يكشنبه, ۴ آذر ۱۴۰۳، ۰۷:۱۵ ب.ظ

درباره سايت

پایگاه فرهنگی،مذهبی شهدای نیاک

سایت شهدای نیاک مرجع نرم افزارهای مذهبی ومقالات،بیانات رهبری،زندگینامه شهدا،کتاب های مذهبی،صوت وتصویر،جشنواره های شهدای نیاک،مداحی مناسبت های مذهبی،بانک صوت وتصویر،آرشیوفیلم های مذهبی،کلیپ های مذهبی،سخنرانی علما،خبرهای سیاسی،اجتماعی،فرهنگی مذهبی،نظامی،کتابخانه،نرم افزارهای قرآنی،امام خمینی ره،ویژه نامه مذهبی،کودک ونوجوان،محرم،ماه مبارک رمضان،عاشورا و تاسوعا حسینی،امربه معروف ونهی از منکر،حجاب عفاف،سبک زندگی اسلامی

بایگانی

محبوب ترين ها

پيوندها

مداحان وشعرا

شخصیت های سیاسی ونظامی

شبکه های اجتماعی

۶۹۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بخش خبری» ثبت شده است

والاترین نمونه یک زن

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

والاترین نمونه یک زن

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «نقشه‌ی جامع هویّت زن در منطق اسلام این است؛ مادر خوب، همسر خوب، مجاهد فی‌سبیل‌الله، در عین حال کدبانو، مدیر خانه، و در عین حال عابد و بنده‌ی خدای متعال. و در نهایت، فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) نشان داد که زن میتواند به رتبه‌ی عالی عصمت برسد.» ۱۳۹۹/۱۱/۱۵
بخش زن و خانواده و سبک زندگی پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR (ریحانه) براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، لوح «والاترین نمونه یک زن» را منتشر میکند.

 

خط حزب‌الله ۴۲۵ | فرمانده رزمندگان بدون مرز

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

خط حزب‌الله ۴۲۵ | فرمانده رزمندگان بدون مرز

* چهارصد و بیست و پنجمین شماره خط‌‌حزب‌الله با عنوان «فرمانده رزمندگان بدون مرز»‌ منتشر‌‌‌‌ شد.

* شهید‌القدس «حاج قاسم سلیمانی» چگونه جبهه مقاومت علیه صهیونیسم و استکبار‌ جهانی را احیا کرد؟ پرسشی است که گزارش‌هفته این شماره خط‌ حزب‌الله به آن پاسخ داده است.

* «‌زن ایرانی، پیشگام پیشرفت و دانایی»‌ به این پرسش، پاسخ داده است که چرا دختران و زنان ایرانی، تجربه شکست‌خورده زن در جامعه غربی‌ را نمی‌پذیرند.

* شماره‌ این هفته خط‌ حزب‌الله به روح مطهر شهید مدافع حرم، سردار سید رضی موسوی تقدیم می‌شود.
 

نماهنگ | پرچم غیرت یک ملّت

 بخش خبری رهبری انقلاب نمآهنگ

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

نماهنگ | پرچم غیرت یک ملّت

رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اخیر مردم خوزستان با اشاره به اهدای پرچم قیام مردم این منطقه علیه اشغالگری انگلیس در سال ۱۲۹۳ شمسی به ایشان، سابقه مبارزات عشایر و مردم خوزستان را این‌گونه توصیف کردند: «امّا درباره‌ی خوزستان. شاید بشود گفت که در تاریخِ صد و بیست سی ساله‌ی اخیر کشور ما، خوزستان یکی از اصلی‌ترین و مهم‌ترین مراکز مقاومت ملّت ایران بوده و مظهر مقاومت ملّت ایران در طول این مدّت، مردم خوزستان بودند. اگر جوانهای ما با تاریخ آشنا باشند، میدانند که حدود صد و اندی سال قبل، در دنباله‌های جنگ اوّل جهانی که انگلیس‌ها آمدند به این منطقه از ایران و عراق حمله کردند، مدافعه‌ی مردم خوزستان بود که انگلیسی‌ها را عقب زد. فتوای علمای نجف را مردم غیور خوزستان در دست گرفتند، پرچم بلند کردند، مقابل انگلیس‌ها ایستادند. آنجا انگلیس‌ها با لشکر و توانایی‌های نظامی وارد شده بودند، بحث تبلیغات و مانند اینها دیگر نبود؛ بر عراق مسلّط شده بودند، میخواستند بر این منطقه‌ی از ایران هم مسلّط بشوند؛ مردم خوزستان طبق فتوای علمای نجف ــ مرحوم آمیرزا محمّدتقی شیرازی و دیگران ــ در مقابل انگلیس‌ها ایستادند. در سفری که بنده چندین سال پیش به خوزستان داشتم، پرچم آن مبارزه‌ی بزرگ را آوردند و ما [هم] آن پرچم را هدیه کردیم به آستان قدس رضوی؛ آن پرچم که مال مردم خوزستان است، الان موجود است. در تاریخ، اینها مهم است، اینها خیلی باارزش است. خوزستان سینه سپر کرد در مقابل انگلیس‌ها، نه فقط برای دفاع از خوزستان، [بلکه برای] دفاع از ایران.» ۱۴۰۲/۱۰/۰۲
این پرچم، یکی از اسناد معتبر باقیمانده از واقعه جهاد اسلامی عشایر عرب خوزستان علیه استعمار انگلیس در جریان جنگ جهانی اول در اسفند ۱۲۹۳ شمسی است، که بنا به دستور حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان یکی از هدایای ارزشمند رهبری به آستان قدس رضوی تقدیم شده است.
رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت نماهنگ «پرچم غیرت یک ملّت» را منتشر میکند.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif خلاصه تاریخچه واقعه:
در هنگامه جنگ جهانی اول، اشغال خوزستان توسط ارتش انگلیس و صدور حکم جهاد بر علیه اشغالگران از سوی مراجع بزرگوار شیعه بالاخص مرحوم آیت‌الله سید محمد کاظم یزدی (صاحب عروه)، عشایر غیور استان با پیشتازی روحانیت بر اساس اعتقادات جهادی تشیع و به انگیزه دفاع از میهن اسلامی قیام نمودند و در مناطقی از قبیل غدیر الذعی و تپه‌های المنیور در ۱۵ کیلومتری غرب اهواز (مقبرة الجهاد)، سوسنگرد شمال اهواز و شادگان حماسه‌های جاودانه‌ای را آفریدند.
رهبری قیام در شادگان به عهده روحانی جلیل‌القدر مرحوم سید جابر بن سید مشعل موسوی البوشوکه و پرچم باقیمانده از آن جهاد اسلامی متعلق به این روحانی مجاهد بود. این اثر ارزشمند نزد بازماندگان وی نگهداری می‌شده است. سرانجام در سفر تاریخی رهبر انقلاب به خوزستان در اسفند ماه ۱۳۷۵ که مصادف با هشتاد و دومین سالگرد آن نهضت بود، تقدیم محضر مبارک ایشان شده است.
حاشیه آن به آیة الکرسی و وسط یک طرفش به جملات مقدس (لا اله الا الله، محمد رسول الله، على ولى الله) و طرف دیگر به آیه (نصر من الله فتح قریب) مزین شده که بیانگر اسلامیت، تشیع و نقش اصلی روحانیت در این نهضت است. لذا باید آن واقعه را یکی از نهضت‌های اصیل اسلامی ملت مسلمان ایران بر علیه استعمار در قرن اخیر به حساب آورد.

نماهنگ | پهلوان قاسم نامدار

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

نماهنگ | پهلوان قاسم نامدار

آقای حاج صادق آهنگران در ابتدای دیدار دوم دی‌ماه مردم کرمان و خوزستان با رهبر انقلاب، در قالب یک شعرخوانی به بیان روایت حضور تاریخی رهبر انقلاب در منزل یک شهید کرمانی با همراهی شهید حاج قاسم سلیمانی پرداخت. دیداری که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در آن گفتند: «این آقای حاج قاسم از آن‌هایی است که شفاعت می‌کند ان‌شاالله.»
رسانه KHAMENEI.IR برهمین اساس و در ایام سالگرد شهادت شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی، نماهنگ «پهلوان قاسمِ نامدار» را منتشر میکند.

 

امام خامنه‌ای: مهمترین نقش و خدمت شهید سلیمانی، احیای جبهه مقاومت در منطقه بوده است

 بخش خبری رهبری انقلاب شهیدسلیمانی

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

امام خامنه‌ای: مهمترین نقش و خدمت شهید سلیمانی، احیای جبهه مقاومت در منطقه بوده است/ باید خط تقویت جبهه مقاومت همچنان ادامه یابد

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی بعد ازظهر امروز در دیدار خانواده شهید سردار سلیمانی، گسترش بیش از پیش نام و یاد و خصوصیات این شهید را ناشی از اخلاص شهید سلیمانی دانستند و تاکید کردند: مهمترین نقش و خدمت این شهید بزرگوار، احیای جبهه مقاومت در منطقه بوده است.

رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار که در آستانه چهارمین سالگرد شهادت شهید سلیمانی برگزار شد، با تأکید بر اینکه مقاومتِ نزدیک به سه ماهه غزه به علت وجود جبهه مقاومت است، گفتند: شهید سلیمانی برای احیای جبهه مقاومت تلاش بسیاری کرد و این کار را با همان اخلاص و با تدبیر و عقل و اخلاق  به پیش بُرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تمجید و تقدیر از تلاش‌های سردار قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه افزودند: باید خط تقویت جبهه مقاومت همچنان ادامه یابد.

در این دیدار که فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرمانده نیروی قدس سپاه نیز حضور داشتند، خانم زینب سلیمانی گزارش کوتاهی از اقدامات فرهنگی و هنری انجام گرفته وهم‌چنین در دست اقدام، برای انتقال روحیات، منش و خصلت‌های شهید سلیمانی به نسل جوان، ارائه کرد.

دیدار اقشار مختلف بانوان با رهبری انقلاب

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

دیدار اقشار مختلف بانوان با رهبری انقلاب

جمعی از اقشار مختلف بانوان، صبح امروز (چهارشنبه) با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.

در ابتدای این دیدار تعدادی از حضار درباره موضوعات مختلف حوزه زنان به بیان دیدگاه و نظرات خود می‌پردازند.

رهبر انقلاب دو سال قبل در دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام با اشاره به درخواست جمعی از بانوان برای برگزاری دیدار در ایام ولادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به مناسب بودن چنین دیدارهایی اشاره کردند و سال گذشته نیز این دیدار در ایام ولادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها برگزار شد.

خط حزب‌الله ۴۲۴ | معجزه حضور مردم

 بخش خبری رهبری انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

خط حزب‌الله ۴۲۴ | معجزه حضور مردم

* چهارصد و بیست و چهارمین شماره خط‌ حزب‌الله با عنوان «معجزه حضور مردم»‌ منتشر‌‌‌‌ شد.

* «مردم ایستاده پای کار انقلاب» عنوان یادداشت هفته این شماره خط حزب‌الله است که در آستانه سالروز حماسه ۹دی ۸۸، به این پرسش، پاسخ داده‌ که انقلاب‌اسلامی چگونه با حضور مردم، در عرصه‌های‌ مختلف پیروز شده است؟

* «‌معجزه حضور مردم»‌ عنوان گزیده‌‌ بیانات این شماره خط حزب‌الله است که مروری بر اهمیت مشارکت و رقابت در انتخابات بر اساس بیانات رهبر‌‌انقلاب اسلامی داشته است.

* شماره‌ این هفته خط‌ حزب‌الله به روح مطهر نویسنده و شاعر نامدار فلسطینی، رفعت العریر که همراه با برادر، خواهر و چهار فرزند خواهرش در حمله هوایی رژیم صهیونیستی به نواز غزه به شهادت رسیدند، تقدیم می‌شود.

یار دیرین حاج قاسم را بشناسید/ علت تلاش‌های مکرر اسرائیل برای ترور «سید رضی» چه بود؟

 بخش خبری ویژه نامه شهدا

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

یار دیرین حاج قاسم را بشناسید/ علت تلاش‌های مکرر اسرائیل برای ترور «سید رضی» چه بود؟

همرزم شهید سید رضی موسوی می‌گوید: از سال گذشته و با اعلام خبری از رسانه‌های معاند، ظن و گمان‌ها برای برنامه دقیق رژیم صهیونیستی جهت ترور شهید سید رضی بیشتر و جدی‌تر شد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سید رضی موسوی معروف به سید رضی از مستشاران باسابقه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه و مسئول پشتیبانی جبهه مقاومت بود که روز گذشته، چهارم دی ماه 1402 در حمله رژیم صهیونیستی به منطقه زینبیه در حومه دمشق، به شهادت رسید. سید رضی از سربازان پیشکسوت در عرصه مقاومت بود که قریب به 25 سال در مقاومت منطقه نقش‌آفرینی ‌کرد. او یار دیرین سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بود که در آستانه چهارمین سالگرد شهادت سردار سلیمانی به دیدار او شتافت.

سید علی صالحی ملقب به ابوتراب از همرزمان شهید سید رضی موسوی است. او در گفتگو با تسنیم از خصوصیات اخلاقی این شهید چنین می‌گوید: شهید سید رضی موسوی پشتکارش خیلی زیاد بود و شبانه‌روز کار می‌کرد، آدم نترسی بود، در کار شباهت زیادی به حاج قاسم داشت و زیاد کار می‌کرد، روحیه مهربانی داشت و با نیروهایش خوش‌برخورد بود اما در کار فوق‌العاده جدی بود، برایش فرقی نمی‌کرد طرف حسابش ایرانی است یا سوری و عرب، جدیت در کار برایش مسئله اول بود، البته در جمع‌های دوستانه اهل شوخ‌طبعی و خنده هم بود.

او از پیش‌قدم بودن شهید موسوی در کارهای خیر نسبت به همه مردم خصوصاً مظلومان جنگ‌زده سوری می‌گوید: دستش خیلی به کار خیر بود. ازآنجایی که بیشتر در سوریه بود به فکر کمک به مردم سوریه هم بود. از ارتباطاتی که داشت برای رسیدگی به خانواده شهدای سوری و شیعیان جنگ‌زده استفاده می‌کرد. برایشان خانه مهیا می‌کرد و برای دختران دم‌بخت جهیزیه تأمین می‌کرد. برای افراد مقیم سوریه و رفع مشکلات آنان تلاش زیادی کرد.

مدافعان حرم , شهدای مدافع حرم , جبهه مقاومت اسلامی , کشور سوریه , رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , سردار قاسم سلیمانی , شهید سپهبد قاسم سلیمانی , 

کار خیر او فقط درباره مردم شیعه سوریه نبود بلکه هرجا دست نیازی بلند بود شهید سید رضی برای گرفتن آن پیش‌قدم می‌شد. صالحی در این باره می‌گوید: در جریان زلزله بزرگی که در ترکیه و سوریه آمد و خرابی‌های زیادی در برخی مناطق سوریه به‌بار آمد، سید رضی کمک زیادی به مردم زلزله‌زده سوری کرد. هیچ کدام از این‌ها جزو کارش نبود و در این باره وظیفه‌ای نداشت اما ازآنجایی که در کارهای خیر پیش‌قدم بود این‌ها را دلی انجام می‌داد.

همرزم شهید سید رضی موسوی در ادامه می‌گوید: دوستی داشت به‌نام ابوکریم که از خیلی سال پیش با هم عیاق بودند و خیلی از کارهای خیر را با هم انجام می‌دادند. شب قدر سال گذشته بود که سید رضی با ابوکریم بدون هیچ تشریفاتی به حرم حضرت رقیه سلام الله علیها رفت. در آنجا به توسل و نماز و عبادت خود رسید در حالی که آقا سید با توجه به مسئولیت بزرگش در منطقه وزنه‌ای برای جبهه مقاومت محسوب می‌شد و شاید کسی انتظار نداشت این‌قدر ساده و بدون تشریفات به حرم رفت‌وآمد داشته باشد.

ابوتراب به نقش اثرگذار سید رضی در ماجرای تعویض ضریح حضرت رقیه(س) و بازسازی آن اشاره می‌کند و می‌گوید: در موضوع ساخت ضریح جدید حضرت رقیه(س) و انتقال ضریح جدید از ایران به سوریه تأثیر بسزایی داشت. انتقال ضریح جدید مدتی به تأخیر افتاده بود به‌دلیل اینکه جعبه‌های انتقال قطعات ضریح بسیار بزرگ بود، اسرائیل هم در آن ایام چندین مرتبه فرودگاه دمشق را زده بود و تهدید کرده بود هواپیماهای باری را می‌زند، ولی سید رضی با قدرت در این مسئله جلو آمد و با درایت او انتقال قطعات ضریح جدید از ایران به سوریه محقق شد و به بازسازی حرم حضرت رقیه(س) کمک بزرگی کرد.

همرزم شهید از رابطه نزدیک او با حاج قاسم می‌گوید و ادامه می‌دهد: سید رضی دوست، یار دیرین و امین حاج قاسم بود، هیچ‌کس غیر از ایشان از ساعت رفت‌وآمد حاج قاسم خبر نداشت. بعد از شهادت حاج قاسم او انتظار شهادت را می‌کشید. از دوران دفاع مقدس با حاج قاسم رفیق بود و این دوستی تا شهادت ادامه داشت، خودش تعریف کرده بود که حاج قاسم به او گفته بود "دیگر وقت شهیدشدنت است".

مدافعان حرم , شهدای مدافع حرم , جبهه مقاومت اسلامی , کشور سوریه , رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , سردار قاسم سلیمانی , شهید سپهبد قاسم سلیمانی , 

هرچند سید رضی کارهای مختلف و زیادی در سوریه را به سرانجام رسانده بود اما کار اصلی او پشتیبانی بود. صالحی در این باره می‌گوید: سید رضی از سال‌ها پیش در سوریه حضور داشت و کار می‌کرد و  پشتیبانی جبهه مقاومت دست او بود، در واقع کار اصلی او پشتیبانی جبهه بود چه در سوریه و چه در لبنان. همسر او هم مدیر مدرسه ایرانی در سوریه بود. سید چندین بار توسط اسرائیل تهدید به ترور شده بود، خودش اصلاً چیزی در این باره مطرح نمی‌کرد و برایش اهمیتی نداشت.

او از نقشه‌های مختلف اسرائیل برای ترور سید رضی چنین می‌گوید: سال گذشته شبکه اینترنشنال خبری از او پخش کرد و در آن تصویر سید رضی را منتشر کرد. از آن زمان به بعد ظن و گمان‌ها برای برنامه دقیق اسرائیل جهت ترور ایشان بیشتر و جدی‌تر شد، پیش‌تر چندین بار مقرّی را که در آن فعالیت داشت، زده بودند اما موفق به ترورش نشده بودند. یکی از ترورهای ناموفق ایشان در ماجرای شهادت سید مصطفی بدرالدین مشهور به ذوالفقار از فرماندهان حزب‌الله لبنان بود که در دفتر سید رضی اتفاق افتاده بود. بدرالدین در این ماجرا به شهادت رسید اما سید رضی آنجا نبود و در امان ماند.

شهادت یکی از سرداران سپاه در سوریه/ «سید رضی» در حمله اسرائیل به دمشق به شهادت رسید

اما چرا رژیم صهیونیستی این‌قدر برای به شهادت رساندن سید رضی تلاش می‌کند؟ ابوتراب در پاسخ به این سؤال می‌گوید: سید رضی یکی از فرماندهان اثرگذار سپاه در مقاومت منطقه بود. در کارهای رزمی، پشتیبانی نقش بسیار مهم را ایفا می‌کند. اگر پشتیبانی نباشد، هیچ عملیاتی جلو نمی‌رود و نیرو توان کار کردن ندارد. هدف اسرائیل از ترور سید رضی تضعیف پشتیبانی جبهه مقاومت بود ازآنجایی که اسرائیل می‌خواهد پشتیبانی جبهه مقاومت را ببندد فکر می‌کند با زدن سید رضی توانسته است این مسیر را مسدود کند، در حالی که کسان دیگری هستند که بتوانند راه این شهید بزرگوار را دنبال کنند.

مدافعان حرم , شهدای مدافع حرم , جبهه مقاومت اسلامی , کشور سوریه , رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , سردار قاسم سلیمانی , شهید سپهبد قاسم سلیمانی , 

او در پایان به تصاویر ماندگار از سید مهربان سوریه در ذهن رزمندگان می‌گوید: یادم هست یک بار در ماه رمضان که زمان پروازهای سوریه به زمان افطار برخورد می‌کرد ایشان خیلی اصرار داشت که زمان پرواز را جابه‌جا کند تا بچه‌های رزمنده جمع شوند و دور هم افطار کنند و بعد به کارشان مشغول شوند، خودش هم کنار بچه‌ها دورهمی افطار می‌کرد و ازآنجایی که اهل شوخی بود سر افطار با طنز سخن می‌گفت و خاطره‌های جالبی برای ما به‌یادگار می‌گذاشت.

مهم‌ترین دغدغه‌های شهید «قاسم سلیمانی» به روایت وصیت‌نامه‌اش

 بخش خبری زندگی به سبک شهدا شهیدسلیمانی

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

مهم‌ترین دغدغه‌های شهید «قاسم سلیمانی» به روایت وصیت‌نامه‌اش

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، قاسم سلیمانی در روز ۲۰ اسفند سال ۱۳۳۵ در شهرستان رابُر از توابع استان کرمان در ایل عشایر سلیمانی چشم به جهان گشود. در ۱۸ سالگی به استخدام اداره آب کرمان درآمد و در راهپیمایی‌ها و اعتصابات کرمان علیه رژیم پهلوی در زمان انقلاب مشارکت فعال داشت.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در سال ۱۳۵۹ عضو سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی شد و هم‌زمان با شروع جنگ تحمیلی، چند گردان را در کرمان آموزش داده و به جبهه‌ها فرستاد. وی در دوره‌ای فرماندهی سپاه آذربایجان غربی را هم بر عهده داشت و در سال ۱۳۶۰ش با حکم فرمانده وقت سپاه پاسدارن، به عنوان فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله (ع) منصوب شد.

سلیمانی پس از پایان جنگ تحمیلی در سال ۱۳۶۷ش، به کرمان بازگشت و درگیر جنگ با اشراری شد که از مرز‌های شرقی ایران هدایت می‌شدند و با باند‌های قاچاق مواد مخدر در مرز‌های ایران و افغانستان مبارزه می‌کرد. قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۹ش از سوی حضرت امام خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) به فرماندهی سپاه قدس منصوب و فرماندهی محور مقاومت در مبارزه علیه داعش در عراق و سوریه را هم عهده‌دار شد. وی در بهمن سال ۱۳۸۹ش به درجه سرلشکری نائل آمد.

بامداد جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۸ در حمله موشکی بالگرد‌های آمریکایی به دو خودرو در اطراف فرودگاه بغداد، سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس و ابومهدی المهندس معاون حشدالشعبی و تنی چند از اعضای حشدالشعبی در این حمله هدف قرار گرفتند و به شهادت رسیدند.

وصیت‌نامه موضوعی حاج قاسم سلیمانی

•بسم الله الرحمن الرحیم

•شهادت دادن
شهید سلیمانی در آغاز وصیت خویش براساس باور‌های اسلامی واعتقادات قلبی‌اش موارد زیر را شهادت داده است:

•شهادت می‌دهم به:

۱) اصول دین
۲) اشهد أن لا اله الا الله
۳) و اشهد أنّ محمداً رسول الله
۴) و اشهد أنّ امیرالمؤمنین علی‌بن ابی‌طالب
۵) و اولاده المعصومین
۶) اثنی‌عشر ائمّتنا
۷) و معصومیننا حجج الله.

•شهادت می‌دهم که:

۸) قیامت حق است،
۹) قرآن حق است،
۱۰) بهشت و جهنّم حق است،
۱۱) سؤال و جواب حق است،
۱۲) معاد،
۱۳) عدل،
۱۴) امامت،
۱۵) نبوت حق است.

سپاس به درگاه الهی

مواردی که شهید سلیمانی لازم دانسته تا در وصیت خود شکر و سپاسگزاری کند:

•خدایا! تو را سپاس می‌گویم

۱) به‌خاطر نعمت‌هایت.

•خداوندا! تو را سپاس که

۲) مرا صلب به صلب، قرن به قرن، از صلبی به صلبی منتقل کردی.
۳) و در زمانی اجازه ظهور و وجود دادی که امکان درک یکی از برجسته‌ترین اولیائت را که قرین و قریب معصومین است، عبد صالحت خمینی کبیر را درک کنم.
۴) و سرباز رکاب او شوم.
۵) اگر توفیق صحابه رسول اعظمت محمد مصطفی(ص) را نداشتم و اگر بی‌بهره بودم از دوره مظلومیت علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) و فرزندان معصوم و مظلومش، مرا در همان راهی قرار دادی که آن‌ها در همان مسیر، جان خود را که جان جهان و خلقت بود، تقدیم کردند.

•خداوندا! تو را شکرگزارم که

۶) پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیّع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنه‌ای عزیز ــ که جانم فدای جان او باد ــ قرار دادی.

• پروردگارا! تو را سپاس که

۷) مرا با بهترین بندگانت در هم آمیختی و درک بوسه بر گونه‌های بهشتی آنان و استشمام بوی عطر الهی آنان را ــ یعنی مجاهدین و شهدای این راه ــ به من ارزانی داشتی.

• خداوندا!‌ ای قادر عزیز و‌ ای رحمان رزّاق، پیشانی شکر و شرم بر آستانت می‌سایم که

۸) مرا در مسیر فاطمه اطهر(س) و فرزندانش در مذهب تشیّع، عطر حقیقی اسلام، قرار دادی.
۹) و مرا از اشک بر فرزندان علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) و فاطمه اطهر(س) بهره‌مند نمودی؛ چه نعمت عظمایی که بالاترین و ارزشمندترین نعمت‌هایت است؛ نعمتی که در آن نور است، معنویت، بی‌قراری که در درون خود بالاترین قرار‌ها را دارد، غمی که آرامش و معنویت داد.

• خداوندا، تو را سپاس که

۱۰) مرا از پدر و مادر فقیر، اما متدین و عاشق اهل‌بیت و پیوسته در مسیر پاکی بهره‌مند نمودی. از تو عاجزانه می‌خواهم آن‌ها را در بهشتت و با اولیائت قرین کنی و مرا در عالم آخرت از درک محضرشان بهره‌مند فرمایی.

درخواست از خدا

نجوا‌ها و درخواست‌های شهید سلیمانی از خداوند؛ درج شده در وصیت‌نامه اش:
۱) خدایا! به عفو تو امید دارم.
۲)‌ای خدای عزیز و‌ای خالق حکیم بی‌همتا! دستم خالی است و کوله‌پشتی سفرم خالی. من بدون برگ و توشه‌ای به‌امید ضیافت عفو و کرم تو می‌آیم. من توشه‌ای برنگرفته‌ام؛ چون فقیر [را]در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟!
۳) سارُق، چارُقم پر است از امید به تو و فضل و کرم تو؛ همراه خود دو چشم بسته آورده‌ام که ثروت آن در کنار همه ناپاکی‌ها، یک ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه(ع) است؛ گوهر اشک بر اهل‌بیت(ع) است؛ گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم.
۴) خداوندا! در دستان من چیزی نیست؛ نه برای عرضه [چیزی دارند] و نه قدرت دفاع دارند، اما در دستانم چیزی را ذخیره کرده‌ام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته به‌سمت تو است. وقتی آن‌ها را به‌سمتت بلند کردم، وقتی آن‌ها را برایت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ این‌ها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی.
۵) خداوندا! پاهایم سست است، رمق ندارد. جرأت عبور از پلی که از جهنّم عبور می‌کند، ندارد. من در پل عادی هم پاهایم می‌لرزد، وای بر من و صراط تو که از مو نازک‌تر است و از شمشیر بُرنده‌تر؛ اما یک امیدی به من نوید می‌دهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم. من با این پا‌ها در حَرَمت پا گذارده‌ام، دورِ خانه‌ات چرخیده‌ام و در حرم اولیائت در بین‌الحرمین حسین و عباست آن‌ها را برهنه دواندم و این پا‌ها را در سنگر‌های طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدن‌ها و خزیدن‌ها و به حُرمت آن حریم‌ها، آن‌ها را ببخشی.
۶) خداوندا! سر من، عقل من، لب من، گوش من، قلب من، همه اعضا و جوارحم در همین امید به‌سر می‌برند؛
۷) یا ارحم الراحمین! مرا بپذیر؛ پاکیزه بپذیر؛ آن‌چنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم. جز دیدار تو را نمی‌خواهم، بهشت من جوار توست، یا الله!
۸) خدایا! از کاروان دوستانم جامانده‌ام.
۹) خداوند،‌ای عزیز! من سال‌هاست از کاروانی به‌جا مانده‌ام و پیوسته کسانی را به‌سوی آن روانه می‌کنم، اما خود جا مانده‌ام، اما تو خود می‌دانی هرگز نتوانستم آن‌ها را از یاد ببرم.
۱۰) پیوسته یاد آنها، نام آنها، نه در ذهنم بلکه در قلبم و در چشمم، با اشک و آه یاد شدند.
۱۱) عزیز من! جسم من در حال علیل شدن است.
۱۲) چگونه ممکن [است]کسی که چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟
۱۳) خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت کنی؛ مرا در فراق خود بسوزان و بمیران.
۱۴) عزیزم! من از بی‌جاقراری و رسوای ماندگی، سر به بیابان‌ها گذارده‌ام؛ من به‌امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان می‌روم.
۱۵) کریم، حبیب، به کَرَمت دل بسته‌ام،
۱۶) تو خود می‌دانی دوستت دارم.
۱۷) خوب می‌دانی جز تو را نمی‌خواهم.
۱۸) مرا به خودت متصل کن.
۱۹) خدایا وحشت همه وجودم را فرا گرفته است.
۲۰) من قادر به مهار نفس خود نیستم،
۲۱) رسوایم نکن.
۲۲) مرا به‌حرمت کسانی که حرمتشان را بر خودت واجب کرده‌ای، قبل از شکستن حریمی که حرم آن‌ها را خدشه‌دار می‌کند، مرا به قافله‌ای که به‌سویت آمدند، متصل کن.
۲۳) معبود من، عشق من و معشوق من، دوستت دارم.
۲۴) بار‌ها تو را دیدم و حس کردم،
۲۵) نمی‌توانم از تو جدا بمانم. بس است، بس.
۲۶) مرا بپذیر، اما آن‌چنان که شایسته تو باشم.

هشدار به برادران و خواهران مجاهد

شهید سلیمانی به برادران و خواهران مجاهد نسبت به نظام اسلامی چنین هشدار داده است:

• خواهران و برادران مجاهدم در این عالم،

•‌ای کسانی که سر‌های خود را برای خداوند عاریه داده‌اید و جان‌ها را بر کف دست گرفته و در بازار عشق‌بازی به سوق فروش آمده‌اید، عنایت کنید:

۱) جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است.
۲) امروز قرارگاه حسین‌بن علی(ع)، ایران است.
۳) بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند.
۴) ا گر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی (ص).

• برادران و خواهرانم!

۵) جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل به و منصوب شرعی و فقهی معصوم.
۶) خوب می‌دانید منزّه‌ترین عالِم دین که جهان را تکان داد اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجات‌بخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما که به‌عنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما به‌عنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید]به‌دور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید.
۷) خیمه، خیمه رسول‌الله است.
۸) اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است، دور آن بچرخید.
۹) والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت‌الله الحرام و مدینه حرم رسول‌الله(ص) و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمی‌ماند؛ قرآن آسیب می‌بیند.

وصیت به برادران و خواهران ایرانی

شهید سلیمانی به برادران و خواهران ایرانی چنین وصیت کرده است:

• برادران و خواهران عزیز ایرانی من، مردم پرافتخار و سربلند که جان من و امثال من، هزاران بار فدای شما باد، کما اینکه شما صد‌ها هزار جان را فدای اسلام و ایران کردید؛

۱) از اصول مراقبت کنید، اصول یعنی ولیّ فقیه،
۲) خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنه‌ای عزیز را جان خود بدانید،
۳) حرمت او را مقدسات بدانید.

• وصیت به برادران و خواهران؛ پدران و مادران

شهید سلیمانی به برادران و خواهران؛ پدران و مادران چنین وصیت کرده است:

• برادران و خواهران، پدران و مادران، عزیزان من!

• جمهوری اسلامی، امروز سربلندترین دوره خود را طی می‌کند.

• بدانید مهم نیست که دشمن چه نگاهی به شما دارد، دشمن به پیامبر شما چه نگاهی داشت و [دشمنان]چگونه با پیامبر خدا و اولادش عمل کردند، چه اتهاماتی به او زدند، چگونه با فرزندان مطهر او عمل کردند؟ مذمت دشمنان و شماتت آن‌ها و فشار آنها، شما را دچار تفرقه نکند.

• بدانید که می‌دانید مهم‌ترین هنر خمینی عزیز این بود که اول اسلام را به پشتوانه ایران آورد.

• و سپس ایران را در خدمت اسلام قرار داد.

• اگر اسلام نبود و اگر روح اسلامی بر این ملت حاکم نبود، صدام، چون گرگ درنده‌ای این کشور را می‌درید؛

• آمریکا، چون سگ هاری همین عمل را می‌کرد،

•، اما هنر امام این بود که اسلام را پشتوانه آورد؛ عاشورا و محرّم، صفر و فاطمیه را به پشتوانه این ملت آورد،
• انقلاب‌هایی در انقلاب ایجاد کرد، به این دلیل در هر دوره هزاران فداکار جان خود را سپر شما و ملت ایران و خاک ایران و اسلام نموده‌اند و بزرگ‌ترین قدرت‌های مادی را ذلیل خود نموده‌اند.
• عزیزانم، در اصول اختلاف نکنید.

وصیت درخصوص شهدا و خانواده شهدا

شهید سلیمانی درخصوص شهدا و خانواده شهدا چنین وصیت کرده است:

• شهدا، محور عزّت و کرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز، بلکه همیشه این‌ها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافته‌اند.

۱) آن‌ها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همان‌گونه که هستند.
۲) فرزندانتان را با نام آن‌ها و تصاویر آن‌ها آشنا کنید.
۳) به فرزندان شهدا که یتیمان همه شما هستند، به‌چشم ادب و احترام بنگرید.
۴) به همسران و پدران و مادران آنان احترام کنید، همان‌گونه که از فرزندان خود با اغماض می‌گذرید، آن‌ها را در نبود پدران، مادران، همسران و فرزندان خود توجه خاص کنید.

وصیت خطاب به خانواده شهدا

شهید سلیمانی درخصوص به خانواده شهدا چنین وصیت کرده است:

• فرزندانم، دختران و پسرانم، فرزندان شهدا، پدران و مادران باقی‌مانده از شهدا،

•‌ای چراغ‌های فروزان کشور ما، خواهران و برادران و همسران وفادار و متدینه شهدا!

• در این عالم، صوتی که روزانه من می‌شنیدم و مأنوس با آن بودم و همچون صوت قرآن به من آرامش می‌داد و بزرگترین پشتوانه معنوی خود می‌دانستم،

• صدای فرزندان شهدا بود که بعضاً روزانه با آن مأنوس بودم؛

• صدای پدر و مادر شهدا بود که وجود مادر و پدرم را در وجودشان احساس می‌کردم.

۱) عزیزانم! تا پیشکسوتان این ملتید، قدر خودتان را بدانید.
۲) شهیدتان را در خودتان جلوه‌گر کنید، به‌طوری که هر کس شما را می‌بیند، پدر شهید یا فرزند شهید را، به‌عینه خوِد شهید را احساس کند، با همان معنویت، صلابت و خصوصیت.
۳) خواهش می‌کنم مرا حلال کنید و عفو نمایید.

• من نتوانستم حق لازم را پیرامون خیلی از شما‌ها و حتی فرزندان شهیدتان ادا کنم،

۴) هم استغفار می‌کنم و هم طلب عفو دارم.
۵) دوست دارم جنازه‌ام را فرزندان شهدا بر دوش گیرند، شاید به‌برکت اصابت دستان پاک آن‌ها بر جسدم، خداوند مرا مورد عنایت قرار دهد.

وصیت در خصوص نیرو‌های مسلح

شهید سلیمانی درخصوص نیرو‌های مسلح چنین وصیت کرده است:

۱) نیرو‌های مسلّح خود را که امروز، ولی فقیه فرمانده آنان است، برای دفاع از خودتان، مذهبتان، اسلام و کشور احترام کنید.
۲) و نیرو‌های مسلح می‌بایست همانند دفاع از خانه خود، از ملت و نوامیس و ارضِ آن حفاظت و حمایت و ادب و احترام کنند.
۳) و نسبت به ملت همان‌گونه که امیرالمؤمنین مولای متقیان فرمود، نیرو‌های مسلح می‌بایست منشأ عزت ملت باشد.
۴) و قلعه و پناهگاه مستضعفین و مردم باشد.
۵) و زینت کشورش باشد.

وصیت در خصوص مردم عزیز کرمان

شهید سلیمانی درخصوص مردم عزیز کرمان چنین وصیت کرده است:

• نکته‌ای هم خطاب به مردم عزیز کرمان دارم؛

• مردمی که دوست‌داشتنی‌اند و در طول ۸ سال دفاع مقدس بالاترین فداکاری‌ها را انجام دادند.

• و سرداران و مجاهدین بسیار والامقامی را تقدیم اسلام نمودند.

• من همیشه شرمنده آن‌ها هستم.

• هشت سال به‌خاطر اسلام به من اعتماد کردند؛ فرزندان خود را در قتلگاه‌ها و جنگ‌های شدیدی، چون کربلای ۵، والفجر ۸، طریق‌القدس، فتح‌المبین، بیت‌المقدس و... روانه کردند

• و لشکری بزرگ و ارزشمند را به نام و به عشق امام مظلوم حسین‌بن علی به نام ثارالله، بنیانگذاری کردند.

• این لشکر همچون شمشیری برنده، بار‌ها قلب ملت‌مان و مسلمان‌ها را شاد نمود و غم را از چهره آن‌ها زدود.

• عزیزان! من بنا به تقدیر الهی امروز از میان شما رفته‌ام.

• من شما را از پدر و مادرم و فرزندان و خواهران و برادران خود بیشتر دوست دارم، چون با شما بیشتر از آن‌ها بودم؛ ضمن اینکه من پاره‌تن آن‌ها بودم و آن‌ها پاره وجود من، اما آن‌ها هم قبول کردند من وجودم را نذر وجود شما و ملت ایران کنم.

۱) دوست دارم کرمان همیشه و تا آخر با ولایت بماند.

• این ولایت، ولایت علی‌بن ابی‌طالب است و خیمه او خیمه حسین فاطمه است، دور آن بگردید.

• با همه شما هستم.

• می‌دانید در زندگی به انسانیت و عاطفه‌ها و فطرت‌ها بیشتر از رنگ‌های سیاسی توجه کردم.

• خطاب من به همه شما است که مرا از خود می‌دانید، برادر خود و فرزند خود می‌دانید.

۲) وصیت می‌کنم اسلام را در این برهه که تداعی‌یافته در انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است، تنها نگذارید.

• دفاع از اسلام نیازمند هوشمندی و توجه خاص است.

۳) در مسائل سیاسی آنجا که بحث اسلام، جمهوری اسلامی، مقدسات و ولایت فقیه مطرح می‌شود، این‌ها رنگ خدا هستند؛ رنگ خدا را بر هر رنگی ترجیح دهید.

وصیت به سیاسیون کشور

شهید سلیمانی به سیاسیون کشورچنین وصیت کرده است:

• نکته‌ای کوتاه خطاب به سیاسیون کشور دارم:

• چه آن‌هایی [که]اصلاح‌طلب خود را می‌نامند و چه آن‌هایی که اصولگرا.

• آنچه پیوسته در رنج بودم این‌که عموماً ما در دو مقطع، خدا و قرآن و ارزش‌ها را فراموش می‌کنیم، بلکه فدا می‌کنیم.

۱) عزیزان، هر رقابتی با هم می‌کنید و هر جدلی با هم دارید، اما اگر عمل شما و کلام شما یا مناظره‌هایتان به‌نحوی تضعیف‌کننده دین و انقلاب بود، بدانید شما مغضوب نبی مکرم اسلام و شهدای این راه هستید؛ مرز‌ها را تفکیک کنید.
۲) اگر می‌خواهید با هم باشید، شرط با هم بودن، توافق و بیان صریح حول اصول است. اصول، مطوّل و مفصّل نیست.

اصول عبارت از چند اصل مهم است:

۳) اول آنها، اعتقاد عملی به ولایت فقیه است؛ یعنی این که نصیحت او را بشنوید، با جان و دل به توصیه و تذکرات او به‌عنوان طبیب حقیقی شرعی و علمی، عمل کنید. کسی که در جمهوری اسلامی می‌خواهد مسئولیتی را احراز کند، شرط اساسی آن [این است که]اعتقاد حقیقی و عمل به ولایت فقیه داشته باشد. من نه می‌گویم ولایت تنوری و نه می‌گویم ولایت قانونی؛ هیچ یک از این دو، مشکل وحدت را حل نمی‌کند؛ ولایت قانونی، خاصّ عامه مردم اعم از مسلم و غیرمسلمان است، اما ولایت عملی مخصوص مسئولین است که می‌خواهند بار مهم کشور را بر دوش بگیرند، آن هم کشور اسلامی با این همه شهید!
۴) اعتقاد حقیقی به جمهوری اسلامی و آنچه مبنای آن بوده است؛ از اخلاق و ارزش‌ها تا مسئولیت‌ها؛ چه مسئولیت در قبال ملت و چه در قبال اسلام.
۵) به‌کارگیری افراد پاکدست و معتقد و خدمتگزاری به ملّت، نه افرادی که حتی اگر به میز یک دهستان هم برسند خاطره خان‌های سابق را تداعی می‌کنند.
مقابله با فساد و دوری از فساد و تجمّلات را شیوه خود قرار دهند.
۶) در دوره حکومت و حاکمیت خود در هر مسئولیتی، احترام به مردم و خدمت به آنان را عبادت بدانند و خود خدمتگزار واقعی، توسعه‌گر ارزش‌ها باشند، نه با توجیهات واهی، ارزش‌ها را بایکوت کنند.
۷) مسئولین همانند پدران جامعه می‌بایست به مسئولیت خود پیرامون تربیت و حراست از جامعه توجه کنند، نه با بی‌مبالاتی و به‌خاطر احساسات و جلب برخی از آرای احساسی زودگذر، از اخلاقیاتی حمایت کنند که طلاق و فساد را در جامعه توسعه دهد و خانواده‌ها را از هم بپاشاند.

• حکومت‌ها عامل اصلی در استحکام خانواده و از طرف دیگر عامل مهم از هم پاشیدن خانواده هستند.

• اگر به اصول عمل شد، آن وقت همه در مسیر رهبر و انقلاب و جمهوری اسلامی هستند و یک رقابت صحیح بر پایه همین اصول برای انتخاب اصلح صورت می‌گیرد.

وصیت به برادران سپاهی و ارتشی

شهید سلیمانی به برادران سپاهی و ارتشی چنین وصیت کرده است:

• کلامی کوتاه خطاب به برادران سپاهی عزیز و فداکار و ارتشی‌های سپاهی دارم:

۱) ملاک مسئولیت‌ها را برای انتخاب فرماندهان، شجاعت و قدرت اداره بحران قرار دهید.

• طبیعی است به ولایت اشاره نمی‌کنم، چون ولایت در نیرو‌های مسلح جزء نیست، بلکه اساس بقای نیرو‌های مسلح است، این شرط خلل‌ناپذیر می‌باشد.

۲) نکته دیگر، شناخت بموقع از دشمن و اهداف و سیاست‌های او و اخذ تصمیم بموقع و عمل بموقع؛ هر یک از این‌ها اگر در غیر وقت خود صورت گیرد، بر پیروزی شما اثر جدّی دارد.

خطاب به علما و مراجع معظم

شهید سلیمانی به علما و مراجع معظم چنین خطاب کرده است:

• سخنی کوتاه از یک سرباز ۴۰ ساله در میدان، به علمای عظیم‌الشأن و مراجع گران‌قدر که موجب روشنایی جامعه و سبب زدودن تاریکی مراجع عظام تقلید؛ سربازتان از یک برج دیده‌بانی دید که اگر این نظام آسیب ببیند، دین و آنچه از ارزش‌های آن [که]شما در حوزه‌ها استخوان خُرد کرده‌اید و زحمت کشیده‌اید، از بین می‌رود.

• این دوره‌ها با همه دوره‌ها متفاوت است، این بار اگر مسلّط شدند، از اسلام چیزی باقی‌نمی‌ماند.

• راه صحیح، حمایت بدون هرگونه ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و، ولی فقیه است.

• نباید در حوادث، دیگران شما را که امید اسلام هستید به ملاحظه بیندازند.

• همه شما امام را دوست داشتید و معتقد به راه او بودید. راه امام مبارزه با آمریکا و حمایت از جمهوری اسلامی و مسلمانان تحت ستم استکبار، تحت پرچم، ولی فقیه است.

• من با عقل ناقص خود می‌دیدم برخی خنّاسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علمای مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حق‌به‌جانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند. حق واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزش‌ها و ولایت فقیه میراث امام خمینی (رحمة الله علیه) هستند و می‌بایست مورد حمایت جدی قرار گیرند.

• من حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای را خیلی مظلوم و تنها می‌بینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات با بیانتان و دیدارهای‌تان و حمایت‌های‌تان با ایشان می‌بایست جامعه را جهت دهید.

• اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود، بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیر قابل برگشت خواهد بود.

• دست مبارکتان را می‌بوسم و عذرخواهی می‌کنم از این بیان، اما دوست داشتم در شرف‌یابی‌های حضوری به محضرتان عرض کنم که توفیق حاصل نشد.

• سربازتان و دست‌بوستان

طلب عفو و عذرخواهی

شهید سلیمانی از افراد و گروه‌های زیر طلب عفو وبخشش کرده است:

۱) از همسایگانم
۲) و دوستانم
۳) و همکارانم

• طلب بخشش و عفو دارم.

۴) از رزمندگان لشکر ثارالله
۵) و نیروی باعظمت قدس که خار چشم دشمن و سدّ راه او است،

• طلب بخشش و عفو دارم؛

۶) خصوصاً از کسانی که برادرانه به من کمک کردند.
شهید سلیمانی از افراد زیر عذرخواهی کرده است:

• نمی‌توانم از حسین پورجعفری نام نبرم که خیرخواهانه و برادرانه مرا مثل فرزندی کمک می‌کرد و مثل برادرانم دوستش داشتم. از خانواده ایشان و همه برادران رزمنده و مجاهدم که به زحمت انداختمشان عذرخواهی می‌کنم.

• البته همه برادران نیروی قدس به من محبّت برادرانه داشته و کمک کردند و دوست عزیزم سردارقاآنی که با صبر و متانت مرا تحمل کردند.

گزارش از سید جواد هاشمی فشارکی

روایتی از تلاش نوجوان شهید برای پیوستن به غواصان کربلای ۴

 بخش خبری جنگ ودفاع مقدس زندگی به سبک شهدا

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

روایتی از تلاش نوجوان شهید برای پیوستن به غواصان کربلای ۴

به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید «علیرضا فشارکی» متولد سال ۱۳۴۷، با اوج‌گیری جنگ و تجاوز دشمن خون غیرت در رگ‌هایش جوشید و عزم میدان نبرد کرد. زمان زیادی از شهادت برادر نمی‌گذشت و داغ دل مادر به او رخصت اعزام نمی‌داد، اما بی‌تابی‌ها و بی‌قراری‌هایش در کنار منطق و استدلال گفتار، پدر و مادرش را واداشت تا او را هم راهی جبهه کنند.

گذراندن دوره‌های آموزشی، علیرضا را مهیای عملیات کربلای ۴ کرد تا به‌عنوان غواص به دل آب بزند و به مقابله با دشمن متجاوز رود. در حین گذراندن آموزش‌های تکمیلی آب کفن او گشت و تا مدتی میزبان بدن مطهرش شد و سرانجام با پیدا شدن پیکرش به آغوش خانواده بازگشت و پس از تشییعی باشکوه در گلستان شهدای اصفهان آرام گرفت.

روایتی از تلاش نوجوان شهید برای پیوستن به غواصان کربلای ۴

روایت غلامرضا علیزاده (غواص گردان یونس لشکر ۱۴ امام حسین (ع) در جنگ تحمیلی)

روند آموزش ما همچنان ادامه داشت و آرام‌آرام برای عملیات بعدی (کربلای ۴) آماده می‌شدیم. تعدادی نیروی جدید هم به ما دادند و قرار شد؛ دوباره گردان ما پنج گروهان داشته باشد که گروهان موسی و نوح و اسماعیل و داود و ابراهیم، نام آن‌ها بود.

به خاطر دارم در آموزش غواصی، یکی از نیرو‌ها به نام فشارکی تعادلش با اسلحه و تجهیزات درست نمی‌شد و اِسنُورکِلَش که باید حداقل ده سانتیمتر از آب بالا باشد، خوب عمل نمی‌کرد. در تمرین به‌اندازه کافی سلاح و تجهیزات و خشاب و نارنجک و وزن بدنش، وزنه می‌بستیم، خوب عمل می‌کرد و تا خود او می‌آمد، اشکال پیدا می‌شد. مانده بودیم که چکارش کنیم؟ به قدرت الله قربانی؛ معاون گروهانمان گفتم: می‌خواهی یک دانه فوم به او اضافه کنیم؟ درست می‌شود.

بعد به فشارکی گفتم: خودت تعادلت را درست کن. گفت من نمی‌توانم. برای اینکه یادش دهم، خودم با وزنه‌های اضافی بیش‌ از حد معمول در آب پریدم و شنا کردم و گفتم: من می‌توانم سه، چهار قبضه اسلحه بردارم و خودم تعادلم را حفظ کنم. تو هم باید خودت تعادلت را درست کنی. گفت: چکار کنم؟ گفتم باید با پاهایت این کار را انجام بدهی. از آب هم نترس.

خواب برادر شهید

گفت: آقای علیزاده! دیشب برادر شهیدم به خوابم آمد و گفت: اگر می‌خواهی به من برسی، باید پا بزنی! پا زدن چطوریه؟ من بعد از مشورت کردن با قربانی او را به وسط آب بردم تا پا بزند. او هم تلاش کرد و پا زد. انگار بعد از آن خواب، انگیزه بیشتری داشت و ترسش ریخته و خیلی راحت بود.

تا می‌گفتم بپر! می‌پرید و خوب راه افتاد. با بعضی از بچه‌های خاص کار می‌کردیم و این کار با من یا باقری و یا جزینی بود. اگر به برخی می‌گفتیم که شما به درد این کار نمی‌خوری و نمی‌توانی کارکنی، از این گردان برو! بهش برمی‌خورد و سفت‌وسخت می‌ایستاد و می‌گفت: نمی‌خواهم بروم و تلاش می‌کنم و یاد می‌گیرم.

انصافاً هم بسیاری از آن‌ها هر طوری بود، خودشان را به دیگران می‌رساندند. مثلاً کسی را داشتیم که اصلاً از آب می‌ترسید. اما با تمرین و پشتکار، شناگری شده بود که شیرجه‌های دیدنی می‌زد. به فشارکی گفتم: خسته شدی! قدری بالا بیا! آمد و تازه نیم ساعتی نشسته بودیم و حرف می‌زدیم که آقای قربانی آمد و گفت: چطور شد؟ گفتم قدری تمرین کرده است. گفت: در آب برو تا ببینم.

با ذوق و شوق در آب پرید و یک دوری زد و آمد و گفت: خوب است؟ ان‌شاءالله به‌طور کامل درست می‌شود. خیلی خوشحال بود که مختصر پیشرفتی کرده است. فردا با کل گروهان برای تمرین رفتیم. فشارکی هم آمد و دوباره دیدم همان مشکل روز قبل وجود دارد و نمی‌تواند تعادلش را حفظ کند و آب می‌خورد. انگار همه‌چیز‌های قبلی یادش رفته بود. از آب بالا آمد و بعد از ناهار گفت: آقای علیزاده! بعدازظهر دوباره می‌خواهم تمرین کنم و حسابی پا بزنم.

شهادت از پی برادر

بعدازظهر آمد و وزنه‌ها را هم بست و خودش هم چند تا وزنه دیگر هم در پیراهنش انداخت و چند بار رفت‌وآمد و گفت: خوب شد؟ قربانی گفت: نه هنوز! چون پایت بالا می‌آید. گفت: یک وزنه دیگر هم می‌اندازم. می‌خواهم با سه وزنه بروم. قربانی گفت: نه! با همین یک وزنه برو. رفت.

همین‌که پایین پرید، در مسیر تند و سریع آب قرار گرفت. با آنکه لباس غواصی هم نپوشیده بودم، سریع در آب پریدم. ولی نتوانستم نوک فینش را ببینم! آقای قربانی هم در آب پرید و هرچه رفتیم، دیگر فشارکی را ندیدم. ما سه شب تا پل هزاردستان به دنبال او می‌گشتیم، اما متأسفانه پیدایش نمی‌کردیم، تا اینکه سه روز بعد زیر اسکله یگان دریایی، یکی از بچه‌ها جسد مطهرش را پیدا کرد و او را بیرون کشید.

روایتی از تلاش نوجوان شهید برای پیوستن به غواصان کربلای ۴

غم از دست دادن یکی از یارانمان قبل از عملیات، شدیداً همه بچه‌های گردان یونس و مرا که تماس بیشتری با او داشتم در خود فرو برده بود. به‌خصوص در مواقع استراحت که ذهن و فکرمان درگیر تمرینات نبود.

تلاش زیاد او در همین زمان کم و خوابی که از برادرش دیده بود و برایم تعریف کرد، از جلوی چشم و ذهنم دور نمی‌شد. احساس می‌کردم؛ آمده بود تا فقط به برادر شهیدش بپیوندد و این‌گونه مقدر شد که در هنگام آموزش و خارج از عملیات به شرف شهادت نائل آید.

منبع:

فضل‌الله صابری، رضا اعجمیان جزی، فرار از خود، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نشر مرزوبوم، حوزه هنری استان اصفهان، تهران ۱۴۰۱، صص ۲۱۳، ۲۱۴، ۲۱۵، ۲۱۶