چهارشنبه, ۹ آبان ۱۴۰۳، ۰۶:۰۴ ق.ظ

درباره سايت

پایگاه فرهنگی،مذهبی شهدای نیاک

سایت شهدای نیاک مرجع نرم افزارهای مذهبی ومقالات،بیانات رهبری،زندگینامه شهدا،کتاب های مذهبی،صوت وتصویر،جشنواره های شهدای نیاک،مداحی مناسبت های مذهبی،بانک صوت وتصویر،آرشیوفیلم های مذهبی،کلیپ های مذهبی،سخنرانی علما،خبرهای سیاسی،اجتماعی،فرهنگی مذهبی،نظامی،کتابخانه،نرم افزارهای قرآنی،امام خمینی ره،ویژه نامه مذهبی،کودک ونوجوان،محرم،ماه مبارک رمضان،عاشورا و تاسوعا حسینی،امربه معروف ونهی از منکر،حجاب عفاف،سبک زندگی اسلامی

بایگانی

محبوب ترين ها

پيوندها

مداحان وشعرا

شخصیت های سیاسی ونظامی

شبکه های اجتماعی

تولد آسمانی و استثنایی حضرت فاطمه سلام الله علیها

 بخش خبری مناسبت های مدهبی سبک زندگی میلاداهل بیت ع

تولد آسمانی و استثنایی حضرت فاطمه سلام الله علیها

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

تولد آسمانی و استثنایی حضرت فاطمه سلام الله علیها

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ، «تحلیل جامع تولد آسمانی و استثنایی حضرت فاطمه سلام الله علیها»

نگارنده: «مبلغ نخبه حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری»

*******

از آنجایی که بیستم جمادی الثانی مقارن با میلاد خجسته ام حضرت زهرا «سلام الله علیها» است، فرصت و توفیق برای همه ارادتمندان آن حضرت است که برای بالابردن سطح معرفت و شناخت خود به تأمل در ویژگی های استثنایی و معجزه آسای تولد آسمانی و ملکوتی بانوی آسمانی بپردازند.

ازهمین رو و از باب «مالایدک کله لایترک کله» در این یادداشت چند ویژگی استثنایی مختص و مربوط به تولد حضرت زهرا «سلام الله علیها» مورد تحلیل قرار می گیرد؛

*******

1- «بارداری استثنایی حضرت خدیجه سلام الله علیها»
نخستین ویژگی که تولد حضرت زهرا «سلام الله علیها» را به یک استثناء تبدیل کرد و شبیه و نظیر تولد حضرت یحیای نمود، بشارت به رسول الله «صلی الله علیه وآله و سلم» در شب معراج به بارداری حضرت خدیجه به دختری بنام حضرت فاطمه «سلام الله علیها» است همانند بشارت به حضرت ذکریا به تولد حضرت یحیی است چرا که:

حضرت خدیجه در سنی به حضرت فاطمه سلام الله علیها باردار شد که بطور طبیعی امکان بارداری زنان در این سن امکان پذیر نیست چرا که بر پایه بعضی از گزارشات حضرت خدیجه در سن 60 سالگی بودند چرا که در کتاب شریف کافی، ج1 ص447 از امام باقر علیه السلام روایت شده است: ((وُلِدَت فاطمةُ بنت محمد بعد مبعث رسول الله بخمس سنین وتوفیت ولها ثمان عشرة سنة و خمسة و سبعون یوماً))

این درحالی است اصولا زنان در این سن یائسه هستند و باردار نمی شوند و به همین دلیل بوده است که ((عاصم بن وائل)) در مسجدالحرام خطاب به رسول الله صلی الله علیه وآله می گفت: ((ابتر)) و مقطوع النسل(الطوسی، التبیان،‌ دار احیاء التراث العربی، ج۱۰، ص۴۱۸.))

ولی می بینیم همانگونه که خداوند متعال به زکریای پیامبر و همسرش در سن کهنسالی بشارت بچه دار شدن فرزند پسر بنام حضرت یحیی داد که در ایه (39\40\41) سوره آل عمران آمده است:

((فَنادَتْهُ المَلائِکَةُ وَهُوَ قائِمٌ یُصَلّى فِى المِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیى‏ مُصَدِّقاً بِکَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَسَیِّداً وَحَصُوراً وَنَبِیّاً مِنَ الصّالِحِینَ * قالَ رَبِّ أَنَّى‏ یَکُونُ لِى غُلامٌ وَقَدْ بَلَغَنِىَ الکِبَرُ وَامْرَأَتِی عاقِرٌ قالَ کَذلِکَ اللَّهُ یَفْعَلُ ما یَشاءُ* قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِی آیَةً قالَ آیَتُکَ أَلّا تُکَلِّمَ النّاسَ ثَلاثَةَ أَیّامٍ إِلّا رَمْزاً وَاذکُرْ رَبَّکَ کَثِیرا وَسَبِّحْ بِالعَشِىِّ وَالإِبْکارِ؛
سپس فرشتگان زکریا را که در محراب عبادت به نماز ایستاده بود، ندا کردند که خداوند تو را به ولادت یحیى مژده مى ‏دهد، چه این‏که او نبوت عیسى را تصدیق مى‏ کند و خود فردى پیشوا وپارسا و پیامبرى از شایستگان است، عرضه داشت: پروردگارا، چگونه من صاحب فرزندى شوم در صورتى که پیر و سالخورده گشته ‏ام و همسرم نیز نازاست: گفت: چنین است کار خدا، هر عملى را بخواهد انجام مى‏دهد. عرض کرد: پروردگارا، برایم نشانه ‏اى مقرر فرما، فرمود: نشانه‏ ات این است که مدت سه روز با مردم جز به اشاره سخن نگویى، و پروردگار خویش را صبح و شام بسیار ذکر و تسبیح بنما.))

حضرت خدیجه نیز صاحب چنین کرامتی شد و در سن 60 سالگی نه تنها به حضرت زهرا سلام الله علیها باردار شد، بلکه همانند حضرت یحیی پیش از تولد حضرت فاطمه(س)، خداوند در معراج بشارت تولد ایشان را به نبی خاتم داده و فرموده بود: «یَا مُحَمَّد! إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یُبَشِّرُکَ بِفَاطِمَةَ مِنْ خَدِیجَةَ بِنْتِ خُوَیْلِدٍ...»؛ ای پیامبر! خداوند [ولادت] فاطمه را از خدیجه دختر خویلد به تو بشارت می‌دهد. (بحارالانوار ، ج8، ص151)

*******

2- «دوره بارداری استثنایی حضرت خدیجه سلام الله علیها»
دومین ویژگی استثنایی میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها دوره بارداری حضرت خدیجه به آن حضرت است که جز با کرامت نمی توان این دوره را تفسیر نمود، به این معنا همانگونه که دوره نوزادی حضرت مسیح سلام الله علیه یک امر استثنایی همراه با کرامت بود که در گهواره لب به سخن گشوده و می فرمود: ((قالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیًّا «آیه 30سوره مریم»(عیسى به سخن آمد و) گفت: منم بنده‌ى خدا، او به من کتاب (آسمانى) داده و مرا پیامبر قرار داده است)) 

حضرت زهرا «سلام الله علیها» نیز در حالی که در رحم مادرش حضرت خدیجه بود صاحب چنین کرامتی بود چرا که در ضمن حدیثى طولانى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود:

«روزى رسول خدا وارد منزل شد و شنید که خدیجه با کسى صحبت مى کند، به او فرمود: اى خدیجه، چه کسى با تو صحبت مى کرد؟ گفت: کودکى که در شکم دارم با من سخن مى گوید و با من انس مى گیرد، فرمود: این جبرئیل است که به من بشارت مى دهد که او دختر است، آفریده اى پاک و خوش قدم و با یمن و برکت است، بزودى خداوند متعال نسل مرا از او و از نسل او امامان را در بین امت قرار خواهد داد»((بحار الانوار، علامه مجلسى، ج 16، ص 80.))

و همچنین شیخ عزالدین عبدالسلام شافعى گوید: ((هنگامى که خدیجه به فاطمه حامله شد، در شکم وى با او صحبت مى کرد، او این جریان را از پیامبر خدا پنهان مى داشت، روزى حضرت بر او وارد شد و دید بدون اینکه در خانه کسى باشد خدیجه صحبت مى کند، پرسید با چه کسى صحبت مى کردى؟ پاسخ داد با کودکى که در شکم دارم، او با من صحبت مى کند، حضرت فرمود: اى خدیجه تو را بشارت مى دهم، این دخترى است که خداوند او را مادر یازده جانشین من قرار داده است که بعد از من و بعد از پدرشان مى آیند.: . احقاق الحق، ج 10،ص 12)).

*******

3- «مصداق کوثر بون حضرت زهرا سلام الله علیها»

سومین خصوصیت استثنائی میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها آنست که پس از تولد آن حضرت سوره کوثر نا زل شده وحق تعالی لقب ونام((کوثر)) به حضرت داده است، چراکه:

((کوثر)) بر حسب لغت به معنای «خیر کثیر» است؛ یعنی موجودی که منشأ خیرات فراوان و منبع برکات بی‌شمار است. منتها مصداقاً به حقایق متعدّدی در تفاسیر اشاره شده است. از آن جمله: نبوّت، قرآن، شفاعت، علم، نهری در بهشت و ذریّه و نسل کثیر ولی به دودلیل مصداق اتم واکمل وبارز کوثر وجود مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها است برای اینکه:

اولا؛ شان نزول آیه بهترین شاهد و قرینه است بر اینکه مصداق کوثر حضرت فاطمه سلام الله علیها است چرا که مفسّران‌‌ از إبن ‌عباس ‌نقل‌ کرده‌اند، ‌سوره‌ کوثر ‌در‌باره‌ سخن "عاص‌‌ بن ‌وائل‌ سهمی"‌ نازل‌‌ شده‌ و ‌این‌ موقعی ‌‌بود‌‌ که ‌دید ‌رسول ‌‌خدا ‌(صلّی الله علیه و آله‌) ‌از‌ مسجدالحرام بیرون ‌می‌آید. ‌پس ‌‌در ‌نزدیکی‌‌ باب بنی‌سهم‌‌ با ‌‌‌حضرت ‌ملاقات‌ و گفتگو کرد، ‌در‌ حالی ‌‌که‌ عدّه‌ای ‌‌از ‌بزرگان ‌قریش‌‌ در‌ مسجد نشسته‌ بودند، ‌پس‌ چون ‌عاص بن وائل ‌داخل‌شد، گفتند: با کی‌ صحبت‌ می کردی؟ گفت: ‌‌با‌‌ این ‌ابتر، و ‌این‌‌ بعد ‌‌از‌ فوت ‌‌عبداللّه‌ فرزند ‌رسول‌‌ خدا ‌(صلّی الله علیه و آله‌) ‌از‌ حضرت خدیجه ‌(سلام الله علیها‌) ‌بود‌. رسم ‌و عادت‌ عرب‌ جاهلی ‌‌این ‌‌بود‌ کسی ‌‌را‌‌ که ‌پسر نداشت‌‌، ابتر می نامیدند، ‌پس‌ قریش‌‌ در‌ موقع‌ مرگ‌‌ عبداللّه ‌‌او‌‌ را‌ ابتر و صنبور (شخصی‌‌‌ که ‌برادر و فرزندی‌ نداشته‌‌ باشد‌) نامیدند. (مجمع البیان، طبرسی، مترجمان، ج ۲۷، ص ۳۱۰ ـ ۳۱۱).

سوره کوثر ناظر به این واقعه نازل شده است. خداوند در این سوره پیامبر را صاحب کوثر(خیر و یا نسل کثیر) توصیف نموده است. و چنانکه مسلم است نسل پیامبر (صلّی الله علیه و آله) از دخترشان حضرت فاطمه (سلام الله علیها) استمرار و گسترش یافته است.

از همین رو«فخر رازى» در تفسیر کبیر در ضمن تفسیرهاى مختلف «کوثر» مى گوید: «قول سوم این است که: این سوره به عنوان ردّ بر کسانى نازل شده که عدم وجود اولاد را بر پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) خرده مى گرفتند، بنابراین معنى سوره این است که: خداوند به او نسلى مى دهد که در طول زمان باقى مى ماند، ببین چه اندازه از اهل بیت را شهید کردند در عین حال جهان مملو از آنها است، این در حالى است که از «بنى امیه» (که دشمنان اسلام بودند) شخص قابل ذکرى در دنیا باقى نمانده، سپس بنگر و ببین چقدر از علماى بزرگ در میان آنها است، مانند: باقر، صادق، رضا و نفس زکیه:صادق، رضا و نفس زکیه: تفسیر«فخر رازى»، جلد 32، صفحه 124.))

ثانیا: همانگونه که مفسر کبیر علامه طباطبایی در تفسیر المیزان فرمودند: ((اینکه در آخر سوره فرمود:"إِنَّ شانِئَک هُوَ الْأَبْتَرُ" با در نظر گرفتن اینکه کلمه "ابتر" در ظاهر به معنای اجاق کور است، و نیز با در نظر گرفتن اینکه جمله مذکور از باب قصر قلب است، چنین به دست می آید که منظور از کوثر، تنها و تنها کثرت ذریه ای است که خدای تعالی به آن جناب ارزانی داشته، (و برکتی است که در نسل آن جناب قرار داده)، و یا مراد هم خیر کثیر است و هم کثرت ذریه، چیزی که هست کثرت ذریه یکی از مصادیق خیر کثیر است، و اگر مراد مساله ذریه به استقلال و یا به طور ضمنی نبود، آوردن کلمه " انّ" در جمله " إِنَّ شانِئَک هُوَ الْأَبْتَرُ" فایده ای نداشت، زیرا کلمه "انّ" علاوه بر تحقیق، تعلیل را هم می رساند و معنا ندارد، بفرماید ما به تو حوض دادیم، چون که بدگوی تو اجاق کور است و یا بی خبر است:المیزان فى تفسیر القرآن، ج 20،ص 371.))

*******

4- «اسم با مسمای حضرت زهرا سلام الله علیها»
چهارمین خصوصیت حضرت زهر ا سلام الله علیها که وی را سر آمد همه زنان و میلادش را به استثنا تبدیل نمود نام بامسمایی «فاطمه» است، که رسو ل الله صلی الله علیه وآله و سلم پس از تولد بر این نوزاد آسمانی نهادند، چرا که در روایات حکمت و رازها و علت زیادی را برای نام مبارک و مقدس «فاطمه» ذکر شده است برای آشنایی و معرفت بیشتر نسبت به اسرار این نام مقدس برخی از این حکمت هارا در اینجا می آوریم؛

اول- «بریدگى از آتش جهنم»
در برخی از روایات، حکمت نامگذارى ‏آن حضرت به «فاطمه‏» دورى او و شیعیان و محبین او از آتش و عذاب جهنم بیان شده که ‏روشنگر جایگاه بلند او نزد حق، و برکت پیروى ‏از او و آثار محبت و ارادت به اوست، ضمن این ‏که اشاره و تلمیح لطیفى است‏ به مقام‏«شفاعت‏» آن بانوى بزرگ در قیامت.

از همین رو امام‌ صادق فرمود: ((قال رسول الله‏ صلى الله علیه و آله‏ لعلى ‏علیه السلام: «هل تدرى لم سمیت فاطمه؟ قال على‏ علیه السلام لم سمیت فاطمة یا رسول‏ الله؟ قال: لانها فطمت هى و شیعتها من‏ النار.» (مجمع الزوائد،ج8،ص51) :رسول گرامى اسلام‏ به حضرت على‏ علیه السلام فرمود: آیا مى‏دانى براى‏ چه فاطمه ‏علیها السلام به این نام نامیده شد؟ حضرت على‏ علیه السلام فرمود: براى چه؟ پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: براى آن که او و شیعیانش از آتش (جهنم) منع شدند.)

دوم- «بریدگی از شر و بدی ها»
بطور کلی شر و خیر دو امر متقابل و متضادند کسی که از شر بریده و منفصل باشد و شر و بدی در او راه نداشته باشد خیر و حسن مطلق است، و چنین حسن خدادی کاشف از طهارت و قداست ظاهر و باطن او خواهد بود، اسم مبارک «فاطمه» مشتق از مصدر «فطم » است که در لغت عرب به معناى بریدن، قطع کردن و جداشدن است. لفظ فاطمه از جهت هیئت به صورت صیغه «فاعل » است، ولى داراى معناى مفعولى است و به معناى بریده و جدا شده مى باشد.(لسان العرب،ج 10،ص 289)
پیامبر گرامی از این جهت نام فاطمه را بر نوزاد متولد شده نهادند تا به امت اسلامی این پیام را منتقل کنند که با شخصیتی روبرو خواهند بود که از چنین طهارت و قداستی برخوردارند.

از همین روست یونس بن ظبیان نقل مى کند: امام صادق علیه السلام پس از شمارش اسامى حضرت فاطمه علیها السلام، فرمود:
«اتدرى اى شى ء تفسیر فاطمه؟ قلت: اخبرنى یا سیدى. قال: فطمت من الشر» (.بحار الانوار، ج 43، باب2) یونس! آیا مى دانى تفسیر فاطمه چیست؟ گفتم: مرا از آن آگاه سازید. فرمود: دورى از شر و بدى))

سوم- «ناتوانی ازدرک مرتبه فاطمه سلام الله علیها»
سومین حکمت مسمی شدن حضرت به اسم مبارک و مقدس «فاطمه» اشاره به ناتوانی معرفت بشر نسبت به مرتبه ملکوتی حضرت فاطمه است، و پیامبر با این اسم گذاری می خواستند این پیام را به ما منتقل نمایند که معرفت به مرتبه ملکوتی حضرت فاطمه فراتر از استعداد و درک بشری است.

از همین روست که امام صادق علیه السلام فرمود:
«و انما سمیت فاطمة لان الخلق فطمواعن معرفتها»(فاطمة من المهد الى اللحد.) ;همانا فاطمه نامیده شد، چون خلق از معرفت و شناخت (عظمت و شخصیت و مراتب وجودى) او دورند)) 

به دلیل داشتن چنین مرتبه ملکوتی و عظمت معنوی و قدسی و سخت بودن از معرفت به مرتبه ملکوتی آن حضرت است که امام صادق علیه السلام در تفسیر سوره قدر فرمودند: (إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ): اللَّیلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَک لَیلَةَ الْقَدْرِ وَ إِنَّمَا سُمِّیتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا:منظور از «لیله»در سورة قدر،فاطمه و منظور از قدر،الله است، پس هر کسی فاطمه را شناخت، آن گونه که سزاوار شناختن است، به درستی که شب قدر را درک کرده است و غیر از این نیست که فاطمه، فاطمه نامیده شد، به خاطر اینکه خلق از شناخت و معرفت او بریده شده اند:بحارالانوار،ج43،ص65)).

نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی