يكشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۹:۰۰ ق.ظ

درباره سايت

پایگاه فرهنگی،مذهبی شهدای نیاک

سایت شهدای نیاک مرجع نرم افزارهای مذهبی ومقالات،بیانات رهبری،زندگینامه شهدا،کتاب های مذهبی،صوت وتصویر،جشنواره های شهدای نیاک،مداحی مناسبت های مذهبی،بانک صوت وتصویر،آرشیوفیلم های مذهبی،کلیپ های مذهبی،سخنرانی علما،خبرهای سیاسی،اجتماعی،فرهنگی مذهبی،نظامی،کتابخانه،نرم افزارهای قرآنی،امام خمینی ره،ویژه نامه مذهبی،کودک ونوجوان،محرم،ماه مبارک رمضان،عاشورا و تاسوعا حسینی،امربه معروف ونهی از منکر،حجاب عفاف،سبک زندگی اسلامی

بایگانی

محبوب ترين ها

پيوندها

مداحان وشعرا

شخصیت های سیاسی ونظامی

شبکه های اجتماعی

دوره‌های خانگی قرآن را احیا کنید

 رهبری انقلاب سبک زندگی

دوره‌های خانگی قرآن را احیا کنید

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «یکی از کارهایی که خیلی مهم است، عبارت است از اینکه ما دوره‌های قرآن را، جلسات قرآن را زیاد کنیم... بعضی از عادتهای خوب وجود داشت که حالا به خاطر تلویزیون قرآن و رادیوی تلاوت و مانند اینها که داریم، یک خرده‌ای عقب افتاده که بایستی جبران بشود. یکی همین دوره‌های خانگیِ قرآن بود.» ۱۳۹۸/۰۲/۱۶
بخش فقه و معارف پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR براساس این توصیه رهبر انقلاب، لوح «دوره‌های خانگی قرآن را احیا کنید» را منتشر میکند.

حضرت خدیجه (س)،مادردوازده امام است

 سبک زندگی

حضرت خدیجه (س)،مادردوازده امام است

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌ (۱)

اوّلاً خیلى تشکّر میکنم از آقایان محترم که به این فکر افتادید و این کار را با انگیزه دارید دنبال میکنید.

 جناب خدیجه (سلام‌الله‌علیها) حقیقتاً مظلوم است؛ به‌خاطر اینکه شَرف همسرى پیغمبر در مورد ایشان داراى یک ارزش مضاعف است؛ دیگران مشرّف به شَرف همسرى پیغمبر شدند لکن این رنجهایى را که پیغمبر در عمده‌ى دوران رسالت به آنها مبتلا بودند ندیدند. ده سال در مدینه بود، خب عزّت بود، احترام بود، و زندگىِ راحت بود نسبت به آن دوره؛ جناب خدیجه (سلام‌الله‌علیها) دوران رنج پیغمبر را، دوران سختى‌هاى پیغمبر را تحمّل کردند و دیدند.

 اوّلاً خودِ این نفْس ایمان آوردن به پیغمبر -که اوّلین کسى که ایمان آورد امیرالمؤمنین و حضرت خدیجه بودند- یک امتیاز بزرگ است، یک ارزش بسیار بالایى است؛ عبور کردن و صرف‌نظر کردن از عقایدى که انسان سالهاى متمادى با آنها زندگى کرده آسان نیست، براى ما پیش نیامده یک چنین چیزى تا بفهمیم چقدر مشکل و مهم است. ایشان با آن فطرت پاک، صدق قضیّه را، حقّانیّت قضیّه را بلافاصله فهمید؛ تا پیغمبر را دید، با آن حال -با آن حالت معروف و مذکور در کتابها- که از حِرا برگشته بود فهمید که یک حادثه‌ى مهم اتّفاق افتاده و قلب مبارکش مجذوب شد و ایمان آورد. بعد پاى این ایمان ایستاد؛ حالا شما ثروت را میفرمایید،(۲) این یک کلمه‌ى به زبان آسان است؛ کارى است که خب، کسانى که پول دارند میتوانند بالاخره یک پولى هم مصرف کنند، خرج کنند امّا اینکه انسان از همه‌ى زندگى راحت خارج بشود -یعنى همه‌ى پولش را مصرف کند، همه‌ى ثروتش را صرف کند- یک کار یک‌ذرّه و دوذرّه نیست؛ درباره‌ى امام حسن مجتبى‌ (سلام‌الله‌علیه) مثلاً میگویند که ایشان چندبار از مال خودشان خارج شدند یا  چند بار از نصف مالشان خارج شدند؛ این جزو بزرگ‌ترین امتیازات است. این بزرگوار این امتیاز را دارد که از همه‌ى اموال خودش خارج شد و همه را صرف کرد در راه ترویج اسلام و تقویت پیغمبر. بعد هم دچار آن سختى‌ها و آن مشکلات طاقت‌فرسا [شد] که یکى‌اش همین مسئله‌ى شِعب ابى‌طالب بود و آن سه سالى که آنجا بودند و آن سختى‌هایى‌که این بزرگوار متحمّل شد و این ایمان را محکم نگه داشت.

 خب قرآن درباره‌ى کسانى که قبل از فتح و بعد از فتح انفاق میکنند [میگوید] «یستَوى مِنکُم مَن اَنفَقَ مِن قَبلِ الفَتحِ وَ قاتَل»؛(۳) این «قَبلِ الفَتح»، قبل از فتح مدینه است؛ یعنى قبل از آنکه مدینه‌اى در اختیارِ پیغمبر قرار بگیرد و زندگى‌اى، راحتى، حکومتى، تسلّطى، قدرتى در اختیار آن بزرگوار باشد؛ در حال نهایت شدّت، ایشان انفاق کردند؛ هم مالشان را، هم جانشان را، هم راحتشان را. خب اینها واقعاً فضایل مهمّى است؛ اینها مغفولٌ‌عنه مانده؛ حضرت، مظلومه است؛ این بزرگوار واقعاً مظلومه است. تعبیر کردند جناب آقاى اعرافى گفتند غریب؛ واقعاً همین‌جور است؛ جناب خدیجه (سلام‌الله‌علیها) غریب است. حالا شما(۴) میگویید مادر یازده امام، [امّا] در واقع مادر دوازده امام؛ چون ایشان مادر امیرالمؤمنین هم هست. ایشان امیرالمؤمنین را در آغوش خودش، در دامان خودش، در زندگى خودش پرورش داده تا چند سالگى.

 به هر حال این یک کار بسیار خوبى است و کار بسیار مهمّى است و ان‌شاءالله برکات زیادى هم خواهد داشت.

 به‌هرحال ما متشکّریم از جناب آقاى اعرافى، جناب آقاى رفیعى و بقیّه آقایانى که همکارى دارند در این قضیّه و امیدواریم ان‌شاءالله اجرشان را از پیغمبر بگیرند؛ و مسلّماً این کار مورد رضاى رسول‌الله (صلّى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) است.

والسّلام علیکم و رحمةالله‌

می‌توان ارتش را به عنوان الگو و اسوه معرفی کرد

 بخش خبری

می‌توان ارتش را به عنوان الگو و اسوه معرفی کرد

فرمانده کل ارتش با بیان اینکه کمتر مجموعه‌ای از چهار ویژگی "معنویت محوری، انضباط، سلسله مراتب و سلامت کارکنان" برخوردار است، تاکید کرد: این چهار ویژگی، انرژی و بال پرقدرتی است که می تواند جمعیتی را حرکت دهد و به همین دلیل می‌تواند ارتش را به عنوان الگو، سرمشق و اسوه به دیگران معرفی کند.

به گزارش روابط عمومی ارتش، امیر سرلشکر سید عبدالرحیم موسوی، فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران در مرکز آموزش مخابرات شهید امینی نیروی زمینی ارتش گفت: ارتش جمهوری اسلمای ایران با چهار ارزش و ویژگی "معنویت محوری، انضباط، سلسله مراتب و سلامت کارکنان" شناخته می‌شود که می‌تواند برای جامعه الگو باشد.

فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران خاطرنشان کرد: ممکن است این ویژگی‌ها در بخش‌هایی شدت و ضعف داشته باشند اما در بین مردم، مسئولین و در چشم فرماندهی معظم کل قوا، ارتش با این چهار ارزش شناخته شده است؛ چهار ارزشی که باید پاسدار آن باشیم و اجازه ندهیم هرگز سست شود و روز به روز تقویت شود.

وی با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری درباره ارتش، یادآور شد: در شرف‌یابی اخیر به محضر فرمانده کل قوا (مدظله العالی) که به مناسبت روز ارتش و نیروی زمینی انجام شد، ایشان فرمودند که امروز ارتش از هر زمان دیگری متدین‌تر و کارآمدتر است. ایشان با سخنان خود مُهری پای تدین و معنویت محوری ارتش زدند.

امیر سرلشکر موسوی با بیان اینکه کمتر مجموعه‌ای از چهار ویژگی ارتش برخوردار است، تاکید کرد: این چهار ویژگی، انرژی و بال پرقدرتی است که می تواند جمعیتی را حرکت دهد و به همین دلیل می‌توان ارتش را به عنوان الگو، سرمشق و اسوه به دیگران معرفی کند.

فرمانده کل ارتش با اشاره به امدادرسانی و خدمت رسانی ارتش در مناطق سیل زده کشور، گفت: به برکت تلاش‌های خالصانه و بی‌ریا که تمام سطوح ارتش در خدمت‌رسانی به بخشی از هموطنان گرفتار در سیل از خود نشان دادند، مقام معظم رهبری (مدظله العالی) فرمودند که ارتش جمهوری اسلامی ایران نمایشگاهی از ارزش‌های اسلامی است.

وی اضافه کرد: ایشان همچنین به بعضی از شخصیت‌های برجسته و شهدای ارتش جمهوری اسلامی اشاره کردند و فرمودند که انسان می تواند آن ها را سر دست بگیرد و به ملت نشان دهد. این سخن نشانه بزرگی و عظمت ارتش بود که ایشان به زبان آوردند.

امیر سرلشکر موسوی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه روش‌های گزینش و استخدام کارکنان ارتش در سال 97 از نظر کیفی متحول شده است، ادامه داد: در پذیرش دانشجویان و دانش‌آموزان آموزشگاه‌های نظامی معیارها و روش‌های بهینه و کیفی‌تر اتخاذ شد.

وی گفت: حسن سلوک و رفتار دانش آموزان و دانشجویان بسیار خرسند کننده است و باعث شد به درگاه خداوند شکر کنیم. روحیات معنوی، حسن سلوک، برخوردها، رفتار و اخلاق آنان باعث آبرو و عزت ما می‌شود.

فرمانده کل ارتش خاطرنشان کرد: اخیرا گزارشی از سطوح بالا به دست ما رسید که حاکی از وجود روحیات معنوی و آمادگی برای فداکاری در راه آرمان‌های انقلاب اسلامی در بین کارکنان ارتش بود.

بیانات ولی امرمسلمین در محفل انس با قرآن کریم

 رهبری انقلاب

بیانات ولی امرمسلمین در محفل انس با قرآن کریم

در آستانه ماه مبارک رمضان و در حسینیه‌ی امام خمینی رحمه‌الله (۱)

بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّةالله فی الارضین.

 خیلی خوش‌آمدید! خیلی بهره بردیم، استفاده کردیم از تلاوتهای خوب و از برنامه‌هایی‌ که اجرا کردند. بحمدالله سال‌به‌سال، روز‌به‌روز ملّت ما، جوانهای ما، قرآن‌خوان‌های ما رشد میکنند، پیش میروند و این، مایه‌ی سپاس دائمی ما باید باشد؛ الحمد‌للّه خیلی خوب بود. و خدا را شاکریم که یک بار دیگر توفیق داد، عمر داد، فرصت داد که این مجلس را، این جلسه را، این جمع را زیارت کنیم. خداوند ان‌شاءالله همه‌ی شما را با قرآن محشور کند.

 قرآن یک اثر هنری بی‌نظیر است، یعنی یک جنبه‌ی از عظمت قرآن و اهمّیّت قرآن عبارت است از زیبایی هنری قرآن؛ اتّفاقاً آن چیزی که در درجه‌ی اوّل دلها را مثل مغناطیس به سمت اسلام جذب کرد، همین جنبه‌ی هنری قرآن بود. عربها، هم موسیقی الفاظ را میفهمیدند، هم با زبان ادب آشنا بودند -در آن محیط عربی این جوری بود- ناگهان دیدند یک پدیده‌ای وسط آمد که شبیه آن را نشنیده‌اند؛ نه شعر است، نه نثر است امّا یک پدیده‌ی هنری فوق‌العاده است. این همان چیزی است که امیرالمؤمنین (علیه السّلام) میفرماید: ظاهِرُهُ اَنیقٌ وَ باطِنُهُ عَمیق؛(۲) «اَنیق» یعنی آن زیبایی شگفت‌آور، آن زیبایی‌ای که وقتی انسان در مقابل آن قرار میگیرد، به حیرت می‌افتد؛ زیبایی در قرآن این جوری است. البتّه ما فارس‌زبانها یعنی غیر عرب‌زبان‌ها و خیلی از عرب‌زبان‌ها این توفیق را ندارند که این زیبایی را درک کنند؛ [ولی] با اُنس زیاد با قرآن میشود درک کرد. وقتی انسان با قرآن اُنس بگیرد، زیاد تلاوت کند، زیاد بشنود، آن وقت میفهمد که غیر از جنبه‌ی معنوی، این زبان، این جملات، چقدر شیوا است، چقدر زیبا است.

 خب، این اثر هنری را باید هنری اجرا کرد. یک وقت هست که من و شما در منزل برای خودمان قرآن میخوانیم، خب هر جور خواندیم مانعی ندارد؛ با صوت بخوانیم، بی صوت بخوانیم -البتّه ظاهراً آنجا هم وارد شده است که صدای قرآن از خانه‌ها بیرون بیاید؛ آن برای جنبه‌ی فضاسازی قرآنی در کلّ جامعه است که یک فضاسازی‌ قرآنی‌ای بشود، از خانه‌ها صدای قرآن بیرون بیاید، لکن وقتی انسان تنها میخواند، برای خودش میخواند، فرقی نمیکند که یواش بخواند، بلند بخواند، آهسته بخواند، با صوت بخواند- امّا وقتی شما مخاطبی دارید، مثلاً [قرائت] مجلسی میخوانید، اینجا میخواهید مخاطب را تحت تأثیر قرار بدهید؛ اینجا باید هنر بیاید وسط میدان، اینجا است که هنر بایستی نقش ایفا کند؛ مخاطب را با هنر میشود تحت تأثیر قرار داد. این تلاوتهایی که ما می‌شنویم و گوش میکنیم و تشویق میکنیم و تأیید میکنیم، معنایش این است؛ یعنی شما این اثر فاخر بی‌نظیر هنری را به شکل هنرمندانه اجرا میکنید، به شکل هنرمندانه میخوانید؛ آن وقت نتیجه این میشود که اثرش میشود چند برابر؛ البتّه به شرط اینکه این جنبه‌ی تلاوت هنری درست انجام بگیرد، با دقّت انجام بگیرد. مثلاً فرض بفرمایید بنده بارها به دوستان سفارش میکنم که قرآن را تلاوت از نوع تفهیم معانی [بخوانید]؛ جوری بخوانید که میخواهید معانی را تفهیم کنید. ما این را در شعرخوانی فارسی خودمان مشاهده میکنیم؛ مدّاح می‌آید می‌ایستد، با صدای خوش شعر میخواند؛ دو جور میتواند بخواند:
هان ای دل عبرت‌بین از دیده نظر کن هان
ایوان مدائن را آئینه‌ی عبرت دان(۳)
میشود این جوری بخواند، میشود هم بگوید:
هان ای دل عبرت‌بین! از دیده نظر کن هان!
ایوان مدائن را، آئینه‌ی عبرت دان
این دو جور خواندن مثل هم است؟ این دو جور خواندن مثل هم نیست. دوّمی این جوری است که شما روی جملات، روی کلمات، تکیه‌ی مناسب میکنید. این کاری است که مثلاً فرض کنید شیخ عبدالفتّاح شعشاعی میکند، مصطفیٰ اسماعیل میکند؛ این کار آنها است؛ یعنی در میان خواننده‌های قدیمیِ مصری هم، همه این جور نیستند، همه این کار را بلد نیستند یا توجّه ندارند، امّا بعضی‌هایشان میفهمند که چه کار دارند میکنند؛ وقتی که قرآن را میخواند، آنجایی که باید تکیه بکند، تکیه میکند؛ جوری حرف میزند که گویا شما مخاطب کلام خدا قرار میگیرید، دل شما جذب میشود. این معنا بایستی در تلاوتهای ما -و بخصوص شماها که الحمدللّه خوش‌صدا هستید؛ میبینم دیگر، الحمدللّه همه‌ی شما خوش‌صدا هستید و صداهایتان و نَفَسهایتان خوب است و مثلاً از جهات گوناگون بلدید- در قرآن خواندن ما در محافل و مجالس وجود داشته باشد.

 البتّه آن جنبه‌ی دوّم هم -وَ باطِنُهُ عَمیق- با همین کار هنری ارتباط دارد، ارتباط پیدا میکند؛ یعنی این شیوه‌ی خواندن میتواند تا حدود زیادی ما را به آن باطن رهنمون بشود؛ امّا بایستی توجّه به باطن قرآن پیدا کرد. منظورم از «باطن قرآن» آن بطونی نیست که فقط اهل‌الذّکر، ائمّه‌ی هدیٰ (علیهم السّلام) از آن آگاهند؛ آن کار ما نیست -آن را بایستی برویم یاد بگیریم از روایات، از بیانات ائمّه (علیهم السّلام) و بفهمیم- مراد همین عبارت ظاهر است. [مثلاً] قرآن میگوید: وَ العاقِبَةُ لِلمُتَّقین؛(۴) خب عاقبت -پایان کار- یعنی چه؟ پایان کار متعلّق است به متّقین؛ هم پایان کار دنیا متعلّق به متقّین است، هم پایان کار آخرت متعلّق به متّقین است، هم مبارزات اگر بخواهد پیروز بشود متعلّق به متّقین است، هم در میدان جنگ اگر بخواهید بر دشمن پیروز بشوید باید متّقی باشید. ببینید! [اگر] دقّت بکنید، [می‌بینید] عاقبت مال متّقین است؛ این را یک خرده عمق پیدا کنیم، دقّت پیدا کنیم، از جمله نگذریم. [یا مثلاً:] وَ لَنَبلُوَنَّکُم بِشَیءٍ مِنَ ‌الخَوفِ وَالجوعِ وَ نَقصٍ مِنَ الاَموالِ وَ الاَنفُسِ وَ الثَّمَرتِ وَ بَشِّرِ الصُّبِرین؛(۵) این خوف چیست؟ جوع‌‌ چیست؟ انسان بایستی تأمّل کند بر روی این کلمات، بر روی این مفاهیم؛ معنای این، همان تدبّر در قرآن است؛ تدبّر در قرآن، اینها است.

 بَاطِنُهُ عَمیق؛ این عمق را هر کسی به اندازه‌ی توانایی خودش، به اندازه‌ی آگاهی‌های خودش، مطالعات خودش، فهم و هوش خودش، میتواند پیش برود؛ همه به یک اندازه پیش نمیروند. ما هم میتوانیم بالاخره یک دست و پایی بزنیم؛ این دست و پا را بزنیم یعنی دقّت بکنیم که از قرآن معارف بفهمیم. اینکه گفته میشود «از قرآن درس زندگی بیاموزیم»، معنایش این نیست که مثلاً فرض کنید که بایستی ما قوانین و مقرّرات راهنمایی و رانندگی را هم در قرآن پیدا کنیم؛ نه، قرآن ذهن ما را به معارف عالی مزیّن میکند. وقتی ذهن انسان با معارف عالی بالا رفت، همه‌ی اسرار عالم را میتواند بفهمد؛ حکمت می‌آموزد:
آن که در او جوهر دانایی است
بر همه کاریش توانایی است(۶)

 وقتی شما فهمیدید که معارفِ قرآنی اینها است و اینها مثلاً در ذهن جامعه، در ذهن مجموعه‌ی مجتمعِ در این کشور یا لااقل مجموعه‌ی قرآنی ما تثبیت شد، آن وقت بابهای معارف گوناگون بشری به روی انسان باز میشود.

 به نظر من یکی از کارهایی که خیلی مهم است، عبارت است از اینکه ما دوره‌های قرآن را، جلسات قرآن را زیاد کنیم. البتّه توجّه قرآنی در گذشته قابل مقایسه‌ی با امروز نیست؛ نمیشود گفت یک‌صدم، [بلکه] یک‌هزارم هم نبود؛ آن زمانی که ماها در عرصه بودیم و میدیدیم، واقعاً یک‌هزارمِ حالا هم نبود؛ امّا بعضی از عادتهای خوب وجود داشت که حالاها به خاطر تلویزیون قرآن و رادیوی تلاوت و مانند اینها که داریم -که خیلی هم خوب است- این چیزها یک خرده‌ای عقب افتاده که بایستی جبران بشود.

 یکی همین دوره‌های خانگیِ قرآن بود، یکی همین قرآن [خواندن] در مساجد یا در حسینیّه‌ها بود. مساجد را پایگاه قرآن قرار بدهید. دو جور هم میشود جلسه‌ی قرآنی تشکیل داد: یکی همین که دُور هم جمع بشوند و یک استادی بنشیند آنجا، بخوانند، قرآنِ افراد را تصحیح کند، نکات را بگوید، تذکّرات را بگوید؛ این یک جور است. یک جور هم این است که جمع  بشوند، یک نفر برود روی منبر، بنا کند قرآن خواندن، و نیم ساعت، یک ساعت قرآن بخواند -مثل منبری‌ای که منبر میرود و شما می‌نشینید پای منبرش، قرآن‌خوان، تالی قرآن، تلاوت‌گر برود روی منبر بنشیند و شروع کند به قرآن خواندن- شما هم بنشینید گوش کنید، [قرآن را] باز کنید، از روی قرآن نگاه کنید که این کار البتّه یواش‌یواش معمول شده. من وقتی میبینم در تلویزیون این کاری که در ماه رمضان‌ها در مشهد و قم و در خیلی از شهرهای دیگر راه افتاده است که جمع میشوند داخل صحن و یک جزء از قرآن را میخوانند، همه گوش میکنند، واقعاً لذّت میبرم -که از قم هم این کار شروع شد، دیگران هم یاد گرفتند- خیلی کار خوبی است. این بایستی در مساجد مختلف در طول سال -نه فقط در ماه رمضان- تکرار بشود. مساجد گوناگون پایگاه‌های قرآن باشند؛ اعلان کنند مثلاً فرض کنید که شب پنج‌شنبه، شب جمعه، شب شنبه  -یک شبی در هفته؛ اگر هر شب نمیشود- یک نفر خواننده‌ی قرآن بیاید آنجا بنشیند، شما هم بروید آنجا بنشینید و قرآن را باز کنید، او بخواند و شما نگاه کنید؛ و به ترجمه هم مراجعه کنید؛ ترجمه‌های‌ خوب. زمان ما، آن وقتهایی که بنده در مشهد تفسیر میگفتم -دَه‌ها سال پیش- یکی دو ترجمه‌ی قرآن بود، آن هم ناقص؛ الان بحمدالله ترجمه‌های بسیار خوب، متعدّد وجود دارد در دسترس مردم، این ترجمه‌ها را بگیرند نگاه کنند؛ این یک کار.

 یک کار دیگر، جلسات تفسیر است؛ تفسیر هم بسیار بسیار مهم است. کسانی که میتوانند، کسانی که بلدند، عمدتاً آقایان روحانیّون محترم، فضلای محترم، کسانی که با قرآن اُنس دارند، مطالعه کنند، فکر کنند، مباحث تفسیری را بیان کنند، سطح معارف جامعه را بالا بیاورند. بالاخره اینکه فرمود: اِنَّ هذَا القُرءانَ یَهدى لِلَّتی هِیَ اَقوَم؛(۷) این قرآن «اقوَم» را -«اَقوَم» یعنی استوارتر، بهتر، قوی‌تر، باقوام‌تر- به شما نشان میدهد، شما را به سمت «اقوَم» راهنمایی [میکند]؛ «اقوَم» در چه چیزی؟ «اقوَم» در زندگی دنیایتان، «اقوَم» در کسب عزّتتان، «اقوَم» در ایجاد حکومتتان و «اقوَم» در زندگی حقیقی و حیات اخروی‌تان که آن حیات حقیقی است -لَهِیَ الحَیَوان-(۸) معارف قرآنی وقتی همه‌گیر بشود، این جوری میشود. البتّه امروز ما بحمدالله خیلی پیشرفت کرده‌ایم؛ امّا کم است؛ نسبت به آنچه باید باشد کم است، با اینکه نسبت به گذشته بسیار زیاد است؛ لکن بیشتر از این [باید باشد.] باید جوری بشود که جامعه‌ی ما، مرد و زن ما، جوانهای ما با معارف قرآنی اُنس بگیرند؛ اصلاً معارف قرآنی حاکم بر ذهنها باشد. اگر این شد، قدرت استدلال به وجود می‌آید، قوّت دفاع به وجود می‌آید، ایمانها کامل میشود، حرکتها [به نتیجه میرسد].

 در مورد جلسات قرآنی هم [نکته‌ای عرض بکنم:] حالا البتّه شما «الله الله» میگویید و خواننده را تشویق هم میکنید و بعضی‌ها هم یک خرده بالاتر، از روی نوارهای عربها که می‌آید و آنها یک هیاهوهایی انجام میدهند -که طبیعت آنها است، این جور نیست که این جزو لوازم قرآن باشد- [یاد گرفته‌اند و] سعی میکنند همانها را عیناً تقلید کنند که این لزومی ندارد. تشویق هم خوب است، اشکالی ندارد، منتها من میبینم گاهی اوقات بعضی از این خواننده‌های خارجی که اینجا می‌آیند میخوانند -مال کشورهای عربی که بعضی‌شان هم انصافاً خوبند، همه‌شان یک جور نیستند- این حضّاری که در جلسه نشسته‌اند، کأنّه موظّفند بعد از هر آیه‌ای یا نصف آیه‌ای که او میخواند، با صدای بلند تشویق کنند؛ چه لزومی دارد؟ یک عیب بزرگش این است که او میفهمد شما درست نمیفهمید تلاوت را؛(۹) چون او بد میخواند، شما میگویید «الله الله»، او میفهمد که شما ملتفت نیستید؛ نه، شما سعی کنید آنجایی که خوب میخواند [تشویق کنید]. البتّه بچّه‌های خودمان را هر چه تشویق کنید اشکالی ندارد،(۱۰) من با اینها مخالف نیستم امّا وقتی که آن قاری بیرونی اینجا می‌آید و میخواند، این جور نباشد که [مستمع] موظّف باشد که همین طور هر جور [خواند تشویق کند]؛ بخصوص گاهی اوقات با همان آهنگی که او میخواند «الله الله» میگویند؛ اینها لزومی ندارد؛ لکن خب جلسه‌ی گرم قرآنی، بسیار چیز خوبی است که در جامعه [رواج پیدا کند]. پس بنابراین آنچه عرض میکنم این است که قاریِ خواننده‌ی قرآن وقتی که مخاطبی دارد، به آن نکته‌ی جمله توجّه کند و روی آن تکیه کند، برای اینکه این تفهیم مفاهیم قرآنی آسان‌تر و بهتر بشود برای مخاطب.

 عزیزان من! ما احتیاج داریم به قرآن؛ این قرآن نیاز امروز ما است؛ نه فقط ما ملّت ایران، جامعه‌ی اسلامی بلکه جامعه‌ی بشری، امروز واقعاً به قرآن نیاز دارند. قرآن است که با استکبار مخالفت میکند، قرآن است که با ظلم صریحاً مخالفت میکند، قرآن است که با کفر بالله صریحاً مقابله میکند، قرآن است که با طغیان و طاغوت با قدرت مقابله میکند: اَلَّذینَ ءامَنوا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللهِ وَالَّذینَ کَفَروا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ الطّاغوتِ فَقاتِلوِّا اَولِیاّْءَ الشَّیطن؛(۱۱) این لحن قرآن چه قوی است! اینها همین گرفتاری‌های امروز بشر است. اینهایی که می‌بینید عربده میکشند در موضع ریاست جمهوری فلان کشور یا پادشاهی فلان کشور علیه ملّتها، علیه مردم، علیه صلح، علیه آرامش، علیه ثبات حکومتها و کشورها، همانهایی هستند که قرآن بر سر آنها داد کشیده؛ این را باید مردم بفهمند. اینکه قرآن به ما [میگوید]: وَلا تَرکَنوا اِلَی الَّذینَ ظَلَموا فَتَمَسَّکُمُ النّار؛(۱۲) اعتماد نکنید به ظالمین، این همین گرفتاری امروز مردم دنیا است. اعتماد میکنند، پدرشان درمی‌آید. دیدید در بعضی از این کشورهای عربی یک حرکت خوبی انجام گرفت، یک مبارزه‌ی خوبی به وجود آمد، یک غوغایی به پا شد، یک بیداری‌ای به وجود آمد، منتها مثل شعله‌ای که بیایند روی آن خاکستر بریزند و خاک بریزند، خاموش شد؛ چرا؟ چون «لا تَرکَنوا اِلَی الَّذینَ ظَلَموا» را عمل نکردند. رکون(۱۳) کردند به آمریکا، به رژیم صهیونیستی؛ نفهمیدند چه کار باید بکنند، [لذا] این جوری میشود.

 اگر چنانچه خدای متعال به یک ملّتی کمکی کرد و آن ملّت قدر آن کمک را ندانستند، کتکش را میخورند، سیلی‌اش را میخورند؛ باید قدر بدانند. ملّت ما بحمدالله از روز اوّل قدر دانست. این حرکت عظیم ملّت ما، این بقای انقلاب، این ایستادگی این ملّت و عزّت روزافزون این ملّت، این پیشرفت فوق‌العاده‌ی این کشور به خاطر همین است که این ملّت به برکت وجود امام بزرگوار به این چند جمله‌ی از آیات قرآن عمل کرد؛ او به ما یاد داد. خود او دلش پُر بود از ایمان به الله، سرشار و لبریز بود از ایمان به خدا و معارف قرآنی؛ به ما یاد داد که چه کار بکنیم و حرکت کردیم؛ و بحمدالله [ملّت] ایستاد. امروز هم راه همین است؛ امروز هم جز ایستادگی در مقابل شیاطین و طواغیت و کفّار راهی برای این کشور وجود ندارد و ان‌شاءالله که خدای متعال هم توفیقات خود و کمکهای خود را به این ملّت خواهد داد.

 پروردگارا! ما را از اهل قرآن قرار بده. پروردگارا! ما را با قرآن زنده بدار؛ با قرآن بمیران؛ با قرآن محشور کن. پروردگارا! به حقّ محمّد و آل محمّد امام بزرگوار ما را با اولیائت محشور کن؛ شهدای گران‌قدر ما را با شهدای کربلا محشور کن. پروردگارا! جوانهای ما را به راه راست هدایت کن؛ عاقبت همه‌ی ما را ختم به خیر بفرما؛ گرفتاری‌ها را برطرف بفرما.

رحم‌الله من قرأ الفاتحة مع الصّلوات


۱)  درابتدای این دیدار، جمعی از قاریان و گروه‌های جمع‌خوانی به تلاوت قرآن و تواشیح‌خوانی پرداختند.
۲) نهج‌البلاغه، خطبه‌ی ۱۸
۳) خاقانی. دیوان اشعار، بخش قصاید، هنگام عبور از مدائن و دیدن طاق کسری
۴) از جمله سوره‌ی اعراف، بخشی از آیه‌ی ۱۲۸؛ «... و فرجام [نیک] برای پرهیزکاران است.»
۵) سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۱۵۵؛ «و قطعا شما را به چیزی [از قبیلِ] ترس و گرسنگی، و کاهشی در اموال و جانها و محصولات می‌آزماییم؛ و مژده دِه شکیبایان را.»
۶) نظامی. مخزن‌الاسرار
۷) سوره‌ی اسراء، بخشی از آیه‌ی ۹
۸) سوره‌ی عنکبوت، بخشی از آیه‌ی ۶۴
۹) خنده‌ی معظّمٌ‌له و حضّار
۱۰) خنده‌ی معظّمٌ‌له و حضّار
۱۱) سوره‌ی نساء، بخشی از آیه‌‌ی ۷۶؛ « آنان که ایمان آورده‌اند، در راه خدا مىجنگند؛ و کسانى که کافر شده‌اند، در راه طاغوت مىجنگند. پس شما با یاران شیطان بجنگید.»
۱۲) سوره‌ی هود، بخشی از آیه‌ی ۱۱۳
۱۳) اعتماد

سخن‌نگاشت | مواعظ رمضانی

 رهبری انقلاب

سخن‌نگاشت | مواعظ رمضانی

بخش فقه و معارف پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در ایام ماه مبارک رمضان، مجموعه‌ای از مواعظ اخلاقی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را برای استفاده‌ی بیشتر از فرصت ارزنده و معنوی این ماه، در قالب مجموع سخن‌نگاشت «مواعظ رمضانی» منتشر میکند.
این مجموعه هر روز، تا پایان ماه مبارک رمضان به روز رسانی میشود.

آقای جهرمی در تلویزیون پاسخگوی سؤالات ما باشید فرصت نشد پس از قتل طلبه همدانی دست‌مریزاد بگویم

 بخش خبری

دادستان‌کل: آقای جهرمی، در تلویزیون پاسخگوی سؤالات ما باشید؛ فرصت نشد پس از قتل طلبه همدانی دست‌مریزاد بگویم

به گزارش خبرنگار قضایی خبرگزاری تسنیم، حجت‌الاسلام محمدجعفر منتظری در تودیع و معارفه دادستان‌های قدیم و جدید تهران گفت: جایگاه دادستانی در نظام قضایی ما یک جایگاه خطیر و پرمسئولیت است. اختیارات و وظایف دادستان نسبت به رئیس کل دادگستری خیلی گسترده‌تر است، زیرا رئیس کل دادگستری از نظر قضایی رئیس یک شعبه است و از نظر مدیریتی، بر حوزه قضایی استان اعم از دادسرا و دادگاه‌ها نظارت دارد.

دادستان کل افزود: دادستان یک قاضی ایستاده است. یک حوزه وظایف آن رسیدگی به شکایات مردم است. همه ما به لحاظ اینکه خدمتگزار و نوکر مردم هستیم، باید در اتاقمان به روی مردم باز باشد. اینجا تهران است و جمعیتی قریب به 10 تا 12میلیون نفر دارد و استان فارس یا استان‌های دیگر نیست و راه جلب رضایت مردم را با تدبیر باید جستجو کرد.

منتظری به پیگیری جنبه عمومی حقوق مردم اشاره کرد و گفت: مسئولیت دوم دادستان بحث حقوق عمومی است. در مقایسه بین حقوق خصوصی اشخاص و حقوق عمومی، مصادیق و موارد حقوق عمومی بیشتر است. در دادستانی کل کشور به موضوع حقوق عامه ورود کردیم و با هدایت رئیس سابق قوه‌قضاییه برای اولین‌بار دستورالعملی آماده شد؛ البته این از نواقص حقوقی ماست که بعد از حدود 40 سال تعریف کامل، قانون جامع و تعریف مشخصی از حقوق عامه در حوزه اجرا نداریم.

وی با بیان اینکه "قصد داریم دستورالعمل تدوین‌شده را به قانون تبدیل کنیم"، اظهار کرد: حفظ و حراست از حقوق عامه را باید قانونمند و ضابطه‌مند کنیم تا تمام دستگاه‌ها وظایف خود را بدانند. تأمین امنیت در همه حوزه‌ها از وظایف دادستان است. مبارزه با فساد تنها مورد توجه قوه‌قضاییه نیست. نباید طوری حرف بزنیم و عمل کنیم که گویی همه مسائل مبارزه با فساد با قوه‌قضاییه است.

منتظری بیان داشت: مبارزه با فساد اولاً متوجه دستگاه‌های اجرایی است و این دستگاه‌های اجرایی هستند که باید به‌گونه‌ای عمل کنند که بستر فساد فراهم نشود. منشأ اصلی فسادهایی که اخیراً به‌صورت گسترده در مسائل پولی و بانکی شاهد بودیم، کوتاهی‌های مدیران اجرایی است.

دادستان کل اضافه کرد: چرا باید بانک مرکزی ارز 4200تومانی را به گروهی بدهد که بعدها لیست 2500 نفری را به‌دست آوریم و ببینیم این افراد چه کسانی بودند و پول‌ها را کجا بردند؟ لیست را به آقای جعفری دادم که 150 نفر رسیدگی شده است. باید دوهزار و 500 پرونده تشکیل می‌شد، اما مجبور شدیم از رقم‌های بالا شروع کنیم.

منتظری گفت: مجلس هم در مبارزه با فساد وظیفه دارد. نمایندگان باید نمادهای برجسته‌ای برای مبارزه با فساد باشند. آیا این چنین است؟ در مبارزه با فساد علاوه بر انجام وظایف قانونی، اعلام آمادگی می‌کنیم هرجایی که دولت، مسئولان اجرایی و پولی و بانکی و اطلاعاتی و امنیتی نیازمند همکاری باشند، آماده هستیم.

منتظری تأکید کرد: دادستانی تهران در خط مقدم مبارزه با مفاسد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است، زیرا اولاً دادسراها در حوزه مقابله با جزم و فساد مسئولیت مستقیم دارند، ثانیاً دادستانی تهران با پرونده‌های مهم و ملی مواجه است، ثالثاً دادسرای تهران از لحاظ حوزه صلاحیت، مرجع رسیدگی به مقامات عالی‌رتبه در سراسر کشور است.

دادستان کل افزود: دادسرای تهران 33 ناحیه دارد که 16 ناحیه آن تخصصی است و باید 800 قاضی داشته باشد، اما 600 قاضی دارد. باید 300 شعبه فعال داشته باشد، اما 200 شعبه فعال دارد. مجموعه کارکنان دادسرای تهران بر اساس تشکیلات مصوب، 3359 نفر است، اما فقط 2هزار و 104 کارمند اشتغال دارند و فقط 1288 نفر رسمی هستند.

منتظری گفت: اگر می‌خواهیم دادسرای تهران به لحاظ امنیتی و رسیدگی به شکایات  نمره قابل‌قبولی داشته باشد، باید دولت کمک کند. در چند جلسه به رئیس سابق قوه قضاییه گفتم به داد دادسرای تهران برسید. بدترین وضعیت دادسراها را به لحاظ حجم وکثرت کار، دادسرای تهران دارد.

دادستان کل کشور افزود: آقای القاصی‌مهر وظیفه دارد یک مطالعه جامع روی دادستانی تهران داشته باشد و ما در نشست‌های خود به این نتیجه رسیدیم که دادسرای تهران به‌شدت نیاز به اصلاح ساختار دارد.

منتظری گفت: رهبر معظم انقلاب در حکم خود برای رئیس قوه‌قضاییه فرمودند کارها زمان‌بندی شده باشد؛ بنابراین شما هم تمام اقدامات خود را زمان‌بندی‌شده، انجام دهید. وضعیت امروز دادسرای تهران قابل‌قبول نیست و ربطی به مدیریت جعفری دولت‌آبادی هم ندارد.

ننگ است که دادسرای تهران با کارمند شهرداری و عضو افتخاری اداره شود

دادستان کل کشور اظهار کرد: آیا می‌شود دادسرای تهران با کارمندان شهرداری تهران و اعضای افتخاری شورای حل اختلاف اداره شود؟ این برای ما ننگ نیست؟

وی یکی دیگر از موضوعات مهم را بحث فضای مجازی خواند و به آمار شکایات در دادسرای جرایم رایانه‌ای تهران اشاره کرد و افزود: آمار شکایت در دادسرای جرایم یارانه‌ای در سال 95، 31826 فقره، در سال 96، 38341 فقره و در سال گذشته 46804 فقره بود که رشد 22درصدی نسبت به سال 96 و 45درصدی نسبت به 95 را نشان می‌دهد و این رشد به ما اخطار می‌دهد.

منتظری تصریح کرد: پرونده‌هایی داریم که اگر در مجامع عمومی اعلام کنم، شرم‌آور است و علت آن هم رها بودن فضای مجازی است. نمی‌گوییم فضای مجازی نباشد، بلکه معتقدیم باید مدیریت شود و مسئولیت آن هم به‌عهده وزیر ارتباطات است. آقای وزیر ارتباطات با حضور کارشناسی که من معرفی می‌کنم در تلویزیون بنشین و پاسخ سؤالات ما را بده! چرا نسبت به راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات اقدام نمی‌کنید؟ چرا مصوبات شورای عالی فضای مجازی را اجرا نمی‌کنید؟

وی افزود: آقای وزیر، طبق مصو‌به شورای عالی فضای مجازی شما مکلف بودید شبکه‌های اجتماعی داخلی را تقویت کنید، چرا نکردید؟ به مردم جواب بدهید! چرا به شبکه‌های اجتماعی خارجی میدان دادید و پهنای باند زیادی را در اختیار آنها قرار دادید؟ مگر طبق مصوبه شورای عالی فضای مجازی مکلف نبودید پهنای باند شبکه‌های خارجی را محدود کنید؟ من مدعی مردم هستم و می‌بینم چه آسیب‌ها و جنایاتی ایجاد شده است.

دادستان کل کشور ادامه داد: بعد از قتل طلبه همدانی، جمله وزیر عجیب بود و او را حضوراً ندیدم که دست مریزاد بگویم.

وی افزود: شبکه‌های جهنمی تلگرام و اینستاگرام در دست خارج است و شما سخنرانی و اجرای سند 2030 را تقویت می‌کنید.