک تعدادی می‌گفتند این‌ها دارند نوکری ما را می‌کنند، خب، پس بگذاریم بکنند. یک تعدادی هم می‌گفتند این‌ها خودشان فروخته‌اند و خودشان بالای سر ما هستند و همه‌ مقدّرات را این‌ها تصمیم می‌گیرند. منطق‌شان هم این بود که ما مثلاً دوره ندیده‌ایم و درس این‌ها را نخوانده‌ایم.

یک تعدادی هم بودند که معتقد بودند اگر اجازه دهند، ما خودمان می‌توانیم این کارها را به سامان برسانیم، و چه کم از خارجی‌ها داریم! چه فرقی بین ما و این‌هاست. ما هم دو تا را خراب می‌کنیم، یکی‌اش را درست می‌کنیم و بالاخره یاد می‌گیریم دیگر.

بعد از انقلاب هم مجموعه این‌ها بود، تا آن‌که نامه‌ معروف شهید فکوری به رهبر معظّم انقلاب می‌رسد و عنوان شده بود بعد از شروع جنگ، بعد از فلان مدت همه هواپیماهایمان زمین‌گیر خواهد شد. حضرت آقا هم نامه را خدمت حضرت امام رحمه‌الله می‌برند. آن تدبیری که از حضرت امام می‌گیرند، آن را منتقل می‌کنند به ارتش و بعد جهادهای خودکفایی را در ارتش راه می‌اندازند. این باعث شد تعداد کسانی که قائل به توانایی و توانمندی داخلی و بدنه ارتش بودند؛ زیاد شود.

اولین جایی که به فرمان رهبر معظّم انقلاب جهاد خودکفایی تشکیل شد، نیروی هوایی ارتش بود. اقداماتی را شروع کردند، باور کردند که می‌توانند این کار را انجام دهند و برخی قطعات را تولید وتامین کردند. البته بعضی‌هایش واقعاً گلوگاهی و سخت بود‌، تا سال‌ها بعد هم نتوانستند ولی مرتب رفتند و آوردند تا بالاخره شد.

خاطرم هست ما در توپخانه چیزی داشتیم به‌نام قفل آتش. یک چیز پیچیده‌ای بود آن موقع و همه‌اش می‌گفتند قفل آتش خراب شده، دیگر نمی‌دانیم چه کار کنیم؛ مدام می‌رفتیم از آن توپ باز می‌کردیم می‌آوردیم می‌بستیم به یک توپ دیگر. و مدام جابه‌جا می‌کردیم. یک روز یک کسی به من گفت که اصفهان صنعتگرهای خیلی خوبی دارد، می‌توانند این قطعه را بسازند. یکی از قفل آتش‌ها را برداشتم آوردم اصفهان. افسری بود بنام نیک‌روش، خدا رحمتش کند در پاوه شهید شد، افسر حزب‌اللهی و خوبی بود. این دست ما را گرفت برد پیش آن‌ها، چند جا رفتیم. یکی گفت مثلاً من این بخش را می‌توانم بسازم، برای بخش دیگر باید بروید فلان‌جا و به همین شکل. خلاصه قفل آتش را ساختند. بردیم، یک اشکالاتی داشت، دوباره آوردیم آن اشکالات را برطرف کردیم، بالاخره ساختند.

در همان جنگ قفل آتش ساخته و گلوگاه قفل آتش برطرف شد. حالا نیروی زمینی کمتر از این گلوگاه‌ها دارد ولی پدافند، نیروی هوایی، نیروی دریایی خیلی مشکل داشتند، همه را اداره می‌کردند و همه‌شان راه افتاد. مجموعه این اقدامات بود که توانستند این جنگ را ادامه دهند و به مرور زمان هم از دو قطعه و پنج قطعه و ده قطعه و صد قطعه، شد هزاران قطعه.

رهبر انقلاب در همین کتاب «خون دلی که لعل شد» تعریف می‌کنند که قبل از انقلاب من در زندان بودم، افسرها و درجه‌دارها می‌آمدند با من درد دل می‌کردند، حرف‌هایشان را می‌گفتند. خیلی نکته جالبی است. این ارتباط از همان موقع قرار بود پایه‌ریزی بشود. شبیه آن ماجرایی که از حضرت امام پرسیده بودند شما با چه کسانی می‌خواهی شاه را بیرون کنی؟!فرموده بودند با همین بچه‌هایی که در گهواره هستند.


الان مثلاً ده‌ها هزار قطعه در ارتش است که همه‌ را دارند می‌سازند که باز با تأیید و حمایت و ایستادگی شخص رهبر انقلاب است. یعنی شاید اگر آن نگاه رهبر معظّم انقلاب نبود، مثلاً شهید ستاری به دلیل کارهایی که در این حوزه‌ها می‌کرد برکنارش می‌کردند، می‌رفت و بعد از او هم هیچ کس جرأت نمی‌کرد وارد این مسائل شود. اما با قوت قلب و راهنمایی‌های رهبر انقلاب ادامه یافت تا الان که جنگنده می‌سازیم، بالاخره رسیدیم به نقطه‌ای که بتوانیم جنگنده کوثر بسازیم. این منطق بود که ارتش را برای ماموریت‌ها سرپا نگه داشت.

* ارتش جمهوری اسلامی ایران بعد از چهار دهه از انقلاب چه تفاوتی با ارتش دوران طاغوت دارد؟
* چندین سال پیش رهبر معظّم انقلاب فرمودند: «کسی تصور نکند این ارتش دنباله‌ ارتش طاغوت است، ارتش جمهوری اسلامی، درحقیقت یک پدیده جدید است». ۱۳۷۶/۰۱/۲۷

مهترین نقطه‌ عطف بیانیه‌ گام دوم آمادگی برای ظهور حضرت بقیه‌الله‌الاعظم روحی‌فداه است. باید دید در همین راستا وظیفه‌ ارتش چیست؟ این است که ارتشی بشود که هم منتظر باشد، هم مستحق ظهور باشد. این خیلی اتفاق بزرگی است. یعنی ارتشی که آرمانش نابودی رژیم صهیونیستی و فروکشیدن استکبار از اریکه‌ قدرت و پایین آوردنش و بهم ریختن نظام سلطه است، این ارتش با آن ارتش دوران طاغوت، در این ۴۳ سال خیلی تفاوت کرده است. چند سال نوری حرکت است. ما به هیچ وجه نمی‌توانیم منکر برکت وجودی حضرت امام رحمه‌الله و کار بزرگی که ایشان کردند، بشویم؛ اما این حالتی که در ارتش ایجاد شده است، همه‌اش نتیجه‌ رهبریِ قدم به قدم رهبر معظّم انقلاب است.

یک بار شخص رهبر انقلاب فرموده بودند که من یک نیزه‌ای را پرت می‌کنم جلوتر تا شما بروید. بعد که دارید نزدیک می‌شوید دوباره پرتش می‌کنم جلوتر. یعنی هیچ وقت به وضعیت حال قانع نیستند، همان جمله‌ای که به نیروهای سپاه پاسداران هم فرمودند، راضی هستند اما قانع نیستند. من به دوستان‌مان می‌گویم این‌که حضرت آقا فرمودند: ارتش را به نِصاب شایسته برسانید، نِصاب شایسته یعنی همان منتظر حقیقی و مستحق ظهور بودن؛ واقعیِ واقعی.

مقام معظم رهبری : توفیق ملت ایران در وحدت کلمه است.

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

 مقام معظم رهبری : توفیق ملت ایران در وحدت کلمه است.
 مقام معظم رهبری : توفیق ملت ایران در وحدت کلمه است.
بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)
 
و الحمد لله ربّ العالمین. الحمد لله الّذی خلق السّماوات و الارض و جعل الظّلمات و النّور ثمّ الّذین کفروا بربّهم یعدلون. و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین و صلّ علی ائمّة المؤمنین و هداة المتّقین و حماة المؤمنین. اللهمّ انّی استغفرک و اتوب الیک و احمدک.

عید سعید فطر را به همه‌ی امّت اسلامی و به ملّت عزیز ایران و به شما نمازگزاران تبریک و تهنیت عرض میکنم. ابر رحمت الهی یک ماهِ تمام بر امّت اسلامی بارید. رحمت الهی و ضیافت الهی، در این یک ماه، شامل حال همه‌ی آحاد امّت اسلامی بود. ملّت عزیز ایران از این ضیافت الهی، به قدر وسع و توان خود، حدّاکثرِ استفاده را بحمدالله توانست انجام بدهد و جشنهای اوّل سال شمسی و آغاز فروردین را با معنویّت ماه مبارک رمضان متبرّک کرد. جلوه‌ی قرآن در سراسر این ماه چشمگیر بود. یکی از نقطه‌های برجسته‌ی ماه رمضانِ امسال بحمدالله شیوع تلاوت قرآن در بین اقشار مختلف مردم در سراسر کشور بود که از همیشه درخشان‌تر و زیباتر جلوه کرد و رسانه‌ی ملّی هم در ارائه‌ی این پیشرفت بزرگ، نقش ایفا کرد. خدای متعال را باید شکرگزار باشیم که روزبه‌روز جلوه‌ی قرآن و اُنس با قرآن در کشور افزایش پیدا میکند. محافل ذکر، محافل دعا و تضرّع و مناجات، در سرتاسر ماه، بخصوص در لیالی مبارک قدر، جلوه‌های دیگری از معنویّت این ماه عزیز بود و ضیافت الهی را برای مردم عزیز ما زیباتر و مطلوب‌تر قرار داد و مردم ما توانستند از این ضیافت بحمدالله استفاده‌ کنند.

ماه مبارک رمضان فرصت بزرگی است؛ از این فرصت خیلی‌ها بیشترین استفاده را کردند، آحاد ملّت هم بحمدالله بهره بردند. توصیه‌ی موکّد ما این است که این ذخیره‌ی معنوی را برای خودتان حفظ کنید؛ بخصوص جوانهای عزیز ما. بحمدالله جامعه‌ی جوان کشور میل به دین‌داری و توجّه و ذکر و دعا دارد؛ این فرصت بزرگی است. در ماه رمضان از این فرصت استفاده شد؛ این را برای خودتان حفظ کنید؛ این را به عنوان یک ذخیره‌ی معنوی برای خودتان به حساب بیاورید.

مسئله‌ی روزه بسیار مهم است. آنچه امسال به بنده خبر داده میشد، این بود که گاهی تظاهر به روزه‌خواری، در بعضی از معابر شهر تهران و دیگر شهرها دیده شد. یقیناً نظام جمهوری اسلامی درصدد آن نیست که کسانی را بزور وادار به دین‌داری کند امّا در مقابل هنجارشکنی دینی هم وظیفه دارد؛ نباید کوتاهی کنیم، و مسئولین و آحاد مردم و آمرین به معروف و ناهین از منکر، در این زمینه وظیفه‌ی خودشان را باید انجام بدهند. امیدواریم ان‌شاءالله این سرمایه‌ی عظیم دین و معنویّت در کشور، برای این ملّت همیشه حفظ شود، باقی بماند که مایه‌ی عزّت است، مایه‌ی سربلندی است و مایه‌ی کامروایی در امور دین و دنیا است.

 پروردگارا! به محمّد و آل محمّد جوانان ما را، مردم ما را، زنها و مردهای ما را در صراط مستقیم حق ثابت‌قدم بدار.
بِسمِ‌اللهِ‌الرَّحمنِ‌الرَّحیمِ  *قُل هُوَ اللهُ اَحَدٌ  اَللهُ الصَّمَدُ * لَم یَلِد وَلَم یولَد * وَ لَم  یَکـُن  لَهُ کُفُوًا  اَحَدٌ.(۲)
 
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین نحمده و نستعینه و نستغفره و نتوب الیه و نصلّی و نسلّم علی حبیبه و نجیبه سیّد الانبیاء و المرسلین ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین لا سیّما امیرالمؤمنین علیّ‌بن‌ابی‌طالب و الحسن و الحسین سیّدی شباب اهل الجنّة و علیّ‌بن‌الحسین سیّدالعابدین و محمّدبن‌علیٍّ باقر علم الاوّلین و الآخرین و جعفر‌بن‌محمّدٍ الصّادق و موسی‌بن‌جعفرٍ الکاظم و علیّ‌بن‌موسی‌ الرّضا و محمّد‌بن‌علیٍّ الجواد و علیّ‌بن‌محمّدٍ الهادیّ و حسن‌بن‌علیٍّ الزکیّ العسکریّ و الحجّة القائم المهدیّ صلوات الله و سلامه علیهم و علی امّهم الصّدّیقة الطّاهرة المعصومة المطهّرة و حشرنا الله معهم.
 
بار دیگر این فرصت مبارک را، فرصت عید فطر را به همه‌ی شما عزیزان تبریک و تهنیت عرض میکنم.

آنچه در این خطبه لازم میدانم روی آن تکیه بکنم، عبارت است از اینکه امسال ماه رمضان حوادث خون‌بار غزّه کام مسلمانان را در سراسر جهان تلخ کرد. لعنت خدا بر رژیم غاصب صهیونیست که در این ماه مبارک، نه فقط دست از کشتار زنان، کودکان، مردم بی‌دفاع برنداشت بلکه آن را تشدید هم کرد. دولتهای غربی در طول این سالهای متمادی همیشه رژیم غاصب را کمک کردند، پشتیبانی کردند؛ در محافل جهانی از او حمایت کردند؛ انواع و اقسام کمکها را به او رسانده‌اند؛ حق این بود که دولتهای غربی در این قضیّهی مهم، در این حادثه، در این فاجعه می‌آمدند و جلوی او را میگرفتند، مانع میشدند، [امّا] مانع نشدند، به وظیفه‌شان عمل نکردند. بعضی زبانی یک چیزی در حمایت از مردم گفتند امّا در عمل نه فقط مانع نشدند بلکه بسیاری از آنها کمک هم کردند؛ مخصوصاً دولت مستکبرِ ظالمِ آمریکا و [دولت] انگلیس. دولتهای غربی در حوادث امسال، ذات شریر تمدّن غربی را علناً به دنیا نشان دادند.

ماها میگفتیم، منتقدین تمدّن غربی بارها تکرار میکردند، میگفتند که این تمدّن بر پایه‌ی شرارت بنا شده، بر پایهی جدایی و عناد با معنویّت و فضایل معنوی و ارزشهای معنوی بنا شده است؛ از آن انتظار خیر نمیشود داشت؛ این را همه میگفتند، امّا در حوادث این شش ماهِ گذشته در مسئلهی غزّه و فلسطین، خود دولتهای غربی این ذات شریر را در مقابل چشم همه‌ی دنیا قرار دادند؛ نشان دادند که این تمدّن چه تمدّنی است؛ کودک میکشند در آغوش مادر، بیمار میکشند در بیمارستان؛ زورشان به مقاومت و مردان مقاومت نمیرسد، می‌افتند به جان خانواده‌ها، به جان کودکان و مظلومان، به جان پیرمردها؛ سی و چند هزار انسان بی‌دفاع را در این شش ماه، اینها به قتل رساندند. کجا هستند آن کسانی که آهنگ ناهنجارشان درباره‌ی حقوق بشر گوش دنیا را کر میکند؟ کجایند؟ چرا اینجا را نمی‌بینند؟ اینها بشر نیستند؟ اینها حقوق ندارند؟ این راجع به آنها.

امّا خود رژیم خبیث که سر تا پا خبث و شرارت و خطا است، یک خطای دیگری هم بر خطاهای خودش اضافه کرد و آن، حمله‌ی به کنسولگری ایران در سوریه بود.(۳) کنسولگری و دستگاه‌های سفارت در هر کشوری که وجود دارد، به منزله‌ی خاک همان کشوری است که سفارت متعلّق به او است؛ وقتی به کنسولگری ما حمله میکنند، مثل اینکه به خاک ما حمله کرده‌اند؛ این عرف دنیا است. رژیم خبیث اشتباه کرد در این قضیّه؛ باید تنبیه بشود و تنبیه خواهد شد.

ما البتّه داغدار شهیدانمان شدیم؛ شهیدانی از قبیل شهید زاهدی، شهید رحیمی و دیگر همراهانشان. بنده قبلاً هم عرض کردم،(۴) اینها عاشق شهادت بودند؛ اینها چیزی از دست ندادند؛ خوشا به حالشان! اینها کسانی بودند که یک عمر دنبال شهادت دویدند؛ خدا به آنها این اُجرت را داد به خاطر جهادشان؛ خوشا به حالشان! ما داغدار شدیم، امّا آنها کامیاب شدند، آنها توانستند به مقصود خودشان برسند؛ هم آنها، هم شهدای امنیّت در بلوچستان؛ این جوانان عزیزی که از مرزهای کشور دارند حراست میکنند و جانشان را کف دستشان گرفته‌اند؛ ملّت داغدار اینها است. خدای متعال به ملّت ایران قوّت بدهد، اجر بدهد، صبر بدهد، توفیق بدهد، ملّت ایران را به همه‌ی آرزوهای بزرگ ملّی و مردمیِ خود برساند.

من بر «وحدت کلمه» تأکید میکنم. مردم عزیز، جوانان عزیز، فعّالان سیاسی، فعّالان اجتماعی، فعّالان رسانه‌ای! بدانید توفیق در توحید کلمه است، توفیق در وحدت کلمه‌ی ملّت ایران است. اختلاف نظر دارید، داشته باشید؛ اختلاف نظر سیاسی و غیر سیاسی اشکالی ندارد، امّا درگیری و یقه‌گیری و وحدت را شکستن و دودستگی‌ها و دوگروهیهای جعلی درست کردن، به زیان کشور است، به زیان دین شما است، به زیان دنیای شما است، به زیان قوّت شما است.
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، بهترین خیرات را به این ملّت عنایت کن، این ملّت را بر دشمنانش پیروز کن. پروردگارا! این ملّت را دشمن‌شاد مکن. پروردگارا! روح مطهّر امام بزرگ ما و شهیدان عزیز ما را از این ملّت و از آنچه انجام میدهیم راضی و خشنود کن؛ قلب مقدّس ولیّ‌عصر را از ما راضی کن.
 
بِسمِ‌اللَهِ‌الرَّحمنِ‌الرَّحیمِ * وَ العَـصرِ * اِنَّ ‌الاِنسانَ‌ لَفی خُسرٍ * اِلَّا الَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ‌‌ وَ تَواصَوا بِالحَقِّ ‌وَ تَواصَوا بِالصَّبرِ.(۵)

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته
 
 
 این نماز در مصلّای امام خمینی (ره) تهران اقامه گردید.
 سوره‌ی اخلاص؛ «به نام خداوند رحمتگر مهربان. بگو او خدایى است یکتا؛ خداى صمد؛ نه کَس را زاده، نه زاییده از کَس، و او را هیچ همتایى نباشد.»
 در تاریخ سیزدهم فروردینماه، جنگنده‌های رژیم صهیونیستی با چندین موشک به کنسولگری ایران در شهر دمشق سوریه حمله کردند که منجر به شهادت هفت نفر از مستشاران نظامی ایران (از جمله، سردار محمّدرضا زاهدی، سردار محمّدهادی حاج‌رحیمی، و همراهانشان) و زخمی شدن تعدادی دیگر گردید.
 پیام به مناسبت شهادت سرلشکر پاسدار محمّدرضا زاهدی و همرزمان ایشان (۱۴۰۳/۱/۱۴)
 سوره‌ی عصر؛ «به نام خداوند رحمتگر مهربان. سوگند به عصرِ [غلبه‌ی حق بر باطل]، که واقعاً انسان دستخوشِ زیان است؛ مگر کسانى که گرویده و کارهاى شایسته کرده و همدیگر را به حق سفارش و به شکیبایى توصیه کرده‌اند.»