شنبه, ۳ آذر ۱۴۰۳، ۰۵:۰۹ ق.ظ

درباره سايت

پایگاه فرهنگی،مذهبی شهدای نیاک

سایت شهدای نیاک مرجع نرم افزارهای مذهبی ومقالات،بیانات رهبری،زندگینامه شهدا،کتاب های مذهبی،صوت وتصویر،جشنواره های شهدای نیاک،مداحی مناسبت های مذهبی،بانک صوت وتصویر،آرشیوفیلم های مذهبی،کلیپ های مذهبی،سخنرانی علما،خبرهای سیاسی،اجتماعی،فرهنگی مذهبی،نظامی،کتابخانه،نرم افزارهای قرآنی،امام خمینی ره،ویژه نامه مذهبی،کودک ونوجوان،محرم،ماه مبارک رمضان،عاشورا و تاسوعا حسینی،امربه معروف ونهی از منکر،حجاب عفاف،سبک زندگی اسلامی

بایگانی

محبوب ترين ها

پيوندها

مداحان وشعرا

شخصیت های سیاسی ونظامی

شبکه های اجتماعی

۴۸۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رهبری انقلاب» ثبت شده است

خطبه‌‌های نماز جمعه در مسجد آل الرسول(ص) ایرانشهر

 بخش خبری رهبری انقلاب

خطبه‌‌های نماز جمعه در مسجد آل الرسول(ص) ایرانشهر

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بهار سال ۱۳۵۷ را همچنان در تبعید از سوی رژیم پهلوی در شهرستان ایرانشهر در استان سیستان و بلوچستان سپری میکردند.
روحانی مبارز و تبعیدشده از مشهدالرضا(علیه‌السلام)، برای ایجاد یک پایگاه مدهبی جهت انجام فعالیت‌های سیاسی و مبارزاتی، مسجد آل‌الرسول(صلوات‌الله‌علیهم) ایرانشهر را که تقریباً به صورت متروک و نیمه‌کاره در آمده بود و تنها در بعضی ایام سال مانند دهه‌ی اول محرم فعالیت‌هایی در آن میشد، احیاء کرده بودند. هنوز یک ماهی نگذشته بود که آیت‌الله خامنه‌ای برای تشدید فعالیت‌های سیاسی در قالب‌های مذهبی و دینیِ مورد علاقه‌ی مردم، ایده‌ی برگزاری جدیِ نماز جمعه را در همان مسجد مطرح کرد. ایده‌ای که بلافاصله با پیگیری‌های خود ایشان محقق شد و رفته رفته مردم ایرانشهر هم از آن استقبال کردند. ۲۲ اردیبهشت ۵۷، یکی از آدینه‌هایی بود که در آن دوران آشوب و هیجان، نماز جمعه‌ی آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد آل الرسول ایرانشهر اقامه و خطبه‌هایی در وصف شرایط کشور ایراد شد. همزمانی این جمعه با ایام چهلم شهدای قیام مردم یزد در نهم و دهم  فروردین ۵۷، باعث شد که در بخشی از خطبه‌ها، خطیب جمعه به حوادث آن شهر و کشتار و سرکوب بیرحمانه‌ی مردم اشاره داشته باشد. آن روزها، در عین حال که وضع مراکز اصلی کشور و شهرهای بزرگ، نا آرام بود و فشار و اشراف ساواک و نیروهای امنیتی بر مبارزان بیشتر شده بود، اما آیت‌الله خامنه‌ای در خطبه‌ها صریح تر و به صورت عمومی از شرایط کشور و مبارزات سخن گفتند. ایشان در خطبه اول، اتحاد دین و سیاست را، به عنوان توجیه و مبنای ایدئولوژیک مبارزات تبیین کرد و در حطبه دوم، اسلام، به عنوان هدف این مبارزات و مجاهدت‌های مردم در سراسر کشور، از سوی آیت‌الله خامنه‌ای معرفی شد.



به مناسبت فرارسیدن چهلمین سالگرد برگزاری اولین نماز جمعه در دوران انقلاب اسلامی ایران در پنجم مرداد ۱۳۵۸، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR، متن و صوت خطبه‌های نماز جمعه‌ی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در چهلم شهدای قیام مردم یزد را که در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی(۱۳۵۷/۲/۲۲) در مسجد آل‌الرسول(ص) ایرانشهر در دوران تبعید ایشان ایراد شده است، برای اولین بار منتشر می‌کند.


بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله‌ ربّ العالمین احمده حمداً متواتراً بتواتر آلائه و متواصلاً بتواصل نعمائه اشهد ان لا اله الّا الله‌ کما شهد بذلک رسله و شهدت بذلک ملائکته.

... دین مقدّس اسلام، فقط دنیا و آخرت مردم را و زندگى مادّى و معنوى انسان را از راه برنامه‌هاى هماهنگ، به سعادت و صلاح میرساند. چنین نیست که اسلام فقط آخرت مردم را آباد کند و کارى به کار دنیاى مردم نداشته باشد. از جمله‌ى تهمت‌هاى بسیار ناجوانمردانه‌اى که دشمنان اسلام و دشمنان دین بر این آئین مقدّس وارد کرده‌اند، یکى این است که گفته‌اند دین اسلام فقط به امور اخلاقى و معنوى میپردازد و به دنیاى مردم کارى ندارد. این تهمتى است که اکنون چند قرن است که دشمنان و استعمارگران و در کنار استعمارگران، مستبدّان و خودکامگان از آن بهره میبرند و استفاده میکنند. به مردم مسلمان تفهیم میکنند که باید فقط به فکر اخلاق خود و به فکر آخرت خود باشند؛ مسائل جهانى، مسائل سیاسى، مسائلى که مربوط به ارتباطات عظیم بین‌المللى است، به آنها ارتباطى ندارد و هستند کسانى که براى آنها تصمیم بگیرند و براى خود عمل کنند.

در حالى‌ که دین مقدّس اسلام برعکس این تصوّر، نقطه‌ى مقابل آن چیزى است که اینها گفته‌اند و میگویند. اسلام، دین زندگى است. در اسلام همان اندازه که مسائل معنوى و اخلاقى هست، مسائل سیاسى و دنیایى هست. به همان اندازه که نماز اهمّیّت دارد، جهاد در راه خدا اهمّیّت دارد. در نماز به همان اندازه که انسان باید به سوى خدا برود، باید به همان اندازه کین(۱)  و کید دشمنان خدا را هم بفهمد و در مقابل آنان جبهه بگیرد. چنین نیست که انسانِ مسلمان اگر نماز بخواند و عبادت کند و در کنج خلوتگاه محراب بنشیند، مسلمانى خود را کامل کرده باشد. مسلمان اگر میخواهد مسلمان کاملى باشد، به امور دنیا هم باید بپردازد، سیاست هم باید بفهمد، در سیاست هم باید مداخله کند.

به ما میگویند دین از سیاست جدا است؛ اسلام میگوید دین و سیاست یکى است، سیاست جزء دین است، جزو احکام دین است؛ مهم‌ترین بخش فقهِ ما، بخش سیاسات است. به قول یکى از مراجع عظیم تقلیدِ گذشته-رحمةالله‌‌علیه- مُعظَم(۲) دین را سیاسات تشکیل میدهد. احکام حکومت، مقرّرات مربوط به حاکم، وظایف حاکم در مقابل مردم، وظایف مردم در مقابل حاکم، قضاوت درباره‌ى اینکه چگونه انسانى میتواند حاکم باشد و صلاحیّت این منصب را دارد و چگونه انسانى این صلاحیّت را ندارد، اینها همه مسائل فقه اسلام است؛ مجتهد همچنان که احکام صلات و صیام و زکات را استنباط میکند، اینها را هم باید استنباط بکند.

و یکى از مهم‌ترین مباحث فقه ما بحث ولایت است، یعنى بحث حکومت. امیرالمؤمنین (صلوات‌الله‌ و سلامه علیه) بخش مهمّى از خطبه‌ها و نامه‌هاى خود را که در نهج‌‌البلاغه گرد آمده است، به مسئله‌ى حکومت اختصاص داده است؛ براى حاکم، معیارهایى بیان میکند؛ به مردم مسلمان میفهماند که باید چگونه حاکمى بر مردم مسلمان حکومت کند و این حق از آنِ کیست. و وقتى حاکمى با این شرایط بر مردم مسلمان حکومت کرد، وظیفه‌ى مردم در مقابل او چگونه است. وَ اَعظَمُ مَا افتَرَضَ اللهُ سُبحانَهُ مِن تِلکَ الحقوقِ حَقُّ الوالی عَلَى الرَّعیَّةِ وَ حَقُّ الرَّعیَّةِ عَلَى الوالی؛ در میان حقوق گوناگون حقّ پدر به فرزند، حقّ فرزند به پدر، حقّ زن و شوهر با هم، حقّ برادران مسلِم با هم، از همه مهم‌تر و از همه بزرگ‌تر، حقّ متقابل حاکم و رعیّت است؛ بزرگ‌ترین حقوق این حق است. فَریضَةٌ فَرَضَ اللهُ‌ سُبحانَهُ لِکُلّ؛ فریضه‌اى است که بر گردن هر یک در مقابل دیگرى خداى متعال قرار داده است. وقتى مردم مسلمان این حقوق را مراعات کردند، حاکم به حقّ خود در محکومین و در رعیّت رسید، و محکومین حقّ خود را در دست حاکم و سیاست حاکم به دست آوردند، آن ‌وقت نتیجه چه میشود؟ فَجَعَلَها نِظاماً لِدُنیاهُم وَ عِزّاً لِدینِهِم؛ وقتى حاکم و محکوم، حقوق متقابل یکدیگر را مراعات کردند، دنیاى آنان انتظام پیدا میکند، از حالت آشفتگى بیرون مى‌آید، وضع اقتصادى و اجتماعى سامان پیدا میکند. و عِزّاً لِدینِهِم؛ دین آنان، فکر آنان، ایدئولوژى حاکم بر اجتماع آنان، عزّت پیدا میکند.

امروز اگر مسلمانان عالَم به اسلام عمل میکردند، جامعه‌ى خود را به وسیله‌ى اسلام -نه به وسیله‌‌ى مکتبى دیگر- نوسازى و بازسازى میکردند، جامعه‌ى اسلامى کافى بود که همه‌ى مردم دنیا را به اسلام بکشاند، کافى بود که مردم را به گرویدن به اسلام تشویق کند، که «صد گفته چون نیم‌ کردار نیست»(۳)...
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، تو را سوگند میدهیم ما را با معارف اسلامى و معارف علوى آشنا بگردان.

اعوذ بالله‌ من الشّیطان الرّجیم، بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ. قُل یاَایُّهَا الکافِرونَ. لا اَعبُدُ ما تَعبُدونَ. وَلا اَنتُم عابِدونَ ما اَعبُدُ. وَ لا اَنَا عابِدٌ ما عَبَدتُم. وَلا اَنتُم عابِدونَ ما اَعبُدُ. لَکُم دینُکُم وَلِیَ دین.(۴)
 
 
بسم الله الرّحمن الرّحیم
قال علىّ (علیه ‌السّلام): فلَولا حُضورُ الحاضِرِ وَ قیامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ النّاصِرِ وَ ما اَخَذَ اللهُ‌ عَلَى العُلَماءِ اَلّا یُقارّوا عَلَى کِظَّةِ ظالِمٍ وَ لا سَغَبِ مَظلومٍ لَاَلقَیتُ حَبلَها عَلَى غارِبِها وَ لَسَقَیتُ آخِرَها بِکَأسِ اَوَّلِها وَ لَاَلفَیتُم دُنیاکُم هَذِهِ اَزهَدَ عِندى مِن عَفطَةِ عَنز.(۵)

امیرالمؤمنین (صلوات‌الله‌ و سلامه علیه) آنچه را که گفته است عمل کرده است. بعد از آنکه مردم مسلمان گِرد خانه‌ى آن حضرت را گرفتند و تصدّى مقام حکومت را از او خواستند، علىّ‌بن‌ابى‌طالب بر سر یک دوراهى‌اى قرار گرفت: از طرفى بى‌اعتنائى او به همه‌ى زیورهاى زندگى؛ همه‌ى آن جلوه‌هایى که در دنیا براى مردم دنیا جاذبه دارد، براى او ندارد؛ مردم قتل میکنند براى قدرت، جنایت میکنند به خاطر قدرت، دروغ و فریب و ریا در راه قدرت براى آنها کارهایى است روا و جایز، امّا قدرت در نظر امیرالمؤمنین به خودى خود یک چیز کم‌ارزش است. با نظر کم‌ارزش [به آن] نگاه میکند، او را تحقیر میکند، او را پس میزند.

امّا از طرف دیگر، امیرالمؤمنین مىبیند اینجا حقّ انسانها مطرح است؛ اگر او زمام امور را به دست نگیرد، چه ‌کسى زمام را به دست خواهد گرفت و چه ‌کسى انسانها و مسلمانها را زنده خواهد کرد؟ چه‌ کسى تبعیض و اختلاف طبقاتى را از بین خواهد برد؟ چه ‌کسى اموال غصب‌شده را از غاصبان خواهد گرفت و به مغصوبان پس خواهد داد؟ چه ‌کسى با ستمگران خواهد جنگید؟ چرا این حقّ عظیم انسانها را ندیده بگیرد؟ لذاست که حکومت را قبول کرد. میگوید: لَولا حُضورُ الحاضِر، اگر نه این بود که مردم به طرف من آمدند؛ وَ قیامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ النّاصِر، و براى من مسلّم شد که یاورانى خواهم داشت؛ وَ ما اَخَذَ اللهُ‌ عَلَى العُلَماء، اگر نه این بود که خدا از دانایان و آگاهان پیمان گرفته است. دست آنها را بسته -آنهایى که نمیدانند، معاقب نیستند به قدر آنان که میدانند؛ واى بر آن کسانى که میدانند و بر طبق تکالیفشان عمل نمیکنند! یکى از بزرگ‌ترین تکالیف دانایان این است که آنهایى را که نمیدانند ارشاد کنند تا همه بدانند؛ اسلام این را میخواهد؛ اسلام میخواهد آنکه نمیداند به وسیله‌ى آنکه میداند آگاه بشود تا همه بدانند و ناگهان عالَم اسلام و جامعه‌ى اسلام، همه با هم عمل کنند و پیش بروند؛ بر نادان نمیبخشاید از آنکه چرا نادان مانده است، بر دانا بیشتر نمی‌بخشاید که چرا عمل نکرده است و چرا نادان را آگاه نساخته است- خدا بر دانایان و آگاهان چه عهدی گرفته؟ اَلّا یُقارّوا، خوب گوش کنید، اَلّا یُقارّوا عَلَى کِظَّةِ ظالِمٍ وَ لا سَغَبِ مَظلوم؛ دو کلمه است: خدا بر مردمان دانا و آگاه پیمان گرفته که بر سیریِ ستمگر و گرسنگى مظلوم صبر نکنند. همه‌ى آگاهان عالَم، همه‌ى عالمان عالَم، همه‌ى دانایان موظّفند که به این تکلیف عمل کنند؛ این کلام امیرالمؤمنین است.

امیرالمؤمنین میگوید من حکومت را قبول کردم به خاطر همین پیمان؛ خدا از من پیمان گرفته، خدا مرا مجبور میکند که صبر نکنم، ساکت ننشینم؛ خدا از من میخواهد که من ظالم را سیر و مظلوم را گرسنه تحمّل نکنم، اجازه ندهم که بعضى بر بعضى ستم کنند. با این‌جور اقتضاء حکومت را قبول میکند امیرالمؤمنین. میگوید اگر این نبود، لَاَلقَیتُ حَبلَها عَلَى غارِبِها؛ ریسمان خلافت را روی پشتش می‌انداختم، او را رها میکردم که براى خودش هر جا رفت برود؛ این روش امیرالمؤمنین است.

ما مردم باید بدانیم که شیعه‌ى على مسئولیتش از همه بیشتر است؛ چرا؟ چون رهبرى، این چنین آگاه داشته، چون همه ‌چیز به او گفته شده است. ادّعاى شیعه بودن، خود مسئولیّتى دارد. آن کسانى که مدّعى پیروى ائمّه هستند، مسئولیّت بزرگ‌ترى دارند و عالِمان‌شان مسئولیّت سنگین‌ترى. چگونه میتوان دَم از اسلام زد و زندگى فردى و اجتماعى را طبق اسلام و با احکام اسلام تطبیق نکرد؟ چگونه میتوان مدّعى پیروى على بود و حقایق را ندانست و نگفت؟ لذاست که علماى تشیّع، آگاهان، دانایان، آن کسانى که به راستى شایستگى نام جانشین و پیرو على را داشتند، در طول تاریخ هر جا نگاه میکنید، اینها را در مقابل قدرتهاى مسلّط و ستمگر مى‌بینید. از زمان ائمّه‌ى هدىٰ (علیهم‌‌السّلام) چنین بوده است تا روزگار ما، تا امروز. آن قدرتى که در مقابل کجى و نابسامانى ایستاده است در طول تاریخ و امروز هم مى‌ایستد، قدرت علم، قدرت آگاهى مذهبى، قدرت پیروى از قرآن است و بس. آن جامعه‌هایى که دین را دارند و قرآن را دارند، مخصوصاً على را دارند، آن جامعه‌ها بهتر و رساتر و مستحکم‌تر و مسلّح‌ترند در مقابل نابسامانى‌ها و کجى‌ها. اگر در جامعه کجى و نابسامانى هست، هر جا که کجی و نابسامانی است -هر گوشه‌اى از زوایاى جامعه- آن گوشه از دین به همان نسبت فاصله دارد. آن گوشه از آنِ دین نیست.

جامعه‌ى ما، مملکت ما، محیط ما، ما مردمى که مدّعى هستیم که شیعه‌ایم و پیرو على، چقدر به احکام علوى نزدیک است؟ چقدر در آن عدالت و قسط هست؟ چقدر در او آزادی بیان هست؟ چقدر انسان متفکّر و آگاه، حق دارد که بیندیشد و اجازه دارد که بگوید؟ امروز در همین زمان هم علماى بزرگ ما در ایران، در خارج ایران، مراجع عظیم تقلید و علماى بزرگ، همه همین را میگویند؛ سخن آنها در مقابل هیئت حاکمه‌ى ایران، امروز همین است.

 این حوادث اخیر را شنیده‌اید؛ این حوادثى است که باید در نماز جمعه مطرح بشود؛ جزو فرائضى است که خطیب باید بگوید؛ ملزم است که افکار را در جریان بگذارد. من حرف تازه‌اى در این زمینه ندارم. خبر جدیدى که شما ندانید ندارم. آنچه من میدانم همان چیزى است که همه میدانید: غوغاست، اعتراض است. سخن از این است که مردم نارضایى‌هایى دارند. اعتراضهایى میکنند، حرفهایى میزنند. بر همه‌ى مسلمانها لازم است که اگر خود جزو آن معترضان نیستند، بدانند که این معترضان چه میگویند. ما درصددیم بدانیم که این معترضان چه میگویند. دو نکته را در اینجا حتماً باید عرض کنم و شما برادران و خواهران مسلمان بشنوید.

نکته‌ى اوّل این است که این اعتراضهایى که در سراسر ایران هست، بر خلاف آنچه که مطبوعات ما -که یکسره متأسّفانه مزدورند- و وسائل ارتباط جمعى ما میگویند، اینها یک اقلّیّت نیستند، اکثریّتند. در ایران هر حرکتى که علما بکنند، مردم دنبالشان هستند. علماى شیعه، مظهر توجّه‌ها و خواست‌ها و انگیزه‌هاى مردمند. شما مردمى که در این شهر زندگى میکنید، مانند ۳۵ میلیون مسلمان دیگرى که در این مملکت هستند، مقلّد هستید، تقلید میکنید. تقلید یعنى چه؟ یعنى پیروى از یک عالِم دین؛ این یک چیزى است که شناخت بافت زندگى ایرانى، آن را اثبات میکند. انسان ایرانى، بدون تقلید زندگى نمیکند؛ از چه ‌کسی تقلید میکند؟ تقلید از فلان روشنفکر؟ تقلید از فلان مهندس؟ تقلید از فلان سیاستمدار؟ ابدا! تقلید از عالِم و مرجع دینى و روحانى. اگر کسى بخواهد بداند که این حرکت، این قیام، این اعتراض، این سکوت -هرچه-، هر حادثه‌اى که در ایران وجود دارد، متعلّق به اقلّیّت است یا به اکثریّت، باید ببیند آیا علما در این حرکت هستند یا نیستند. در هر حرکتى که علما هستند، این حرکت مال اکثریّت مردم است؛ دلیلش هم این است که هر جا اینها یک پیغامى دادند، یک اعلامیّه‌اى دادند، یک دعوتى کردند، گروه‌هاى کثیر مردم به نداى اینها پاسخ گفتند و آنها را اجابت کردند. این چه حرفى است که بعضى میزنند و روزنامه‌ها تکرار میکنند و میگویند اینها یک اقلّیّت چند هزار نفرى هستند؟ این دروغ است. اینها یک اکثریّت چندین میلیون نفرى هستند؛ اینها مسلمان‌ها و شیعه‌ى این مملکتند؛ چه اقلّیّتى؟ مخالفینِ اینها اقلّیّتند؛ آن کسانى که اینها را و سخنانشان را تحمّل نمیتوانند بکنند اقلّیّتند؛ اینها اکثریّتند. این نکته‌ى اوّل.

نکته‌ى دوّم این است که به چه انگیزه‌ای این حرکت‌ها، این تظاهرها، این تجمّع‌ها، این منبر رفتن‌ها که علما، فضلا، مدرّسین، مراجع، علماى بزرگ، سخنرانى میکنند، بیانیه میدهند، حرف میزنند، به چه انگیزه‌اى این ‌همه انجام میگیرد؟ از خودشان باید بپرسید؛ خود آنها در بیانیه‌هایشان، در شعارهایشان، در گفته‌ها و نطق‌ها و سخنرانى‌هایشان این را براى ما روشن کرده‌اند؛ آنها میگویند در این مملکت باید اسلام باشد، در این مملکت باید قرآن حکومت کند، در این مملکت مردم باید اجازه داشته باشند که مسلمان باشند؛ همین. به کسى اجازه‌ى مسلمان ماندن داده نمیشود. تبلیغات و زرق و برقها و فحشاء زورکى و فساد اجبارى نمیگذارد مردم آن چنان که اسلام خواسته است بمانند. دخترها و پسرهاى ما را دارند در منجلاب فساد غرق میکنند؛ این کانالهاى تلویزیون، کانالهاى فساد است در داخل خانه‌هاى ما؛ این رمانهاى هیجان‌انگیز، این مطبوعات رنگین‌نامه‌ى نفرت‌انگیز، این تبلیغات دروغین، این مسائل تجمّل و آرایشى که مثل سیل دارد وارد این مملکت میشود، این مدهایى که آزادانه دارد بر گردن پسر و دختر ما تحمیل میشود، این زبانهاى حق‌گویى که هر روز بیش از روز قبل بسته میشود، این حرفهاى دروغى که به‌آسانى و مثل آب رواج داده میشود، اینها اجازه نمیدهند که انسان مسلمان بماند. «چو گِل بسیار شد پیلان بلغزند»؛(۶) پیرها و پیلها و پیل‌تَن‌ها را هم دارند میلغزانند، جوان ما که جاى خود دارد! همه‌ى حرف همین است؛ علما این را میگویند، مردم مسلمان این را میگویند؛ میگویند در این جامعه و مملکتى که نام مسلمان روى خود نهاده است، مردم باید مسلمان زندگى کنند، باید مقرّرات اسلامى اجرا بشود، باید آزادى باشد، باید اقتصادِ سالم باشد.

... در یک مجمعى جمع شدند، در یک مسجدى اجتماع کردند، به نام عالِم و مرجعى که او را خواستند شعار دادند؛ پاسخ شعار با گلوله داده شده! مردم در مقابل حرفی که میخواسته‌اند و سخنى که میخواسته‌اند ابراز بکنند هیچ تأمین جانى نداشتند؛ باز علما اعتراض کردند که چرا مردم را میکشید؟ و همین‌ طور مطلب تا امروز ادامه پیدا کرده؛ ماجرا این است. صحبتِ اخلالگرى نیست، صحبتِ «از خارج ایران آمده‌اى» نیست، صحبت اقلّیّتى نیست؛ این سخنِ مردمِ مسلمانِ این مملکت است. جوان و پیر و بازارى و دانشگاهى و روحانى و طلبه و واعظ و همه‌وهمه، حتّى کارمندان دولتى و نظامیان و غیر ذلک در این خواست عمومى در سراسر ایران همراه بوده‌اند؛ همه دنبال علما راه افتاده‌اند؛ هر کس نماز میخوانده، هر که روزه میگرفته، هر که حج میکرده، هر که از علما تقلید میکرده، در این راه با علما همراه و همگام و هم‌هدف بوده؛ حالا بعضى اقدام کرده‌اند، بعضى [هم] که اقدام نکرده‌اند دلشان با علما بوده؛ اینکه اقلّیّت نشد! کدام اقلّیّت؟

پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، تو را سوگند میدهیم وضع گرفتارى مردم مسلمان را، این گره‌هاى کورى که جز به وسیله‌ى تدبیر مردمان خیرخواه و آگاه باز نمیشود و جز به همّت مسلمانان از میان نمیرود، به لطف و کرمت این گرفتاری‌ها را برطرف بگردان.
اعوذ بالله‌ من الشّیطان الرّجیم، بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ. قُل اَعوذُ بِرَبِّ النّاسِ. مَلِکِ النّاسِ. اِلهِ النّاسِ. مِن شَرِّ الوَسواسِ الخَنّاسِ. اَلَّذی یُوَسوِسُ فی صُدورِ النّاسِ. مِنَ الجِنَّةِ وَ النّاس.(۷) صدق الله‌ العلىّ العظیم.
 
۱) کینه
۲) بخش اعظم چیزی
۳) منسوب به فردوسی
۴) سوره‌ى کافرون «به نام خداوند رحمتگر مهربان. بگو: اى کافران! آنچه میپرستید نمیپرستم، و آنچه میپرستم شما نمیپرستید، و نه آنچه پرستیدید من میپرستم، و نه آنچه میپرستم شما میپرستید. دین شما براى خودتان، و دینِ من براى خودم.«
۵) نهج‌البلاغه، خطبه‌ى ۳
۶) سعدی. گلستان، باب پنجم، حکایت ۱۷ (بگفت آنجا پری‌رویان نغزند / چو گل بسیار شد پیلان بلغزند)
۷) سوره‌ی ناس؛ «به نام خداوند رحمتگر مهربان. بگو: پناه میبرم به پروردگار مردم، پادشاه مردم، معبود مردم، از شرّ وسوسه‌گر نهانى؛ آن کس که در سینه‌هاى مردم وسوسه میکند، چه از جنّ و [چه از] انس.»
 

اهمیت «حجاب»، شیوه‌های ترویج آن و راهکارهای مقابله با بدحجابی از منظر رهبر انقلاب اسلامی

 رهبری انقلاب حجاب وپوشش اسلامی سبک زندگی

اهمیت «حجاب»، شیوه‌های ترویج آن و راهکارهای مقابله با بدحجابی از منظر رهبر انقلاب اسلامی

در نگاه رهبر انقلاب اسلامی «حیا و عفاف» علاوه بر آنکه حکم و دستوری الهی است یکی از عوامل اقتدار ملّی نیز هست که دشمن آن را هدف گرفته: «[دشمن] دنبال این است که این عوامل اقتدار ملّی را از بین ببرد؛ هدف دشمن این است. ایمان را از بین ببرد، حیا و عفاف را از بین ببرد.» ۱۳۹۵/۱۰/۱۹
توطئه‌ای که در سال‌های اخیر و با طرح کلیدواژه‌هایی چون «حجاب اجباری» و عملیات روانی، میدانی و تبلیغاتی پیرامون آن در پی حیازُدایی و مبارزه با حجاب و عفاف در ایران اسلامی است.
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن هفته‌ی حجاب و عفاف گزیده‌ای از بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره‌ی اهمیت موضوع حجاب، راهکارهای ترویج آن و شیوه‌ی مقابله‌ی صحیح با بدحجابی را منتشر می‌کند:

* حجاب مایه تشخص و آزادی زن است
حجاب مایه‌ی تشخص و آزادی زن است؛ برخلاف تبلیغات ابلهانه و ظاهربینانه‌ی مادیگرایان، مایه‌ی اسارت زن نیست.... حجاب وقار است، متانت است، ارزشگذاری زن است، سنگین شدن کفه‌ی آبرو و احترام اوست؛ این را باید خیلی قدر دانست و از اسلام باید به خاطر مسئله‌ی حجاب تشکر کرد؛ این جزو نعمتهای الهی است. ۱۳۹۱/۰۲/۲۳

* حجاب عامل امنیت است

اسلام برای زن حجاب را معیّن کرده است. خودِ این حجاب، یکی از وسایل امنیت است. با حجاب زنِ مسلمان، هم خود زنِ مسلمان امنیت پیدا میکند و هم مردان مسلمان امنیت پیدا میکنند. آن جایی که حجاب را از زنان دور میکنند، آن جایی که زن را به عریانی و برهنگی نزدیک میکنند، در درجه‌ی اوّل، امنیت از خود زن و در درجه‌ی بعد، از مردان و جوانان گرفته خواهد شد. برای این‌که محیط سالم و دارای امنیت باشد؛ زن بتواند کار خود را در جامعه انجام دهد، مرد هم بتواند مسؤولیتهای خود را انجام دهد، اسلام حجاب را معیّن کرده است که این حجاب، یکی از آن احکام برجسته‌ی اسلام است و یکی از فوایدش همین است که گفتم. فواید فراوان دیگری هم دارد. ۱۳۷۵/۱۲/۲۰

* حجاب کرامت زن مسلمان است
ما زن را به عفّت، به عصمت، به حجاب، به عدم اختلاط و آمیزش بیحد و مرز میان زن و مرد، به حفظ کرامت انسانی، به آرایش نکردن در مقابل مرد بیگانه -برای آن‌که چشم او لذّت نبرد- دعوت میکنیم. این بد است؟ این کرامت زن مسلمان است. این کرامت زن است. آنهایی که زن را تشویق میکنند که خود را به گونه‌ای آرایش دهد که مردان کوچه و بازار به او نگاه کنند و غرایز شهوانی خودشان را ارضا کنند، باید از خودشان دفاع کنند که چرا زن را تا این حد پایین می‌آورند و تذلیل میکنند!؟ آنها باید جواب بدهند. ۱۳۷۱/۰۹/۲۵

 حجاب به معنای انزوای زنان نیست
اسلام میخواهد که رشد فکری و علمی و اجتماعی و سیاسی و -بالاتر از همه- فضیلتی و معنوی زنان، به حد اعلی برسد و وجودشان برای جامعه و خانواده‌ی بشری -به‌عنوان یک عضو- حد اعلای فایده و ثمره را داشته باشد. همه‌ی تعالیم اسلام از جمله مسأله‌ی حجاب، بر این اساس است. مسأله‌ی حجاب، به معنای منزوی کردن زن نیست. اگر کسی چنین برداشتی از حجاب داشته باشد، برداشتش کاملاً غلط و انحرافی است. مسأله‌ی حجاب، به معنای جلوگیری از اختلاط و آمیزش بی قیدوشرط زن و مرد در جامعه است. این اختلاط، به ضرر جامعه و به‌ضرر زن و مرد -بخصوص به ضرر زن- است. حجاب، به هیچ وجه مزاحم و مانع فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و علمی نیست. ۱۳۶۸/۱۰/۲۶


بحثها درباره پوشش از هجوم تبلیغاتی غرب متأثر نباشد
باید توجه کنید که هیچ بحثی در این زمینه‌های مربوط به پوشش زن، از هجوم تبلیغاتی غرب متأثر نباشد؛ اگر متأثر از آن شد، خراب خواهد شد. مثلاً بیاییم با خودمان فکر کنیم که حجاب داشته باشیم، اما چادر نباشد؛ این فکر غلطی است. نه این‌که من بخواهم بگویم چادر، نوع منحصر است؛ نه، من میگویم چادر بهترین نوع حجاب است؛ یک نشانه‌ی ملی ماست؛ هیچ اشکالی هم ندارد؛ هیچ منافاتی با هیچ نوع تحرکی هم در زن ندارد. اگر واقعاً بنای تحرک و کار اجتماعی و کار سیاسی و کار فکری باشد، لباس رسمی زن میتواند چادر باشد و چادر بهترین نوع حجاب است. البته میتوان محجبه بود و چادر هم نداشت؛ منتها همین‌جا هم بایستی آن مرز را پیدا کرد. بعضیها از چادر فرار میکنند، به خاطر این‌که هجوم تبلیغاتی غرب دامنگیرشان نشود؛ منتها از چادر که فرار میکنند، به آن حجاب واقعی بدون چادر هم رو نمی‌آورند؛ چون آن را هم غرب مورد تهاجم قرار میدهد! ۱۳۷۰/۱۰/۰۴

* زنان آگاه، الگوی زن مسلمان را نشان دهند
زنان، زنان باسواد، زنان آگاه، زنان بامعرفت، در همه این میدانها بایستی پیشروی کنند؛ الگوی زن را نشان بدهند؛ بگویند زن مسلمان زنی است که هم دین خود را، حجاب خود را، زنانگی خود را، ظرافتها و رقّتها و لطافتهای خود را حفظ میکند؛ هم از حق خود دفاع میکند؛ هم در میدان معنویت و علم و تحقیق و تقرّب به خدا پیشروی میکند و شخصیتهای برجسته‌ای را نشان میدهد و هم در میدان سیاسی حضور دارد. این میشود الگویی برای زنان. ۱۳۷۹/۰۶/۳۰
برای ترویج حجاب کار تحقیقی و تبلیغی کنید
[در مسئله‌ی حجاب] شما با تبلیغات کار کنید. یعنی همان حربه‌ای را که افراد مورد نظر شما برای سست کردن اعتقاد به حجاب به کار میبرند، شما هم به کار ببرید. یعنی شما درباره‌ی حجاب بنشینید واقعاً تحقیق کنید، فکر کنید، از لحاظ دینی هم مثلاً درباره‌اش بحث کنید، یا از بحثهایی که شده استفاده کنید. از لحاظ اجتماعی هم روی همین مسأله‌ی کیفیّت حجاب تکیه کنید؛ به ترویج دیدگاه خودتان بپردازید؛ آن چیزی که به نظرتان درست است، آن را بگویید؛ این دغدغه را هم که اینها می‌آیند تمایل به حجاب را در دلِ مردم از بین میبرند، نداشته باشید؛ حجاب از بین نمیرود. ۱۳۷۷/۱۲/۰۴

* خانمها را با حجاب و فواید آن آشنا کنید
حجاب، ارزشی است منطبق با طبیعت انسان... ممکن است کسانی بی‌خبر و بی‌اطّلاع باشند؛ بایستی اینها را با حجاب آشنا کرد. من در همین سالهای اوّلِ انقلاب به‌وضوح دریافتم که بعضی از زنانی که محجّب هستند و خیلی قدر حجاب را نمیدانند، اینها اصلاً از حکم حجاب و فلسفه‌ی حجاب و فواید حجاب اطّلاعی ندارند؛ یعنی با اینها کمتر صحبت شده است. ۱۳۷۷/۱۲/۰۴

* اهمیت شرعی و منطقی حجاب را تبیین کنید
آن چیزی که در اساس لازم است و مهمتر از همه است، این است که شما ذهن این دختر جوان، یا این زن جوان را -که عمده هم خانمهای جوان هستند- با اهمیت حجاب آشنا کنید؛ یعنی به او تفهیم کنید که حجاب از لحاظ شرعی و از لحاظ منطقی این است. در ذهن او، استدلال صحیح را در مورد رعایت حجاب راسخ کنید. ۱۳۷۷/۱۲/۰۴

* احساس آسایش ناشی از حجاب را بیان کنید
دید اسلامی در زمینه‌ی مسائل حجاب، بسیار دید خوب و روشنی است. می‌گویید: «ما با این حجاب، احساس آسایش می‌کنیم و این لباسِ مشارکت ماست»! بله؛ کاملاً تعبیر درست و خوبی است. این، دیدگاهِ کاملاً صحیحی است. این را هرچه بیشتر بیان کنید و بگویید، بهتر است. ۱۳۷۷/۰۷/۱۸

* مشکل بدحجابی در ادارات را حل کنید
در ادارات، خیلی از این خانمها هستند که شما اوّل باید مراقبت کنید، ترتیبی برای وضع حجابشان بدهید. یعنی مقیّد باشند به این‌که حجابشان را حفظ کنند... در محیط کار، رفتارهای جلف زن و مرد نباید وجود داشته باشد. شما اگر در محیط کارتان این رفتارها را مواظبت کنید، کار، بهتر و روانتر انجام می‌گیرد. مشکل بدحجابی، شاید صدی پنجاه، صدی شصتش، همین‌طور حل می‌شود. این را بعید ندانید. غرض، محیط را محیط دینی کنید. ۱۳۷۲/۰۵/۰۷

* اجازه ندهید توهین کنندگان به حجاب جولان دهند
در محیط دانشگاهها، خانمهای دانشجو و استاد باید بکوشند روحیه و فرهنگ اسلامی را ترویج کنند. اجازه ندهید به کسانی -اگر خدای نکرده در دانشگاههای کشور هستند- که نسبت به حجاب اسلامی یا زنان و دانشجویان دخترِ مسلمان بی‌احترامی کنند. اجازه ندهید که اینها بتوانند افکار فاسد را منتشر کنند. ۱۳۷۱/۰۹/۲۵

* با محبّت و مدارا نهی از منکر کنید
[در برخورد با مشکل بدحجابی] گفتن و تذکّر دادن، خوب است. چه اشکال دارد با اخلاقِ خوب تذکّر دهند؟ دیروز حدیثی را برای جمعی میخواندم که آمر به معروف و ناهی از منکر باید خودش به آنچه دارد امر و نهی میکند، هم عالم باشد و هم عامل. «رفیق لمن یأمر و رفیق لمن ینهی»؛ با رفق و مدارا امر و نهی کند. امر و نهی، یعنی دستور دادن -بکن، نکن- غیر از تمنا کردن است؛ اما همین را با رفق، - نه با خشونت - انجام دهد. به نظرم این‌طوری باید عمل شود. ۱۳۸۲/۰۲/۲۲

آتش به اختیار یک روحانی جهادگر ‌‌‌‌/ خدمت بدون منت ‌در روستایی دور‌افتا‌ده + تصاویر

 رهبری انقلاب سبک زندگی

 آتش به اختیار یک روحانی جهادگر ‌‌‌‌/ خدمت بدون منت ‌در روستایی دور‌افتا‌ده + تصاویر

به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرمانشاه، اردوهای جهادی گامی بزرگ و مهم در تقویت و خدمت‌رسانی به مناطق محروم کشور است که این اردوهای جهادی برای تداوم سازندگی در روستاها و مناطق محروم کرمانشاه چند سالی است رونق گرفته و در شتاب بخشیدن به عمران مناطق دور افتاده بسیار تاثیرگذار است.

مناطق محروم نام آشنایی که سال‌ها است از زبان مسئولان می‌شنویم اما متاسفانه هر ساله در کمال بی‌مهری، بر محرومیت این روستاها افزوده می‌شود. باید گفت که جناب مسئول برای لحظه‌ای هم که شده از پشت میز ریاست برخیزید و به درد دل این مردم مظلوم گوش دهید.

چه خوب بود روزی مسئولان به این مناطق می‌آمدند و در کنار این مردم زندگی می‌کردند و زندگی که نه بلکه ساعتی در این مناطق گذری می‌کردند چرا که تاب و توان رها کردن خانه‌های میلیاردی و زندگی کردن در این خان‌های ساده و پاک را ندارند.

در کوچه پس کوچه‌های روستا خبری از بازی‌های کودکانه نیست انگار اینجا محرومیت و فقر با یکدیگر دست و پنجه نرم می‌کنند و در اینجا گاهی مردم از کمترین امکانات و حتی سرویس بهداشتی هم محروم‌اند.

اینجا هرچه نگاه کنی محرومیت و فقر است اما چشم‌هایی در انتظارند تا از آن سوی راه‌ها و پشت کوه‌ها افرادی بیایند و خدمتی به این مردمان مرزنشین انجام دهند.
اردوهای جهادی تنها برای دانشجویان و دانش‌آموزان خلاصه نمی‌شود بلکه مدیرانی از جنس علم و معرفت در حالی که لباس روحانیت بر تن دارند نیز  خدمت در مناطق محروم برایشان دغدغه شده و به اردوی جهادی می‌روند.

 مقام معظم رهبری خصوصیت اصلی روحانیت شیعی را استقلال و مردمی بودن دانسته و حفظ این خصوصیت را رمز دست‌یابی روحانیت به ‌جایگاهی ممتاز و نقشی بی‌نظیر در تاریخ ایران و اوضاع امروز کشور دانستند.

ایشان فرمودند: «روحانیت شیعی فقط به ‌مردم وابسته است و برای مردم و در خدمت مردم است که این پدیده بسیار بزرگ و مهمی است که باید حفظ شود و استمرار ارتباط مستقیم روحانیت ‌با همه قشرهای مردم با هر خاستگاه و موقعیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، وظیفه‌ای کاملاً جدی و موجب تقویت اعتماد مردم است که برای عمل به آن باید از نشست و برخاست با مردم به ویژه در مساجد و جلسات مذهبی، بهره گرفت.»
امروز هم بر اساس همین تأکیدات، طلاب و روحانیون در عرصه‌ها و مسئولیت‌های مختلف کشور حضور دارند و جهاد روحانیون و طلاب به دفاع مقدس ختم نشده بلکه این قشر مردمی، در تمامی عرصه‌هایی که به حضور جهادی آنها نیاز است آستین همت را بالا زده و ایثار و اخلاص خود را به ظهور رسانده‌اند تا از مشکلات جامعه بکاهند.

اردوهای جهادی  از نعمت‌های بزرگ در برهوت برخی ناملایمات داخلی است، که مردم را به نظام و انقلاب اسلامی پایبندتر می‌کند و دانشجویان، دانش‌آموزان و جوانان، طلاب و روحانیون ایران با هر توان و پتانسیلی پا در عرصه این امتحان بزرگ قرار می‌دهند.
اینها حکایت جهادگر پرتلاشی است که بدون منت فاصله‌ها را پیموده‌ تا برای لبیک گفتن به فرامین رهبری و خدمت به جامعه محرومان گام بردارد.

محمدرضا آهویی روحانی 39 ساله اهل نیشابور و صاحب دو فرزند دختر 12 ساله و دو و نیم ساله با اسامی حنانه و ریحانه به مدت دو سال است که به همراه خانواده‌اش در روستای سراب بخش سرفیروزآباد از توابع شهرستان کرمانشاه به تبلیغ دینی و امور فرهنگی می‌پردازد. این روحانی توانسته است با کمک اهالی روستا مسجد روستا را توسعه و حسینیه‌ای را جهت مراسم دینی احداث کند.
محمدرضا آهویی در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم در کرمانشاه اظهار داشت: اردوی جهادی دری است که به روی طلاب و روحانیون گشوده شده است و طلاب و روحانیون باید از این فرصت بسیار مهم برای خودسازی و جامعه‌سازی بهره بگیرند و به سایرین نیز برای بهره‌مندی از این فرصت سفارش کنند.

این روحانی جهادگر بیان کرد: به طور قطع حضور روحانیون در این اردوها با هدف محرومیت‌زدایی در برابر هجمه‌ها و توطئه‌های شوم دشمنان از اهمیت بسزا و مهمی برخوردار است.
وی با اشاره به فرمایشات رهبر فرزانه انقلاب در خصوص اردوهای جهادی گفت: محرومیت زدایی نوعی جهاد در راه پروردگار است و ما نیز به دنبال این هستیم که در این جهاد حضور پیدا کنیم و مشکلی از مطالبات و مشکلات مردم مناطق محروم را برطرف کنیم.

آهویی با بیان اینکه از جمله فعالیت عمرانی بنده در این مدت دو سال تکمیل مسجد، نقاشی و رنگ‌آمیزی دیوارهای مسجد،  ساخت وضوخانه و چشمه سرویس بهداشتی برای مسجد، ساخت حسینیه به متراژ 200 متر، باغداری و سایر برنامه‌های فرهنگی و تبلیغی است.

وی مهمترین هدف فعالیت جهادی خود را در این روستای محروم خدمت رسانی، آبادانی و خودسازی و آشنایی مردم با مسائل و احکام شرعی دانست و اظهار کرد: مردم تاکنون استقبال خوبی از اینگونه فعالیت‌های جهادی داشته و تا جایی که توانسته‌اند ما را همراهی کردند و مهمترین ثمره اردوهای جهادی لبخند رضایت بر لبان مردم است.

این روحانی جهادگر با اشاره به اینکه همسر بنده پرستار است و در این فعالیت‌های جهادی همواره در کنار بنده قرار دارد، گفت: مردم این روستا از ابتدای ورود بنده و خانواده‌ام خیلی با مباحث شرعی و احکام آشنا نبودند اما اکنون به واسطه رونق کلاس‌ها و سخنرانی‌ها رشد چشمگیری داشته است.

وی از برپایی نماز جماعت و تشکیل کلاس‌های قرآنی و احکام در روستا خبر داد و افزود: همسر بنده هم برای بانوان کلاس‌های قرآن و اخلاق در حسینیه برگزار می‌کند و در حوزه پرستاری در صورت نیاز به ترزیقات و پانسمان می‌پردازد.

آهویی با بیان اینکه در مدت این دوسال هر شب به منازل دو خانوار روستایی و عشایر بالای کوه می‌رویم و مسائل و احکام شرعی اسلام را برای آنها بازگو می‌کنیم، بیان کرد: من همواره از خود این سؤال را می‌کنم که اکنون در زمان انتظار ظهور امام زمان (عج) هستیم، چه کار کنیم تا آقا از ما راضی و خشنود باشند؟
وی افزود: خدمت به خلق خدا موجب رضایت امام زمان(عج) می‌شود و می‌ترسم از اینکه روزی فعالیت جهادی خود را در این روستا متوقف کنم و دنبال امور شخصی زندگی خود بروم و در آن زمان امام مهدی(عج) از ما راضی و خشنود نشود.

روحانی جهادگر با اشاره به مفهوم آتش به اختیار مقام معظم رهبری عنوان کرد: مطابق فرمایش رهبری جوانان انقلابی و پیرو خط امام با مدیریت گروهی و هسته‌های فرهنگی به صورت خودجوش به نقد فرهنگ غرب بپردازند و از فرهنگ اصیل اسلامی دفاع کنند و آن را تبیین کنند و شبهات فرهنگی را پاسخ دهند و بنده مطابق این فرمایش ضرورت کار جهادی را بر خود واجب می‌دانم.

وی با اشاره به اینکه اکنون مشغول احداث آشپزخانه و ایزوگام مسجد، نقاشی و تعمیر درهای منازل با کمک مردم در این روستا هستیم، افزود: قصد داریم چند اتاق به منظور استقرار گروههای جهادی مهمان از سایر شهرها در مسجد احداث کنیم و در مسجد همه متولی کارهای فرهنگی نوجوانان و جوانان هستند و استقبال خوبی از مسجد دارند و به زودی استخر توپ، وسایل بازی کودکان در مسجد راه‌اندازی می‌شود تا کودکان به مسجد جذب شوند.
آهویی با اشاره به فرمایش مقام معظم رهبری که فرمودند هر جایی که کار می‌کنید آنجا را مرکز عالم بدانید، گفت: اگر این روستا آباد شود از نظر بنده انگار همه جا آباد شده است و تصور مالی همه را بیچاره کرده است و در صورتی که آخرت را می‌خواهیم باید خدمت به خلق خدا کنیم.
وی با بیان اینکه اگر بخواهیم زمینه‌ساز تشکیل حکومت امام زمان(عج) باشیم نباید شبانه‌روز استراحت کنیم، بیان کرد: باید گروه‌هایی تشکیل شود که اهداف آنها مشخص و جرأت ورود به میدان جهاد را داشته باشند تا کار نظام پیش برود زیرا گاهی اوقات افراد به خاطر مشکلات مالی وارد میدان نمی‌شوند اما در مقابل مسئولان فرهنگی باید در این زمینه به کمک گروه‌های جهادی بیایند.

حضور و سخنرانی رهبر انقلاب در مراسم سی‌امین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله)

 بخش خبری رهبری انقلاب

حضور و سخنرانی رهبر انقلاب در مراسم سی‌امین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله)

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (سه‌شنبه) در اجتماع عظیم و پرشور قشرهای مختلف ملت در حرم مطهر امام خمینی رضوان‌الله‌علیه، راز و سِرّ تداوم جاودانه‌ی جاذبه‌ی بی‌نظیر امام راحل را، مختصات شخصیتی و موهبتهای خدادادی ایشان خواندند و با تشریح ابعاد و اجزای «راه و منطق مقاومت و ایستادگی» به‌عنوان درس بزرگ امام برای ملت و مسئولان تأکید کردند: این فکر و راه پرجاذبه هر روز بیش از پیش ملتها را به خود جلب میکند و ملت ایران و مسئولان نظام نیز این راه روشن الهی را تا رسیدن به نقطه‌ی بازدارندگی در همه‌ی ابعاد اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی و فرهنگی ادامه خواهند داد.

رهبر انقلاب اسلامی در تشریح مصداقها و اسرار جاذبه‌ی حیرت‌انگیز امام، گفتند: در تمام سه دهه‌ای که از فراق امام محبوب، بدرقه‌ی تاریخی و وداع باشکوه ملت با آن عزیز جاودانه میگذرد، تلاشهای زیادی در خارج و داخل برای کم‌رنگ شدن یاد و نام و راه امام و نادیده گرفته شدن اصول کلان مدیریتی ایشان صورت گرفته و میگیرد، اما واقعیت این است که جاذبه‌ی امام بزگوار نه‌فقط کاهش نیافته بلکه امتداد بیشتری پیدا کرده است.

ایشان اجتماع باشکوه امروز مردم در سی‌امین سالگرد عروج ملکوتی روح خدا و نیز راه‌پیمایی افتخارآمیز ملت ایران در روز جهانی قدس را نشانه‌هایی آشکار از استمرار جاذبه‌ی امام راحل خواندند و افزودند: روز قدس در بیش از ۱۰۰ کشور جهان نیز مراسم خاص یا راه‌پیمایی برگزار شد و نشان داد ۴۰ سال بعد از اقدام امام در تعیین این روز جهانی، جاذبه و نفوذ ایشان به‌گونه‌ای است که ملتها را همچنان به حرکت وا می‌دارد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به تلاشهای خباثت آمیز آمریکایی ها و دنباله روهای آن ها از جمله برخی سران خائن عرب برای به فراموشی سپرده شدن مسئله فلسطین افزودند: در چنین وضعی توده های مردم در بیش از ۱۰۰ کشور جهان در پرتو نفوذ جاودانه امام به دفاع از قدس شریف و مظلومان فلسطینی می پردازند و این واقعیت بار دیگر اثبات می شود که هیچ مسئله ای در جهان با جاذبه شورآفرین خمینی کبیر قابل مقایسه نیست.

ایشان با تشکر عمیق قلبی از ملت ایران به علت حضور آبرومند و پر شکوه در روز جهانی قدس امسال در سراسر کشور افزودند: ملت نشان داد که حقیقتاً در عمل به توصیه های امام کوتاهی نکرده و نمی کند.

رهبر انقلاب اسلامی در تبیین سِرّ جاذبه بی نظیر امام راحل عظیم الشأن، مختصات شخصیتی و موهبتهای الهی امام را عامل اصلی خواندند و افزودند: در تاریخ، این خصوصیات، در این حد، در کمتر کسی جمع شده است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، «شجاعت، حکمت، تدبیر، پارسایی و پرهیزگاری، دلباخته خدا بودن، ظلم ستیزی، حمایت و دفاع از مظلوم، عدالتخواهی، رفتار و گفتار صادقانه با مردم و مجاهدت دائم در راه خدا» را از جمله ویژگی های بارز امام برشمردند و افزودند: این خصوصیات، تجسم عمل صالح است و در هر کس مجتمع شود، خداوند همانگونه که در قرآن فرموده مهر و محبت او را در دلها قرار می دهد.

ایشان در همین زمینه افزودند: بنابراین محبت مردم به آن عزیز به عرش سفر کرده، «تحمیلی، تبلیغی و تلقینی» نیست، بلکه کار خدا و محبتی الهی است.

رهبر انقلاب اسلامی با تمرکز سخنانشان بر یکی از خصوصیات اصلی امام خمینی یعنی «مقاومت و ایستادگی در برابر موانع و مشکلات» افزودند: همین خصوصیات است که امام را در زمان حیات ایشان و نیز در طول تاریخ در هیأت یک «مکتب، اندیشه، راه و تفکر» مطرح کرده است.

ایشان مبارزه خستگی ناپذیر و امیدوارانه امام در دوران طاغوت و نیز تداوم این مبارزه و ایستادگی در مقابل همه موانع و دشمنی ها در بعد از پیروزی انقلاب را یادآور شدند و با استناد به آیات قرآن کریم افزودند: امام حقیقتاً بسیاری از آیات قرآن را با این ایستادگی و مقاومت معنا کرد.

رهبر انقلاب با اشاره به بی اثر بودن تهدید و تطمیع و فریب دشمنان در امام راحل گفتند: دشمن تلاش فراوان می کرد با روشهای مختلف دستگاه محاسباتی امام را دچار اختلال و او را از راه مقاومت منصرف کند ولی آن بزرگوار با اتکا بر بینات دین مبین اسلام ذره ای تأثیر نمی پذیرفت.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تشریح معنای مقاومت خاطرنشان کردند: مقاومت یعنی انتخاب راه صحیح، آغاز حرکت در این راه، مبارزه با موانع و مشکلات و ادامه راه حق بدون انصراف یا توقف.

ایشان افزودند: البته در هر مسیری موانعی وجود دارد اما کسی که راه ایستادگی را انتخاب کرده، یا بر این موانع غلبه می کند و یا با شیوه عاقلانه آنها را دور می زند و به راه خود ادامه می دهد.

ایشان راه امام خمینی را حاکمیت دین خدا بر جامعه مسلمین و زندگی عموم مردم خواندند و افزودند: آن مرد عظیم الشأن پس از تشکیل نظام جمهوری اسلامی اعلام کرد در این راه، نه به کسی ظلم می کنیم و نه زیر بار ظلم خواهیم رفت که این حرف یعنی «مقاومت در مقابل ظالم و حمایت از مظلوم» برگرفته از متن دین و قرآن است و خردمندان عالم و هر عقل سلیم نیز آن را تأیید می کنند.

رهبر انقلاب برآشفته شدن دولتهای مستکبر و استعمارگر از این شعار راهبردی امام را بدیهی و طبیعی دانستند و افزودند: برای ظالمان، متجاوزان و باجگیران عالم، ظهور یک «نظام حکومتیِ حامی مظلوم و مقاوم در برابر ظلم»، بسیار گران بود به همین علت از همان روز اول، دشمنی و خباثت و ناجوانمردی را شروع کردند که تاکنون نیز ادامه دارد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، «پایه گذاری فکر مقاومت»، «حرکت مقتدرانه و هوشمندانه در این راه» و «گم نکردن هدف» را درس و یادگار بزرگ امام خمینی(ره) برای ملت و مسئولان خواندند و خاطر نشان کردند: این راه عزت آفرین به‌تدریج از مرزهای ایران نیز فراتر رفت و گسترده شد.

ایشان علت اقبال ملت ها به راه امام خمینی(ره) یعنی مقاومت را جاذبه ذاتی این راه دانستند و افزودند: در این روند، جمهوری اسلامی، هیچگونه تحمیلی به ملتها نکرده است همچنانکه برگزاری مراسم و یا راهپیمایی روز قدس امسال در بیش از صد کشور نیز به انتخاب و پسند خود ملتها صورت گرفت.

رهبر انقلاب اسلامی «مقاومت» را کلمه مشترک و مورد قبول همه ملتها در غرب آسیا خواندند و خاطر نشان کردند: البته برخی هنوز جرأت نمی کنند وارد میدان شوند اما بسیاری نیز در میدان هستند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای جبهه مقاومت را امروز قوی تر از هر روز دیگر دانستند و افزودند: شکستهای آمریکایی ها در لبنان، عراق، سوریه و فلسطین، نمود اقتدار جبهه مقاومت است.

ایشان مقاومت بی‌وقفه ملت ایران و توفیق و پیشرفت جمهوری اسلامی را مشوق دیگر ملتها به «مقاومت» برشمردند و افزودند: صاحبنظران بین المللی و برخی تحلیلگران آمریکایی نیز به این واقعیت اذعان کرده اند.

رهبر انقلاب ایستادگی و غلبه ملت و نظام بر موانع را از مهمترین علل دشمنی آمریکایی‌ها دانستند و افزودند: آنها می خواهند ملت ایران دستهایش را در مقابل زورگویی ها بالا ببرد و تسلیم شود و چون ملت زیر بار این خفت نمی رود، مستکبران دشمنی می کنند.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه اقدام امام در انتخاب مسیر و اندیشه مقاومت، دارای پشتوانه قوی منطقی، عقلانی، علمی و دینی است، در تبیین عناصر و اجزاء منطق اندیشه مقاومت امام گفتند: یکی از اجزاء منطقِ مقاومت، «شرف و هویت و انسانیت هر ملت» است که هرگاه با تهدید و زورگویی و تحمیل مواجه می شود، در مقابل آن می ایستد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای واقعیت «عقب نشینی دشمن در مقابل مقاومت و ایستادگی» را یکی دیگر از اجزاء منطق و اندیشه مقاومت دانستند و افزودند: تسلیم شدن در مقابل دشمن موجب پیشروی او می شود، اما اگر در مقابل زیاده خواهی و باج خواهی دشمن، مقاومت شود، پیشروی او متوقف خواهد شد، بنابراین از این زاویه نیز «صرفه با مقاومت» است.

ایشان افزودند: تجربه جمهوری اسلامی در چهل سال گذشته نیز مؤید همین مطلب است، زیرا هر جا که ایستادگی کردیم، موفقیت و پیشرفت نصیب ما شده است و هرجا که بر اساس میل طرف مقابل حرکت کردیم، ضربه خوردیم.

رهبر انقلاب اسلامی در بیان سومین جزء از اجزاء منطق مقاومت خاطرنشان کردند: مقاومت و ایستادگی هزینه دارد، اما هزینه تسلیم شدن به مراتب بیشتر از هزینه مقاومت است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای یک نمونه از هزینه بالای تسلیم بودن در برابر زورگویان را رژیم پهلوی برشمردند که با وجود همه کوتاه آمدنها و امتیازاتی که به آمریکا می داد، تحقیر هم می‌شد.

ایشان گفتند: دولت سعودی یک نمونه دیگر است که هم دلار می دهد و هم براساس خواسته آمریکا موضع گیری می کند، اما توهین هم دریافت می کند و به او لقب «گاو شیرده» می دهند.

رهبر انقلاب اسلامی، مبانی دینی و آیات قرآنی را یکی دیگر از اجزاء منطق اندیشه مقاومت امام دانستند و خاطرنشان کردند: آیات متعددی در قرآن وجود دارد که به جبهه حق و مقاومت، وعده پیروزی می دهد و تأکید می کند که جبهه حق ممکن است قربانی بدهد، اما شکست نخواهد خورد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، همچنین موضوع «امکان پذیر بودن مقاومت در برابر قدرتها» را بخشی از اجزاء منطق مقاومت در اندیشه امام برشمردند و گفتند: امام بزرگوار برخلاف تفکر غلطی که می گوید «فایده ای ندارد» و یا «نمی توانیم»، مقاومت در برابر گردن کُلفت های دنیا را امری ممکن می دانست و بر اساس همین مبنا، در دوران نهضت اسلامی و همچنین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در برابر فشارها، ایستادگی کرد.

ایشان دیدگاه برخی افراد که تحت عنوان روشنفکری، مقاومت و ایستادگی را بی فایده میدانند، خطایی بزرگ خواندند و افزودند: اینگونه نگرش ناشی از خطای محاسباتی است و خطای محاسباتی در هر موضوعی نیز ناشی از نشناختن عوامل گوناگون مرتبط با آن موضوع است.

رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: برای آنکه در موضوع لزوم مقاومت در برابر زورگویان عالم دچار خطای محاسباتی نشویم، باید به واقعیات و حقایق مربوط به جبهه استکبار آمریکا به خوبی مطلع باشیم و از واقعیات، ظرفیتها و توانایی های خودمان نیز شناخت صحیحی داشته باشیم.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای یکی از توانایی‌ها و ظرفیت های نظام جمهوری اسلامی را قدرت مقاومت آن بر مبنای تفکر امام(ره) دانستند و گفتند: در ادبیات سیاسی بین المللی از این موضوع به عنوان «مقاومت به شیوه امام خمینی(ره)» یاد می شود و برخی سیاستمداران و صاحب‌نظران برجسته غربی نیز در این زمینه مقاله نوشته اند و از آن بعنوان «دکترین مقاومت خمینی» نام برده و تأکید کرده اند، این دکترین مقاومت، شاهرگ های سیطره غرب و آمریکا را هدف گرفته است.

ایشان با تأکید بر اینکه راز ماندگاری نظام جمهوری اسلامی، خط مقاومت و ایستادگی و خط استفاده از ظرفیت های داخلی است، افزودند: ارزیابی صحیح از جبهه مقاومت نشان می‌دهد که این جبهه امروز در منطقه و حتی در مراکزی فراتر از منطقه، در منسجم ترین وضعیت خود، قرار دارد و این یک واقعیتی است که باید در محاسبات لحاظ شود.

رهبر انقلاب اسلامی، ارزیابی صحیح از جبهه مقابل و واقعیات مربوط به آن را برای گرفتار نشدن در خطای محاسباتی، ضروری خواندند و گفتند: برخی از صاحبنظران و اندیشمندان آمریکایی، در توصیف اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این کشور، از تعبیر «افول موریانه وار» استفاده کرده اند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به آمارهای رسمی که نشانگر افول اقتصادی آمریکا و کاهش عجیب تأثیرگذاری آمریکا در اقتصاد جهانی است، خاطرنشان کردند: در عرصه سیاسی نیز اقتدار آمریکا افول کرده که انتخاب فردی با مختصات آقای دونالد ترامپ، واضح ترین و بهترین نشانه برای افول سیاست آمریکا ست.

ایشان افزودند: سپرده شدن سرنوشت بیش از سیصد میلیون نفر جمعیت آمریکا به دست فردی که در مورد تعادل فکری و روانی و اخلاقی او ابهامات و تردیدهای جدی وجود دارد، دلیل آشکاری بر افول سیاسی و اخلاقی آمریکا است.

رهبر انقلاب اسلامی یکی دیگر از نشانه های سقوط اخلاقی دولت آمریکا را، حمایت این دولت از جنایات رژیم صهیونیستی در سرزمین های اشغالی و نیز حمایت از جنایت چند دولت در یمن و کشتار مردم این کشور، دانستند و خاطرنشان کردند: در زمینه اجتماعی نیز آمریکا گرفتار مشکلات عدیده ای از جمله آمار بالای قتل و جنایت، گرسنگی، اعتیاد و خشونت است که در چنین شرایطی، رئیس جمهور آمریکا به ظاهر برای ملت ایران دلسوزی و آرزوی خوشبختی آنها را می کند اما باید به او گفت بروید اگر می توانید مشکلات خودتان را حل کنید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: این موارد گوشه ای از واقعیات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دولتی است که برای ملت ایران شاخ و شانه می کشد.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه در کنار شناخت واقعیات جبهه دشمن، باید توانایی ها و واقعیات خودمان را نیز به خوبی بشناسیم، گفتند: البته ما مشکلات اقتصادی داریم و مسئولان هم در حد توان خود به دنبال حل این مشکلات هستند، اما موضوع مهم این است که با وجود مشکلات اقتصادی، بن بست نداریم.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: مشکلات کشور، هر یک دارای علل مختلفی است اما این مشکلات موجب بن بست در کشور نشده اند و بلکه به عکس، ما در حال پیشرفت هستیم.

ایشان بصیرت ملت را در رأس پیشرفت ها و برجستگی های کشور دانستند و تأکید کردند: اگر ملت ایران پر شور و با بصیرت نبود، در صحنه هایی که حضور او لازم بود، دیده نمی شد.

رهبر انقلاب اسلامی از اجتماع عظیم مردم در ۲۲ بهمن سال ۹۷ به‌عنوان نمونه‌ای از «آگاهی، بصیرت، همت، آمادگی، قدرت ایستادگی و اراده محکم ملت» یاد کردند و افزودند: ایستادگی و مقاومت مردم بزرگترین نقطه قوت کشور است و نشان می‌دهد می توان با همان منطق مقاومت امام بزرگوار، همچنان در میدان وارد شد.

ایشان هدف از مقاومت را «رسیدن به نقطه بازدارندگی در عرصه‌های گوناگون اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و نظامی» برشمردند و افزودند: باید به نقطه‌ای برسیم که دشمن را از تعرض به ملت در همه زمینه‌ها منصرف و ناامید کند.

رهبر انقلاب تأکید کردند: امروز در بخش نظامی تا حدود زیادی به این بازدارندگی و تثبیت دست یافته‌ایم و علت اصرار دشمنان بر مسائل دفاعی و موشکی نیز محروم کردن کشور و ملت از قدرت بازدارندگی است که البته هرگز نخواهند توانست به این هدف دست پیدا کنند.

رهبر انقلاب اسلامی در ادامه چند شرط برای استمرار حرکت موفقیت‌آمیز جمهوری اسلامی ایران بیان کردند.

ایشان در همین زمینه خاطرنشان کردند: مواجهه ما با مسائل و دشمنان باید «شجاعانه باشد نه مرعوبانه»، «امیدوارانه باشد نه مأیوسانه»، «مبتکرانه باشد نه منفعلانه» و «عاقلانه و خردمندانه باشد نه هیجانی، احساساتی و سطحی».

«توجه به ترفند دشمن برای تضعیف اندیشه مقاومت» شرط دیگری بود که رهبر انقلاب اسلامی بر آن تأکید کردند و گفتند: اندیشه مقاومت، قدرتمندترین سلاح یک ملت است و دشمن درصدد است با وسوسه، تردیدافکنی و القاء بی‌فایده و ناممکن بودن مقاومت، این سلاح را از دست ملت ایران خارج کند، بنابراین باید اندیشه مقاومت را از ترفند دشمن مصون داشت.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به انواع ترفندهای دشمنان خاطرنشان کردند: آنها گاهی تهدید می‌کنند و گاهی تطمیع؛ مثل همین مَرد رِندیِ اخیر رئیس‌جمهور محترم آمریکا که گفته ایران با همین رهبران کنونی نیز می‌تواند به پیشرفتهای بزرگی برسد. یعنی رهبران کنونی ایران! ما نمی‌خواهیم شما را براندازی کنیم و حاضریم شما را هم قبول کنیم، بنابراین ناراحت نباشید.

رهبر انقلاب اسلامی این اقدام آمریکایی‌ها را «زرنگ‌بازی سیاسی» تعبیر کردند و افزودند: البته این حرف درست است که اگر رهبران و مسئولان کنونی ایران، کمر همت ببندند، آستین‌ها را بالا بزنند، مجاهدت کنند و شب و روز نداشته باشند، همدلی و همزبانی کنند و از امکانات به نحو شایسته استفاده کنند، قطعاً و بدون شک پیشرفتهای بیشتری نصیب خواهد شد،اما شرط پیشرفت این است که آمریکایی‌ها، نزدیک نیایند.

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: زرنگ‌بازی سیاسی رئیس‌جمهور آمریکا، مسئولان جمهوری اسلامی و ملت را فریب نخواهد داد. نباید اجازه داد آمریکایی‌ها نزدیک شوند، قدم آنها قدم نامبارکی است و هر جا پا گذاشته‌اند، جنگ و برادرکشی یا فتنه یا استثمار و استعمار و تحقیر ایجاد کرده‌اند.

ایشان افزودند: مردم در صحنه حضور دارند و این حضور باید ادامه پیدا کند، چرا که حضور مردمی همچون روز قدس، به کلی محاسبات دشمن را مختل می‌سازد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین مسئولان کشور را به تمرکز بر مسئله اصلی یعنی «اقتصاد» توصیه مؤکد کردند و گفتند: پیش از انقلاب، مسئله اصلی «مبارزه با طاغوت» بود و بعد از پیروزی نیز مسئله اصلی در برهه‌ای «تثبیت نظام» و در برهه‌ای دیگر، «جنگ تحمیلی صدام» بود که در آن مقطع، همه کشور بر مسئله جنگ تمرکز کردند و موفقیت حاصل شد. امروز نیز همه باید بر مسئله اصلی که اقتصاد است، تمرکز کنند.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: مسائل فرهنگی و امنیتی هم بسیار مهم است اما مسائل اقتصادی و معیشتی، از همه نقدتر است و در عین حال بر فرهنگ و امنیت نیز اثرگذار است.

ایشان در مسائل اقتصادی چند موضوع را دارای اهمیت مضاعف برشمردند و گفتند: «رونق تولید»، «ارزش پول ملی»، «بهبود فضای کسب و کار»، «جدا کردن بودجه و اقتصاد کشور از خام‌فروشی نفت»، «تبدیل دخالت دولت در اقتصاد به هدایت و نظارت دولت»، و «بریدن دست مفسدان اقتصادی یعنی اختلاسگران، دزدان، تروریستهای اقتصادی و قاچاقچیان بی‌رحم از اقتصاد کشور» از جمله مسائل اصلی است که باید مسئولان متفقاً بر روی آنها متمرکز شوند و از حواشی و مسائل فرعی بپرهیزند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین بر «همبستگی ملی» و «کنار گذاشتن دعواهای سیاسی و جناحی» به‌عنوان مسائل مهم دیگر تأکید کردند و گفتند: یکی دیگر از مهمترین مسائل، «حفظ ارتباط قلبی با خدای متعال» است.

ایشان رمضان امسال را رمضانی خوب خواندند و با اشاره به گرم بودن مجالس ذکر، دعا و مناجات به‌ویژه با حضور پر شور جوانان در سراسر کشور، افزودند: این توسل‌ها و تضرع‌ها، بسیار با ارزش و زمینه‌ساز رحمت و هدایت الهی است و دلهای پاکیزه و نورانی جوانان مثل کلید حل معضلات بزرگ عمل می‌کند، بنابراین این حالات را قدر بدانید و آن را ادامه دهید.

اطلاعیه دفتر مقام معظم رهبری درباره رؤیت هلال ماه شوال و اعلام عید فطر

 بخش خبری رهبری انقلاب

اطلاعیه دفتر مقام معظم رهبری درباره رؤیت هلال ماه شوال و اعلام عید فطر

دفتر مقام معظم رهبری در اطلاعیه ای اعلام کرد فردا ۱۵ خرداد ماه ۱۳۹۸ روز اول شوال المکرم و عید سعید فطر است.
متن اطلاعیه به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
با آرزوی قبولی طاعات و عبادات ملت عزیز در ماه مبارک رمضان، به اطلاع عموم مردم شریف ایران می رساند، بر اساس گزارشهای راصدان مورد وثوق و خبره که از نقاط مختلف کشور واصل شده است، رؤیت هلال ماه شوال المکرم در غروب سه‌شنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۸ مطابق با ۲۹ رمضان المبارک ۱۴۴۰ هجری قمری برای رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه‌ای محرز شده است، بنابراین فردا (چهارشنبه) ۱۵ خرداد عید سعید فطر خواهد بود.

ضمن عرض تبریک این عید سعید به تمامی برادران و خواهران ایمانی و ملت مؤمن و بزرگوار ایران، نماز پرشکوه عید سعید فطر در سراسر کشور اقامه خواهد شد.
دفتر مقام معظم رهبری
۱۴ خرداد ۱۳۹۸  

نماز عید سعید فطر به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح فردا از ساعت ۸:۳۰ در مصلای امام خمینی(ره) تهران اقامه خواهد شد.

فلسطین قطعا آزاد خواهد شد

 بخش خبری رهبری انقلاب

فلسطین قطعا آزاد خواهد شد

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «فلسطین قطعاً آزادخواهد شد و به مردم بر خواهد گشت.» ۱۳۸۸/۱۲/۰۸
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در آستانه روز جهانی قدس، لوح «فلسطین قطعا آزاد خواهد شد» را منتشر میکند.

دوره‌های خانگی قرآن را احیا کنید

 رهبری انقلاب سبک زندگی

دوره‌های خانگی قرآن را احیا کنید

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «یکی از کارهایی که خیلی مهم است، عبارت است از اینکه ما دوره‌های قرآن را، جلسات قرآن را زیاد کنیم... بعضی از عادتهای خوب وجود داشت که حالا به خاطر تلویزیون قرآن و رادیوی تلاوت و مانند اینها که داریم، یک خرده‌ای عقب افتاده که بایستی جبران بشود. یکی همین دوره‌های خانگیِ قرآن بود.» ۱۳۹۸/۰۲/۱۶
بخش فقه و معارف پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR براساس این توصیه رهبر انقلاب، لوح «دوره‌های خانگی قرآن را احیا کنید» را منتشر میکند.

بیانات ولی امرمسلمین در محفل انس با قرآن کریم

 رهبری انقلاب

بیانات ولی امرمسلمین در محفل انس با قرآن کریم

در آستانه ماه مبارک رمضان و در حسینیه‌ی امام خمینی رحمه‌الله (۱)

بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّةالله فی الارضین.

 خیلی خوش‌آمدید! خیلی بهره بردیم، استفاده کردیم از تلاوتهای خوب و از برنامه‌هایی‌ که اجرا کردند. بحمدالله سال‌به‌سال، روز‌به‌روز ملّت ما، جوانهای ما، قرآن‌خوان‌های ما رشد میکنند، پیش میروند و این، مایه‌ی سپاس دائمی ما باید باشد؛ الحمد‌للّه خیلی خوب بود. و خدا را شاکریم که یک بار دیگر توفیق داد، عمر داد، فرصت داد که این مجلس را، این جلسه را، این جمع را زیارت کنیم. خداوند ان‌شاءالله همه‌ی شما را با قرآن محشور کند.

 قرآن یک اثر هنری بی‌نظیر است، یعنی یک جنبه‌ی از عظمت قرآن و اهمّیّت قرآن عبارت است از زیبایی هنری قرآن؛ اتّفاقاً آن چیزی که در درجه‌ی اوّل دلها را مثل مغناطیس به سمت اسلام جذب کرد، همین جنبه‌ی هنری قرآن بود. عربها، هم موسیقی الفاظ را میفهمیدند، هم با زبان ادب آشنا بودند -در آن محیط عربی این جوری بود- ناگهان دیدند یک پدیده‌ای وسط آمد که شبیه آن را نشنیده‌اند؛ نه شعر است، نه نثر است امّا یک پدیده‌ی هنری فوق‌العاده است. این همان چیزی است که امیرالمؤمنین (علیه السّلام) میفرماید: ظاهِرُهُ اَنیقٌ وَ باطِنُهُ عَمیق؛(۲) «اَنیق» یعنی آن زیبایی شگفت‌آور، آن زیبایی‌ای که وقتی انسان در مقابل آن قرار میگیرد، به حیرت می‌افتد؛ زیبایی در قرآن این جوری است. البتّه ما فارس‌زبانها یعنی غیر عرب‌زبان‌ها و خیلی از عرب‌زبان‌ها این توفیق را ندارند که این زیبایی را درک کنند؛ [ولی] با اُنس زیاد با قرآن میشود درک کرد. وقتی انسان با قرآن اُنس بگیرد، زیاد تلاوت کند، زیاد بشنود، آن وقت میفهمد که غیر از جنبه‌ی معنوی، این زبان، این جملات، چقدر شیوا است، چقدر زیبا است.

 خب، این اثر هنری را باید هنری اجرا کرد. یک وقت هست که من و شما در منزل برای خودمان قرآن میخوانیم، خب هر جور خواندیم مانعی ندارد؛ با صوت بخوانیم، بی صوت بخوانیم -البتّه ظاهراً آنجا هم وارد شده است که صدای قرآن از خانه‌ها بیرون بیاید؛ آن برای جنبه‌ی فضاسازی قرآنی در کلّ جامعه است که یک فضاسازی‌ قرآنی‌ای بشود، از خانه‌ها صدای قرآن بیرون بیاید، لکن وقتی انسان تنها میخواند، برای خودش میخواند، فرقی نمیکند که یواش بخواند، بلند بخواند، آهسته بخواند، با صوت بخواند- امّا وقتی شما مخاطبی دارید، مثلاً [قرائت] مجلسی میخوانید، اینجا میخواهید مخاطب را تحت تأثیر قرار بدهید؛ اینجا باید هنر بیاید وسط میدان، اینجا است که هنر بایستی نقش ایفا کند؛ مخاطب را با هنر میشود تحت تأثیر قرار داد. این تلاوتهایی که ما می‌شنویم و گوش میکنیم و تشویق میکنیم و تأیید میکنیم، معنایش این است؛ یعنی شما این اثر فاخر بی‌نظیر هنری را به شکل هنرمندانه اجرا میکنید، به شکل هنرمندانه میخوانید؛ آن وقت نتیجه این میشود که اثرش میشود چند برابر؛ البتّه به شرط اینکه این جنبه‌ی تلاوت هنری درست انجام بگیرد، با دقّت انجام بگیرد. مثلاً فرض بفرمایید بنده بارها به دوستان سفارش میکنم که قرآن را تلاوت از نوع تفهیم معانی [بخوانید]؛ جوری بخوانید که میخواهید معانی را تفهیم کنید. ما این را در شعرخوانی فارسی خودمان مشاهده میکنیم؛ مدّاح می‌آید می‌ایستد، با صدای خوش شعر میخواند؛ دو جور میتواند بخواند:
هان ای دل عبرت‌بین از دیده نظر کن هان
ایوان مدائن را آئینه‌ی عبرت دان(۳)
میشود این جوری بخواند، میشود هم بگوید:
هان ای دل عبرت‌بین! از دیده نظر کن هان!
ایوان مدائن را، آئینه‌ی عبرت دان
این دو جور خواندن مثل هم است؟ این دو جور خواندن مثل هم نیست. دوّمی این جوری است که شما روی جملات، روی کلمات، تکیه‌ی مناسب میکنید. این کاری است که مثلاً فرض کنید شیخ عبدالفتّاح شعشاعی میکند، مصطفیٰ اسماعیل میکند؛ این کار آنها است؛ یعنی در میان خواننده‌های قدیمیِ مصری هم، همه این جور نیستند، همه این کار را بلد نیستند یا توجّه ندارند، امّا بعضی‌هایشان میفهمند که چه کار دارند میکنند؛ وقتی که قرآن را میخواند، آنجایی که باید تکیه بکند، تکیه میکند؛ جوری حرف میزند که گویا شما مخاطب کلام خدا قرار میگیرید، دل شما جذب میشود. این معنا بایستی در تلاوتهای ما -و بخصوص شماها که الحمدللّه خوش‌صدا هستید؛ میبینم دیگر، الحمدللّه همه‌ی شما خوش‌صدا هستید و صداهایتان و نَفَسهایتان خوب است و مثلاً از جهات گوناگون بلدید- در قرآن خواندن ما در محافل و مجالس وجود داشته باشد.

 البتّه آن جنبه‌ی دوّم هم -وَ باطِنُهُ عَمیق- با همین کار هنری ارتباط دارد، ارتباط پیدا میکند؛ یعنی این شیوه‌ی خواندن میتواند تا حدود زیادی ما را به آن باطن رهنمون بشود؛ امّا بایستی توجّه به باطن قرآن پیدا کرد. منظورم از «باطن قرآن» آن بطونی نیست که فقط اهل‌الذّکر، ائمّه‌ی هدیٰ (علیهم السّلام) از آن آگاهند؛ آن کار ما نیست -آن را بایستی برویم یاد بگیریم از روایات، از بیانات ائمّه (علیهم السّلام) و بفهمیم- مراد همین عبارت ظاهر است. [مثلاً] قرآن میگوید: وَ العاقِبَةُ لِلمُتَّقین؛(۴) خب عاقبت -پایان کار- یعنی چه؟ پایان کار متعلّق است به متّقین؛ هم پایان کار دنیا متعلّق به متقّین است، هم پایان کار آخرت متعلّق به متّقین است، هم مبارزات اگر بخواهد پیروز بشود متعلّق به متّقین است، هم در میدان جنگ اگر بخواهید بر دشمن پیروز بشوید باید متّقی باشید. ببینید! [اگر] دقّت بکنید، [می‌بینید] عاقبت مال متّقین است؛ این را یک خرده عمق پیدا کنیم، دقّت پیدا کنیم، از جمله نگذریم. [یا مثلاً:] وَ لَنَبلُوَنَّکُم بِشَیءٍ مِنَ ‌الخَوفِ وَالجوعِ وَ نَقصٍ مِنَ الاَموالِ وَ الاَنفُسِ وَ الثَّمَرتِ وَ بَشِّرِ الصُّبِرین؛(۵) این خوف چیست؟ جوع‌‌ چیست؟ انسان بایستی تأمّل کند بر روی این کلمات، بر روی این مفاهیم؛ معنای این، همان تدبّر در قرآن است؛ تدبّر در قرآن، اینها است.

 بَاطِنُهُ عَمیق؛ این عمق را هر کسی به اندازه‌ی توانایی خودش، به اندازه‌ی آگاهی‌های خودش، مطالعات خودش، فهم و هوش خودش، میتواند پیش برود؛ همه به یک اندازه پیش نمیروند. ما هم میتوانیم بالاخره یک دست و پایی بزنیم؛ این دست و پا را بزنیم یعنی دقّت بکنیم که از قرآن معارف بفهمیم. اینکه گفته میشود «از قرآن درس زندگی بیاموزیم»، معنایش این نیست که مثلاً فرض کنید که بایستی ما قوانین و مقرّرات راهنمایی و رانندگی را هم در قرآن پیدا کنیم؛ نه، قرآن ذهن ما را به معارف عالی مزیّن میکند. وقتی ذهن انسان با معارف عالی بالا رفت، همه‌ی اسرار عالم را میتواند بفهمد؛ حکمت می‌آموزد:
آن که در او جوهر دانایی است
بر همه کاریش توانایی است(۶)

 وقتی شما فهمیدید که معارفِ قرآنی اینها است و اینها مثلاً در ذهن جامعه، در ذهن مجموعه‌ی مجتمعِ در این کشور یا لااقل مجموعه‌ی قرآنی ما تثبیت شد، آن وقت بابهای معارف گوناگون بشری به روی انسان باز میشود.

 به نظر من یکی از کارهایی که خیلی مهم است، عبارت است از اینکه ما دوره‌های قرآن را، جلسات قرآن را زیاد کنیم. البتّه توجّه قرآنی در گذشته قابل مقایسه‌ی با امروز نیست؛ نمیشود گفت یک‌صدم، [بلکه] یک‌هزارم هم نبود؛ آن زمانی که ماها در عرصه بودیم و میدیدیم، واقعاً یک‌هزارمِ حالا هم نبود؛ امّا بعضی از عادتهای خوب وجود داشت که حالاها به خاطر تلویزیون قرآن و رادیوی تلاوت و مانند اینها که داریم -که خیلی هم خوب است- این چیزها یک خرده‌ای عقب افتاده که بایستی جبران بشود.

 یکی همین دوره‌های خانگیِ قرآن بود، یکی همین قرآن [خواندن] در مساجد یا در حسینیّه‌ها بود. مساجد را پایگاه قرآن قرار بدهید. دو جور هم میشود جلسه‌ی قرآنی تشکیل داد: یکی همین که دُور هم جمع بشوند و یک استادی بنشیند آنجا، بخوانند، قرآنِ افراد را تصحیح کند، نکات را بگوید، تذکّرات را بگوید؛ این یک جور است. یک جور هم این است که جمع  بشوند، یک نفر برود روی منبر، بنا کند قرآن خواندن، و نیم ساعت، یک ساعت قرآن بخواند -مثل منبری‌ای که منبر میرود و شما می‌نشینید پای منبرش، قرآن‌خوان، تالی قرآن، تلاوت‌گر برود روی منبر بنشیند و شروع کند به قرآن خواندن- شما هم بنشینید گوش کنید، [قرآن را] باز کنید، از روی قرآن نگاه کنید که این کار البتّه یواش‌یواش معمول شده. من وقتی میبینم در تلویزیون این کاری که در ماه رمضان‌ها در مشهد و قم و در خیلی از شهرهای دیگر راه افتاده است که جمع میشوند داخل صحن و یک جزء از قرآن را میخوانند، همه گوش میکنند، واقعاً لذّت میبرم -که از قم هم این کار شروع شد، دیگران هم یاد گرفتند- خیلی کار خوبی است. این بایستی در مساجد مختلف در طول سال -نه فقط در ماه رمضان- تکرار بشود. مساجد گوناگون پایگاه‌های قرآن باشند؛ اعلان کنند مثلاً فرض کنید که شب پنج‌شنبه، شب جمعه، شب شنبه  -یک شبی در هفته؛ اگر هر شب نمیشود- یک نفر خواننده‌ی قرآن بیاید آنجا بنشیند، شما هم بروید آنجا بنشینید و قرآن را باز کنید، او بخواند و شما نگاه کنید؛ و به ترجمه هم مراجعه کنید؛ ترجمه‌های‌ خوب. زمان ما، آن وقتهایی که بنده در مشهد تفسیر میگفتم -دَه‌ها سال پیش- یکی دو ترجمه‌ی قرآن بود، آن هم ناقص؛ الان بحمدالله ترجمه‌های بسیار خوب، متعدّد وجود دارد در دسترس مردم، این ترجمه‌ها را بگیرند نگاه کنند؛ این یک کار.

 یک کار دیگر، جلسات تفسیر است؛ تفسیر هم بسیار بسیار مهم است. کسانی که میتوانند، کسانی که بلدند، عمدتاً آقایان روحانیّون محترم، فضلای محترم، کسانی که با قرآن اُنس دارند، مطالعه کنند، فکر کنند، مباحث تفسیری را بیان کنند، سطح معارف جامعه را بالا بیاورند. بالاخره اینکه فرمود: اِنَّ هذَا القُرءانَ یَهدى لِلَّتی هِیَ اَقوَم؛(۷) این قرآن «اقوَم» را -«اَقوَم» یعنی استوارتر، بهتر، قوی‌تر، باقوام‌تر- به شما نشان میدهد، شما را به سمت «اقوَم» راهنمایی [میکند]؛ «اقوَم» در چه چیزی؟ «اقوَم» در زندگی دنیایتان، «اقوَم» در کسب عزّتتان، «اقوَم» در ایجاد حکومتتان و «اقوَم» در زندگی حقیقی و حیات اخروی‌تان که آن حیات حقیقی است -لَهِیَ الحَیَوان-(۸) معارف قرآنی وقتی همه‌گیر بشود، این جوری میشود. البتّه امروز ما بحمدالله خیلی پیشرفت کرده‌ایم؛ امّا کم است؛ نسبت به آنچه باید باشد کم است، با اینکه نسبت به گذشته بسیار زیاد است؛ لکن بیشتر از این [باید باشد.] باید جوری بشود که جامعه‌ی ما، مرد و زن ما، جوانهای ما با معارف قرآنی اُنس بگیرند؛ اصلاً معارف قرآنی حاکم بر ذهنها باشد. اگر این شد، قدرت استدلال به وجود می‌آید، قوّت دفاع به وجود می‌آید، ایمانها کامل میشود، حرکتها [به نتیجه میرسد].

 در مورد جلسات قرآنی هم [نکته‌ای عرض بکنم:] حالا البتّه شما «الله الله» میگویید و خواننده را تشویق هم میکنید و بعضی‌ها هم یک خرده بالاتر، از روی نوارهای عربها که می‌آید و آنها یک هیاهوهایی انجام میدهند -که طبیعت آنها است، این جور نیست که این جزو لوازم قرآن باشد- [یاد گرفته‌اند و] سعی میکنند همانها را عیناً تقلید کنند که این لزومی ندارد. تشویق هم خوب است، اشکالی ندارد، منتها من میبینم گاهی اوقات بعضی از این خواننده‌های خارجی که اینجا می‌آیند میخوانند -مال کشورهای عربی که بعضی‌شان هم انصافاً خوبند، همه‌شان یک جور نیستند- این حضّاری که در جلسه نشسته‌اند، کأنّه موظّفند بعد از هر آیه‌ای یا نصف آیه‌ای که او میخواند، با صدای بلند تشویق کنند؛ چه لزومی دارد؟ یک عیب بزرگش این است که او میفهمد شما درست نمیفهمید تلاوت را؛(۹) چون او بد میخواند، شما میگویید «الله الله»، او میفهمد که شما ملتفت نیستید؛ نه، شما سعی کنید آنجایی که خوب میخواند [تشویق کنید]. البتّه بچّه‌های خودمان را هر چه تشویق کنید اشکالی ندارد،(۱۰) من با اینها مخالف نیستم امّا وقتی که آن قاری بیرونی اینجا می‌آید و میخواند، این جور نباشد که [مستمع] موظّف باشد که همین طور هر جور [خواند تشویق کند]؛ بخصوص گاهی اوقات با همان آهنگی که او میخواند «الله الله» میگویند؛ اینها لزومی ندارد؛ لکن خب جلسه‌ی گرم قرآنی، بسیار چیز خوبی است که در جامعه [رواج پیدا کند]. پس بنابراین آنچه عرض میکنم این است که قاریِ خواننده‌ی قرآن وقتی که مخاطبی دارد، به آن نکته‌ی جمله توجّه کند و روی آن تکیه کند، برای اینکه این تفهیم مفاهیم قرآنی آسان‌تر و بهتر بشود برای مخاطب.

 عزیزان من! ما احتیاج داریم به قرآن؛ این قرآن نیاز امروز ما است؛ نه فقط ما ملّت ایران، جامعه‌ی اسلامی بلکه جامعه‌ی بشری، امروز واقعاً به قرآن نیاز دارند. قرآن است که با استکبار مخالفت میکند، قرآن است که با ظلم صریحاً مخالفت میکند، قرآن است که با کفر بالله صریحاً مقابله میکند، قرآن است که با طغیان و طاغوت با قدرت مقابله میکند: اَلَّذینَ ءامَنوا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللهِ وَالَّذینَ کَفَروا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ الطّاغوتِ فَقاتِلوِّا اَولِیاّْءَ الشَّیطن؛(۱۱) این لحن قرآن چه قوی است! اینها همین گرفتاری‌های امروز بشر است. اینهایی که می‌بینید عربده میکشند در موضع ریاست جمهوری فلان کشور یا پادشاهی فلان کشور علیه ملّتها، علیه مردم، علیه صلح، علیه آرامش، علیه ثبات حکومتها و کشورها، همانهایی هستند که قرآن بر سر آنها داد کشیده؛ این را باید مردم بفهمند. اینکه قرآن به ما [میگوید]: وَلا تَرکَنوا اِلَی الَّذینَ ظَلَموا فَتَمَسَّکُمُ النّار؛(۱۲) اعتماد نکنید به ظالمین، این همین گرفتاری امروز مردم دنیا است. اعتماد میکنند، پدرشان درمی‌آید. دیدید در بعضی از این کشورهای عربی یک حرکت خوبی انجام گرفت، یک مبارزه‌ی خوبی به وجود آمد، یک غوغایی به پا شد، یک بیداری‌ای به وجود آمد، منتها مثل شعله‌ای که بیایند روی آن خاکستر بریزند و خاک بریزند، خاموش شد؛ چرا؟ چون «لا تَرکَنوا اِلَی الَّذینَ ظَلَموا» را عمل نکردند. رکون(۱۳) کردند به آمریکا، به رژیم صهیونیستی؛ نفهمیدند چه کار باید بکنند، [لذا] این جوری میشود.

 اگر چنانچه خدای متعال به یک ملّتی کمکی کرد و آن ملّت قدر آن کمک را ندانستند، کتکش را میخورند، سیلی‌اش را میخورند؛ باید قدر بدانند. ملّت ما بحمدالله از روز اوّل قدر دانست. این حرکت عظیم ملّت ما، این بقای انقلاب، این ایستادگی این ملّت و عزّت روزافزون این ملّت، این پیشرفت فوق‌العاده‌ی این کشور به خاطر همین است که این ملّت به برکت وجود امام بزرگوار به این چند جمله‌ی از آیات قرآن عمل کرد؛ او به ما یاد داد. خود او دلش پُر بود از ایمان به الله، سرشار و لبریز بود از ایمان به خدا و معارف قرآنی؛ به ما یاد داد که چه کار بکنیم و حرکت کردیم؛ و بحمدالله [ملّت] ایستاد. امروز هم راه همین است؛ امروز هم جز ایستادگی در مقابل شیاطین و طواغیت و کفّار راهی برای این کشور وجود ندارد و ان‌شاءالله که خدای متعال هم توفیقات خود و کمکهای خود را به این ملّت خواهد داد.

 پروردگارا! ما را از اهل قرآن قرار بده. پروردگارا! ما را با قرآن زنده بدار؛ با قرآن بمیران؛ با قرآن محشور کن. پروردگارا! به حقّ محمّد و آل محمّد امام بزرگوار ما را با اولیائت محشور کن؛ شهدای گران‌قدر ما را با شهدای کربلا محشور کن. پروردگارا! جوانهای ما را به راه راست هدایت کن؛ عاقبت همه‌ی ما را ختم به خیر بفرما؛ گرفتاری‌ها را برطرف بفرما.

رحم‌الله من قرأ الفاتحة مع الصّلوات


۱)  درابتدای این دیدار، جمعی از قاریان و گروه‌های جمع‌خوانی به تلاوت قرآن و تواشیح‌خوانی پرداختند.
۲) نهج‌البلاغه، خطبه‌ی ۱۸
۳) خاقانی. دیوان اشعار، بخش قصاید، هنگام عبور از مدائن و دیدن طاق کسری
۴) از جمله سوره‌ی اعراف، بخشی از آیه‌ی ۱۲۸؛ «... و فرجام [نیک] برای پرهیزکاران است.»
۵) سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۱۵۵؛ «و قطعا شما را به چیزی [از قبیلِ] ترس و گرسنگی، و کاهشی در اموال و جانها و محصولات می‌آزماییم؛ و مژده دِه شکیبایان را.»
۶) نظامی. مخزن‌الاسرار
۷) سوره‌ی اسراء، بخشی از آیه‌ی ۹
۸) سوره‌ی عنکبوت، بخشی از آیه‌ی ۶۴
۹) خنده‌ی معظّمٌ‌له و حضّار
۱۰) خنده‌ی معظّمٌ‌له و حضّار
۱۱) سوره‌ی نساء، بخشی از آیه‌‌ی ۷۶؛ « آنان که ایمان آورده‌اند، در راه خدا مىجنگند؛ و کسانى که کافر شده‌اند، در راه طاغوت مىجنگند. پس شما با یاران شیطان بجنگید.»
۱۲) سوره‌ی هود، بخشی از آیه‌ی ۱۱۳
۱۳) اعتماد

سخن‌نگاشت | مواعظ رمضانی

 رهبری انقلاب

سخن‌نگاشت | مواعظ رمضانی

بخش فقه و معارف پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در ایام ماه مبارک رمضان، مجموعه‌ای از مواعظ اخلاقی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را برای استفاده‌ی بیشتر از فرصت ارزنده و معنوی این ماه، در قالب مجموع سخن‌نگاشت «مواعظ رمضانی» منتشر میکند.
این مجموعه هر روز، تا پایان ماه مبارک رمضان به روز رسانی میشود.